نام پژوهشگر: علیرضا فیلی
علیرضا فیلی احمد برجعلی
هدف این مطالعه نیمه آزمایشی که در سال 1390 انجام گردید، عبارت بود از مقایسه اثر بخشی روش درمان شناختی- رفتاری با روش درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن تیزدل بر نشخوار فکری زنان نابارور افسرده. در این پژوهش، از میان زنانی که به متخصصین زنان زایمان و ناباروری شهر شیراز مراجعه کرده و توسط این متخصصین تشخیص ناباروری برای آنان داده شده بود، پس از انجام آزمون افسردگی بک 2 و اجراء مصاحبه تشخیصی( بر اساس ملاکهای تشخیصی dsm-iv ) توسط روان پزشک، تعداد 30 نفر که افسرده نیز تشخیص داده شدند، به صورت نمونه گیری مبتنی بر هدف انتخاب شده و به تصادف در سه گروه ده نفره آزمایش و گواه جایگزین شدند. پس از اجراء مقیاس پاسخ به نشخوار فکری از سه گروه ، در مورد دو گروه آزمایشی به ترتیب درمان شناختی – رفتاری (12 جلسه هفتگی) و درمان شناختی مبتنی بر حضور ذهن( 8 جلسه هفتگی) اعمال شد. پس از پایان دوره ویک ماه بعد از آن نیز آزمون پاسخ به نشخوار فکری برای هر سه گروه اجرا گردید و یافته ها با استفاده از نرم افزار spss-19 مورد بررسی قرار گرفتند. تحلیل کوواریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که هر دو روش قادر به کاهش نشخوار فکری در زنان نابارور بودند(25/28f = ،0001/ p= ). ). اما تفاوت معناداری بین گروه حضور ذهن با شناختی- رفتاری مشاهده نشد(14/.=p ). آزمون t وابسته حاکی از توانایی بیشتر روش درمان حضور ذهن در پیش گیری از عود بود(03/ p= ). بنا بر این نتیجه گرفته شد که، گرچه هر دو روش از کارآیی لازم برای درمان برخوردارند، اما درمان حضور ذهن به واسطه عود کمتر از ارجحیت بیشتری برخوردار است. واژه های کلیدی: نشخوار فکری ، شناختی رفتاری ، حضور ذهن، زنان، ناباروری، افسرده
میثم احمدی نظام الدین فقیه
پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین هوش معنوی و خلاقیت کارکنان در بانک صادرات شیراز پرداخته است. مولفه های هوش معنوی از نظر کینگ(2008) شامل تفکر وجودی انتقادی، ارائه مفهوم شخصی، آگاهی متعالی و گسترش حالت هوشیاری می باشد. نوع تحقیق توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش کارکنان بانک صادرات شیراز می باشد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه هوش معنوی کینگ و خلاقیت رتدسیپ و پرسشنامه ویژگی های جمعیت شناختی بوده است. تجزیه و تحلیل داده های جمع-آوری شده با کمک نرم افزار spss 18 انجام شده است. بررسی نتایج نشان داد که رابطه مثبت و معناداری بین هوش معنوی و خلاقیت کارکنان وجود دارد. از بین چهار مولفه هوش معنوی، تمامی مولفه ها به طور جداگانه رابطه مثبت و معناداری با خلاقیت داشتند. لازم به ذکر است با بررسی تأثیر همزمان هر چهار مولفه، تنها دو مولفه ارائه مفهوم شخصی و آگاهی متعالی دارای رابطه مثبت و معنادار بودند و دو مولفه تفکر وجودی انتقادی و گسترش حالت هوشیاری دارای تأثیر ناچیزی بودند.