نام پژوهشگر: علی اکبر جلالی
ناصر جاودانی علی اکبر جلالی
برای بررسی میزان موفقیت اجرای نظام مدیریت دانش و سنجش تاثیر آن لازم است در مقاطع مختلف بر اساس شاخص های معینی وضعیت نظام مدیریت دانش در سازمان مورد نظر را ارزیابی کرد. برای این منظور 25 مدل مطرح تئوریک و کاربردی ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش ارایه شده است، که با توجه به منابع قابل دسترس، سطوح و ابعاد اصلی بلوغ 18 مدل از این 25 مدل ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش مورد توجه واقع شده است. هر یک از این مدل های بلوغ مدیریت دانش مشخصه های متفاوتی دارند و سطح میزان توسعه یافتگی، تعداد و نوع ابعاد سازمانی که مورد ارزیابی قرار میدهند با یکدیگر متفاوت است. می توان تعداد و انواع ابعاد سازمانی را که هر یک از مدل های بلوغ مدیریت دانش مورد ارزیابی قرار می-دهند، با در نظر گرفتن موارد نزدیک و مشابه را در 12 بعد، بصورت ذیل خلاصه نمود: رهبری، استراتژی، فرآیند، فناوری، کارکنان / مهارت، فرهنگ و ساختار، دانش آشکار، دانش پنهان مراکز دانش، بازار، اندازه گیری، بکارگیری برای اجرای نظر سنجی با استفاده از پرسشنامه، 33 نفر با ترکیب (دکتری ا نفر، کارشناس ارشد 12 نفر، کارشناس 20 نفر) از متخصصین کارگروه مدیریت دانش دارای تجربیات مدیریت و یا آشنا با زمینه مدیریتی به ویژه مدیریت دانش، از واحدهای تولیدی، پشتیبانی و ستادی شرکت فولاد مبارکه اصفهان انتخاب شدند و پس از برگزاری چند نشست با جمع های مختلف از این گروه برای آشنایی با روش تنظیم پرسشنامه و همچنین با ابعاد مدیریت دانش که مورد توجه بودند از ایشان درخواست شد پرسشنامه را که به صورتی طراحی شده بود، که پاسخگو به آسانی بتواند عوامل را با هم مقایسه کرده و اهمیت ترجیحات خود را بیان نماید . تکمیل نمایند. در تحقیق صورت پذیرفته بر روی عوامل(ابعاد) موثر بر توسعه یافتگی مدیریت با استفاده از نرم افزار، میانگین ارزش نسبی(وزن) هر یک از دوازده عامل(بعد) بررسی شده که بر اساس نتایج پرسشنامه پر شده توسط نمونه آماری در شرکت فولاد مبارکه اصفهان بدست آمده است، معادل با 083/0 است. پنج بعد رهبری، کارکنان / مهارت، استراتژی، دانش پنهان، فرهنگ و ساختار که وزن هر یک از آنها از حد میانگین بیشتر است، در مجموع 638/0 درصد وزن کل را به خود اختصاص می دهند. همچنین نتیجه این تحقیق مبین آن است که: • عامل(بعد) رهبری، نسبت به دیگر عوامل(ابعاد) موثر بر توسعه یافتگی مدیریت دانش در شرکت فولاد مبارکه اصفهان، از بالاترین ارزش نسبی برخوردار است. • عامل(بعد) کارکنان، نسبت به دیگر عوامل(ابعاد) موثر بر توسعه یافتگی مدیریت دانش در شرکت فولاد مبارکه اصفهان ، از ارزش نسبی بالائی برخوردار است. این برداشت از تحقیق صورت پذیرفته، مدل های مطرح تئوریک و کاربردی ارزیابی سطح بلوغ مدیریت دانش را بر اساس توجهی که به این ابعاد برجسته دارند، در دو خوشه قرار میدهد: • خوشه اول شامل مدل هائی است که بطور مستقیم به هر دو بعد رهبری و کارکنان توجه ویژه داشته و بطور صریح به آن می پردازند. این خوشه شامل مدل های زیر است: skyrme, european km forum, kmmm (siemens), sap • خوشه دوم شامل مدل هائی است که بطور ضمنی به یکی از دو بعد رهبری و کارکنان توجه دارند. . این خوشه شامل مدل های زیر است: tata, decision making capability maturity model, g-kmmm, infosys kpmg, km maturity model (straits), know-net, kpqm, oka stage model of organizational km, knowledge management formula kmca (kulkarni), kmat (apqc), vision-kmmm
مریم نیک نژاد خسمخی علی اکبر جلالی
امروزه با توسعه روز افزون شبکه های ارتباطی و کاربردهای فناوری اطلاعات و گسترش نفوذ اینترنت در جنبه های مختلف زندگی بشر شاهد ظهور تغییرات شگرفی در حوزه های گوناگون اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی و سایر ابعاد زندگی بشر هزاره سوم می باشیم. در این میان یکی از مهمترین کاربردهای فناوری اطلاعات در حوزه اقتصادی، تجارت الکترونیکی می باشد که در کنار سایر کاربردهای ملموس این فناوری مانند دولت الکترونیکی، شهرهای الکترونیکی، آموزش الکترونیکی، بانکداری الکترونیکی و سایر کاربردها مطرح می باشد. تجارت الکترونیک از زمان ظهور تاکنون پیوسته با پیشرفت فناوری های نوین سخت افزاری و نرم افزاری دچار تحولات بسیاری شده است و نسخه های جدیدتری از آن مانند: تجارت همراه، تجارت شبکه ای و تجارت اجتماعی بوجود آمده اند. مهمترین اتفاقی که بعد از توسعه شبکه های اجتماعی در جهان بوجود آمده، موضوعی تحت عنوان تجارت در شبکه های اجتماعی است که به اختصار تجارت اجتماعی گفته می شود. شناخت ابعاد این نوع از تجارت و طراحی یک مدل قابل قبول که بتواند در اقتصاد ایران کارایی لازم را داشته باشد هدف پروژه می باشد.
فرشته عباس عظیمی علی اکبر جلالی
مدیریت ارتباط با مشتری یک راهبرد تجاری برای ایجاد ارزش دو سویه است که تمام جوانب مشخصات مشتری را شناسایی می کند، دانش مشتری را به وجود می آورد، روابط را با مشتری شکل می دهد و برداشت آن ها را درباره محصولات یا خدمات سازمان ایجاد می کند. به همین خاطر بررسی و پیاده سازی جامع چنین مفهوم با ارزشی در بانک ها نیز که اساس کار آن ها بر مشتری است، بسیار ضروری است بنابراین، در این پژوهش مدلی جامع شامل عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی در بانک پارسیان ارائه شده است. در بسیاری از تحقیق ها شناسایی عوامل و معیارها با استفاده از یک یا دو روش صورت گرفته است یا بر روی عوامل خاصی همچون مدیریت دانش یا رضایت مشتریان و وفاداری آن ها و یا بررسی منابع انسانی یا عامل فناوری اطلاعات با جزییات آن ها بطور موردی در بانک ها بررسی شده است. هدف این پروژه شناسایی عوامل اصلی تأثیرگذار بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی در بانک پارسیان و بررسی میزان اهمیت هر کدام از عوامل با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه می باشد به این منظور از روش های فرایند سلسله مراتبی، فرایند سلسله مراتبی فازی، تاپسیس و تاپسیس فازی و روش های ادغامی که از مهم ترین فنون چند شاخصه اند، استفاده شده و مقایسه ای بین آنها صورت گرفته است. بدین منظور پس از جمع آوری داده های اولیه توسط پرسشنامه انتشار یافته در بانک پارسیان، شناسایی و دسته بندی عوامل موثر با استفاده از تجزیه تحلیل آماری به کمک نرم افزار spss انجام شده و پالایشی اولیه در بین عوامل صورت گرفت، آنگاه با استفاده روش های فوق الذکر این عوامل رتبه بندی شدند و مقایسه ای بین آن ها صورت گرفت و در نهایت جهت رسیدن به یک نتیجه نهایی و یکتا برای ارائه یک راه حل کلی به بانک پارسیان، از تکنیک های رتبه بندی همانند میانگین رتبه و بردا و کاپلند و ترکیبی از این روش ها به نام روش یکپارچه استفاده شد. با توجه به نتایج حاصل شده، روشهای ادغامی بکار گرفته شده به نظر خبرگان در بانک نزدیک بود. منتها باید در نظر داشت که هر کدام از این روشها مزایا و معایبی داشتند که با ادغام این روشهای تصمیم گیری سعی شده به یک نتیجه خوب و قابل قبول برای رسیدن به هدف دست یافت. نتایج نشان دادند که عوامل استراتژی و فناوری اطلاعات و ساختارها نسبت به عوامل دیگر درنظر گرفته شده در این پایان نامه در رتبه بالاتر قرا دارند و عواملی مانند فرهنگ سازمانی یا مدیریت دانش در رتبه های پایینتر قرار دارند که بانک پارسیان برای پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری باید بر روی انها کار کند وانها را ارتقاء دهد تا از لحاظ آمادگی در جایگاه خوبی قرار گیرد.
فرشته عباس عظیمی علی اکبر جلالی
مدیریت ارتباط با مشتری یک راهبرد تجاری برای ایجاد ارزش دو سویه است که تمام جوانب مشخصات مشتری را شناسایی می کند، دانش مشتری را به وجود می آورد، روابط را با مشتری شکل می دهد و برداشت آن ها را درباره محصولات یا خدمات سازمان ایجاد می کند. به همین خاطر بررسی و پیاده سازی جامع چنین مفهوم با ارزشی در بانک ها نیز که اساس کار آن ها بر مشتری است، بسیار ضروری است بنابراین، در این پژوهش مدلی جامع شامل عوامل موثر بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی در بانک پارسیان ارائه شده است. در بسیاری از تحقیق ها شناسایی عوامل و معیارها با استفاده از یک یا دو روش صورت گرفته است یا بر روی عوامل خاصی همچون مدیریت دانش یا رضایت مشتریان و وفاداری آن ها و یا بررسی منابع انسانی یا عامل فناوری اطلاعات با جزییات آن ها بطور موردی در بانک ها بررسی شده است. هدف این پروژه شناسایی عوامل اصلی تأثیرگذار بر پیاده سازی مدیریت ارتباط با مشتری الکترونیکی در بانک پارسیان و بررسی میزان اهمیت هر کدام از عوامل با استفاده از روش های تصمیم گیری چند شاخصه می باشد به این منظور از روش های فرایند سلسله مراتبی، فرایند سلسله مراتبی فازی، تاپسیس و تاپسیس فازی و روش های ادغامی که از مهم ترین فنون چند شاخصه اند، استفاده شده و مقایسه ای بین آنها صورت گرفته است. بدین منظور پس از جمع آوری داده های اولیه توسط پرسشنامه انتشار یافته در بانک پارسیان، شناسایی و دسته بندی عوامل موثر با استفاده از تجزیه تحلیل آماری به کمک نرم افزار spss انجام شده و پالایشی اولیه در بین عوامل صورت گرفت، آنگاه با استفاده روش های فوق الذکر این عوامل رتبه بندی شدند و مقایسه ای بین آن ها صورت گرفت و در نهایت جهت رسیدن به یک نتیجه نهایی و یکتا برای ارائه یک راه حل کلی به بانک پارسیان، از تکنیک های رتبه بندی همانند میانگین رتبه و بردا و کاپلند و ترکیبی از این روش ها به نام روش یکپارچه استفاده شد.
وحید ندیمی علی اکبر جلالی
در این پروژه، عملکرد کنترل پیش بین مقاوم با کنترل مقاوم کلاسیک بر روی سیستم آب تغذیه ی بویلر نیروگاه مقایسه شده است. نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان می دهد که کنترل پیش بین مقاوم، در مواردی مانند سرعت، دقت و در مجموع از نظر عملکرد کلی، بهتر از کنترل مقاوم کلاسیک بوده است. کنتدل کننده ی پیش بینی که عدم قطعیت بین مدل و فرایند را در نظر می گیرند، کنترل کننده های پیش بین مقاوم نامیده می شوند. از بین روش های کنترل پیش بین مقاوم کلاسیک مورد استفاده در این پروژه از نوع h و سنتز u می باشد که فبلا بر روی سیستم آب تغذیه ی بویلر مورد استفاده قرار گرفته است. هدف اصلی در روش کنترل پیش بین مقاوم، طراحی قانون کنترل فیدبک حالت است که یک تابع هدف افق نا متناهی را در بدترین حالت مینیمم می کند. مسیله ی مینیمم کران بالا بر روی تابع هدف بدترین حالت، به بهینه سازی شامل نامعادلات ماتریسی خطی کاهش می یابد. در این پروژه، برای مقایسه ی کنترل پیش بین مقاوم و کنترل مقاوم کلاسیک از سیستم آب تغذیه ی بویلر، که به صورت یک سیستم تک ورودی تک خروجی شناسایی شده، استفاده شده است. از بین انواع توصیف های عدم قطعیت تعریف شده در کنترل پیش بین مقاوم، عدم قطعیت پلی تاپیک انتخاب شده است. در پایان، نتایج شبیه سازی و مقایسه ی عملکرد کنترل پیش بین مقاوم و کنترل مقاوم کلاسیک مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است.
مرتضی محبی اصل محمد فرخی
در این پروژه با استفاده از روش های هوشمند مانند روش های فازی، فازی-عصبی، عصبی و عصبی- تطبیقی، کنترل کننده بهینه گشتاور-سوخت در خودروهای هیبرید موازی طراحی خواهد شد. در خودروهای هیبرید موازی که از نوع سیستم های بسیار پیچیده مکاترونیکی محسوب می شوند. از دو منبع تولید انرژی که عمدتاً موتور الکتریکی و موتور احتراقی می باشند. به گونه ای که گشتاور تولید شده توسط آن ها با یکدیگر کوپل شده و مورد استفاده خودرو قرار گیرد، استفاده می گردد.آنچه در مورد کنترل این سیستم مورد اهمیت است، نحوه استفاده از هر منبع و نسبت تولید گشتاور توسط هر یک از آن ها می باشد. در این پروژه کنترل بهینه گشتاور- سوخت، برای اولین بار است که بر روی خودروهای هیبریدی انجام می گیرد؛ به این معنا که در برخی مقالات تنها مینیمم کردن مصرف سوخت مد نظر است و در برخی دیگر تنها ماکزیمم کردن گشتاور موتور احتراقی هدف قرار گرفته است. در اینجا می خواهیم علاوه بر کاهش مصرف سوخت خودرو، گشتاور آن نیزکم نشود تا خودروی هیبرید نیز مانند خودروهای متداول رضایت مندی راننده خودرو را نیز به همراه داشته باشد. ماکزیمم کردن گشتاور خروجی، یک ترم مهم است که در بسیاری از تحقیقات در مورد خودروهای هیبرید نادیده گرفته می شود. برای مثال، در مسیرهایی که شتاب گیری سریع مورد نیاز است، مانند مسیرهای مسابقه، گشتاوئر بالایی نیاز است، تخمین حالت شارژ باتری ها نیز پارامتر بسیار مهمی است که در این پروژه در نظر گرفته خواهد شد؛ بدین معنی که حالت شارژ باتری که یکی از ورودی های کنترل کننده می باشد قابل اندازه گیری نبوده و توسط روش آمپر- ساعت به تخمین آن می پردازیم. برای طراحی کنترل کننده خودروی هیبرید موازی، از 4 استراتژی فازی- ممدانی، فازی-عصبی، عصبی با آموزش قطع-خط و عصبی با آموزش وصل-خط که یک روش عصبی-تطبیقی می باشد، استفاده می نماییم. هر کدام از روش های هوشمند مورد استفاده در این پروژه دارای مزایا و معایب خاص خود می باشد که بیان خواهیم نمود. نتایج شبیه سازی عملکرد بسیار مناسب کنترل کننده عصبی-تطبیقی را در مقایسه با سایر کنتدل کننده های طراحی شده در این پروژه نشان می دهد.
ناهید مژدهی علی اکبر جلالی
چکیده ندارد.
فرهاد قاضی زاده علی اکبر جلالی
چکیده ندارد.
علی اکبر جلالی حیدر علی کشکولی
در عملیات آبشویی اراضی شور و سدیمی به مقدار زیادی آب نیاز است. با توجه به محدودیت منابع آب، برآورد آب مورد نیاز برای آبشویی خاک های شور و سدیمی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. تا کنون مدل های تجربی زیادی در زمینه آبشویی خاک های شور و سدیمی تدوین شده است اما با توجه به اینکه این مدل ها بر اساس خصوصیات منطقه مورد آزمون می باشند، نتایج به دست آمده از آنها به طور مستقیم قابل استفاده برای مناطق دیگر نیست و قبل از استفاده از آنها باید با انجام آزمون های مزرعه ای صحت کارکرد آنها را در منطقه مورد نظر بررسی کرد. در این پژوهش آزمایشات آبشویی به دو روش غرقابی دایم و متناوب در کرت های آزمایشی در اراضی جنوب استان خوزستان اجرا شد. نتایج به دست آمده با مدل های تجربی ارائه شده توسط ریو، دیلمان، لفلار و شارما، هافمن، پذیرا و کاواچی و پذیرا و کشاورز مورد مقایسه قرار گرفت. این مدل ها بر اساس برازش بر توابع هذلولی، توانی و نمایی تدوین شده اند. مقایسه نتایج شوری زدایی آزمون های مزرعه ای و مدل های مذکور نشان داد به کارگیری این مدل ها جهت برازش بر داده های مزرعه ای در شرایط خاک های منطقه مورد آزمون نتایج مطلوبی را نشان نمی دهند که دلایل آن می-تواند شامل تفاوت در مقادیر شوری اولیه و بافت خاک مناطق مورد آزمون باشد. در بین مدل های مورد بحث مدل دیلمان که یک رابطه نمایی و مبتنی بر روابط تجربی- نظری است، قادر است با دقت بهتری نسبت به سایر مدل ها نتایج حاصل از داده های مزرعه ای به هر دو روش آبشویی غرقابی دایم و متناوب را برآورد کند. این برآورد در روش غرقابی متناوب هم خوانی بیشتری با نتایج آزمون های مزرعه ای داشته است. بنابراین نیاز به برازش نوعی رابطه جدید بین داده ها منطبق با شرایط منطقه مورد آزمون می باشد. به همین دلیل سه رابطه جدید بر اساس توابع معکوس، توانی و نمایی برازش داده شد و بین آنها مقایسه انجام گرفت. مقایسه نتایج آزمون های مزرعه ای و معادلات برازش داده شده بر ارقام شوری زدایی خاک با استفاده از شاخص های آماری نشان داد از بین سه نوع تابع ریاضی برازش داده شده، تابع نمایی بهترین برازش را بر ارقام شوری زدایی حاصل از داده های مزرعه ای به هر دو روش آبشویی غرقابی دایم و متناوب می-دهد. از نظر فیزیکی نیز معادله نمایی بر معادله های دیگر برای بیان فرآیند آبشویی املاح در خاک برتری دارد. بنابراین منحنی های شوری زدایی و سدیم زدایی خاک با برازش یک رابطه نمایی بر داده های مزرعه ای حاصل از دو روش آبشویی رسم شد. روش غرقاب متناوب به ازای کاربرد مقادیر مختلف آب آبشویی اختلاف معنی دار و نتایج بسیار بهتری را در روند شوری زدایی و سدیم زدایی نسبت به روش غرقاب دایم نشان داد. اگر چه روند تغییرات شوری زدایی و سدیم زدایی در طی مراحل آبشویی و به خصوص در مراحل اولیه آن کمی تفاوت دارد اما به طور کلی به کار گیری دوره تناوب های 5 و یا 8 روزه جهت آبشویی اراضی در منطقه مورد نظر، تفاوت معنی داری بر نتایج آبشویی خاکی به عمق یک متر نداشته اند. همچنین بررسی نتایج حاصل از ارقام سدیم زدایی خاکها نشان داد به دلیل وجود منابع کافی کلسیم موجود در خاک بعد از شسته شدن خاک های شور و سدیمی با مشکل سدیمی شدن خاک ها مواجه نیستیم و نیازی به استفاده از مواد اصلاحی درخاکهای مورد آزمون نیست.
شاهین نصرآزادانی علی اکبر جلالی
در این پایان نامه مسئله کنترل تعقیب سیستم های غیرخطی زمان گسسته و زمان پیوسته خطی پذیر با فیدبک تک ورودی - خروجی و همچنین چند ورودی - چند خروجی با بکارگیری از شبکه های عصبی چند لایه بررسی می شود. همچنین دو روش برای کنترل سیستم های غیرخطی ارائه می شود. در روش اول ابتدا وزنهای شبکه های عصبی برای شناسایی توابع به صورت قطع - خط توسط الگوریتم پس - انتشار آموزش می بینند و سپس در حین کنترل باکمک الگوریتمی که شامل ناحیه مرده است تنظیم می گردند. علاوه براین روشی برای مقاوم سازی سیستم کنترل شده با استفاده از این روش در برابر اغتشاش ارائه می شود. در روش دوم که نیازی به تعلیم قطع - خط شبکه های عصبی نیست ، شبکه های عصبی به صورت وصل - خط تنظیم می گردند که برای این منظور از الگوریتمی مشابه اصلاح -تتا در کنترل تطبیقی استفاده می شود که شامل قانون دلتا یا پس - انتشار اصلاح شده است . یکی از مزایای این روش مقاوم کردن سیستم در مقابل اغتشاش های محدود نامعین است .
هادی حسینی علی اکبر جلالی
در این پایان نامه بر اساس نظریه فازی سه روش برای کنترل آونگ برگشته دوتائی ارائه شده است . همچنین برای مقایسه، کنترل کننده ای خطی با استفاده از روش lqr طراحی شده است . آونگ برگشته دوتائی سیستمی پیچیده و غیرخطی می باشد و طراحی یک کنترل کننده کلاسیک مقاوم که ناحیه پایداری وسیعی را برای آن تضمین کند دشوار است . در این پایان نامه ابتدا مدل دینامیکی سیستم و سپس مدل فضای حالت آن بدست آورده می شود. آنگاه براساس مدل خطی شده سیستم کنترل کننده ای خطی طراحی می شود. در ادامه به طراحی اولین کنترل کننده فازی برای آونگ برگشته دوتائی با استفاده از روش sirm پرداخته می شود.
سعید اکبری حسین بلندی
با ورود شبکه های عصبی به عرصه علوم مختلف از جمله علوم کنترل و نیز با توجه به قابلیتهای جالبی که در این نوع شبکه ها وجود دارد طراحان سیستمهای کنترل، این شبکه ها را جهت شناسایی و کنترل سیستمهای دینامیکی بکار گرفته اند. در این راستا همواره افزایش قابلیتها و کاهش حجم محاسبات این شبکه ها مورد نظر بوده است . شبکه های عصبی بازگشتی (recurrent-nnets) با ایجاد نگاشتهای دینامیک ، دارای قابلیتهای دینامیکی بیشتری نسبت به شبکه های پیشرو (feedforward) می باشند. از میان این نوع شبکه ها، شبکه عصبی بازگشتی قطری (diagonal-recurrrent) به جهت سادگی ساختار و کمی حجم محاسبات ، قابلیت بکارگیری در کارهای بلادرنگ (real-time) از جمله سیستمهای کنترل را داراست . در این پایان نامه یک سیستم کنترل بر پایه شبکه عصبی بازگشتی قطری شامل یک شناگر عصبی (neuroidentifier) و یک کنترل کننده عصبی (neurocontroller) با الگوریتم آموزش پس از انتشار خطای دینامیک (dynamic-back-propagation) و قابلیتهای دینامیکی بالا ارایه شده است . همچنین الگوریتمهای مربوط به آموزش شناساگر عصبی و کنترل عصبی هم بصورت شبیه سازی و هم بصورت بلادرنگ بر روی سیستم پاندول معکوس واقعی اجرا شده و قابلیتهای مختلف این سیستم کنترل بررسی شده اند. سخت افزار لازم جهت پیاده سازی سیستم کنترل عصبی و نیز نتایج بدست آمده از اجرای آلگوریتمهای شناسایی و کنترل عصبی بصورت بلادرنگ بر روی سیستم پاندول معکوس واقعی ارایه شده اند.
نصرت الله صفایی منظر علی اکبر جلالی
عیب عمده ترمزهای معمولی این است که راننده نمی تواند مقدار گشتاور ترمز اعمال شده بر چرخ ها را دقیقا کنترل نماید و چنانچه اطلاع دقیقی از شرایط جاده نداشته باشد، فشرده شدن بیش از حد پدال ترمز، باعث قفل شدن چرخ ها خواهد شد. با قفل شدن چرخ های خودرو علاوه بر اینکه کمترین مسافت تا توقف کامل بدست نمی آید، پایداری جانبی خودرو نیز از دست رفته و خودرو براحتی از مسیر خود منحرف می گردد. سیستم های ترمز ضد قفل تحت هر گونه شرایط جاده ای از قفل شدن چرخ های خودرو جلوگیری می کنند. با بکارگیری چنین سیستمی در خودرو یک راننده غیر ماهر می تواند بدون اینکه توجهی به شرایط جاده داشته باشد، پدال ترمز را فشار دهد و فشار سیال ترمز را بگونه ای تنظیم کند که ضمن حداقل شدن مسافت توقف ، پایداری جانبی خودرو نیز حفظ گردد. سیستم ترمز یک سیستم غیرخطی و با پارامترهای متغیر با زمان می باشد. چنین سیستمی را نمی توان با هر روشی بطور مطلوب کنترل کرد و نتایج بهینه ای را ارایه داد. از روش های مناسب در رابطه با کنترل سیستم مذکور می توان به روش های کنترل هوشمند اشاره نمود. از جمله روش های کنترل هوشمند کنترل فازی و کنترل عصبی هستند که نتایج مطلوبی را ارایه می دهند. در این پایان نامه ابتدا چند روش کنترلی در رابطه با سیستم ترمز ضد قفل مورد بررسی قرار می گیرد. سپس یک کنترل کننده فازی که دارای قابلیت تطبیق است طراحی می شود. قابلیت تطبیق کنترل شده باعث بهبود پاسخ سیستم به ازای شرایط مختلف کاری می گردد. نتایج شبیه سازی مزایای روش بکار رفته را در مقایسه با روش های دیگر نشان می دهد.
امین الله کرمانپور علی اکبر جلالی
در این پایان نامه، روش کنترل پیش بین سیستمهای غیر خطی بر اساس تئوری فیلتر کالمن توسعه یافته مورد بررسی قرار گرفته است . در ابتدا تاریخچه ای از گسترش این روش کنترل و دلائل مختلف آن ارائه می گردد. سپس این روش کنترل برای سیستمهای خطی مورد بحث قرار می گیرد و یک کنترل کننده پیش بین عمومی برای این گونه سیستمها به دو روش چند جمله ای مشخصه و روش فضای حالت طراحی می گردد. از آنجا که طراحی در روش فضای حالت نیازمند دانستن حالات سیستم است ، لذا مطالب مختصری در مورد روشهای تخمین حالت سیستمهای خطی و نیز سیستمهای غیر خطی آورده شده است . در ادامه، کنترل کننده مطلوب این پروژه طراحی می شود. برای بررسی بیشتر، شبیه سازی با دو روش بر روی فرآیند آزمایشگاهی ph صورت می گیرد. در مرحله اول، حالات سیستم بصورت مستقیم و با انتگرالگیری از معدله حالت سیستم تخمین زده می شود و در مرحله دوم، از فیلتر کالمن توسعه یافته استفاده می گردد. در قسمت نهایی پروژه نیز کنترل کننده بخش قبل بصورت عملی به یک سیستم کنترل کننده ph اعمال شده و نتایج آن رائه می گردد. فصل انتهایی پایان نامه به این امر اختصاص داده شده است . پیشنهادات و راههای ادامه کار نیز پایان بخش گزارش خواهد بود.
قاسم عزت زادگان جهرمی علی اکبر جلالی
شبکه های عصبی-فازی، یک نوع از سیستم های هوشمند ترکیبی هستند که بر اساس محاسبات عصبی-فازی بنا شده اند. این ساختارها از ترکیب سیستم های فازی و شبکه های عصبی حاصل می شوند. شبکه های عصبی با وجود آنکه دارای مزایای دقت نگاشت ورودی-خروجی و قدرت تطبیق پذیری هستند، اما به دلیل عدم قدرت تفسیر، صرف زمان قابل ملاحظه برای کشف ساختار داخلی، و طولانی بودن زمان آموزش محدودیت هایی را ایجاد می کنند. از طرف دیگر سیستم های فازی نیز دارای ضعف تطبیق پذیری هستند. لذا می توان شبکه های عصبی-فازی را که مزایای سیستم های فازی و شبکه های عصبی را به طور یکجا دارا هستند، برای کاربردهای مختلف بکار برد. یکی از کاربردهای مهم شبکه های عصبی-فازی در شناسایی سیستم های دینامیکی غیرخطی است . شناساگرهای عصبی-فازی بر خلاف راهکارهای دیگر متداول در شناسایی که تنها از اطلاعات عددی بهره می گیرند، از منبع اطلاعاتی دیگری نیز استفاده می کنند. این منبع مهم، اطلاعات زبانی است که از تجربیات شخص خبره حاصل می شود. شناساگرهای عصبی-فازی که در این پروژه مورد بررسی قرار گرفته اند، هم از اطلاعات عددی و هم از اطلاعات زبانی در طراحی خود بهره گرفته و لذا نسبت به راهکارهای دیگر شناسایی نتایج بهتری را حاصل می کنند. در این پروژه راهکارهای گوناگون در شناسایی سیستم های دینامیکی غیرخطی با شبکه های عصبی-فازی مورد بحث واقع شده و شبیه سازی این راهکارها برای سیستم های دینامیکی و نتایج حاصله از آن مورد بررسی قرار می گیرد
زهرا کیخا جواد پشتان
حذف نویز صوتی در کانالهای تهویه هوا یا لوله های گرمادهی، بسیار حائز اهمیت است، روشی که امروزه مورد توجه قرار گرفته ، حذف فعال نویز می باشد . این روش بر مبنای این اصل استوار است که اگر نویز در نقطه ای که به اتفاق یا محیط مورد نظر وارد می شود کاهش داده شود، سطح نویز در کل آن محیط کاهش می یابد.کنترل تکرار شونده روش موثری برای حذف فعال نویزها و اغتشاشات هارمونیک است.
اشکان زینل زاده محمدرضا جاهدمطلق
در این پایان نامه یک روش برای اعمال کنترل کننده پیش بینی به سیستم مقیاس وسیع با تاخیر زمانی ارائه می شود بطوری که شرایط پایداری مقاوم و عملکرد رفتاری مقاوم سیستم را برآورده سازد. در این روش با اعمال محدودیت بر مساله بهینه سازی کنترل کننده پیش بینی و با انتخاب پارامترهای کنترل کننده پیش بینی بطوریکه محدودیت ها برآورده شوند سعی در برآورده شدن شرایط پایداری و عملکرد رفتاری مقاوم سیستم نسبت به عدم قطعیت، و نیز اندازه گیری و اغتشاش می شود. انتخاب محدودیت ها به کمک تئوری لیاپانوف صورت می گیرد بطوریکه شرایط پایداری مقاوم و عملکرد رفتاری مقاوم سیستم لقه بسته حاصل شود. طراحی کنترل کننده پیش بین برای هر زیرسیستم به صورت مجزا با تخمین زده شده به جای حات های سیستم در تاع هزینه کنترل کننده پیش بینی و بهینه سازی تابع هزینه نسبت به محدویت هایی که به کمک تئوری پایداری بدست می آید، ورودی کنترل کننده پیش بینی برای هر زیر سیستم طراحی می شود. در نهایت با انجام شبیه سازی های متنوع و مقایس این روش با روش فیدبک حالت h کیفیت بهتر پاسخ کنترل کننده طراحی شده نسبت به حذف نویز اندازه گیری و داشتن پاسخ های سریعتر نشان داده شده است.
علی اکبر جلالی
چکیده ندارد.
محمد داداشی محمدرضا جاهد مطلق
دراین پروژه ابتدا کنترل کننده های کلاسیک ابتدایی(همچون انتگرالی و انتگرالی-تناسبی-مشتقی) در سیستمهای ابعاد وسیع مورد مطالعه قرار گرفتند. سپس برای اصلاح مشخصه های کنترلی، کنترل کننده های کلاسیک پیشرفته (همچون غیرمتمرکز، چند لایه و براساس مقادیر ویژه ساختاری)مورد استفاده قرار می گیرند. کنترل کننده غیرمتمرکز دیگری نیز براساس مقادیر ویژه ساختاری در سیستمهای ابعاد وسیع بررسی خواهند شد.نتایج شبیه سازی ها نشان می دهد که این کنترل کننده در سیستم مورد مطالعه نتایج قابل قبولی ارائه می دهد. همچنین کنترل کننده فازی pid نیز در سیستم مورد مطالعه بررسی خواهد شد. بدین منظور ، کنترل کننده فازی و همچنین ترکیب فازی و کلاسیک در سیستم مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار خواهند گرفت.نتایج حاصل از شبیه سازی ها نشان می دهد که کنترل کننده های فازی-کلاسیک نتایج نسبتا بهتری دارند.همچنین معیارها و شرایطی نیز برای تحلیل پایداری سیستمهای ابعاد وسیع تحت کنترل کننده های مختلف ارائه خواهد شد.