نام پژوهشگر: سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

بررسی هیستولوژی و هیستوشیمیایی مری و روده در ماهی کپور معمولی(cyprinus carpio)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1388
  حسین حق نیا   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

ماهی کپور معمولی(cyprinus carpio) جزء ماهیان آب شیرین است که از نظراقتصادی ارزش بالایی داشته و بطور گسترده در ایران پرورش داده می شود. وجود منابع زیاد آب شیرین در منطقه و همچنین سازگاری بالایی که کپور ماهیان با محیط اطراف خود دارند تولید و پرورش این ماهیان را آسان ساخته است. شناخت مسیر گوارشی برای درک فیزیولوژی و شرایط غیر طبیعی ضروری به نظر می رسد، در تحقیق حاضر بخش های مختلف دستگاه گوارش ماهی کپور معمولی از لحاظ آناتومی بررسی و سپس ساختار بافتی طبیعی و ویژگی های هیستوشیمیائی و فراساختار لایه مخاطی مری و روده در این نوع ماهی مورد مطالعه قرار گرفت. در این مطالعه 10 عدد ماهی کپور معمولی از استخرهای خاکی پرورش ماهی خانه سالمندان واقع در اردبیل تهیه شده بود، استفاده شد. طول تقریبی بدن تمامی نمونه ها 30-28 سانتی متر و میانگین وزنی بین 750-500 گرم بود. بعد از انتقال به آزمایشگاه (پس از خارج نمودن حیوان از آب) دیواره شکمی ماهی گشوده شده و نمونه های بافتی به ضخامت 6-5 میکرون از مری و قسمت های قدامی ، میانی و خلفی روده توسط اسکالپل تیز و به روش استاندارد تهیه گردید. نمونه های تهیه شده بلافاصله در فرمالین بافر ده درصد جهت تثبیت غوطه ور شدند. بعد از تثبیت نمونه ها، با روش متداول تهیه مقاطع بافتی، برش های میکروسکوپی تهیه و با استفاده از رنگ های هماتوکسیلین- ائوزین، پریودیک اسید شیف و آلسیان آبی رنگ آمیزی شدند. برای مطالعه با میکروسکوپ الکترونی (tem) قطعات کوچکی از مری و روده بکار برده شد. و نمونه ها برای تثبیت در یک محلول گلوترالدهید (25 درصد) و پارافورمالدهید (4 درصد) و بافر فسفاته قرار داده شد. و در مرحله دوم تثبیت در اسمیوم تتراکسید(2درصد) قرار گرفت. و سپس قطعات مورد مطالعه در یک سری درجات مشخص اتانول مورد شسته شو قرار گرفت. در نهایت قطعات آماده شده از قسمت روده(قدامی، میانی و خلفی) و مری توسط میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی(tem) مورد مطالعه قرار گرفتند.

بررسی اثر هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقه ای بر ویژگیهای بیولوژیک گامتها و مراحل اولیه تکوین جنینی ماهی قزل آلای رنگین کمان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1389
  اعظم خرم رودی   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

با توجه به اینکه تاثیر سمی ترکیبات حلقوی آروماتیک بر مراحل مختلف دوران جنینی در موجودات آبزی ثابت شده است از طرفی سیر رو به رشد جمعیت جهان و متعاقب آن افزایش نیازهای پروتئینی این جمعیت باعث شده است،بشر به مصرف آبزیان روی آورد .با توجه به آلودگی منابع آبی به ترکیبات نفتی بر آن شدیم که تاثیر آلایندگی یکی از ترکیبات نفتی را بر مراحل جنینی در ماهی قزل آلای رنگین کمان بررسی کنیم در این تحقیق تخم ماهی قزل آلای رنگین کمان بلافاصله بعد از لقاح تحت تاثیر 3 غلظت مختلف ppm 1.5-1-0.5 متیل نفتالین ونفتالین در انکوباتور مخصوصی که برای پرورش این ماهی تهیه شده بود قرار گرفت. تاثیر این ماده ها در زمان چشم زدن،زمان هچ شدن و تغییرات مورفولوژیک و تغییرات مورفومتریک بررسی شدند.

بررسی اثر عصاره ی هیدروالکلی برگ درخت زیتون بر مهار نفروتوکسیسیتی حاد القا شده به واسطه جنتامایسین در رت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده زیست شناسی 1389
  پوران طولابی   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

اگرچه جنتامایسین در درمان عفونت های شدید ناشی از باکتری های گرم منفی بکار می رود اما نفروتوکسیستی حاصل از آن، مصرف این دارو را با محدودیت روبرو کرده است. احتمال دارد نفروتوکسیسیتی ناشی از جنتامایسین وابسته به رادیکال های آزاد، بویژه گونه های فعال اکسیژن باشد. به دلیل وجود ترکیبات آنتی اکسیدانی در برگ درخت زیتون، در تحقیق حاضر برای اولین بار اثر حفاظتی برگ زیتون در برابر نفروتوکسیسیتی ناشی از جنتامایسین بررسی گردید. در این مطالعه 35 سر موش صحرایی نر ن‍ژاد اسپراگ داولی بطور تصادفی به 5 گروه(7=n) زیر تقسیم شدند: گروه اول گروه کنترل، گروه دوم جنتامایسین بدون درمان، گروه سوم جنتامایسین + mg/kg/day 25 عصاره برگ درخت زیتون، گروه چهارم جنتامایسین + mg/kg/day 50 عصاره برگ درخت زیتون و گروه پنجم جنتامایسین + ay mg/kg/d 100 عصاره برگ درخت زیتون. حیوانات عصاره را از راه دهان و بطریقه گاواژ دریافت کردند. در پایان دوره درمان 12 روزه، سرم خون و سوسپانسیونی از کلیه هموژنیزه شده تهیه و به منظور انجام مطالعات هیستوپاتولوژیکی برش هایی از بافت کلیه حیوانات آماده گردید. نتایج نشان داد که عصاره برگ زیتون بصورت معنی داری سبب بهبود شاخص های کراتی نین سرمی، دانسیته حجمی لوله های خمیده نزدیک، نکروز توبولی، ارتشاح لنفوسیتی، مالون دی آلدئید سرمی و بافتی، گلوتاتیون احیا شده کلیوی، گلوتاتیون پراکسیداز کلیه و کاتالاز کلیه می گردد. در مجموع می توان تصور نمود که بواسطه خاصیت آنتی اکسیدانی عصاره برگ زیتون از یک سو و افزایش فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدانی بافت کلیه توسط این عصاره از سوی دیگر، عصاره برگ زیتون بطور بارزی نفروتوکسیسیتی ناشی از جنتامایسین را در موش ها از بین می برد

مقایسه اثر شیر شتر برمیزان رشد سلول های طبیعی وسلول های سر طانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1389
  مرضیه احمدی   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

سرطان ازبیماریهای بسیار شایع در جوامع امروزی است.یافتن داروهای جدید برای درمان این بیماری از اهمیت بالایی برخورداراست. به دلیل عوارض جانبی داروهای شیمیایی مثل کاهش پلاکت ،rbc،wbc واثربر روی سلولهای نرمال که دارای قدرت تکثیر بالایی هستند؛جایگزین کردن داروهایی از مواد طبیعی ضروری به نظر می رسد. با توجه به تحقیقات انجام شده تا کنون گزارشی مبنی بر اثر شیر شتر بر میزان زنده ماندن سلول های سالم یا سرطانی ارائه نشده است به همین دلیل در تحقیق حاضر این اثر بررسی خواهد شد . شتر از حیواناتی است که در کشورایران پرورش می یابد. پژوهش های مختلفی بر روی خصوصیات شیر شتر در دنیا صورت گرفته است .ازآن جمله تحقیقاتی است که راجع به مواد آنتی باکتریال طبیعی موجود در شیر شترصورت گرفته است آنزیم لاکتوپراکسیداز که به طور طبیعی درشیر شتر یافت میشود باعث حفظ ونگهدای کیفیت اولیه شیرمی گردد. این آنزیم بر علیه باکتری های گرم مثبت خاصیت باکتریوستاتیک داردوبرباکتریهای گرم منفی اثر باکتری کشی دارد.اثر آن بر دیابت و درمان بیماران دیابتی باآن ،که باعث کاهش معنی داری در دوز متوسط انسولین مصرفی این گروه شده است. نیز موضوع تحقیقات گسترده ای بوده است. تحقیقاتی راجع به اثرات ضد هپاتیت c,b شیرشتر نیزانجام گرفته است.خواص ضد باکتریایی آن به علت وجود لاکتوفرین شیر شتر که ده برابر شیر گاو است صورت گرفته است.لاکتوفرین به طور طبیعی در همه ترشحات غشاءموکوسی شستشو دهنده مثل بزاق،اشک،ترشحات بینی،برنشیال،کیسه صفرا،و مایعات پانکراس یافت می شود. که خصوصیات ضد باکتریایی وضد ویروسی دارد(29).هم چنین استفاده ازآن در درمان توبرکولوزدر کشور های روسیه وقزاقستان گزارش شده است.علاوه برآن اثرات ضد سرطان شیرشتر به علت دارا بودن ایمونوگلوبولین های خاص مورد بحث قرار گرفته است.وزن مولکولی نسبتا پایین زنجیره سنگین آنتی بادهای شیر شتر(به دلیل اینکه آنتی بادی موجود در شیر شتر single-domin هستند)اما میل ترکیبی بالا،اختصاصی بودن ،پتانسیل غنی و واکنش با سایت های فعال،آنتی بادیهای شیر رااز نظر جذب شدن در بافت های متراکم غنی از آنتی ژن مناسب نموده است(24). با توجه به اینکه شیر شترباشیر انسان قابل مقایسه است نتایج تحقیقات حاکی از این امر می باشدکه یکی از نزدیکترین شیرها به شیر مادر است. شیرشتر فاقد پروتئین عمده آب پنیر که بتا لاکتو گلوبولین است؛ می باشدکه این پروتئین درشیرمادرهم وجود ندارد.این پروتئین عمده ترین پروتئین آلرژی زا درشیر میباشد.در تحقیق حاضر تاثیرپروتئین های محلول و فراکشن حاوی پروتئین شیر شتر بر درصد مرگ سلول های سرطانی بررسی و با سلول های سالم مقایسه گردید. در ابتدا پروتئین های شیر شتر به کمک سانتریفوژ، سولفات آمونیوم و کلروفرم از سایر ترکیبات آن جدا شد.در ادامه با استفاده از کروماتوگرافی ژل فیلتراسیون فراکشن های پروتئینی شیر جدا شد. سپس به کمک الکتروفورز sds-page میزان وزن مولکولی شیر کامل و فراکشن های پروتئینی آن مشخص گردید. در ادامه با استفاده از تست برادفورد میزان پروتئین در شیر کامل و فراکشن های آن محاسبه شد. جهت انتخاب دوز موثر و تعیین دوز کشنده بصورت جداگانه غلظت هایµl20؛ lµ40؛µl80 وlµ 160 از شیر کامل و در ادامه غلظت ??l 160 از فراکشن های مختلف به محیط کشت چهار رده از سلول های سرطانی mcf-7، vero، mccoy و bhk-21، لنفوسیت های طبیعی خرگوش و سلول های طبیعی طحال، کبد و کلیه موش اضافه گردید. سپس تغییرات مرفولوژی سلول ها در زمان های مختلف به کمک میکروسکوپ نوری مورد بررسی قرار گرفت. به منظور بررسی کمی میزان بقا(viability) سلول ها پس از گذشت 24، 48 و72 ساعت از تیمار با شیر کامل یا فراکشن های آن تست mtt انجام و نتایج به صورت درصد زنده ماندن سلول ها بیان گردید. نتایج حاصل از این تحقیق نشان داد که شیر شتر قادر است اثرات ضد سرطانی,ضد تکثیری در محیط کشت داشته باشدواین اثرات احتمالا به دلیل وجود پروتئین ها در شیر شتر است.

تاثیر سلول های بنیادی ژله وارتون بند ناف در ترمیم عصب سیاتیک موش صحرایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  مریم شیرمحمدی   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

آسیب اعصاب محیطی معمولا" باعث فقدان عملکرد اعصاب حسی، حرکتی وخودکار میشود. محققان بسیاری بر روی پیوند سلولهای بنیادی برای ترمیم آسیب اعصاب محیطی تمرکز کرده اند. هدف از این تحقیق تاثیر پیوند سلول های بنیادی ماتریکس بند ناف در بهبود حرکتی و رژنراسیون آکسونی در مدل تجربی ضایعه عصب سیاتیک موش های صحرائی مورد بررسی قرار میگیرد. در این مطالعه پس از جدا سازی و کشت سلولهای بنیادی ژله وارتون بند ناف انسان از 25 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار (محدوده وزنی 200 تا 250گرم) استفاده شد. حیوانات بصورت تصادفی به سه گروه کنترل(5n=)، شاهد(10n=) و گروه درمانی(10n=) تقسیم گردیدند. در هر سه گروه موش ها به کمک تزریق داخل صفاقی کتامین ( ketamine)100 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن و گزیلازین (xylazine) 20 میلی گرم برای هر کیلوگرم وزن بدن بیهوش شدند. پس از برش پوست و کنار زدن عضلات عصب سیاتیک نمایان گردید. در گروه کنترل بدون هیچ عملی مجدداً محل جراحی دوخته شد و حیوانات به قفس برگردانده شدند. در گروه شاهد و گروه درمانی عصب سیاتیک قطع شده، سپس اپی نوریوم دو انتهای پروگزیمال و دیستال عصب قطع شده با استفاده از نخ بخیه نایلونی(شماره 0-10) بهم بخیه زده شد. در گروه درمانی پس از بخیه زدن اپی نوریوم عصب سیاتیک 000/700 سلول بنیادی بندناف(در مرحله پاساژ سوم) در محل بخیه به داخل اپی نوریوم عصب تزریق گردید. پس از 12 هفته به منظور ارزیابی میزان بهبود حرکتی تست رفتاری foot pirnt انجام شده و از عضله گاسترکنمیوس نوار عصب-عضله گرفته شد. در پایان با تهیه نمونه های بافتی از عصب ترمیم شده تعداد آکسون ها شمارش گردیده و جهت تایید حضور و زنده بودن سلول های بنیادی به دو موش بطور جداگانه سلول های نشاندارشده تزریق و سپس نمونه های بافتی با میکروسکوپ فلورسنت بررسی شد. نتایج حاصل از تست رفتاری footprint تفاوت معنی داری در میزان ارزیابی عملکردی عصب سیاتیک(sfi) بین گروه شاهد و گروه درمانی در سطح(05/0 p<) نشان داده شد. اگرچه تعداد اکسون ها در گروه درمانی(325) بصورت معنی داری در سطح(05/0 p<) بالاتر از گروه شاهد(239.6) بود و همچنین تعداد آنها بالاتر از گروه کنترل(283.3 ) بود. مقایسه emg بین گروه های مختلف نشان داد که میانگین رتبه ها در گروه درمانی در مقایسه با گروه شاهد بهبود حرکتی بهتری پیدا می کند و از نظر آماری نیز بصورت معنی دار و در سطح (05/0 p<) بالاتر می باشد، هر چند هنوز نسبت به گروه کنترل رتبه پایین تری دارند.طبق نتایج بدست آمده به نظر می رسد استفاده از سلول های بنیادی ژله وارتون بندناف در ترمیم اعصاب محیطی مفید بوده و این روش در مقایسه با روش پیوند عصب موفق تر باشد.

بررسی مقایسه ای اثرات مس بر میزان کربنیل و تغییرات ساختمانی در هموگلوبین و پروتئین های پلاسمای انسان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1390
  ستاره فولاد   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

مس از طریق واکنش های هابر-ویز و فنتون، باعث ایجاد گونه های اکسیژن فعال می شود که منجر به صدمه اکسیداتیو به مولکول های زیستی می گردد. هدف از تحقیق حاضر، بررسی نقش مس در اکسیداسیون و تغییرات ساختاری هموگلوبین و پروتئین های پلاسمای انسان است. بدین منظور نمونه های خون افراد سالم، در شرایط هوازی در محیط کشت حاوی سیستم اکسیداسیون فلزی و در حضور غلظت های ( 455/.-0009/. mm) یون مس قرار داده شد. پروتئین اکسیداسیون(op،سنجش کربنیل) در خون، به عنوان شاخص پرواکسیدان در پلاسما و میزان تشکیل مت هموگلوبین و همی کروم، به عنوان شاخص های استرس اکسیداتیو در اریتروسیت ها در نظر گرفته شد. نتایج حاصل نشان داد که میزان کربنیل در پروتئین های پلاسما و هموگلوبین مساوی و معادل 7 نانومول در هر میلی گرم پروتئین است. پس از تیمار با مس، میزان تشکیل مت هموگلوبین و همی کروم در اریتروسیت ها به ترتیب افزایش(میانگین نسبت تست به شاهد 13/1، 05/.>p) و کاهش (میانگین نسبت تست به شاهد 34/1، 05/.>p) یافت. در اریتروسیت ها، غلظت اکسی هموگلوبین در نمونه های تحت تیمار با مس به میزان 40% کاهش یافته بود. همچنین غلظت مت هموگلوبین، 8/3 برابر همی کروم بود. پس از 2 ساعت انکوباسیون، میزان مت هموگلوبین به صورت معنی دار به میزان 130%افزایش (028/.=p) یافت. افزایش غلظت مس نیز موجب افزایش معنی داری در میزان گروه های کربنیل در پروتئین های پلاسما و هموگلوبین گردید. بررسی با روش الکتروفورز sds-page و رنگ آمیزی با کوماسی آبی r-250، مبین تغییرات ساختاری در پروتئین ها است. انکوباسیون نمونه های خون در سیستم mco حاوی مس، منجر به اکسیداسیون پروتئین های پلاسما و تغییر در طرح الکتروفورتیک این پروتئین ها گردید. به هم پیوستن پروتئین های سرم و تشکیل توده هایی به وزن مولکولی 200 و 300 کیلودالتون و تجزیه پروتئین ها در محدوده وزن مولکولی 155 و 162 کیلودالتون مشاهده شد. این نتایج نشان می دهد که اکسیداسیون پروتئین های پلاسما موجب تغییرات ساختاری و اختلال در عملکرد طبیعی آنها می شود. همچنین اکسیداسیون هموگلوبین به جای اکسیژناسیون آن، منجر به کم خونی و هیپوکسی می گردد. یافته های تحقیق ما ممکن است در ارزیابی وضعیت اکسیداسیون در هنگام قرار گرفتن در معرض مس مفید واقع گردد.

بررسی ارتباط بین سطح سرمی منیزیم و پروتئین واکنشی c در مبتلایان به سندرم حاد کرونر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم 1391
  سمیه برزگر امیری   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

آترواسکلروز نوعی بیماری التهابی است. التهاب نقش حیاتی در ناپایداری پلاک و به تبع آن ایجاد سندرم حاد کرونر دارد.امروزه توجه فراوانی در رابطه با التهاب و بیماری قلبی عروقی به ویژه وقایع قلبی عروقی حاد وجود دارد. از همه شاخص های التهابی بیماری قلبی عروقی پروتئین واکنشی c(crp)بعنوان یکی از مهم ترین شاخصه ها مطرح شده است که در سالهای اخیر بطور وسیع مورد مطالعه قرار گرفته است.crp نوعی واکنشگر فاز حاد است که در پاسخ به سیتوکاین های التهابی شامل il-6 و tnf-? از کبد ترشح شده و نوعی پیش گویی کننده مستقل بیماری قلبی عروقی به شمار می_ رود. منیزیم یک عنصر ضروری با عملکردهای بیشمار بیولوژیکی در سیستم قلبی عروقی است. بر اساس شواهد بالینی و تجربیات حیوانی انجام شده احتمال دارد منیزیوم در پدیده التهاب دخالت داشته باشد.تحقیقات اپیدمیولوژیکی نشاندهنده ارتباط افزایش crp در بیمارانی با پایین ترین دریافت منیزیم رژیم غذایی است. هدف از این مطالعه بررسی امکان وجود رابطه بین سطح سرمی منیزیوم و پروتئین واکنشی c در بیماران مبتلا به سندرم حاد کرونر بستری شده در بخش مراقبت های ویژه قلب بود. این مطالعه مورد- شاهدی بر روی 100 بیمار (45 مرد و 55 زن) مبتلا به بیماری شریان کرونر که در بخش مراقبت های قلبی بیمارستان آیت الله روحانی شهرستان بابل بستری بودند و 50 فرد سالم( شامل21 مرد و 29 زن) انجام شد. ابتدا اطلاعات دموگرافیکی افراد توسط تکمیل پرسشنامه ثبت گردید سپس سطح سرمی منیزیم، ldl، hdl، تری گلیسرید و کلسترول تام در اولین روز بستری با روش اسپکتروفتومتری و crp با روش توربیدومتریک با کیت های مخصوص اندازه گیری گردید. داده های کیفی بصورت توزیع فراوانی و اطلاعات کمی به صورت میانگین± انحراف معیار گزارش گردید. همبستگی بین متغیرها نیز با استفاده از ضریب پیرسون و اسپیرمن مشخص شد. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار آماری spss نسخه 14 انجام گرفت و 05/0> p به عنوان سطح معنی دار بودن در نظر گرفته شد. براساس نتایج بدست آمده میانگین سطح سرمی منیزیم در گروه بیمار کمتر از گروه کنترل بود(03/0 ± 0/2 در مقابل 04/0 ± 2/2) هرچند این تفاوت از نظر آماری معنی دار نبود. در گروه بیماران میانگین سطح منیزیم در مردان(05/0± 2) به صورت معنی داری کمتر از زنان(04/0± 14/2) بود(05/0p<). بعد از همسان سازی سن، bmi و فاکتورهای خطر در دو گروه بیماران مبتلا به آنژین صدری(ua) و انفارکتوس میوکارد(ami) مشخص شد سطح سرمی منیزیم در گروه ami (04/0 ± 9/1) به صورت معنی داری پایین تر از گروه ua (04/0± 2/2) بود(001/0>p). هم چنین بین سطح سرمی منیزیم و crp همبستگی منفی دیده شد(001/0>p و 703/0- =r). ارتباط معنی داری بین سطح سرمی منیزیم و crp با مدت زمان بستری شدن وجود داشت(به ترتیب55/0- =r، 001/0=p و 5/0=r، 001/0=p). به نظر می رسد با افزایش سطح سرمی منیزیوم شدت التهاب و طول دوره بستری در بیماران مبتلا به بیماری شریان کرونر کاهش می یابد. از این رو احتمال دارد اندازه گیری و تصحیح سطح سرمی منیزیوم در بهبود شرایط بالینی این افراد دخالت داشته باشد.

بررسی سطح سرمی منیزیم و crp در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهرستان سقز
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  ژیلا حاجی پور   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

مقدمه: دیابت یکی از بیماریهای مزمن بوده که با تغییرات مواد ریز مغذی از جمله کاهش منیزیم و از طرفی افزایش سطح سرمی crp همراه است. هدف از این مطالعه بررسی سطح سرمی منیزیم و crp در بیماران دیابتی نوع 2 شهرستان سقز می باشد. مواد و روش ها: در این مطالعه 40 بیمار مبتلا به دیابت نوع دو (16 مرد و 24 زن) مراجعه کننده به مرکز دیابت شهرستان سقز به طور تصادفی و داوطلبانه انتخاب شدند .پس از کسب رضایت نامه کتبی اطلاعات دموگرافیک(سن، جنس، مدت ابتلا به بیماری دیابت، bmi) به وسیله مصاحبه و با استفاده از پرسشنامه ثبت شد. سپس از افراد مورد مطالعه جهت تعیین سطح سرمی منیزیم،crp،fbs ، hba1c وپروفایل لیپیدی نمونه خون گرفته شد. . برای مقایسه داده های کمی از آنالیز واریانس یک طرفه و آزمون آماری t-test استفاده شد. سطح معنی دار بودن 05/0>p در نظر گرفته شد. جهت تعیین همبستگی از ضریب پیرسون استفاده گردید. یافته ها: در جامعه ی مورد مطالعه بین سطح منیزیوم سرم و غلظت crp ارتباط معنی دار و معکوسی وجود دارد(01/0 >p ). نتیجه گیری: به نظر می رسد که کاهش منیزیم با افزایش سطح سرمی crp در بیماران دیابتی نوع دو همراه است.

بررسی اثرات سینرژیستی عصاره دانه capparis spinosa l و برگ توت سفید morus alba l بر گلوکز، اوره، اسید اوریک و چربی های خون در موش های دیابتی شده و مقایسه آن با داروهای ضد دیابت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - انتخاب کنید 1392
  پری نظری   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

دیابت یکی از بیماری های شایع در تمام کشورهای دنیا می باشد. در پژوهش حاضر تأثیر ضد دیابتی و ضد چربی عصاره هیدروالکلی دانه های کبر capparis spinosa l. و آبی برگ توت سفید morus alba l. به صورت جدا و توأم بر موش های دیابتی شده با استرپتوزوتوسین مورد بررسی قرار گرفت. سپس این اثرات با داروی ضد دیابت گلیبن کلامید مقایسه گردید. در همین راستا دوز موثر عصاره در موش و اثر حفاظتی عصاره این گیاهان مطالعه شد.از موش صحرایی(محدوده وزنی 250–200 گرم) برای دریافت عصاره هیدروالکلی c.spinosa و آبی m.alba استفاده شد. موش ها به 6 گروه(cntrl+, cntrl-, e.200,e.400 ,e.800,gl ) تقسیم شدند. در بررسی حاضر عصاره آبی برگ m.alba و هیدروالکلی دانه های c.spinosa به صورت جدا و توأم میزان قند خون را در موش های دیابتی شده کاهش داد. عصاره آبی برگ m.alba بهترین اثر کاهش مقدار قند خون در سطح معنی دار 05/0 >p موش دیابتی شده گروه e.200 (غلظتmg/kg 200 وزن بدن) داشت. بنابراین در عصار? c.spinosa و m.alba ممکن است ماده(یا مواد) موثره خاصی وجود داشته باشد که مشابه انسولین عمل کرده و باعث کاهش قند خون می گردد. غلظت 400 میلی گرم بر کیلو گرم عصار? هیدروالکلی دانه های c.spinosa و آبی برگ m.alba به صورت جدا و توأم hdl را تا (mg/dl 55/60) افزایش و ldl را تا (mg/dl 7/22) کاهش داد. بهترین اثر را میزان 400 میلی گرم بر کیلو گرم عصاره آبی برگ توت سفید داشت به طوری که hdl را (mg/dl 26/63) افزایش و ldl (mg/dl18/24)را تا حد مقدار طبیعی کاهش داد. همچنین عصار? هیدروالکلی c.spinosa و آبی برگ m.alba. به صورت جدا و توأم میزان کلسترول و تری گلیسرید ها را کاهش می دهد و این کاهش با افزایش غلظت عصاره همزمان بود. عصاره توام برگ توت سفید و دانه کبر در غلظت 400 میلی گرم بر کیلو گرم بهترین اثر را در کاهش مقدار اوره سرمی و bun داشت. از پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت که احتمالاً یک سری مواد در عصاره هیدروالکلی c.spinosa و آبی m.alba وجود دارد که خاصیت پایین آورنده اوره سرمی و bun را دارد. بنابراین می توان امیدوار بود با تحقیقات بیشتر از این گیاهان بتوان در درمان بیماران دیابتی و کاهش چربی ها خون بهره گرفت.

بررسی اثرات آنتی اکسیدان منگنز بر ساختار بیضه، پارامترهای اسپرم و میزان بیان ژن tsga10 در موش های تیمار شده با فرمالین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان تهران - دانشکده علوم پایه 1391
  شیوا تاج الدینی ماهانی   سهیلا ابراهیمی وسطی کلایی

مقدمه: فرمالین به عنوان یک آلاینده زیست محیطی در بیمارستان‏ها، آزمایشگاه‏ها و بسیاری از محیط‏های صنعتی استفاده می‏شود. فرمالین از طریق افزایش استرس اکسیداتیو، اثرات نامطلوبی بر ساختار بیضه و پارامترهای اسپرم دارد. منگنز نیز یک آنتی اکسیدان شناخته شده می‏تواند آسیب‏های استرس اکسیداتیو را مهار کند. هدف از این مطالعه بررسی تأثیرات منگنز بر ساختار بیضه، پارامترهای اسپرم و میزان بیان ژن tsga10در موش بالغ در معرض فرمالین است. مواد و روش‏ها: ابتدا جهت تعیین دوز بهینه به شش گروه 5 تایی موش نر بالغ، کلرید منگنز با دوزهای mg / kg (5، 10، 20و 30 ) و فرمالین با دوزهای (mg / kg 10 و 15) به مدت 14 روز و به صورت داخل صفاقی تزریق شد. سپس گروه‏ها از لحاظ مرگ و میر بررسی شدند. پس از تعیین دوز مناسب، تعداد بیست و پنج سر موش نر دیگر انتخاب و به طور تصادفی به چهار گروه تقسیم شدند: (1) کنترل، (2) شم (3) گروه در معرض فرمالین و (4) گروه در معرض فرمالین و منگنز کلرید. گروه 3 به مدت 14 روز متوالی فرمالینmg/ml 10 به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. از هفته دوم به گروه 4 منگنز با دوز mg/ml 5 ، تزریق شد. پس از آن در روز پانزدهم موش‏‏ها جراحی شدند و اسپرم‏ها از دم اپیدیدیم راست برای بررسی تعداد، تحرک، مورفولوژی(طبیعی/ غیرطبیعی) و درصد زنده بودن اسپرم‏ها با توجه به استانداردهای who جمع آوری و آنالیز شدند. بیضه چپ نیز برداشته شد و پس از وزن شدن به منظور بررسی های بافت شناسی آماده و قطر لوله‏های اسپرم ساز و لومن، ضخامت اپیتلیوم اندازه گیری شد. میزان بیان ژن tsga10 در بیضه گروه‏های مطالعه به روش real-time pcr بررسی شد در این مطالعه، ژن?2m به عنوان ژن مرجع انتخاب و برای تجزیه و تحلیل real-time pcr از روش ??ct استفاده شد. داده‏ها با روش آنالیز واریانس یک طرفه anova و تست تکمیلی tukeyتحلیل شدند. نتایج این مطالعه با در نظر گرفتن مقدار معنی‏داری (05/0 ?p ) بدست آمده است. نتایج: یافته های این مطالعه نشان داد که تجویز فرمالین در گروه 3، وزن بیضه، تعداد اسپرم، تحرک اسپرم، درصد زنده بودن و مورفولوژی طبیعی را به طور معنی‏داری در مقایسه با گروه کنترل کاهش می‏دهد (05/0 ?p ). همچنین در ارزیابی بافتی نیز قطر لومن و لوله های اسپرم ساز نسبت به گروه کنترل، به طور معنی داری کاهش یافت(05/0 ?p ). پارامترهای اسپرم و ساختار بیضه در گروه 4 (درمان با منگنز) باعث بهبود این پارامترها به طور معنی‏دار نسبت به گروه 3 شد(05/0 ?p ). بررسی نتایج real-time pcr نیز نشان داد که میزان بیان ژن tsga10 در گروه 3 نسبت به گروه کنترل وگروه "fa + mn2+ "(گروه4) کاهش یافته و منگنز سبب افزایش میزان بیان ژن tsga10 در موش‏های تحت درمان با فرمالین شد(05/0 ?p ). نتیجه‏گیری: منگنز دارای اثر محافظتی بر روی پارامترهای اسپرم، بافت بیضه و میزان بیان ژن tsga10 در نمونه های تحت درمان با فرمالین است و می تواند اثرات تخریبی ناشی از فرمالین را بهبود بخشد.