نام پژوهشگر: طاهره کمالیزاده

بررسی سیر تحول تثلیث در هندویسم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زنجان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  عالیه بستام   مجید ملایوسفی

هند سرزمینی باستانی است که اقوام و ادیان گوناگونی در آن زیسته¬اند. تنوع اقوام، تنوع خدایان را در پی داشته و از این رو هندوان بر آن آمدند تا این همه کثرت را به وحدت برسانند و قالبی که برای این امر برگزیدند تثلیث بود، این عمل در هند با عنوان «تری مورتی» شناخته می¬شود که در هر دوره با توجه به مقتضیات زمان این تثلیث شکلی خاص به خود گرفته است و عاملی برای پیوند دین و اخلاق شده است. در دوره ماقبل ودایی نشانه¬هایی از خدایان دوره¬های بعد که تشکیل دهنده تثلیث بوده¬اند وجود دارد اما این امر موید تثلیث نیست زیرا که اندیشه تثلیث و نگاه سه¬گانه¬گرایی ارمغانی است که با ورود آریایی¬ها به این سرزمین آورده شده است. در دوره وداها با توجه به تأثیر پذیری این دوره از تمدن آریایی این سه¬گانه¬گرایی برای اولین بار رخ نمود و چندین الهه با قرارگرفتن در کنار همتثلیث را شکل دادند که دارای سه چرخش در این دوره بود که عبارتند از: الف)میترا، آریامن، وارونا ب)اگنی، ایندرا، سوریا ج) اگنی،سوریا و وایو. بعد از بررسی این روند و چگونگی شکل-گیری و افول آن دوره اوپانیشادها موردبررسی قرار گرفت. در این دوره به علت اندیشه وحدت و یکتاپرستی و نفوذ و سیطره برهما اثری از تثلیث دیده نشد و بعد از گذر از این مرحله در دوره حماسه¬ها بار دیگر اندیشه تثلیث و سه¬گانه گرایی در قالب داستان ها و اساطیر و اوتاره¬ها در قالب سه-گان شیوا، ویشنو و برهما رخ نمود و این اندیشه تا امروز پابرجاست. در این اثر تلاش شده تا با نگاه برون دینی ابتدا به بررسی ماهیت تثلیث و در ادامه تحولات این سه¬گانه ها پرداخته شود و در نهایت به اشتراکات، تأثیرگذاری و تأثیرپذیری این تثلیث و یا ارکان آن بر حماسه ها و متون مذهبی دیگر مورد بررسی قرار گیرد.

بیان اقوال در علم باری و بررسی نظریه ملاصدرا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه فردوسی مشهد 1375
  طاهره کمالیزاده   جلال الدین آشتیانی

در میان مباحث خداشناسی، بحث درباره علم خداوند متعال یکی از دشوارترین مباحث فلسفه الهی است و به همین جهت است که متکلمین و حکما اختلاف نظر فراوان دراین مبحث دارند و در عین حال یکی از مهمترین و با اهمیت ترین مباحث نیز هست زیرا اثبات علم، برای مبدا هستی بخش جهان وجه تمایز موحدین از ماتریالیستها است ، چرا که هم الهیون و هم مادیون هر دو در اثبات "اصلی ثابت " و مبدئی واحد برای جهان متفق اند و شاهراه جدایی این دو گروه در همین است که مادیون آن مبدا را لاشعور و فاقد ادراک می دانند. و او را "ماده" می نامند، اما الهیون، آن مبدا را ذاتی دراک و دارای علم و آگاهی مطلق می دانند. لذا به میزان صعوب مطلب بحث دارای فواید و اثرات بسیار نیز می باشد. حال گذشته از صعوب نفسی مساله علم باری، در نحوه علم واجب به ماعدا خصوصا قبل از تحقق معلولات ، به عبارتی در علم سابق تفصیلی به اشیاء صعوبت مضافی وجود دارد که به اعتراف صدرالحکما از اغمض مسائل حکمیه است . در مساله علم باری چه در علم به ذات و چه در علم به اشیاء مطالب گوناگون و متعدد و متنوع در کتب مختلف کلامی، فلسفی و عرفانی مطرح شده است ولی در هیچ اثری این اقوال متعدد به طور مدون، جمع آوری نشده است . در رساله حاضر سعی بر آن است تا تحت عنوان "بیان اقوال و بررسی نظریه ملاصدرا در علم باری" اقوال و نظرات مختلف درباره "علم باری" بررسی و مورد تفحصی هر چند مختصر قرار بگیرد و حداقل این که اقوال و نظرات مختلف و پراکنده در کتب کلامی فلسفی و عرفانی ولو به طور اجمال، به طور یکجا و مدون جمع آوری شود تا مساله علم باری، یکجا و دقیق مورد بررسی قرار بگیرد.