نام پژوهشگر: بهروز گودرزی
بهروز گودرزی حسین الهی
زبده التواریخ نوشته محمدمحسن بن محمدکریم تاریخی عمومی است که مطالب آن مانند دیگر تاریخهای عمومی از آدم شروع می شود و تا عصر مولف ادامه می یابد. تاریخ نویسان عصر صفوی وقایع تاریخی پیش از اسلام را تا دوره تیموری، معمولا از روی تاریخ روضه الصفای می خواند و نظایر آن می نوشته اند. بنابراین از نظر ارزش تاریخی و سندیت ، هرچه مطالب اینگونه کتابها به عصر نویسنده آن نزدیکتر می شود مهمتر است . تا آنجا که وقایع دوران زندگی نویسنده را با عنایت به سایر جهات تحقیقی می توان از منابع دست اول برای آن عصر بشمار آورد. کتاب محمدمحسن هم از این قاعده بر کنار نیست بنابراین بخش تاریخ صفویه آن برای تصحیح و توضیح انتخاب شده است که در همین بخش هم دوره شاه سلطان حسین که حدود نیمی از حجم بخش صفویه را به خود اختصاص داده است ، اهمیتی ویژه دارد زیرا مولف در همین دوره می زیسته است . محمدمحسن این کتاب را همانگونه که در دیباچه می گوید به فرمان رضاقلی میرزا ولیعهد نادرشاه افشار نوشته و محتوی آن عبارت است از: تاریخ انبیاء و پیامبران و امامان شیعه، بنی امیه و بنی عباس ، سلاطین و پادشاهان ایران پیش از اسلام، سلسله ها و حکومتهای کوچک و بزرگ ایران بعد از اسلام از قبیل طاهریان، صفاریان، سامانیان، غزنویان، آل بویه، سلجوقیان خوارزمشاهیان، اتابکان فارس و آذربایجان و عراق، قراختائیان، اسماعیلیان، سلاطین مغولی و تیموری و سلسله های چوپانیان، مظفریان، آل کرت ، سربداران، آق قوینلو، قره قوینلو و صفویان. عموم سلسله های یاد شده در زبده التواریخ به اختصار درج و گاه فقط به ذکر نامهای سلاطین اکتفا شده است . مطالب کتاب در دوره صفویه تفضیل بیشتری می یابد و در عصر نویسنده یعنی زمان سلطنت شاه سلطان حسین تا پایان رسمی دوره صفویه در دشت مغان، به بالاترین حد می رسد. محمدمحسن در پایان کتاب خود بعد از درج فهرست گونه نام سلاطین روم و بقول مولف "فرهنگ " و حواریون حضرت عیسی (ع)، درباره "ولایت ارمن و افریخ" (افریقا) نیز مطالبی را نوشته است که در مورد دومی بیشتر "حکایات برخی از عجایبات و غرایبات " آن سرزمین است . و بالاخره علاوه بر چند حکایت کوتاه، قصه یوذاسف و بلوهر را از کتاب عین الحیات نوشته ملامحمدباقر مجلسی نقل کرده تا حدودی طولانی است .
بهروز گودرزی حسین الهی
پس از شناسایی پنج نسخه در داخل و دو نسخه در لندن تلاش برای تهیه عکس یا کپی از آنها آغاز شد. کتابخانه موزه بریتانیا پس از دو بار مکاتبه ای که مدیر کتابخانه مرکزی دانشگاه فردوسی مشهد با آن انجام داد، از دادن کپی نسخه خود طفره رفت . اگر چه در پاسخ به نامه اول قول همکاری داده بود. کتابخانه دانشگاه کمبریج هم برای دادن کپی آن هم از یک سوم نسخه خود، مبلغی را درخواست کرد که تهیه و پرداخت آن تقریبا محال بود. کتابخانه های دانشگاه تهران و ملی از دادن عکس کامل نسخه های موجود در این دو کتابخانه خودداری کردند اما اجازه دادند تا با حضور مستمر از زبده التواریخ را نگهداری می کند فقط اجازه یک روز استفاده از آنها را داد اما میکرو فیلم هر دو نسخه در کتابخانه آستان قدس رضوی در مشهد موجود بود. کتابخانه اخیر خود یک نسخه از کتاب مورد نظر را نگهداری می کند که کپی کامل آن را در اختیار گذاشت و اجازه داد که مدت دو ماه روزانه جهار ساعت میکرو فیلم های دو نسخه متعلق به کتابخانه ملک مطالعه و یادداشت برداری شود. با مطالعات اجمالی نسخه ها معلوم شد نسخه دانشگاه تهران نسبت به بقیه نسخ کم اشتباه تر است بنابراین بعنوان نسخه اصلی، بقیه نسخه ها با آن تطبیق داده شد. برای این کار با استفاده از کپی نسخه مشهد و مدت دوازده روز، روزانه هفت ساعت حضور در کتابخانه دانشگاه تهران کار تطبیق آغاز گردید. سپس با همکاری مدیر بخش خطی کتابخانه ملی و حضور مستمر در محل این کتابخانه اختلافهای این نسخه نیز یادداشت شد. بقیه کار در مشهد و پای دستگاه میکرو فیلم این کتابخانه آستان قدس ادامه یافت تا سرانجام کار سنگین و طاقت فرسای تطبیق به پایان رسید. خواندن خطوط نویسندگان سه قرن پیش کاری ساده نبود، پوسیدگی ها، افتادگی ها، غلطنویسی به هنگام استنساخ، اختلاف در تاریخ ها و سالهای اعلام شده و درج ارقام به خط سیاق بر دشواریها می افزود. اما این بخش مهم با تلاش فراوان پایان یافت . برای تهیه مختصری از ندگی مولف به دهها تذکره عصر صفویه و قاجاریه و منابع مختلف تاریخی مراجعه شد اما تقریبا در هیچ کجا نشانی از وی نبود. متن زبده التواریخ هم اطلاعاتی اندک دارد ولی همین مقدار اطلاعات هم در مورد زندگی محمدمحسن مستوفی استخراج نشده بود. توضیحات لارنس لکهارت نویسنده کتاب سقوط سلسله صفویه و ایام استیلای افاغنه در مورد زندگی مولف زبده التواریخ مختصر، مغشوش و همراه با اشتباه بود.