نام پژوهشگر: رامین محمدی نیایی

کاربرد دورسنجی برای تعیین پتانسیل های معدنی سرب و روی در برگه های 1:100000 اسفوردی و بهاباد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی امیرکبیر(پلی تکنیک تهران) - دانشکده مهندسی معدن 1387
  یوسف عشقی مولان   تیمور اسلام کیش

هدف از انجام این پروژه ارائه نقشه پتانسیل کانی زایی سرب و روی بر پایه دورسنجی در برگه های 1:100000 بهابادی و اسفوردی است. در این راستا روش های جدید دورسنجی بر روی مجموعه داده های ماهواره ای انجام شده و نقشه های پتانسیل کانی زایی سرب و روی در منطقه مورد مطالعه تهیه شده است. بر اساس مطالعات و گزارشات موجود، کانسارهای سرب و روی منطقه را می توان در دو دسته ماسیوسولفاید با میزان رسوبی – آتشفشانی (سدکس) و رگه ای هیدروترمال با سنگ میزبان کربناته تقسیم بندی نمود. کانسارهای سدکس دارای میزابان شیلی (وندین) بوده و اغلب بصورت سولفید می باشند. کانسارهای رگه ای هیدروترمال دارای کانی سازی غیر سولفیدی بوده و بیش از 90 ? آنها در دولومیت شتری واقع شده است. با مطالعه گزارشهای اکتشافی معادن و محدوده های معدنی شناخته شده منطقه و بر اساس مدل سازی انجام شده، پدیده های قابل تشخیص توسط داده های دورسنجی مشخص شده ومیزان ارتباط مکانی این پدیده ها با نهشته های شناخته شده تعیین شد و برای به نقشه درآوردن آنها، روش های مختلف پردازش تصویر بر اساس طیف های مرجع اخذف شده از تصویر (داده aster) در محدوده های طیفی مناسب از لحاظ وجود پدیده طیفی (جذب یا انعکاس) اعمال شد. با ارزیابی نتایج حاصل با استفاده از نقشه های زمین شناسی 1:100000 ، 1:20000 و مقیاس بزرگتر محدوده ها و معادن موجود در منطقه و نیز کنترل زمینی، بهترین روش ها از لحاظ نتیجه، روش های انطباق مشخصه طیفی، فیلتر تطبیقی، فاصله ماهالانوبیس، کمترین فاصله از میانگین، بیشترین تشابه، متواز الاضلاع و نقشه بردار زاویه طیفی انتخاب شدند. برای تلفیق نقشه های نشانگر حاصل از مطالعات دورسنجی و سایر لایه های اطلاعاتی از روش منطق فازی استفاده شد. توابع فازی or و gamma برای تلفیق پدیده هایی که دارای ارتباط فضایی مثبت با نهشته های منطقه مورد مطالعه بودند، بکار برده شده و در نهایت نقشه پتانسیل معدنی برای کانسارهای سرب و روی منطقه ارائه شده است. موقعیت سیزده معدن و محدوده شناخته شده برای ارزیابی نقشه پتانسیل نهایی مورد استفاده قرار گرفت. با در نظر گرفتن امتیازهای فازی 0/53 و 0/62 به عنوان معیاری برای تقسیم منطقه مورد مطالعه به دو بخش مطلوب و غیر مطلوب، به ترتیب 90 و 50 درصد از نهشته های تیپ رگه ای هیدروترمال منطقه مورد مطالعه در ناحیه مطلوب قرار گرفت همچنین امتیازهای فازی 0/62 و 64/0 به ترتیب 100 و 67 درصد از نهشته های شناخته شده نوع سدکس را در محدوده مطلوب قرار داده است.

مطالعه پترولوژی و پتروگرافی سنگ های دگرگونی با نگرشی بر وجود مس، سرب و روی مرتبط با آنها در منطقه قوزلو واقع در استان زنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده علوم طبیعی 1386
  رقیه تقی لو   منصور مجتهدی

چکیده ندارد.

زمین شناسی، کانی شناسی، ساخت و بافت، ژئوشیمی و ژنز کانسار روی-سرب چاه میر، جنوب بهاباد (استان یزد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پایه 1387
  عبدالرحمان رجبی   ابراهیم راستاد

کانسار روی-سرب چاه میر واقع در جنوب شرق حوضه بافق، یکی از چندین کانسار روی-سرب با میزبان رسوبی (نظیر کوشک، زریگان، دره دهو و چشمه فیروز) می باشد که در توالی رسوبی-آتشفشانی کامبرین پیشین، در یک محیط ریفتی تشکیل گردیده است. توالی میزبان کانسار سولفیدی روی-سرب چاه میر شامل سیلتستون سیاه حاوی موادآلی با میان لایه هایی از توف و توف سیلتی است که توسط توف های کربناتی سبزرنگ پوشیده می شود. کانه سازی سولفیدی در درون سیلتستون های حاوی مواد آلی، به شکل گوه ای کشیده صورت گرفته است. در کانسار چاه میر، بر اساس ماهیت کانه زایی سولفیدی، بافت و کانی شناسی سولفیدها، می توان چهار رخساره را از هم متمایز نمود. این رخساره ها بر اساس جایگاه آنها نسبت به محل خروج سیالات کانه ساز عبارتند از: - الف) رخساره کانسنگ توده ای که بخش ضخیم، پرعیار و توده ای کانسار را در شرق آن تشکیل می دهد، شامل دو زیررخساره سولفیدی-سیلیسی-کربناتی و سولفیدی-کربناتی می باشد. به طور کلی زیررخساره سولفیدی-سیلیسی-کربناتی در مرکز و زیررخساره سولفیدی-کربناتی در حاشیه این رخساره قابل مشاهده است. کانی شناسی این رخساره شامل پیریت، ملنیکویت، اسفالریت، گالن، بندرت کالکوپیریت و کمی گالن گراتونیتی می باشد. این رخساره دارای ماهیتی ناهمگون بوده و سولفیدها به صورت بافت های توده ای، جانشینی، رگه-رگچه ای و کلوفورم های برشی شده در آن دیده می شوند. - ب) رخساره کانسنگ لایه ای که دارای ضخامت کمتری نسبت به رخساره کانسنگ توده ای است و با سیمای لایه ای و نواری و عیار پایین ماده معدنی قابل تشخیص است. این رخساره به صورت سولفیدهای لامینه و نواری هم روند با لایه بندی سنگ میزبان و به صورت چینه سان در بخش مرکزی کانسار تشکیل شده است. کانی شناسی این رخساره شامل پیریت، ملنیکویت، اسفالریت، گالن و کمی گالن گراتونیتی است که به صورت بافت های لامینه ، فرامبوئیدال، نواری و دانه پراکنده دیده می شوند. رخساره کانسنگ لایه ای را می توان به دو قسمت با عیار کم در بخش پایینی و با عیار بالا در بخش بالایی تقسیم نمود. لامینه های اسفالریت و نوارهای غنی از سولفید اسفالریت-پیریت اغلب در بخش بالایی (پر عیار) تشکیل شده اند. - ج) رخساره حاشیه ای که در منتهی الیه غربی کانسار تشکیل گردیده و در واقع معادل رسوبی رخساره کانسنگ لایه ای را می سازد. مهمترین ویژگی این رخساره وجود پیریت دانه پراکنده، نوارهای چرتی و باریت است. - د) رخساره رگه-رگچه ای شامل رگه های سولفیدی (پیریت، اسفالریت و کمی گالن) و سیلیسی است که به صورت قطع کننده لایه بندی سنگ میزبان در زیر رخساره کانسنگ توده ای تشکیل گردیده است. بافت رگه-رگچه ای و جانشینی سولفیدها سیمای اصلی این رخساره را تشکیل می دهند. مهمترین دگرسانی های گرمابی رخ داده در کانسار چاه میر شامل سیلیسی شدن و کربناتی شدن در رخساره کانسنگ توده ای و اطراف رخساره رگه-رگچه ای است. سریسیتی شدن فلدسپات ها و رشد سریسیت در زمینه رسوبات کمرپایین معمول است. همچنین بندرت کلریتی شدن در واحد کریستال لیتیک توف قابل مشاهده است. با توجه به مهم ترین ویژگی های کانه زایی در منطقه چاه میر، از جمله محیط تکتونیکی، سنگ دربرگیرنده، کانی شناسی، محتوای فلزی و منطقه بندی موجود در کانسار، دگرسانی و مقایسه آنها با ذخایر روی-سرب با میزبان سیلتستون و شیلی تیپ sedex، می توان کانسار روی-سرب چاه میر را در رده کانسارهای رسوبی-بروندمی نزدیک به دهانه بروندم (vent proximal sedex deposits) طبقه بندی نمود.

ماگماتیسم گرانیتوئیدهای دوران در شمال باختری ایران (زنجان+تکاب )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان 1377
  رامین محمدی نیایی   محسن آروین

منطقه مورد مطالعه در بخش شمال غرب منطقه سسندج-سیرجان بین غرب زنجان و شرق شاهین دژ واقع شده است . توده های نفوذی این منطقه تحت عنوان گرانیت های دوران معرفی گردیده است . این توده ها بصورت باتولیت ها و استوک ها بیضوی شکل با روند شمال غرب -جنوب شرق و بموازات کمربندی کوهزائی زاگرس قرار گرفته اند. توده های فوق عمدتا در مجموعه های دگرگونه رخساره شیست سبز و آمفیبولیت رخنمون یافته اند. تماس این سنگلها با واحدهای دگرگونی پیرامون بوسیله سنگهای میگماتیتی مشخص می گردد که در پاره ای موارد با تماس گسله در کنار یکدیگر قرار می گیرند. ترکیب سنگهای گرانیتوئیدی شامل گرانیت ، گرانودیوریت و میکروگرانیت های هولوکرات تا لوکوکرات تازه تا دگرش یافته است . بافت آنها از همسان دانه تا پورفیری همسان دانه دانه درشت متغیر است که بندرت ریز همسان دانه میگردند. سنگهای فوق اغلب توسط رگه های اپلیتی قطع شده اند. کانی شناسی آنها عمدتا شامل پرتیت ، آنتی پرتیت ، پلاژیوکلاز، کوارتز و مقادیر ناچیزی بیوتیت کلریتی شده است . مطالعات پتروگرافی و ژئوشیمی نشان میدهند که گرانیتوئدهای دوران ترکیب کالکوآلکالن داشته و از نوع s میباشند، که در نتیجه ذوب بخشی پرتولیت های گنایس در محیطهای تکتونیکی تصادم قاره به قاره شکل گرفته اند و ماگماتیزم آنها مشابه ماگماتیسم گرانیتوئیدها در رشته کوههای آلپ -هیمالیا می باشد. کلیه فرایندهای که منجر به تشکیل این توده ها شده است به تفصیل در این رساله بحث گردیده است .