نام پژوهشگر: مرتضی قریشی

اثر سیزاپراید، بتانکول و اریترومایسین در جذب ایمونوگلوبولین های آغوز در گوساله های نوزاد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید چمران اهواز - دانشکده دامپزشکی 1393
  مرتضی قریشی   آریا رسولی

داروهای پروکینتیک دارای توانایی بالایی در افزایش تخلیه شیردان هستند. هدف از این مطالعه، بررسی اثر تجویز خوراکی داروهای اریترومایسین، سیزاپراید و بتانکول به عنوان عوامل افزایش دهنده سرعت تخلیه شیردان در جذب ایمونوگلوبولین های آغوز در گوساله های نوزاد است. برای این کار بانک آغوز از گاوهای هولشتاین چند شکم زائیده بلافاصله بعد از زایمان تهیه گردید. تعداد 24 رأس گوساله نوزاد در چهار گروه شش رأسی شامل سه گروه درمانی و یک گروه شاهد تقسیم بندی شدند. گوساله ها در گروه کنترل 3 لیتر از بانک آغوز گاوی محتوی استامینوفن (50 میلی گرم برحسب کیلوگرم وزن بدن) و آنتی سرم فوق ایمن ضد گلبول قرمز ماکیان (به میزان 5 درصد) به وسیله لوله مری دریافت کردند. در سه گروه درمانی 1، 2 و 3 به ترتیب اریترومایسین (20 میلی گرم برحسب کیلوگرم وزن بدن)، سیزاپراید (5/0 میلی گرم برحسب کیلوگرم وزن بدن) و بتانکول ( 5/0 میلی گرم برحسب کیلوگرم وزن بدن) به 3 لیتر آغوز محتوی استامینوفن (50 میلی گرم برحسب کیلوگرم وزن بدن) و همچنین آنتی سرم فوق ایمن ضد گلبول قرمز ماکیان (به میزان5 درصد) اضافه گردید. سرعت تخلیه شیردان از طریق غلظت پلاسمایی استامینوفن و غلظت سرمی پادتن ضد rbc ماکیان تخمین زده شد. نمونه های خون وریدی برای تعیین غلظت پلاسمایی استامینوفن و غلظت سرمی ایمونوگلوبولین بلافاصله قبل و بعد از خوردن آغوز گرفته شد. نتایج نشان داد که اریترومایسین و سیزاپراید باعث افزایش معنی دار غلظت پلاسمایی استامینوفن در بسیاری از زمان ها می شوند (0001/0p<). غلظت متوسط ایمونوگلوبولین تام در این دو گروه نسبت به گروه کنترل افزایش معنی دار نشان داد (05/0p<). بتانکول در مقایسه با گروه کنترل تغییری در سرعت تخلیه شیردان و غلظت سرمی ایمونوگلوبولین تام ایجاد نکرد. نتایج نشان داد غلظت سرمی ایمونوگلوبولین g و آنتی rbc ماکیان در گروه های اریترومایسین، سیزاپراید و بتانکول در مقایسه با گروه کنترل تفاوت معنی داری ندارد (05/0<p).

بررسی پایداری شبکه های موازی ac/dc
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علم و صنعت ایران 1379
  مرتضی قریشی   حیدرعلی شایانفر

در این پایان نامه از روش مدل اتصال اجزاء برای استخراج مدل خطی سیستمهای قدرت (ac/dc) بهره گیری شده است . سپس با استفاده از یک روش مبتنی بر تئوری کنترل بهینه، کنترل کننده هایی برای بهبود پایداری سیستم قدرت طراحی گردیده است . در این روش مقادیر ویژه مدهای الکترومکانیکی و تحریک سیستم به یک نوار عمودی از پیش تعیین شده انتقال داده می شود. در طراحی از هر دو روش "فیدبک حالت و خروجی " استفاده شده ولی برای بهره برداری عملی، تنها فیدبک خروجی بکار برده می شود.