نام پژوهشگر: شهرام شفیعی بافتی
حمزه حسنی شهرام شفیعی بافتی
در اکتشافات مقدماتی با استفاده از داده های سطحی، مناطق امیدبخش مشخص می گردد و برای مراحل بعدی اکتشاف مورد استفاده قرار می گیرد. هدف این پژوهش مدل سازی و تهیه نقشه پتانسیل های معدنی فلزی درمنطقه سلفچگان به کمک تلفیق اطلاعات اکتشافی بود. بدین منظور داده های زمین شناسی، دورسنجی و ژئوشیمیایی منطقه بصورت جداگانه مورد مطالعه و بررسی قرار گرفت و مناطق امیدبخش طبق هر گروه از داده ها بصورت جداگانه تعیین شد. در ابتدا داده های زمین شناسی منطقه بررسی شد و واحدهای زمین شناسی و گسل های منطقه مطالعه شدند. جهت تعیین مناطق دگرسانی از پردازش عکس های ماهواره ای etm+ استفاده شد، این امر با کمک نرم افزارenvi محقق گردید. بدین منظور از روش های مختلف پردازش تصویر از جمله نسبت های باندی و آنالیز مولفه های اصلیاستفاده شد. سپس داده های ژئوشیمیایی مورد پردازش قرار گرفت و به کمک روش های آماری مختلف تک متغیره و چندمتغیره مناطق امیدبخش معرفی گردید. در نهایت با تلفیق داده های اکتشافی فوق به روش منطق فازی در محیطgis نواحی امیدبخش جهت اکتشافات بعدی معرفی گردید.در نتایج بدست آمده، مناطق با پتانسیل بالا انطباق خوبی با اندیس های معدنی مرتبط و زمین شناسی ناحیه مورد مطالعه داشتند، که صحت کاربرد روش های مورد استفاده را تأیید می کند.
اعظم میرزایی رضا درخشانی
چکیده: در کمربند مس پورفیری کرمان در جنوب شرق ایران، کانسارهای مس پورفیری در استوک های پورفیری میوسن قرار دارند. آنالیز فرکتال تعیین می کند که سنگ میزبان کانسارهای مس پورفیری با عیار بالا (2/0 درصد<) در کمربند مس پورفیری کرمان مانند سرچشمه، دره زار، میدوک، درآلو، هنزا و سرمشک بر روی روندهای خاصی از آبراهه ها که انطباق بالایی (9/89 درصد) با گسل ها به عنوان پدیده های خطی نشان می دهند، قرار گرفته اند. مقایسه بعد فرکتال بین توزیع مکانی کانسار مس پورفیری و نقاط برخورد گسل(به عنوان پدیده نقطه ای) انطباق کم تا قوی(0 تا14/73 درصد) را نشان می دهد. این تحقیق نشان می دهد که کمترین میزان همگرایی، در ارتباط با مناطق با کانی زایی ناچیز یا فاقد کانی زایی مس می باشد، در حالیکه مناطق دارای کانسارهای بزرگ مس در کمربند مس پورفیری کرمان یک انطباق و همگرایی بالا بین نقاط برخورد گسل ها و توزیع مکانی کانی زایی مس را نشان می دهند. بیشترین میزان این همگرایی، در مناطق پاریز(14/73 درصد)، دهج(40/72 درصد) خانه خاتون(85/71 درصد) ، ساردوئیه(29/71 درصد) و بردسیر(74/70 درصد) رخ داده است. توزیع مکانی کانسارهای بزرگ مس همچون سرچشمه، دره زار، میدوک، درآلو، هنزا، سرمشک و غیره در مناطق بزرگ گسل خورده ، انطباق بالا بین گسل ها و رویداد کانی زایی مس را تأیید می کند. واژه های کلیدی: گسل، آنالیز فرکتال، کانی زایی مس ،کمربند مس پورفیری کرمان.
سمیه صادقی شهرام شفیعی بافتی
چکیده : به منظورشناسایی وتفکیک مناطق دارای فعالیت تکتونیکی بیش تردرکوهستان داوران واقع درجنوب غرب شهرستان زرندوشمال غرب شهرستان رفسنجان،تحلیل فرکتالی بااستفاده از روش مربع شمارانجام گردید. بدین منظور با استفاده از عکسهای هوایی و نقشه های توپوگرافی منطقه، نقشه گسلها و آبراهه های منطقه ترسیم گردید. پس ازآن منطقه مورد مطالعه توسط 60 مربع به ابعاد 4کیلومتر، 240 کیلومترباابعاد 2کیلومتر، 960 مربع باابعاد1کیلومترو 3840 مربع باابعاد5/0کیلومترشبکه بندی گردیدوسپس به روش مربع شمارتاچهارمرحله موردآنالیزقرارگرفت براین اساس بعد فرکتالی تراکم آبراهه هادرقسمت جنوب شرقی کوهستان بیشتربوده است که نشاندهنده فرازش کمتروفعالیت تکتونیکی پایین تراین قسمت می باشد. ازسوی دیگربعدفرکتالی گسل هادرقسمت شرق منطقه بیش تراست که نشاندهنده فعالیت تکتونیکی بالاتراین قسمت ازمنطقه می باشد. کلید واژه :فرکتال، داوران، فرازش، تکتونیک
شهرام شفیعی بافتی احمد علوی
چکیده ندارد.
راضیه عزتی نیا احمد علوی
چکیده ندارد.
شهرام شفیعی بافتی احمد علوی
منطقه مورد مطالعه در 260 کیلومتری جنوب غربی کرمان واقع شده است . از لحاظ تقسیمات زمین ساختی ایران تماما در پهنه سنندج-سیرجان واقع شده است . این منطقه تمام توالی چینه شناسی سنندج-سیرجان در بخش جنوبی را دارا میباشد. روند کلی منطقه از روند پهنه سنندج-سیرجان تبعیت نمی کند. علت این تغییر روند تاثیر خطواره عمان می باشد که باعث روند شرقی-غربی منطقه شده است . ساختار کلی منطقه از نوع فلسی می باشد. از شمال به جنوب چهارسری راندگی تشکیل شده است . مهمترین راندگی در این منطقه راندگی خبر می باشد. موقعیت و مختصات هر یک از راندگیها متفاوت است . در مناطق برشی هر یک از راندگیها چین های متفاوتی از قبیل چین های کششی، چینهای بسته خوابیده و چین های هم شیب خوابیده تشکیل شده است . چینهای کششی در دو موقعیت متفاوت نسبت به راندگیها قرار گرفته اند -1 چین های کششی که محورشان موازی روندراندگی ها می باشد. -2 چینهای کششی که محورشان زاویه زیادی با روند راندگیها می سازد. چین های بسته خوابیده و هم شیب خوابیده نیز موقعیتی شبیه گروه دوم چین های کششی گروه دوم و چین های بسته خوابیده و هم شیب خوابیده تحت تاثیر مولفه راستا لغز راستگرد راندگی ها شکل گرفته اند. با توجه به مطالعات میکروسکوپی نیز در خصوص نمونه های برداشت شده از مناطق برشی راندگی ها می توان تاثیر مولفه راستا لغز راستگرد را برای تمام راندگیها استنباط نمود. گسلش های نرمال و امتداد لغز نیز در ارتباط با مولفه راستالغز راستگرد میباشد. تکامل چینه شناسی این منطقه بخصوص در دوران مزوزوئیک به شدت متاثر از فعالیت گسل های بنیادین (مثل گسل خبر) بوده است . تغییر در ماهیت سنگ شناختی حوضه های ژوراسیک زیرین-میانی در فواصل کم حکایت از تاثیر فراوان گسل های پی سنگ و تاثیر فرازمین ها و فروزمین ها در این منطقه می باشد. تشکیل راندگی و به عبارت دیگر شروع ساختار فلسی در منطقه از الیگومیوسن می باشد. به سمت جنوب راندگیها جوانتر میشوند. از دیدگاه زمین ساختی منطقه مورد مطالعه فشارش همگرای راستگرد را بخوبی نشان می دهد عامل این رژیم زمین ساختی برخورد مایل ضلع باختری پهنه سنندج-سیرجان در امتداد زمین درز زاگرس با پلاتفرم عربی است که در اثر این برخورد تنش وارد به دو مولفه فشارشی و برشی توام تجزیه شده است . تنش فشارشی چین خوردگی و راندگی و تنش برشی عامل مولفه راستا لغزی راستگرد در پهنه سنندج-سیرجان شده است .