نام پژوهشگر: محمود موسوی شیری
حسین فاطمی محمود موسوی شیری
با گسترش روزافزون شرکتهای سهامی و متنوع شدن ساختار سرمایه آنها از یکسو و پدیدار شدن بحرانهای مالی شدید در ابعاد خرد و کلان اقتصادی از سوی دیگر، مالکان و ذینفعان مختلف بنگاهها به دنبال ایجاد پوشش و سپری برای مصون کردن خود در مقابل اینگونه مخاطرات بوده اند و این موضوع، آنها را به استفاده از مدلهای پیش بینی کننده ورشکستگی شرکتها سوق داده است. هدف این پژوهش، ارائه مدلهای آماری مناسب جهت پیش بینی نسبتاً دقیق ورشکستگی شرکتها در یک و دو سال قبل از رویداد ورشکستگی شرکت متناسب با شرایط محیطی ایران است. برای این منظور با استفاده از نسبتهای مالی بکار رفته در دو مدل اسپرینگات و زمیجوسکی و بکار بردن تکنیک آماری تحلیل ممیزی، دو مدل تعدیل یافته متناسب با شرایط محیطی بورس اوراق بهادار تهران بدست آمد و توانایی پیش بینی دو مدل با محاسبه خطای نوع اول و دوم ارزیابی گردید. درنهایت، توانایی پیش بینی دو الگوی بدست آمده با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هر دوی مدلهای تعدیل یافته اسپرینگات و زمیجوسکی، توانایی پیش بینی ورشکستگی شرکتها را به خوبی دارا می باشند و مدل تعدیل یافته اسپرینگات با دقت 88% نسبت به مدل تعدیل یافته زمیجوسکی با دقت 82% عملکرد بهتری دارد.
عاطفه بهزادی محمود موسوی شیری
تصمیم گیری در مسائل مالی و اقتصادی به دلیل عدم اطمینانهای آتی ، همواره با ریسک همراه است. بنابراین یکی از راههای کمک به سرمایه گذاران ، ارائه الگوهای پیش بینی ریسک سرمایه گذاری می باشد . استفاده از نسبت های مالی برای پیش بینی ریسک سیستماتیک(بتا) شرکت ها، همیشه مورد توجه دانشگاهیان و بنگاه های اقتصادی بوده است . هر چه این پیش بینی ها به واقعیت نزدیکتر باشند ، تصمیم گیری هایی که بر اساس چنین پیش بینی هایی اتخاذ می شوند صحیح تر خواهد بود.در بسیاری از تحقیقات انجام شده مدل های مختلفی جهت پیش بینی ریسک سیستماتیک استفاده شده است که بیشتر این تحقیقات بر مدل های خطی آماری متکی بوده اند ، مانند مدل های بلوم ، پیش بینی سادهst ، mw ، mlpfs ، رگرسیون ، رگرسیون چندگانه و ... مطالعات اخیر در خصوص شبکه های عصبی مصنوعی (ann) نشان می دهد که این الگو به علت دارا بودن ویژگی های غیرخطی ، ناپارامتریک و یادگیری تطبیقی ، ابزار قدرتمندی برای دسته بندی وشناسایی می باشد. در این پژوهش، با استفاده از مدل شبکه عصبی مصنوعی (ann)، به پیش بینی ریسک سیستماتیک شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است . به منظور بررسی اثر تفاوت ناشی از نمونه ها در پیش بینی، از روش معتبر سازی مقطعی استفاده گردیده است. در این تحقیق مدل شبکه عصبی مصنوعی با مدل های آماری رگرسیون ، بلوم و پیش بینی سادهst ،مورد مقایسه قرار گرفت.متغیرهای مستقل در این تحقیق شامل نسبت های مالی و بتای سال جاری میباشد و متغیر وابسته بتای سال آینده است. نتایج حاصله از این مدل ها ، بر اساس اطلاعات 82 شرکت در طی سالهای 82 تا87 ، نشان داد که مدل شبکه عصبی مصنوعی در پیش بینی ریسک سیستماتیک ، به طور معنی داری نسبت به مدل های خطی آماری رگرسیون ، بلوم و پیش بینی سادهst ، از دقت پیش بینی بیشتری برخوردار است .
راضیه شکوری بنهنگی محمود موسوی شیری
در این تحقیق با بررسی اجزای مدیریت سرمایه در گردش این موضوع مشخص خواهد شد که آیا عوامل مدیریت سرمایه در گردش بر عملکرد و جریان نقدی عملیاتی شرکت تأثیر گذار است یا خیر؟ در این تحقیق شرکت های تولیدی عضو بورس اوراق بهادار تهران برای یک دوره ی پنج ساله از سال 83-87 مورد بررسی قرار گرفته است. اهداف اصلی این تحقیق عبارتند از: 1-بررسی ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد شرکت 2-بررسی ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و جریان نقدی عملیاتی شرکت 3-بررسی ارتباط بین اجزای مختلف چرخه تبدیل وجه نقد و عملکرد و جریان نقدی عملیاتی شرکت 4-در نهایت نتیجه گیری درباره ارتباط بین مدیریت سرمایه در گردش و عملکرد و جریان نقدی عملیاتی شرکت
حسین فاطمی محمود موسوی شیری
با گسترش روزافزون شرکتهای سهامی و متنوع شدن ساختار سرمایه آنها از یکسو و پدیدار شدن بحرانهای مالی شدید در ابعاد خرد و کلان اقتصادی از سوی دیگر، مالکان و ذینفعان مختلف بنگاهها به دنبال ایجاد پوشش و سپری برای مصون کردن خود در مقابل اینگونه مخاطرات بوده اند و این موضوع، آنها را به استفاده از مدلهای پیش بینی کننده ورشکستگی شرکتها سوق داده است. هدف این پژوهش، ارائه مدلهای آماری مناسب جهت پیش بینی نسبتاً دقیق ورشکستگی شرکتها در یک و دو سال قبل از رویداد ورشکستگی شرکت متناسب با شرایط محیطی ایران است. برای این منظور با استفاده از نسبتهای مالی بکار رفته در دو مدل اسپرینگات و زمیجوسکی و بکار بردن تکنیک آماری تحلیل ممیزی، دو مدل تعدیل یافته متناسب با شرایط محیطی بورس اوراق بهادار تهران بدست آمد و توانایی پیش بینی دو مدل با محاسبه خطای نوع اول و دوم ارزیابی گردید. درنهایت، توانایی پیش بینی دو الگوی بدست آمده با یکدیگر مقایسه گردید. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که هر دوی مدلهای تعدیل یافته اسپرینگات و زمیجوسکی، توانایی پیش بینی ورشکستگی شرکتها را به خوبی دارا می باشند و مدل تعدیل یافته اسپرینگات با دقت 88% نسبت به مدل تعدیل یافته زمیجوسکی با دقت 82% عملکرد بهتری دارد.
مقداد آقا ملایی محمود موسوی شیری
در این تحقیق به بررسی نامتقارن بودن اطلاعات و رابطه ارزش جریان نقدی عملیاتی و ارقام حسابداری در یک تجزیه و تحلیل برای حسابداری مدیریت در بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. بررسی رابطه متغیرهای حسابداری و بازده و شناسایی عوامل تاثیر گذار بر بازده موضوعی است که همواره مورد توجه محققین حوزه مالی بوده است. در این تحقیق با بررسی رابطه بین وجه نقد حاصل از عملیات و سود حسابداری به عنوان دو متغیر مستقل با بازده سهام شرکتها به عنوان متغیر وابسته سعی دارد، در صورت احراز وجود روابط فوق و معنی دار بودن آن معیاری برای توضیح بازده سهام، در زمان افزایش نامتقارن بودن اطلاعات در اختیار سرمایه گذاران قرار دهد و از این طریق مقایسه و انتخاب سهام شرکتهای مختلف را برای آنان تسهیل بخشد. نمونه مورد بررسی شامل 80 مورد از شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار در قلمرو زمانی 13822 الی 1386 بوده است. نتایج حکایت از این دارد که در سطح اطمینان 95 درصد رابطه هر دو متغیر وجه نقد حاصل از عملیات و سود حسابداری با بازده سهام معنی دار است. و می توان بیان نمود که سود حسابداری و جریان نقدی عملیاتی در پیش بینی بازده سهام داری محتوای اطلاعاتی هستند. اما اندازه گیری نامتقارن بودن اطلاعات بر اساس متغیرهای مصنوعی ( اندازه شرکت، هزینه تحقیق و توسعه و دارایی های نامشهود) ر رابطه بین وجه نقد حاصل از عملیات و سود حسابداری با بازده سهام نتایج حاکی از این است که ولا: تاثیر اندازه شرکت و دارایی های نامشهود (نامتقارن بودن اطلاعات)، باعث افزایش ارتباط بین سود حسابداری با بازده شرکتهای سهامی می شود. اما هزینه تحقیق و توسعه اثری بر افزایش ارتباط بین سود حسابداری با بازده شرکتها ندارد ثانیا: تاثیر هزینه تحقیق و توسعه (نامتقارن بودن اطلاعات) بر رابطه بین جریان نقدی عملیاتی با بازده شرکتهای سهامی باعث افزایش این ارتباط و اندازه شرکت و دارایی های نامشهود( نامتقارن بودن اطلاعات ) اثری بر افزایش این ارتباط ندارد. ?
ناهید هدایتی شریف محمود موسوی شیری
سرمایهگذاران در تلاش هستند منابع مالی خود را در جایی سرمایهگذاری کنند که بیشترین بازده و کم ترین ریسک را داشته باشد. بنابراین، تعیین تأثیر عوامل موثر بر روی بازده سهام میتواند به این مسئله کمک کند که سرمایهگذار با توجه به این عوامل در هنگام خرید سهام ریسک کمتری را متحمل گردد و با مقایسه شرکت ها با اطمینان بیشتری سهام موردنظر خود را خریداری نماید. در راستای دستیابی به اهداف تحقیق، سه فرضیه مطرح شد. روش تحلیل و آزمون فرضیه ها، رگرسیون حداقل مربعات معمولی(ols) تعیین شد. دادههای تحقیق برای دوره 42 فصلی(1382:3-1392:4) از منابع صورتهای مالی حسابرسی شده و نرمافزار رهآورد نوین گردآوری شده است. نمونه مورد مطالعه به روش حذفی از جامعه آماری شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران انتخاب شد. نتایج حاصل نشان میدهد که بین ریسک چولگی بازده و صرف ریسک رابطه معنیداری وجود ندارد، ریسک کشیدگی بازده رابطه معنیداری با صرف ریسک ندارد و بین نوسانات بازده رابطه مثبت و معنیداری با صرف ریسک وجود دارد.
محمود موسوی شیری حسین اعتمادی
چکیده ندارد.
ایوب ساقی محمود موسوی شیری
چکیده ندارد.
ولی اله کریمی محمود موسوی شیری
چکیده ندارد.
محمدعلی قندری محمود موسوی شیری
چکیده ندارد.
مریم قربانی محمود موسوی شیری
چکیده ندارد.
مهزیار حزب اللهی محمود موسوی شیری
چکیده ندارد.
محمد علی اکبرخانی محمود موسوی شیری
چکیده ندارد.
عباس جعفرزاده قمی قدرت الله طالب نیا
چکیده ندارد.
عباس جعفرزاده ابرقویی قدرت الله طالب نیا
چکیده ندارد.
محمود موسوی شیری حسین اعتمادی
این تحقیق یک تحقیق کاربردی است ، که میزان تاثیر گزارشهای حسابرسی بر کیفیت گزارشگری مالی در ایران را با توجه به وضعیت گزارشهای حسابرسی در ایران، و نظرخواهی از اعتباردهندگان، سرمایه گذاران و سهامداران شرکتها را بیان می کند. ابزار این تحقیق، پرسشنامه و گزارشات حسابرسی شرکتهای واقع در بورس اوراق بهادار تهران بوده که با استفاده از آمار توصیفی تحلیل گردیده اند. جامعه آماری شامل اعتباردهندگان، سهامداران و سرمایه گذاران شرکتهای واقع در شهر تهران و نیز گزارشات حسابرسی شرکتهای واقع در بورس اوراق بهادار تهران بین سالهای 1375-1373 است . این پژوهش شامل سه فرضیه زیر است : -1 اعتباردهندگان، سهامداران و سرمایه گذاران در تصمیمات مالی بر گزارشهای حسابرسی اتکاء می کنند. -2 گزارشهای حسابرسی، بر کیفیت تهیه صورتهای مالی تاثیر مثبت داشته اند. -3 گزارشهای حسابرسی، ارزش دارائیها و سود گزارش شده در صورتهای مالی توسط مدیریت ، را کمتر ارزیابی می کنند. نتایج تحقیق نشان داد که، اعتباردهندگان، سهامداران و سرمایه گذاران در تصمیمات مالی بر گزارشهای حسابرسی اتکاء می کنند و این گزارشات بر کیفیت صورتهای مالی افزوده اند. ولی در مورد افزایش بعضی از خصوصیات کیفی صورتهای مالی، از قبیل: احتیاط، کامل بودن اطلاعات ، به موقع بودن اطلاعات ، قابل فهم بودن اطلاعات و تمییز محتوی معاملات موفقیت چندانی نداشته اند. همچنین مشخص شد که، گزارشات حسابرسی همه ساله ارزش دارائیها و سود گزارش شده در صورتهای مالی را کمتر ارزیابی می کنند و به استفاده کنندگان صورتهای مالی در مورد تعدیل و کاهش ارزش دارائیها و سود گزارش شده شرکتها آگاهی می دهند.