نام پژوهشگر: اسدالله لاری دشتی

فرهنگ کنایات شاهنامه فردوسی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1378
  اسدالله لاری دشتی   محمدرضا صرفی

رساله موجود، فرهنگ کنایات شاهنامه فردوسی است و گردآورنده کوشیده است تا موضوع را از ابعاد گوناگون بررسی کند. قدم اول، مطالعه کتب بلاغی متقدم و متاخر و پاره ای مقالات بود تا کنایه و انواع آن بهتر شناخته شود. ماحصل این بررسی در فصلی تحت عنوان کلیات و تعاریف در سرآغاز رساله گنجانده شد. پس از آن با مطالعه متن شاهنامه، مواد کار فراهم آمد و با الفبایی کردن آن، قسمت اعظم رساله، یعنی فرهنگ کنایات تدوین شد و مبحث کنایه در شاهنامه فردوسی نتیجه تجزیه و تحلیل شواهد به کار رفته در همین فرهنگ است که پیش از آن نوشته شد . و در پایان نیز نتیجه گیری از رساله و فرجام سخن بود. آنچه می ت وانیم به عنوان دستاورد این رساله بیان کنیم این است که : استفاده حکیم توس از کنایه - با چنان گستردگی و گوناگونی - صرفا"بعنوان آرایه ادبی نبوده است بلکه انتخاب ساختار کنایی برای شاهنامه در مواردی خاص ، جنبه اجتماعی و حتی سیاسی داشته است و دیگر این که، کنایه به مثابه مفری جهت پرهیز از آنچه که فردوسی از به کار بردن آنها اکراه داشته است ، به کار گرفته شده است و نکته آخر، آمیختگی کنایات با پاره ای آرایه های ادبی و صورتهای خیالی دیگر بوده است که سعی کردیم، شواهدی از هر یک به دست دهیم.