نام پژوهشگر: لعلا جهانشاهلو

بررسی رویکرد دارایی مبنا در بهسازی محلات فرسوده شهری با تاکید بر سرمایه های اجتماعی (نمونه موردی: محله خوب بخت تهران)
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1389
  عاطفه فریدنژاد   لعلا جهانشاهلو

عمده طرح هایی که به منظور حل معضلات بافت های فرسوده شهری در ایران تهیه شده اند به دلیل عدم توجه کافی به ظرفیت ها و نقاط قوت این بافت ها و ساکنان آن ها به تمام اهداف مورد نظر دست نیافته اند. نگاه صرفا کالبدی این طرح ها در گذشته باعث شد که سازمان اجتماعی موجود نادیده گرفته شده و در مرحله اجرا به دلیل عدم استقبال ساکنین با توفیق چندانی روبرو نشود. توسعه دارایی مبنا اجتماع محلی، رهیافتی کار آمد در حل مسائل پیش گفته محسوب می شود. براساس این رویکرد بافت های فرسوده علاوه بر نیاز ها واجد ظرفیت هایی هستند که زمینه را برای پیشرفت فراهم می کند. با توجه به این که این بافت ها محله های قدیمی شهر ها را تشکیل می دهند، سرمایه اجتماعی موجود در آن ها مهمترین ظرفیت برای توسعه محسوب می شود. هدف از این پژوهش بررسی نقش رویکرد دارایی مبنا در بهسازی محله های دارای بافت فرسوده می باشد. این پژوهش یک «تحقیق نظری، همبستگی و کمی» است. داده های اولیه از طریق مشاهده میدانی و پرسشنامه و جلسه های بحث گروهی حاصل شدند. داده های ثانویه با مطالعه کتابخانه ای و متون موجود و پژوهش های گذشته در مورد محله شهید خوببخت و طرح تفضیلی منطقه 15 شهر تهران به دست آمدند. اعتبار این پژوهش بر اساس اعتبار محتوایی است. در تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss استفاده خواهد شد. برای تحلیل توصیفی داده ها از آماره های میانگین و درصد فراوانی و نمودار ستونی توزیع فراوانی استفاده می شود. روش های آماری برای آزمون فرضیه ها و پایایی ابزار تحقیق، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیونی چندگانه و آزمون آلفای کرونباخ می باشد. از آن جا که یکی از مهم ترین ظرفیت های هر محله سرمایه اجتماعی آن است لذا در این نوشتار به مطالعه سه شاخص از سرمایه اجتماعی (پیوند های همسایگی، اعتماد اجتماعی، مشارکت اجتماعی) به منظور استفاده از این ظرفیت ها در بهسازی محله خوببخت در منطقه 15 تهران پرداخته شده است. نتایج نشان می دهد که سرمایه اجتماعی در محله خوب بخت در سطح پایینی قرار دارد و علاوه بر آن بر بهسازی محله خوب بخت تاثیر مستقیم دارند. لذا لازم است تا برنامه ریز با توجه به حوزه تصمیم سازی خود در جهت اتخاذ راهکار ها و ارائه پیشنهادات در مواردی که اختیارات لازم را ندارد، در جهت ارتقای سرمایه اجتماعی در محله خوب بخت تلاش کند.

طراحی خیابان زیست پذیر بر اساس اصول عملکردی در خیابان شهرداری حد فاصل میدان تجریش و میدان قدس
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده هنر و معماری 1392
  سمیرا حاج علیزاده   لعلا جهانشاهلو

خیابان در ابتدا عنصر اصلی ساختار شهر بوده و به عنوان یک فضای شهری انسان محور شناخته شده است. اما با گذشت زمان و پیشرفت تکنولوژی و ورود اتومبیل به فضاهای شهری اندک اندک انسان به عنوان عابر پیاده ونیازهای حسی آن به فراموشی سپرده شدو طراحی براساس حواس و ادراک انسان جایگاه خود را از دست داد.در نتیجه امروزه با فضاهای بی هویتی در شهر روبرو هستیم که هیچ خاطره ذهنی درنظر مردم به یادگار نمی گذارند.حس تعلق به مکان به شدت کاهش یافته و تنها عناصری که در شهر به نظر می آید ترافیک سنگین آلودگی صوتی و صدای بوق اتومبیل ها و مردمی است که بی درنگ و بدون توجه به فضاهای اطرافشان در شهر حرکت می کنند.شریانهای اصلی و خیابان های شهر تنها نقش عبوری و عملکرد دسترسی دارند و فعالیتهای مقصدی مانند مکث و سکون تماشا و نشستن در فضای شهری از بین رفته اند. هدف این پژوهش، زیست پذیر کردن خیابان است که خیابان، عرصه های اجتماعی هستند که گروههای مختلف اجتماعی به مراوده با یکدیگر می پردازند و فضای آن مکانی برای رفع نیازهای عابران پیاده و تعاملات اجتماعی می باشد و خودروها- دوچرخه سواران و عابران پیاده از حقوق یکسانی برخوردار هستند ولی اولویت مسیر با پیاده رو می باشد. اما چگونه می توانیم خیابان شهرداری را زیست پذیر کرد؟ برای رسیدن به زیست پذیر کردن خیابان شهرداری، در گرو معرفی فرایند طراحی و طرح نهایی است، باید ذکر شود که این طرح در طول یک فرایند مستمر و یکپارچه شکل می گیرد. در بخش نظری پژوهش، ابتدا مطالعات خیابان زیست پذیر را بر اساس ابعاد طراحی شهری کرمونا طبقه بندی شده، سپس به استخراج معیارهای لازم برای رسیدن به خیابان زیست پذیر مطرح شده است. برای بازگویی نظریه ها و تجارب جهانی از روش توصیفی و در بخش عملی از روش فرایند طراحی با ارائه راهبرد طراحی از روش swot در راستای خیابان زیست پذیر و ارائه راهبرد کلی طراحی بر اساس سکانس بندی بر مبنای عملکردی آن ارائه می شود و در انتها زمان طرح نهایی فرا می رسد.

طراحی دانشکده کشاورزی دانشگاه شمال (آمل)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی 1378
  لعلا جهانشاهلو

استان مازندران یکی از حاصلخیزترین و عمده ترین مناطق کشاورزی ایران بشمار می رود و برای رسیدن به خودکفائی در تولید محصولات کشاورزی یکی از مهمترین عوامل، بهره وری صحیح از منابع طبیعی موجود می باشد. لازمه این مهم، تربیت نیروهای متخصصی است که علاوه بر داشتن دانش لازم با محیط و منابع موجود در هر منطقه ای آشنائی کامل داشت باشند و بهترین این افراد را بومیان هر منطقه تشکیل می دهند، بدین جهت وجود مراکز آموزش عالی تخصصی در هر منطقه در جهت برآورده کردن نیازهای خاص آن خطه از ضروریات است . نظری اجمالی نه آمارهای جمعیتی موجود نشان دهنده ساختار سنی جوان در استان مازندران است و با توجه به اینکه در کل این استان فقط چهار دانشکده کشاورزی (دو دانشکده در ساری، یک دانشکده در رامسر و دیگری در نور). مشغول فعالیت هستند، دانشگاه غیرانتفاعی شمال ایجاد یک دانشکده کشاورزی به عنوان یک ضرورت در برنامه توسعه خود قرار داده و محل استقرار این دانشکده شهر آمل در نظر گرفته شده که علاوه بر آنکه یکی از مهمترین شهرهای این استان است دارای پتانسیل بالای جهت ایجاد این مرکز می باشد. برای این دانشکده ده گرایش در زمینه های تخصصی کشاورزی در سطح کارشناسی در نظر گرفته شده است . سایت مورد نظر باقیمانده اراضی ملی شده (در کنار جاده هزار و در 5 کیلومتری شهر آمل) است که توسط اداره کل منابع طبیعی منطقه ساری به این دانشگاه واگذار شده ست . عواملی که در طراحی این پروژه از موقعیت ویژه ای برخوردار بوده اند، عبارتند از سازگاری با اقلیم و فونوکسیونالیزم که در مورد اول سازگاری طرح با اقلیم مرطوب و پر باران این خطه به نحوی که شرایط آسایش را برای استفاده کنندگان از آن با حداکثر بهره گیری از عوامل طبیعی و تدابیر معماری حداقل استفاده از سیستمهای مکانیکی، برآورده شود بسیار حائز اهمیت است و در مورد عملکرد گرائی نیز باید این امر را در نظر داشت که هدف اصلی از احداث این مجموعه، ایجاد مساعدترین محیط کالبدی برای امر آموزش است ، بنابراین طرح باید بگونه ای باشد که روابط عملکردی مختلف آن تا سر حد امکان تحصیل شود.