نام پژوهشگر: حمیدرضا نوریزدان

تأثیر هورمون های lhrh-a2 و اوواپریم بر تولید مثل مصنوعی ماهی اسکات سبز (scatophagus argus)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  ساجده زارعی   رضا داودی

ماهی اسکات سبز با نام علمی scatophagus argus متعلق به خانواده کوچک ماهیان اسکاتوفاگیده می¬باشد که در آب¬های نزدیک سواحل جنوب و جنوب شرق آسیا در مصب¬ها، دشت¬های ساحلی، بنادر و همچنین در جنوب غرب ایران (بوشهر و بندرعباس) یافت می¬شوند. در این تحقیق القاء تخم¬ریزی و اسپرم-ریزی در ماهی اسکات سبز با استفاده از هورمون¬های اوواپریم و lhrha2 در سه سطح شوری 10، 15 و 28 قسمت در هزار مورد بررسی قرار گرفته است. مولدین 310-110 گرمی از کارگاه تکثیر و پرورش ماهیان زینتی واقع در حومه شهر برازجان تهیه و برای آزمایش مورد استفاده قرار گرفتند. 36 قطعه مولد نر و ماده در 6 تیمار و 3 تکرار و در سه سطح شوری 10، 15 و 28 قسمت در هزار تحت تزریق یک مرحله¬ای هورمون اوواپریم (تزریق درون عضلانی 5/0 میلی¬لیتر در کیلوگرم وزن بدن) و دو مرحله¬ای هورمون lhrha2 به فاصله 24 ساعت قرار گرفتند. نتایج نشان داد که نسبت اوولاسیون در رنج 100-0%، با بالاترین نسبت (100%) برای تیمارهای گروه lhrha2 وجود دارد. هرچند ماهیان به هورمون اوواپریم با افزایش اندازه اووسیتی پاسخ دادند در هر سه سطح شوری، اما موفق به تخم¬ریزی نشدند و سرانجام تخم¬های آن¬ها جذب شد. میزان هماوری مطلق در گروه lhrha2، 37440-15120قطعه تخم بوده است. طول دروه کمون 30 تا 32 ساعت بوده است. متأسفانه، باروری در تخم¬ها به دلیل عدم پاسخگویی ماهیان نر به هورمون¬ها رخ نداد. به طور کلی نتایج آزمایش نشان داد که استفاده از هورمون¬های lhrha2 و اوواپریم در هر سه سطح شوری 10، 15 و 28 قسمت در هزار جهت القاء تخم¬ریزی در ماهیان ماده اسکات سبز می¬توانند مناسب باشند.

استفاده از نشانگر مولکولیissr در ارزیابی تنوع ژنتیکی برخی ارقام کلزا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه خلیج فارس - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  الهه میرزائی دلبری   جعفر وطن دوست

به منظور مطالعه و ارزیابی تنوع ژنتیکی در بین 20 رقم کلزا، از 9 آغازگر issr استفاده گردید. از بین این آغازگرها، 8 آغازگر issr بیشترین چندشکلی را ایجاد نمودند. 9 آغازگر issr در مجموع 99 باند تولید کردند که 79 تای آن چند شکلی نشان دادند. در این مطالعه متوسط تعداد باند به ازای هر آغازگر و برای هر رقم، به ترتیب، 11 و 95/4 بود. تعداد باند چندشکل از 0 تا 14 باند متغیر بود. متوسط تعداد باند چند شکل به ازای هر آغازگر و هر رقم، به ترتیب، 77/8 و 95/3 عدد برآورد شد. بیشترین محتوای اطلاعات چندشکلی (pic) مربوط به آغازگر mm6 (78/0) بود. همچنین آغازگر hb10 بیشترین مقدار شاخص نشانگر (mi) (47/10) را به خود اختصاص داد. نمودار درختی حاصل از تجزیه خوشه ای با نرم افزار ntsys به روش upgma و ضریب تشابه تطابق ساده رسم و رقم ها در شش گروه قرار گرفتند. همچنین نمودار دو بعدی با استفاده از روش تجزیه به مختصات اصلی (pcoa) ترسیم و نتایج حاصل از گروه بندی آن با روش تجزیه خوشه ای مقایسه شد. گروه بندی دو روش تطابق زیادی با یکدیگر داشتند. تطابق بین دندوگرام و نمودار تجزیه به مختصات اصلی در این تحقیق حاکی از وجود تنوع در ژرم پلاسمی مورد مطالعه بود. بیشترین تشابه ژنتیکی بین دو رقم elite و rinbow مشاهده شد. همچنین دو رقم بهاره 110 hysyn و delgan ، از نظر ژنتیکی فاصله زیادی با هم داشتند. از این ارقام می توان در برنامه های اصلاحی به عنوان والدین تلاقی با هتروزیس بالا استفاده کرد. تنوع ژنتیکی از الگوی جغرافیایی تبعیت نمی کرد. تولید تعداد باند زیاد (99) و میزان چندشکلی بالا (میانگین 79 درصد) در رقم های مورد مطالعه، نشان دهنده کارایی بالای نشانگر issr جهت گروه بندی ارقام مختلف کلزا بود. در این تحقیق، آغازگرهای hb10، mm6 و hb14 دارای بیشترین محتوای اطلاعات چندشکلی و شاخص نشانگر بودند و علاوه بر آن چندشکلی بسیار بالایی (100 درصد) نشان دادند. بنابراین به عنوان آغازگرهای مفید و کارآمد در این پژوهش معرفی شدند. نتایج این تحقیق حاکی از قابل اطمینان بودن نشانگر issr برای آشکارسازی سطح بالایی از چندشکلی در بین رقم های کلزا بود. به منظور بررسی بیشتر در مورد تنوع ژنتیکی بین ارقام کلزا، پیشنهاد گردید تا در برنامه های آتی از رقم های متنوع و نیز اطلاعات مورفولوژیک استفاده گردد.