نام پژوهشگر: وحید عزیزی

الگوی واردات محصولات کشاورزی با تاکید بر معیار کلی حمایت در ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده کشاورزی 1392
  وحید عزیزی   غلامرضا یاوری

پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر سیاست های حمایتی بر الگوی واردات محصولات کشاورزی ایران طی دوره 89 – 1360 انجام شده است. متغیرهای مورد استفاده در این تحقیق شامل ارزش واردات محصولات کشاورزی، نسبت قیمت وارداتی به داخلی کالاها، تولید ناخالص داخلی بدون نفت، ارزش افزوده بخش نفت، نرخ ارز، معیار کلی حمایت از بخش کشاورزی و متغیر مجازی جنگ می باشند. کلیه متغیرها به قیمت ثابت سال 1376 مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تشخیص پایایی متغیرها از آزمون دیکی – فولر تعمیم یافته استفاده شد. بر طبق آن فقط متغیر ارزش افزوده بخش نفت در سطح پایا بود و سایر متغیرها در تفاضل مرتبه اول پایا شدند. بنابراین جهت برآورد الگوی واردات محصولات کشاورزی با استفاده از فرم ترکیب لگاریتمی داده ها از روش الگوی خود توضیح با وقفه های گسترده استفاده گردید. در برآورد اولیه الگو متغیر نسبت قیمتی و متغیر مجازی جنگ به دلیل معنی دار نشدن از مدل حذف شدند. نتایج حاصل از برآورد الگو نشان داد که واردات با تولید ناخالص داخلی بدون نفت و ارزش افزوده بخش نفت رابطه مثبت و با معیار کلی حمایت و نرخ ارز رابطه منفی دارد. طبق نتایج در کوتاه مدت از شدت ضرایب کاسته شده است. همچنین مقدار ضرایب برآوردی همه متغیرها دارای کشش بیشتر از واحد با واردات محصولات کشاورزی هستند. بیشترین تاثیر را به ترتیب متغیرهای تولید ناخالص داخلی بدون نفت، ارزش افزوده بخش نفت، نرخ ارز و معیار کلی حمایت بر الگوی واردات دارا هستند. نتایج حاصل از برآورد الگوی تصحیح خطا بیانگر آن بود که در هر دوره 69 درصد از عدم تعادل از بین می رود و تعدیل در جهت بلند مدت صورت می گیرد. بر طبق نتایج تحقیق سیاست های حمایتی دارای رابطه قابل تعریف با واردات بوده و در جهت معکوس بر الگوی واردات محصولات کشاورزی تاثیر می گذارد. بنابراین در صورت اعمال سیاست های مناسب و هدفمند حمایتی در بلندمدت می توان با افزایش توان تولیدی بخش کشاورزی در جهت توسعه کشاورزی از واردات بی رویه این محصولات جلوگیری کرد.

ارائه مدل برای مساله مکانیابی-مسیریابی با برداشت و تحویل برش یافته و همزمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده مهندسی صنایع 1392
  وحید عزیزی   مصطفی ستاک

مسائل دنیای واقعیت در برگیرنده انواع محدودیت ها در کنار یکدیگر هستند. بنابراین باید به دنبال ایجاد مدل های قابل اطمینانی بود که پاسخگوی تمامی محدودیت های موجود در هر مساله مورد بررسی باشند به طوری که صرفا جنبه تئوری نداشته و در عمل نیز پرکاربرد باشند. در این پایان نامه، هدف گسترش نوع خاصی از مساله مکانیابی-مسیریابی می باشد. این مساله خاص، مساله مکانیابی-مسیریابی با برداشت و تحویل همزمان است که قبلا بررسی شده است. با در نظر گرفتن نکات ذکر شده، مدل سازی مساله مکانیابی-مسیریابی با برداشت و تحویل همزمان در حضور شرایطی مانند پنجره های زمانی نرم یک طرفه، قابلیت برش در تقاضا و حضور همزمان پنجره های زمانی و قابلیت برش در تقاضا، می تواند بر توانایی های کاربردی آن بیافزاید. یکی از کاربردهایی که می توان برای این دسته از مسائل متصور بود، استفاده از آن در سیستم توزیع صنعت مواد نوشیدنی است. در گام نخست این تحقیق، مساله مکانیابی-مسیریابی با برداشت و تحویل همزمان با افزودن پنجره های زمانی نرم یک طرفه گسترش داده می شود و مدل آن به اختصار lrpspdtw نامگذاری می گردد. سپس قابلیت برش در تقاضا به مساله ذکر شده افزوده می گردد که مدل حاصل از این کار به اختصار lrpspdsl نامیده می شود. در انتها برای تکمیل مدل به دست آمده، پنجره های زمانی نرم یک طرفه نیز در آن گنجانده می شود و مدل نهایی با عنوان "مساله مکانیابی-مسیریابی با برداشت و تحویل همزمان و بارهای برش یافته و پنجره زمانی نرم یک طرفه" و یا به اختصار lrpspdsltw به دست می آید. با توجه به np-hard بودن مساله های یاد شده، زمان محاسباتی جهت حل دقیق آنها با بالا رفتن بعد مساله به صورت فزاینده ای افزایش می یابد. بدین جهت از الگوریتم های فراابتکاری متنوعی مانند الگوریتم ژنتیک گسسته، ژنتیک پیوسته، بهینه سازی انبوه ذرات و الگوریتم شبیه سازی تبرید تدریجی برای رفع این مشکل استفاده می گردد. برای هر کدام از سه مدل طراحی شده، نتایج حاصل از به کارگیری الگوریتم های فرا ابتکاری و حل دقیق مساله در قالب گزارش های تحلیلی، ارائه می شود. در فصل پایانی نیز جهت تحقیقات آتی در زمینه پژوهش حاضر پیشنهاداتی ارائه می گردد.

ژئوشیمی و جایگاه تکتونوماگمایی گرانیتوئیدهای سیه باز، خوی، ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ارومیه - دانشکده علوم 1393
  وحید عزیزی   عبدالناصر فضل نیا

توده نفوذی سیه باز بین طولهای جغرافیایی58°44تا15° 45دقیقه خاوری و عرضهای جغرافیایی40°38تا53°38 شمالی در30 کیلومتری شمال خاور شهرستان خوی در شمال باختر ایران واقع شده است. این منطقه براساس تقسیم بندی نبوی (1355) در زون البرز آذربایجان و بخشی از پهنه ماکو- تبریز است.آلکالی فلدسپار گرانیتها مهمترین توده های نفوذی منطقه را تشکیل می دهند همچنین گابروهای ریزدانه وآپینیت ها نیز سنگهای مافیک منطقه را تشکیل می دهند که نسبت به توده نفوذی گرانیتوئیدی درصد حجمی بسیار پایین تری دارند. در منطقه مورد مطالعه آلکالی فلدسپار گرانیت ها، روی آهک های کربو-پرمین قرارگرفته و توسط سازند قم (بصورت دگرشیبی) پوشیده می شود براین اساس سن تقریبی این گرانیت ها حدود 300 میلیون سال(براساس سن سنجیzr توسط شفایی مقدم) می باشد. و با توجه به آمیختگی های ماگمایی که بین گابروها، آپینیت ها و گرانیتها وجود دارد سن گابروها نیز با سن آلکالی فلدسپارگرانیت ها همزمان می باشد. بافت های عمده در آلکالی گرانیتها شامل: گرانولارغیر همسان دانه، میکروگرانولار، بافت گرافیکی، میرمکیتی و پرتیت می باشند. از لحاظ مینرالوژی این گرانیتها بطور کلی ازکوارتز، آلکالی فلدسپار، آمفیبول (ریه بکیت- آرفودسونیت)، بیوتیت،کلینوپیروکسن (اژیرین) و کانیهای اپک به همراه کانیهای فرعی آپاتیت و زیرکن تشکیل شده است.کلریت مهمترین کانی دگرسانی در این گرانیتها است که حاصل تجزیه کانیهای فرومنیزین می باشد.وجود بافت گرانوفیری نشانگر ژرفای کم و بافت پرتیتی نشانگر شرایط هیپرسولووس در زمان تشکیل این گرانیتهااست. سری ماگمایی گرانیتها کالک آلکالن و گابروها، ماهیت تولئیتی دارند. براساس شاخص اشباع از آلومین سنگهای گرانیتی منطقه ماهیت پرآلومینوس دارند. غنی بودن عناصر lilesنسبت به عناصر hfsesو آنومالی منفی sr, ba, tiو nb نشان دهنده ماگمای وابسته به فرورانش پوسته اقیانوسی پالئوتتیس به زیر ایران مرکزی است. همچنین درصد زیاد کانیهای آبداری مثل آمفیبولها در مطالعه مقاطع میکروسکوپی گرانیتها خود دلیلی بر تایید ماگمای وابسته به فرورانش است. براساس داده های ژئوشیمی عناصرکمیاب، توده گرانیتوئیدی مورد مطالعه، در اثر فرورانش پالئوتتیس به زیر ایران مرکزی تشکیل شده است. براین اساس ماگمای سازنده توده نفوذی سیه باز از ذوب بخشی سنگهای قاعده پوسته قاره ای دراثر جریانهای همرفتی و حرارت ماگمای مافیک در بالای زون فرورانش حاصل شده ، و در نهایت در اثر نیرو های کششی تکامل یافته اند. این فرض با غنی شدگی عناصر ناسازگار k, th, rb, la, ce و آنومالی منفیba, eu, nb ta, p, ti و sr در این توده سازگارمی باشد.

مطالعه الکتروانسفالوگرافیک و تغییرات مورفولوژیک نورون های حاوی نیتریک اکسید مغز موش صحرایی پس از محرومیت از خواب متناقص (rem)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید بهشتی - دانشکده علوم 0
  وحید عزیزی   ژیلا بهزادی

محرومیت از خواب یک استراتژی بالقوه سودمند برای مطالعه عمل خواب می باشد. دستاوردهای متعدد نشان می دهند ک تولید ناهمزمانی الکتروانسفالوگرام (eeg) قشری، حاصل مشارکت گروههای متعدد نورونی است . تغییرات eeg قشری طی خواب rem و محرومیت از خواب rem ممکن است روی فعالیت آنزیمها و مکانیسمهای سنتز آنها اثر بگذارد. در سالهای اخیر اهمیت بیولوژیک ارتباط بین نیتریک اکسید (no) و فیزیولوژی خواب روشن شده است . دستاوردهای قبلی نشان می دهند که no ممکن است در تنظیم الگوی خواب - بیداری ایفای نقش بکند. (nd) nadph-diaphorase آنزیم اکسیداتیو لازم در سنتز no، طی واکنش هیستو شیمیایی تبدیل نمک محلول تترازولیوم به یک واکنش غیرقابل انحلال آبی ارغوانی رنگ مشخص می شود و این واکنش هیستوشیمیایی به طور اختصاصی جمعیتهایی از نورون های مغزی را نشان دار می کند. به منظور بررسی اثرات محرومیت از خواب متناقض (psd) روی الگوی خواب شش راس موش صحرایی نر (200-250 گرم) تحت 48 ساعت psd قرار گرفتند. در این مطالعه الکترودهای ثبت به طور استریوتاکسیک روی مغز موشهایی که با مخلوط کتامینˆرومپان بیهوش شده بودند مستقر شدند. پس از گذشت یک هفته از تشنج جراحی ثبت پایه از فعالیتهای eeg/emg طی سه روز متولی (ساعت 11-15) به عمل آمد. سپس موشها به روش دیسک روی آب از خواب rem محروم شدند و بعد سه مرحله چهار ساعتی ثبت پس از psd از آنها گرفته شد. بعد از psd، الگوی خواب با امواج آهسته در مقایسه با ثبت پایه تغییر نمی کند اما الگوی خوای rem میزان 149/9 درصد افزایش در زمان کل 48/7 درصد کاهش معنی دار در زمان تاخیر rem و 52 درصد افزایش در فرکانس پریودهای rem نشان می دهد. در بخشی دیگر مراحل خواب به سه دوره 80 دقیقهای تقسیم شدند. خواب rem در موشهای محروم از خواب به طور کمی در هر 80 دقیقه متوالی کاهش می یابد. به تعبیر دیگر افزایش تجمعی در ارزش تقریبا با سطح پایه برابر می شود. این اطلاعات نشان می دهند که مغز قادر به جبران اثرات محرومیت از خواب متناقض می باشد. در مطالعات نوروهیستو شیمیایی از مغز موشهای نر گروه کنترل (n6) و (n6) psd پس از بیهوشی و پرفیوژن با پارافرمالدئید (4 درصد) در بافرفسفات (0/1m) مقاطع 50 میکرومتری تهیه شد و پس از واکنش nd و شستشو، برای مطالعات میکروسکوپی آماده شدند. اطلاعات بدست آمده نشان می دهد که تعداد نورون های nd+ در کورتکس پری فرونتال میانی (p<0/05, 35) درصد و آهیانه (p<0/01, 20) درصد در گروه psd به طور معنی داری افزایش یافته است . برخی نورون های nd+ موشهای گروه psd دچار بی نظمی و پیچاپیچ شدن در زوائد خود شدند. همچین تجمع بیشتری از نورون های nd+ در کنار رگهای کورتکس در گروه psd مشاهده شد که خود می تواند نشانه ای بر دخالت احتمالی no در کنترل جریان خون مغزی در مغز موشهای محروم از خواب rem باشد. افزایش تعداد نورون های nd+ نشان می دهد که آنزیم nadph-d و به دنبال آن نیتریک اکسید تولید شده احتمالا با اثرات تخریبی ناشی از بیخوابی بر روی فعالیت الکتروفیزیولوژیک نورون های کورتکس مقابله می کند.