نام پژوهشگر: مرتضی شریفی
حمیده عباسی قدرت ترابی
کوه کم خاشک در شمال شرق اصفهان (شمال خور) واقع شده است و بخشی از زون ایران مرکزی (بلوک یزد) می باشد. در این منطقه دایک های حد واسط (سری اول) با امتداد شمال غرب – جنوب شرق و دایک های بازیک (سری دوم) با امتداد شمال شرق – جنوب غرب درون واحد های ماسه سنگ، سنگ آهک ها و مارن های کرتاسه بالایی نفوذ نموده اند. دایک های حدواسط از نظر حجم، تعداد، طول و همچنین ضخامت نسبت به دایک های بازیک برتری دارند. بررسی های صحرایی نشان می دهد که در برخی موارد دایک های بازیک، دایک های حدواسط را قطع نموده اند که نشان دهنده ایجاد شدن دایک های بازیک بعد از دایک های حد واسط می باشد. مهم ترین کانی های دایک های بازیک الیوین (کریزولیت)، کلینو پیروکسن (دیوپسید و اوژیت)، پلاژیوکلاز (لابرادوریت و الیگوکلاز)، سانیدین، مگنتیت، ارتوپیروکسن (انستاتیت)، اسپینل، فلوگوپیت و زئولیت (ناترولیت و مزولیت) می باشند. کانی های تشکیل دهنده دایک های حدواسط نیز کلینو پیروکسن (دیوپسید)، پلاژیوکلاز (لابرادوریت)، سانیدین، میکا (بیوتیت و فلوگوپیت) ،آمفیبول (هاستینگزیت منیزیم دار) و مگنتیت است. انواع زنوکریست های کوارتز و زنولیت های پیروکسنیتی و هورنفلس در دایک های بازیک مشاهده می شود. داده های ژئوشیمیایی سنگ ها و کانی ها بیانگر آن است که ترکیب ماگمای سازنده دایک ها ساب آلکالن و از نوع کالک آلکالن می باشد و نیز مشخص شد که از لحاظ جایگاه تکتونوماگمایی در قلمرو قوس ماگمایی واقع می شوند. نمودارهای عنکبوتی دایک های منطقه حاکی از غنی بودن از نظر lree و lile و فقیر بودن از نظر عناصر گروه hfse (نظیر nb, ta,ti) است که از مشخصه های ماگماتیسم مرتبط با زون فرورانش است. سنگ منشا مذاب سازنده دایک های مورد بررسی گارنت آمفیبول لرزولیت بوده است که 20 – 15 درصد ذوب بخشی تحمل کرده است. رخداد دو نوع ماگماتیسم بصورت دایک با دو جهت متفاوت در زمان ائوسن در منطقه خور بیانگر تغییر جهت رژیم کششی از شمال شرق- جنوب غرب به شمال غرب – جنوب شرق است.
گلوریا کارگران مرتضی شریفی
مطالعات پتروگرافی و مینرال شیمی کانی های اصلی توده را کوارتز، پلاژیوکلاز از نوع آلبیت تا الیگوکلاز، فلدسپار آلکالن از نوع ارتوکلاز و میکروکلین و بیوتیت از نوع آنیت تا سیدروفلیت و کانی های فرعی مسکویت از نوع فنژیت،تورمالین از نوع شورل، زیرکن،آپاتیت،گارنت و کانی اپک ایلمنیت و کانی های ثانویه کلریت، سریسیت و کائولینیت نشان می دهد. همچنین ترمومتری بیوتیت دمای تبلور این کانی را477 تا687 درجه سانتی گراد نشان می دهد. دمای تبلور بیوتیت های کلریتی شده پایین تر از دمای بیوتیت های ماگمایی می باشد. بررسی مونزوگرانیت های قیدو در نمودار مثلثی qapنشان می دهد که حجم بیشتر توده در قلمرو ، مونزوگرانیت وآنکلاوهای میکروگرانولار توده در قلمروگرانودیوریت قرار می گیرند و در دیاگرام تاس سری ماگمایی کالک آلکالن پر پتاسیم را نشان می دهند. بر اساس نمودارهای پیرس و نمودار چند کاتیونی مونزوگرانیت قیدو اکثراً در محدوده ترکیبی گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد واقع شده اند. بر اساس نمودارهای فوق مونزوگرانیت قیدو اکثراً در محدوده ترکیبی گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد واقع شده اند. بر اساس نمودارهای عنکبوتی، گرانیتوئید قیدو آنومالی منفی nb را نشان می دهد. با توجه به اینکه آنومالی منفی nb شاخص سنگ های قاره ای است. این مشخصه می تواند نشان دهنده شرکت پوسته در فرایندهای ماگمایی باشد. باتوجه به نمودار تغییرات a/nk در مقابل a/cnk علاوه بر تفریق می توان نتیجه گرفت توده مورد مطالعه از نوع پرآلومینوس بوده و لذا قطعاً با مناطق تصادم قاره ای در ارتباط می باشد. سنگ های دگرگونی منطقه مورد مطالعه در یک مجموعه دگرگونی تیپ بارووین (دما-فشار متوسط) تشکیل شده و تحت تاثیر پلی متامورفیسم واقع شده اند. در این منطقه میکاشیست و آمفیبولیت نشان دهنده فاز دینامیکی – حرارتی، آندالوزیت هورنفلس حاصل از نفوذ گرانیت ها در منطقه نشان دهنده فاز دگرگونی مجاورتی (حرارتی) و کلریت شیست، کلریت سریزیت شیست نشان دهنده فاز دگرگونی قهقرایی در منطقه می باشند. در اثر فرورانش پوسته اقیانوس تتیس جوان به زیر صفحه ایران فاز کوهزایی اواخرکرتاسه- پالئوسن (لارامید) در مراحل مختلف تصادم قاره ای بین صفحه آفریقا-عربی با صفحه ایران ایجاد شده است و در طی کرتاسه بالایی تا اواخر ترشیری در بخش های گسترده ای از زون های ساختاری ایران زمین به خصوص سنندج –سیرجان، ارومیه- دختر، ایران مرکزی، سبب ایجاد توده های نفوذی گرانیتوئیدی کالک آلکالن به شکل های مختلف همزمان – تأخیری تا پس از برخورد شده است. مونزوگرانیت های مورد مطالعه می تواند در محیط تصادم قاره ای و از طریق فرایندهای ژئودینامیکی گوناگون نظیر ضخیم شدگی پوسته ای ناشی از برخورد قاره ای،تشکیل شوند. شواهد و آثار ژئوشیمیایی این فرایندها در ترکیب ژئوشیمیایی توده مورد مطالعه با حضور آنکلاو رستیت و آنکلاوهای سورمیکاسه و نیز کانی های شاخص سنگ های دگرگونی (گارنت،کیانیت و سیلیمانیت) ثبت می شود و حاکی از خاستگاه دگرگون (نوع پوسته ای) این توده و مربوط به میکاشیست های مجاور توده می باشد. با توجه به اینکه دمای تشکیل ماگما در منطقه مورد مطالعه پایین و عمق تشکیل آن کم است همچنین میزان پتاسیم زیاد (k/na بیشتر از 1) و غنی ازal ( حاوی مسکویت، کرندوم، سیلیمانیت و گارنت) است، دارای ترکیب اسیدی و نیز دارای زیرکن ذوب نشده بوده و سنگ های دگرگونی ناحیه ای در اطراف آن دیده می شود بنابراین کانی مسکویت در نحوه ذوب ماگما نقش داشته است و توانسته دمای ذوب را پایین بیاورد. نسبت cao/na2o در سنگ های منطقه که اکثراً کمتر از 3/0 می باشد، پس می توان منشأ پلیتی را برای آن ها در نظر گرفت. بر اساس نمودارهای عنکبوتی، مقدار rb در نمونه ها بالا بوده که از ویژگی های گرانیت های همزمان با برخورد می باشد. بی هنجاری منفی ba شاخص محیط های با پتاسیم بالا و خاص سنگ های فلسیک است و از ویژگی های پوسته قاره ای فوقانی می باشد. بر اساس مطالعات صحرایی عدم تکتونیزه شدن در سنگ ها و با توجه به مطالعات میکروسکوپی دگرسانی محدود در کانی ها دیده می شود همچنین با توجه به آزمایشهای مکانیک سنگ که بر روی گرانیت مورد نظر انجام گرفته، مقاومت فشاری بالا، ضریب جذب آب پایین، چگالی و مقاومت سایشی مناسب، استفاده از مونزوگرانیت قیدو را به عنوان سنگ تزیینی مناسب می نماید. با مطالعه آنکلاو های سورمیکاسه حاوی فنوکریست کیانیت این کانی نیز می تواند به عنوان کانی نیمه قیمتی مورد توجه قرار گیرد.
بهاره فاضلی قدرت ترابی
کوه سیاه در شمال باتلاق گاوخونی و شرق ورزنه (جنوب شرق اصفهان) واقع گردیده و از سنگ های ولکانیک تشکیل شده است. سنگ های مورد بررسی جزئی از نوار ماگمایی ارومیه – دختر بوده و متعلق به میوسن پایانی می باشند. این سنگ ها در نمونه های دستی دارای ظاهری حفره دار می باشند. سنگ های مورد مطالعه در نمونه دستی بر دو گونه مشاهده می شوند، بدین صورت که برخی از آن ها دارای رنگ قرمز و برخی دارای رنگ تیره هستند. سنگ های قرمز از دگرسانی سنگ های تیره بدست آمده اند. این کوه از آندزیت بازالتی و بازالت تشکیل شده است. بافت غالب این سنگ ها پورفیری، میکرولیتیک پورفیری، هیالوپورفیری و حفره دار می باشد. کانی های اصلی تشکیل دهنده بازالت ها شامل پلاژیوکلاز، الیوین، کلینوپیروکسن و به مقدار کمتر ارتوپیروکسن و اسپینل می باشند. پلاژیوکلاز، الیوین و ارتوپیروکسن کانی های اصلی و کلینوپیروکسن و اسپینل کانی های فرعی آندزیت بازالت ها را تشکیل می دهند. کلریت، کلسیت و مگنتیت به عنوان کانی های ثانویه هم در بازالت ها و هم در آندزیت بازالت ها مشاهده می گردند. پلاژیوکلاز در این سنگ ها دارای ترکیب لابرادوریت و بیتونیت می باشد. الیوین ها از نوع کریزولیت بوده و عمدتاً به کلریت تجزیه شده اند. ارتوپیروکسن ها ترکیب انستاتیت دارند و برخی از آن ها دارای حاشیه ای از پیژونیت می باشند. کلینوپیروکسن ترکیب اوژیت دارد. ترکیب کلریت ها بر اساس 14 اکسیژن محاسبه شده و از نوع کروندوفیلیت می باشند. ادخال های اسپینل هم در بازالت ها و هم در آندزیت های بازالتی درون الیوین، کلینوپیروکسن، ارتوپیروکسن، پلاژیوکلاز و زمینه سنگ دیده می شود که نشانه تبلور زودتر اسپینل نسبت به این کانی ها می باشد. وجود ارتوپیروکسن در سنگ های مورد مطالعه به فعالیت بالای سیلیس در این ماگما نسبت داده می شود. سیلیسی شدن به واکنش سیال - سنگ در گوشته قاره ای و متاسوماتیسم آبدار نسبت داده می شود. داده های ژئوشیمیایی سنگ ها و کانی ها نشان می دهد که ماگمای سازنده این سنگ ها از نوع کالک آلکالن بوده و از لحاظ جایگاه تکتونوماگمایی در قلمرو قوس ماگمایی واقع می شوند. غنی بودن سنگ های مورد بررسی از نظر lree و lile و فقیر بودن از نظر عناصر گروه hfs (نظیرti ، nb و ta) را می توان در نمودارهای بهنجارسازی مشاهده کرد که از مشخصات ماگماتیسم مرتبط با فرورانش می باشد. این مشخصات احتمالاً برگرفته از فرورانش نئوتتیس به زیر ایران مرکزی است. داده های ژئوشیمیایی نشان می دهد سنگ منشأ مذاب سازنده سنگ های مورد بررسی یک اسپینل پریدوتیت بوده است که کمتر از 16 درصد ذوب بخشی را تحمل نموده است.
رویا چوپان نژاد نجف ابادی مرتضی شریفی
منطقه مورد مطالعه در استان اصفهان و در شمال شرق گلپایگان واقع شده است، که از نظر ساختاری بخشی از زون سنندج- سیرجان می باشد. بر اساس مطالعات پتروگرافی، سنگ های دگرگونی منطقه مورد مطالعه شامل سریسیت شیست، مسکویت بیوتیت شیست، مسکویت بیوتیت گارنت شیست، مسکویت بیوتیت گارنت استروتید شیست، مرمر و کوارتزیت می باشد. مطالعات پتروفابریک که در مقیاس مزوسکپی و میکروسکپی صورت گرفته بیانگر آن است که منطقه تحت تاثیر سه فاز دگرشکلی قرار گرفته است. آثار دگرشکلی اول بصورت لایه بندی تفریقی، دگرشکلی دوم بصورت چین خوردگی های شدید و توسعه چین های با روند شمال غرب - جنوب شرق و دگر شکلی سوم ایجاد چین های با محور شرقی - غربی است. محاسبات ژئوترمومتری متاپلیت های شمال شرق گلپایگان نشانگر تشکیل این سنگ ها در محدوده دمائی 423-617 درجه سانتی گراد می باشد. بر طبق محاسبات بارومتری متاپلیت های شمال شرق گلپایگان در فاصله فشاری 3 تا 5 کیلو بار تشکیل شده اند. بر اساس شواهد ژئوترموبارومتری رسوبات پلیتی شمال شرق گلپایگان در رخساره ی شیست سبز وابتدای رخساره ی آمفیبولیت دگرگون شده اند که این نتایج با شواهد پاراژنتیکی کانی ها کاملاً هماهنگ می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه پتروژنز، پرتولیت متاپلیت های منطقه مورد بررسی، شیل می باشد. واژه های کلیدی: پترولوژی، سنگ های متاپلیتی، سنندج - سیرجان، گلپایگان.
فاطمه ایزدی سید محسن طباطبایی منش
مجموعه دگرگونی مورد مطالعه در شمال غرب زون سنندج سیرجان و شمال شرق گلپایگان واقع شده است. بر اساس مطالعات انجام گرفته سنگ های دگرگونی منطقه شامل تالک مرمر، ترمولیت مرمر، فلوگوپیت مرمر، کالک سیلیکاتها وآمفیبولیت می باشند. کانی های اصلی آمفیبولیت ها شامل آمفیبول و پلاژیوکلاز می باشد. از دگرسانی این سنگها، کانی های ثانویه ای همچون اپیدوت، کلریت، بیوتیت و اسفن تشکیل شده است. از بافتهای موجود در آمفیبولیت ها می توان به انواع گرانوبلاستیک و نماتوبلاستیک اشاره نمود. کالک سیلیکاتها دارای کانی های اصلی الیوین، پیروکسن،کلسیت و کانی های ثانویه سرپانتین و اکسید آهن می باشند. مرمر ها دارای کانیهای اصلی تالک، ترمولیت، فلوگوپیت و کلسیت می باشند. آنالیز مایکروپروب بر روی کانی های تشکیل دهنده آمفیبولیت ها و کالک سیلیکاتها نشان می دهد که الیوین ها دارای ترکیب فورستریت، پیروکسن از نوع دیوپسید، آمفیبول ها از نوع هورنبلند چرماکیت دار، هورنبلند منیزیم دار تا اکتینولیت ، پلاژیوکلاز ها از نوع آلبیت- الیگوکلاز-آندزین و میکاها از نوع بیوتیت می باشد. داده های پتروگرافی، کانی شناسی و محاسبات ژئوترموبارومتری نشان می دهد که آمفیبولیتها متحمل دو مرحله دگرگونی شده اند. همراهی بلورهای آمفیبول (هورنبلند منیزیم دار و هورنبلند چرماکیت دار) با پلاژیوکلاز (الیگوکلاز و آندزین) کانی های اصلی یک مرحله دگرگونی درجه حرارت بالا در محدوده رخساره آمفیبولیت هستند از طرف دیگر بلور های اکتینولیت به همراه کلریت، بیوتیت، اسفن و اپیدوت مربوط به یک مرحله سیر قهقرایی در محدوده رخساره شیست سبز هستند که پس از مرحله اول دگرگونی رخساره آمفیبولیت به سنگ های آمفیبولیت منطقه اثر کرده است. داده های ژئوشیمیایی آمفیبولیتها، بیانگر آن است که ترکیب ماگمای سازنده آمفیبولیتها، سنگهای بازالتی و دارای ترکیب بازالت آلکالن تا بازالت تولئیتی هستند که تحت تاثیر آلتراسیون کف اقیانوس قرار گرفته و دارای تمایلاتی از یک متشکله فرورانش می باشد.
نگین شیرزاد علی دریجانی
پارک های جنگلی به دلیل موقعیت مکانی مناسب، دسترسی، عوامل فیزیکی، اجتماعی و اقتصادی، جذابیت ها و ویژگی های طبیعی می توانند یکی از بهترین گزینه ها برای برطرف کردن خواسته های تفرجی افراد باشند. با توجه به این مسأله که توسعه گردشگری عامل رشد اقتصادی، بالابردن سطح اشتغال و نظیر آن خواهد بود، بنابراین وجود یک سیستم ارزیابی و رتبه بندی برای طراحی و مدیریت هرچه بهتر این مکان ها لازم می باشد. یکی از روش های نوین و علمی برای رتبه بندی، روش تحلیل سلسله مراتبی است. برای این منظور ابتدا شاخص های موثر در طراحی و مدیریت پارک های جنگلی با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و نظریات کارشناسان و اساتید تعیین شده و معیارها در پنج گروه معیار اصلی به تفکیک 24 زیر معیار فرعی دسته بندی و در سه سطح طراحان، سیاستگذاران و تفرجگران به تفکیک چارک های درآمدی، با استفاده از روش ahp در محیط نرم افزارexpert choice وزن دهی و ارزش وزنی شاخص ها تعیین که در نتیجه تحقیق، اولویت معیارها در برنامه ریزی ها در گروه های تفرجگران در معیارهای اصلی به ترتیب: اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، فنی و محیط زیستی، و در زیرمعیارها بیشترین ارزش وزنی به زیرمعیار اشتغالزایی داده شده. در بین طراحان، رتبه بندی معیارها به صورت اجتماعی، محیط زیستی، فرهنگی، فنی و اقتصادی و در زیرمعیارها حفظ ارتباط شهروند با طبیعت بوده است. از دیدگاه سیاستگذاران، اولویت ها به صورت اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی، فنی و اقتصادی و در زیرمعیارها همانند طراحان بیشترین ارزش وزنی به شاخص حفظ ارتباط شهروند با طبیعت داده شده است. همچنین تعیین میزان حساسیت میان معیارهای اصلی در نرم افزار صورت گرفت که بیشترین میزان حساسیت در معیار اقتصادی بوده است. نتایج با بازه تغییرات کم، نشان دهنده قطعیت بالای پاسخگویان در انتخاب اولویت ها بوده است. در مرحله آخر وزن های بدست آمده، به روش آنتروپی شانون مورد بررسی قرار گرفت، که میزان تفاوت بین وزن های بدست آمده با وزن های اولیه، تغییراتی را در اولویت ها موجب نشده ولی حساسیت بالای تفرجگران نسبت به معیار محیط زیستی، طراحان به معیار اقتصادی و سیاستگذاران به معیار اجتماعی را نشان می دهد.
مریم ضیایی محمدهادی معیری
چکیده این مطالعه به منظور ارزیابی توان تفرجی منطقه جنگلی زرین گل واقع در شهرستان علی آباد به مساحت 35/1153 هکتار با استفاده از فن آوری gis صورت گرفت. ابتدا مرز منطقه طی بازدید میدانی کارشناسان تعیین گردید. سپس نقشه عوامل مورد ارزیابی شامل 14 عامل شیب، جهت، بافت خاک، تراکم پوشش گیاهی، تیپ پوشش گیاهی، زمین شناسی، فرسایش خاک، فاصله از جاده، فاصله از رودخانه، فاصله از چشمه، فاصله از آبشار، فاصله ازسد، فاصله از خدمات تفرجی، فاصله از شهر و لایه محدود کننده مستثنیات در محیطgis تهیه و در ارزیابی ها مورد استفاده قرار گرفتند. به منظور تعیین توان تفرجی و اختصاص مکان های مورد بررسی به انواع تفرج از مدل ارزیابی چند معیاره (mce) و روش ترکیب خطی وزن داده شده (wlc) استفاده گردید. با توجه به اولویت طبقات و مقادیر مختلف لایه ها، مقادیر لایه ها با استفاده از توابع فازی متفاوت استاندارد سازی گردیدند. با استفاده از تحلیل سلسله مراتبی (ahp) وزن لایه های مختلف تعیین شد. بعد از تعیین وزن، مقادیر عوامل در وزن بدست آمده ضرب گردید و با در نظر گرفتن عوامل محدودیت و اعمال آن ها نقشه نهایی توان تفرجی بدست آمد. سپس مقادیر توان تفرجی بدست آمده در طبقات مناسب برای جداسازی طبقات مختلف توان تفرجی طبقه بندی گردیدند. نتایج نشان داد که منطقه مورد مطالعه14/15 دارای تفرج متمرکز درجه یک است، 54/16 درصد متمرکز درجه دو، 09/45 درصد گسترده درجه یک، 36/9 درصد گسترده درجه دو، 16/9 درصد نامناسب برای تفرج، 7/12 درصد محدودیت تفرج است. این تحقیق به برنامه ریزان و مدیران در زمینه تفرجگاه ها و توسعه پارک های جنگلی کمک نموده تا پتانسیل و توان تفرجی منطقه را نیز بهتر شناسایی نمایند.
نسیم مرادی زاده مرتضی شریفی
چکیده منطقه مورد مطالعه در50 کیلومتری جنوب شهر کاشان در دره ابیانه واقع شده است. سنگ های ولکانیک این منطقه جزئی از نوار ماگمایی ارومیه- دختر و متعلق به ائوسن می باشند. سنگ های مورد مطالعه در نمونه دستی به رنگ خاکستری و گاه به دلیل اپیدوتی شدن سبز رنگ دیده می شوند. این سنگ ها شامل آندزیت، داسیت و تراکی آندزیت می باشند و غالباً دارای بافت پورفیریتیک، میکرولیتیک پورفیریتیک، گلومروفیریک، جریانی و حفره دار می باشند و بیشتر شامل کانی های پلاژیوکلاز، آمفیبول، سانیدین، کلریت، کلسیت، دولومیت، کوارتز با خوردگی خلیجی و کانی های اپک هستند. در این مطالعه ابتدا با پردازش داده های رقومی ماهواره ای مناطق دارای دگرسانی و پتانسیل کانی سازی شناسایی و در مراحل بعدی، مطالعات تکمیلی از جمله بررسی کنترل کننده های ساختاری و کانی های در بر گیرنده کانسار مورد بررسی قرار گرفت. برای این منظور از داده های ماهواره ای etm+ استفاده شده که به روش rgbi با یکدیگر تلفیق شده اند. سنگ های ولکانیک ائوسن در منطقه، تحت تاثیر دگرسانی قرار گرفته اند، حضور کانی های کلریت، اپیدوت، سرسیت، آلبیت و کلسیت در سنگ ها نشان دهنده دگرسانی پروپلیتی می باشد که در اثر نفوذ دایک های گرانودیوریت تا کوارتز دیوریت در منطقه رخ داده است. پلاژیوکلازها دارای ترکیب آندزین و لابرادوریت می باشند و آمفیبول ها در گروه کلسیک واقع شده و ترکیب اکتینولیت هورنبلند و مگنزیوهورنبلند دارند. مطالعات ژئوترموبارومتری پلاژیوکلاز و آمفیبول و بارومتری آمفیبول نشان می دهد که دمای تعادل آمفیبول و پلاژیوکلاز 800 درجه سانتی گراد و فشار تبلور حدود 2 کیلوبار می باشد. همچنین بر اساس ژئوترمومتری کلسیت مشخص شد سنگ های منطقه در دمای کمتر از 200 درجه سانتی گراد دگرسان شده اند. داده های ژئوشیمیایی سنگ های ولکانیک مورد بررسی نشان می دهد که ماگمای والد آنها از نوع کالک آلکالن بوده و محیط تکتونیکی آنها در قلمرو قوس ماگمایی واقع است. در نمودار بهنجاسازی، غنی شدگی lreeها نسبت به hreeها و همچنین آنومالی منفی از eu وجود دارد که از خصوصیات ماگمای کالک آلکالن می باشد. بررسی نمودارهای عنکبوتی نشان دهنده تهی شدگی از hfse (ti, nb) و غنی شدگی از عناصر lile (k, cs, ba, u) می باشد که از مشخصات ماگماتیسم مربوط به فرورانش است. این خصوصیات ناشی از فرورانش صفحه عربی به زیر صفحه ایران است. آنومالی های شیمیایی در این منطقه دارای پتانسیل بالایی از فلزات گرانبها است. نتایج حاصل از آنالیز شیمیایی برخی نمونه ها نشان دهنده میزان آنتیموان حداکثر ppm12700، نقره ppm2500، آرسنیک ppm896 و طلا به میزانppb 150 در توده سنگ می باشد.
مرتضی شریفی محمدکاظم نظیری
مطالعات انجام شده در رابطه با بازارهای مالی نشان می دهد که متغیرهای متعددی با ایجاد ریسک در این بازارها، موجب تغییر در بازدهی و ریسک دارایی ها در این بازارها می شوند. از سوی دیگر تئوری های مالی مختلف، به اثرگذاری ریسک بازدهی در رفتار عوامل بازار و تصمیم گیری در بازار تأکید دارند. مطالعات بسیاری نیز در زمینه شناسایی عوامل موثر بر نوسان پذیری صورت گرفته است. جدای از اثرگذاری مستقیم و غیر مستقیم عوامل و متغیرهای اقتصادی خرد و کلان، عواملی همچون عوامل اجتماعی و سیاسی نیز بر این بازارها اثر می گذارند. در این مطالعه عوامل سیاسی به عنوان یکی از منابع ایجاد ریسک و نوسان در بازده بازار سهام مورد مطالعه قرار گرفت. به همین منظور با استفاده از الگوهای نوسان پذیری که بیشترین کاربرد خود را در بازارهای مالی وسهام نشان دادهاند، رابطه بین نوسان پذیری بازده روزانه شاخص کل- به عنوان متغیر منتخب و نمایانگر وضعیت کلی بازار- و دو عامل سیاسی منتخب شامل برگزاری انتخابات سراسری و اخبار مربوط به سیاست خارجی و روابط بین الملل مورد بررسی قرار گرفت. نتایج الگوهای برآورد شده نشان می دهد که همچون بسیاری از بازارهای مالی و سهام، فرآیند نوسان پذیری در بازده شاخص کل وجود دارد. همچنین متغیرهای سیاسی مورد نظر در این پژوهش بر نااطمینانی و نوسان بازده موثر هستند. اثر برگزاری انتخابات بر واریانس شرطی بازده- به عنوان برآوردی از ریسک- در دوره پیش از برگزاری انتخابات معکوس و معنی دار است. این اثر در دوره ی زمانی پس از برگزاری انتخابات و اعلام نتایج نیز مثبت ومعنی دار است. همچنین اخبار سیاست خارجی کشور و روابط بین الملل بر واریانس شرطی اثری مثبت و معنی دار دارد. این نتیجه نیز با نتایج مطالعات پیشین تا حد زیادی همخوانی دارد و اثر این اخبار به عنوان عامل ریسک سیاسی بر نوسان پذیری شرطی را تأیید می کند. همچنین اثر این اخبار در زمان بسته بودن بازار متفاوت از زمان فعالیت بازار است. جدای از عوامل سیاسی ذکر شده، اثرات تقویمی نیز در نوسان پذیری بازار موثر هستند و موجب افزایش نوسان در بازده شاخص کل می شوند. علاوه بر این، نتایج پژوهش نشان دهنده وجود اثرات اهرمی در نوسان پذیری و تفاوت در میزان اثر تکانه های مثبت و منفی بر نوسانات بازار است.
نفیسه تمیزی مرتضی شریفی
این منطقه در 163 کیلومتری شمال شرق شهر اصفهان و 8 کیلومتری شمال علی آباد واقع گردیده است. بر اساس شواهد صحرایی، مطالعات آزمایشگاهی، آنالیز پراش پرتو ایکس، آنالیز نقطه ای و آنالیز طیف سنجی پلاسمای زوج القایی، سنگ های آتشفشانی ترشیری منطقه غالباً با ترکیب ریولیت، داسیت، تراکیآندزیت و آندزیت گسترش دارند. مطالعات صحرایی نشان می دهد توده های نفوذی با ترکیب دیوریتی به داخل واحدهای ولکانیکی شمال غرب نائین با سن ائوسن تزریق شده اند و گدازه پرلیتی شیشه ای بطور بی قاعده توسط عمل دگرسانی دوتریک به بنتونیت تبدیل شده است. در منطقه مورد مطالعه دگرسانی دتریک باعث تبدیل پرلیت به توده های بنتونیت با ضخامت ده ها متر شده است. مطالعات ژئوترموبارومتری کلینوپیروکسن ها نشان می دهد که این فنوکریست ها در محدوده دمایی 5/1094 تا 1002 درجه سانتیگراد و در محدوده فشاری 8/4 تا 19/1 کیلوبار در سنگ های آتشفشانی منطقه متبلور شده اند. داده های ژئوشیمیایی ولکانیک ها نشان می دهد که ماگمای والد این سنگ ها از نوع کالک آلکالن بوده و محیط تکتونیکی آن ها در قلمرو قوس آتشفشانی واقع می شود. در نمودار بهنجار سازی، غنی شدگی lree ها نسبت به hree ها و همچنین تهی شدگی از eu وجود دارد که از خصوصیات ماگمای کالک آلکالن می باشد. بررسی نمودارهای عنکبوتی نشان دهنده تهی شدگی از hfs (ti, nb) و غنی شدگی از عناصر lile (cs, rb, ba, k)می باشد که از مشخصات ماگماتیسم مربوط به فرورانش است. این خصوصیات ناشی از فرورانش صفحه عربی به زیر صفحه ایران است. در این منطقه کانی زایی بوسیله دگرسانی سنگ های آتشفشانی اسیدی ایجاد شده است. از لحاظ فیزیکی، سنگ های پرلیتی منطقه در حرارت 1100 درجه سانتی گراد ازدیاد حجم پیدا می کنند. با استناد به فاکتورهایی چون وجود ذخیره مناسب و راه دسترسی آسان به رخنمون ها می توان پرلیت مورد مطالعه را از جنبه های اقتصادی با ارزش تلقی نمود. پرلیت؛ بنتونیت؛ نائین؛ سنگ های آتشفشانی؛ پتروگرافی
لیلا ابراهیمی محسن طباطبایی منش
منطقه مورد مطالعه در شرق روستای نابر و در جنوب غرب کاشان واقع شده و جزئی از نوار ماگمایی ارومیه – دختر محسوب می شود. سنگ های آتشفشانی منطقه با سن ائوسن شامل آندزیت بازالتی، آندزیت، داسیت و ریولیت می باشند و در نمونه دستی به رنگ خاکستری دیده می شوند. بافت های پورفیری، گلومروپورفیری، میکرولیتی و غربالی بافت های غالب در این سنگ ها هستند. کانی های پلاژیوکلاز، کلینوپیروکسن و آمفیبول کانی های اصلی آندزیت های بازالتی و آندزیت ها بوده و کوارتز و بیوتیت کانی های فرعی آن ها به شمار می روند. در داسیت ها و ریولیت ها پلاژیوکلاز، آمفیبول، کوارتز، بیوتیت و فلدسپار پتاسیم کانی های اصلی را تشکیل می دهند. اپیدوت، کلسیت، اسفن، کلریت و اپاک به عنوان کانی های ثانویه در سنگ های مورد بررسی مشاهده می شوند. حضور پلاژیوکلازها و کوارتزهای دارای خوردگی خلیجی با حواشی گرد شده، پلاژیوکلازهای دارای زونینگ نوسانی، بافت غربالی و حاشیه غبارآلود نشان دهنده بافت های عدم تعادل است و به عنوان شواهدی بر وقوع اختلاط ماگمایی در نظر گرفته می شود. با استفاده از شیمی کانی ها، ترکیب کلینوپیروکسن ها از نوع دیوپسید می باشد. آمفیبول ها در محدوده مگنزیوهورنبلند و ترمولیت قرار می گیرند و پلاژیوکلازها دارای ترکیب الیگوکلاز، آندزین و لابرادوریت هستند. بر اساس فشارسنجی با استفاده از شیمی کلینوپیروکسن، سنگ های مورد بررسی در فشارهای کم تا متوسط و در حین صعود ماگما شکل گرفته اند. میزان آب در محیط تبلور کلینوپیروکسن ها بیشتر از 10 درصد بوده و این سنگ ها درفوگاسیته بالای اکسیژن تشکیل شده اند. دماسنجی کلینوپیروکسن ها به طور متوسط دمای 975 درجه سانتیگراد را برای تشکیل آن ها نشان می دهد. ترموبارومتری آمفیبول ها نیز بیانگر فشار 5/2 تا 3 کیلوبار و دمای 700 تا 750 درجه سانتیگراد می باشد. ترکیب شیمیایی کانی ها و سنگ ها نشان می دهد که سری ماگمایی سنگ های منطقه کالک آلکالن بوده و این سنگ ها در کمان های آتشفشانی قاره ای و محیط های فرورانش تشکیل شده اند. در نمودارهای به هنجار سازی نسبت به کندریت و گوشته اولیه غنی شدگی از عناصر lree وlile و تهی شدگی از عناصر hree وhfseدیده می شود که از مشخصات سنگ های کالک آلکالن و کمان های آتشفشانی مرتبط با فرورانش است. همچنین این امر می تواند نشان دهنده آلایش با مواد پوسته ای باشد. بررسی ژئوشیمیایی سنگ ها مشخص می کند که سنگ منشأ سنگ های مورد مطالعه یک اسپینل لرزولیت با درجه ذوب بخشی کمتر از 16 درصد بوده است.
سپیده کریمی مرتضی شریفی
وسعت و پراکنش مکانی بهینه پارک ها و فضای سبز شهری با توجه به رشد جمعیت شهری و نیازهای تفریح و تفرجی ساکنین شهرها، از ضروریات اصول شهرسازی است. در این تحقیق وضعیت پارک ها و فضای سبز شهری موجود منطقه 8 تهران مطالعه و بر اساس شاخص های استاندارد مطلوبیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با استفاده از معیارهای اولویت بندی شده مکان یابی، نقشه شایستگی مکان-های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. منطقه 8 تهران دارای وسعتی معادل 1332 هکتار و جمعیتی بالغ بر 378725 نفر، شامل 3 ناحیه و 13 محله است. در این تحقیق به منظور مکان یابی مناسب برای ایجاد و توسعه فضاهای سبز منطقه، ابتدا لایه های اطلاعاتی معیارها تهیه و سپس با استفاده از توابع مختلف فازی، استانداردسازی شدند. سپس نقشه های استاندارد شده با روشwlc و با اعمال وزن هر معیار که از طریق تحلیل سلسله مراتبی (ahp) بدست آمد با هم تلفیق شدند و در نهایت نقشه شایستگی مکان های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. طبق نتایج بدست آمده سرانه فضای سبز این منطقه حدود 2/4 متر مربع است که عملا سرانه موجود مربوط به فضای سبز حواشی خیابان ها و بلوارها است، از این میزان سرانه تنها 67/0 متر مربع به ازای هر نفر، به پارک های منطقه تعلق دارد که این میزان با استانداردهای سرانه فضای سبز، فاصله زیادی دارد. نتایج نشان داد، زمین های با شایستگی عالی، خوب و متوسط در کاربری بایر، مناطق با جمعیت زیاد، نزدیک به راه ها و مراکز آموزشی، فرهنگی، تجاری، درمانی قرار دارند و زمین های با درجه شایستگی ضعیف و خیلی ضعیف در فاصله دورتری از کاربری های سازگار قرارگرفته اند و بیشتر در نزدیکی با مراکز صنعتی واقع شده اند. در مورد معیار ارزش زمین نیز، در مناطقی که ارزش زمین کمتر است نیز شایستگی بالا است. با استفاده از نتایج این تحقیق، می توان الگوی مناسبی جهت توسعه و بهینه سازی فضاهای سبز شهری مورد نیاز ارائه نمود.
سپیده کریمی مرتضی شریفی
وسعت و پراکنش مکانی بهینه پارک ها و فضای سبز شهری با توجه به رشد جمعیت شهری و نیازهای تفریح و تفرجی ساکنین شهرها، از ضروریات اصول شهرسازی است. در این تحقیق وضعیت پارک ها و فضای سبز شهری موجود منطقه 8 تهران مطالعه و بر اساس شاخص های استاندارد مطلوبیت آن ها مورد بررسی قرار گرفت. همچنین با استفاده از معیارهای اولویت بندی شده مکان-یابی، نقشه شایستگی مکان های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. منطقه 8 تهران دارای وسعتی معادل 1332 هکتار و جمعیتی بالغ بر 378725 نفر، شامل 3 ناحیه و 13 محله است. در این تحقیق به منظور مکان یابی مناسب برای ایجاد و توسعه فضاهای سبز منطقه، ابتدا لایه های اطلاعاتی معیارها تهیه و سپس با استفاده از توابع مختلف فازی، استانداردسازی شدند. سپس نقشه-های استاندارد شده با روشwlc و با اعمال وزن هر معیار که از طریق تحلیل سلسله مراتبی (ahp)بدست آمد با هم تلفیق شدند و در نهایت نقشه شایستگی مکان های مناسب برای توسعه پارک و فضای سبز ارائه گردید. طبق نتایج بدست آمده سرانه فضای سبز این منطقه حدود 2/4 متر مربع است که عملاسرانه موجود مربوط به فضای سبزحواشی خیابان ها وبلوارها است، از این میزان سرانه تنها 67/0 متر مربع به ازای هر نفر، به پارک های منطقه تعلق دارد که این میزان با استانداردهای سرانه فضای سبز، فاصله زیادی دارد. نتایج نشان داد، زمین های با شایستگی عالی، خوب و متوسط در کاربری بایر، مناطق با جمعیت زیاد، نزدیک به راه ها و مراکز آموزشی، فرهنگی، تجاری، درمانی قرار دارند و زمین های با درجه شایستگی ضعیف و خیلی ضعیف در فاصله دورتری از کاربری های سازگار قرارگرفته اند و بیشتر در نزدیکی با مراکز صنعتی واقع شده اند. در مورد معیار ارزش زمین نیز، در مناطقی که ارزش زمین کمتر است نیز شایستگی بالا است. با استفاده از نتایج این تحقیق، می توان الگوی مناسبی جهت توسعه و بهینه سازی فضاهای سبز شهری مورد نیاز ارائه نمود.
یاسر مشایخی فیروز مرتضی شریفی
آتشفشان مهدی خان با سن کواترنری یکی از فوران های بازالتی محور قروه- تکاب است که در شمال شرق قروه و در نوار دگرگونی سنندج- سیرجان واقع شده است. مطالعات میکروسکوپی بر روی سنگ های آتشفشانی این منطقه نشانگر این مطلب است که جنس این سنگ ها از نوع الیوین بازالت می باشد. الیوین، کلینوپیروکسن و پلاژیوکلاز به عنوان کانی های اصلی تشکیل دهنده این سنگ ها به شمار می آیند. کانی های فرعی نیز شامل نفلین، کلسیت، آنورتوکلاز، آپاتیت و اوپاک می باشد. نفلین تنها در یک نمونه بصورت فنوکریست مشاهده شد. بافت موجود در این سنگ ها نیز عموما" هیالوپورفیریتیک، میکرولیتیک پورفیریتیک، گلومروپورفیریتیک و حفره دار می-باشد. خلیج خوردگی موجود در الیوین، زونینگ پیروکسن ها و همچنین ماکل های موجود در این کانی ها به عنوان بافت های غیر تعادلی دلایلی بر عدم تعادل حین انجماد ماگماست. شواهد میکروسکوپی از جمله بافت های غیرتعادلی در کانی ها (حالت زونه، انحلال و ماکل) بر آلایش ماگمایی توده ولکانیکی دلالت دارند. ایدنگزیتی-شدن الیوین ها نیز پدیده ای رایج در این سنگ ها می باشد. پومیس به فراوانی در سنگ های منطقه یافت شده و بافت آنها از شیشه ای تا شیشه حفره ای تا به طور کامل حفره ای متغیر است مطالعات ژئوشیمیایی مشخص نمود که این سنگها آلکالن بوده، دارای سدیم بالا و از نظر تکتونیکی مربوط به انواع درون صفحه ای می باشند. نوع سنگ های منطقه بیشتر بازانیت بوده و در نورم آنها بیش از 10 درصد الیوین نورماتیو یافت می شود. آنالیز نقطه ای کانی ها نشان می دهد که الیوین از نوع کریزولیت، کلینوپیروکسن ها از نوع دیوپسید، پلاژیوکلاز ها از نوع آلبیت- الیگوکلاز و آلکالی فلدسپارها از نوع آنورتوکلاز می باشند. وجود کوارتز با حاشیه واکنشی و همچنین تجمع سوزنی کلینوپیروکسن ها در بعضی مقاطع حاکی از تأثیر آلایش پوسته ای در روند تحولات ماگمایی می باشد. افزایش نسبت lree/hree معمولا به وسیله درگیری با مواد پوسته قاره ای غنی شده از lree توضیح داده می شود. دمای تشکیل کلینوپیروکسن های موجود در این سنگ ها حدوداً بین 1160 تا 1250 درجه سانتیگراد و فشار تخمین زده شده نیز حدود 6 تا 10 کیلوبار است.
سمیه کریمی سید محسن طباطبایی منش
سنگ های دگرگونی موته - الیگودرز شامل کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان و گستره دگرگونی الیگودرز - خوانسار می باشد. این دگرگونه ها از نظر ساختاری جز پهنه سنندج - سیرجان بوده و در محل برخورد صفحه ایران با صفحه عربی قرار دارند. هدف از این مطالعه، بررسی تحولات تکتونوماگمایی پهنه سنندج - سیرجان، بررسی شرایط ترمودینامیکی تشکیل و توسعه متاپلیت ها می باشد. براساس مطالعات پتروگرافی و کریستال شیمی، سنگ های دگرگونی موته - الیگودرز سه فاز دگرگونی را به صورت پیشرونده و یک فاز دگرگونی را به صورت برگشتی متحمل شده اند. سنگ های کالک سیلیکلاته و مرمر، آمفیبولیت و متاپلیت ها محصول دگرگونی دیناموترمال، هورنفلس ها محصول دگرگونی حرارتی و میلونیت ها محصول دگرگونی دینامیکی هستند. سنگ های مذکور در جریان یک دگرگونی پیشرونده تا حد رخساره آمفیبولیت بالایی متحمل دگرگونی ناحیه ای شده اند. فاز دگرگونی قهقرایی منجر به دگرگونی برگشتی این سنگ ها در حد رخساره شیست سبز شده است. این بخش از پهنه سنندج - سیرجان حداقل سه فاز دگرشکلی را از ژوراسیک به بعد تجربه نموده است. تشکیل ساختارهای صفحه ای s1 تا s4، وجود پورفیروبلاست های pre- tectonic، syn- tectonic و post- tectonic در سنگ ها و همچنین سه مرحله رشد پورفیروبلاست های گارنت از شواهد این سه فاز دگرشکلی هستند. براساس مطالعات ژئوترموبارومتری، دولومیت مرمرها و کالک سیلیکات های شمال گلپایگان طی یک دگرگونی دیناموترمال به ترتیب زون های تالک (دمای کمتر از c?500 و فشار کمتر از kbar5)، ترمولیت، دیوپسید و فورستریت (دمای حدود 800 درجه سانتی گراد) و همچنین رخساره های شیست سبز و آمفیبولیت را تجربه کرده اند. آمفیبولیت های شمال گلپایگان در جریان دگرگونی پیشرونده تا رخساره آمفیبولیت (زون سیلیمانیت) دگرگون شده و سپس متحمل یک دگرگونی برگشتی در حد رخساره شیست سبز شده اند. متاپلیت های شمال گلپایگان، محدوده دمائی c?622-515 و محدوده فشاری kbar 6-2 و متاپلیت های الیگودرز - خوانسار، محدوده دمائی c?566-490 و محدوده فشاریkbar 54/5-8/1 را تحمل نموده اند. براساس مطالعات پتروژنز و ژئوتکتونیک، متاپلیت های موته – الیگودرز از سنگ والد پلیتی (شیل های پلاژیک) حاصل شده اند و شبیه به سنگ های موجود در محیط های جزایر قوسی هستند. میلونیت گرانیت های شمال گلپایگان از نوع فوق آلومین (peraluminous) با منشاء پوسته قاره ای و اغلب از نوع گرانیتوئیدهای همزمان با برخورد (syn-colg) هستند که در حین واقعه کوهزایی لارامید تشکیل شده اند .در واقع به دلیل حضور فشار جهت دار حاصل از عملکرد فاز کوهزایی لارامید در طی تبلور، محصول نهایی تبلور مذاب، یک گرانیت میلونیتی است. آمفیبولیت های شمال گلپایگان از دگرگونی بازالت های تولئیتی با ماهیت مورب حاصل شده اند. به نظر می رسد که این آمفیبولیت ها باقی مانده پوسته اقیانوسی نئوتتیس بوده که اندکی با آب دریا واکنش داده، سپس به زیر صفحه قاره ای ایران فرورانش کرده و متحمل فرآیند دگرگونی در حد رخساره آمفیبولیت شده اند و در انتها در اثر حوادث تکتونیکی بعدی به سطح زمین رانده شده اند. در کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان، سنگ های میلونیتی بیشتر در قسمت مرکزی کمپلکس متمرکز شده اند، این مساله به دلیل عملکرد گسل های امتداد لغز راستگرد اسفاجرد و ورزنه با راستای عمومی nw-se می باشد. تکه تکه شدن این کمپلکس دگرگونی به بلوک های مجزا نتیجه عملکرد سایر گسل ها به موازات گسل های اصلی منطقه است. همچنین فعال شدن پنج گسل راستگرد f1 تا f5 بعد از برخورد نئوژن باعث بالاآمدگی و رخنمون سنگ های کمپلکس دگرگونی شمال گلپایگان با امتدادی عمود بر امتداد اصلی زون سنندج - سیرجان شده است. کمپلکس دگرگونی الیگودرز – خوانسار دارای راستای کلی nw-se به موازات راستای کلی زون سنندج - سیرجان است. کمپلکس مزبور تاقدیسی با محور nw-se بوده که در اثر عملکرد گسل های معکوس زاگرس، زاینده رود و نجف آباد متحمل بالاآمدگی شده است. در پهنه پلی فاز موته - الیگودرز، سنگ های پالئوزوئیک تحت تاثیر دو فاز دگرگونی دیناموترمال در زمان های ژوراسیک بالایی - کرتاسه پایینی (فاز کوهزایی کیمرین پسین) و کرتاسه بالایی - پالئوسن (فاز کوهزایی لارامید) تا حد رخساره آمفیبولیت بالایی دگرگون شده اند. از آنجا که دگرگونی های بعدی ضعیف تر از دگرگونی های قبلی بوده، سنگ های قدیمی تر متحمل دگرگونی قهقرایی شده اند. نفوذ توده های بازیک کرتاسه همزمان با فاز کیمرین پسین و توده های گرانیتوئیدی پالئوسن همزمان با فاز لارامید در دگرگونه های فوق منجر به ایجاد دگرگونی مجاورتی گردیده است. فشارهای ناشی از فاز لارامید در زمان پالئوسن منجر به ایجاد دگرگونی برشی در سنگ های منطقه و میلونیتی شدن آن ها شده است.
ایمان رحمانی مقدم مرتضی شریفی
پهنه برشی بلطاق در استان اصفهان و در 185 کیلومتری شمال غرب شهر اصفهان قرار گرفته است. منطقه مورد تحقیق بخشی از کمربند دگرگونی سنندج- سیرجان می¬باشد که تحت تأثیر دگرشکلی های شکل پذیر و شکنا- شکل¬پذیر قرار گرفته است. سنگ شناسی غالب آنها اسلیت، شیست (گارنت مسکویت شیست، گارنت شیست، مسکویت شیست غنی از کوارتز و بیوتیت مسکویت شیست)، آمفیبولیت و مرمر می-باشد. در پهنه برشی بلطاق، چندین راندگی و دوپلکس با امتداد شمال غربی- جنوب شرقی و شیب شمال شرقی وجود دارد. این پهنه برشی با راندگی اصلی زاگرس موازی است. همچنین تحلیل هندسی بودین¬ها و چین های نامتقارن و بررسی برگوارگی میلونیتی و تشکیل فابریک های ?،s-c و s-c? در سنگ¬های دگرگونی منطقه بلطاق در مقیاس مزوسکوپی و میکروسکوپی نشان دهنده تاثیر برش در سنگ های منطقه است. فابریک های موجود، جهت برش در منطقه را راست گرد نشان می دهند. همچنین با استفاده از فابریک¬های سیگما مقدار کشیدگی (e) و طویل شدگی (s) منطقه محاسبه گردید. این ریز ساختارها در شرایط رخساره شیست سبز تا آمفیبولیت تشکیل شده¬اند. سنگ¬های دگرگونی منطقه بلطاق در شرایط دگرگونی نوع بارووین (دما- فشارمتوسط) تشکیل شده¬اند و حداقل سه فاز دگرگونی و سه فاز دگرشکلی در آنها شناسایی گردید. فازهای دگرگونی شناسایی شده عبارتند از: دگرگونی دیناموترمال، دگرگونی دینامیکی و دگرگونی قهقرایی. همچنین فازهای دگرشکلی شامل d1، d2 و d3 می¬باشند. محاسبات ژئوترمومتری متاپلیت های جنوب غرب بلطاق نشانگر تشکیل این سنگ ها در محدوده دمایی 552 تا 601 درجه سانتی گراد می باشد. بر طبق محاسبات بارومتری متاپلیت های جنوب غرب بلطاق در گستره¬ی فشاری 81/5 تا 40/6 کیلوبار تشکیل شده اند. بر اساس شواهد ژئوترموبارومتری رسوبات پلیتی جنوب غرب بلطاق در رخساره ی شیست سبز تا ابتدای رخساره¬ی آمفیبولیت دگرگون شده اند که این نتایج با شواهد پاراژنتیکی کانی ها کاملاً هماهنگ می باشد. با توجه به مطالعات انجام شده در زمینه پتروژنز، پروتولیت متاپلیت های منطقه مورد بررسی، شیل می باشد.
مرتضی شریفی جواد موسوی نیا
شبکه های رادیوشناختی ایده ای برای غلبه بر محدودیت های طیف فرکانسی تلقی می گردد. طیف سنجی به عنوان کلیدی ترین تابع از عملکرد یک رادیو شناختی همواره در معرض تهدیدات امنیتی قرار دارد. یکی از معروف ترین حملاتی که به واسطه خواص ذاتی این شبکه ها به وجود می آید حمله تقلید سیگنال کاربر اولیه (puea) می باشد. در این حمله مهاجم با ارسال سیگنالی دقیقا مشابه سیگنال کاربر اولیه در طیف خالی سعی در مسدود سازی فرآیند طیف سنجی دارد. در این پایان نامه ضمن معرفی کامل حمله سعی شده است تا به روش آزمون فرض چندگانه یک مدل مقابله ای مطمئن در برابر این حمله ارائه شود.شبیه سازی ها و نتایج عددی کارآیی خوب روش پیشنهادی را نشان می دهد.
مرتضی شریفی امید ربیعی مطلق
در این پایان نامه، یک سیستم از دستگاههای شکارو شکارچی از رده دستگاههای کلموگروف را در نظر می گیریم که در شبیه شازی رقابت دو گونه زیستی در هرم زنجیره غذایی کاربرد دارد. این مدل به طور مشخص داری یک تاخیر زمانی در نرخ خود کنترلی گونه شکار است که اغلب در اکوسیستم های طبیعی مشاهده می شود. ضمن بررسی در نهایت کرانداری مسیرها و پایداری نقاط تکین نشان می دهیم که تحت شرایط خاص دستگاه از یک انشعاب هاف عبور می کند و باعث ایجاد یک خانواده از مسیرهای تناوبی فرابحرانی می گردد. همچنین با استفاده از توسعه فرم نرمال روی منیفلد مرکز جهت و پایداری انشعاب هاف را مورد بررسی قرار می دهیم. سرانجام یکنواخت کرانداری و وجود جواب های تناوبی سرتاسری را تحقیق خواهیم کرد.
غزاله عباسی مرتضی شریفی
سنگ های آتشفشانی شرق تالاب گاوخونی در 140 کیلومتری جنوب شرق شهر اصفهان و جزو کمربند آتشفشانی ارومیه- دختر قرار دارد. هدف از این مطالعه، بررسی ژئوشیمیایی، تعیین موقعیت و جایگاه تکتونیکی، شناسایی چگونگی فرآیندهای ذوب بخشی و در نهایت تعیین منشأ ماگمای سنگ های آتشفشانی شرق تالاب گاوخونی است. در منطقه مورد مطالعه سنگ های آتشفشانی شامل ریولیت، ریوداسیت، داسیت، آندزیت، توف آندزیتی و توف داسیتی هستند. بافت غالب در سنگ های آتشفشانی مورد مطالعه شامل بافت میکرولیتیک پورفیریریتیک، بافت گلومروپورفیریتیک و بافت هیالوپورفیریتیک هستند. این سنگ ها دارای فنوکریست های پلاژیوکلاز، بیوتیت، آمفیبول و کانی های کدر در زمینه ای از میکرولیت های پلاژیوکلاز و شیشه آتشفشانی هستند. با توجه به آنالیز مایکروپروب، پلاژیوکلاز سنگ های مورد مطالعه از نوع آندزین تا لابرادوریت بوده و دارای منطقه بندی عادی و معکوس هستند. بررسی آنالیز نقطه ای و منطقه بندی پلاژیوکلاز ها از مرکز به حاشیه حکایت از وجود زونینگ عادی و معکوس در پلاژیوکلاز ها دارد که ناشی از اختلاط ماگمایی است. از نظر ترکیب شیمیایی بیوتیت های سنگ های منطقه مورد مطالعه در دو گروه فلوگوپیت و بیوتیت قرار داشته و ماگمای سنگ های میزبان آن ها دارای ماهیت کالک آلکالن می باشد. در بررسی ماگمایی سنگ های مورد مطالعه در سری های ساب آلکالن، کالک آلکالن پتاسیم بالا قرار می گیرند. برخی از ویژگی های ژئوشیمیایی سنگ های مورد مطالعه با ماگماهای مناطق برخورد قاره ای و سنگ های وابسته به قوس انطباق دارند. برخی از ویژگی های ژئوشیمیایی و همچنین فراوانی بالای سنگ های کالک آلکالن در منطقه مورد مطالعه، با محیط تکتونیکی حاشیه فعال قاره ای سازگار است.
مرتضی شریفی حسین شیرگاهی
وب معنایی تصویری برای آینده وب کنونی ا ست که امکان درک محتوای وب را به ماشین ها می دهد و در نتیجه ماشین ها نیز می توانند در کنار انسان ها امکان تفسیر و پردازش اطلاعات را داشته باشند. حرکت به سمت این محیط آگاه از معنا نیازمندی های امنیتی جدید را به خصوص در زمینه کنترل دسترسی تحمیل می کند. تلاش های زیادی در زمینه های امنیتی در وب و وب معنایی صورت گرفته اما این واقعیت وجود دارد که بحث های امنیتی در محیط وب معنایی هنوز در گام های اولیه خود می باشند. از جمله موضوعات و مسائل حیاتی امنیتی در وب معنایی ، بررسی و پیاده سازی اعتماد در آن، کنترل دسترسی، حریم شخصی و ایمن بودن عامل ها و.. است. تمرکز ما بر روی کنترل دسترسی ست. یک مدل کنترل دسترسی برای وب معنایی باید سازگار با مدل داده ای معنایی در این محیط باشد. آنتولوژی روشی گویا و استاندارد برای مدل کردن موجودیت ها و روابط معنایی میان آنها در وب معنایی ست. مدل کنترل دسترسی معنامبنا از جمله مدل های مناسب برای استفاده در محیط وب معنایی ا ست از این رو مدل پیشنهادی ما در این پژوهش مبتنی بر این مدل خواهد بود .
مرتضی شریفی همایون صفایی
چکیده ندارد.
معصومه رضوان فر مرتضی شریفی
چکیده ندارد.
مهری موحدی محسن طباطبایی منش
چکیده ندارد.
مریم مساح همایون صفایی
چکیده ندارد.
مرتضی شریفی غلامعلی کوهمره
چکیده ندارد.