نام پژوهشگر: مجید مجیدیان
فریبا هاشم پور بلترک مجید مجیدیان
به منظور بررسی اثر تاریخ کاشت بر عملکرد و کیفیت علوفه شش رقم ذرت علوفه ای در منطقه رشت، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 1389 به اجرا گذاشته شد. تیمارهای آزمایشی، چهار تاریخ کاشت شامل 1، 13 و 25 خردا د و 4 تیر و شش رقم ذرت شامل زود رس (سینگل-کراس 260 و دابل کراس 370)، میان رس (سینگل کراس های 500 و 647) و دیر رس (سینگل کراس های 700 و 704) بودند. نتایج تجزیه واریانس نشان دهنده اثر معنی دار تاریخ کاشت بر عملکرد علوفه و صفات کیفی آن بود. اثر رقم نیز بر عملکرد علوفه، عملکرد پروتئین، میزان کربوهیدرات های محلول و میزان خاکستر علوفه معنی دار بود. نتایج نشان داد که برای عملکرد علوفه تر، سه رقم سینگل کراس 647، 700 و 704 و برای عملکرد علوفه خشک دو رقم 700 و 704 برتری معنی داری نسبت به سایر ارقام مورد مطالعه داشتند. در بین تاریخ های کاشت مورد مطالعه نیز دو تاریخ کاشت 13 و 25 خرداد ماه برتری معنی داری نسبت به سایر تاریخ های کاشت برای تولید عملکرد علوفه تر و خشک در ارقام مورد مطالعه داشتند. بررسی اثر متقابل رقم در تاریخ کاشت نشان داد که رقم 647 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه بیشترین درصد ماده قابل هضم را نشان داد که اختلاف معنی داری با رقم 700 در تاریخ کاشت اول خرداد ماه، رقم 704 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه و رقم های 260، 370 و 704 درتاریخ کاشت 6 تیر ماه نداشت. همچنین کمترین مقدار فیبر غیر محلول در شوینده اسیدی در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه و رقم 647 به دست آمد که تفاوت معنی داری با رقم 700 در تاریخ کاشت اول خرداد ماه، رقم 500 در تاریخ کاشت 13 خرداد ماه، رقم های 370، 500 و 704 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه و رقم های 260، 370 و 704 در تاریخ کاشت 6 تیر ماه نشان نداد. بیشترین عملکرد پروتئین مربوط به رقم 700 در تاریخ کاشت 6 تیر ماه بود که تفاوت معنی داری با رقم های 700 و 704 در تاریخ کاشت اول خرداد ماه ، رقم 370 در تاریخ کاشت 13 خرداد ماه و رقم 700 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه نداشت. رقم 647 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه بیشترین مقدار قند های محلول را به خود اختصاص داد و با رقم های 700 در تاریخ کاشت اول خرداد ماه، رقم 370 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه و رقم های 370 و 704 در تاریخ کاشت 6 تیر ماه تفاوت معنی داری نشان نداد. بیشترین مقدار خاکستر نیز در تاریخ کاشت اول خرداد ماه و رقم 700 به دست آمد که تفاوت معنی داری با رقم های 700 و 704 در تاریخ کاشت 13 خرداد ماه، رقم های 260، 370، 647، 700 و 704 در تاریخ کاشت 25 خرداد ماه و رقم های 260، 370، 500، 647، 700 و 704 در تاریخ کاشت 6 تیر ماه نداشت. براساس نتایج آزمایش حاضر در صورتی که هدف از تولید ذرت، عملکرد علوفه خشک و تر آن باشد، تاریخ های کاشت 13 و 25 خرداد ماه و رقم های سینگل کراس 700 و 704 برای منطقه مورد آزمایش و مناطقی با شرایط اقلیمی مشابه، مناسب تر خواهد بود.
طیبه شجاع مجید مجیدیان
به منظور مطالعه تاثیر عناصر روی، بُر و گوگرد بر عملکرد دانه و اجزای عملکرد، میزان جذب عناصر و فعالیت آنزیم-های آنتی اکسیدانی کلزا (هیبرید هایولا 401)، آزمایشی در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 90-1389 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) به اجرا گذاشته شد. تیمارهای مورد مطالعه شامل 1- شاهد (بدون مصرف کود) 2- روی 3- بُر 4- گوگرد 5- روی+ گوگرد 6- روی+ بُر 7- بُر + گوگرد و 8- گوگرد+ بُر+ روی بودند. کود گوگرد به صورت گُل گوگرد، 100 کیلوگرم در هکتار و قبل از کاشت و کودهای روی و بُر نیز به صورت سولفات روی و اسیدبوریک به میزان 30 و 8 کیلوگرم در هکتار به صورت خاکپاش و محلول درآب و در سه مرحله سه برگی، ساقه دهی و ابتدای گلدهی به زمین زراعی اضافه شدند. نتایج نشان داد که تاثیر تیمارهای کودی بر صفت های مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، میزان روغن دانه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، عملکرد زیستی، میزان جذب سه عنصر گوگرد، روی، بُر در برگ ها، سرعت رشد گیاه، شاخص سطح برگ، تجمع ماده خشک و میزان فعالیت آنزیم های پراکسیداز، سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز، اختلاف معنی داری داشت. تیمار (گوگرد+ روی+ بُر)، بیشترین عملکرد دانه (4965 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (35/2118 کیلوگرم در هکتار)، تعداد خورجین در بوته (7/319)، وزن هزاردانه (74/5 گرم) را دارا بود. بیشترین میزان عنصر روی در برگ ها در تیمار (گوگرد+ روی) به میزان 49/49 میلی گرم بر کیلوگرم و بیشترین تجمع عناصر گوگرد و بُر به ترتیب به میزان 6/802 و 24 میلی-گرم بر کیلوگرم در تیمار (گوگرد+ روی+ بُر) مشاهده شد. بالاترین میزان فعالیت آنزیم سوپراکسید دیسموتاز و کاتالاز در تیمار (گوگرد+ روی+ بُر) به میزان های iu/g.fw 24/10 و µmol/g fw.min 14/0 و بالاترین میزان فعالیت آنزیم پراکسیداز در تیمار (روی) به میزان µmol/g fw.min 87/0 مشاهده شد. بنابراین با توجه به نتایج این آزمایش مصرف کودهای روی، بُر و گوگرد همراه با کودهای پایه می تواند به افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاه کلزا کمک کند.
مریم حبیبی گنبکی مجید مجیدیان
به منظور بررسی اثر مصرف بُر، روی و گوگرد بر خصوصیات زراعی کمی و کیفی کلزا رقم هایولا 401 در شرایط آب و هوایی شهرستان رشت، آزمایشی به صورت طرح بلوک های کامل تصادفی با هشت تیمار و سه تکرار در سال زراعی 91-1390 در مزرعه تحقیقاتی موسسه تحقیقات برنج کشور (رشت) انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل شاهد، بُر، روی، گوگرد، بُر+ روی، بُر+ گوگرد، روی+ گوگرد و بُر+ روی+ گوگرد بودند. کود گوگرد به صورت گل گوگرد 100 کیلوگرم در هکتار، کودهای روی و بُر به صورت کلات روی و براکس، 5/1 و 5/1 کیلوگرم در هکتار قبل از کشت به خاک اضافه شدند. نتایج نشان داد که تأثیر تیمارهای کودی بر صفت های مورد مطالعه از جمله عملکرد دانه، عملکرد روغن، میزان پروتئین دانه، تعداد خورجین در بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه، میزان جذب سه عنصر بُر، روی و گوگرد در دانه، میزان اسیدهای چرب اولئیک، لینولئیک، لینولنیک، پالمیتیک، استئاریک و اروسیک در روغن معنی دار شد. بیشترین عملکرد دانه (6/4157 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد روغن (2/1770)، تعداد خورجین در بوته (92/195 عدد)، تعداد دانه در خورجین (31/34 عدد) و وزن هزار دانه (7/3 گرم) متعلق به تیمار بُر+ روی+ گوگرد بود. بیشترین میزان پروتئین دانه در تیمار روی به میزان 62/24 درصد بدست آمد. بالاترین میزان جذب عناصر بُر، روی و گوگرد در دانه به ترتیب 7/15، 38/26 و 42/577 میلی گرم بر کیلوگرم در تیمار بُر+ روی+ گوگرد مشاهده شد. بالاترین مقدار اسید اولئیک (8/234 میلی گرم بر گرم) و لینولنیک (98/26 میلی گرم بر گرم) مربوط به تیمارهای بُر+ روی+ گوگرد بود. تیمار بُر+ روی بیشترین میزان اسید لینولئیک (98/55 میلی گرم بر گرم) در روغن را داشت. بیشترین مقدار اسید استئاریک و اروسیک در روغن در تیمار شاهد به ترتیب به میزان 5/6 و 01/1 میلی گرم بر گرم مشاهده شد و تیمار گوگرد+ روی و بالاترین مقدار اسید پالمیتیک در روغن (53/15میلی گرم بر گرم) را دارا بود. نتایج این بررسی نشان داد که مصرف کودهای بُر، روی و گوگرد علاوه بر افزایش عملکرد کمی سبب بهبود کیفیت دانه و ترکیب اسیدهای چرب روغن کلزا شد.
امید خلیفه زاده کوره داود بخشی
یکی از دلایل عملکرد پایین انگور در شهرستان ارومیه تغذیه ضعیف تاکستان است. این پژوهش به منظور بررسی اثر سه روش کوددهی بر خصوصیات کمی و کیفی انگور سفید بی دانه در منطقه نازلوچای واقع در شهرستان ارومیه انجام شد. در این مطالعه، هدف اصلی افزایش کیفیت تغذیه ای انگور سفید بی دانه با کاربرد سیستم های کوددهی آلی، شیمیایی و تلفیقی، از طریق افزایش پتانسیل آنتی اکسیدانی و تجمع متابولیت های ثانویه است. با توجه به نتایج صفات کمی اندازه گیری شده شامل قطر، طول و وزن حبه، تعداد حبه در خوشه، قطر، طول و وزن خوشه، تعداد خوشه چه در خوشه و تعداد خوشه در بوته به طور معنی داری تحت تأثیر تیمار واقع شدند. تیمارهای با کاربرد حداقل مقدار کود آلی (5 کیلوگرم به ازای هر تاک) و کود شیمیایی (30 گرم نیتروژن + 150 گرم فسفر + 250 گرم پتاسیم به ازای هرتاک) به ترتیب بیشترین وزن حبه و تعداد حبه در خوشه را نشان دادند. بیشترین وزن خوشه در تیمار سطح بهینه شیمیایی (60 گرم نیتروژن + 300 گرم فسفر + 500 گرم پتاسیم به ازای هر تاک)و بیشترین تعداد خوشه در بوته در تیمار سطح حداقل کود شیمیایی مشاهده شدند. کوددهی شیمیایی سطح بهینه از کود شیمیایی (a2) بیشترین عملکرد و پتانسیل تولید را داشت. مقدار عناصر برگ به طور معنی داری توسط کوددهی تحت تأثیر واقع شد، در حالی که ph و اسید قابل تیتر تحت تأثیر واقع نشدند. محتوای مواد جامد محلول در تیمار سطح بهینه از کود آلی (10 کیلوگرم به ازای هر تاک) به طور معنی داری نسبت به تیمارهای دیگر بیشتر بود. میوه های پرورش یافته با استفاده از کود آلی بیشترین مقدار کوئرستین و کاتچین را دارا بودند. همچنین میوه های تیمار شده با کود آلی بیشترین مقدار فلاونوئید کل، فنل کل و فعالیت آنتی اکسیدانی را نشان دادند، که مقدار این ترکیبات در کل در سطح بهینه کود آلی نسبت به دو سطح دیگر بیشتر بود. به طور کلی، بالاترین کیفیت تغذیه ای انگور سفید بی دانه در کوددهی ارگانیک و تلفیقی به دنبال افزایش متابولیت های ثانویه و فعالیت آنتی اکسیدانی حاصل شد.
اسماعیل خوش چهره زیبا سیروس منصوری فر
به منظور بررسی اثرات کود نیتروژن و کود دامی بر عملکرد کمی و کیفی دو رقم سورگوم علوفه ای (ارقام اسپیدفید و پگاه) در شرایط آب و هوایی شهرستان رشت، در فصل زراعی 92 آزمایشی با تیمارهای نیتروژن از منبع اوره در چهار سطح (صفر، 46، 92 و 138) کیلوگرم در هکتار- تیمارهای کود دامی در سه سطح (5، 10 و 15) تن در هکتار - تیمارهای تلفیقی در سه سطح (23 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5/2 تن کود دامی، 46 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5 تن کود دامی، 69 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5/7 تن کود دامی) انجام شد. آزمایش به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک-های کاملا تصادفی در سه تکرار به اجرا درآمد.نتایج بر همکنش تیمارهای رقم و کود بر ارتفاع بوته، قطر ساقه، وزن خشک بوته، عملکرد تر علوفه، در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شده و سبب افزایش میانگین صفات فوق شد، درصفات کیفی برهمکنش تیمارهای رقم وکود بر درصد پروتئین، درصد ماده خشک قابل هضم و درصد خاکستر کل اثر معنی دار نداشت و در جدول مقایسه میانگین اثرات ساده صفات کیفی، تیمار کود در سطح احتمال 1 درصد معنی دار شد. ترکیب کود دامی و شیمیایی این امکان را فراهم می سازد که در دوره های ابتدایی رشد گیاهان، کود شیمیایی عناصر غذایی قابل جذب را تأمین کرده و در مراحل بعدی رشد، کود دامی عناصر غذایی لازم را در اختیار گیاه قرار دهد. علاوه بر این استفاده توأم کودهای آلی و شیمیایی منجر به توسعه پایدار محیطی می شود که نیازهای نسل حال را تأمین کرده و این قابلیت را برای نسل های آینده حفظ می کند.یافته های این آزمایش نشان داد که تیمارهای تلفیقی بدلیل بهبود شرایط در جذب مواد غذایی و سپس تیمارهای شیمیایی سبب افزایش عملکرد کمی و کیفی در مقایسه با سایر تیمارها شد و برای این منطقه و شرایط مشابه رقم پگاه و میزان 69 کیلوگرم نیتروژن + 5/7 تن کود دامی پیشنهاد می شود .
اسما بستامی مجید مجیدیان
به منظور بررسی تاثیر قارچ میکوریزا، کود فسفات زیستی و کود دامی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه دارویی گشنیز آزمایشی به¬صورت مزرعه¬ای در سال 1392 در خرم¬آباد اجرا شد. پژوهش با استفاده از آزمایش فاکتوریل سه عاملی شامل قارچ میکوریزا (m) در دو سطح (عدم تلقیح =m1 و تلقیح =m2)، عامل کود فسفات زیستی (p) در سه سطح (صفرp1=، 35 =p2 و ◦٧ = p3 کیلوگرم در هکتار) و کود دامی (f) در سه سطح (صفر=f1، 10=f2 و 20=f3 تن در هکتار) در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 18 تیمار و سه تکرار انجام شد. مقایسه میانگین تیمارها با استفاده از آزمون توکی در سطح احتمال پنج درصد انجام شد. هم¬چنین یک کرت به¬عنوان شاهد کود شیمیایی (نیتروژن، فسفر، پتاسیم به¬میزان ◦۹، ◦۶ و ◦۹ کیلوگرم در هکتار) در هر تکرار قرار داده شد و مقایسه آن با تیمارهای کودهای زیستی و دامی نیز در قالب طرح بلوک کامل تصادفی با 19 تیمار و سه تکرار صورت گرفت. بر اساس نتایج به¬دست آمده تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی تاثیر معنی¬داری در سطح احتمال یک درصد بر تمامی صفات مورد ارزیابی داشتند. مقایسه میانگین¬ها نشان داد که در بین سه عامل، بیشترین عملکرد سرشاخه گلدار (1778/59 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد زیستی (3584/07 کیلوگرم در هکتار)، عملکرد دانه (1579/15 کیلوگرم در هکتار) و درصد اسانس (0/32) در اثر تلقیح میکوریزایی حاصل شد. اثر متقابل هم افزایی و مثبت بین تلقیح میکوریزا و کود فسفات زیستی در برخی صفات هم¬چون عملکرد سرشاخه گل¬دار، عملکرد دانه، شاخص برداشت و عملکرد اسانس مشاهده شد. طبق نتایج حاصله در این پژوهش، به¬کارگیری سطوح آخر کودهای زیستی و دامی یعنی تیمار شامل تلقیح با میکوریزا، مصرف 70 کیلوگرم کود فسفات زیستی و 20 تن در هکتار کود دامی بهترین شرایط را جهت دست¬یابی به بیش¬ترین عملکرد کمی و کیفی در گیاه دارویی گشنیز در یک سیستم زراعی پایدار فراهم آورده است.
سپیده میرزازاده بلگوری محمدرضا احتشامی
بهمنظور بررسی اثر توأم باکتری تیوباسیلوس و گوگرد بر روی صفات مورفوفیزیولوژیک، عملکرد و اجزای عملکرد کلزا آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار و چهار عامل در سال زراعی 91-1390 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور (شهرستان رشت) اجرا گردید. عامل¬ها شامل گوگرد پودری (استفاده یا عدم استفاده)، باکتری اکسیدکننده گوگرد (استفاده یا عدم استفاده از تیوباسیلوس)، کود فسفر (استفاده یا عدم استفاده از 80 کیلوگرم در هکتار) و رقم (هایولا 401 و آر.جی.اس 003) بودند. نتایج نشان داد که اثر گوگرد پودری، باکتری تیوباسیلوس،کود فسفر و رقم بر صفات مورد مطالعه از جمله ارتفاع بوته، قطر ساقه، فاصله اولین شاخه فرعی خورجین¬دار تا زمین، تعداد شاخه فرعی در بوته، طول خورجین، شاخص سطح برگ، وزن خشک گیاه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، شاخص برداشت، تعداد خورجین در ساقه اصلی و تعداد خورجین در ساقه فرعی و تعداد خورجین در کل بوته، تعداد دانه در خورجین، وزن هزار دانه و جذب عناصر غذایی (آهن، مس، منگنز، منیزیم و فسفر)، درصد روغن، عملکرد روغن، کلروفیل a و کلروفیل b در سطح یک درصد معنی¬دار شد. بیشترین وزن هزار¬دانه (5/3 گرم) در تیمار سه¬گانه باکتری تیوباسیلوس+کود فسفر+رقم هایولا و بیشترین تعداد دانه در خورجین (5/28) در تیمار سه¬گانه باکتری تیوباسیلوس+گوگرد پودری+رقم هایولا حاصل شد. همچنین بیشترین تعداد خورجین در کل بوته (2/197) و عملکرد دانه (5/4119 کیلوگرم در هکتار) در برهمکنش چهار¬گانه باکتری+ فسفر+گوگرد+ رقم هایولا و بیشترین عملکرد روغن (69/1134 کیلوگرم در هکتار) از تیمار باکتری+گوگرد+ رقم هایولا به دست آمد. باکتری تیوباسیلوس باعث افزایش اکسایش گوگرد و کاهش اسیدیته خاک و افزایش تولید سولفات خاک می¬ شود، بنابراین افزایش جذب بعضی از عناصر مغذی خاک به¬ویژه فسفر را به دنبال دارد.
مژده افتاده واجاری مجید مجیدیان
چکیده به منظور بررسی تاثیر محلول¬پاشی و خاک¬پاشی عناصر کم مصرف آهن و روی بر عملکرد کمی و کیفی گیاه لوبیا، آزمایشی در سال 1392 در موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت، به¬صورت طرح بلوک¬های کامل تصادفی با 10 تیمار در سه تکرار مورد بررسی قرارگرفت. تیمارهای مورد آزمایش شامل خاک¬پاشی 20 کیلوگرم در هکتار سکوسترین، خاک¬پاشی 30 کیلوگرم در هکتار سولفات روی، خاک¬پاشی توام آهن و روی، محلول¬پاشی دو در هزار آهن، محلول¬پاشی سه در هزار سولفات روی، محلول¬پاشی توام آهن و روی، محلول¬پاشی و خاک¬پاشی توام آهن و روی، محلول¬پاشی آهن و خاک¬پاشی روی، خاک-پاشی آهن محلول¬پاشی روی و یک تیمار شاهد (n, p, k) بود. صفات ارتفاع بوته، تعداد شاخه¬های فرعی، قطر ساقه، تعداد غلاف در بوته، طول غلاف، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، شاخص برداشت، میزان جذب عناصر آهن و روی و درصد پروتئین مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تیمار¬های کودی بر صفات ارتفاع بوته، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه، عملکرد زیستی، میزان جذب عناصر آهن و روی و درصد پروتئین در سطح یک درصد و در صفات وزن صد دانه و شاخص برداشت در سطح پنج درصد معنی¬دار شد، اما در صفات تعداد شاخه¬های فرعی، قطر ساقه، طول غلاف و تعداد دانه در غلاف افزایش معنی¬داری دیده نشد. بیشترین میزان صفات در تیمار محلول¬پاشی و خاک¬پاشی توام آهن و روی و کمترین مقدار آن در تیمار شاهد مشاهده شد. واژه¬های کلیدی: روی، سکوسترین، عملکرد دانه، لوبیا، محلول¬پاشی.
حسان صابری غلامرضا محسن آبادی
با هدف کاهش مصرف کود¬های شیمیایی در زراعت لوبیای محلی l. phaseolus vulgaris، پژوهشی با استفاده تلفیقی از کودهای زیستی و شیمیایی در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با 12 تیمار و سه تکرار در سال 91- 1390 در رشت انجام شد. تیمارها شامل: t1- شاهد (بدون کود شیمیایی و زیستی)، t2- کود شیمیایی (نیتروژن و فسفر براساس آزمون خاک، 150 کیلوگرم در هکتار نیتروژن و 100کیلوگرم در هکتار فسفر)، t3- تلقیح بذر با رایزوبیوم + سودوموناس و باسیلوس + کود فسفر، t4- تلقیح بذر با رایزوبیوم + بدون کود فسفر، t5- تلقیح بذر با رایزوبیوم + 25 درصد کود فسفر، t6- تلقیح بذر با رایزوبیوم + 50 درصد کود فسفر، t7- تلقیح بذر با رایزوبیوم + 75 درصد کود فسفر، t8- کود نیتروژن + سودوموناس و باسیلوس+ کود فسفر کامل، t9- کود نیتروژن + سودوموناس و باسیلوس+ بدون کود فسفر، t10- کود نیتروژن + سودوموناس و باسیلوس+ 25 درصد کود فسفر، t11- کود نیتروژن+ سودوموناس و باسیلوس+ 50 درصد کود فسفر t12- کود نیتروژن+ سودوموناس و باسیلوس+ 75 درصد کود فسفر بودند. نتایج نشان داد که تیمارهای آزمایشی اثر معنی¬دار بر صفات عملکرد دانه، عملکرد زیستی، درصد و عملکرد پروتئین، وزن صد دانه، قطر ساقه، تعداد شاخه فرعی و تعداد غلاف، تعداد شاخه فرعی و تعداد دانه در غلاف داشتند. مقایسه میانگین¬¬ها نشان داد که در تیمار¬های تلفیقی (تیمار¬های 8، 11 و 12) بیشترین عملکرد دانه با میانگین 1554.4 کیلوگرم در هکتار در تیمار هشتم به دست آمد. در مورد سایر صفات نیز تیمار¬های تلفیقی 8، 11 و 12 نسبت به تیمار شاهد از نظر کمی و کیفی برتری داشتند. در حالی که تیمار کود زیستی ریزوبیوم (تیمار سوم) در شرایط این آزمایش قادر به تامین نیتروژن مورد نیاز گیاه و جایگزینی بجای کود نیتروژن نبود. بنابر نتایج این آزمایش احتمال این امکان وجود خواهد داشت که در این منطقه از کود¬های زیستی فسفره به صورت تلفیقی برای کاهش مصرف کود¬های شیمیایی سود جست.
کامران منصورقناعی پاشاکی غلام رضا محسن آبادی
به منظور بررسی اثر کاربرد تلفیقی کودهای زیستی و شیمیایی بر عملکرد و اجزای عملکرد لوبیای بومی در استان گیلان، آزمایشی به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در شهرستان لاهیجان در سال زراعی 93-1392 اجرا شد. کود شیمیایی نیتروژن با توجه به آزمون خاک در سه سطح (120 و 60 کیلوگرم در هکتار و بدون مصرف نیتروژن به¬عنوان شاهد)، کود شیمیایی فسفر با توجه به آزمون خاک در سه سطح (80 و 40 کیلوگرم در هکتار و بدون مصرف فسفر به¬عنوان شاهد) و کود بیولوژیک ریزوبیوم لگومینوزارم، باسیلوس سوبتیلیس و سودوموناس پوتیدا در دو سطح (اعمال کود بیولوژیک و بدون کاربرد کود بیولوژیک) نظر گرفته شدند. تجزیه واریانس داده ها نشان داد که ویژگی های شاخص سطح برگ و وزن خشک اندام¬های هوایی به¬طور معنی¬داری تحت تأثیر برهمکنش کود نیتروژن × کود فسفر × کود زیستی قرار داشته و همچنین عملکرد دانه به¬طور معنی¬داری تحت تأثیر برهمکنش¬های کود نیتروژن × کود فسفر و کود فسفر × کود زیستی قرار دارد. ویژگی¬های تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه به¬طور معنی¬داری تحت تأثیر برهمکنش کود نیتروژن × کود فسفر × کود زیستی قرار گرفته¬اند. درصد پروتئین، نشاسته و فسفر غیر معنی¬دار شد. مقایسه میانگین¬ها نشان داد که 120 کیلوگرم کود نیتروژن در هکتار، 40 کیلوگرم کود فسفر در هکتار به¬همراه استفاده از کود زیستی باعث افزایش در ویژگی¬های شاخص سطح برگ، وزن خشک اندام¬های هوایی، تعداد غلاف در بوته، تعداد دانه در غلاف، تعداد دانه در بوته و وزن صد دانه شده است. بیشترین میزان عملکرد دانه در برهمکنش کود نیتروژن × کود فسفر در 120 کیلوگرم در هکتار کود نیتروژن و 80 کیلوگرم در هکتار کود فسفر (155/59) و کم¬ترین آن در تیمار شاهد (45/09) بود. همچنین در برهمکنش کود فسفر × کود زیستی، بیشترین عملکرد دانه در 80 کیلوگرم کود فسفر با استفاده از کود زیستی (137/11) و کم¬ترین آن در تیمار شاهد (52/17) مشاهده شد. در کل با توجه به نتایج، از این آزمایش می¬توان انتظار داشت که استفاده از کودهای زیستی بتواند بخشی از نیاز غذایی گیاه را تأمین کند.
عاطفه نمازی مجید مجیدیان
این آزمایش به منظور بررسی تاثیر سطوح مختلف کود شیمیایی نیتروژن و کود دامی بر برخی خصوصیات خاک، عملکرد علوفه و صفات کیفی ذرت رقم سینگل کراس 704 اجرا شد. آزمایش در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با ده تیمار و سه تکرار انجام شد. عوامل مورد مطالعه شامل مقادیر و ترکیبات مختلف کود نیتروژن { (92، 184 و 276 کیلوگرم در هکتار نیتروژن از منبع اوره)، تلفیقی (46 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 5 تن کود دامی، 92 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 10 تن کود دامی و 138 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 15 تن درهکتار کود دامی) و کود دامی (10، 20 و 30 تن در هکتار کود دامی از نوع کود گاوی)} و یک تیمار شاهد بدون کود بود.نتایج این پژوهش نشان داد که استفاده از کود تلفیقی مناسب تر از سایر تیمارهای نیتروژن برای افزایش عملکرد کمی و کیفی گیاهان زراعی است.
زهرا قلیزاده مجید مجیدیان
امروزه برای داشتن یک سیستم کشاورزی پایدار، استفاده از نهاده هایی که جنبه های اکولوژیکی سیستم را بهبود بخشند و مخاطرات محیطی را کاهش دهند امری ضروری به نظر می رسد. به منظور بررسی تاثیر کودهای آلی و شیمیایی بر برخی صفات مورفولوژیک و مقدار اسانس نعناع فلفلی، آزمایشی به صورت بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال زراعی 91-92 در مزرعه تحقیقاتی دانشکده علوم کشاورزی دانشگاه گیلان انجام شد. تیمارها شامل شاهد، کود شیمایی نیتروژن، ورمی کمپوست و تیمار تلفیقی ورمی کمپوست + نیتروژن بود. نتایج نشان دهنده برتری معنی دار کود آلی ورمی-کمپوست نسبت به شاهد در بسیاری از صفات اندازه گیری شده بود. نتایج نشان داد که اعمال تیمار های مذکور تاثیر معنی داری بر تمامی صفات اندازه گیری شده داشت، به طوری که بیش ترین مقدار آنها با کاربرد150 کیلوگرم نیتروژن از منبع اوره + 15 تن درهکتار ورمی کمپوست بدست آمد. گیاهان تیمار شده با ورمی کمپوست و نیتروژن بیش ترین ارتفاع بوته، تعداد برگ، تعداد ساقه ی جانبی، وزن خشک و تر بوته، وزن خشک و تر برگ، وزن خشک و تر ساقه و عملکرد اسانس و شاخص های فیزیولوژیک را داشتند. نتایج نشان داد که اعمال تیمار ورمی کمپوست و نیتروژن از نظر تاثیر بر مقدار فنل کل تفاوت معنی داری با شاهد داشتند. اثر تیمارهای کودی مذکور بر درصد اسانس برگ و درصد نیتروژن در سطح پنچ درصد معنی دار شد. مقایسه میانگین ها نشان داد که بیش ترین عملکرد خشک با میانگین3/2223 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار تلفیقی 150 گیلوگرم در هکتار کود نیتروژن + 15 تن در هکتار ورمی کمپوست و کم ترین عملکرد خشک با میانگین 7/766 کیلوگرم در هکتار مربوط به تیمار شاهد بود.
حمیده ملکوتی مجید مجیدیان
به منظور بررسی اثر کاربرد خاکی و محلول¬پاشی آهن و روی بر صفات کمی و کیفی دو رقم سویا آزمایشی مزرعه¬ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح بلوک¬های کامل تصادفی با سه تکرار در بهار سال 1392 در مزرعه پژوهشی موسسه تحقیقات برنج کشور در رشت اجرا شد. تیمارها شامل، محلول¬پاشی آهن، کاربرد خاکی آهن، محلول¬پاشی روی، کاربرد خاکی روی، محلول¬پاشی آهن و روی، کاربرد خاکی روی + محلول¬پاشی آهن، کاربرد خاکی آهن + محلول¬پاشی روی، کاربرد خاکی آهن و روی، کاربرد خاکی و محلول¬پاشی آهن و روی و شاهد بود. نتایج حاصل نشان داد که محلول¬پاشی آهن + کاربرد خاکی روی، ارتفاع ساقه و عملکرد زیستی را افزایش داد، با میانگین¬های به ترتیب 137.31 و 55001.2. در صفات تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، وزن صد دانه، عملکرد دانه، شاخص برداشت و پروتئین دانه تیمار خاک¬کاربرد روی بهترین نتیجه را داشت، با میانگین¬های به ترتیب 73.85، 152.40، 16.53، 8285. 88، 43.01 و 65.25. هم¬چنین نتایج نشان داد که روغن دانه با کاربرد خاکی آهن افزایش یافت. غلظت آهن دانه در تیمار خاک¬کاربرد آهن و غلظت روی در دانه در تیمار خاک¬کاربرد روی و محلول¬پاشی روی افزایش یافت. کاربرد تیمارها تأثیر قابل توجهی بر صفات بذری نداشت. کاربرد توأم آهن و روی در تیمارهایی اثر مثبت داشت که مقدار آهن به کار رفته بیش از مقدار روی به کار رفته بود و در غیر این صورت عنصر روی مانع از جذب آهن شده و اثر منفی بر صفات مورد نظر داشت.
مجید مجیدیان علی اکبر کامگار حقیقی
چکیده ندارد.