نام پژوهشگر: محمد تنهایی

تاثیر فروپاشی شوروی بر روابط جمهوری خلق چین و ایالات متحده آمریکا1989-1993
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تهران 1379
  محمد تنهایی   بهزاد شاهنده

روابط ایالات متحده آمریکا و جمهوری خلق چین در دوران پس از تجزیه شوروی و خاتمه نظام دوقطبی، یکی از مهمترین فرازهای روابط بین الملل در سالهای گذشته بوده است که تاثیرات قابل توجهی بر مناسبات سیاسی، امنیتی و اقتصادی در شرق آسیا به جای گذاشته است . بیگمان با ادامه چالش سیاسی - ایدئولوژیک میان آمریکا، به عنوان تنها ابرقدرت نظامی - سیاسی جهان، با چین، به عنوان قدرتی در حال ظهور، پی آمدهای بزرگ دیگری را باید منتظر بود. بنابراین تاثیر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی بر مناسبات همه جانبه چین و آمریکا با توجه به تکوین نظم نوین جهانی از اهمیت مطالعاتی فراوانی در رشته روابط بین الملل برخوردار است . اگربیاد بیاوریم که جمهوری اسلامی ایران پس از پیروزی انقلاب اسلامی به سرعت خود را به چین نزدیک ساخته و درصدد پی ریزی روابطی مستحکم و درازمدت با چین " به جانشینی آمریکا" در سیاست خارجی خود برآمده است ، در آنصورت ارزش هر گونه مطالعات چین شناسی و پیش بینی آینده مناسبات پکن و واشنگتن از اهمیت مضاعفی برخوردار خواهد شد، بویژه آنکه باید تصریح نمود فقر اطلاعاتی و شناختی عمیق و همه جانبه ای نسبت به چین و مبانی رفتار و عملکرد آن در کشورمان وجود دارد و برخی بدون داشتن درک و شناخت کافی، سخن از روابط استراتژیک میان ایران و چین می کنند. البته چین کشور مهمی است اما نگاه آن معطوف به همسایگان خود است . چین با مشکلات عمیق و عظیمی که ناشی از گذر از دوران اقتصاد دولتی به اقتصاد بازار است ، و لاجرم ضرورت اجتناب ناپذیر تغییر و تحول در ساختار سیاسی حکومت و ساز و کارهای آن و دگرگونی نظام اجتماعی و شکل گیری لایه های جدیدی از طبقات اجتماعی و کانونهای قدرت ، روبرو می باشد. این مشکلات تحرک خارجی چین را محدود کرده و آنرا در مقابل آمریکا منعطف و آسیب پذیر ساخته است . البته آمریکا نیز خود دچار بحران اقتصادی است ، و یا ممکن است بشود. همین امر امکان اعمال قدرت و نفوذ کامل بر چین را از سیاستمداران آمریکایی سلب کرده است . شناخت کم و کیف روابط چین و آمریکا و فهم درست از موقعیت آندو نسبت به یکدیگر به تعیین جهت گیریهای صحیح و بموقع در سیاست خارجی کشورمان کمک می کند.