نام پژوهشگر: مجید مهدیه نجف آبادی
مهدیه موسوی محمد حسین آبنوسی
کادمیوم یک فلز سنگین بوده که در صنایع کاربرد فراوان داشته و بعنوان یک آلاینده زیست محیطی شناخته شده است. تحقیقات زیادی بر روی اثرات کادمیم بر سلامت انسان گزارش شده است و مشخص شده که یاعث آسیب شدید به اندام های مختلف مانند شش،کبد،کلیه ،بیضه ،مغز و حتی جفت می گردد. کادمیوم چندین اثر بر روی سلول دارد و بر روی پیشرفت سیکل سلولی، تکثیر،تمایز،همانندسازی و ترمیم dna تاثیر می گذارد. در این تحقیق به بررسی اثر کلرید کادمیوم بر سلول بنیادی مزانشیم پرداخته شد .به منظور بررسی توکسیکولوژی اثر این آلاینده، سلول بنیادی مزانشیمی با توانایی خود نوسازی و قابلیت تمایز به انواع سلول ها می تواند به عنوان مدل مناسبی مورد استفاده قرار گیرد. لذا هدف این مطالعه بررسی اثر دوزهای مختلف(3000-250 نانومولار )کلرید کادمیوم در طی 21 روز تیمار بر توانایی زیستی سلول بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت و تاثیر دوزهای 750 و 2000 نانومولار کلرید کادمیوم به عنوان دوزهای منتخب در بررسی توانائی تکثیر، تغییرات مورفولوژی و تمایز استئوژنیک این سلول ها بود. در این مطالعه پس از بررسی توانایی زیستی توسط دو روش رنگ آمیزی تریپان بلو و mtt، توانایی کلونی زایی (cfa) در روزهای 7،14 و 21 و میزان دوبرابر شدگی جمعیت (pdn) در روزهای 5 ،10،15 و 21 ارزیابی گردید. همچنین از رنگ آمیزی فلورسنت (هوخست و آکریدین اورانژ) برای بررسی تغییرات مورفولوژیکی استفاده گردید . بعلاوه میزان تمایز با استفاده از روش کمی آلیزارین رد مورد ارزیابی قرار گرفت. داده ها توسط نرم افزار spss و روش آنالیز واریانس یک طرفه (tukey test) و دو طرفه مورد ارزیابی قرار گرفت و p<0.05 به عنوان سطح معنی دار در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که کلرید کادمیوم در یک اثر وابسته به دوز و زمان بصورت معنی داری منجر به کاهش توانایی زیستی، توانایی کلونی زایی و میزان دوبرابرشدگی جمعیت سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان رت می شود. علاوه بر آن تغییرات مورفولوژیکی مانند شکستگی و تراکم کروماتین هسته، کاهش معنی دار قطر هسته و چروکیدگی سیتوپلاسم در این سلول ها نیز مشاهده شد. این آلاینده همچنین باعث کاهش میزان معدنی شدن در سلول های استئوبلاست تمایز یافته گردید.
معصومه آب روشن محمدرضا امیرجانی
سویا از دانه های روغنی مهم در جهان است که علاوه بر ارزش غذایی در سرطان ها و بیماریهای قلبی-عروقی نقش دارد. بازده دانه سویا به شرایط فیزیولوژیکی برگ در زمان تولید محصول بستگی دارد و پیری برگ برای بلوغ دانه مهم است. در این تحقیق اثر نیتریک اکسید به منظور افزایش کارایی برگ بوسیله تاخیر در پیری، بررسی شد. به این منظور، بذرها با هیپوکلریت 10 درصد بمدت 5 دقیقه استریل و پس از جوانه زنی در تاریکی به محیط هوگلند با روشنایی 16 ساعته و دمای 23/17 (روز/شب) و رطوبت کنترل شده، رشد داده شدند. سه هفته بعد از خیساندن بذرها، snp در سه غلظت، روزانه به برگ ها اسپری شد. بطور همزمان برخی گیاهچه ها، بوسیله mm 100 nacl بصورت محلول در هوگلند به منظور ایجاد پیری زودرس تیمار شدند. بعد از یک هفته، برگ های اولیه بررسی شدند. در این تحقیق محتوای آبی برگ و ریشه در گیاهچه های تحت تنش با اثر دادن snp بالا رفت. میزان کلروفیل برگ در گیاهچه های تحت تنش و طبیعی با اثر دادن snp بالا رفت. میزان پروتئین نیز در ریشه و برگ درهر دو شرایط افزایش داشت. میزان پرولین در برگ در طی تنش کاهش و در شرایط طبیعی افزایش و در ریشه در هر دو شرایط کاهش یافت. مالون دی الدئید تولید شده درطی تنش ، با اثر snp کاهش یافت. آنزیم های آنتی اکسیدانی نیز، در برگ و ریشه در هر دو شرایط تغییر یافتند. اثر snp بر موارد ذکر شده ممکن است دلائل متعددی داشته باشد، ولی از آنجایی که رادیکال های آزاد بخش جدایی ناپذیر روند پیری محسوب می شوند که در طی تنش افزایش می یابند؛ و با توجه به نقش آنتی اکسیدانی no و همچنین اثر آن بر تغییر فعالیت آنتی اکسیدان ها، اثر snp را می توان، به اثر مستقیم و غیرمستقیم no بر از بین بردن رادیکال های آزاد نسبت داد. بنابراین no می تواند برای افزایش کارایی برگ و در نتیجه افزایش بازده گیاه موثر باشد
صدیقه حسینی مجید مهدیه نجف آبادی
بررسی اثر تیمار همزمان ویتامین e و سدیم آرسنیت بر تمایز آزمایشگاهی سلول های بنیادی مزانشیم موش صحرایی بالغ به استئوبلاست سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان تمایز به سلولی دیگر مانند استئوبلاست، کندروبلاست و آدیپوسیت را دارند. آرسنیک شبه فلزی ااست که از طرف آژانس سرطان شناسی جز گروه کارسینوژن های انسانی i طبقه بندی شده است. ویتامینe یک آنتی اکسیدان مهم محلول در چربی است که با اختلال در واکنش های زنجیره رادیکال های آزاد از پراکسیداسیون لیپیدی سلول ها جلوگیری میکند. با توجه به وجود سدیم آرسنیت به عنوان یک آلاینده زیست محیطی بخصوص در جوامع صنعتی و همچنین وجود ویتامین eبه عنوان اولین خط دفاعی سلول ها برای جلوگیری از پراکسیداسیون، اثر همزمان این دو ماده بر تمایز mscs به استئوبلاست بررسی شد. پس از استخراج و کشت mscs موش صحرایی بالغ ، سلول های پاساژ 3 طی 21 روز در معرض دزهای مختلف ویتامین e (0 تا 150 میکرومولار) قرار گرفتند و توانایی زیستی و میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی از طریق تست mtt و رنگ آمیزی آلیزارین رد ارزیابی شد. درادامه دوز 50 میکرومولار ویتامین e انتخاب شد. سپس سلولها را با دوز 50 میکرومولار ویتامین e و دوزهای 20 و 40 نانومولار سدیم آرسنیت تیمار شدند و توانایی زیستی و میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی از طریق تست های فوق الذکر ارزیابی شد. برای ادامه مطالعه، دوز 50 میکرومولار ویتامین e و 20 نانومولار سدیم آرسنیت انتخاب شد.تاثیر اثر همزمان ویتامین e و سدیم آرسنیت بر میزان تمایز استئوبلاستی mscs از طریق تست های mtt، آلیزارین رد، وان کوزا، سنجش میزان رسوب کلسیم داخل سلولی به روش رنگ سنجی، میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، مورفولوزی سلول های تمایز یافته توسط رنگ های فلورسنس و میزان شکستگی dna توسط تست کامت ارزیابی شد.نتایج نشان داد که سدیم آرسنیت طی 21 روز موجب کاهش میزان تمایز mscs به استئوبلاست و ویتامین e باعث جبران اثر تخریبی سدیم آرسنیت شد و همچنین در گروه تیمار شده با ویتامین e افزایش میزان تمایز mscsبه استئوبلاست مشاهده گردید.
زهرا طایفی مجید مهدیه نجف آبادی
سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان(mscs) سلول هایی چند توان هستند که توانایی تمایز به سلول های دیگر ما نند استئوبلاست،کندروبلاست و آدیپوسیت را دارند.فلزات سنگینی مانند کلرید کادمیوم علاوه بر دارا بودن اثرات زیان آور در محیط زیست ، بر روی سلامتی انسان نیز تاثیر گذاشته و اثرات مختلفی روی ارگان ها،سلول ها،پیشرفت چرخه سلولی،تکثیر،تمایز،نسخه برداری dna و تعمیر dna دارد.کورکومین پلی فنولی است که از گیاه زردچوبه به دست می آید و خاصیت آنتی اکسیدانی دارد.در این تحقیق به بررسی اثر تیمار همزمان کورکومین و کلرید کادمیوم در سلول های بنیادی مزانشیم در طی تمایز به استئوبلاست پرداخته شد. پس از استخراج و کشت mscs موش صحرایی بالغ سلول های پاساژ3 طی 21 روز در معرض دوز های 10،8،6،4،2میکرومولار کورکومین و2500،1500،1200نانومولار کلرید کادمیوم قرار گرفتند،قدرت زیستی و میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی توسط تست های mtt و آلیزارین رد ارزیابی شد.سپس دوز های 10 میکرومولار کورکومین و 1500 نانومولار کلرید کادمیوم برای ادامه کار انتخاب شد.سپس قدرت زیستی سلول ها در روزهای 21،15،10،5 به وسیله تست mtt و میزان تمایز استئوبلاستی توسط تست های آلیزارین رد،آلکالین فسفاتاز،کلسیم داخل سلولی ،وانکوزا،ایمونوهیستوشیمی ،مورفولوژی سلول ها توسط رنگ های فلورسنس و میزان شکستگی dna توسط تست کامت پس از 21 روز ارزیابی شد.داده ها توسط نرم افزار spss بررسی شد.نتایج نشان دادکه کلرید کادمیوم سبب کاهش قدرت زیستی ، کاهش میزان تمایز استئوبلاستی،سبب کاهش قطر هسته و فشردگی کروماتین،چروکیدگی سیتوپلاسم،افزایش میزان شکستگی dna شد و کورکومین به عنوان آنتی اکسیدان توانست اثرات کاهشی آن را جبران کند.بنابراین این مطالعه پیشنهاد می کند که با استفاده از آنتی اکسیدان ها از جمله کورکومین در رژیم غذایی روزانه می توان از بروز پوکی استخوان در محیط ها و شهرهای صنعتی آلوده جلوگیری کرد.
رقیه نوروزی نوده مجید مهدیه نجف آبادی
با توجه به محدود بودن منابع آب، رشد بی رویه جمعیت و گسترش صنایع و کشاورزی، استفاده از آب های بازیافتی امری ضروری است. اعضای جنس aegilops گیاهانی علوفه ایی هستند که به دلیل شباهت به گندم خوراکی و مقاوم بودن به تنش های زیستی و غیر زیستی در به نژادی گندم اهمیت و کاربرد دارند. برخی اعضای جنسalyssum نیز از جمله گیاهان دارویی هستند. این پژوهش به بررسی قابلیت گونه های aegilops columnaris zhuk و alyssum longistylum l. در پالایش پساب شهر اراک به منظور استفاده از پساب در کشت گیاهان دارویی و زراعی می پردازد. نگهداری و آبیاری نمونه های هم سن برداشت شده از مزرعه از گونه های مورد مطالعه با سه تیمار آب مقطر، آب شُرب و پساب خروجی شهر اراک، در ده تکرار و در شرایط یکسان به مدت دو هفته انجام شد. پارامترهای رشد و فیتوشیمیایی در همه نمونه های شاهد و تحت تیمار هر دو گونه اندازه گیری و بررسی شدند. داده ها با استفاده از نرم افزار spss آنالیز گردیدند. نتایج نشان داد آبیاری با پساب به دلیل داشتن املاح زیاد سبب افزایش بیوماس و حاصلخیزی خاک می شود. اما کاهش درصد محتوای آب بخش هوایی و ریشه و همچنین کاهش کلروفیل ها و کاروتنوئیدهای گیاهان تحت تیمار پساب در مقایسه با شاهد مشاهده گردید که به کلروز، نکروز و ریزش برگ ها می انجامد. مقایسه فلاونوئیدهای برگ تغییر در تعداد و نوع فلاونوئیدهای برگ گیاهان تحت تیمار نسبت به شاهد را نشان داد. افزایش عناصر سدیم، پتاسیم، کلر و کلسیم بخش هوایی و ریشه در نمونه های تحت تیمار پساب از هر دو گونه نسبت به شاهد نشان دهنده جذب آنها از محیط است. تصور می شود ایجاد تغییرات فیتوشیمیایی، واکنش دفاعی گیاه در برابر استرس فیزیولوژیک ناشی از ترکیبات پساب باشد.
متین عارفی فرد مجید مهدیه نجف آبادی
گیاهان طی چرخه زندگی خود معمولاً در معرض انواع وسیعی از تنش های محیطی از جمله تنش فلزات سنگین قرار می گیرند. فلز نیکل نیز از جمله فلزات سنگین است که بسیاری از پارامترهای فیزیولوژیکی گیاهان را تحت تاثیر قرار می دهد. گیاه کاتارانتوس روزئوس (پریوش) بعنوان منبعی غنی از ترکیبات شیمیایی آلکالوئیدی (ایندول آلکالوئیدها) شامل بیش از 130 متابولیت ثانویه مختلف در اندام های مختلف گیاه از جمله سکولوگانین، تریپتامین، استریکتوزیدین، سرپنتین، کاتارانتین، آجمالیسین، ویندولین، وینکریستین، وینبلاستین و.. می باشد. تعدادی از این ترکیبات دارای اثرات فارماکولوژیک بوده و بعنوان دارو در درمان فشار خون، انواع سرطان و... کاربرد دارند. وینبلاستین که مهمترین آلکالوئید موجود در برگ های گیاه پریوش است، در درمان کنسرهای پستان و بیضه، لنفوم، نوروبلاستوم، لنفوم هوچکین و غیرهوچکین، میکوزفونگوئید هیستوسیتوز و سارکوم کاپوسی کاربرد دارد. فعالیت میتوزی را با متوقف کردن سلول ها در مرحله ی متافاز از طریق اتصال برگشت ناپذیر به توبولین مهار می کند. این آلکالوئید آنالوگ شیمیایی وینکریستین است. در این تحقیق، اثر غلظت های 0، 5/2، 5، 10، 25 و 50 میلی مولار کلرید نیکل بر میزان جوانه زنی، فاکتورهای رشد، میزان فعالیت آنزیم کاتالاز، میزان تجمع پرولین، پارامترهای فتوسنتزی و آلکالوئید کل بذرهای رقم صورتی پریوش، بررسی شد. فلز سنگین نیکل باعث کاهش درصد جوانه زنی و فاکتورهای رشد در این گیاه شد. میزان تجمع پرولین و فعالیت آنزیم کاتالاز نیز در گیاهان تیمار شده با کلریدنیکل بویژه در غلظت های بالا افزایش یافت. تنش کلریدنیکل پارامترهای فتوسنتزی را تحت تأثیر قرار داده و میزان رنگدانه ها و هم چنین میزان کارایی فتوسیستم ii را کاهش داد. میزان آلکالوئید کل در بخش هوایی و ریشه نیز تحت تنش کلریدنیکل افزایش قابل توجهی یافت. در بررسی صفحات tlc نیز افزایش میزان آلکالوئیدهای وینبلاستین، کاتارانتین و آجمالایسین بویژه در غلظت های بالای کلرید نیکل مشاهده گردید.
راضیه اهار مجید مهدیه نجف آبادی
مقدمه: پریوش (catharanthus roseus) گیاهی است دارویی، که به دلیل وجود ترکیبات دارویی و آلکالوئیدها مورد توجه می باشد. ملکول no دارای خاصیت سیگنالینگ در گیاه است؛ از طرفی گزارشاتی مبنی بر اثر اکسیداتیو این ملکول نیز وجود دارد، لذا در پژوهش حاضر اثر نیتروپروساید به عنوان عامل تولید کننده این ملکول بر توانایی زیستی، پراکسیداسیون سلولی و فعالیت آنزیم های سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز و پراکسیداز در کالوس گیاه پریوش مورد بررسی قرار گرفت. مواد و روش ها: بذر گیاه پریوش در گلدان حاوی پرلیت کشت و به منظور القا کالوس، برگ ها در شرایط استریل بر روی محیط کشت جامد ms قرار داده شدند. کالوس ها بعد از سه هفته واکشت و از کالوس های واکشت دوم برای تهیه کشت سوسپانسیون سلولی استفاده شد. برای سنجش توانایی زیستی، سلول ها با غلظت های مختلف سدیم نیتروپروساید (0، 10، 50، 100، 150، 200 و 250 میلی مولار) برای مدت 1، 3 و 6 روز تیمار و از دو روش تریپان بلو و mtt استفاده شد. تغییرات مورفولوژیکی ایجاد شده در هسته و سیتوپلاسم با روش های رنگ آمیزی هوخست و آکریدیناورنژ و همچنین تغییر در محتوی پرولین، مالون دی آلدئید، ترکیبات فنلی، فلاونوئید کل و آلکالوئید کل توسط روش های بیوشیمیایی بررسی شد. ضمنا فعالیت آنزیم های کاتالاز، گایاکول پراکسیداز و سوپراکسید دیسموتاز نیز اندازه گیری و داده های توسط روش آماری آنالیز و p<0.05 به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. نتایچ: نتایج بدست آمده نشان داد که در توانایی زیستی سلول های تیمار شده کاهش معنی داری بصورت وابسته به غلظت و زمان در مقایسه با کنترل بوجود آمد. با توجه به نتایج توانایی زیستی برای انجام آزمون های بعدی تنها سه غلظت 0، 100 و 200 میلی مولار و زمان 6 روز که در این پژوهش بیشترین زمان برای القاء صدمات سلولی بود انتخاب شد. سدیم نیتروپروساید به عنوان دهنده no موجب تغییر معنی دار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی از جمله سوپراکسیددیسموتاز، کاتالاز و پراکسیداز و همچنین متابولیت های ثانویه ای همچون فنل، فلاونوئید و آلکالوئید کل شد. از طرفی توان آنتیاکسیدانی بر اساس احیاء آهن، نیز با افزایش مواجه بود. همچنین غلظت مالون دیآلدئید ناشی از پراکسیداسیون لیپیدها در کالوس های تیمار شده در مقایسه با کنترل، نیز افزایش معنیدار (p<0.05) نشان داد. نتیجه گیری: تنش اکسیداتیو ناشی از حضور سدیم نیتروپروساید منجر به آسیب غشا سلولی و تغییر در مرفولوژی و در نتیجه کاهش قدرت زیستی سلول ها شد. نکته قابل توجه علاوه بر افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان و افزایش میزان پرولین، افزایش غلظت متابولیت های ثانویه در اثر تیمار با سدیم نیتروپروساید بود که می تواند در آینده در جهت تولید بیشتر این ترکیبات بکار گرفته شود، البته از طرف این تیم تحقیقاتی، تحقیقات بیشتر در این زمینه پیشنهاد می گردد.
آتنا سادات عظیمی مجید مهدیه نجف آبادی
سلول های بنیادی مزانشیم مغز استخوان (mscs) سلول های چندتوانی هستند که توانایی تمایز به رده های مختلف سلولی را دارند. بیسفنولa، به عنوان یک شبه استروژن شناخته شده است که در صنعت استفاده وسیعی دارد و علاوه بر مشکلات زیست محیطی، برای سلامتی انسان نیز مضر می باشد. ویتامینe یک آنتی اکسیدانت محلول در چربی است که با اختلال در واکنش های زنجیری رادیکال های آزاد از پراکسیداسیون لیپیدی سلول ها جلوگیری می کند. با توجه به وجود بیسفنولa به عنوان یک آلاینده زیست محیطی بخصوص در جوامع صنعتی و همچنین وجود ویتامینe به عنوان اولین خط دفاعی سلول ها برای جلوگیری از پراکسیداسیون، اثر همزمان این دو ماده بر تمایز mscs به استئوبلاست مورد بررسی قرار گرفت. پس از استخراج و کشتmscs ، سلول های پاساژ 3، طی 21 روز در معرض دوزهای مختلف ویتامینe و بیسفنولa قرار گرفتند. سپس توانایی زیستی و میزان معدنی شدن ماتریکس استخوانی ارزیابی شد. برای ادامه مطالعه، دوز 15 میکرومولار ویتامینe و 250 نانومولار بیسفنولa انتخاب گردید و اثر همزمان ویتامینe و بیسفنولa بر میزان تمایز استئوژنیک mscs از طریق تست های mtt ، آلیزارین رد، سنجش میزان رسوب کلسیم داخل سلولی و خارج سلولی، میزان فعالیت آنزیم آلکالین فسفاتاز، مورفولوژی سلول های تمایزیافته توسط رنگ های فلورسنس و میزان شکستگی dna توسط تست کامت و میزان سنتز پروتئین های استئوکلسین و استئوپونتین توسط تکنیک ایمینوسیتوشیمی ارزیابی شد. نتایج نشان داد که بیسفنولa، طی21 روز موجب کاهش میزان تمایز mscs به استئوبلاست و ویتامینe هم باعث جبران اثر توکسیک بیسفنولa می گردد و همچنین در گروه تیمار شده با ویتامینe افزایش میزان تمایز mscs به استئوبلاست مشاهده گردید.
سارا قره شیخ لو محمد حسین آبنوسی
پریوش (catharanthus roeus)، گیاهی دارویی و متعلق به خانواده آپوسیناسه است که به دلیل وجود ترکیبات دارویی و آلکالوئیدها مورد توجه قرار گرفته است. فلز سرب یکی از مهمترین آلاینده های محیط زیست به شمار می آید. که در فرایندهای متابولیسمی عنصری غیر ضروری بوده و حتی در مقادیر بسیار کم نیز برای موجودات زنده سمی و کشنده می باشد. یکی از نتایج حضور فلزات سنگین در سلول گیاهی القای استرس اکسیداتیو می باشد. پژوهش حاضر، به بررسی اثر تنش اکسیداتیو ناشی از حضور فلز سرب بر توانایی زیستی، تغییرات مورفولوژی و بیوشیمیایی کالوس گیاه پریوش کشت شده در محیطms تحت غلظت های مختلف سرب پرداخته شد و داده ها با استفاده از نرم افزار spssو روش anova و آزمون دانکن آنالیز شد و (p<0.05) به عنوان سطح معنی داری در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که تنش اکسیداتیو ناشی از حضور نیترات سرب موجب تغییر در مورفولوژی و کاهش قدرت زیستی سلول ها شد. همچنین نیترات سرب سبب افزایش معنی دار فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی از جمله کاتالاز، سوپراکسید دسموتاز و گایاکول پراکسیداز و متابولیت های ثانویه ای همچون فنل، فلاونوئید و آلکالوئید کل و توان آنتی اکسیدانی شد. همچنین غلظت مالون دی آلدئید ناشی ازپراکسیداسیون لیپیدها در کالوس های تیمار شده در مقایسه با کنترل، نیز افزایش معنی دار (p<0.05) نشان داد. علاوه بر نتایج فوق، پروفیل پروتئینی در بافت کالوس تیمار شده نیز در مقایسه با کنترل دستخوش تغییراتی شداز جمله افزایش بیان باند پلی پپتیدی 99 کیلو دالتون و کاهش باند 28 کیلو دالتونی شد .
سیمین حسین خانی میترا نوری
هدف این مطالعه، توسعه ی ریشه زایی rumex crispus و بررسی اثرات هورمون های اکسین و سیتوکینین بر تشکیل ریشه های نابجا و فلاونوئیدها در شرایط in vitro در این گونه می باشد. جهت این مطالعه، برگ ها در محیط های کشت ms حاوی غلظت های مختلف اکسین ها و ترکیبی از اکسین و سیتوکینین کشت شدند. نتایج نشان داد که در ریشه زایی r. crispus، naa موثرتر از iaa می باشد. کاربرد kin در ترکیب با naa در محیط کشت، وزن تر ریشه را افزایش داد اما بر افزایش سایر متغیرهای ریشه زایی اثری نداشت. استفاده از 3% شیر نارگیل در ترکیب با naa، وزن ریشه را افزایش داد. هورمون ها بر فلاونوئیدها در محیط کشت موثرند. غلظت های استفاده شده ی naa در این پژوهش جهت افزایش تولید فلاونوئیدها نسبت به نمونه های کنترل مناسب بوده است. ترکیب kin با naa، تنوع فلاونوئیدها را کاهش داد.
مجید مهدیه نجف آبادی اکبر مستاجران
چکیده ندارد.