نام پژوهشگر: علی نویدی ملاطی
علی نویدی ملاطی علی محمد سجادی
این نوشته از یک مقدمه و پنج بخش تشکیل شده است . بخش اول به جستجوی کوتاه درباره معنی لغوی دل، وجه تسمیه دل به قلب ، اطوار دل و تصور قدما از دل می پردازد. بخش دوم به طور کامل اختصاص به احادیث دارد که برای سهولت کار در بخش های بعدی و برای احتراز از تکرار، احادیث مهم پرکاربرد آورده شده است . در بخش سوم که مهمترین قسمت این نوشته است به بررسی دل در نظام اندیشه مشایخ پرداخته می شود. در قسمتهای آغازین این بخش به دو رویه بودن دل که آنرا حاصل ازدواج روح با جسم یا روح با نفس می دانند اشاره شده است . در واقع همین ویژگی است که می تواند علت اصلی توجه تمام عرفا به این مقوله باشد. اشاره به صورت دل و جان دل و چگونگی برخورداری صورت دل و در نتیجه اعضا، از حقایق کسب شده جان دل، از دیگر مطالبی است که درباره دل در این بخش آمده است . در قسمت دیگر به اهمیت دل نزد عرفا اشاره شده است . در بخش بعد دل به عنوان ابزاری معرفتی در دست صورفیه مورد بررسی قرار گرفته است و سعی دشه است تا به این سوال اساسی پاسخ داده شود که علت گزینش دل به عنوان برترین ابزار معرفت چیست . پاسخ این پرسش در دو سویه بودن دل است که توجیه مناسبی است برای این مهم که دل برترین ابزار شناخت است . با توجه به این نوع نگاهی که به موضوع خداشناسی شده است گاهی دل، ابزار شناخت خدا و گاهی نیز مسیر یافت حق معرفی شده است . بخش بعد به بررسی چگونگی تبدیل در دل و حسهای آن اختصاص دارد. مولانا به این موضوع علاقه خاصی دارد و به کرات آن را در مثنوی به کار برده است . در این بخش ابتدا به معنی لغوی، سپس به معنی اصطلاحی "تبدیل" پرداخته شده است . با توجه به حدیثی از پیامبر، دل دو گوش و دو چشم دارد و خدا هر زمان بخواهد آنها را می گشاید. از این جاست که وجود حسهایی برای دل تایید می گردد. از بین این حسها، حس بینایی (چشم دل) و حس شنوایی (گوش دل) از کاربرد ویژه ای در متون صوفیه برخوردارند. تمام دلها برای ارتباط با مسائل غیرمادی محتاج تبدیل هستند. در بخش بعد به صفات و استعدادهای دل پرداخته شده است . این صفات عموما ریشه در قرآن و حدیث دارند. خواب و بیداری، خرابی و عمارت ، زندگی و مرگ ، سیاهی، صدق، صفوت و قسوت ، کوری، گنجایی (وسعت ) مسخ و نور از جمله صفتها و استعدادهای دل به شمار می آیند.