در شبکه های امروزی، کاربردهای بسیار متنوعی ارائه می شوند که سرویس های متفاوت با نیازمندی های ترافیکی خاص خود را طلب می کنند. به این جهت در مدیریت شبکه، تشخیص و کلاس بندی ترافیک نقش بسیار مهمی در بالا بردن بهره وری شبکه بازی می کند. در روش های اولیه کلاس بندی ترافیک، نوع ترافیک با توجه به شماره پورت تشخیص داده می شد. اما با افزایش کاربردهایی که از شماره پورت های ناشناخته استفاده می کردند، کارایی این روش ها کاهش یافت. روش های بعدی بر مبنای بازرسی عمقی بسته ها بودند. این روش ها علیرغم صحت عملکرد مناسب، نیازمند دسترسی به محتوای پیام بودند که به دلیل مسائل امنیتی همیشه امکان پذیر نیست و همچنین پیچیدگی محاسباتی بالایی نیاز دارند. روش های متاخر با استفاده از مشخصات آماری بسته ها و الگوریتم های یادگیری ماشین، ترافیک را دسته بندی می کنند. اما درکلاس بندی بلادرنگ، معمولا تنها به بخش کمی از اطلاعات آماری جریان می توان دسترسی داشت. در این رساله با توجه به مزایا و معایب دو روش اخیر، ترافیک شبکه بر مبنای اطلاعات محتوای جریان و مشخصات آماری ترافیک، با استفاده از الگوریتم های بیزین و مبتنی بر درخت تصمیم کلاس بندی شده است. به این منظور از الگوریتم های انتخاب ویژگی و نمونه برداری برای پیش پردازش مجموعه داده استفاده شده و از کواریانس ویژگی ها برای کشف وابستگی میان بسته های هر جریان، بهره برده می شود. نتایج نشان می دهند که الگوریتم های مبتنی بر درخت و کواریانس ویژگی ها به بهترین جواب های کلاس بندی می رسند، در حالی که الگوریتم بیزین ساخت مدل سریع تری نسبت به الگوریتم های مبتنی بر درخت دارد. همچنین به منظور کلاس بندی بلادرنگ ترافیک شبکه، از زیرجریان ها و ماتریس کواریانس بهره برده شده است. نتایج نشان می دهد که کواریانس زیرجریان ها صحت و سرعت بهتری را به نسبت استفاده از تمام بسته های هر جریان دارد. به گونه ایی که تنها با استفاده از شانزده بسته ی ابتدای جریان، صحت کلاس بندی بالاتر از 995/0 برای تمام کاربردها به دست می آید. این امر مناسب بودن روش پیشنهادی را برای کلاس بندی بلادرنگ ترافیک تایید می نماید.

کاربرد معماری سرویس گرا به عنوان نسل جدیدی از معماری های مطرح در محیط های توزیع شده، رو به افزایش است. این معماری مجموعه ای از سرویس های توزیع شده است که با حداقل وابستگی با هم در تعامل هستند. یکی از تکنولوژی های مناسب برای پیاده سازی معماری سرویس گرا، وب سرویس است، زیرا این تکنولوژی بر مبنای xml بوده و می تواند بدون وابستگی به بستر خاصی، ارتباطی یکپارچه را بین سیستم های ناهمگون میسر سازد. از نگاهی دیگر، مبتنی بودن وب سرویس ها بر xml توانسته است امنیت این تکنولوژی را تا حد زیادی به چالش بکشد. پیام های مبادله شده بین سرویس ها (soap) و فایل توصیف وب سرویس(wsdl) از جمله بخش های اساسی هستند که به زبانxml کار می کنند. رویکردهای زیادی برای ارتقا سطح امنیت پیام های وب سرویس پیشنهاد شده است. اما برطبق بررسی های انجام شده در این تحقیق، تاکنون فعالیت چندانی در زمینه امنیت wsdl صورت نگرفته است. فایل توصیف وب سرویس، همان گونه که از نام آن برمی آید، وظیفه توصیف ویژگی ها و قابلیت های وب سرویس را برعهده دارد. متقاضی وب سرویس با مراجعه به این فایل می تواند به اطلاعات مورد نیاز برای استفاده از وب سرویس دست یابد. از طرف دیگر این فایل می تواند در نقش راهنما برای مهاجم هایی عمل کند که قصد تخریب و یا اطلاع یافتن از نحوه عملکرد و سیاست‏های وب سرویس را دارند. در این تحقیق مدلی برای امن کردن فایل توصیف وب سرویس به منظور مقابله با حمله های امنیتی به این فایل، پیشنهاد شده است. برای طراحی مدل از تکنیک های امن سازی پیام های soap الهام گرفته شده است. لازم به ذکر است که این سطح امنیتی تنها برای وب سرویس هایی مناسب است که می خواهند سیاست کاری خود را، از دید مهاجم پنهان کنند. در نهایت، نحوه استفاده از wsdl با وجود این لایه امنیتی، برای bpel تشریح شده و ماژولهای جدیدی برای فراخوانی وب سرویس ایمن شده از طریقbpel، معرفی گردیده است. bpel یک زبان مبتنی بر xml است که برای تعریف پروسه های کسب و کار، با استفاده از وب سرویس ها به کار می رود و هدف اصلی آن، ایجاد هم آهنگی بین وب سرویس های به کار رفته، در جریان کار یک پروسه است.

وجود زیرساخت های شبکه ای ارزان قیمت و کم مصرف همچون شبکه های حسگری بیسیم، این امکان را بوجود آورده است که بازیابی داده های چندرسانه ای همچون داده های تصویری، داده های صوتی و تصاویر ثابت، از محیط امکان پذیر گردد. وجود این امکان، توجه محققان فراوانی را در چند سال اخیر به شبکه های مبتنی بر داده های چندرسانه ای معطوف کرده است. هر چند تحقیقات گسترده ای در این زمینه منتشر شده است ، اما هنوز بسیاری از موضوعات پر اهمیت در این نوع شبکه ها به درستی مورد بررسی قرار نگرفته اند. هدف این پژوهش بررسی تاثیر تغییر پارامترهای سرعت انتقال داده و خطای کانال بر روی پارامترهای گذردهی، معیار درصد موفقیت (به عنوان یکی از معیارهای کیفیت سرویس) و نتیجه ی آن بر روی تغییرات میزان توان مصرفی می باشد. نتیجه ی حاصل از این تحقیق این فرصت را ایجاد می کند تا تصویر کلی ای از بهترین تطابق بین پارامترهای ارزیابی در ترافیک داده ای لایه ی کنترل دسترسی بدست آید. همچنین با استفاده از نتایج بدست آمده از این تحقیق امکان محاسبه ی معیار کیفیت سرویس در شبکه های با قابلیت چندرسانه ای امکان پذیر می گردد. در سناریو های متفاوتی میزان مصرف انرژی و میزان گذردهی در چینش شبکه ای یکسان محاسبه گردیده است و تاثیرات فاکتورهای متفاوت بر روی این پارامترها با رسم نمودار ارزیابی و بحث گردیده اند. نتایج نشان میدهد که معیار خطای کانال باعث کاهش گذردهی و کاهش درصد موفقیت می شود و در میزان توان مصرفی گره ارسال کننده ی داده تاثیر بسزایی نمی گذارد. همچنین از نتایج بدست آمده از این بررسی ها استفاده شده و معیار کیفیت سرویس برای یک مدل چندرسانه ای صوتی (g.729a) در شبکه های حسگری بیسیم مورد ارزیابی قرار گرفته است. نتایج بدست آمده از بررسی های کیفیت سرویس نشان میدهد که شبکه های حسگری موجود قابلیت برقراری ارتباطات صوتی بین 2 گره با کیفیت مناسب و بین 3 گره با کیفیت ضعیف را دارا می باشند.

با توجه به حجم زیاد معاملات در دنیای اینترنت و افزایش کاربران اینترنت، خدمات و تبلیغات در اینترنت گسترش یافته و صنعت تبلیغات برخط را به پر درآمدترین صنعت تبلیغات در دنیا تبدیل کرده است. تبلیغات اینترنتی به دو گونه هستند، در گونه اول تبلیغاتی هستند که به صورت ایستا به نمایش در می آیند و هیچگونه پویایی در آنها به چشم نمی خورد و به نسبت تعداد بازدید، از کلیک بسیار کمی بهره مند هستند و نمایش تبلیغات در گونه دوم به صورت پویا و وابسته به رفتار کاربران می باشد. برای بالا بردن راندمان تبلیغات و بدست آوردن علایق کاربران از طریق کلیک های صورت گرفته بر روی تبلیغات باید تبلیغات به شکل پویا نمایش داده شوند. برای پویایی و نمایش تبلیغاتی که بازدیدکنندگان به آنها علاقه مند هستند می توان از متدولوژی های گوناگونی استفاده کرد. روش مطرح شده برای رفع مشکل کم بودن کلیک کاربران بر روی تبلیغات اینترنتی می باشد، که منجر به پایین آمدن راندمان اینگونه تبلیغات می شود. در این پژوهش، با استفاده از وب کاوی و جداول ثبت وقایع، تبلیغات هدفمند صورت می گیرد. برای این منظور از الگوریتم apriori با نمایش تبلیغات پویا و تاثیرگذار، بازدهی بیشتری و جذب مخاطبان و افزایش کلیک های آنها روی این تبلیغات حاصل می شود. پس از نتایج بدست آمده از ارزیابی تحقیق، این نتایج حاکی از آن است که روش پیشنهادی در مقایسه با روش مرسوم 56.83 درصد بهبود داشته است. پس می توان گفت این روش می تواند جایگزین خوبی برای روش مرسوم باشد.

تجارت الکترونیکی امروزه به یکی از مهمترین دغدغه های بشر تبدیل گشته است. نیاز روزافزون به این بستر باعث شده تا سیستم های جدید با سرعت بالا و تکنولوژی های به روز در تجارت الکترونیکی به کار گرفته شوند. عامل ها به دلیل قابلی تهای ویژه از قبیل سرعت بالا و عدم نیاز به کنترل و خودمختاری خیلی سریع جای خود را در این سیست مها باز کردند. یکی از وظیفه های مهم که در این سیست مها به عام لها سپرده شده انجام مذاکره و چانه زنی برای خرید و فروش است. عامل ها می توانند نماینده های شایسته ای برای انسان ها در این سیستم ها باشند به شرطی که تا حد زیادی مانند انسان ها تصمیم سازی کنند. تصمیم گیری انسان ها تابع عوامل بسیار زیادی است و این موضوع شبیه سازی سیست مهایی که تصمیماتی شبیه به انسان اتخاذ کنند را مشکل ترمی سازد. از مهمترین عوامل موثر در تصمیم گیری انسا نها احساسات است. احساسات بسیار وابسته به فرد است و توسط عوامل بیرونی و درونی تحریک می شود به علاوه میزان ثابتی نیز در هر انسان ندارد. احساسات تا حد زیادی قابل اندازه گیری و تمایز نیستند از این رو پیاده سازی احساسات در یک سیستم بسیار دشوار خواهد بود. در این پژوهش سعی شده تا مدلی برای پیاده سازی احساسات برای عامل ها در هنگام مذاکره و چانه زنی ارائه شود. سه حس اضطراب، خستگی و خوشحالی برای این منظور انتخاب شدند و برای سنجش هریک مدلی ارائه شده است. نهایتا نتایج حاصل با نتایج حاصل از چانه زنی انسان ها در دو قالب مقایسه شده و نتایج بررسی شده است. نتایج نشان دهنده نزدیکتر شدن نسبی عملکرد عامل های دارای احساس های یاد شده نسبت به عامل های بدون احساس بوده است.

با پیشرفت فناوری های اطلاعاتی و مخابراتی، مقادیر فراوانی اطلاعات ناهمگن و توزیع شده فراهم شده است. وب معنایی سعی دارد تا این اسناد و اطلاعات را به فرم داده قابل فهم (دانش) برای ماشین نمایش دهد. یکی از راه های نمایش دانش در وب معنایی، آنتولوژی است که واژه ها و ارتباط بین آن ها را در یک دامنه خاص نشان می دهد. امروزه آنتولوژی ها به روش های مختلف و توسط توسعه دهندگان متفاوتی مدل می شوند، بنابراین همواره تفاوت هایی بین مفاهیم مدل شده در آنتولوژی ها وجود خواهد داشت که تعامل میان آن ها را مشکل می سازد. تطبیق آنتولوژی ها، به عنوان زیرساختی مناسب برای انجام تعاملات در وب معنایی مطرح شده است و به فرآیند یافتن روابط و یا شباهت ها بین موجودیت های آنتولوژی های مختلف اشاره دارد. تاکنون تطبیق دهنده های بسیاری مطرح شده اند که در برخی موارد خوب عمل می کنند و در برخی موارد خوب عمل نمی کنند. این مساله، اهمیت خاصی به انتخاب تطبیق دهنده و ترکیب تطبیق دهنده ها می بخشد. از طرفی، تطبیق خودکار آنتولوژی ها به دلیل عدم تعامل با کاربر، نمی تواند نتایجی با کیفیت بالا به ویژه بر روی مجموعه داده های بزرگ حاصل نماید و این چالشی دیگر است که با عنوان عدم قطعیت در تطبیق آنتولوژی ها بیان شده است. در این پایان نامه، یک متاسیستم تطبیق دهنده با نام mixalign پیشنهاد شده است که از یک سو به ترکیب نتایج تطبیق دهنده های آنتولوژی ها می پردازد و از سوی دیگر به طور همزمان، مساله عدم قطعیت را رفع می کند تا خروجی تطبیق (هم ترازی)، بهبود یابد. معماری پیشنهادی این سیستم، متشکل از سه بخش با نام های تبدیل کننده فازی، تجمیع کننده فازی و استخراج کننده پویا می باشد. در اینجا با استفاده از تئوری مجموعه های فازی که یکی از روش های ارائه عدم قطعیت است، طبیعت غیرقطعی نگاشت ها مدل سازی می شود. در ادامه، این هم ترازی ها با تعریف درجه توافق مبتنی بر مرکز ثقل اعداد فازی ذوزنقه ای، ترکیب می شوند و سپس، نگاشت های مناسب جهت هم ترازی نهایی استخراج می شوند. بدین ترتیب با هم ترازی های ناقص، متناقض و مخرب، به نحوی قابل قبول رفتار می شود تا در نهایت بتوان از میان چندین هم ترازی ارائه شده برای دو آنتولوژی، به یک هم ترازی توافقی با دقت بیشتر رسید. نتایج تجربی نشان داد که ترکیب هم ترازی های خروجی سیستم های تطبیق دهنده به کمک این روش، کیفیت و دقت واقعی هم ترازی نهایی را نسبت به سیستم های اولیه (قبل از ترکیب) و نسبت به سایر روش های تجمیع مشابهت بهبود می بخشد.

سیستم های توزیع شده یکی از پر اهمیت ترین زمینه های پژوهشی در دانش های رایانه می باشند. در این محیط برای رسیدن به دسترس پذیری بالای داده و قابلیت اطمینان، از شگرد تکرار داده بهره برده می شود. یکی از ویژگی های با ارزش این شگرد، یکسان بودن تکرار ها از دیدگاه نرم افزاری می باشد. از سوی دیگر کمبودهای نرم افزاری رخداد خطاها را در داده های تکرار شده به همراه خواهد داشت. بنابراین می توان گفت اگر خطایی در یکی از این تکرار ها رخ بدهد آن گاه احتمال رخداد همان خطا تحت آن شرایط در بقیه تکرار ها نیز وجود خواهد داشت. حال اگر یک خطا به صورت تکراری در داده های تکرار رخ دهد، گسترش خطا در سیستم پدید می آید. روی هم رفته رخداد هر خطا در سیستم هزینه تحمل پذیری خطا را در پی خواهد داشت. مسئله بنیادی رخداد پدیده گسترش خطا در سیستم می باشد. بنابراین این پدیده هزینه تحمل پذیری خطای کل سیستم را به صورت فزاینده افزایش خواهد داد. در این پایان نامه روشی برای جلوگیری از رخداد پدیده گسترش خطا ارائه شده است. در این روش کارشناس تشخیص خطا به عنوان یک نگرنده در نقطه های مستعد خطا قرار داده می شود. این نگرنده با وارسی درخواست های در حال انجام در نقطه های مستعد خطا، خطاهای رخداده را شناسایی کرده و در جدول ویژگی های خطا ذخیره می کند. در گام پسین اگر همان درخواست دوباره فرستاده شود آن گاه درخواست مورد نظر پردازش نشده، از رخداد دوباره خطا جلوگیری خواهد شد. دستاورد های ارزیابی نشان می دهد که نرخ رخداد خطای تاثیر گرفته شده، هزینه تحمل پذیری خطا، در هنگام رخداد پدیده گسترش خطا به صورت چشمگیری بهبود یافته است. کلیدواژه: سیستم های توزیع شده ، تکرار داده، خطا، تحمل پذیری خطا، گسترش خطا

با توجه به گستردگی و مقبولیتی که در استفاده از وسایل متحرک نظیر تلفن های همراه در بین کاربرها ایجاد شده است، گرایش روزافزون به انجام فرایندهای کسب و کار با استفاده از وسایل متحرک وجود دارد به گونه ای که کاربرها قادر باشند فرایندهای پیچیده کسب وکار را براساس نیاز، خواسته ها و ترجیحات خود با ترکیب سرویس هایی که توسط مهیاکنندگان مختلف ایجاد شده اند، انجام دهند. از طرفی به لحاظ محدودیت های وسایل متحرک نظیر پهنای باند محدود، هزینه ی بالای اتصال پایدار به شبکه، ظرفیت محدود رسانه ذخیره سازی و همچنین استفاده از باتری به عنوان منبع تغذیه، این وسایل قادر به برقراری ارتباط پیوسته و مکرر با مهیاکنندگان مختلف برای بررسی سرویس های ارائه شده از طرف آنان در جهت تطابق با نیازها و خواسته های کاربر خود نیستند. استفاده از عامل متحرک به عنوان یک فناوری در جهت انجام فرایندهای پیچیده کسب و کار به وسیله ترکیب سرویس های موجود در شبکه به گونه ای که نیازها، خواسته ها و ترجیحات کاربر وسیله متحرک در انجام آن فرایند مورد توجه قرار گیرد، مطرح است. استفاده از عامل متحرک در انجام این امر اگرچه می تواند راه گشا باشد اما این فناوری تهدیدات بالقوه ای را با خود به همراه می آورد. عمده ترین چالش امنیتی در استفاده از عامل ها، مشکل حفاظت از عامل در برابر دستکاری و ایجاد تغییرات غیرمجاز توسط میزبان های خرابکار است. در پژوهش جاری، تمرکز بر یکپارچگی و محرمانگی عامل های متحرک در هنگام بکارگیری آنان برای ترکیب وب سرویس ها است. راهکار ارائه شده در این پژوهش در دو راستا سعی در رسیدن به هدف مطرح شده دارد. در ابتدا مدلی طرح شده است که به وسیله آن عامل قادر باشد همگام با مرتفع ساختن نیازهای عملیاتی بیان شده از سوی کاربر در هنگام انجام فرایند پیچیده کسب و کار، ترجیحات کاربر در زمینه خواسته های مرتبط با کیفیت سرویس را نیز پوشش دهد. سپس با بررسی اجرای عامل بر روی هر میزبان هنگام قرارگیری بر روی میزبان بعدی در خط سیر عامل، راهکاری در جهت تشخیص دستکاری و انجام تغییرات غیرمجاز در هنگام اجرا بر روی میزبان راه دور ارائه گشته است به گونه ای که راهکار پیشنهادی در پژوهش باعث بهبود زمان لازم برای تشخیص میزبان خرابکار می گردد، اگرچه باعث ایجاد سربار بر روی سیستم از نقطه نظر زمان پاسخگویی و ترافیک شبکه می شود. به هر حال بایستی در نظر داشت که همواره استفاده از راهکار امنیتی در سیستم، یک انتخاب بین کارایی بیشتر سیستم و اطمینان بیشتر به سیستم است.

معماری سرویس گرا روشی جدید و در حال تکامل است که امکان ساخت برنامه های توزیع شده را در قالب سرویس هایی قابل اکتشاف در سطح شبکه، با اتصال سست و استقلال بالا فراهم می کند. در این معماری، با اتخاذ پروتکل های مبتنی بر استاندارد xml، سرویس های پایه ارائه شده توسط فراهم کنندگان مختلف می توانند به-راحتی با یکدیگر ترکیب شده و سرویس مرکبی ایجاد کنند که قادر است با ترکیب عملکرد وب سرویس های پایه زیر مجموعه خود تحت طرح ترکیب تعریف شده، سرویس با ارزش تری را به درخواست کننده تحویل دهد. به دلیل گسترش بکارگیری وب سرویس ها و معماری سرویس گرا، نیاز به ایجاد زیرساخت های سطح بالا و کارا برای اکتشاف، انتخاب و ترکیب وب سرویس ها به طور چشمگیری افزایش پیدا کرده است. با رشد تقاضاها، بسیاری از فراهم کنندگان شروع به عرضه سرویس هایی با سطوح کیفی مختلفی کردند تا قادر به برآورده کردن نیازهای گروه های مختلف کاربران باشند. اما به دلیل افزایش تعداد سرویس ها و وجود چندین سرویس با عملکرد یکسان برای هر درخواست، مسئله انتخاب بهترین سرویس پایه و بهترین طرح ترکیب برای سرویس های مرکب در این معماری تبدیل به یک مسئله ی پیچیده و چالش برانگیز شده است. اولین گام در فرآیند انتخاب، تعیین معیارهای انتخاب است. برای انتخاب سرویس ها معیاری که بیش از همه در پژوهش های دیگر مورد استفاده قرار گرفته، کیفیت سرویس است. اما اتکای کامل به کیفیت توصیف شده توسط فراهم کننده، در صورت وجود توصیفات اغراق آمیز، الگوریتم انتخاب را به اشتباه خواهد انداخت. بنابراین در این پایان نامه از اعتماد و شهرت در کنار کیفیت سرویس به عنوان معیارهای انتخاب استفاده شده است و مدل اعتماد جدیدی برای فاز انتخاب پیشنهاد می شود که برای مقابله با تاثیر بازخوردهای گمراه کننده، اعتماد را به صورت چند بعدی مورد بررسی قرار داده و از شهرت شخصی شده در کنار شهرت عمومی استفاده کرده است. در این مدل برای ارائه یک پیشنهاد شخصی شده از آنالیز شبکه های اجتماعی استفاده شده است. ارزیابی های انجام شده نشان دهنده تحمل پذیری بالای این مدل نسبت به مدل های دیگر در برابر بازخوردهای گمراه کننده است. درنهایت روشی برای انتخاب مبتنی بر اعتماد سرویس ها ارائه می شود که در آن از مدل پیشنهادی استفاده شده است. این روش طرح ترکیب بهینه را به صورت سراسری و توسط الگوریتم جستجوی هارمونی سراسری انتخاب می کند و سرویس مرکبی را به کاربر ارائه می دهد که از تمام ابعاد مورد اعتماد است و بیش از همه طرح-ها درخواست کیفی درخواست کننده را ارضا می کند. طبق نتایج آزمایشاتی، دقت روش انتخاب سراسری و نرخ بهینگی جواب آن بسیار بیشتر از روش انتخاب محلی است.

با توجه به گسترش شبکه های اجتماعی، شناسایی اجتماعات که به عنوان بستر پنهان شبکه های پیچیده ‏بشمار می آیند، از اهمیت خاصی برخوردار شده است. اکثر روش های کلاسیک، با دید ماکروسکوپی، کل ساختار ‏گراف را در نظر گرفته و اقدام به شناسایی اجتماعات می نمایند. این روش ها، علیرغم دقت بالا، زمان اجرا بسیار ‏بالایی نیز داشته و در شبکه های بزرگ در دنیای واقعی، قابل استفاده نمی باشند. بمنظور رفع این مشکل، ‏الگوریتم های شناسایی محلی اجتماعات توسعه یافتند. از آنجایی که الگوریتم های محلی، تک تک گره های گراف را ‏در نظر گرفته و ارتباطات بین آن ها را بررسی می نمایند، پیچیدگی زمانی پایین تری نسبت به روش های سراسری ‏دارند. لیکن، پایین بودن کیفیت این روش ها، علیرغم سرعت بالا، آن ها را به سمت استفاده از معیارهای سراسری ‏گراف جهت افزایش دقت سوق داده است که تهدیدی برای ماهیت الگوریتم های محلی بشمار می آید.‏ در این پژوهش، ابتدا الگوریتمی بمنظور شناسایی محلی اجتماعات همپوشان با ایده گرفتن از روش های ‏بهینه سازی حریصانه محلی معرفی گردیده است. شروع الگوریتم از یک هسته اولیه متراکم، عدم امکان انحراف ‏فرآیند شناسایی اجتماعات محلی حول یک گره، قابلیت شناسایی گره های دورافتاده و قطب، کاهش تعداد ‏چرخه های الگوریتم و در نتیجه کاهش پیچیدگی زمانی آن، شناسایی گره های مشترک و اجتماعات همپوشان ‏بروش سراسری و عدم نیاز به تعیین مقادیر، پیش از شروع الگوریتم، از جمله قابلیت های الگوریتم معرفی شده ‏می باشد. ‏ همچنین، الگوریتم پیشنهادی، با استفاده از خاصیت هموفیلی شبکه های پیچیده، ایده استفاده از ویژگی ‏چگالی همسایگان مشترک دو گره در شبکه های اجتماعی را مطرح نموده است. این ایده که بر مبنای خاصیت ‏هموفیلی شبکه های پیچیده بنا نهاده شده و توسط معیار مشابهت ساختاری جاکارد قابل محاسبه است، دو فرد در ‏یک شبکه اجتماعی را هر چقدر دارای دوستان مشترک بیشتری باشند، به لحاظ شخصیتی شبیه تر می پندارد. از ‏دیدگاه الگوریتم پیشنهادی، مشابهت گره های گراف، نه به عنوان معیاری مجزا، بلکه به عنوان بستر و زیرساخت ‏ارتباط بین گره ها می باشد. به همین دلیل، الگوریتم پیشنهادی، با وزن دار نمودن یال های گراف، در شناسایی ‏اجتماعاتی که نه تنها به لحاظ ساختاری با یکدیگر ارتباط قوی دارند، بلکه به لحاظ معنایی نیز با یکدیگر مرتبطند ‏اقدام می کند.‏ نتایج حاصل از مقایسه زمان اجرای الگوریتم پیشنهای و روش های مشابه بر روی مجموعه داده های ‏آزمایشی دنیای واقعی و نیز محک تحلیلی، حاکی از بهبود زمان اجرای الگوریتم می باشد. همچنین، استفاده از ‏مشابهت ویژگی های گره ها در شناسایی اجتماعات، منجر به کاهش آنتروپی و همگن تر شدن اجتماعات شناسایی ‏شده نسبت به روش های مشابه و نیز نسبت به الگوریتم پیشنهادی، بدون استفاده از ویژگی ها می باشد. ‏

امروزه با توجه به استفاده ی گسترده از شبکه های کامپیوتری به خصوص اینترنت و نیز با وجود نقاط آسیب پذیری مختلف در نرم افزارها از یک سو و از سوی دیگر افزایش مهارت و دانش مهاجمان در نفود و حمله به سیستم ها، تأمین امنیت در سیستم ها و شبکه های کامپیوتری از اهمیت بالایی برخوردار است. به همین دلیل، سیستم های تشخیص نفوذ (ids) به عنوان یک لایه ی دفاعی افزونه جهت حفاظت سیستم ها و اطلاعات در مقابل حملات به کار می روند. این سیستم ها با مشاهده ی هرگونه رفتار مشکوک و مخرب، هشداری حاوی اطلاعاتی درباره ی آن رفتار، جهت آگاه سازی مدیر امنیتی تولید می نمایند. متأسفانه، حجم این هشدارهای تولیدی بسیار و بررسی و کشف حملات از میان آن ها توسط مدیر امنیتی دشوار و زمان بر است. این دشواری، با توجه به این که بیش از 99% این هشدارها مثبت کاذب بوده و توسط نفوذهای واقعی راه اندازی نشده اند، دوچندان می شود. به همین دلیل، در این پژوهش، روشی مرکب از روش های تحلیل علت ریشه ای و تشخیص ناهنجاری، جهت کاهش هشدارهای سیستم تشخیص نفوذ، به ویژه هشدارهای مثبت کاذب ارائه گردیده تا علاوه بر بهره از مزایای هر روش، معایب آن ها نیز در کنار یکدیگر برطرف شود. روش ارائه شده به کمک قوانین پالایش و بررسی وقوع ناهنجاری در رفتار هشدارها، سعی در شناسایی و تفکیک هشدارهای صحیح از هشدارهای کاذب دارد. نتایج حاصل از این پژوهش بر روی مجموعه داده ی darpa 1999، مورد ارزیابی قرار گرفته و به کاهش بیش از %88 کل هشدارها، کاهش %91 از هشدارهای کاذب و نیز شناسایی بیش از %96 از هشدارهای صحیح با دقتی در حدود %91 منجر شده است. این امر، بررسی هشدارها را تسهیل و امکان نظارت و واکنش مستقیم مدیر را بر فعالیت های مخرب فراهم می سازد. از دیگر مزایای این روش، بهبود الگوریتم خوشه بندی مورد استفاده جهت کشف علت های ریشه ای و عدم اتکای کامل به فرد خبره جهت تشخیص و جداسازی هشدارهای صحیح از هشدارهای کاذب می باشد.

ظهور شبکه های اجتماعی برخط یکی از مهم ترین رویدادها در دهه ی اخیر بوده است. امروزه، اکثر شبکه های اجتماعی برخط مانند توییتر، لینکداین و فیس¬بوک محبوبیت زیادی در بین افراد پیدا کرده اند. یک شبکه ی اجتماعی، شبکه ای از تعاملات و ارتباطات است که گره های آن اعضای شبکه و یال های آن ارتباطات بین آنها می باشد. یکی از مسائل مطرح در شبکه های اجتماعی برخط، مسئله ی نفوذ اجتماعی است که از اهمیت زیادی برخوردار است. نفوذ اجتماعی، تغییرات رفتاری یک فرد تحت تاَثیر ارتباط وی با سایر افراد، سازمان ها و اجتماع می باشد. امروزه، از مفهوم نفوذ اجتماعی در بازاریابی ویروسی استفاده ی زیادی می شود. در بازاریابی ویروسی هدف، پیدا کردن زیر مجموعه ی کوچکی از افراد بانفوذ در شبکه های اجتماعی برای بازاریابی یک محصول می باشد. این افراد بانفوذ، باید محصول را بپذیرند و بتوانند پذیرش آن را در بین سایر افراد در شبکه به صورت آبشاری افزایش دهند. در سال های اخیر، پژوهش هایی برای بهبود کیفیت بازاریابی ویروسی تحت عنوان مسئله ی بیشینه سازی نفوذ انجام شده است. در این مسئله، هدف کمینه کردن هزینه ی بازاریابی ویروسی و بیشینه نمودن سود حاصل از آن در نتیجه ی افزایش سرعت پخش تبلیغات یک محصول بین اعضای یک شبکه ی اجتماعی می باشد. در این تحقیق، روشی جهت بیشینه¬سازی نفوذ در بازاریابی ویروسی ارائه می¬شود. هدف از روش پیشنهادی، انتخاب رهبران بانفوذ و متخصص در شبکه¬های اجتماعی براساس معیار ارزش شبکه¬ی کاربران می¬باشد. رهبران انتخاب شده در این روش، از دانش، تخصص و رضایت کافی در رابطه با محصول مورد بازاریابی برخوردار بوده و نیز، نفوذ و توانایی لازم را جهت انجام تبلیغات و بازاریابی دارا می¬باشند. در این روش، در ابتدا انجمن¬های مرتبط با محصول مورد بازاریابی کشف شده و سپس، رهبران بانفوذ و متخصص از میان اعضای انجمن¬های کشف شده جهت انجام بازاریابی ویروسی انتخاب می¬شوند. نتایج ارزیابی¬های انجام گرفته بر این روش، نشان می¬دهند که عملکرد این روش نسبت به الگوریتم حریصانه و درجه¬ی بالا بهتر می¬باشد. هم¬چنین، این روش، سرعت پخش تبلیغات را در شبکه¬های اجتماعی افزایش داده و منجر به کاهش هزینه¬ی بازاریابی ویروسی و افزایش سود حاصل از آن می¬گردد.

دسترسی پذیری منابع در اینترنت از اهمیت ویژه ایبرخوردار است. یکی از حملاتی که می تواند تهدیدی برای دسترسی پذیری منابعباشد، حملات منع سرویساست. این حملات شامل ارسال حجم زیادی از بسته ها به سمت سرویس دهنده قربانی است تا جایی که سرویس دهنده نتواند سرویس دهی مورد انتظار را به کاربران مجازارائه نماید.گونه ای از این حملات که به مشکل عمده ایتبدیل شده، حملات منع سرویس در لایه کاربرد است.وجه تمایز حملات منع سرویس در لایه کاربرد با دیگر حملات، استفاده حمله کنندگان از ارتباطات مجاز برای انجام حمله است. در این پایان نامه با استفاده از نرخ درخواست ها و نرخ اطلاعات ردوبدل شده، روشی برای شناسایی حملات منع سرویس در لایه کاربردارائه شده است.در این روش برای تفکیک بهتر الگوهای موجود در این نرخ ها از الگوریتم امیدریاضی-بیشینه¬سازیاستفاده شدهاست.با استفاده از این الگوریتم می¬توان خوشه هایی همپوشان را ایجاد نمود تا اشتراکات رفتاری کاربران و حمله کنندگان به گونه ای بهتر پوشش داده¬شود. از سوی دیگر برای انعطاف پذیرتر کردناستفاده از خوشه ها در برابرتغییرات موقتی ایجادشدهدر شبکه ها، از الگوریتم ژنتیککمک گرفته شده¬است. پیاده سازی این روش و آزمایش آن بر روی مجموعه یداده ای کهاز ترافیک یک وب سایتتحت حمله منع سرویس جمع آوری شده،انجام شدهاست و نتایج بهبودی نسبت به پژوهش قبلی که از مجموعه داده مشابه¬ی استفاده نمودهرا نشان می دهد.

سرویس های وب به عنوان یکی از مهم ترین تکنولوژی های انتشار اطلاعات در وب و از نمونه های بارز پردازش سرویس گرا به شمار می روند. با افزایش تعداد شبکه های اجتماعی و گرایش روزافزون کاربران به این شبکه ها می توان به سرویس های وب از دیدگاه دیگری با نام پردازش اجتماعی نیز نگریست. از ادغام پردازش سرویس گرا و پردازش اجتماعی، سرویس های اجتماعی وب حاصل می شوند که بسیار پیچیده تر از وب سرویس های معمول هستند. سرویس های اجتماعی وب برای تضمین اجرای مناسب عملیات خود، نیازمند توافق با قوانین و مقررات شبکه های اجتماعی که به آن وارد می شوند، می باشند. این عملیات از طریق کنترل هایی به نام التزام انجام می گیرد. هر وب سرویس اجتماعی مسئولیتی بر عهده دارد که پس از ورود آن به یک شبکه اجتماعی به چندین التزام لینک می شود. به همین ترتیب کلیه عملیات سرویس های وب شامل بازیابی، تغییر و ثبت اطلاعات با دخالت التزام ها انجام می گیرد. آن چه که در این تکنیک به چشم می آید نوآوری کاملا تکنیکی و اصولی در فرموله کردن عملیات سرویس های وب و شبکه های اجتماعی بر اساس فرمول های مدون و منطق ریاضی می باشد که عملیات سرویس های اجتماعی وب را به طور چشم گیری کارآمدتر و اصولی تر نموده است. با توجه به افزایش استفاده از سرویس های وب و شبکه های اجتماعی و توجه به این نکته که عملیات سرویس های اجتماعی وب را التزام ها مدیریت می کنند و امکان تغییر هم زمان اطلاعات شبکه اجتماعی توسط وب سرویس های مختلف وجود دارد، بنابراین از مهم ترین چالش هایی موجود در این زمینه مدیریت عملیات التزام ها و حفظ سازگاری آن ها برای تضمین سازگاری اطلاعات می باشد که موضوع اصلی این پژوهش است. روش پیشنهادی برای تضمین سازگاری منطبق بر فرمول استاندارد التزام ها و شامل ارائه یک الگوریتم مبتنی بر تقسیم بندی التزام ها به دو کلاس التزام های خواننده و نویسنده بر اساس عملکرد و تاثیر آن ها بر وضعیت پایگاه داده می باشد. با در نظر داشتن این تقسیم بندی و الهام از مفاهیم اصلی شبکه های اجتماعی مانند دوست و خویشاوند وضعیت التزام های در حال اجرا نسبت به یکدیگر بررسی و تصمیم مناسب جهت اجرای التزام ها اتخاذ خواهد شد. این الگوریتم برای تضمین سازگاری بین انواع التزام های ممکن مناسب و قابل استفاده در انواع سرویس های اجتماعی وب می باشد. نتایج به دست آمده حاصل از اجرای این الگوریتم نشان دهنده کارایی الگوریتم پیشنهادی در حفظ سازگاری بین التزام ها می باشد و نشانگر توانایی الگوریتم در ایجاد یک وضعیت سازگار در شبکه اجتماعی است.

محاسبات ابری مفهوم جدیدی درعرصه ی فناوری اطلاعات است . این تکنولوژی توانایی استفاده ی مشترک از برنامه-های کاربردی، نرم افزارها و منابع شبکه را برای کاربرانی که نرم افزار و سخت افزار ضعیفی دارند، ایجاد می کند. در محاسبات ابری منابع کامپیوتری توزیع شده برای اجرایبرنامه کاربر استفاده می شوند و داده های مربوط به پردازش در سیستم هایتوزیع شده، ذخیره می شوند. هدف اصلی محاسبات ابری کاهش هزینه استفاده از منابع محاسباتی است. با توجه به تولید سرویس های چندرسانه ای گران که نیازمند حجم پردازشی و ذخیره سازی زیادی هستند و اینکه میلیون ها کاربر متقاضی استفاده از سرویس های رسانه گروهی می باشند، محاسبات ابر چندرسانه ای به عنوان یک تکنولوژی برای تولید،ویرایش،پردازش و جستجوی محتویات چندرسانه در بستر اینترنت ارائه شده است. با توجه به افزایش تعداد کاربران و دسترسی پی در پی به اطلاعات و داده های چند رسانه و پردازش و انتقال داده ها به صورت همزمان برای جلوگیری از به وجود آمدن گلوگاه بخشی به نام متعادل کننده بار در معماری ابر چندرسانه قرار داده شده است. موضوعی که در این پایان نامه مورد بررسی قرار می گیرد افزایش کیفیت سرویس توسط کاهش زمان پاسخ با استفاده از تعادل بار می باشد. روش های مختلف تعادل بار که تا به امروز ارائه شده اند را مورد بررسی قرار می دهد و از بین روش های مختلف تعادل بار، روش تعادل بار مبتنی بر نسخه برداری را انتخاب می کند. روش تعادل بار با استفاده از نسخه-برداری پویایی و نوسان زود به زود بار را در محیط ابر در نظر می گیرد. چالش اصلی در روش تعادل بار با استفاده از نسخه-برداری نحوه سازگاری بین نسخه هاست. هدف اصلی کاهش زمان پاسخ از طریق انتخاب روش سازگاری که زمان کمتری برای همگام سازی نسخه ها در روش تعادل بار مبتنی بر نسخه برداری صرف می کند، است. نتایج ارزیابی نشان می دهند که روش نسخه برداری نیمه فعال زمان پاسخ کمتری را نسبت به بقیه روش های همگام سازی نتیجه می دهد.

چکیده ندارد.

چکیده ندارد.