نام پژوهشگر: نیلوفر دربندی
رویا جمشیدی نیلوفر دربندی
چکیده القا استرس اکسیداتیو به عنوان یکی از دلایل مرگ نورونی در طی آسیب های نخاعی و بسیاری بیماری های ناشی از دژنره شدن نورون ها می باشد. بنابر این، این احتمال وجود دارد که آپوپتوزیس نورون های حرکتی در قطعات کشت شده نخاع نیز به علت استرس اکسیداتیو باشد. نظر به اینکه عصاره زردچوبه و ماده موثره آن به نام کورکومین دارای خواص آنتی اکسیدانتی می باشند، این مواد در کشت قطعات نخاع موش بالغ به کار برده شد تا مشخص شود که آیا می توانند آپوپتوزیس را در نورون های حرکتی این قطعات مهار کند و یا به تاخیر بیاندازد. در این پژوهش ناحیه ی سینه ایی نخـاع مـوش هـای مـاده بـالـغ نـژاد balb/c با استفاده از دستگاه قطعه کننده بافت (tissue chopper) به قـطـعـات 400 میکرونی بریده شد. سپس قطعات به چهار گروه 1- قطعات تازه تهیه شده (لحظه زمانی صفر)، 2- گروه کنترل، 3– گروه تیمار با عصاره زردچوبه(ppm1000) و 4– گروه تیمار با کورکومین(?m20) تقسیم شدند. قطعات گروه 2 و 3 به پلیت های حاوی محیط کشت انتقال و در انـکوبـاتـور co2 دار بـرای مدت زمان6 ساعت نگهداری شدند. قطعات تازه تهیه شده و کشت شده پس از فیکس توسط دستگاه cryostat برش گیری شدند. جهت ارزیابی قابلیت حیات قطعات سه گروه از سنجش mtt استفاده شد. روش ایمیونوهیستوشیمی با استفاده از آنتی بادی استیل کولین ترانسفراز (acht) جهت شناسایی نورون های حرکتی استفاده شد. برای مطالعه مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس نورون های حرکتی قطعات نخاع به ترتیب از رنگ آمیزی فلئورسنت ( hoechst33342 و propidium iodide ) و تکنیک تانل استفاده شد. قابلیت حیات قطعات کشت شده برای 6 ساعت (کنترل) نسبت به قطعات تازه تهیه شده (لحظه زمانی صفر) به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. نورون های حرکتی قطعات کشت شده به مدت 6 ساعت در مقایسه با نورون های لحظه زمانی صفر مشخصات مورفولوژیکی آپوپتوزیس شامل چروکیدگی سلولی، متراکم شدن هسته و سیتوپلاسم را نشان دادند. علاوه بر آن، در این زمان تانل مثبت بودن نورون های حرکتی وقوع آپوپتوزیس را در این نورون ها تایید کرد. کاربرد جداگانه عصاره زردچوبه (ppm1000) و کورکومین (?m20) در مدت زمان 6 ساعت به طور قابل توجه ای توانست قابلیت حیات قطعات کشت شده نخاع را در مقایسه به قطعات گروه کنترل افزایش دهد. در این زمان، کاربرد این مواد همچنین توانست نشانه های مورفولوژیکی و بیوشیمیایی آپوپتوزیس را در نورون های حرکتی به طور قابل ملاحظه ای نسبت به این نورون ها از قطعات کنترل مهار نماید. علاوه بر این، کاربرد جداگانه عصاره زردچوبه و کورکومین با غلظت های گفته شده توانست به طور معنی داری ( 05/0 < p) کاهش قطر هسته نورون های آپوپتوتیک را نسبت به گروه کنترل جبران نماید. به عنوان نتیجه گیری، کاربرد عصاره زردچوبه و کورکومین نه تنها قابلیت حیات قطعات نخاع را افزایش داد بلکه توانست آپوپتوزیس را در نورون های حرکتی مهار نماید. بنابر این این احتمال وجود دارد که استرس اکسیداتیو می تواند به عنوان یکی از مکانیسم های دخیل در القا آپوپتوزیس نورون های حرکتی در قطعات کشت شده نخاع نقش داشته باشد.
طاهره چوبینه مهدی خدایی مطلق
لیتیوم نه تنها به عنوان یک آلاینده زیست محیطی محسوب می¬شود بلکه ترکیبات آن در داروهای ضدافسردگی مورد استفاده قرار می¬گیرد. این ماده قادر است از طریق القاء استرس اکسیداتیو تأثیرات سویی بر فعالیت های طبیعی تولید مثلی نر اعمال نماید. سیلیمارین از عصاره دانه گیاه خارمریم به دست می آید و به عنوان یک آنتی اکسیدانت قوی می تواند استرس اکسیداتیو را مهار کند. این پژوهش با هدف بررسی اثر سیلیمارین بر برخی از پارامترهای اسپرم قوچ تیمار شده با لیتیوم¬کلراید انجام شد. اسپرم¬های ناحیه دمی اپیدیدیم بیضه قوچ فراهانی با ایجاد چند برش و به وسیله سرنگ حاوی محیط کشت ham’s f10 + 25mm hepes شستشو و جمع¬آوری شد. پس از swim up اسپرم¬ها، سوسپانسیون اسپرم و محیط کشت به چهار گروه تقسیم شدند: 1- اسپرم¬های لحظه صفر، 2- اسپرم¬های لحظه 180 دقیقه (کنترل)، 3- اسپرم¬های تیمار شده با لیتیوم¬کلراید به مدت 180 دقیقه و 4- اسپرم¬های تیمار سیلیمارین + لیتیوم¬کلراید به مدت 180 دقیقه. سپس از نمونه¬های گروه¬های مختلف جهت بررسی پارامترهای اسپرم همچون قابلیت حیات، قابلیت تحرک، تمامیت dna ، تمامیت آکروزوم و اندازه¬گیری قطر هسته استفاده شد. داده¬های حاصل با استفاده از آنالیز واریانس یکطرفه و t-test مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت و تفاوت میانگین در سطح (p<0.05)معنی¬دار در نظر گرفته شد. تیمار اسپرم¬ها با لیتیوم¬کلراید به مدت 180 دقیقه توانست درصد قابلیت حیات و تحرک اسپرم¬ها را در مقایسه با گروه کنترل به طور معنی داری کاهش دهد. در این زمان لیتیوم¬کلراید در مقایسه با گروه کنترل موجب افزایش معنی¬داری در شکستگی dna و از طرفی کاهش معنی¬داری در تمامیت آکروزوم و هم چنین قطر هسته اسپرم شد. پس از 180 دقیقه، سیلیمارین در گروه سیلیمارین + لیتیوم¬کلراید توانست اثرات مخرب لیتیوم¬کلراید بر پارامترهای مذکور به جز قابلیت تحرک اسپرم را در مقایسه با گروه لیتیوم¬کلراید جبران نماید. سیلیمارین به عنوان یک آنتی¬ اکسیدانت قوی قادر است اثرات سمی لیتیوم¬کلراید بر برخی پارامترهای اسپرم قوچ را مهار نماید.
رضیه محمدخانی علی رشیدی پور
مطالعات قبلی نشان داده است که کورتیکوسترون، سبب اختلال در بهخاطرآوری اطلاعات میشود. از طرف دیگر، هورمونهای جنسی نیز بر حافظه اثر دارند. از این رو هدف این مطالعه بررسی اثر کورتیکوسترون بر بهخاطرآوری حافظه ترس در موشهای صحرایی بالغ سالم و اوارکتومی شده بود. دراین مطالعه موشهای صحرایی ماده نژاد ویستاردرمدل احترازی غیرفعال،آموزش داده شدند(شدت شوک1میلی آمپروبه مدت3ثانیه). 60 دقیقه قبل ازآزمون بهخاطرآوری،17 - بتا استرادیول (?g/kg15) و پروژسترون (mg/kg5) و30دقیقهقبلاز آزمون دوزهای مختلف کورتیکوسترون(mg/kg1و3و10) تزریق شد.حیوانات اوارکتومی شده 20 روز قبل از سازگاری جراحی شدند و از حیوانات سالم بعد از تست بهخاطرآوری اسمیر واژنی گرفته شده و فاز سیکل جنسی آنها مشخص شد. در آزمایش اول حیوانات اوارکتومی شده، دوزهای مختلف کورتیکوسترون(mg/kg1و3و10) و یا حامل را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. نتایج نشان داد که تزریق هر سه دوز کورتیکوسترون(mg/kg1و3و10) قبل از آزمون بهخاطرآوری به موشهای اوارکتومی شده، سبب اختلال در بهخاطرآوری حافظه شد. در آزمایشهای دوم و سوم، به حیوانات فاز پرواستروس و دیاستروس دوز mg/kg3 کورتیکوسترون به صورت داخل صفاقی تزریق شد.تزریق این دوز کورتیکوسترون به موشهای سالم ماده در فاز دیاستروس(زمانی که سطح استروژن پایین است) و نه در فاز پرواستروس(زمانی که سطح استروژن بالا است)، سبب اختلال در بهخاطرآوری حافظه شد. در آزمایشهای چهارم و پنجم به حیوانات فاز پرواستروس و دیاستروس 60 دقیقه قبل از آزمون حامل یا17-بتا استرادیول(?g/kg15)، و 30 دقیقه قبل از آزمون حامل یا کورتیکوسترون(mg/kg3) تزریق شد. نتایج نشان داد تزریق کورتیکوسترون و17-بتا استرادیول به موشهای صحرایی سالم در هر دو فاز پرواستروس و دیاستروس، بهخاطرآوری حافظه را مختل کرد.آزمایشهای ششم و هفتم مشابه آزمایشهای چهارم و پنجم بوده با این تفاوت که به جای17-بتا استرادیول، پروژسترون (mg/kg5) تزریق شد. نتایج نشان داد تزریق کورتیکوسترون(mg/kg3) و پروژسترون(mg/kg5) به موشهای صحرایی سالم در فاز پرواستروس (زمانی که سطح پروژسترون پایین است) و در فاز دیاستروس (زمانی که سطح پروژسترون بالا است)،سبب اختلال در بهخاطرآوری حافظه نشد. این یافتهها پیشنهاد میکنند که اثرات مختل کننده کورتیکوسترون بر بهخاطرآوری حافظه، وابسته به سیکل استروس و 17-بتا استرادیول است.
اعظم هاشمی نیلوفر دربندی
زغال¬اختهcornus mas l. ، از گیاهان بومی ایران دارای ترکیبات فلاونوئیدی است. با¬توجه به عملکرد مثبت فلاونوئیدها در کاهش واکنش¬¬های استرس¬اکسیداتیو و سایر ویژگی¬های مفید این گیاه، به بررسی اثر فلاونوئیدهای میوه زغال¬اخته بر کاهش یادگیری و حافظه ناشی از تزریق داخل بطن مغزی استرپتوزوتوسین در موش¬های صحرایی بالغ نرنژاد ویستار(wistar) پرداخته شد. برای ایجاد آلزایمر از مدل تزریق استرپتوزوتوسین (mg/kg 3) طی یک عمل جراحی استریوتاکسی در روزهای اول و سوم به شکل دوطرفه در داخل بطن¬¬های مغز موش¬های صحرایی نراستفاده شد. تعداد 48 سر موش نر با وزن تقریبی 300-220 گرم به شش گروه اصلی شامل: 1- شم 2-stz 3- stz + درمان با دوز های مختلف فلاونوئید (5,10,20 mg/kg) 4- کنترل مثبت تقسیم شدند. گروه¬های درمان¬شونده، از یک روز پیش از جراحی به مدت 3 هفته فلاونوئید میوه زغال¬اخته را به شکل داخل صفاقی دریافت کردند، سپس وارد آزمون¬های یادگیری احترازی غیر¬فعال شدند. سایر گروه¬ها سالین را به صورت داخل صفاقی دریافت کردند. در پایان رت¬ها کشته شدند و خونگیری از بطن راست آن¬ها انجام گردید. میزان گلوکز، تری-گلیسیرید، ldl وhdl کلسترول اندازه¬گیری گردید. همچنین در طول دوره تیمار وزن¬گیری از رت¬ها در ابتدای تمام هفته¬ها انجام گردید. داده¬های مربوط به حافظه و پارامترهای خونی، با نرم¬افزار spss نسخه 16 به روش آنالیز واریانس یکطرفه و آزمون توکی و داده¬های وزن نیز با نرم¬افزار spss نسخه 16 به روش آنالیز واریانس با اندازه-گیری¬های مکرر مورد بررسی قرار گرفتند. تزریق استرپتوزوتوسین باعث کاهش شدید حافظه و کاهش تاخیر زمان ورود به اتاق تاریک می¬گردد. استفاده از هر سه دوز فلاونوئید باعث بهبود حافظه تخریب شده بر اثر تزریق داخل بطنی استرپتوزوتوسین می¬گردد. بیشترین تاثیر مربوط به دوز 10mg/kg می¬باشد .(p<0/001) این دوره تزریق، سبب کاهش معنی¬دار غلظت گلوکز و تری¬گلیسیرید تنها در دوز 10mg/kg (p<0/05)، و افزایش معنی¬دار سطح hdl تنها در دوز 10 mg/kg معنی¬دار گردید (p<0/01). کاهش وزن در رت¬ها در بین دوز¬های مورد آزمایش در دوز 10 mg/kg معنی¬دار بود (p<0/05). بنابراین به¬نظر می¬رسد که زغال¬اخته به¬دلیل داشتن مقادیر بالای فلاونوئیدها اثر مفیدی در جلوگیری از کاهش حافظه ناشی از تزریق استرپتوزوتوسین ایجاد می¬کنند. این ترکیبات دارای اثر مفیدی در جلوگیری از ایجاد و کاهش میزان فاکتورهای خطر در بدن می-باشند و می¬توانند به عنوان عاملی بالقوه درپیشگیری ازسندرم متابولیک در¬نظر گرفته شوند.