نام پژوهشگر: مصطفی ظهیری نیا
مصطفی ظهیری نیا محمدصادق مهدوی
-
بهروز بهروزیان مصطفی ظهیری نیا
تحولات در چند دهه اخیر جامعه نشان می دهد، ایران به عنوان جامعه ای در حال گذار، شاهد تغییر و تحولات نامتوازن در حوزه های فرهنگ، سیاست، مذهب در قالب چالش بین سنت و مدرنیته، در نگرش، ارزش ها و رفتارهای افراد جامعه تأثیر گذاشته است.. نقش کلیدی کار در توسعه و بهبود اجتماع غیرقابل انکار است و جامعه ای که خواهان پیشرفت است باید کار و فرهنگ کار و نیروی انسانی را مورد عنایت خاص قرار دهد. با توجه به اهمیت نقش فرهنگ کار در شکل دهی رفتار و جهت گیری های افراد سازمانی، ضرورت دارد تا مدیران و مسئولان توجه ویژه ای به این موضوع داشته باشند. وجود فرهنگ کار، مدیریت رفتارهای کارکنان است که با هدایت صحیح می توان بهره وری فردی و نهایتاٌ بهره وری سازمانی را به دست آورد بنابراین در این پژوهش به بررسی عوامل موثر بر فرهنگ کار و راه کارهای ارتقای آن در بین کارکنان دانشگاه پرداخته است. روش به کار رفته در این پژوهش، روش ترکیبی (کمی و کیفی) است. جامعه آماری تمام کارمندان دانشگاه های شهرستان بروجرد می باشد که از این میان حجم نمونه با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای 185 نفر برای پژوهش کمی و از روش نمونه گیری هدفمند 40 نفر برای پژوهش کیفی تعیین گردید. داده های پژوهش نیز با استفاده از پرسش نامه و مصاحبه نیمه ساخت یافته جمع آوری گردید. نتایج توصیفی، بیان گر آن هستند که میانگین نمره فرهنگ کار و نیز ابعاد آن در سطح متوسط به بالا می باشد، اما نتایج تحلیلی پژوهش نشان می دهند روابط اجتماعی، رضایت شغلی، ارزش های مذهبی، درک عدالت سازمانی، بوروکراسی، سن، سنوات کاری و تحصیلات رابطه مثبت و معناداری بافرهنگ کار دارند. تحلیل مسیر برحسب متغیرهای مستقل، بیان گر آن است که روابط اجتماعی و درک عدالت سازمانی بیشترین تأثیر را بر فرهنگ کار دارد. هم چنین نتایج کیفی نشان داد که هشت مقوله مشارکت، به رسمیت شناخته شدن، سیستم پاداش، صلاحیت شغلی، توانمندسازی، فرهنگ پذیری، ابداع و نوآوری و مذاکره در مورد نقش، راه کارهای ارتقای فرهنگ کار هستند که از این میان فرهنگ پذیری و سیستم پاداش بیشترین اثرگذاری را دارند.
سهیل صادقی مصطفی ظهیری نیا
در این پژوهش تاثیر مصرف رسانه ای بر سرمایه اجتماعی با تأکید بر تلویزیون داخلی و ماهواره ای موردبررسی و آزمون تجربی قرارگرفته است. روش پژوهش در این تحقیق از نوع پیمایشی بوده و برای جمع آوری داده های مورد نیاز از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق شامل افراد 18 سال و بالاتر است که در زمان تحقیق (سال 1393) در شهر بندرعباس سکونت دارند. حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر و شیوه نمونه گیری نیز خوشه ای چندمرحله ای می باشد. داده های پژوهش به کمک نرم افزار آماری spss و با استفاده از روش های آماری توصیفی و استنباطی مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاکی از آن است که بین میزان تماشای تلویزیون داخلی و سرمایه اجتماعی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد؛ اما میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای با سرمایه اجتماعی دارای رابطه معکوس می باشد. میزان تماشای تلویزیون داخلی با میزان اعتماد اجتماعی و رعایت هنجارهای اجتماعی رابطه مثبت دارد اما میزان تماشای تلویزیون ماهواره ای با میزان اعتماد اجتماعی و رعایت هنجارهای اجتماعی دارای رابطه معکوس می باشد. همچنین بین تماشای تلویزیون (داخلی و ماهواره ای) با شبکه های مشارکت اجتماعی رابطه معناداری مشاهده نگردید. نتایج تحلیل رگرسیونی نشان می دهد که در جامعه آماری پژوهش حاضر میزان تماشای تلویزیون داخلی دارای بیشترین تاثیر معنادار بر سرمایه اجتماعی می باشد.
احمد فلاحی هدایت الله نیکخواه
این پژوهش با استفاده از رویکرد تفسیرگرایی به بازسازی معنایی ارزش های بین نسلی در میان ساکنان شهرستان رودبار جنوب از منظر جوانان و بزرگ سالان آن منطقه می پردازد. برای گردآوری داده های کیفی از تکنیک مصاحبه ی عمیق و جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه ی زمینه ای استفاده شده است. بر اساس روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و نیز معیار اشباع نظری 15 نفر از جوانان 18- 29 ساله و همچنین 12 نفر از بزرگ سالان 40 سال و بالاتر شهرستان رودبار جنوب در این مطالعه شرکت کردند. مقولات عمده ی مربوط به درک و تفسیر ارزش های جوانان عبارت اند از: فشار هنجاری سنتی، افزایش سطح توقع خانواده ها، نفوذ رسانه های جمعی، مقایسه گرایی، رقابت جویی، خوداتکایی، تمایل به مدرن شدن، رفتار فراغتی، روحیه ی نوگرایی و احساس نارضایتی و نهایتاً ارزش رفاه طلب به عنوان مقوله هسته انتخاب گردید. همچنین مقولات مربوط به درک و تفسیر ارزش های بزرگ سالان شامل مقولات، فقدان آینده نگری، خویشاوندگرایی، تمایل به حفظ ارزش های سنتی، خیرخواهی، همگرایی با باورهای دینی، ابراز ناخوشایندی از وضعیت موجود، رسانه های جمعی و مقوله ی هسته بازاندیشی ارزشی انتخاب گردید. مقوله ی هسته نهایی در این پژوهش، ارزش رهایی بخش انتخاب گردید که با توجه به این مقوله جوانان و بزرگ سالان ارزش های بین نسلی را به مثابه ی ارزش های رهایی بخش درک و تفسیر کرده اند. ازیک طرف جوانان ارزش های خود را به مثابه ی رفاهی طلب و از طرف دیگر بزرگ سالان با ابراز ناخوشایندی از وضعیت موجود و افول ارزش های سنتی سعی در بازاندیشی ارزشی خوددارند. مقوله ی هسته نهایی مذکور در قالب یک مدل زمینه ای شامل، شرایط، تعاملات (استراتژی ها) و پیامدها ارائه شده است
مصطفی ظهیری نیا محمدصادق مهدوی
هدف کلی این تحقیق عبارت است از: بررسی گرایش دانش آموزان پسر سال سوم دبیرستان و مراکز پیش دانشگاهی پسرانه شهر بندرعباس به اشتغال در خارج از کشور (کشورهای عربی) و بررسی عوامل موثر بر گرایش آنان.