نام پژوهشگر: رحمان پرچگانی

موضوع تئوری: شیوه آموزشی طراحی موضوع عملی: انسان معاصر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده هنر 1377
  رحمان پرچگانی

-1 شیوه های آموزش هنر به خصوص طراحی نیاز به بازنگری مجدد داشته و می بایست بر اساس موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار داریم، شکل گرفته و تبیین گردد. آن چیزی که در این رساله با توجه به موضوع مطروحه آورده ام در درون کل نوشته ها می باشد. -2 دروس طراحی و مبانی به شکلی که امروزه در دانشکده ها مدارس هنری و سایر مراکز، تدریس می گردد، می بایست مورد بازنگری قرار گیرد. این دروس به نوعی تدریس می گردند که هنرجویان توانایی برقرار ارتباط بین این دو مبحث اساسی را نداشته و نمی توانند پلی بین این دو درس ایجاد نماید. -3 در سیستم آموزشی موجود، به مسئله خلاقیت در هنر اهمیت کمتری داده می شود و روشهای آموزشی چندین دهه گذشته غرب اعمال می گردد. که بایستی بر اساس موقعیت زمانی و مکانی که در آن قرار گرفته ایم. تنظیم گردد و در این میان از نتایج پژوهشهای هنر غرب به خصوص آن بخشی که می تواند در به نتیجه رساندن اهداف ما یاری نماید، استخراج و استفاده نمائیم. -4 روشهای آموزشی غالبا از پیش تعیین شده و اجباری می باشد - روشی که عامل از بین رفتن استعدادها و خلاقیتهای فراوانی می گردد. به نظر من روشی از آموزش صحیح و عملی می باشد که بر اساس توانائی ها و نیازهای هنرجویان تنظیم گردیده باشد. می بایست آزادی لازم را در آموزش دانشگاهی و مدرسه ای برای معلمین هنر قایل شده و فقط کلیات مباحث فوق را به آنان متذکر شد - امروزه در بسیاری از کشورهای اروپایی از جمله فرانسه، روش معلم و شاگردی اساس آموزشی هنری و دانشگاهی می باشد. روشی که سالیان پیش در ایران و در مدارس و حوزه های ما رواج داشته است . اینک نحوه معلم و کلاسی که جایی در آموزش روز ندارد را تجربه می نمائیم. -5 من ترکیب بندی را به سه بخش ، ترکیب بندی خطی، ترکیب بندی تیره روشن و ترکیب بندی در رنگ تقسیم کرده ام. زیرا کمیوزیسیون تنها در عامل تیره روش و خط و ... نمی باشد و رنگ نیز به سان سایر ارزشها، توانایی ترکیب را دارد. -6 در این رساله سعی بر این دارم که نقدی بروشهای معمول آموزش طراحی و نقاشی داشته و همچنین دادن پیشنهادهایی در این زمینه است و در نهایت ارائه شیوه ای از آموزش که بر آن تاکید دارم، می باشد. -7 در روشهای آموزشی انسجام کافی نبوده و هر معلمی بر حسب توانایی و خلاقیت خویش کلاس را اداره می کند و غالبا معلمین بر سر اصلی ترین و اساسی ترین مسائل هنر، اشتراک نظر ندارند و همین امر موجب تناقض های فراوانی در برخوردهای آموزشی خواهد بود. -8 روشهای آموزشی بنوعی می باشد که هنرجویان، توانایی انجام هیچ کار درآمدزایی را ندارد و غالبا از انجام ساده ترین کارهای محوله در جامعه وا می مانند. -9 در زمینه تالیف کتابهای آموزشی و جزوات ، کار چندانی صورت نگرفته است و اکثر نوشته ها ترجمه هایی که در این زمینه صورت گرفته است دارای مشکلات فراوان نی می باشند برای رسیدن به روش آموزشی نوین و توانمند می بایست به تحقیقات زیربنایی اهمیت داده شود. موارد ذکر شده، مشکلات موجود در روشهای آموزشی هنری باشد که به همراه پیشنهادهایی جهت شکل گیری شیوه های آموزشی مناسب ارائه شده است . موارد فوق در پیشگفتار و مقدمه به صورت کامل آمده است .