هدف از انجام رساله حاضر، بررسی وضعیت طلاق عاطفی و مطالعه کیفی فرایند اثرگذاری ساختار روابط در شبکه های خانوادگی و دوستان صمیمی زوجین شهر مشهد بر طلاق عاطفی است.در این رساله محقق از سه دسته نظریات خرد در حوزه ارتباطات انسانی ونظریات میانه در حوزه شبکه های اجتماعی ونظریات دورکیم ونظریات سطح کلان شامل جامعه شناسی شهری و نرم افزار تحلیل شبکه nodexl استفاده نموده است. پس از سنجش متغیرها در این نرم افزار، به منظور تعمیم نتایج بدست آمده از بخش کیفی و تحلیل شبکه، به جامعه آماری، با ورود داده های شبکه ای و رابطه ای در نرم افزار spss به تحلیل آماری آنها با تکنیک تحلیل مسیر، پرداخته است. جامعه آماری این تحقیق زوجین شهر مشهد و حجم نمونه 30 زوج با اعضای شبکه شان، درواقع شامل 699 گره و 1200 رابطه تشکیل شده از 30 زوج متأهل، 181 دوست صمیمی زوجین و 395 عضو شبکه های خانواده زوجین است که در زمستان 1392 به پرسشنامه های محقق پاسخ دادند. نتایج بخش کیفی و کمّی این تحقیق نشان داد که در بین متغیرهای رابطه ای، اندازه شبکه،تأیید، حمایت، انسجام، قوت پیوند، صمیمیت، فعالیتهای مشترک، مرکزیت نزدیکی و همپوشانی بر صمیمیت با همسر موثر است و صمیمیت با همسر بیشترین اثر را بر طلاق عاطفی دارد. در بین متغیرهای خصیصه ای، تعداد فرزندان، مدت ازدواج، نسبت قبلی با همسر و شناخت همسر قبل از ازدواج بر صمیمت با همسر و طلاق عاطفی موثرند. واژگان کلیدی: طلاق عاطفی، شبکه های اجتماعی، شهر مشهد، صمیمیت

هدف این تحقیق بررسی عوامل موثر بر نگرش افراد متاهل نسبت به همسان همسری در شهر شیراز می باشد. نتایج تحقیق بیانگر آنست که: مدت ازدواج، میزان رضایت کلی از زندگی زناشویی، تقدیرگرایی، منابع اطلاعاتی زوجین، فاصله سنی زوجین، میزان همکاری مرد در خانه، نحوه تربیت فرزندان، درآمد ماهیانه خانوار و میزان آگاهی زوجین به حقوق یکدیگر بر روی نگرش افراد متاهل نسبت به همسان همسری تاثیر می گذارد. متغیرهای میزان تحصیلات زوجین، میزان تحصیلات والدین طرفین، شغل زوجین، شغل پدر زوجین، میزان دخالت والدین در زندگی زوجین و تقسیم قدرت زوجین در خانه تاثیری روی نگرش آنان نداشته است .