گاز طبیعی مایع علاوه بر چگالی انرژی بالا، به خاطر آلودگی کم آن با محیط نیز سازگار است و به همین دلیل به عنوان سوخت سبز در نیروگاه ها و اتومبیل ها مورد استفاده قرار می گیرد. lng در دمای 110 درجه کلوین و فشار نرمال ذخیره می شود و علاوه بر انرژی شیمیایی، به خاطر کار و انرژی که هنگام مایع سازی صرف می شود، دارای اگزرژی فیزیکی زیادی نیز می باشد. با یک تخمین ساده و ابتدایی می توان گفت برای تولید یک تن گاز lng حدود 850 کیلووات ساعت انرژی الکتریکی نیاز است و هنگام مصرف که مایع lng به گاز تبدیل می شود، با بازیاب انرژی سرد می توان به ازای هر تن lng حدود 240 کیلووات ساعت کار تولید کرد و این اهمییت موضوع بازیاب انرژی سرد را می رساند. در این گزارش ابتدا به مقدمه ای درباره lng و خواص آن می پردازیم سپس چگونگی پاک سازی و آماده سازی گاز طبیعی برای ورود به بخش مایع سازی دستگاههای تولید lng را مورد بررسی قرار می دهیم. در انتها سیکل بازیاب انرژی سرد lng و آنالیز اگزرژی آن و همچنین پارامترهای موثر بر عملکرد این سیکل مورد بررسی قرار می گیرد.

امروزه سازمان ها جهت دست یابی به مزیت رقابتی پایدار ، توجه ویژه ه ای را به سرمایه های انسانی و فکری و دانش فردی و سازمانی مبذول می دارند. یکی از ابزارها و رویکرد های مهم که بسیاری از سازمان ها پیاده کرده اند و یا در حال پیاده سازی آن می باشند ، مدیریت دانش می باشد و از طرفی یکی از مهمترین ابعاد مدیریت دانش، رفتار تسهیم دانش در سازمان بوسیله افراد می باشد که می تواند نقش تعیین کنندهای در موفقیت سیستم های مدیریت دانش ایفا کند. سوال اساسی این تحقیق این است که چه عواملی بر رفتار تسهیم دانش در بین کارکنان بانک کشاورزی استان فارس موثر است؟ این تحقیق، از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی و ابزار پرسشنامه بسته محقق ساخته، جهت بررسی متغیرها و پاسخگویی به این سوال، استفاده نموده است.ضریب پایایی پرسشنامه با استفاده آزمون آلفای کرونباخ 909/0 محاسبه شد. جامعه آماری این مطالعه، کلیه مدیران و کارشناسان شعب بانک کشاورزی استان فارس در سال 1389(204 نفر) بود که از همه آنها، تعداد 161پرسشنامه قابل قبول برگشت داده شد.در این تحقیق، بر اساس مطالعات انجام گرفته برای سنجش رفتار تسهیم دانش از مدل رفتار برنامه ریزی شده استفاده شده است که شامل متغیر های رفتار تسهیم دانش، تمایل به تسهیم دانش، نگرش نسبت به تسهیم دانش، هنجارهای ذهنی و کنترل رفتار درک شده می باشد استفاده شده است. از متغیرهای اعتماد درک شده، انگیزاننده های سازمانی، مزایای متقابل درک شده، افزایش شهرت درک شده، کاهش قدرت دانشی و لذت ادراکی ناشی از کمک به دیگران به عنوان متغیر های روانی تاثیر گذار بر نگرش نسبت به تسهیم دانش و از متغیر جو سازمانی به عنوان عامل اجتماعی تاثیر گذار بر هنجارهای ذهنی و از تکنولوژی نیز به عنوان عامل تاثیر گذار بر کنترل رفتار درک شده استفاده شده است. همچنین، تاثیر متغیرهایی مانند جنسیت، سن، تحصیلات، و سابقه کار نیز به عنوان متغیرهای کنترل مورد بررسی قرار گرفته است.نتایج حاصله، حاکی از وجود سطح قابل قبولی از درجه رفتار تسهیم دانش، میزان عوامل روانی به جز انگیزاننده های سازمانی (اعتماد درک شده، مزایای متقابل درک شده، افزایش شهرت درک شده، کاهش قدرت دانشی و لذت ادراکی ناشی از کمک به دیگران)، عامل اجتماعی(جو سازمانی) و عامل تکنولوژیکی در جامعه مورد بررسی می باشد. به طور کلی تاثیر عوامل روانی بر نگرش کارکنان مورد تایید قرار گرفته اند و رابطه میان جو سازمانی و هنجارهای ذهنی نیز، مستقیم و تا مثبت نشان داده شده است. همچنین نتایج حاصله روابط مفروض بین متغیر های مدل رفتار برنامه ریزی شده را مورد تایید قرار دادند. تکنولوژی و میزان در دسترس بودن آن نیز تاثیر مثبتی بر میزان کنترل رفتاری افراد داشت. در نهایت پیشنهاداتی به مدیران بانک کشاورزی جهت بهبود وضعیت تسهیم دانش در سازمان ارائه شد.

هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه یادگیری خودراهبر معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان است. پژوهش حاضر از نوع مطالعات کاربردی است. جامعه آماری پژوهش شامل تمام معلمان ریاضی، علوم و زبان انگلیسی در دوره های تحصیلی راهنمایی و دبیرستان شهرستان بهارستان می شود. در این پژوهش تعداد 78 معلم مرد و 102 معلم زن، ( 75 معلم راهنمایی و 105 معلم دبیرستانی) و دانش آموزان مربوط به آنان با روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسشنامه آمادگی برای یادگیری خودراهبر فیشر ( براساس مدل گریسون ) شامل 41 گویه است. برای انجام پژوهش حاضر ابتدا بر طبق مدل یادگیری خودراهبر گریسون، ابعاد خودمدیریتی، خودکنترلی و انگیزش برای یادگیری خودراهبر در نظر گرفته شد و نمرات معلمان در هر یک از این ابعاد در پرسشنامه و همچنین نمره کلی آنان برای یادگیری خودراهبر به دست آمد. سپس رابطه هر کدام از این ابعاد با پیشرفت تحصیلی ( میانگین نمرات ) دانش آموزان و همچنین رابطه نمره کل یادگیری خودراهبر معلمان با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان مورد بررسی قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از آماره های پراکندگی توصیفی(میانگین، میانه، انحراف معیار، توزیع فروانی و...) و درصد فراوانی، همبستگی پیرسون، رگرسیون خطی چندگانه و آزمون تی مستقل استفاده شده است. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که یادگیری خودراهبر معلمان و همچنین ابعاد آن به طور جداگانه ارتباط معناداری با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دارند. با استفاده از رگرسیون خطی چندگانه مشخص شد که خودکنترلی به عنوان یکی از ابعاد خودراهبری، بیشترین واریانس پیشرفت تحصیلی را به خود اختصاص داده و پیش بینی کننده بهتری برای پیشرفت تحصیلی است. همچنین با استفاده از آزمون تی مستقل این نتیجه به دست آمد که تفاوت معناداری بین میزان یادگیری خودراهبر معلمان راهنمایی و متوسطه وجود ندارد. کلید واژه ها: یادگیری خودراهبر – پیشرفت تحصیلی – خودراهبری معلمان