نام پژوهشگر: مجتبی مجتهدزاده
مهناز جمالی مجتبی مجتهدزاده
امروزه تغذیه بیمارن در بخش مراقبتهای ویژه از ارزش و اهمیت خاصی برخوردار است و عدم حمایت غذائی نشان دهنده کیفیت نامطلوب مراقبت از این بیماران می باشد. این تحقیق در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان دکتر شریعتی، بر روی 40 بیمار واجد شرایط تحقیق انجام گرفته است . محدوده سنی این بیماران 18-83 سال با میانگین 57/5 +- 20/02 بوده است . 40 درصد بیماران در تمام مدت بستری در i. c. u. فقط به روش parenteral تغذیه می شدند (tpn). 50 درصد بیماران افرادی بودند که از روز دوم بستری در i. c. u به روش enteral تغذیه می شدند (en). در این عده از بیماران بهمراه روش entral از روش (ppn) parenteral نیز بعنوان مکمل استفاه می شد. 10 درصد بیماران افرادی بودند که 3 الی 4 روز اول بستری در i. c. u فقط به روش parenteral تغذیه می شدند (tpn) و پس از گذشت چند روز بعلت بهبود وضعیت دستگاه گوارش در کنار روش parenteral از روش entral نیز استفاده می شد. لازم بذکر است که 10 درصد بیماران surgical و بقیه یعنی 90 درصد هریس بندیکت استفاده شد و پروتئین مورد نیاز بیمار نیز با توجه به شدت استرس بیمار بین 1-2/5 g/kg/day تعیین گردید. با مقایسه ای که بین کالری و پروتئین دریافتی بیماران با نیازهای واقعی آنان بعمل آمد، مشخص شد که در بیمارانی که فقط با روش (tpn) parenteral تغذی می شدند، تنها 13/28 +- 6/91 درصد نیاز واقعی کالری و 3/6 +- 83 درصد نیاز واقعی پروتئینی شان تامین شده است و در بیمارانی 32/45 +- 71 درصد نیاز واقعی شان بوده است . نتایج مربوط به تعیین شدت بیماری افراد بامتد apache ii حاکی از آن است که apache score بیماران در بدو ورود به i.c. u بین 11 الی 35 بوده و میانگین آن 24/12 +- 7/07 می باشد. از این نتایج چنین برمیاید که با افزایش apache score بر میزان موتالیتی افزوده شده است ، بطوریکه در بیمارانی که score آنها در بدو ورود به i. c. u بالای 30 بوده، مورتالیتی 100 درصد بوده است . محاسبات آماری نشان داد که ریسک مرگ بیمار در بدو ورود به i. c. u که با دخالت دادن apache score و نوع بیماری فرد محاسبه می شود، عامل مهم و معنی داری در پیش آگهی مرگ بیمار است (p0/0019) در این مطالعات رابطه معنی داری میان کمبود کالیر دریافتی و میزان مرگ و میر بیماران پیدا نشد. از آنجایی که ارتباط دادن موتالیتی بیماران، تنها به یک فاکتور نظیر وضعیت تغذیه ای شاید از لحاظ منطقی درست نباشد. بنابراین بجاست تا در ارائه نتایج آزمون های آماری احتیاط نموده و نبودن رابطه معنی دار را به معنی نداشتن ارتباط در نظر نگیریم.
مژگان صلواتی مجتبی مجتهدزاده
طی یک مطالعه به شیوه آینده نگر (prospective) و مقطعی (cross sectional) در بخش اورژانس بیمارستان شریعتی در طی یک دوره 9 ماهه 100 بیماری که نیازمند انجام عملیات احیا و اقدامات acls بودند مورد بررسی قرار گرفتند. در طی این مطالعه به مشاهده، بررسی و ثبت ریتم اولیه بیمار در بدو ورود به اورژانس ، نحوه انجام عملیات crp، موارد استفاده از دفیبریلاتور و روند دارو درمانی بیمار پرداختیم. هدف از این مطالعه تعیین میزان موفقیت crp و بررسی میزان انطباق اقدامات درمانی انجام شده در جریان عملیات احیاء با دستورالعملهای ارائه شده توسط aha در راستای استاندارد نمودن منطق فارماکوتراپی احیاء بوده است . از 100 نفر بیمار مورد مطالعه 25 مورد در خارج از بیمارستان دچار ایست قلبی تنفسی شده بودند که میزان موفقیت نهایی صفر بود و از 75 مورد ایست قلبی در داخل بیمارستان 2 نفر احیاء موفقیت آمیزی داشتند و از بیمارستان مرخص شدند. 70 درصد بیماران مرد و 30 درصد زن بودند میانگین سنی بیماران 57+-20 سال با محدوده 17-95 سال بود زمان cpr بین گروهی که احیا شدند و گروهی که احیاء موفقیت آمیزی نداشتند اختلاف قابل توجهی وجود نداشت (p>0/05). میزان موفقیت در بیمارانی که ریتم فیبریلاسیون بطنی داشتند در مقایسه با ریتم هایی چون آسیتول و فعالیت الکتریکی بدون نبض (pea) بیشتر بود (p0/032). از نظر داروهای مورد مصرف در این بیماران باید گفت که در 90 درصد بیماران اپی نفرین از نوع محلول 0/001 با ماکزیمم دوز مصرفی 20mg استفاده شده است و در هیچ مورد از مایعات وریدی تزریقی بعد از تجویز دارو خصوصا اپی نفرین تزریق نشده است . نکته قابل توجه مصرف زیاد بی کربنات سدیم است که در 78 درصد موارد و با ماکزیمی دوز 3 و یال استفاده گردیده است این در حالی است که مصرف زیاد بی کربنات سدیم در هنگام ایست قلبی تنفسی سبب مقاوم شدن اسیدوزیس و عدم پاسخدهی بیمار به عملیات احیاء می گردد. با توجه به نتایج بدست آمده از عملیات احیاء (2 درصد) باید در جهت بهبود و تصحیح یکسری مسائل کوشش بسیار بالا نمود از قبیل: -1 بالا بردن سطح آگاهی جامعه و آموزش bls از طریق رسانه های ارتباط جمعی، آموزش مدارس و ارگانها -2 کاهش زمان پاسخدهی مراکز فوریتهای پزشکی -3 مجهز نمودن آمبولانسها به دفیبریلاتور و امکانات پیشرفته دیگری همچون دفیبریلاتورهای اتوماتیک و ... -4 برگزاری کلاسهای بازآموزی acls و bls برای پرسنل اورژانس و کاردرمانی -5 وجود یک ریتم منظم و منسجم crp و داشتن یک رهبر (leader) آگاه در بیمارستان و بخش اورژانس .
عفت نوشیار مجتبی مجتهدزاده
امروزه با توجه به تغذیه و استفاده از روشهای دقیق جهت برآورد نیازهای متابولیک در بیماران، خصوصا بیماران تحت مراقبتهای ویژه اهمیت فراوانی یافته است . بطوریکه این توجه یکی از شاخصهای کیفیت مراقبت محسوب می شود. این تحقیق از نوع prospective none-randpmized cohort study می باشد. و روی 76 بیمار بزرگسلا (بالای 18 سال) که حداقل 3 روز در iud بستری بوده اند و طی مدت اقامت در iud تنها از طریق روشهای حمایتی، تغذیه شده اند، انجام گرفته است . محدوده سنی بیماران تحت مطالعه 18-83 سال و میانگین آن 52/87 +- 19/84 بوده است . مطالعه در بخش مراقبت های ویژه جنرال بیمارستان دکتر شریعتی انجام گرفته است . و 17 درصد بیماران تحت مطالعه surgical و 83 درصد، medical بوده اند. از کل جمعیت تحت مطالعه، 37 درصد در تمام مدت بستری در iud، صرفا تغذیه parenteral داشته اند. (tpn) 54 درصد بیماران، حداکثر از روز دوم اقامتشان در بخش از دو روش تغذیه ای enteral و (ppn) parenteral سود جسته اند. و 9 درصد باقیمانده، حداکثر 3 روز اول اقامت خویش را در بخش تحت tpn بوده اند و پس از آن به علت بهبود وضعیت گوارشی در کنار روش parrenteral از روش enteral هم استفاده کرده اند. روشی که جهت برآورد نیازهای کالریک بیماران استفاده شده است ، معادله تعدیل شده هریس - بندیکت می باشد. و نتایج حاکی از آن است که بیماران تحت tpn بطور متوسط 17/44 +- 9/12 درصد از نیازهای کالریک برآورد شده را دریافت نموده اند و بیمارانی که همزمان با دو روش en و ppn تغذیه شده اند نیز بطور متوسط 61/14 +- 32/37 نیازهای خود را دریافت کرده آند. پروتئین مورد نیاز بیماران تحت مطالعه، با توجه به وضعیت بیماری و استرس آنها بین 0/6 - 2/5 g/kg/day برآورد شد. که در این مورد نیز بیماران تحت tpn، بطور متوسط 3/17 +- 8/99 درصد و بیماران تحت en + ppn، بطور متوسط 27/34 +- 21/01، از میزان نیاز خود را دریافت کرده اند. در ضمن با افزایش مدت اقامت بیمار در بخش ، توجه به دریافت غذایی وی بیشتر شده است . نتایج مرتبط با تعیین و خامت حال بیمار با روش apache score ii نشان می دهد که apache scor بیماران در 24 ساعت اول اقامت آنان در iud بین 5 الی 37 و میانگین آن 21/67 +- 8/21 می باشد. محاسبات آماری نشان داد که با افزایش apache score بیماران بطور معنی داری به میزان مرگ و میر افزوده شده است . (p<0/000001) این محاسبات همچنین ارتباط مشخص احتمال مرگ و میر پیش بینی شده برای بیماران در 24 ساعت اول اقامت در iud را با مرگ و میر نشان می دهد (p<0/00001) طی این مطالعه رابطه چندان معنی داری میان کمبود کالری دریافتی و مرگ و میر و یا بهبود در بیماران پیدا نشد. ولی باید خاطرنشان کرد که ارتباط دادن وضعیت فیزیولوژیکی، بهبود و مرگ و میر بیمار، تنها به یک فاکتور چون وضعیت تغذیه از لحاظ منطقی صحیح نیست بنابراین بایستی در ارائه نتایج آزمونهای آماری احتیاط شود و نبودن رابطه معنی دار به معنی فقدان ارتباط در نظر گرفته نشود.
پونه رضوی وخشورپور مجتبی مجتهدزاده
اساس هدف این مطالعه تعیین علتهای arf و تعیین درصد بیماران بهبود یافته در هر مورد عوامل منجر به arf در icu که این منظور با: 1) تعیین بهبود یافتگان بستری در بیمارستان 2) آنالیز عوامل موثر در بهبودی بوسیله سن، جنس ، بیماریهای دیگر، نارسایی مزمن کلیه که از قبل بیمار دچار آن بوده و همچنان نیز از آن رنج می برد. وضعیت سلامتی قبلی بیمار، ادرار روزانه، اینکه آیا بصورت اولیه یا ثانویه دچار آن شده، وضعیت سلامتی آن در icu چگونه بوده آیا بهوش بوده یا دچار کاهش سطح هوشیاری شده و آیا خود نفس می کشد یا به ventilator وصل است و 3) غلظت سرم کراتینین در هنگام ورود به icu و در زمان بستری و خروج از icu.
سارا رافع مجتبی مجتهدزاده
لیدوکائین دارویی با ایندکس درمانی نسبتا باریک می باشد که در دارودرمانی احیا قلبی به طور معمول بکار می رود. با این وجود اطلاعات در رابطه با رفتار فارماکوکنیتیکی آن در ایست قلبی که یک موقعیت پیچیده و ناپایدار فیزیولوژیکی می باشد محدود است. این مطالعه با هدف تعیین سطح سرمی لیدوکائین و بررسی رفتار فارماکوکینتیکی آن در بیماران مبتلا به ایست قلبی در بخش مراقبتهای ویژه بیمارستان سینا انجام شده است.
ندا شکراللهی مجتبی مجتهدزاده
بررسی کارآیی و تدوین الگوی مصرف منطقی داروی فنی توئین بر اساس شاخصهای فارماکوکینتیک در بخش مراقبت های ویژه جنرال و جراحی مغز و اعصاب بیمارستان دکتر شریعتی تهران نوع مطالعه: این مطالعه یک تحقیق از نوع آینده نگر تصادفی (prospective randomised protocally driven cross sectional study) می باشد.فنی توئین یک داروی ضدتشنج است که باعث پایدار نمودن غشاهای عصبی شده و انتشار حملات تشنجی را از طریق افزایش خروج و یا کاهش ورود یون های سدیم از غشا سلول محدود می سازد.فارماکوکینتیک این دارو اشباع پذیر بود و متغیرهای زیادی از جمله شکل دارویی، میزان پروتئین پلاسما، داروهای همراه و بیماریهای زمینه ای در فارماکوکینتیک دارو دخیل می باشند، بخصوص در بیماران neurotrauma که در اثر هیپرمتابولیک و هیپرکاتابولیک شدن تغییرات فیزیولوژیک و بدنبال آن تغییرات فارماکوکینتیکی در آنها بوجود می آید، بدست آوردن غلظت خونی و محاسبه دقیق دوز دارو و همینطور ارزیاب این متغیرها اهمیت خاصی دارد.بیماران: 83 بیمار 18 تا 80 ساله که همگی دچار صدمات مغزی شده و در بخش icu بستری بودند در این مطالعه وارد شدند که بر اساس محاسبات papulation pharmacokinetic دور دریافتی فنی توئین برای هر بیمار محاسبه و با دوز تجویز شده در بخش مقایسه گردید و از 30 بیمار نمونه خونی گرفته و توسط دستگاه eclair غلظت های پیک و تراف بیماران اندازه گیری گردید که متوسط غلظت پیک این بیماران (10/9+-4/9 g/ml) و متوسط غلظت تراف (6/2+-3/1 g/ml) بوده است.در این مطالعه 83 بیمار مورد بررسی قرار گرفتند که از این تعداد 44 بیمار فنی توئین تزریقی و 39 بیمار فنی توئین خوراکی دریافت می کردند و نتایج حاصل با کمک روش های آماری در 6/9% بالای محدوده درمانی بوده است.همچنین آنالیز آماری نشان می دهد که سطح خونی دارو با فاکتورهایی نظیر سن و جنس ارتباط معنی داری را نشان نمی دهد (p=0/12).مقایسه بین دوزهای نگهدارنده پیک و تراف به ترتیب با متوسط (345/8+-62/1mg/day) و (281/7+-87/4 mg/day) با دوز تجویز شده در بخش برای هر بیمار با متوسط (289/6+-83/2mg/day) بعمل آمد که از نظر آماری بین دوز تجویز شده در بخش و دوز نگهدارنده پیش بینی شده (392/08+-79/22mg/day) اختلاف معنی داری مشاهده گردید (001/0>(p.همچنین متوسط حجم توزیع دارو (0/61+-0/072lit/kg) و متوسط کلیرانس دارو (82+-31/4 ml/min) است.ارتباط بین کلیرانس کراتینین و سن از نظر آماری اختلاف معنی داری را نشان می دهد (001/0>(p.متوسط vmax در جمعیت ایرانی مورد مطالعه (526/02+-116/98mg/day) و متوسط vmax مقالات (475/5+-62/2mg/day) می باشد در نتیجه متوسط vmax بیماران ایرانی از متوسط vmax مقالات بیشتر بوده و اختلاف معنی داری را نشان می دهد (041/0(p=.از مطالعه حاضر، چنین نتیجه می شود که در اکثر موارد (71%) غلظت خونی فنی توئین، خارج از سطح درمانی می باشد و با توجه به متوسط vmax (متابولیسم) فنی توئین در جمعیت مورد بررسی، اندازه گیری سطح خونی فنی توئین و بخصوص پارامترهایی نظیر vmax و اصلاح دوز درمانی بر اساس این پارامترهای یک ضرورت کلینیکی می باشد.
فرحناز زینالی مجتبی مجتهدزاده
هدف از مطالعه حاضر، بررسی اثرات درمانی و عوارض جانبی (تنفسی) ترامادول و مقایسه آن با مورفین در بیماران پس از جراحی شکم، در بخش جراحی 2 و جراحی زنان بیمارستان شریعتی تهران می باشد.مطالعه به صورت open lable- تصادفی و single centre study انجام شد و از تاریخ 28/07/1999 تا 1999/10/20 بطول انجامید. در مجموع 64 بیمار وارد طرح شدند که 32 نفر با ترامادول و 32 نفر با مورفین درمان شدند. در هر گروه 2 مرد و 20 زن وارد مطالعه شدند.متوسط سن افراد در گروه ترامادول 15+-48 و در گروه مورفین 16+-43 بود. یک گروه پس از جراحی، 100mg/5ml ترامادول و گروه دیگر 5mg/5ml مورفین دریافت کردند. دارو به محض شکایت بیمار از درد تزریق شد. فعالیت تنفسی و میزان اشباع اکسیژن خون شریانی قبل و بعد از تحویز دارو (طی 24 ساعت) توسط دستگاه کاپنوگراف بررسی شد.شدت درد بیمار به روش 4 درجه ای مقیاس درجه بندی گفتاری vrs (verbar rating scale) در ساعات 0-1-5/1-3-5/4-6-8-12 و 24 پس از دریافت دارو بررسی گردید. در مورد مقدار داروی مصرف شده، مشاهده شد که در گروه ترامادول، بیماران به طول متوسط 194+-72mg و در گروه مورفین 17+-7mg دارو دریافت کرده اند.در آغاز مطالعه علایم حیاتی بیماران ثبت شد که تفاوت قابل ملاحظه ای بین دو گروه مشاهده شند توزیع نوع عمل سطح گسترده ای داشت و لاپاراتومی و کوله سیستکتومی بیشترین تعداد عمل را تشکیل می داد. تمام بیماران داروی بیهوشی دریافت کردند که بیشتری داروهای مصرفی دیازپام، سوفنتانیل، سوکسینیل کولین کلراید و تیوپنتال بود.تعیین میزان اشباع اکسیژن شریانی یکی از پارامترهای اساسی در مطالعه بود که تفاوت معنی داری د تغییر میزان اشباع اکسیژن بین دو گروه، پس از تزریق دارو مشاهده نشد (p<0/472). شدت درد در زماهای مختلف در دو گروه ثبت شد. در آغاز مطالعه تفاوتی در شدت درد بین دو گروه دیده نشد. اما در طی 24 ساعت مشاهده شد که گروه ترامادول در وضعیت بهتری از لحاظ تسکین بخشی قرار داشتند (p<0/001).
مجید شهرتی مجتبی مجتهدزاده
تشنج بعد از ترومای سر، به دو صورت بروز می کند ، یکی تشنج زودرس یا early seizure که در هفته اول بعد از ترومای سر بوجود می آید و دیگری تشنج تاخیری یا late seizure که در هفته های بعد بروز می کند و در کل بدلیل اینکه تشنج باعث افزایش مصرف اکسیژن مغز و بدتر شدن ایسکمی می شود درمان پیشگیری کننده آن ضرورت پیدا می کند. فنی توئین از جمله داروهای ضد تشنج است که بدلیل اثرات همودینامیکی موجه تر، نسبت به سایر داروهای ضدصرع ، بویژه در بیماران مغز و اعصاب استفاده وسیعی پیدا کرده است. فنی توئین از جمله داروهای ضد تشنج است که بدلیل اثرات همودینامیکی موجه تر، نسبت به سایر داروهای ضدصرع، بویژه در بیماران مغز و اعصاب استفاده وسیعی پیدا کرده است. از آنجا که فارماکوکینتیک این دارو اشباع پذیر و غیرخطی می باشد متغیرهای فراوانی از جمله میزان پروتئین پلاسما، داروهای همراه و بیماریهای زمینه ای که سبب دفع آلبومین می گردند می توانند بر فارماکوکینتیک این دارو تاثیر بگذارند. از طرفی تغییرات فیزیولوژیک در بیماران با ترومای سر نیز باعث افزایش سرعت متابولیسم دارو و احتمالا کاهش غلظت سرمی فنی توئین می شود که گاهی با دوزهای معمول دارو نمی توان به غلظت خونی مورد نظر رسید.
شیما خاجی مجتبی مجتهدزاده
برای بررسی روند مصرف لیدوکائین و تصحیح دوز آن در درمان تاکی کاردی های بطنی متعاقب انفارکتوس میوکارد ، سنجش غلظت خونی و برآورد نتایج فارماکوکینتیکی بیماران مفید می باشد.در همین راستا فارماکوکینتیک لیدوکائین متعاقب دوز سرشار اولیه و انفوزیون نگهدارنده در 16 بیمار مبتلا به انفارکتوس میوکارد ارزیابی شده است.