نام پژوهشگر: علی سالاری شادی
کریم کریم فرجی قرابقلو علی سالاری شادی
مناسبات بین ایران وچین به عهده باستان بر می گردد.این دو تمدن کهنسال،همواره درسطوح مختلف سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،بایکدیگر ارتباط داشته اند.اما درطول تاریخ این مناسبات به یک منوال نمانده است وبعضاً دچارتغییراتی شده است، درسد?هفتم هجری هردوکشور ایران وچین صحنه هجوم قوم مغول گردید.باتکمیل شدن فتح ایران وچین وایجاد دو حکومت ایلخانان درایران و یوآن درچین،فضای جدیدی بر روابط میان این دوکشور حاکم شد،به گونه ای که مناسبات دو کشور در این دوره به اوج اعتلای خود رسید.همزمان با خروج تیمور از ماورالنهر روابط سیاسی با شرق کاهش یافت،تیمور در آخرین روزهای عمر خودسعی کرد،سرزمین چین را فتح کند؛این مهم ،به علت مرگ اوتحقق نیافت. بلافاصله بعد از مرگ تیمور،دستگاه حاکمیت تیموریان با چالشهای بسیار جدی روبرو شد.عدم ثبات سیاسی وفقدان نظام جانشینی عواملی بود،که حاکمیت تیموری را از توجه به روابط با جهان خارج وبخصوص چین بازداشت.بوجودآمدن قدرتهای محلی نوظهور در مرزهای ایران یکی دیگر از عوامل بازدارنده مناسبات باهمسایگان، ازجمله چین بود.البته دلایل مهم دیگری هم درخود چین وجود داشت،که مانع رونق مناسبات تجاری وسیاسی دوکشور در درو? تیموریان می شد.این پژوهش به دنبال آن است،که ضمن توصیف مناسبات ،علل و زمینه های افزایش آن را در دور? ایلخانان ودلایل کاهش مناسبات دو کشور در دور? تیموریان را به بحث گذارد.روش تحقیق دراین پایان نامه مبتنی برتوصیف وتحلیل وقایع است.
وحید خلیلی یاریجان علیا علی سالاری شادی
هنگامیکه که شاه اسماعیل حکومت صفوی را در سال 907ه ق بنیان گذاشت،بی شک شناخت دقیق از حکومت عثمانی و قدرت آن نداشته است و آگاهی از قدرت و برتری سلاطین عثمانی بطور کامل و دقیق بعد از جنگ چالدران برای شاهان صفوی میسر گردید.بعد از این ، سیاست و رفتار شاهان صفوی در قبال حکومت عثمانی همواره با احتیاط همراه بود،تا از تحریک همسایه نیرومند جلوگیری کنند. اما شاهان صفوی ورای این مناسبات و روابط،اکثریت نسبت به حکومت و سلاطین عثمانی دیدی دیگر داشتند.وحکومت عثمانی در تفکر و ذهنیت آنها جایگاه بسیار مهمی داشته است.بطوریکه آنها حکومت عثمانی را حکومت غازی و جهادی و گسترش دهنده قلمرو اسلام و نگهبان وحامی مرزهای اسلام می دانستند،واگر تلاش های را که در اواخر حکومت شاه اسماعیل و شاه عباس برای اتحاد بر علیه عثمانی را کنار بگذاربیم خواهیم دید،در زمان سلاطین بعد از شاه عباس،همواره شاهان صفوی به دنبال صلح با آن حکومت بودند و قبول پیشنهادهای دول اروپایی مبنی بر اتحاد بر علیه عثمانی امتناع می کردند.تا جاییکه آنها حکومت عثمانی را همچون سدی در برابر اروپاییان مسیحی می دانستند که خطر بالقوه ای برای آنها بود.این پژوهش کوشش دارد تا به بررسی جایگاه حکومت عثمانی بپردازد.روش تحقیق در این پژوهش تحلیلی-تبینی خواهد بود.
رضا عبدالهی علی سالاری شادی
با سقوط اصفهان در سال 1135هـ.ق توسط افغانها اقتدار جامعه¬ی ایرانی عصر صفوی فرو ریخت و جامعه ایران بار دیگر از طرف شرق گرفتار ازبکان و تاتاران و از طرف غرب با عثمانی درگیر شد و علاوه بر شورش¬های خارجی، در داخل ایران نیز مردانی چون ملک محمودسیستانی، فتعلی¬خان قاجار، نادر بیگ¬افشار و.... خود را مطیع حکومت افغانها نمی¬دانستند و از سوی دیگر از تهماسب دوم جانشین شاه سلطان حسین نیز کاری برنمی¬آمد. در چنین اوضاع و احوال آشفته¬ای بود که نادر ظهور کرد.(1135-42 ه.ق) نادر در مدت زمان کوتاهی توانست اداره¬ی امور را به دست بگیرد و دوره¬ای تازه از حیات اجتماعی و سیاسی ایران را رقم بزند. در طول این مدت روابط ایران و عثمانی به عنوان دو دولت همسایه همواره توأم با اغتشاشات و درگیرهای فراوان بود که به خارج از مرزهای خاک ایران و به خاک عثمانی کشیده شد تا جایی که دامنۀ اختلافات در مسایل مذهبی هم نمود پیدا کرد به نحوی که نادر می¬خواست توجیهات مذهبی خود را به عثمانی تحمیل کند، اما علی رغم تلاش فراوان به هدف خود نرسید. این پایان نامه در صدد است تا با توجه به سیاستهای مذهبی و نظامی نادر، مناسبات پر فراز و فرود وی را با عثمانیان در زمینه¬های سیاسی و نظامی و مذهبی به بحث بگذارد.
مرضیه شاه ویسی علی سالاری شادی
تقریباً یک قرن بعد از مرگ تیمور، حکومت صفوی در هرج و مرج و گیرودار حکومت¬های ترکمان با یکدیگر و با بقایای حکومت تیموری، از دل جریان سیاسی شده تصوف، با تکیه بر قدرت نظامی قبایل قزلباش سر بر آورد. در واقع با تکیه بر ایلات و قبایل مناطق آناتولی پایه¬های حکومت صفوی شکل گرفت و این آغازی دیگر برای ورود عناصر ترکمان به صحنه¬ی قدرت و سیاست حکومت ها، از جمله صفویان شد. به دنبال ورود و نفوذ نیروی انسانی قبایل ترکمان به هسته¬ی مرکزی حکومت صفوی، جریانی از تداوم و استمرار سنت¬های سیاسی و نظامی این ایلات در حکومت جدید به راه افتاد. تا جایی که حتی حکومت صفوی به عنوان سومین موج حرکت ترکمانان، عملاً با نام حکومت قزلباشی (ترکمان) شناخته شد. چرا که به مانند سلسله¬های ترک نژاد و مشخصاً تیموریان، ایلات ترکمان و ترک نژاد، در تشکیل حکومت و اداره¬ی آن نقشی اساسی داشتند. به گونه¬ای که حتی پایه¬گذاری حکومت صفوی بر ساختارها و بنیان های حکومتی ترکمانان و در مرکز حکومتی آن¬ها صورت گرفت. بنابراین استمرار سنت¬های سیاسی و نظامی ترکمانان در حکومت جدید امری بدیهی بود. از طرف دیگر فتح هرات مقر حکومتی تیموریان، به مثابه گشوده شدن در دیگری از بطن نهادهای حکومتی تیموریان بر روی صفویان بود؛ به طوری که بخش زیادی از مکاتب هنری و فرهنگی هرات، بدون تردید تماماً به تبریز منتقل و الگوبرداری شد. اما با توجه به این مسائل پژوهش پیش رو کوشش دارد به بررسی مصداق¬های عینی از تداوم الگوها و سنت¬های سیاسی، نظامی و فرهنگی دوره¬ی تیموری در عصر صفوی بپردازد و سیر این استمرار را بیان و اثبات کند.
لیلا رضازاده علی سالاری شادی
امام قلی خان، فرزند الله وردی خان، در سال 1022 هجری/1613م. به جای پدر، امیرالامرای کل فارس شد. وی که برای نخستین بار در سال 1006 هجری/ 1598 م. نامش در منابع ذکر گردیده است، به مدت سی و دو سال حکومت کرد، که در این مدت هجده سال فرمانروای کل فارس بود. قلمرو امام قلی از قمشه اصفهان تا سواحل عمان ادامه داشت، و نواحی فارس و لار، کهکیلویه، بحرین و برخی ولایات خوزستان مانند هویزه، و قسمتی از غرب ایران مانند گلپایگان، تویسرکان و محلات، تحت حکومت او بود. وی همواره در فارس سی هزار سپاهی به خدمت داشت. آنچه نام امام قلی را در تاریخ ایران عصر صفوی ماندگار ساخته است، فتح جزیره هرموز و اخراج پرتغالیان در سال 1031 هجری/ 1622 م. از سواحل جنوب، می باشد. امام قلی خان همواره در نهایت اقتدار در قلمرو تحت حکومت خود فرمانروایی می کرد؛ زیرا شاه عباس اول نسبت به امام قلی خان به اندازه ای اعتماد داشت، که در تمام دوره سلطنت خویش، هرگز برای سرکشی به امور فارس احساس نیاز نکرد. امام قلی تا حدی، در عمران و آبادی سعی وافر داشت، و آثار و بناهای بسیار در قلمرو حکمرانی خود خصوصاً شیراز، ایجاد کرد. وی، پس از شاه عباس اول، در سال 1042 هجری/ 1632م. به دستور شاه صفی، نوه شاه عباس اول، به همراه سه فرزند خود، در قزوین کشته شد.
محمد نوجوان علیکانی علی سالاری شادی
چکیده تهاجم تارخی مغول در فاصله سالهای 616 تا 619 ه.با ویرانی و کشتار گسترده ای در کانون های مدنی ایران همراه بود. با نشستن غبار فتنه مغول زندگی بر ویرانه-های شهرها و روستاهای ایران در شرایط بسیار دشواری ادامه یافت. با وجود این به سبب کشمکش های نظامی و لشکرکشی مغولان در ایران دامنه ویرانی ها روز افزون بود. اگرچه با تشکیل حکومت ایلخانی چشم انداز تازه ای برای بازسازی ایران پدید آمد، اما بی ثباتی اوضاع کشور و تفاوتها و تعارضات قوم غالب و جامعه مغلوب مانع شکل گیری جریان سازندگی و فراگیری آن بود. روی کار آمدن«غازان خان»،سلطان مسلمان، تحول ویژه ای را در حکومت ایلخانی و مناسبات آن با جامعه ایرانی نمودار ساخت.اهتمام غازان به اصلاحات پردامنه اجتماعی، سیاسی، اداری، اقتصادی و حقوقی زمینه تازه ای را در دور? ایلخانی به وجود آورد. مهمترین پیامد این رویداد مهم تاریخی تغییر نگرش فرمانروایان مغول ایران، نسبت به رعیت و مشارکت جامعه ایرانی در سازندگی بود. این پایان نامه درصدد است تا با بررسی اصلاحات غازان خان، پیامدهای این تغییر نگرش ورفتار را در دور? مغول بررسی نماید و نقش فرزانگان ایرانی به خصوص خواجه رشیدالدین فضل الله همدانی را در شکل گیری این اصلاحات و رونق ایران در آن دور? تاریخی مورد مدّاقه و بررسی قرار دهد. واژه های کلیدی ایلخانان، اصلاحات، غازان، اصلاحات حقوقی، اصلاحات سیاسی و نظامی، خواجه رشیدالدین فضل الله.
رضا آبادی علی سالاری شادی
عصر فضل الله روزبهان خنجی (927- 860تا850 ه.ق) یکی از مهمترین ادوار تاریخی ایران است. در این زمان حکومتهای آق قویونلو در ایران، و همچنین ازبکان و عثمانیان در شرق و غرب این سرزمین حاکمیت داشتند. در این میان خنجی بعنوان یکی از علمای عصر عنایت خاصی به تاریخ نویسی نمود و در این راستا سبک خاصی را در نگارش تاریخ نویسی بکار برد. بطوریکه بعنوان فقیهی دینی سعی داشت هرآنچه را که از نظر وی «بی اذن شرعی» بود، از آوردن آن در تاریخش پرهیز کند. او در ادامه ی این راه، با توجه به نبود خلافت اسلامی و ظهور حکومتهایی در این برهه ی زمانی، در جهت تجدید خلافت به شریعتنامه نویسی روی آورد و بدین جهت بود که وی حکومتهای سنی مذهب بعنوان نایبان خلافت پذیرفت و در این رابطه به طرح نظریات سیاسی پرداخت. حال با توجه به موارد مطرحی، این تحقیق در صدد است ضمن پرداختن مختصر به احوال فضل الله روزبهان خنجی بعنوان عالم و فقیه عصر، مواردی از مشخصات تاریخ نویسی و آراء وی را به بحث گذارد. 1. نگاه فضل الله به تاریخ چه ویژگی هایی دارد و تاریخ نگاری وی دارای چه امتیازاتی است؟ 2. نظر خنجی راجع به حکومتهای معاصرش چه بود و شیوخ طریقت صفوی را چگونه می دید؟ 3. افکار سیاسی فضل الله روزبهان در راستای تجدید خلافت اسلامی چه بود؟
ژاله ختمی علی سالاری شادی
شاه اسماعیل صفوی در سال 907 هجری قمری/1502میلادی به کمک اهل اختصاص و سرکردگی قزلباش ها بر تخت سلطنت آق قویونلو ها جلوس نمود و بنیان سلسله صفویه را گذاشت که بیش از دو قرن تداوم یافت . این حاکمیت و گرایش های آنان در اوضاع علمی آن زمان تأثیر عمده ای داشت و باعث رکود علوم عقلی و علوم طبیعی گردید و به تبع آن علوم تجربی و به خصوص پزشکی نیز تحت تأثیر این شرایط قرار گرفت. علم پزشکی در این عصر ادامه همان رکودی بود که مدت ها قبل به خصوص با حمله مغول و غالب شدن آن ها آغاز شده بود و در طول استقرار قزلباش ها بر جامعه ایران همچنان از علوم عقلی بیش از پیش دوری گردید در این ایام پزشکی همان روند سنتی خویش را می پیمود و کشفیات چندانی در پزشکی این دوره به چشم نمی خورد و تألیفات آن دوره غالباً رونویسی یا شرحی بر کتب پیشینیان بود، لذا طبابت در این عصر دستاوردی چندان نداشت. حاکمان صفوی آلت دست سران قزلباش و در مراحل بعد غالباً پرورده حرم بودند و بسیاری از عادت نادرست را که سلامت جامعه را پایین می آورد توسط خود آنان در جامعه رواج می یافت، بنابراین نه تنها علم پزشکی، بلکه بهداشت و درمان روندی روبه رشد نداشت و توجه و نظارتی بر وضعیت آن ها انجام نمی گرفت. با توجه به این امور این رساله در صدد بررسی این مسأله است که طبابت در دوره صفوی نسبت به ادوار پیشین ترقی داشت یا تدوام آن بود و یا این که دچار رکود گردید؟
روزیتا آقایی سوره عزیز طالعی قشلاقی
مقارن ظهور مغولان در ایران، به دنبال مناسبات تجاری و سیاسی ناسازگار دولت خوارزمشاهی با دولت چنگیزی مغول و فروپاشی سلسله خوارزمشاهیان در ایران، حکومتهای محلی – اتابکی فارس، لرستان، کرمان، در بخش نیمه جنوبی ایران شکل گرفته و یا در حال شکل گیری بودند. فرایند تأسیس و قدرت یابی حکومت اتابکی سلغریان فارس، هزار اسبیان لر بزرگ و خورشیدیان لر کوچک، مصادف با دوره ضعف، اضمحلال و انقراض سلسله سلجوقیان و تأسیس حکومت محلی قراختاییان کرمان، همزمان با فروپاشی دولت خوارزمشاهی بود. در فاصله فترت اول و دوم مغولان و ایلخانان، حاکمان هر یک از این حکومتهای محلی – اتابکی، ناگزیر از ایجاد مناسبات سیاسی، خانوادگی و نظامی، با مغولان و ایلخانان، در ایران شدند. این مناسبات با توجه به شرایط و ویژگی های فرهنگی و سیاسی هر کدام از ایالات فارس، لرستان و کرمان و عملکرد دولتمردان آنان، نسبتأ متفاوت و در مواردی تقریبأ مشابه هم بودند. پیامد و آثار این مناسبات هم، تا انقراض سلسله ایلخانی، به صورت ضعف و اضمحلال و انقراض برای حاکمیت دولت محلی - اتابکی سلغری فارس و قراختایی کرمان، و به شکل تداوم برای حکومت دول لر بزرگ و لر کوچک، تا مدتها پس از انقراض سلسله ایلخانان بوده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که، حکومتهای محلی ایران در عصر ایلخانی با برخورداری از توان سیاسی و فرهنگی خویش، با پرهیز از اقدام نظامی مستقیم علیه خانهای مغولی و ایلخانی، دوری از هر گونه اهداف توسعه طلبانه ارضی و گسترش قلمرو و افزایش اقتدار سیاسی، توانستند به پایداری حکومت نیمه مستقل خویش، تداوم بخشند، اما به دنبال ضعف سیاسی و اختلافات درونی، علیرغم اظهار اطاعت و انقیاد به قاآن ها و خانهای مغولی و ایلخانی و قبول تابعیت و خراجگزاری آنان، با حضور مستقیم مأموران دیوانی و حاکمان مغولی در سیستم اداری خویش مواجه شدند، در نتیجه استقلال سیاسی و اقتصادیشان دچار ضعف و سستی شد و نهایتأ، از سوی ایلخانان برانداخته شدند. بررسی این مناسبات، مسأله و موضوع این پژوهش می باشد و محور اساسی رساله مورد نظر، پاسخ به این سئوال اصلی است که، علل و عوامل زمینه ساز مناسبات حکومتهای محلی – اتابکی فارس ، لر ، کرمان با مغولان و ایلخانان ایران و پیامدهای آن، چه می باشند؟ این پژوهش، بر اساس فرضیات و با پاسخ به سئوالات اصلی و فرعی و با روشی توصیفی و تحلیلی، بر پایه منابع کتابخانه ای به موضوع خواهد پرداخت .
زیبا ربانی علی سالاری شادی
تشکیل حکومت صفوی در ایران و ا نتخاب مذهب شیعه اثنی عشری به عنوان مذهب رسمی، کشور را در این دوران به لحاظ مذهبی از سایر ادوار پیشین متمایز ساخت. هر یک از سلاطین صفوی در قبال مذهب تشیع موضع گیری و سیاستی خاص داشتند که در میان آنان طهماسب به عنوان پادشاهی که از حکومت طولانی مدت برخوردار بود و همچنین نسبت به مذهب تشیع ابراز تعصب شدید می نموده، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا شناخت سیاست مذهبی طهماسب و ابعاد آن از جمله: شخصیت دینی و مذهبی طهماسب، مناسبات وی با بزرگان دینی عصر و رفتار او با غیرمسلمانان ضروری می نماید. بنابراین این پژوهش سعی دارد که با درنظر گرفتن شخصیت طهماسب، سیاست مذهبی خاص وی و تأثیر این سیاست بر مملکت داری و همچنین دلیل انتخاب چنین سیاستی از جانب وی را مورد بررسی قرار دهد.
محمد خرم کشاور علی سالاری شادی
چکیده ندارد.