نام پژوهشگر: پونه ابراهیمی

اثر زمان برداشت میوه بر میزان آلفا توکوفرول در ارقام زیتون در منطقه گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان 1388
  اعظم آسفی نجف آبادی   خدایار همتی

زیتون از درختان میوه نیمه گرمسیری همیشه سبز است که روغن آن در صنایع غذایی و داروئی ارزش فراوان دارد. روغن زیتون حاوی اسیدهای چرب غیر اشباع می باشد که در جلوگیری از تصلب شرائین، گرفتگی عروق قلبی و کلسترول نقش مهمی دارد. همچنین روغن زیتون حاوی آنتی اکسیدان های مهمی نظیر پلی فنول ها، کارتنوئید و آلفاتوکوفرول است که نقش مهمی در حفاظت بدن در برابر رادیکال های آزاد دارد. این تحقیق به منظور ارزیابی تاثیر زمان برداشت بر صفات کمی و کیفی روغن دو رقم زیتون کشت شده در منطقه گرگان انجام شد. بدین منظور ارقام میشن و کرونایکی انتخاب گردید و مطابق با زمان برداشت منطقه (125 روز بعد از تمام گل در رقم کرونایکی و 116 روز بعد از تمام گل در رقم میشن)، از تاریخ پانزدهم شهریور ماه 1387 لغایت پانزدهم آذرماه 1387 هر پانزده روز یکبار نمونه برداری انجام گرفت و در هر مرحله خصوصیات کمی و کیفی روغن زیتون شامل میزان روغن، درصد اسد چرب آزاد، ارزش پروکسید و میزان آلفاتوکوفرول اندازه گیری شد. طرح آماری آزمایش در قالب بلوک کامل تصادفی در چهار تکرار بود.نتایج نشان داد که مقدار روغن در ماده خشک، میزان درصد اسد چرب آزاد با افزایش درجه رسیدگی افزایش یافت، در حالی که از میزان پروکسید با پیشرفت رسیدگی کاسته شد. بیشترین میزان روغن در رقم کرونایکی در برداشت هفتم (63/4%) و در رقم میشن در برداشت ششم (50/8%) دیده شد. بیشترین میزان درصد اسد چرب آزاد در رقم کرونایکی در برداشت آخر(0/95%) و کمترین میزان درصد اسد چرب آزاد در رقم میشن در برداشت اول (0/25%) دیده شد. بیشترین میزان پروکسید در رقم میشن در برداشت اول (meq/kg 12/2) و کمترین میزان درصد اسد چرب آزاد در رقم کرونایکی در برداشت آخر(meq/kg 4/25) مشاهده شد. میزان آلفا توکوفرول از اوایل برداشت (mg/lit 143/05) تا نیمه آبان ماه در رقم کرونایکی (mg/lit 253/64 ) واز اوایل برداشت ( mg/lit 31/15) تا نیمه مهر ماه در رقم میشن (mg/lit 284/38) سیر افزایشی داشته و پس از آن از مقدار آلفاتوکوفرول کاسته شد. بین دو رقم از نظر میزان روغن و درصد اسد چرب آزاد وارزش پروکسید تفاوت معنی داری وجود داشت، بطوریکه میانگین میزان روغن و درصد اسد چرب آزاد ومیزان پروکسید در رقم کرونایکی شامل 50/65% و 0/61% و meq/kg5/35 و در رقم میشن میانگین میزان روغن و درصد اسد چرب آزاد ومقدار پروکسید به ترتیب 25/43% و 43/0% و meq/kg 8/6 بود اما از نظر مقدار آلفا توکوفرول تفاوت معنی داری بین دو رقم وجود نداشت. در رقم کرونایکی میانگین میزان آلفاتوکوفرول mg/lit137/4 و در رقم میشن mg/lit 130/64 بود.

بررسی عوامل ساختمانی سیلو و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی علوفه موثر بر کیفیت سیلاژ ذرت در گاوداری های استان گلستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1392
  علی اصغر آیین   یوسف مصطفی لو

به منظور بررسی کیفیت ذرت سیلو شده در گاوداری های صنعتی استان گلستان تعداد 36 واحد گاوداری، با توجه به تراکم جمعیت گاو در هر شهرستان به صورت تصادفی انتخاب شد. نمونه های علوفه ذرت قبل و بعد از سیلو شدن بر طبق روش نمونه برداری تصادفی سیستماتیک، جمع آوری شد. نمونه ها به روش های استاندارد آماده سازی و آنالیز شیمیایی شدند. ماده خشک، پروتئین خام و کربوهیدرات های محلول در آب در علوفه ذرت به ترتیب 28، 7.9 و 2/66 درصد وph آن 5/44 بود. ph در 30 روزگی، کل اسید های چرب، نیتروژن غیرپروتئینی و اسید های چرب فرار به تفکیک، اسید استیک، اسید پروپیونیک و اسید بوتریک سیلاژ ذرت به ترتیب 4/13 ، 6/76، 1/19، 60/14، 16/05 و 7 درصد بود. میانگینph در 60 و 90 روزگی بعد از سیلو کردن به ترتیب 4/2 و 4/63 بود. خصوصیات ظاهری (بو، ساختمان و رنگ سیلاژ) اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که 94/5 درصد از سیلاژ ذرت در استان گلستان دارای نمره ارزشیابی ظاهری 15/96 هستند. در ارزیابی سیلاژ بر اساس ph و ماده خشک، 88/88 درصد از سیلو های گاوداری ها نمره قابل قبول دریافت کردند. همچنین عوامل فیزیکی شامل حضور کارشناس، نوع ساختمان سیلو، بروز توقف در بارگیری، فاصله مزرعه ذرت تا گاوداری، مدت زمان پرشدن سیلو، وسیله کوبیدن، امکان ورود خاک به سیلو، وجود شیب در دیواره جانبی، تکمیل بودن ظرفیت سیلو، نوع پوشش سیلو و امکان نفوذ باران مورد ارزیابی قرار گرفت. اثر فاصله مزرعه ذرت تا گاوداری بر کل اسید های چرب و اثر حضور کارشناس، توقف در پر کردن سیلو، ورود خاک به سیلو و شیب دیواره جانبی روی میزان نیتروژن غیر پروتئینی و اثر پوشش سیلو بر میزان ph سیلاژ معنی دار بود.

تاثیر دو گونه پروبیوتیکی bifidobacterium animalis وbifidobacterium lactis در جیره غذایی بررشد و قابلیت هضم لارو ماهی قزل آلای رنگین کمان (oncorhynchus mykiss)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  جواد سهندی   حجت الله جعفریان

استفاده از زیست یارها در صنعت آبزی پروری به عنوان شیوه نوین مدیریتی تلقی شده و روبه فزونی است. هدف از این مطالعه معرفی گونه های نوین زیست یار بر پایه تحقیقات داخل آزمایشگاهی (in vitro) جهت افزایش عملکرد و کارایی رشد و قابلیت هضم در لاروهای قزل آلای رنگین کمان است. حاصل این مطالعه استفاده از باکتری بیفیدوباکتریوم انیمالیس (bifidobacterium animalis) و بیفیدوباکتریوم لاکتیس (bifidobacterium lactis) که جزء باکتری های زیست یار یا پروبیوتیکی محسوب می شوند و تاکنون مطالعه ای درخصوص آن صورت نگرفته است، می باشد. در همین جهت تعداد 500 قطعه لارو قزل آلای رنگین کمان با میانگین وزن اولیه 197/0 ± 583/0 گرم پس از تهیه و انتقال به آزمایشگاه در سه تیمار آزمایشی و یک تیمار شاهد با چهار تکرار تقسیم گردید. جهت ارزیابی تاثیر زیست یارهای مورد نظر سه غلظت 109 × 1، 109 × 2 و 109 × 3 واحد کلنی در 100 گرم غذای مصرفی تهیه و به مدت 60 روز به لاروها خورانیده شد. بهترین عملکرد بین تیمارهای آزمایشی فوق الذکر، در تیمار تغذیه شده با کمترین غلظت بیفیدوباکتریوم ها مشاهده شد. نتایج این مطالعه نشان داد که بیفیدوباکتریوم انیمالیس و بیفیدوباکتریوم لاکتیس می تواند به عنوان دو گونه زیست یار موثر در افزایش رشد، بازماندگی و قابلیت هضم لاروهای قزل آلای رنگین کمان مورد استفاده قرار گیرد، همچنین نتایج این مطالعه نشان از پتانسیل بالای بیفیدوباکتریوم های مصرفی در بهبود معیارهای خونی لاروهای پرورشی دارد.

اثر ارتفاع و اکوتیپ بر روی برخی متابولیتهای ثانویه گیاه دارویی آقطی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  سحر محمدی پور   خدایار همتی

آقطی یا پلم با نام علمی (sambucus ebulus) گیاه علفی و دو ساله است که در مناطق شمالی ایران به وفور یافت می شود. تمامی اندام های این گیاه که شامل گل، میوه، ساقه، برگ، ریشه و ریزوم دارای خواص دارویی می باشد و برای درمان بیماری های مختلف نظیر رماتیسم، اگزما، ورم، گزیدگی حشرات، تب، عفونت و در ترمیم زخم ها استفاده می شود. امروزه اثرات ضد ویروسی، ضد سرطانی و ضد هلیکوباکتری این گیاه به اثبات رسیده است. این تحقیق در قالب طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. تیمارها شامل استانهای گلستان، مازندران و گیلان در ارتفاعات مختلف شامل منطقه پائین دست (100>)، متوسط (700) و منطقه بالادست (2000<) و سه اندام گل، برگ و ساقه بوده است. متغیرهای اندازه گیری شده شامل: اندازه گیری صفات مورفولوژی، اندازه گیری صفات بیوشیمیایی مانند میزان روتین، فنول و فلاونوئید و میزان کلروژنیک اسید بوده است. این تحقیق به منظور ارزیابی تاٌثیر اکوتیپ و ارتفاع بر صفات فیزیولوژیکی و برخی از صفات بیوشیمیایی در سه استان گلستان، گیلان و مازندران انجام شد. جمع آوری نمونه ها از اوایل تیر ماه در استان گلستان و در شهر گرگان آغاز و تا نیمه تیر جمع آوری از تمامی مناطق به پایان رسید. سه اندام گل، ساقه و برگ از هر منطقه جمع آوری و در هنگام جمع آوری تمامی صفات مورفولوژیکی مورد ارزیابی قرار گرفت. بر اساس این نتایج، اثر متقابل ارتفاع و اکوتیپ بر روی تمامی صفات مورفولوژیکی به جز میزان کلروفیل و نسبت طول برگ به عرض برگ اثر معنی داری داشت. به طور کلی بیشترین میزان رشد رویشی در لاهیجان با ارتفاع صفر از سطح دریا، و کمترین میزان رشد رویشی در منطقه اشکورات با ارتفاع 2000 متر از سطح دریا در استان گیلان مشاهده شد. بیشترین میزان فلاونوئید در بین سه اندام، در برگ آقطی و در منطقه توسکستان (80 متراز سطح دریا) با مقدار (mg/gr67/38) و در استان گلستان مشاهده گردید در حالی که منطقه جیرکوه (700 متر) در استان گیلان با میزان (mg/gr24/1) فلاونوئید در ساقه دارای کمترین مقدار فلاونوئید بود. بیشترین میزان فنول در برگ با مقدار (mg/gr 099/0) و در منطقه شیخ موسی (2000متر) در استان مازندران و کمترین مقدار فنول در منطقه زیارت (1500<) در استان گلستان در ساقه را نشان دادند. در بین مناطق مورد ارزیابی بیشترین مقدار کلروژنیک اسید موجود در برگ آقطی در منطقه ناهارخوران (750-780 متر) با مقدار (mg/gr 88/1) در استان گلستان مشاهده شد در حالی که کمترین مقدار کلروژنیک اسید در گل آقطی در منطقه اشکورات (2000 متر) در استان گیلان مشاهده گردید در هیچ کدام از مناطق روتین در گل و ساقه این گیاه مشاهده نشد در حالی که برگ آقطی دارای مقدار قابل توجهی روتین بود و بیشترین مقدار روتین در توسکستان (80 متر) با مقدار (mg/gr16/18) در استان گلستان و کمترین میزان با مقدار (mg/gr 21/3) در منطقه ناهارخوران (750-780) در استان گلستان بوده است.

بررسی تاثیر اندام ها، اکوتیپ ها و حلال های مختلف بر میزان نارنجین و هسپریدین در درخت نارنج citrus aurantium
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1392
  مرضیه اسدی   خدایار همتی

میوه های مرکبات تقریبا جز گسترده ترین میوه هایی هستند که در سراسر دنیا تولید می شود. میوه های مرکبات غنی از ترکیبات فلاونوئیدی می باشند که فلاونوئیدها خصوصا هسپریدین و نارنجین برای سلامتی انسان موثر هستند. هدف از این تحقیق بررسی تاثیر نوع اندام، نوع حلال و منطقه برداشت برروی برخی فلاونوئیدها (هسپریدین و نارنجین) می باشد. این مطالعه در قالب بلوک های کامل تصادفی و تیمارهایی شامل نوع اندام (برگ و میوه نارس)، نوع حلال (متانول، دی متیل سولفوکساید و ترکیبی از این دو حلال) در سه منطقه (بهشهر، گرگان، نوشهر) در سه تکرار انجام گرفت. متغیرهای اندازه گیری شده شامل وزن تر، وزن خشک، سطح برگ، کلروفیل برگ و مقدار هسپریدین و نارنجین موچود در اندام های مختلف درخت می باشد. استخراج مواد با استفاده از این سه حلال و اندازه گیری فلاونوئیدها با دستگاه hplc انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که وزن تر و وزن خشک اندام ها و همچنین مقدار هسپریدین و نارنجین به شدت تحت تاثیر منطقه برداشت بوده است ولی بر میزان سطح برگ و کلروفیل برگ اثری نداشته است واختلاف معنی داری بین مناطق مشاهده نشد. بیشترین میزان وزن تر برگ و میوه در منطقه گرگان به ترتیب (290/56، 306/09 گرم) وکمترین ان در نوشهر به ترتیب (187/76 و 155/29 گرم) بوده است.بیشترین میزان وزن خشک برگ و میوه در گرگان به ترتیب (196/90 و 169/90گرم) مشاهده شد. نتایج نشان داد که نارنجین، فلاونوئید غالب در اندام های مورد مطالعه بود. بر اساس آزمون مقایسه میانگین ها بیشترین میزان هسپریدین (7567/35 میلی گرم در لیتر) مربوط به منطقه نوشهر در اندام میوه و با استفاده از حلال دی متیل سولفوکساید و کمترین میزان ان (23/80میلی گرم در لیتر) در منطقه گرگان در اندام برگ و با استفاده از ترکیبی از حلال متانول و دی متیل سولفوکساید بوده است. بیشترین میزان نارنجین (90844/39 میلی گرم در لیتر) مربوط به منطقه نوشهر و با استفاده از حلال دی متیل سولفوکساید در اندام میوه و کمترین میزان آن (5/82 میلی گرم در لیتر) در منطقه گرگان و در اندام برگ و با استفاده از حلال متانول بوده است. بنابراین بیشترین میزان فلاونوئیدها در اندام میوه، منطقه نوشهر و حلال دی متیل سولفوکساید بوده است.

کالوس زایی در سرخدار و مقایسه میزان تاکسول تولید شده در شرایط درون شیشه ای با بافت های طبیعی گیاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1392
  زینب رحمتی   وحیده پیام نور

فاکتورهای زیادی در تشکیل کالوس و افزایش در میزان کالوس در شرایط درون شیشه ای موثرند که نوع ریزنمونه، نوع محیط کشت، نوع هورمون و عوامل محیطی از موارد بسیار مهم می باشد. سرخدار (taxus) یکی از سوزنی برگان بومی و با ارزش جنگل های شمال بوده که قسمت های متفاوت آن منبع اولیه تولید داروی ضد سرطان تاکسول است که دارای کاربرد وسیعی در درمان بیماری های سرطان سینه، رحم، تخمدان و ... می باشد. هدف از انجام پژوهش حاضر، تعیین مناسب ترین روش سترون سازی، محیط کشت و تیمارهای هورمونی مناسب برای کالوس زایی ریزنمونه های ساقه و برگ 2 گونهtaxua baccata و taxus berevifoliaو همچنین مقایسه میزان تاکسول موجود در بافت های طبیعی گیاه با کالوس های حاصل از شرایط درون شیشه ای با استفاده از تکنیک hplc بود. نمونه های مورد نظر از رویشگاه های دره زیارت و باغ گیاه شناسی جنگل شصت کلاته به صورت تصادفی جمع آوری و به آزمایشگاه دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان منتقل و کشت شدند. داده های بدست آمده با استفاده از آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با استفاده از نرم افزار mstatc مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. برای مقایسه میانگین داده ها از آزمون حداقل اختلاف معنی داری (lsd) استفاده شد. نتایج نشان داد که برای استریل کردن ریزنمونه های ساقه و برگ، بهترین حالت استفاده از کلرید جیوه 1/0 درصد به مدت 5 دقیقه بود. بهترین ریزنمونه جهت تولید کالوس، ساقه و بهترین محیط کشت و تیمار هورمونی، مربوط به محیط کشت wpm و تیمار هورمونی 2 میلی گرم بر لیتر هورمون 2,4-d و2/0 میلی گرم بر لیتر کینتین بود. مقادیر تاکسول در بافت های طبیعی گیاه t.baccata بیشتر از گونه t.berevifolia بود اما بین کالوس های درون شیشه ای اختلاف بارزی بین این دو گونه مشاهده نشد. همچنین مقدار تاکسول در کالوس های حاصل از شرایط درون شیشه ای، بیشتر از بافت های طبیعی بود.

تاثیر عصاره گیاه دارویی آلوئه¬ورا بر پارامترهای هماتولوژیک و برخی پاسخ های ایمنی فیل ماهی (huso huso)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1393
  ملیحه خطیرنامنی   حسنی قلی پورکنعانی

در این تحقیق تعداد 300 عدد فیل ماهی با متوسط وزنی 300 گرم در کارگاه تکثیر و پرورش ماهیان خاویاری شهید مرجانی گرگان به مدت 21 روز نگه¬داری شدند. این تعداد ماهی در3 تیمار و 3 تکرار تقسیم بندی شدند. تیماراول تزریق داخل صفاقی عصاره متانولی آلوئه ورا به میزان mg/kg100 در حجم حداکثر 5/0 میلی لیتر سرم فیزیولوژی، تیمار دوم تزریق داخل صفاقی عصاره متانولی آلوئه ورا به میزان mg/kg200 درحجم حداکثر 5/0 میلی لیتر سرم فیزیولوژی و گروه کنترل تزریق میزان 5/0 میلی لیتر سرم فیزیولوژی به صورت داخل صفاقی صورت گرفت. خون¬گیری از ماهیان در روزهای 0، 7، 14 و 21 پس از تزریق انجام شد.نتایج بدست آمده از این تحقیق نشان داد غلظت هموگلوبین در روزهای 7، 14و 21 در تیمارهای 100a و 200a نسبت به گروه شاهد افزایش معنی¬داری داشت (05/0>p). درصد هماتوکریت در روزهای 7 و 21 در تیمارهای 100 aو 200a نسبت به گروه شاهد افزایش معنی داری نشان داد (05/0>p). در روز 14 درصد هماتوکریت در تیمار 200a افزایش معنی¬داری نسبت به تیمار شاهد داشت (05/0>p) ولی اختلاف معنی¬داری نسبت به تیمار شاهد نشان نداد(05/0<p). تعداد گلبول¬های سفید در تیمار 100a افزایش معنی¬داری در روزهای 7، 14و 21 نسبت به تیمار 200a و تیمار شاهد نشان داد(05/0>p). کمترین درصد لنفوسیت در تیمار شاهد مشاهده شد(05/0>p). وزن هموگلوبین داخل گلبولی و درصد غلظت هموگلوبین داخل گلبولی در تیمارهای 100 aو 200a در روزهای 7، 14 و 21 افزایش معنی¬داری نسبت به تیمار شاهد نشان داد(05/0>p). همچنین فعالیت لیزوزیم سرم در روز7، 14 و 21 در تیمارهای 100a و 200a افزایش معنی¬داری را نسبت به تیمار شاهد نشان داد(05/0>p). فعالیت کمپلمان سرم در روز 7 در تیمار 100a، افزایش معنی¬داری نسبت به تیمار 200a و تیمار شاهد نشان داد (05/0>p) همچنین فعالیت کمپلمان سرم فیل ماهی در روز 14 و 21 در تیمار 200a افزایش معنی¬داری نسبت به تیمار 100a و تیمار شاهد نشان داد(05/0>p). می توان نتیجه¬گیری کرد که گیاه دارویی آلوئه¬ورا موجب بهبود معیارهای خونی و فعالیت لیزوزیم سرم و کمپلمان در فیل ماهیان دارد.

مطالعه همبستگی فلاونوئیدهای پایه و ارقام پیوندی در بافت های مختلف میوه مرکبات (.citrus spp)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  نسترن همتی   عظیم قاسم نژاد

بافت میوه ارقام مرکبات دارای بیوفلاونوئید و برخی مواد ثانویه است که در صنایع مختلف به ویژه دارویی استفاده فراوانی دارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی تغییرات بیوشیمیایی میوه ارقام پیوندی مرکبات تحت تاثیر پایه با مطالعه همبستگی تغییرات خصوصیات میوه پایه و رقم پیوندی است. به این منظور میزان فلاونوئیدهای نارنجین، هسپریدین و نئوهسپریدین، فعالیت آنتی¬اکسیدانی، میزان فنل کل و فلاونوئید کل میوه¬های چهار رقم پرتقال (ایتالیایی، سالوستیانا، مورو و مارس) پیوند شده بر چهار پایه (یوزو، شل¬محله، نارنج و سیتروملو) با میوه پایه¬های بذری مذکور در بخش¬های مختلف میوه (پوست و گوشت) مورد بررسی قرار گرفت. این تحقیق در قالب آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح کاملا تصادفی در سه تکرار انجام شد. بر اساس نتایج تجزیه واریانس صفات اندازه¬گیری شده تحت تاثیر پایه، رقم و بافت میوه قرار داشت. در صفات ظاهری اندازه¬گیری شده بیشترین میزان وزن تر (4/768 گرم) در گوشت میوه پایه شل¬محله، وزن خشک (8/256 گرم) در بافت گوشت میوه پرتقال مارس پیوند شده روی پایه شل¬محله و ضخامت پوست (84/7 سانتی متر) در گوشت میوه شل¬محله تولید شد. بیشترین میزان فنل کل (382/21 میلی¬گرم در گرم) در پوست میوه رقم ایتالیایی پیوند شده روی پایه شل¬محله، فلاونوئید کل (33/0 میلی گرم در گرم وزن خشک) در پوست میوه رقم سالوستیانا پیوند شده بر پایه یوزو و همچنین بیشترین میزان فعالیت آنتی¬اکسیدانی (71/85%) در پوست میوه پایه بذری سیتروملو مشاهده شد. بیشترین میزان نارنجین (52/4 میلی¬گرم در گرم) در پوست میوه نارنج و کمترین آن در پوست میوه ارقام پرتقال مشاهده شد. بیشترین میزان نئوهسپریدین در پوست میوه پایه یوزو و بیشترین میزان هسپریدین (36/5 میلی¬گرم در گرم) در پوست میوه پرتقال مارس روی پایه شل¬محله تجمع داشت. بر اساس نتایج همبستگی، بین میزان فنل کل و فعالیت آنتی¬اکسیدانی رابطه منفی وجود داشت، در مقابل فلاونوئید نارنجین، هسپریدین و نئوهسپریدین با تجمع فنل رابطه مثبت و معناداری نشان دادند. بر اساس یافته¬های این آزمایش به نظر می رسد که تجمع مواد شیمیایی در میوه مرکبات قبل از هر عامل به خصوصیات ژنتیکی و توانمندی ذاتی ارقام وابسته بوده و در عین حال این تغییرات تحت تاثیر عوامل محیطی و به¬زراعی از جمله زمان برداشت و نوع پایه قرار می¬گیرد. به طوری که برخی از فاکتورها به¬ویژه نوع پایه نقش مهم و تعیین کننده¬ای در تجمع این مواد دارند.

تاثیر کودهای آلی، معدنی و کاربرد اسیدسالیسیلیک بر اجزای عملکرد و برخی از متابولیت های ثانویه در گیاه شنبلیله
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده تولیدات گیاهی و دامی 1393
  مژده مهدی پور   خدایار همتی

شنبلیله گیاهی دارویی است که به علت غنی بودن از مواد ثانویه، در صنایع غذایی و دارویی از بذر و اندام هوایی آن استفاده می¬گردد. در این تحقیق اثر کودهای آلی (کود گوسفندی، گاوی و ورمی¬کمپوست) و معدنی (نیتروژن و فسفر) و همچنین محلول¬پاشی با اسیدسالیسیلیک (sa) در غلظت¬های 0، 2?10،4?10 و 6?10 مولار (به ترتیب سطح اول، دوم، سوم و چهارم) بر روی اجزای عملکرد اندام هوایی و بذر و برخی مواد ثانویه گیاه شنبلیله بررسی گردید. آزمایش در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوک¬های کامل تصادفی در سه تکرار به صورت گلدانی انجام شد. متغیرهای اندازه¬گیری شده شامل طول و قطر ساقه، تعداد ساقه جانبی، تعداد برگ، طول دمبرگ، طول و عرض برگ، کلروفیل، وزن خشک و تر اندام هوایی، تعداد، طول و عرض غلاف، تعداد و وزن دانه و وزن هزار دانه و همچنین میزان فنل کل، فلاونوئید کل و فعالیت آنتی¬اکسیدانی در اندام هوایی و بذر گیاه شنبلیله بود. اندازه¬گیری صفات فیتوشیمیایی توسط دستگاه اسپکتروفتومتر انجام گردید. کودهای آلی و کاربرد اسیدسالیسیلیک بر وزن خشک اندام هوایی، وزن دانه و میزان فنل کل، فلاونوئید کل و آنتی¬اکسیدان در بذر در سطح یک درصد تفاوت معنی¬داری را نشان داد. بر اساس آزمون بالاترین میزان وزن خشک اندام هوایی (97/1)، مربوط به تیمار کود گوسفندی و سطح سوم اسیدسالیسیلیک و پایین¬ترین میزان آن مربوط به تیمار شاهد و سطوح اول، دوم و چهارم اسیدسالیسیلیک بود. حداکثر وزن دانه (16/3، 02/3) نیز در تیمار کود گوسفندی به همراه تیمار اسیدسالیسیلیک در سطوح دوم و سوم و حداقل مقدار آن در تیمار کود معدنی و سطح چهارم اسیدسالیسیلیک حاصل گردید. بیشترین میزان فنل کل در بذر (16/0) و همچنین بیشترین میزان فلاونوئید کل بذر (35/0) در تیمار کود گوسفندی و سطح اول اسیدسالیسیلیک مشاهده شد. کمترین میزان فنل کل در بذر در تیمارهای شاهد در سطوح اول و چهارم اسیدسالیسیلیک، کود معدنی و گاوی در سطح چهارم اسیدسالیسیلیک و کود ورمی¬کمپوست در سطوح اول و دوم اسیدسالیسیلیک گزارش گردید. کمترین میزان فلاونوئید کل در بذر نیز مربوط به تیمار شاهد به همراه سطح دوم اسیدسالیسیلیک بود. بالاترین میزان فعالیت آنتی¬اکسیدانی در بذر نیز مربوط به تیمار کود معدنی و سطح سوم اسیدسالیسیلیک (85/90) و پایین¬ترین میزان آن مربوط به شاهد و سطح چهارم اسیدسالیسیلیک بوده است. ?

فرآوری نانوهیبرید نقره – رس و بررسی اثر آن بر خواص ضدمیکروبی کاغذ
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده جنگلداری و مهندسی چوب و کاغذ 1393
  پروانه نارچین   الیاس افرا

کاغذها دارای انواع گسترده ای می باشند که برخی از آن ها نظیر کاغذهای اسکناس، بسته بندی و بهداشتی با توجه به نوع مصرف نیازمند ایجاد خواص ضدباکتری نیز می باشند. این قبیل کاغذها روزانه به میزان زیادی در بین افراد مختلف دست به دست می شوند و در تماس مستقیم با بدن قرار دارند که آن ها را جزء مهمترین عوامل انتقال میکروارگانیسم های بیماری زا می سازد. درحال حاضر متداولترین ماده ای که به عنوان عامل ضدباکتری شناخته شده است نانو نقره می باشد. نانونقره دارای خصوصیاتی همچون تأثیر بسیار زیاد و سریع، عدم افزایش مقاومت و سازگاری در میکروارگانیسم¬ها می باشد. در مقابل این ویژگی های پسندیده نانوذرات نقره ناپایدار هستند، تمایل شدیدی به توده شدن داشته و دارای ساختاری آبگریز می باشند. نانوذرات رس دارای بارسطحی زیاد، ساختار لایه ای و آبدوست می باشند که می توانند گزینه ای مناسب برای رفع این مشکلات باشند. در این پژوهش سعی شده است با فرآوری نانوهیبرید نقره- رس ماده ای ضدمیکروب با مجموع خصوصیاتی بهینه تولید شود. برای تحقق این هدف ابتدا نانوهیبرید نقره- رس از ترکیب دو نوع مونت موریلونیت طبیعی ویا آسیاب شده با نیترات نقره به روش احیاء با سدیم بورهیدرید فرآوری گشت و نانوذرات نقره تحت نیروی الکترواستاتیکی روس سطح نانورس قرار گرفتند. برای تعیین اندازه و درصد ماندگاری نانونقره در نانوهیبریدها از تست های زتاسایزر، afm، جذب اتمی و icp استفاده شد. سپس کاغذهای مورد نظر از 5 تیمار نانو نقره، نانورس و نانورس آسیاب شده و نانوهیبرید نقره- رس با نانورس وبا نانورس آسیاب شده در 3 سطح مصرف نقره 5/12، 25 و ppm 50 و نانوهیبرید نقره-رس و نانوهیبرید نقره- رس آسیاب شده در 3 سطح 10، 15 و 20% تهیه شدند. به منظور بررسی نحوه پراکنش نانوذرات مختلف روی سطح الیاف و بررسی اثر نانورس روی ماندگاری و عدم توده شدن نانوذرات نقره در حالت نانوهیبرید و همچنین اندازه ذرات نقره روی سطح رس از آنالیز عنصری، نقشه پراکنش عناصر (map) و تصاویر fesem استفاده گردید. ویژگی بیولوژیکی کاغذهای تهیه شده در برابر هردو نوع باکتری گرم مثبت و گرم منفی مورد بررسی قرار گرفت. همچنین ویژگی های فیزیکی، مقاومتی و نوری کاغذها مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نانوهیبریدها توانستند معایب موجود در نانونقره را برطرف نمایند و با افزایش سطح ویژه و پایداری نانونقره در نانوهیبرید منجربه افزایش خواص ضدمیکروبی آن شوند. همچنین ساختار آبدوست مونت موریلونیت توانست آبگریزی نانو نقره را بهبود بخشد. در بررسی خواص مقاومتی نیز مشاهده شد که مقاومت به پارگی و مقاومت به ترکیدگی با افزایش سطح مصرف مواد افزودنی شدیداً کاهش یافتند.

تأثیر افزودن اسانس گونه¬های مختلف گیاهان دارویی آویشن و پونه کوهی بر خصوصیات تخمیری شکمبه ای و فراسنجه های تولید گاز در شرایط آزمایشگاهی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  مریم فریدون پور   جواد بیات کوهسار

مطالعه¬ای به منظور بررسی تأثیر اسانس و برگ گونه¬های مختلف گیاهان دارویی آویشن و پونه بر فراسنجه های تولید گاز و قابلیت هضم و فراسنجه¬های تخمیری شکمبه در شرایط آزمایشگاهی انجام شد. برای این منظور، گونه¬های مختلف گیاه دارویی آویشن در مرحله گل¬دهی به ترتیب از مناطق شیراز (zataria multiflora)، اسفراین (thymus transcaspicus)، شاهرود (thymus fallax)، جنگل گلستان(thymus transcaucasicus) و گرگان (thymus vulgaris) و دو گونه پونه کوهی (mentaaquatica وmentalongifolia ) جمع¬آوری شد. گونه¬های مختلف جمع¬آوری شده با دستگاه میکروویو اسانس¬گیری شدند. جیره¬های پایه مورد استفاده در این مطالعه با دو نسبت علوفه به کنسانتره 50:50 و 80:20 بود. تیمارهای آزمایشی عبارت بودند از: 1) تیمار شاهد (جیره پایه) و 2) تیمارهای دارای اسانس و برگ گونه¬های مختلف آویشن و پونه کوهی. نتایج نشان داد که افزودن اسانس گونه¬های مختلف گیاهان دارویی آویشن و پونه کوهی در هر دو جیره پایه با نسبت علوفه به کنسانتره 50:50 و 80:20، تأثیر معنی¬داری در کاهش پتانسیل و نرخ تولید گاز داشت (05/ 0> p)؛ به طوری که، تیمار شاهد در هر دو جیره پایه در مقایسه با تیمارهای دارای اسانس، بالاترین تولید گاز را داشت (05/ 0> p). در بین تیمارهای دارای اسانس نیز از نظر فراسنجه¬های تولید گاز، اختلافات معنی داری وجود داشت (05/ 0> p). اما به طور کلی در هر دو جیره پایه، اسانس zataria multiflora، بیشترین تأثیر را بر کاهش تولید گاز داشت (05/ 0> p). افزودن برگ گونه¬های مختلف آویشن و پونه کوهی نیز تأثیر معنی¬داری بر پتانسیل و نرخ تولید گاز داشت (05/ 0> p). از این نظر، بیشترین و کمترین تأثیر بر کاهش تولید گاز، متعلق به برگ دو گونه پونه کوهی به ترتیب mentaaquatica وmentalongifolia بود. نتایج حاصل از تأثیر افزودن اسانس گونه¬های مختلف آویشن و پونه کوهی بر قابلیت هضم و پارامترهای تخمیری نشان داد که بین تیمارهای مختلف از نظر قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی، اختلافات معنی¬داری وجود نداشت (05/0 < p). با این حال، بین تیمارهای آزمایشی از نظر تولید توده میکروبی و بازده تولید توده میکروبی، اختلافات معنی¬داری وجود داشت (05/ 0> p). تیمار شاهد دارای بالاترین بازده تولید گاز و پائین¬ترین مقدار عامل تفکیک، توده میکروبی تولید شده و بازده توده میکروبی تولید شده بود. افزودن برگ گونه¬های مختلف آویشن و پونه کوهی، باعث کاهش معنی¬داری در قابلیت هضم ماده خشک و ماده آلی شد (05/ 0> p). به طور کلی، تیمار شاهد در مقایسه با تیمارهای دارای برگ از عامل تفکیک، توده میکروبی تولید شده و بازده توده میکروبی بالاتری برخوردار بود.

بررسی عملکرد رشدومعیارهای بیو شیمیایی عصاره بدن لارو ماهی کپور معمولی(cyprinus carpio)درمکمل سازی با باسیلوس های پروبیوتیکی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گنبد کاووس - دانشکده کشاورزی گنبد 1393
  فرشاد رحمانی عسگرآباد   حجت الله جعفریان

چکیده تاثیر پروبیوتیکها بر لارو ماهی کپور معمولی براساس عملکرد رشد و مصرف غذا مطالعه شد. پنج گونه از باسیلوس های اسپوردار شامل: باسیلوس لیکنی فورمیس، باسیلوس سوبتلیس، باسیلوس پلی میکسا، باسیلوس لتروس پروس و باسیلوس سیرکولانس، به عنوان یک مخلوط باکتریایی پروبیوتیکی استفاده شدند. مخلوط باسیلوس های پروبیوتیکی مطابق با دستورالعمل شرکت پروتکسین آماده گردید. لاروهای ماهی کپور معمولی به میزان 5 درصد وزن بدن و در 3 نوبت در روز تغذیه شدند. 12 عدد حوضچه فایبرگلاسی مدور برای تیمارهای آزمایشی و تیمار شاهد هر کدام با 3 تکرارمورد استفاده قرار گرفت. این آزمایش در قالب یک طرح کاملا تصادفی طراحی گردید. لاروهای ماهی کپور معمولی (با وزن متوسط12/20? 25/200 میلی گرم) با جیره های مکمل سازی شده با غلظت باکتریایی106× 1 (جیره 1d )،106×2 (جیره 2d) و 106× 3 (جیره 3d) واحد کلنی در هر گرم غذا، برای مدت 30 روز مورد تغذیه قرار گرفتند. جیره شاهد (cd) با باکتری ها مکمل سازی نگردید. نتایج نشان داد که در برخی از تیمارهای آزمایشی پارامترهای رشد، بطور معنی دار افزایش پیدا کردند (05/0p<). جیره های2d و3d بطور معنی دار(05/0< (pرشد بهتری را با ضریب تبدیل غذایی کمتر و نسبت کارآیی پروتئین بالاتر نسبت به تیمار 1d و شاهد نتیجه داد. حداکثر وزن نهایی در تیمار شاهد (36/1 گرم) و حداقل وزن (63/1میلی گرم) در تیمار آزمایشی 3 dبدست آمد. در تیمارهای پروبیوتیکی، سطح کورتیزول عصاره بدن بطور معنی داری افزایش یافت (05/0p<). سطوح کلسترول، پروتئین کل و تری گلیسرید عصاره بدن بطور معنی داری افزایش یافت (05/0p<). باسیلوس های پروبیوتیکی تاثیر مثبت معنی داری (05/0p<) بر میزان آلبومین و فعالیت آنزیمی آسپاریت آمینو ترانسفراز (ast)، آلانین آمینوترانسفراز (alt) و آلکالین فسفاتاز داشتند. در نتیجه، این آزمایش نشان داد، باسیلوس های پروبیوتیکی عملکرد رشد و فاکتورهای بیوشیمیایی عصاره بدن را در لاروهای ماهی کپور معمولی افزایش داده است. بعلاوه اینکه سطوح مختلف باسیلوس های پروبیوتیکی، عملکرد متفاوتی را نشان داد. واژگان کلیدی: پروبیوتیک، لارو ماهی کپور معمولی، باسیلوس، کورتیزول، آسپاریت آمینو ترانسفراز، آلانین آمینو ترانسفراز

ارزیابی میزان بتولین و بتولینیک اسید، خواص آنتی¬اکسیدانی، فنول و فلاونوئیدکل در برخی گونه¬های جنگلی شمال ایران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1393
  فرزانه رزمجو   وحیده پیام نور

گیاهان منبع طیف وسیعی از متابولیت¬های ثانویه می¬باشند. امروزه استفاده از عصاره¬های گیاهی یا متابولیت¬های ثانویه استخراج شده از گیاهان به عنوان آنتی¬اکسیدان¬ها در صنایع پزشکی، دارویی و صنایع غذایی کاربرد وسیعی پیدا نموده است. تعدادی از ترکیب¬های دارای خواص آنتی¬اکسیدانی به عنوان متابولیت¬های ثانویه توسط گیاهان ساخته می¬شوند که از آن جمله می توان به ترکیب¬هایی نظیر فنول¬ها، فلاونوئیدها، ترپنوئیدها اشاره نمود. گونه¬های جنگلی حاوی مقدار زیادی از متابولیت¬های ثانویه هستند. در این پژوهش به بررسی خواص آنتی¬اکسیدانی گونه¬های توسکا ییلاقی، توسکا قشلاقی، ممرز، داغداغان، گردو، چنار، خرمندی، گلابی وحشی و ارزیابی میزان فنول و فلاونوئید کل و همچنین دو ترپنوئید بتولین و بتولینیک¬اسید در سه اندام برگ، شاخه و پوست پرداخته شد. نمونه های مورد مطالعه از جنگل¬های استان گلستان جمع¬آوری شد. ارزیابی خواص آنتی¬اکسیدانی با استفاده از dpph صورت گرفت. میزان فنول کل بر اساس روش رنگ سنجی folin-ciocalteu با استفاده از گالیک اسید به عنوان استاندارد محاسبه شد. برای محاسبه فلاونوئید کل از روش رنگ سنجی آلومینیوم کلرید و کوئرستین به عنوان استاندارد استفاده شد. ارزیابی دقیق بتولین و بتولینیک¬اسید با استفاده از دستگاه hplc صورت گرفت. نتایج به دست آمده در قالب طرح آشیانه¬ای با نرم¬افزار sas مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد درختان جنگلی دارای انواع مختلف متابولیت های ثانویه هستند و تفاوت متابولیت¬ها در گونه¬های مختلف و اندام¬های مختلف گونه¬ها در سطح بیش از 99% معنی¬دار است. بیشترین خواص آنتی¬اکسیدانی در کل در گونه ممرز با 99/74% دیده شد. گلابی وحشی در کل گونه¬ها، دارای بیشترین میزان فنول کل با 91/13 میلی¬گرم در گرم وزن خشک و فلاونوئید کل با 05/12 میلی¬گرم در گرم وزن خشک بود و بیشترین میزان بتولین و بتولینیک اسید به ترتیب در درختان توسکا قشلاقی با 08/3 و چنار با 94/2 گرم در صد گرم وزن خشک مشاهده شد. عصاره¬ی متانولی 80% نمونه¬های مورد مطالعه سطوح گوناگونی از فعالیت آنتی¬اکسیدانی از خود نشان دادند و منابع مفیدی برای تامین منابع طبیعی آنتی اکسیدانی اند. نتایج این تحقیق نشان داد که ترکیبات ترپنوئیدی موجود در گونه¬های مورد مطالعه به خصوص گونه های توسکا می تواند در صنعت داروسازی هم به کار رود.

بررسی وضعیت به کارگیری علف کش متری بوزین در شرایط زهکشی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1394
  امین شریفی قاسم خیلی   حسین شریفان

با انجام زهکشی، نه تنها آب اضافی از خاک خارج شده و باعث تهویه آن می گردد، بلکه نمک های موجود در نیمرخ خاک نیز خارج می شوند. در این پژوهش به منظور شبیه سازی شرایط طبیعی اراضی زهکشی شده، از یک مدل فیزیکی (مخزن آب وخاک) که علاوه بر امکان تنظیم سطح ایستابی، می-تواند بخشی از یک ترانشه زهکشی را نیز شبیه سازی نماید استفاده شد. در این تحقیق از سم متری بوزین که یکی از علف کش های پرکاربرد در کشاورزی قبل از انجام عملیات کشت وکار است، استفاده خواهد شد تا مکانیسم اثر آن بر آب خروجی از زهکش و خاک ارزیابی شود. بر این اساس آزمایش هایی جهت تعیین مقدار این فاکتور بر روی خاک و آب خروجی از مدل زهکش انجام شد. علف کش متری بوزین با مقداری لازم آب و با سم پاش مناسب به خاک داده شد

بررسی اثر اسید سالیسیلیک و عناصر نیتروژن، فسفر، پتاسیم، منیزیم، روی، بور، مولیبدن و آهن بر رشد و نمو، عملکرد، اجزای عملکرد، اسانس و لینالول در گشنیز (coriandrum sativum l.)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه مازندران - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1387
  عبدالرحمان رحیمی   پونه ابراهیمی

چکیده ندارد.

جداسازی و شناسایی ترکیبات اصلی موجود در گیاه salvia macrosiphon
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور 1388
  حکیمه ابراهیمی   مهدی فروزانی

چکیده ندارد.

بررسی تاثیر اسیدسالیسیلیک بر جنین زایی رویشی دمبرگ و آبکش ثانویه هویج در محیط کشت b5 و nl
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1388
  سمیرا حسینی   کامبیز مشایخی

سالیسیلیک اسید به عنوان یک ترکیب شبه هورمونی در بسیاری از فرآیندهای درونی گیاه نقش ایفا می کند. بر این اساس در این تحقیق تاثیر این ماده برتشکیل و تمایز جنین های رویشی در ریزنمونه های بدست آمده از اندام های مختلف گیاه هویج در محیط های کشت b5 و nl مورد بررسی قرار گرفت. طرح آماری استفاده شده در این بررسی طرح کاملا" تصادفی با آرایش فاکتوریل می باشد. تیمارهای سالیسیلیک اسید در دو سطح میکرو مولار و میلی مولار به غلظت (0 ، 25 ،50 ، 75 ، 100 میکرومولار) و (0، 5/0 ، 5/1 ، 2 ، 3 میلی مولار) درچهار تکرار به طور جداگانه در دو فاز اعمال شدند. پس از طی مرحله القا و اعمال تیمارها در این مرحله، سلولها قابلیت جنین زایی بدست آوردند و با حذف اکسین وارد مرحله ظهور جنین ها شدند. پس از طی مرحله ظهور جنین ها مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که اختلاف معنی داری در سطح 1% بین غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید وجود دارد. به طوریکه بیشترین جنین زایی در غلظت های 50 و 75 میکرومولار سالیسیلیک اسید در مرحله ظهور انجام شده بود. نکته جالب توجه اینکه در تیمار 100 میکرومولار از جنین زایی رویشی ممانعت شده بود. در این تحقیق علاوه بر جنین زایی، میزان اتیلن با استفاده از دستگاه گاز کروماتوگرافی (gc) و کلروژنیک اسید با استفاده از دستگاه کروماتوگرافی مایع (hplc) که در طی جنین زایی سنتز شده و رابطه بین این دو ترکیب بر جنین زایی رویشی بررسی شد. نتایج نشان دهنده اختلاف معنی دار بین غلظت های سالیسیلیک اسید بر سنتز اتیلن می باشد. سالیسیلیک اسید از طریق تاثیری که بر سنتز اتیلن می گذاردباعث تغییر در روند جنین زایی می گردد. علاوه بر اتیلن تاثیرسالیسیلیک اسید بر تولید کلروژنیک اسید مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که تجمع این ترکیب پلی فنلی در غلظت های مختلف سالیسیلیک اسید در سطح 1% متفاوت بود، به طوریکه بیشترین تجمع کلروژنیک اسید در تیمارهای 100 میکرو مولار سالیسیلیک اسید مشاهده شد. یافته ها نشان داد اسید سالیسیلیک سبب بروز استرس های شدید در بافت های کشت شده می شود که تحت این استرس تجمع ترکیبات ثانویه افزایش می یابد از طرف دیگر این ترکیبات فنلی در غلظت های بالا به دلیل فنلی کردن نمونه ها از جنین زایی رویشی جلوگیری می کنند. از آنجائیکه جنین زایی رویشی زائده استرس است، لذا بررسی واکنش سلول های جنین زا به استرس و عوامل استرس زا همچون سالیسیلیک اسید و نقش ترکیبات واسطه و ثانویه حاصل از تنش های سلولی می تواند در نوع خود جالب توجه بوده و برای بهینه سازی جنین زایی گیاهان مختلف از جمله گیاهانی ارزشمند که توانمندی جنین زایی پایینی دارند استفاده کرد.