نام پژوهشگر: جعفر آی

بررسی توان تمایزی سلول های بنیادی پرتوان القا شده (ips) و استرومایی اندومتریال (ens) به سمت سلول های پیش- الیگودندروسیتی، با استفاده از فاکتورهای رشد در شرایط آزمایشگاهی(in vitro)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده زیست شناسی 1391
  بهنام یونسی   محمد معصومی

چکیده الیگودندروسیت ها یکی از سلول های گلیالی در سیستم عصبی مرکزی(cns) می باشند که عملکرد اصلی آنها حمایت از آکسون ها و تولید صفحه میلین در cns می باشد که اکسون ها را عایق می کنند. هرگونه اختلال در عملکرد این سلول ها منجر به دمیلینه شدن نورون ها و ایجاد اختلالات عصبی مانند: multiple sclerosis (ms) می گردد. سلول درمانی (cell therapy) به معنی برگرداندن عملکردهای از دست رفته یک سلول به وسیله جایگزینی یک سلول معین سالم به جای سلول بیمار می باشد. امروزه سلول درمانی امیدهای فراوانی را برای درمان ms ایجاد نموده است. تاکنون از منابع مختلفی از جمله سلول های بنیادی یا پروژنیتور برای سلول درمانی سیستم عصبی استفاده شده است. اما هر کدام یکسری محدودیت هایی را داشته اند بعنوان مثال استفاده از سلول های بنیادی عصبی مستلزم بدست آوردن مقداری از بافت cns می باشد و نیاز به جراحی می باشد. سلول های بنیادی جنینی نیز به عنوان کاندید دیگری برای سلول درمانی معرفی شده اند ولی به دلیل مشکلات اخلاقی، از جمله نیاز به تخریب یک بلاستوسیت، استفاده از این سلول ها با محدودیت فراوان همراه می باشد. در سلول درمانی مهمترین فاکتور در نظر گرفته شده، سهولت دستیابی به سلول های بنیادی می باشد. سلول های ips نوعی سلول بنیادی پرتوان می باشند که مستقیما" از طریق انتقال 4 فاکتور رونویسیoct4، sox2، kif2 و c-myc به درون سلول های تمایز یافته حاصل می گردند. سلول ips مانند سلول های بنیادی جنینی (esc) پرتوان می باشند ولی برعکس آنها، برای تولید سلول های ips نیاز به تخریب یک بلاستوسیت نمی باشد. سلول های استرومایی اندومتریال (enscs) نیز از انواع سلول های بنیادی مزانشیمی یا بالغ می باشند که در اندومتریوم رحم انسان و موش اثبات شده اند و همچنین دستیابی به آن ها به آسانی صورت می گیرد. این دو نوع سلول می توانند کاندید مناسبی برای سلول درمانی باشند. در این پژوهش ما از این دو نوع سلول برای تمایز به الیگودندروسیت ها استفاده کرده ایم و توانسته ایم سلول های ips مشتق از چشم انسان و نیز سلول های استرومایی اندومتریال انسانی را به سلول های پیش- الیگودندروسیتی تمایز دهیم و توانایی تمایز آنها را با هم مقایسه کنیم. این سلول های پیش- الیگودندروسیتی را می توان برای پیوند در بیماران ms استفاده نمود. کلمات کلیدی: سلول درمانی، سلول های پیش- الیگودندروسیتی، سلول های بنیادی ips و سلول های استرومایی اندومتریال

بررسی توان تمایزی سلول های بنیادی مزانشیمی اندومتریال رحم به سلول های الیگودندروسیتی با استفاده از افزایش بیان mirnas 219,338 در محیط in vitro
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده زیست شناسی 1391
  سمیه ابراهیمی باروق   جعفر آی

الیگودندروسیت ها سلول های تولید کننده غلاف میلین دور آکسون نورون ها در سیستم عصبی مرکزی هستند. هرگونه اختلال در عملکرد این سلول ها منجر به دمیلینه شدن نورون ها و ایجاد اختلالات عصبی می گردد. امروزه سلول درمانی امیدهای فراوانی را برای درمان بیماریهای نورودژنرتیو ایجاد نموده است که به وسیله جایگزینی یک سلول سالم میلینه کننده به جای سلول بیمار می باشد. سلول های استرومایی اندومتریال enscs یکی از انواع سلول های بنیادی مزانشیمی بالغ می باشند که در اندومتریوم رحم انسان اثبات شده و به عنوان یک منبع سلولی مناسب و در دسترس برای سلول درمانی محسوب می شوند. mirnas مولکول های 20-25 نوکلئوتیدی هستند که بیان پروتئین ها را در سطح پس از رونویسی با اتصال به ناحیه utr?3 مربوط به mrna هدف و تخریب آن تنظیم می کنند. mirnas در تکثیر و تمایز سلول ها نقش مهمی را دارند و چندین مطالعه نشان داده است که mir-219 و mir-338 با سرکوپ کردن فاکتورهای موثر در تکثیر (میتوژن ها) سلولهای پیش ساز الیگودندروسیت مثل فاکتور های رونویسی sox6, foxj3, pdgfra, zfp238 hes5, منجر به تمایز سلول ها به الیگودندروسیت ها می گردند. در مطالعه حاضر سلول های اندومتریال رحم انسان بعد از پاساژ سوم برای تمایز مورد استفاده قرار گرفتند. تمایز سلول های اندومتریوم به سلول های الیگودندروسیت در دو مرحله صورت گرفت. در ابتدا سلول ها با محیط کشت حاوی فاکتورهای رشد fgf2,egf,pdgf-aa به سلول های پیش الیگودندروسیت تمایز یافتند. سپس این سلول ها برای تمایز به الیگودندروسیت در چهار گروه مختلف مورد بررسی قرار گرفتند. در گروه اول سلول های پیش الیگودندروسیتی تحت تیمار با هورمون t3 به مدت 6روز قرار گرفتند. در گروه دوم و سوم و چهارم با استفاده از لنتی ویروس، mir-219 و mir-338 به صورت جداگانه و باهم به سلول های پیش الیگودندروسیت وارد شده و بعد از6 روز میزان بیان ژنهای تمایزی الیگودندروسیت در گروههای مختلف به روش ایمنوسیتوشیمی و quantitive real time-pcr مورد بررسی قرار گرفت. نتایج بدست آمده به روش ایمنوسیتوشیمی و qrt-pcr برای مارکرهای اختصاصی الیگودندروسیت در مراحل مختلف تمایزی مثل nestin, pdgfra,olig2, a2b5,sox10, cnp,mbp نشان داد که این مارکرها در سلول های تمایز یافته بیان دارند. نتایج نشان دادکه بیان مارکرهای تمایزی الیگودندروسیتی olig2,sox10,cnp,mbp در گروههای اینفکت شده با mir-219، mir-338و mir-219-338 بالاتر از گروه تیمار شده با هورمون t3 می باشد. نتایج این مطالعه نشان دهنده نقش mirna219 و mirna338 به صورت جداگانه و با هم در تمایز سلول های اندومتریال انسان به سلول های الیگودندروسیتی است که می توان با این روش منبع مناسبی از سلول های الیگودندروسیت را برای سلول درمانی بیماریهای نورودژنرتیو فراهم نمود.

مطالعه تغییرات تکاملی ضریب رشد آلومتریک و ساختار هیستومورفولوژیک نخاع شوکی در سگ نر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شیراز 1380
  جعفر آی   رضا قاضی

این مطالعه در دو بخش ماکروسکوپی و میکروسکوپی در جنین 43 روزه جنین 52 روزه. سگ نوزاد، سگ شش ماهه (بلوغ جنسی) و سگ بالغ (بلوغ جسمی) صورت پذیرفته است. در بخش ماکروسکوپی، روند رشد تکاملی ستون مهره ای و نخاع شوکی بصورت کلی و ناحیه ای، ضریب رشد آلومتریک نخاع شوکی نسبت به ستون مهره ای بصورت کلی و ناحیه ای، نقطه اختتا نخاع شوکی در داخل کانال مهره ای مورد مطالعه قرار گرفته است.در قسمت میکروسکوپی، قطر عرضی و قطر عمومی نخاع شوکی، قطر عرضی و قطر عمودی مجرای اپاندید. نسبت ماده خاکستری به ماده سفید نخاع شوکی، قطرهسته و قطر پریکاریون سلول عصبی.