نام پژوهشگر: رامتین جولایی

بررسی مزیت نسبی و شاخص های حمایتی خرمای شاهانی (مطالعه موردی استان فارس شهرستان جهرم)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی گنبد 1390
  حمیدرضا یوسف زاده فرد جهرمی   رامتین جولایی

از گذشته دور خرما یکی از محصولات مهم و استراتژیک کشور بوده است. تولید هر محصولی در کشور باید علاوه بر سودآوری برای تولیدکنندگان آن، برای کشور نیز دارای سودآوری باشد و به عبارت دیگر هزینه ای که در کشور صرف تولید یک محصول می شود باید کمتر از درآمد حاصل از صادرات یا هزینه مصروف برای واردات آن باشد که اگر چنین باشد کشور در کالای مذکور دارای سودآوری اجتماعی و مزیت نسبی است. با توجه به پتانسیل بالقوه و بالفعل کشور در تولید محصولات باغی، لزوم برنامه ریزی مناسب تولید و صادرات برای این محصولات بسیار ضروری به نظر می رسد و مطالعات مزیت نسبی و شاخص‏های حمایتی به خوبی می تواند شرایط را برای برنامه‏ریزی آینده در خصوص صادرات و حمایت‏ها مشخص نماید. در این مطالعه از روش ماتریس تحلیل سیاستی (pam) و شاخص‏های هزینه منابع داخلی (drc)، مزیت نسبی آشکارشده (rca) و مزیت نسبی آشکارشده متقارن (rsca) برای محاسبه مزیت نسبی تولید و مزیت نسبی صادراتی خرمای شاهانی شهرستان جهرم در استان فارس استفاده شده است. برای بررسی سیاست‏های حمایتی از این محصول از شاخص‏های محاسباتی ماتریس تحلیل سیاستی بهره گرفته شده است. شاخص drc مقدار 65/0 را برای خرمای شاهانی شهرستان جهرم نشان می‏دهد که حاکی از مزیت نسبی این محصول است. شاخص npc، 62/0 محاسبه شده است که نشان می‏دهد سیاست‏های داخلی، درآمد کشاورزان را نسبت به درآمد آنها بر پایه قیمت‏های جهانی کاهش داده است و سیاست‏ها به ضرر تولید این محصول بوده است و دولت از درآمد تولیدکننده مالیات غیرمستقیم گرفته است. شاخص npci اثر سیاست‏های دولت را در زمینه نهاده‏ها نشان می‏دهد. این مقدار برای خرمای شاهانی شهرستان جهرم 75/0 است که نشان می‏دهد بر اساس سیاست‏های داخلی، دولت به نهاده‏ها یارانه پرداخت نموده است. شاخص epc یا ضریب حمایت موثر برآیند سیاست‏های داخلی در دو زمینه درآمدی و نهاده‏ای را نشان می‏دهد. مقدار شاخص مذکور برای خرمای شاهانی شهرستان جهرم 62/0 است که حکایت از عدم حمایت دولت در زمینه درآمدی و نهاده‏ای از این محصول دارد. همچنین شاخص‏های مزیت نسبی آشکارشده (rca) و آشکارشده متقارن (rsca) طی سال‏های 2009-2000 محاسبه گردید که نشان‏دهنده مزیت نسبی صادراتی بالای محصول است. نتایج نشان داد شاخص‏های مذکور طی سال‏های مورد بررسی دارای تغییرات زیادی است که به دلیل تغییر در ارزش صادرات طی این سال‏ها می‏باشد. در پایان توصیه می‏شود به مباحث بازاریابی شامل درجه‏بندی و بسته‏بندی این محصول توجه ویژه مبذول گردد تا زمینه جهت افزایش قیمت محصول در بازارهای داخلی و خارجی فراهم گردد.

بهینه یابی الگوی کشت محصولات زراعی استان مازندران با در نظر گرفتن ریسک؛ مطالعه موردی شهرستان ساری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سودابه علیپور   رامتین جولایی

ترکیب بهینه تولید محصولات با توجه به منابع در دسترس از عوامل مهم جهت دستیابی به حداکثر سود و استفاده کارا از نهاده های در دسترس می باشد و راهکاری را در جهت رسیدن به اهداف مورد نظر ارائه می-دهد. تخصیص عوامل محدود در دسترس به فعالیتی که بیشترین سودآوری را برای کشاورز به همراه داشته باشد از عوامل مهم و اساسی است که بی توجهی به آن موجب ناکارآمدی نظام تولید کشاورزی می شود. از طرف دیگر، کشاورزی فعالیتی توام با ریسک است؛ الگوی کشت انتخابی هر منطقه با توجه به شرایط و امکانات در دسترس، تحت تاثیر عوامل غیر قابل کنترل نیز قرار می گیرد که عملکرد و درآمد محصولات را تحت تاثیر قرار می دهد. از آنجایی که ریسک و عدم حتمیت در تصمیم گیری کشاورزان و نحوه تخصیص منابع نقش دارد لذادر برنامه ریزی کشاورزی باید به آن توجه کرد.براین اساس، الگوی کشت شهرستان ساری با در نظر گرفتن ریسک و بدون آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از مدل برنامه ریزی خطی ساده نشان می دهد سطح زیر کشت گندم دیم، کلزا دیم، سویا آبی، پیاز آبی و برنج دانه بلند مرغوب افزایش یافته است. گندم آبی، جو دیم، عدس دیم، هندوانه آبی، خیار آبی، گوجه فرنگی، سویا دیم، سیب زمینی آبی و برنج دانه بلند پرمحصول نیز به مقادیر مختلف کاهش سطح داشتند. همچنین نتایج حاصل از مدل ریسکی تارگت-موتاد نشان داد با افزایش بازده طرح مجموع ریسک یا انحرافات از بازده افزایش می یابد و محصولات ریسکی وارد برنامه می شوند که در مورد محصولات گندم آبی، عدس دیم، هندوانه آبی و گوجه فرنگی آبی این نتایج حاصل شده است و تولید این محصولات همراه با ریسک است. علاوه بر این مشاهده شده است در بالاترین سطح ریسک نتایج حاصل از مدل برنامه ریزی خطی ساده و مدل ریسکی تارگت موتاد با هم برابر است.

ارزیابی پتانسیل جمع آوری آب های سطحی در سیستم آبخیز(مطالعه موردی: آبخیز آق امام استان گلستان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1391
  سجاد نظریان   نادر نورا

چکیده آب همیشه به عنوان یکی از عوامل مهم توسعه یک منطقه به شمار میرود. ایران به دلیل کم بودن ریزش های جوی و نامناسب بودن پراکنش زمانی و مکانی آن و با توجه به اینکه جز مناطق خشک و نیمه خشک، و دارای منابع آبی کمی می باشد. استحصال آب باران در نزدیکی محل بارش می تواند آب مورد نیاز هر مجموعه را بدون اتکا به سیستم های متمرکز آب رسانی همان مجموعه و اطراف آن تامین نمود. در این تحقیق، ارزیابی پتانسیل جمع آوری آب های سطحی در آبخیز آق امام واقع در شرق استان گلستان با مساحت 8730 هکتار، بعنوان یک منطقه نیمه خشک مورد ارزیابی قرار گرفت. تکنیک جمع آوری آب های سطحی حوضه علاوه بر کاهش خسارت سیل ، سبب بهره برداری بهینه از منابع آبی موجود در آبخیز آق امام می باشد. با وجود نیمه خشک بودن و وجود باران های سیل آسا و همچنین وجود برخی سیستم های جمع آوری آب باران مثل پشت بام و بند خاکی در این حوضه، ارزیابی جمع آوری آب های سطحی در این حوضه ضروری می باشد. هدف از انجام این تحقیق، ایجاد چارچوبی جهت مکان یابی عرصه های دارای توان استحصال آب است. به منظور مکان یابی مناطق مناسب برای جمع آوری آب باران ابتدا منطقه مورد مطالعه به دو منطقه توسعه یافته و توسعه نیافته تقسیم شده است. برای محاسبه میزان تولید رواناب در هر زیر حوضه از روش شماره منحنی استفاده گردید. در مرحله بعد اولویت بندی مناطق دارای پتانسیل جمع آوری آب های سطحی در هر زیرحوضه صورت گرفت. جهت ارزیابی اقتصادی از روش منفعت به هزینه استفاده شده است. بطور کلی نتایج نشان داد زیرحوضه هایی از نظر اقتصادی دارای شرایط مناسب تری برای استحصال آب هستند، که از نظر آب قابل جمع آوری دارای مقادیر بیشتر بوده و هزینه استقرار کمتری داشته باشند.

بررسی تأثیر طرح هدفمند کردن یارانه حامل های انرژی بر بخش کشاورزی (مطالعه موردی زیر بخش زراعت شهرستان گنبد کاووس)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده منابع طبیعی گرگان 1391
  بی بی سلیمه گرگانی   علی کرامت زاده

با توجه به این که یارانه های تولیدی به عنوان یک ابزار اقتصادی در جهت اهداف خاص به کار گرفته می شوند و از طرف دیگر بار هزینه ای زیادی بر دوش دولت می گذارند و همچنین با ایجاد اخلال در قیمت ها باعث استفاده غیر بهینه از نهاده ها می شوند لذا مطالعه حاضر به صورت موردی به بررسی اثرات هدفمند سازی یارانه حامل های انرژی بر روی الگوی کشت، مصرف نهاده های مورد هدف (گازوییل، برق و کودهای شیمیایی) و بازده محصولات زراعی کشاورزی در شهرستان گنبد کاووس می پردازد. اطلاعات لازم از طریق تکمیل پرسشنامه و با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی از بهره برداران زیربخش زراعت شهرستان گندکاووس در سال زراعی 1390-1389 جمع آوری گردیده است. مدل مورد استفاده جهت بررسی تاثیر این سیاست، مدل برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) می باشد که برای اجرای مدل ها از نرم افزار gams استفاده شده است. تاثیر اجرای سیاست در دو سناریو مورد بررسی قرار گرفته است که عبارت اند از: الف) حذف 50 درصد یارانه حامل های انرژی به همراه آزادسازی قیمت انواع کود شیمیایی، با در نظرگرفتن اثرات تورمی. ب) افزایش قیمت گازوئیل تا سطح قیمت جهانی و افزایش قیمت برق تا سطح هزینه تولید آن(با احتساب هزینه سوخت غیر یارانه ای) و آزادسازی قیمت انواع کود شیمیایی، با در نظر گرفتن اثرات تورمی. نتایج این مطالعه بیانگر آن است که در اثر اجرای سناریوی دوم که محتمل ترین روش اجرای سیاست است، سطح زیر کشت کل محصولات در منطقه مورد مطالعه 55 درصد کاهش خواهد یافت. همچنین مصرف آب، مصرف گازوئیل، مصرف کود های شیمیایی و سموم در اثر تغییر سطح زیر کشت بترتیب 57 ، 54 ، 60 و 54 درصد کاهش خواهد یافت. با کاهش سطح زیر کشت بازده کل منطقه نیز 34 درصد کاهش خواهد یافت.

بررسی عوامل موثر بر دیرکرد یا عدم پرداخت قبوض آب بهای مشترکین شرکت آب و فاضلاب روستایی (مطالعه موردی حومه گرگان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1392
  مجتبی حیدرپور ملکشاه   ابراهیم حسن پور

یکی از مهمترین مشکلاتی که شرکت های آب و فاضلاب روستایی به طور مداوم با آن سر و کار دارند مسئله وصول آب بها می باشد. تنها منبع تامین اعتبار لازم برای فعالیت این شرکت ها آب بها می باشد. با توجه به این واقعیت، در این تحقیق تلاش شده است عوامل موثر بر دیرکرد یا عدم پرداخت قبوض آب بهای مشترکین شرکت آب وفاضلاب روستایی شهرستان گرگان مورد بررسی قرار گیرد. در تحقیق حاضر مشترکین به دو گروه خوش حساب و بدحساب تفکیک شدند و داده ها از طریق مصاحبه حضوری با 172 نفر از مشترکین که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای دو مرحله ای انتخاب گردیده بودند گردآوری گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که متغیرهای سن، تعداد اعضای تحت تکفل، میزان تحصیلات، شغل اصلی، هزینه آب بها، دریافت به موقع قبض، رضایت از کمیت و کیفیت آب و رضایت از تکریم و پاسخگویی به شکایات مشترکین بر خوش حساب بودن یا بدحساب بودن آنها تاثیر دارد.

بررسی وضعیت امنیت غذایی با استفاده از شاخص تنوع غذاییddi مطالعه موردی مناطق روستایی مرودشت استان فارس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  مریم تنهایی   ابراهیم زارع

چکیده تعریف کلی امنیت غذایی در اجلاس جهانی غذا در سال 1996 ارائه شد: «امنیت غذایی هنگامی وجود دارد که همه مردم در تمامی ایام به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس نیازهای مربوط به یک رژیم تغذیه ای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی سالم و فعال فراهم سازد ». موضوع امنیت غذایی یکی از هدفهای اصلی سیاست های توسعه، دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه ای را به عنوان زیر ساخت مهم پرورش نسلهای آینده کشور مورد توجه قرار داده است. این مطالعه با استفاده از داده های مقطعی در سال 1391 بر روی خانوار روستایی بخش مرکزی شهرستان مرودشت انجام شده است. برای انتخاب افراد مورد مطالعه، نمونه گیری به روش خوشه ای سه مرحله ای انجام شد. طی یک هفته پرسشنامه 24 ساعته خوراک مصرفی (شامل وعده ها و میان وعده های غذایی) توسط پاسخگویان تکمیل گردید. با کمک جدول مواد مغذی ارائه شده توسط وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا و منابع فارسی سهم 14 گروه مواد غذایی و مواد مغذی موجود در رژیم غذایی خانوار تعیین گردید. این گروه ها شامل نان و غلات، شیرینی ها، حبوبات، روغن ها، سبزیجات، سیب زمینی، میوه ها، گوشت ها، ماهی ها و سخت پوستان، تخم مرغ، چربی ها، لبنیات، نوشیدنی ها و ادویه جات و ترشیجات می باشد که با استفاده از شاخص های تنوع غذایی کالری دریافتی، پروتئین دریافتی، کربوهیدرات دریافتی و چربی محاسبه شد. همچنین با استفاده از روش غیر پارامتری تأثیر عوامل اقتصادی – اجتماعی بر شاخص های تنوع غذایی برآورد شد و نتایج نشان داد که این عوامل تأثیر چندانی بر شاخص مذکور ندارند. واژه های کلیدی: امنیت غذایی، شاخص تنوع غذایی، شاخص بری، درشت مغذی ها

کاربرد برنامه‎ریزی آرمانی فازی در مدیریت الگوی کشت محصولات زراعی منتخب استان مازندران (مطالعه موردی: شهرستان آمل)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - پژوهشکده کشاورزی 1392
  شهرزاد میرکریمی   فرشید اشراقی

با توجه به نقش و اهمیت مدیریت واحدهای زراعی، استفاده از مدل های برنامه ریزی ریاضی در تعیین الگوی بهینه کشت نقش بسزایی دارد. در این تحقیق ابتدا تاریخچه ای از تصمیم گیری و کاربرد مدل های برنامه ریزی ریاضی در کشاورزی ارائه می شود، آنگاه با توجه به محدودیت های ذکر شده برای مدل های برنامه ریزی خطی و آرمانی ساده، مدل برنامه ریزی آرمانی فازی در جهت بهینه سازی الگوی کشت در سه سناریو مورد توجه قرار می گیرد. اهداف این پژوهش شامل بیشینه سازی سود (سناریوی یک)، نیل به خودکفایی (سناریوی دو) و دستیابی همزمان به بیشینه سازی سود و خودکفایی در محصولات اساسی کشاورزی (سناریوی سه) است. بیشینه سازی سود در سطح خرد و دستیابی به خودکفایی در سطح کلان حائز اهمیت است. اطلاعات مورد نیاز این پژوهش با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 124 پرسشنامه از سطح شهرستان آمل به دست آمده است. نتایج به دست آمده از الگوها نشان می دهد که در صورت لحاظ نمودن اهداف بیشینه سازی سود و خودکفایی به طور همزمان (مدل فازی سناریوی سه) تعاملی بین مدل فازی سناریوی یک و دو به وجود می آید؛ به طوری که در سناریوی سه هر چند بازده برنامه ای نسبت به سناریوی یک 26/3 درصد کاهش می یابد و نسبت به سناریوی دو هدف خودکفایی در محصول برنج دانه بلند پر محصول نادیده گرفته می شود، اما در مجموع، بازده برنامه ای 22/0 درصد، سطح زیر کشت محصولات برنج دانه مرغوب، جو دیم و کلزا دیم به ترتیب 13/10، 04/13 و 80/7 درصد و سطح زیر کشت گندم آبی 30 هکتار نسبت به الگوی فعلی منطقه افزایش می یابد. در پایان نیز پیشنهاداتی در جهت مدیریت بهتر بخش کشاورزی شهرستان آمل برای نیل به اهداف مورد نظر ارائه گردیده است.

برآورد ارزش تفرّجی مناطق بیابانی در فصل گردشگری با رهیافت ارزشگذاری مشروط (مطالعه موردی: بیابان صادق آباد)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  سارا عطایی   احمد فتاحی اردکانی

بیابان می تواند مکان جالبی برای گردشگران باشد و آنان را با جلوه های زیبایی از طبیعت و چشم اندازهایی متفاوت با مناظر سراسر سبز آشنا کند. از دید جهانگردان اروپایی، گردش های بیابانی، جذّابیت بسیار دارد و می تواند منبع درآمد چشمگیری برای کشور ما، به ویژه شهرها و روستاهای حاشیه کویر باشد. در طبقه بندی کالاها، بیابان ها در دسته کالاهای غیربازاری جای میگیرند و بر همین اساس فاقد قیمت بازاری بوده و معیاری برای قیاس آنها با سایر کالاها وجود ندارد .این پژوهش به تعیین ارزش تفرجی بیابان صادق آباد وقع در شهرستان بافق استان یزد و اندازه گیری میزان تمایل به پرداخت افراد برای تفرج در این منطقه با استفاده از روش ارزش گذاری مشروط و پرسش نامه ی انتخاب دوگانه تک بعدی می پردازد. برای بررسی تاثیر متغیرهای توضیحی بر میزان تمایل به پراخت افراد، از الگوی لاجیت استفاده شده و پارامترهای این الگو با استفاده از روش حداکثر راست نمایی برآورد شده است. نتایج نشان داده است که 13/67 درصد افراد تحت بررسی در این تحقیق، حاضر به پرداخت مبلغی به عنوان ورودیه می باشند. متوسط تمایل به پرداخت هر فرد جهت استفاده تفرجی از این بیابان 38520 ریال در ماه به دست آمده است. همچنین ارزش تفرجی سالانه ی بیابان صادق آباد 963.020.000ریال برآورد شده است. بر این اساس نتایج بیانگر نقش مهم بیابان ها در گذران اوقات فراغت جامعه بوده و مدیران شهری را موظف به توجه به نظرات بازدیدکنندگان از منطقه بیابانی می نماید و علاوه براین بیابان ها دارای ارزش تفرجی- اقتصادی بسیار بالایی میباشند که میتوان برای درآمد حاصل برنامه ریزی نمود.

بررسی تاثیرات نوسانات قیمت و مقدار آب بر الگوی کشت محصولات زراعی ستان مازندران: مطالعه موردی شهرستان نکا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1392
  مریم حسن وند   رامتین جولایی

کمبود آب یکی از مشکلات عمده اکثر کشورهای جهان به شمار می رود، تنها راه حل این بحران، استفاده بهینه و افزایش بهره-وری منابع آب در بخش های مختلف بویژه بخش کشاورزی است. در همین راستا در این مطالعه سعی شده است آثار نوسانات قیمت و مقدار آب را بر الگوی کشت محصولات زراعی در زیر بخش زراعت شهرستان نکا، استان مازندران مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) استفاده شد. در کل 9 سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سناریو شبیه سازی شده شامل افزایش قیمت هر متر مکعب آب به میزان 4، 6 و 8 برابر و اعمال سیاست کاهش مقدار آب در دسترس به میزان 20، 30، 50 درصد به منظور بررسی سیاست مقابله با خشکسالی و هم چنین اعمال سیاست ترکیبی افزایش قیمت آب به میزان 4 برابر همراه با کاهش 50 درصد در مقدار آب و افزایش قیمت آب به میزان 6 برابر همراه با کاهش30 درصد در مقدار آب و در نهایت افزایش قیمت آب به میزان 8 برابر همراه با کاهش 20 درصد در مقدار آب در دسترس می باشد. در سناریوهای مذکور تغییرات سطح زیرکشت، مصرف نهاده ها و بازده برنامه ای مزارع محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده گردآوری شده است. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می دهد که اولاً، در سیاست افزایش قیمت آب، تنها افزایش قابل توجه قیمت آب می تواند منجر به واکنش هایی از سوی بهره برداران بخش کشاورزی گردد، در این سیاست بیشتر سطح زیرکشت به محصولاتی اختصاص داده می شود که نیاز آبی کمتری و ارزش تولیدی بالاتر دارند و هم اینکه باعث تغییر الگوی کشت از محصولات آبی به محصولات دیم نیز می شود ولی صرفا صرفه جویی زیادی در مصرف آب صورت نمی گیرد. ثانیا، سیاست کاهش مقدار آب در دسترس کشاورزی، با کاهش زیادی در سطح زیر کشت محصولات آبی همراه است و این مقدار کاهش به محصولات دیم اختصاص داده نشده است. زیرا در صورت اختصاص سطح زیر کشت آبی به محصولات دیم با محدودیت های ماشین آلات، کود، سم، سرمایه همراه می شود و کشاورز را متحمل ضرر می کند در نتیجه تغییر در الگوی کشت از آبی به دیم انجام نگرفته است ولی صرفه جویی در مصرف آب قابل مشاهده و مناسب است.

کاربرد برنامه ریزی آرمانی فازی در مدیریت الگوی کشت محصولات زراعی منتخب استان گلستان (مطالعه موردی: شهرستان گرگان)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه پیام نور - دانشگاه پیام نور استان البرز - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  آذین ستوده   غلامرضا یاوری

در این مطالعه برنامه ریزی آرمانی فازی در تعیین الگوی بهینه کشت شهرستان گرگان در سه مدل فازی مورد توجه قرار گرفت.آمار و اطلاعات مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی ساده و از طریق تکمیل 110 پرسش نامه از سطح شهرستان گرگان بدست آمد. اهداف این پژوهش شامل حداکثر سازی سود و دستیابی به خودکفایی با تکیه بر اصول کشاورزی پایدار برای محصولات زراعی شهرستان گرگان می باشد.نتایج تحقیق نشان می دهد که مدل فازی سناریوی یک که آرمان بیشینه سازی سود(افزایش سی درصدی در بازده برنامه ای فعلی) را لحاظ می کند با 62/29 درصد افزایش در بازده برنامه ای فعلی، به طور کامل به این آرمان دست پیدا نمی کند.مدل فازی سناریوی دوم نشان می دهد که فرضیه شماره ی دو که بیان می کند الگوی کشت بهینه ی محصولات زراعی شهرستان گرگان در صورت لحاظ نمودن هدف دستیابی به خودکفایی، بر الگوی کشت فعلی منطقه منطبق است، پذیرفته نمی شود .مدل فازی سناریوی سه تعاملی بین مدل فازی سناریوی یک و دو به وجود می آورد. در سناریوی سوم هر چند بازده برنامه ای نسبت به مدل فازی سناریوی یک 11/0 درصد کاهش می یابد و هدف خودکفایی در محصول برنج دانه بلند پر محصول نسبت به مدل فازی سناریوی دو نادیده گرفته می شود. اما در مجموع، بازده برنامه ای 48/29 درصد سطح زیر کشت محصولات جو دیم، سویا آبی و گندم دیم به ترتیب 94/14، 90/715 و 01/37 درصد نسبت به الگوی فعلی منطقه افزایش می یابد.

ارزیابی فنی و اقتصادی عملیات آبخیزداری حوضه گلابدره- دربند تهران
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1392
  زهره حیدری   امیر سعدالدین

چکیده با توجه به پیشینه طولانی اجرای پروژه های آبخیزداری در کشور لزوم ارزیابی فعالیت های انجام شده و بررسی تاثیرات مورد نظر این طرح ها اقدامی ضروری می باشد، اما نبود تجهیزات لازم به منظور ثبت تغییرات رخ داده در بسیاری از حوضه ها باعث دشواری کار شده است. ارزیا بی پروژه های آبخیزداری امروزه از بنیادی ترین مسائلی است که در کشورها به منظور برنامه ریزی های آینده در زمینه طرح های اجرایی و مدیریت منابع طبیعی انجام می گیرد. مطالعات مختلفی در اروپا و آمریکا در رابطه با ارزیابی کیفیت اقدامات آبخیزداری از سال 1932 تا به حال انجام شده است. در نتیجه ارزیابی عملکرد پروژه های آبخیزداری ارزیابی همه جانبه یعنی مدیریت جامع حوضه های آبخیز از اساسی ترین اصول در تصمیمات برنامه ریزی به شمار می رود. از آنجایی که برای ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری در گام نخست ارزیابی فنی و اقتصادی برای دستگاه های اجرایی اهمیت ویژه ای دارد. در این پژوهش برای ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری از هردو دید استفاده شده و نتایج حاصل از آن با هم مقایسه گردیدند. در این تحقیق، ارزیابی عملکرد اقدامات آبخیزداری درحوزه آبخیز گلابدره - دربند به صورت کمی مورد بررسی قرار گرفته است. روش های کمی مورد استفاده شامل منحنی جرم مضاعف، منحنی تداوم جریان و بررسی رژیم هیدرولوژیکی می باشند. به منظور استفاده از این روش ها آمار بارندگی ورواناب روزانه در سال های قبل وبعد از اقدامات آبخیزداری یعنی به ترتیب سال های (1377-1368) و (1390-1379) جمع آوری گردید. منحنی جرم مضاعف نمایانگر تاثیر مثبت اقدامات آبخیزداری در کاهش میزان رواناب بوده است .بررسی منحنی تداوم جریان به وضوح کاهش دبی های بالا، افزایش تداوم جریان و کاهش خشکسالی هیدرولوژیکی در حوزه آبخیز گلابدره - دربند را نشان داد. همچنین در روش رژیم هیدرولوژیکی روند تغییرات بارندگی و رواناب، نمایانگر آرام تر گشتن عکس العمل هیدرولوژیکی حوضه آبخیز مورد نظر می باشد.با بررسی میزان رسوب از روش منحنی سنجه و مقایسه میزان رسوب در هر ماه و فصل و دوره ترسالی وخشکسالی در قبل و بعد از اجرای طرح متوجه می شویم که با اجرای طرح آبخیزداری در حوضه رسوب معلق از 22/10864 تن در سال به 5/ 6231 تن در سال رسیده است. برای رسیدن به این نکته که آیا پروژه انجام شده توجیه اقتصادی دارد یا خیر، از شاخص b/c استفاده شده است که با توجه به نتایج چون شاخص b/c بیشتراز یک برآورد شد پروژه دارای توجیه اقتصادی است.در مجموع عملکرد مثبت اقدامات آبخیزداری در کاهش رسوبدهی و کاهش دبی سیلاب منطقه مورد مطالعه با استفاده از روش های یاد شده به صورت کمی مورد تایید قرار گرفت. کلمات کلیدی: ارزیابی فنی ، عملیات آبخیزداری، ارزیابی اقتصادی، جرم مضاعف، تداوم جریان، رژیم هیدرولوژیکی، منحنی سنجه

بررسی تأثیر تغییر دستمزد نیروی کار کشاورزی بر اشتغال و الگوی کشت محصولات زراعی استان مازندران: مطالعه موردی شهرستان ساری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1393
  الهه دیزج چراغی   رامتین جولایی

توسعه پایدار اقتصاد نیازمند بهره¬برداری بهینه از منابع تولیدی است. در صورتی که این منابع به طور کامل استفاده نشوند، بهره برداری از آنها ناکارآمد خواهد بود. در این میان مهمترین عامل، نیرویانسانی است که بیشترین نقش را در دستیابی به توسعه پایدار ایفا می کند. در همین راستا در این مطالعه سعی شده است تأثیر سیاست های موثر نیروی کار کشاورزی بر اشتغال و الگوی کشت محصولات زراعی در زیر بخش زراعت شهرستان ساری، استان مازندران مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) استفاده شد. در کل 13 سناریو مورد بررسی قرار گرفت. سناریوهای شبیه سازی شده شامل افزایش دستمزد نیروی کار به میزان 10، 30، 50، 70، 90 و 100 درصد، کاهش دستمزد نیروی کار به میزان 40، 60 و 80 درصد و چهار سناریو نیز به میزان 40، 60، 70 و80 درصد به منظور کاهش تعداد نیروی کار کشاورزی بودند. در سناریوهای مذکور تغییرات سطح زیر کشت، مصرف نهاده نیروی کار و بازده برنامه ای مزارع محاسبه و مورد تحلیل قرار گرفت. داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای گردآوری شد. نتایج حاصل از شبیه سازی نشان می دهد، در سیاست افزایش دستمزد نیروی کار سطح زیر کشت بیشتر محصولات کاهش یافته است و محصول برنج دانه بلند مرغوب بیشترین کاهش را دارد. همچنین در این سیاست میزان تقاضای نیروی کار و بازده برنامه ای کاهش یافته است. در سیاست کاهش دستمزد نیروی کار هیچ تغییری در سطح زیر کشت و تقاضای نیروی کار صورت نگرفته است. در سیاست کاهش تعداد نیروی کار در دسترس نیز سطح زیر کشت محصولات کاهش یافته بازده برنامه ای نیز کاهش یافته است. بطورکلی می توان نتیجه گرفت، افزایش دستمزد اگر همراه با افزایش منابع مالی کشاورزان نباشد باعث کاهش اشتغال می شود.

تعیین الگوی کشت محصولات زراعی با تاکید بر سیاست کاهش مصرف کود و سم در استان مازندران: مطالعه موردی شهرستان بهشهر
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی 1392
  ملیحه آق ارکاکلی   رامتین جولایی

کشاورزی همواره دارای ارتباط نزدیک تری نسبت به سایر بخش های اقتصاد با محیط زیست بوده است به طوری که از دیدگاه بسیاری از کارشناسان، زیر بنا و پایه اصلی فعالیت های تولیدی در بخش کشاورزی، محیط زیست می باشد. محیط زیست از یک سو تأمین کننده نهاده های اصلی مورد نیاز برای تولید محصولات کشاورزی همانند آب و خاک می باشد و از سوی دیگر پذیرای اثرات سوء فعالیت های تولیدی بخش کشاورزی ( جذب بسیاری از ضایعات حاصل از فرآیند تولید ) و به ویژه آلودگی آب و خاک به واسطه مصرف بی رویه نهاده های شیمیایی کود و سم می باشد. در همین راستا در این مطالعه سعی شده است اثرات سیاست کاهش کود و سم بر الگوی کشت محصولات زراعی در زیر بخش زراعت شهرستان بهشهر، استان مازندران مورد بررسی قرار گیرد. بدین منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) استفاده شده است. در کل 8 سناریو مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از بررسی سناریوها نشان می دهد که در سیاست کاهش کود و سم سطح زیر کشت تمام محصولات زراعی کاهش می یابد، در سیاست کاهش مقدار آب به میزان 13 درصد، سطح زیر کشت محصولات آبی کاهش و سطح زیر کشت محصولات دیم تغییری نمی یابد و در سیاست کاهش مقدار آب به میزان 93/13 درصد سطح زیر کشت محصولات آبی کاهش و سطح زیر کشت محصولات ( گندم دیم، جو دیم و کلزا دیم) افزایش یافته است.

تعیین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی استان مازندران بر اساس مدل برنامه ریزی آرمانیبا اهداف سودآوری شخصی و سودآوری اجتماعی(مطالعه موردی: شهرستان ساری)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  حسین بیات   رامتین جولایی

با توجه به گستردگی پهنه مرزی کشور و تنوع اقلیمی مناطق گوناگون رسیدن به الگوی کشت مناسبی که از آن بتوان حداکثر بهره برداری را از عوامل و نهاده های تولید به ویژه عوامل محدود کننده به دست آورد، ضرورتی انکار ناپذیر است. بعبارت دیگر تولید هر محصول در کشور باید با توجه به هزینه های انجام شده علاوه بر سودآوری برای تولیدکنندگان آن، برای کشور نیز دارای سودآوری باشد. برای تعیین الگوی بهینه کشت هر منطقه، باید اهداف خرد و کلان اقتصادی مورد توجه قرار گیرند، که این مسئله لزوم کاربرد یک مدل آرمانی الگوی کشت را آشکار می نماید. بر این اساس در این مطالعه مدل های الگوی بهینه کشت در شهرستان قائمشهر برای محصولات زراعی سال 91-1390 بصورت تک هدفه و دو هدفه اجرا و با هم مقایسه شدند. نتایج چنین نشان می دهد که اولاً استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی، سود کل را نسبت به وضع موجود حدود 5/2 درصد و نسبت به مدل اجتماعی حدود 10 درصد افزایش می دهد اما سودکل را نسبت به مدل بازاری حدود 6/0 درصد کاهش می دهد. به عبارت دیگر مدل آرمانی به مدل شخصی توصیه می نماید که به مزیت نسبی محصولات نیز نظر داشته باشند و ثانیاً اجرای مدل آرمانی تعدیلاتی را نسبت به اجرای هر یک از مدل ها بوجود می آورد که از یک سونگری آن ها پیشگیری می نماید و توصیه می شود برای تعیین الگوی بهینه ی کشت دقیق برای منطقه بایستی هر دو هدف مدنظر باشد.

مقایسه روش های مختلف قیمت گذاری آب کشاورزی با استفاده از رهیافت برنامه ریزی ریاضی مثبت (مطالعه موردی اراضی پایین دست سد گلستان 1)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1393
  ویدا خسروی پیام   علی کرامت زاده

منابع آب محدود کشور صرف نظر از تغییرات بین سالی تقریبا ثابت بوده و با افزایش جمعیت و توسعه در ابعاد مختلف، تامین نیازهای آبی با محدودیت های زیادی مواجه می شود. بنابراین باید به دنبال راه کارهای مناسب برای مدیریت تقاضای آب بود. اعمال سیاست هایی، که انگیزه مصرف کنندگان را جهت صرفه جویی و جلوگیری از اتلاف این نهاده با ارزش، بالا ببرد امری بسیار کارساز و مهم می باشد. یکی از این سیاست ها قیمت گذاری منابع آب در بخش کشاورزی می باشد. در این مطالعه به بررسی روش-های مختلف قیمت گذاری آب بر اساس معیارهای مختلف اقتصادی، اجتماعی و محیط زیستی پرداخته می شود بدین منظور از روش برنامه ریزی ریاضی مثبت (pmp) جهت شبیه سازی الگوی کشت اراضی پایین دست سد گلستان (1) شهرستان گنبدکاووس در حالت اجرای روش های مختلف قیمت گذاری آب نظیر قیمت گذاری سطحی، حجمی و ترکیبی استفاده شد، سپس بهترین روش براساس شاخص های مذکور با استفاده از تکنیک تحلیل سلسله مراتبی (ahp) و (topsis)انتخاب گردید. در این مطالعه داده های مورد نیاز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای گردآوری و تعداد 20 سناریو (5 سناریو سطحی، 5 سناریو حجمی و 10 سناریو ترکیبی)مورد بررسی قرار گرفت.نتایج نشان می دهد با افزایش قیمت آب سطح زیر کشت محصولات آبی کاهشو سطح زیر کشت محصولات دیم، افزایش می یابد و هندوانه آجیلی تابستانه به دلیل آب بر بودن و سود ناخالص کم در بیشتر سناریو ها از الگوی کشت حذف شده است. با افزایش قیمت آب سود، اشتغال و مقدار آب مصرفی کاهش و شاخص پایداریکود نیتروژن و کود فسفات افزایش یافته است. روش قیمت گذاری آب به روش حجمی(قیمت هر متر مکعب آب 300 ریال) رتبه نخست را به خود اختصاص داد.

مقایسه کاربرد شاخص های مختلف امنیت غذایی در مناطق روستایی شهرستان گرگان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مدیریت 1393
  راحمه مرگدری   احمد اکبری

تعریف کلی امنیت غذایی در اجلاس جهانی غذا در سال 1996 ارائه شد: " امنیت غذایی هنگامی وجود دارد که همه مردم در تمامی ایام به غذای کافی، سالم و مغذی دسترسی فیزیکی و اقتصادی داشته باشند و غذای در دسترس نیازهای مربوط به یک رژیم تغذیه ای سازگار با ترجیحات آنان را برای یک زندگی سالم و فعال فراهم سازد". موضوع امنیت غذایی، دسترسی به مقدار کافی مواد غذایی و سلامت تغذیه ای را به عنوان زیرساخت مهم پرورش نسلهای آینده کشور مورد توجه قرار داده است. این مطالعه با استفاده از داده های مقطعی در سال 1393 برروی خانوارهای روستایی شهرستان گرگان انجام شده است. برای انتخاب افراد مورد مطالعه، نمونه گیری به روش خوشه ای دومرحله ای انجام شد. طی یک ماه، 267 پرسشنامه 24 ساعته خوراک مصرفی (شامل وعده ها و میان وعده های غذایی) توسط پاسخگویان تکمیل گردید. با کمک جدول مواد مغذی ارائه شده توسط وزارت کشاورزی ایالات متحده آمریکا و منابع فارسی، سهم 14 گروه مواد غذایی و مواد مغذی موجود در رژیم غذایی خانوار تعیین گردید. این گروه ها شامل: نان و غلات، شیرینی ها، حبوبات، روغن ها، سبزیجات، سیب زمینی، میوه ها، گوشت ها، ماهی ها، تخم مرغ، چربی ها، لبنیات، نوشیدنی ها و چاشنی ها می باشد که با استفاده از شاخص های تنوع غذایی(بری، هرفیندال و آنتروپی) و شاخص دریافت کالری، مقدار کالری دریافتی، پروتئین دریافتی و چربی دریافتی محاسبه شدند. ضریب همبستگی بین شاخص ها نیز محاسبه شد و نتایج نشان داد که بین تمامی شاخص ها همبستگی بالایی وجود دارد. همچنین ضریب همبستگی بین درشت مغذی های کالری، پروتئین و چربی محاسبه شد و نتایج حاکی از آن بود که بین تمامی درشت مغذی ها همبستگی بالایی وجود دارد.

تعیین سبد بهینه غذایی برای گروه های مختلف درآمدی با استفاده از مدل برنامه ریزی آرمانی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  عاطفه ناساری   علی کرامت زاده

این مطالعه با استفاده از داده های هزینه غذایی مرکز آمار ایران سعی شده است که با کاربرد روش برنامه ریزی ریاضی آرمانی الگوی بهینه مصرف مواد غذایی برای همه دهک های هزینه ای نواحی روستایی ایران تعریف شود. در تعیین سبد بهینه غذایی و حداقل مخارج لازم، 10 گروه از مواد غذایی، 10 ماد? مغذی و 24 قید بر اساس توصیه های متخصصین تغذیه به کار برده شده است. یافته- های این مطالعه نشان می دهد که با سطح هزین? فعلی مواد غذایی، امکان پیشنهاد سبد غذایی بهینه و رسیدن به وضعیت امنیت غذایی برای خانوارهای روستایی تا دهک ششم وجود نخواهد داشت. همچنین دهک های اول تا چهارم از آنجایی که نیاز به افزایش هزینه بیشتری نسبت به سایر دهک های درآمدی دارند، نیاز است که از کمک های حمایتی دولت استفاده کنند و دهک پنجم و ششم با تلاش جزئی و مدیریت بهتر نظیر کم کردن از هزینه های غیر خوراکی می توانند این کمبود هزینه را جبران کنند

کاربرد برنامه ریزی خطی چندهدفه و نظریه بازیها در آمایش سرزمین
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده مرتع و آبخیزداری و شیلات و محیط زیست 1394
  فرزام هستی   عبدالرسول سلمان ماهینی

بهینه سازی کاربری اراضی در حوضه های آبخیز با استفاده از برنامه ریزی خطی، سامانه اطلاعات جغرافیایی و با توجه به دیدگاه متضاد نیازها و منابع محدود زمین، یکی از روش های مدیریتی مناسب برای رسیدن به پایداری و نیز تخصیص بهینه اراضی به منظور رسیدن به بیشترین سود است. پژوهش حاضر باهدف ارائه راهکاری جهت بهینه سازی کاربری ها در فرآیند آمایش سرزمین با استفاده از برنامه ریزی خطی چندهدفه و حل تعارضات ایجاد شده در فرآیند آمایش سرزمین با نظریه بازیها، در شهرستان های گرگان و کردکوی انجام شد.

ارزیابی کارایی بازاریابی محصولات کشاورزی مزارع خانوادگی و راهکارهای بهبود آن در شهرستان باشت، استان کهگیلویه و بویراحمد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده علوم کشاورزی 1394
  محمدصادق قلی پور   رامتین جولایی

چکیده واحد بهره برداری خانوادگی یکی از نظام های بهره برداری کشاورزی مهم در کشور محسوب می- شود. به همین دلیل، بررسی مسائل مرتبط با مزارع خانوادگی، مورد توجه بسیار قرار گرفته است. از جمله این مسائل، بازاریابی محصولات مزارع خانوادگی می باشد. هدف این تحقیق ارزیابی کارایی بازاریابی محصولات کشاورزی مزارع خانوادگی و راهکار های بهبود آن در شهرستان باشت (استان کهگیلویه و بویر احمد) بوده است. پژوهش حاضر با روش پیمایشی، 322 نمونه از 2000 مزارع خانوادگی شهرستان باشت را با نمونه گیری خوشه ای تصادفی مورد بررسی قرار داد. ابزار گرد آوری داده ها، پرسشنامه بود که روایی آن توسط اساتید دانشگاه، اعضای کمیته پایان نامه و گروهی از کارشناسان جهاد کشاورزی شهرستان باشت مورد تائید قرار گرفت. پایایی پرسشنامه نیز از طریق محاسبه آلفای کرونباخ مورد تائید قرار گرفت. نتایج نشان داد که در مجموع، بازاریابی محصولات کشاورزی مزارع خانوادگی نا کارا و به نفع تولید کننده می باشد. همچنین کارایی بازاریابی با برخی متغیر های فردی، اجتماعی، اقتصادی و ارتباطی کشاورزان یعنی سطح تحصیلات، آینده نگری، دانش عمومی انجام فعالیت کشاورزی، عضویت در نهاد و سازمان ها، حمایت و همکاری، همفکری با سایرین، میزان درآمد سالانه و سطح مکانیزاسیون کشاورزی، تعداد کارگر، اندازه زمین ملکی، مشتری مداری، خدمات مالی، تعداد مراجعات ماهانه به شهر و اداره جهاد کشاورزی، تعداد ملاقات ماهانه با مهندسان ناظر، میزان گوش دادن به رادیو و تماشای تلویزیون در طول روز و استفاده از منابع ارتباطی کسب اطلاعات در زمینه بازاریابی، دارای رابطه مثبت و معنی دار و با متغیر های تعلق به محل و هزینه سالانه کشاورزی، دارای رابطه منفی و معنی دار می باشد. نتایج آزمون رگرسیون لگاریتمی نشان داد که درآمد سالانه کشاورزی، مشتری مداری، تعلق به محل و تعداد مراجعه سالانه به جهاد کشاورزی می توانند در پیش بینی تغییرات کارایی بازاریابی محصولات کشاورزی مورد استفاده قرار گیرند. نتایج همچنین نشان داد که کشاورزان با سواد و همچنین کشاورزانی که زمین کشاورزی بیشتر از 5/1 هکتار دارند، کارایی بازاریابی بهتری دارند. علاوه بر این، کارایی بازاریابی محصولات کشاورزی در مسیر-های مختلف بازاریابی با یکدیگر تفاوت دارد، به نحوی که کارایی مسیر تولید کننده به عمده فروش، نسبت به سایر مسیر ها بیشتر است. برای افزایش کارایی بازاریابی محصولات کشاورزی مزارع خانوادگی توصیه می شود، خدمات زیر بنایی لازم برای این قبیل کشاورزان فراهم گردد و در زمینه بازار رسانی محصولات کشاورزی، نظام اطلاع رسانی مناسب طراحی و بکار گرفته شود.

تعیین الگوی بهینه کشت محصولات زراعی شهرستان اردبیل با استفاده از الگوریتم ژنتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  زهرا نوبهار   رامتین جولایی

هرگاه تخصیص منابع در سطح تولیدکنندگان و بنگاه های اقتصادی به حالت غیربهینه ای صورت گیرد، نمی توان انتظار داشت که منابع در سطح کلان به صورت کارا تخصیص یابد. با توجه به محدودیت منابع، طراحی الگوی کشت به منظور افزایش بهره وری عوامل تولید واحد محصول ضروری می نماید. در پژوهش حاضر الگوی بهینه کشت شهرستان اردبیل در سال زراعی 92-91 با هدف بیشینه سازی سود، تأمین خودکفایی و دستیابی هم زمان به بیشینه سازی سود وتأمین خودکفایی مورد بررسی قرار گرفت. در این پژوهش از روش برنامه ریزی خطی و الگوریتم ژنتیک استفاده شده است. نرم افزارهای مورد استفادهlingo و matlab می باشد.

پیش بینی صادرات محصولات کشاورزی ایران با استفاده از مدل arima والگوریتم ژنتیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی گرگان - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1394
  شیما روانبخش   محمدرضا زارع مهرجردی

با توجه به اینکه ایران در صادرات محصولات کشاورزی دارای پتانسیل مناسبی است، بنابراین گسترش صادرات محصولات کشاورزی در ارز آوری برای کشور و پیش بینی آینده آن اهمیت زیادی دارد. علیرغم نقشی که پیش بینی می تواند در ترسیم افق صادرات محصولات کشاورزی داشته باشد در زمینه پیش بینی صادرات محصولات کشاورزی مطالعات محدودی صورت گرفته است. لذا هدف این تحقیق با توجه به خلاء موجود پیش بینی صادرات محصولات کشاورزی، انتخاب کاراترین روش پیش بینی بوده است.