نام پژوهشگر: محمد افشار
محمد افشار عبادالله احمدی
این پژوهش با عنایت به جایگاه خاص ارزشیابی در برنامه آموزش زبان انگلیسی و ضرورت بازنگری در اجرای ارزشیابی درس زبان انگلیسی دوره متوسطه و مقایسه روشها موجود ارزشیابی با روشهای مطلوب آن صورت گرفته است . از نقطه نظر اینکه آیا ارزشیابی درس زبان با روشهای ارزشیابی مطلوب مطابقت دارد یا خیر، مسائلی از نظر طرح سئوالات ،اعتبار،روایی،توجه به سطوح بالای حیطه شناختی ،توجه به ارزشیابی های تشخیصی و تکوینی ، توجه به ارزشیابی های شفاهی و توجه به سنجش مهارتهای اساسی زبان مورد بررسی قرار گرفتند. جامعه مورد بررسی این پژوهش دانش آموزان پایه های اول، دوم و سوم متوسطه ناحیه 2 آموزش و پرورش شیراز بود که تعداد 227 دانش آموز که در سال 88-1378 در این پایه ها مشغول به تحصیل بودند به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای از جامعه مذکور انتخاب شدند.جهت جمع آوری داده ها در این پژوهش، پرسشنامه پنج گزینه ای که شامل 17 پرسش بسته پاسخ بود تهیه شد.سئوالات پس از تدوین و اصلاح با راهنمایی های اساتید محترم به دانش آموزان ارائه شد. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از آزمون آماری خی دو انجام گرفت و برای برخی از فرضیه ها از آزمونهای زبان انگلیسی و اوراق امتحانی دانش آموزان استفاده شده ، این آزمونها از نظر محتوایی بر اساس نظریه طبقه بندی هدفهای آموزشی بلوم و نیز از نظر روایی محتوایی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. ضریب اعتبار این آزمونها با روش دو نیمه کردن و محاسبه همبستگی سوالهای زوج و فرد و سپس اصلاح آن با روش اسپیرمن براون انجام گرفته است. بررسی های انجام شده نشان می دهد که ارزشیابیهای درس زبان انگلیسی دوره متوسطه ارزشیابیهای مطلوبی نیستند و هیچ یک از فرضیه ها مورد تأیید قرار نگرفت.
محمد افشار سهیل گنجه فر
در این تحقیق روش جدیدی برای کنترل سیستم های دورعملیات دارای تأخیر که در تعامل با یک محیط نرم می باشند، با استفاده از روش های هوشمند مبتنی بر شبکه ی عصبی، ارائه می شود. ابتدا مدلی برای سیستم دورعملیات، در نظر گرفته شده و تمام ارتباط های ممکن در این سیستم مدلسازی می شود. بعد از مدل سازی سیستم های دورعملیات، با استفاده از یک تابع لیاپانوف، یک کنترلر برای این سیستم طراحی می کنیم که از مقادیر به دست آمده از این کنترلر برای آموزش کنترلر عصبی خارج خط استفاده می کنیم. در ادامه نیز به طراحی کنترلر عصبی هوشمند به صورت خارج خط و بر خط، برای سیستم دورعملیات می پردازیم. در نهایت نشان داده خواهد شد که با اعمال کنترلر طراحی شده به سیستم دورعملیات، در حضور تأخیر متغیر و ثابت با زمان، پاسخ های سیستم بسیار مناسب خواهد بود.
محمد افشار ربایه معماریان
مقدمه:دیابت قندی یک سندرم متابولیک مزمن و شایعترین اختلال آندوکرین است که کنترل آن یکی از چالش های بهداشتی درمانی است که سبب حفظ و ارتقاء سلامتی بیماران دیابتی می شود لذا این پژوهش با هدف ارتقاء کنترل دیابت نوجوانان در مرکز دیابت کاشان از طریق تحقیق عملکردی مشارکتی انجام گرفت . روش کار : این مطالعه یک پژوهش کیفی به روش عملکردی مشارکتی است که در سالهای 1392- 1393انجام شد . روش جمع آوری داده ها شامل پرسشنامه های رضایتمندی ،توانمندی مراقبت از خود و کیفیت زندگیirdqolو اندازه گیری قندخون ناشتا و هموگلوبین گلیکوزیله ، مصاحبه ، یادداشت برداری درعرصه،بحث گروهی متمرکز و جلسات گروهای درگیر بود. گروه درگیر شامل پرسنل مرکز دیابت، نوجوانان دیابتی و خانواده آنان بودند.این مطالعه در 4 مرحله1-بررسی مشکلات وتایید آنها ،2-برنامه ریزی تغییر ،3- اجرای برنامه ها ی تغییر، 4- ارزشیابی انجام شد که در طی آن برنامه های تغییر در چهار سیکل1-طراحی بر نامه بهسازی نیروی انسانی ، 2-طراحی برنامه های بهسازی تجهیزات و محیط ، 3-طراحی بر نامه های بهسازی پرونده نوجوانان، 4-طراحی برنامه زمان بندی مناسب جهت مراجعه نوجوانان به مرکز،طراحی ودر طی7ماه اجرا شد. ارزشیابی به صورت کیفی (14 مصاحبه با نوجوان و خانواده هایشان و 8 مصاحبه با پر سنل مرکز دیابت) انجام شد و ارزشیابی کمی با اندازه گیری قند خون و هموگلوبین گلیکوزیله وپرسشنامه انجام شد. داده های کمی از طریق آزمون های آماری تی زوجی و ویلکاکسون تجزیه و تحلیل و داده های کیفی با روش مقایسه مداوم طبق الگوی باگدان و بیکلن (1995) مورد تحلیل قرارگرفتند. یافته ها : یافته های پژوهش نشان دادمراجعه نوجوانان دیابتی به مرکزدیابت از15درصد به97درصد رسیدوکیفیت زندگی(از95/15±106به72/10±35/139) رضایتمندی (از6±76/35به78/8±82/36) و توانمندی مراقبت ازخود (از6/12±3/99به72/11±98/130) افزایش یافته وقند خون از (69/95±19/189به42/59±08/141) رسید، نتایج هموگلوبین گلیکوزیله (35/1±45/8 به 89/±98/6)سیرکنترل دیابت را نشان داد . یافته ها نشان داد کسب استقلال نوجوانان در زمینه های تزریق انسولین – رژیم غذایی و مراقبت از خود و حفظ هیجانات و بر قراری ارتباط مناسب با خانواده ، و پرسنل.. به رضایتمندی وآرامش رسیدند و همواره به مرکز دیابت مراجعه می کردند و خانواده نیز فقط نقش حمایتی داشت، پرسنل نیز با شرکت در بر نامه های تغییر منجر به ارتباط مناسب با نوجوان وخانواده هایشان گردیده و بدین تر تیب برنامه طراحی شده کنترل دیابت در نوجوانان منجر به ارتقاءکنترل دیابت گردید . نتیجه گیری : با توجه به زمانبندی مناسب جهت مر اجعه نوجوانان وحضور مرتب آنها در مرکز دیابت کاشان سبب استقلال انها دررعایت مراقبت ها ی کنترل دیابت گردید . خانواده و مرکزدیابت به عنوان عامل حمایتی در کنار نوجوان بودند. برنامه ارتقاء کنترل دیابت با محوریت استقلال نوجوان به مراکز سرپایی کنترل دیابت نوجوانان پیشنهاد می شود .
محمد افشار محمد مزیدی
چکیده ندارد.