نام پژوهشگر: هادی شعبانی چافجیری
منصوره عسکرپور مرادی هادی شعبانی چافجیری
اساطیر، بیانگر نگاه ملت های کهن به زندگی بوده وهمچون وسیله ای برای تعبیر حیات و هستی و میل جستجوگری انسان قلمداد می شود. منابع اسطوره همچون"سرزمین سوخته" اثر تی. اس.الیوت، همراه با اولین عوامل موثر در کاربرد آن از غرب وارد دنیای عرب شده است وپس از رستاخیز ادبی و برقراری ارتباط با فرهنگ و تمدن مغرب زمین بهره گیری از اسطوره ها در شاعران عربی شکلی تازه به خود گرفت. از جمله این شاعران عربی، شاعر سوری یوسف الخال (1917-1987م) می باشد از پر بسامدترین اسطوره ها در اشعار او، شخصیّت پیامبران و به خصوص شخصیّت مسیح(ع) است که به دلیل در برداشتن مفاهیم رستاخیزی و پیروزی، از پرکاربردترین اساطیر در دیوان یوسف الخال به شمار می رود و به شیوه های گوناگون در شعر او نمود پیدا می کند. علاوه بر شخصیت مسیح(ع)، شاعر از شخصیت های دینی: ایوب(ع)، به عنوان نماد صبر و شکیبایی، ابراهیم(ع) به عنوان نماد حیات بخشی و فداکاری و آدم(ع) به عنوان نماد خطاکاری ونافرمانی بهره جسته است و گاه از امید بخشی موسی(ع) و قربانی شدن اسحاق سخن می گوید.
قدیر ستوده فرهاد رجبی
گرایش به «من» به عنوان محوریترین اصل یکه همواره انسان، بدان پایبند بوده است در ادبیات معاصر جلوهای ویژه به خود میگیرد. این جلوه گری با استفاده از یافتههای علم روان شناسی کمک قابل توجهی به حوزه نقد نمود و باعث شکلگیری قواعدی جدید گردیده است. بر همین مبنا شعر معاصر که همواره دغدغه انعکاس یافتههای انسانی را در خود دارد ،از این مجرا میتواند مورد بررسی قرار گیرد. در میان شاعر ان معاصر عربی محمد الماغوط سوری از جمله شاعر انی است که محوریت «من» در شعرش بسیار برجسته است. زندگی فردی و اجتماعی او که تحت تاثیر جریانهای فکری و فرهنگی جهان معاصر قرار گرفته، ویرابهای سمت سوق میدهد که حضور «من» به عنوان مرکز صقل ظرفیتهای معنایی، نقشی برجسته دارد و به همین سبب بررسی مفاهیم شعرشب اتکیهبر «منِ» (ego)شاعر فرصتی است که این نوشته در پی آن است. نتایج به دست آمده نشان میدهد تحلیل شعر ماغوط از این منظر مارا به لایههای آشکار و پنهان شعرش سوق میدهد و این که در او شخصی ترین حالات شعرش توانسته است به مفاهیم جمعی اجازه حضور دهد.
هادی شعبانی چافجیری خلیل پروینی
علم بلاغت علمی است که به مطابقت کلام با مقتضای حال و شناخت ظرافتهای کلام و دستیابی به رموز آن می پردازد. این علم به سه قسم: معانی، بیان و بدیع تقسیم می شود. یکی از مسایلی که در علم معانی مطرح شده است ، بحث قصر وحصر است که به معنی: اختصاص دادن چیزی به چیز دیگر است . این اختصاص به دو صورت حقیقی و اضافی یا صفت و موصوف است . از فایده های این بحث ، تاکید، مبالغه و ایجاز و ... مباشد. اسلوبهای قصر شامل: نفی و استثناء، انما، عطف ، تقدیم ماحقه التاخیر، ال جنس و ضمیرفصل است . یکی از شاعرانی که در اشعارش از این اسلوب ها به ویژه اسلوب نفی و استثناء پیروی نموده است ، متنبی است ، که حدود چهارصد بیت از اشعار وی در برگیرنده این معناست . او از برجسته ترین شاعران دوره عباسی و شاعر دربار سیف الدوله است که اسلوب قصر در دیوان وی بیشتر دارای رنگ و بوی حقیقی ادعایی است .