نام پژوهشگر: محمد امام زاده
سید مهدی ظفر حسینی محمد حسن رستمی
تفسیر المیزان در عین حالی که قرآن به قرآن است قرآن به عترت هم می باشد. شاید بهترین تعبیری را که بتوان برای تفسیر المیزان بیان کرد تعبیری مشابه با آنچیزی باشد که علامه در خصوص عالم ذر یا مطابق تعبیر برخی روایات عالم ظلال فرمود.علامه در تعریف خود از این عالم چنین گفت: «...و قد تکرر ذکر الظلال فی لسان أئمه أهل البیت (ع) و المراد به کما هو ظاهر الروایه وصف هذا العالم الذی هو بوجه عین العالم الدنیوی و بوجه غیره، و له أحکام غیر أحکام الدنیا بوجه و عینها بوجه» علت این که گفته شد بهترین تعبیری که برای تفسیر المیزان می توان کرد همانند تعبیری است که علامه از عالم ذر یا ظلال می کند؛این است که از نظر علامه،آن عالم از یک وجه همین عالم دنیاست اما از وجهی دیگر غیر از آن است و برای آن احکامی غیر از احکام دنیوی است.تفسیر قرآن به قرآن المیزان هم در واقع همان تفسیر قرآن به عترت می باشد با این تفاوت که تفسیر قرآن به قرآن وجه ظاهری این تفسیر است و تفسیر قرآن به عترت وجه باطنی آن.
محمد مهدی هاشمی پاسبان علی اسدی اصل
آثار به جای مانده از گذشته قسمتی از میراث فرهنگی جامعه ما را تشکیل می دهد. از این میراث می توان به نسخه های خطی به جای مانده از دانشمندان اشاره کرد. تصحیح نسخ خطی به جای مانده از پژوهش های گرانبهاست. در این میان نسخه های فراوانی از علامه خواجویی_ که یکی از علما و دانشمندان عهد نادری است_ باقی مانده است. نگارنده به تصحیح و تحقیق یکی از این نسخ خطی با نام «شرح الحدیث العلوی» پرداخته است. این رساله شرحی تحقیقی با رویکرد عقلی در تبیین حدیث معروف مروی از حضرت أمیر المومنین7:«إنّا لا نملک مع اللّه شیئاً و لا نملک إلاّ ما ملّکنا فمتی ملّکنا ما هو أَملکُ به منّا کلّفنا و متی أَخذه منّا وضع تکلیفه عنّا» است که در بیان معنی«لا حول ولا قوه إلاّ بالله» فرموده اند. شارح در طی شرح به توضیح حدیث:«ویحک لعلّک ظننت قضاء لازما و قدراً حاتماً» نیز پرداخته است. شرح برخی از آیات و احادیث که دارای جنبه اخلاقی، فقهی و رجالی اند از دیگر محاسن قابل توجه این نسخه است. مولف در این بین نیز به نقل و نقد نظرات شخصیت های برجسته ای همچون ملا محسن فیض کاشانی و محقّق دوانی نیز پرداخته است. نگارنده کوشیده با تصحیح متن این رساله_ آن هم به گونه ای که در عین تصحیح، رعایت امانت کامل در انتقال عبارات صورت بگیرد_ و ذکر صاحبان اقوال و مصادر سخن علامه خواجویی متنی کاملاً منقّح ارائه نماید
محسن دیمه کار گراب محمد حسن رستمی
قصص قرآن کریم از دیرباز مورد توجه مفسران، محدثان و دانشمندان علوم قرآنی بوده و از ابعاد گوناگون پژوهشهای متنوعی با رویکردهای تاریخی، جغرافیایی، زیبایی شناسی و اعجاز بیانی در این موضوع سامان یافته است. در این میان بعد کلامی آن به ویژه در مسائل کلامی امامت کمتر مورد توجه قرار گرفته است که حجم بسیار آیات قصص، هدفمندی قرآن در بیان قصص و جدایی ناپذیری سنت های الهی از قصص قرآن، تناسب معنایی آیات قصص و غیر قصص به ویژه در موضوع امامت و استنباط کلامی مباحث امامت از قصص قرآن در روایات پیامبر و ائمه اطهار(ع)، اصحاب ایشان، و آراء تفسیری دانشمندان امامیه و اهل سنت ضرورت پژوهش در این زمینه را نمایان می سازد. لذا این پژوهش که به روش توصیفی- تحلیلی و شیوه تحقیق کتابخانهای در منابع روایی، تفسیری، کلامی و علوم قرآنی فریقین سامان یافته، در تبیین و تنقیح قلمرو استنباط کلامی در نظر دارد که بر اساس ظهور و سیاق آیات قصص و روایات کلامی پیامبر اکرم و ائمه اطهار(ع) در باب قصص قرآن، و با بررسی آراء کلامی متکلمان، مفسران و محدثان إمامی از قصص قرآن در موضوع امامت، میزان و درجه کارآمدی تمسک به کتاب الهی در استنباط کلامی از قصص قرآن در حوزه امامت و در نهایت جایگاه ویژه استناد به قصص قرآن در اثبات مباحث کلامی امامت را به عنوان یکی از شیوه های کارآمد کلامی نشان دهد. ضرورت وجود خلیفه و امام در زمین تا روز قیامت، شروط امامت(اعم از اختصاص تعیین امام به خداوند، وجوب نص بر امام، علم و شجاعت از شروط خلافت و امامت، عصمت، صدور معجزه، محدَّث بودن)، وجود صفات خداوند در امام، تقدم وجود خلیفه بر دیگران، هدایت به امر از شؤون امامت، امکان تصدی مقام امامت در کودکی، رجعت، توسل، تبرک جستن به اولیاء و آثار ایشان، زیارت معصومان(ع) و شفاعت مهمترین مباحث کلامی امامت در استنباط از قصص قرآن میباشد. افزون بر اینکه پنهانی بودن ماجرای ولادت امام عصر(ع)، تصدی مقام امامت در کودکی، غیبت، طول عمر، بقاء بر شباب، صدور معجزه، حکومت عدل جهانی و آداب انتظار از مهمترین مباحث کلامی مهدویت در قصص قرآن بشمار میرود. بررسی مبانی عمومی در استنباط از قرآن و نیز مبانی تخصصی در استنباط کلامی از قصص قرآن از دیگر مباحث این نوشتار بشمار می رود. واژگان کلیدی: قصص قرآن، امامت، مهدویت، روایات تفسیری، استنباط کلامی و تفسیر کلامی
محمد امام زاده
بحث رساله که حجیت قول لغوی است مراد این است که هر گاه الفاظ و کلمات موجود در یک قصیده یا خطبه و ... با توجه به معانی مذکور در کتب لغت تفسیر و بیان می کنیم و استدلالمان براینکه معنی مراد سراینده قصیده یا نویسنده چنین معنی است . وجود معانی این کلمات در فلان کتاب لغت است ، و نیز هر معنی دیگری که مخالف این معنی باشد رد می نمائیم، همه براساس استفاده و اعتماد بر کتب می باشد، حال ببینیم دلیلیت مستند ما آیا تمام است یا نه؟ و آیا دلیلی بر اعتبار و ارزش دلیل بودن کلام لغویین داریم یا نه؟ و در صورت داشتن آن ادله اعتبار کدامند؟ و بنظر می رسد که این مسئله به جا است که در مقدمه کتب لغت مطرح شود و مورد بحث قرار گیرد.