نام پژوهشگر: محمدحسن الهی زاده
حبیب حیاری محمدحسن الهی زاده
انقلاب اسلامی ایران یکی از بزرگترین رویدادهای سیاسی در قرن بیستم است که تحولات منطقه ای و جهانی را در پی داشته است. این انقلاب که رنگ مذهبی داشت برای فعالان سیاسی و دانشمندان علوم سیاسی پدیده ای نادر به حساب آمد و از این نظر توجه بسیاری از پژوهشگران را به خود جلب کرد. مسائل مختلفی در رژیم پهلوی به ویژه شخص محمدرضا پهلوی وجود داشت که بروز انقلاب را تشدید می کرد. در این خصوص، ساختار قدرت و مسئله وابستگی دو بحث کلیدی هستند که با توجه به عملکرد سیاسی محمدرضا پهلوی نقش بسزایی را در بروز انقلاب ایفا کردند. در کنار آن؛ سیاست های فرهنگی مورد تأکید وی، نظیر باستان گرایی و غرب-گرایی در ایجاد مخالفت ها و بروز شکاف اجتماعی در جامعه ی ایران نقش اساسی داشتند. مهاجرت پیش بینی نشده روستاییان به شهرها و مباحث اقتصادی همچون توجه به سرمایه داری بین المللی به ویژه عملکرد شاه در این خصوص نیز در تشدید مخالفت ها موثر بودند. با توجه به ضرورت پژوهش، این رساله بر آن است تا عوامل شکل گیری انقلاب از منظر عملکرد سیاسی و فرهنگی محمدرضا پهلوی بررسی و نقش آن را در بروز انقلاب نشان دهد.
سیدمحمدرضا سادسی محمدحسن الهی زاده
بعد از وفات امام صادق(ع)، گروهی از شیعیان بر این عقیده پای فشردند که امامت به فرزند ارشد ایشان یعنی اسماعیل رسیده است و برای تصدیق ادعای خود احادیث متعددی را به نقل از ایشان بیان داشتند. شاخه ای از این گروه بعدها موفق به تشکیل خلافتی شیعی در شمال افریقا شد و موسس آن اعلام سیادت نمود و بیان داشت که از نوادگان امام صادق و همان شخصی است که شیعیان به عنوان قائم انتظار ظهور او را می کشند. دعوت یا تبلیغ از ارکان اصلی خلافت فاطمیان محسوب می شد. آنان داعیانی را به نقاط مختلف جهان اسلام می فرستادند تا مردم را به آئین خویش درآورده و خلافت فاطمی را قدرتمند سازند. داعیانی که از طرف خلفای فاطمی به سرزمین های دیگر فرستاده می شدند، وظیفه داشتند تا بنا به موقعیتی که در آن مشغول به فعالیت بودند، هوادارانی از طبقات مختلف اجتماعی بیابند و جزئیات مذهب خویش را به او تعلیم دهند. یکی از مراکز مهم فعالیت این داعیان، ایران و به ویژه نیمه-ی شرقی آن یعنی مناطق خراسان و ماوراءالنهر بود. عوامل متعددی در جذب داعیان به این مناطق دخیل بوده است. سیاست تساهل مذهبی حاکمان شرق و اهمیت و اعتباری که برای بزرگان دینی قائل می شدند و همچنین ویژگی های خاص جغرافیایی و سوق الجیشی مناطق مذکور، مثل دوری از دستگاه خلافت عباسی، از جمله دلایل مهم جذب داعیان اسماعیلی به این مناطق بوده است. در این میان، نقش و جایگاه داعیان در بین مردم به جهت تسلط بر علوم مختلف و همچنین نفوذ بالایی که بعضاً در بزرگان سیاسی جامعه داشتند و دیگر توانمندی های شخصی آن ها، در موفقیت و پیش برد دعوت، اهمیت بالایی داشت.
ناهید اعتمادیان محمدحسن الهی زاده
با پیروزی عباسیان و برچیده شدن بساط بنی امیه ، علویان که از پیش برای بدست گرفتن زمام امور حکومتی در تدارک بودند از صحنه سیاست کنار گذاشته شدند آنان همواره مهم ترین رقیب سیاسی عباسیان محسوب می شدند و به حقوقی که خود را مستحق کسب آن می دانستند چشم داشتند . به همین دلیل در طول خلافت عباسی با فعالیت های سیاسی، نظامی و فکری و فرهنگی مشکلات بسیاری برای آنان فراهم کردند. ویژگی های نسبی علویان و پیوستگی شان با خاندان پیامبر (ص)، موقعیت اجتماعی بالایی برای آنها در جامعه اسلامی فراهم نمود. گر چه تلاش های آنان از سوی عباسیان به سخت ترین نحو سرکوب می شد اما سبب تقلیل منزلت اجتماعی آنان در قرن چهارم نشد. با روی کار آمدن آل بویه که در دولت علویان طبرستان رشد و نمو یافته بودند و رویکرد مثبتی نسبت به علویان داشتند وضعیت کلی علویان بهبود یافت و از جایگاه اجتماعی و سیاسی برخوردار شدند. پژوهش حاضر برآن است تا وضعیت سیاسی – اجتماعی علویان دردوره ی آل بویه را مورد بررسی و مطالعه قرار دهد.
سعیده حسینی محمدحسن الهی زاده
دوره ی حکومت صفوی، یکی از دوره های متمایز و مهم در تاریخ ایران به شمار می آید. یکی از نمادهای این تمایز، برقراری روابط گسترده با دولت های اروپایی در این دوره است. رابطه با دولت های اروپایی یکی از محورهای مهم سیاست خارجی صفویان بود که عمدتاً بر بنیاد دشمنی مشترک با عثمانی و مسئله ی تجارت شکل گرفت. نیاز سیاسی و اقتصادی دو طرف، سبب رفت و آمد های پی در پی سفیران و مأموران رسمی شد. سفیران دولت های اروپایی با وجود طولانی بودن مسیر سفر و دشواری های راه، در جست و جوی منافع سیاسی و تجاری، راهی دربار صفوی شدند. در این دوره، افزون بر مأموران و سفیران رسمی دولت های اروپایی، افرادی به عنوان مبلغ دینی، سیاح و جهانگرد به ایران آمدند که هر کدام به سبب داشتن انگیزه های بالا، دشواری های سفر را بر خود هموار می کردند. البته حمایت دربار صفوی از سفیران، جهانگردان و تاجران خارجی نیز در گسترش رفت و آمد خارجیان به ایران نقش بسزایی داشت. از جمله نتایج و دستاوردهای مهم سفر این سیاحان به ایران، ثبت مشاهدات و تجربیات آن هاست که عمدتاً در قالب سفرنامه ها و گزارش هایی که به لحاظ تاریخی، ارزش فراوانی در جهت شناخت ایران دوره ی صفوی دارد، ثبت شده است. این سفرنامه ها و گزارش ها به ویژه در حوزه ی اجتماعی از منابع منحصر به فرد این دوران محسوب می شوند.
اعظم گنجی هرسینی محمدحسن الهی زاده
چکیده خراسان در قرون نخستین اسلامی به ویژه در دوره ی اول عباسی(132-227 ق.) سرزمین های وسیعی را شامل می شد. اداره ی این ایالت به واسطه ی مرزی بودن، دوری از مرکز خلافت، وسعت زیاد و وجود اقوام گوناگون و طیف های فکری، سیاسی و مذهبی مختلف، همواره برای حکمرانان مهم بوده است.. زیرا خراسان در این مقطع زمانی، تحولات گسترده ای را در زمینه ی سیاسی، نظامی، اجتماعی و اداری شاهد بود. سرکوب شورش ها از مهم ترین وظایف والیان به شمار می رفت. این شورش ها با انگیزه های مذهبی، ملی، اجتماعی و اقتصادی صورت می گرفت. به دلیل تعدد و تقارن برخی از شورش ها، والیان جهت جمع آوری مخارج سرکوب مخالفان، بر مردم ظلم و ستم زیادی روا داشته و موجبات نارضایتی آن ها را فراهم می نمودند. از ویژگی ها و مشخصات حکومت ها در این دوره ی 73 ساله می توان به کوتاهی آن ها، شورش برخی از آن ها علیه حکومت مرکزی، عرب بودن بیشتر حاکمان، مشکلات اقتصادی و ناتوانی حکومت مرکزی اشاره نمود. در این دوره به واسطه ی دخالت ایرانی ها در روی کار آمدن عباسیان، خلفای این سلسله بر خلاف ادوار پیشین، که خراسان توسط اعراب اداره می شد، تعدادی از ایرانی ها را به عنوان «والی»، وارد تشکیلات حکومتی کردند که خود زمینه های واگذاری خراسان به ایرانی ها را برای همیشه فراهم نمود. گردآوری داده ها، مطالعه و تحلیل شرح حال های 25 والی که از طرف عباسیان برای اداره ی خراسان فرستاده می شدند، نشان می دهد که این والیان دارای ویژگی هایی نظیر: مورد اعتماد بودن، سابقه ی خدمت به عباسیان، داشتن تجربه های سیاسی و نظامی و قابلیت در اداره ی ایالت، سن بالا و شیخوخیت بوده اند. از جمله وظایف این والیان برقراری نظم و امنیت، سرکوب شورش ها، انجام اصلاحات در زمینه ی اداری و اقتصادی، گسترش اسلام با انجام غزا و ساخت و توسعه ی مساجد و ساخت استحکامات دفاعی بوده است. بنابراین می توان گفت اساس تشکیلات بعدی مانند دیوان جند، قضا، برید، که در حکومت های طاهریان و سامانیان در خراسان رشد کرد، در این دوره بنیان نهاده شده و یا توسعه یافته است. لذا در این رساله کوشش شده است چگونگی نظام اداری و سیاسی خراسان در این دوره ی هفتاد و سه ساله مورد توجه قرار گیرد کلید واژگان: خراسان، اوضاع سیاسی، اوضاع اداری، عباسیان، والیان خراسان
احسان آریادوست محمدحسن الهی زاده
پس از وقوع رویداد کربلا و شهادت امام حسین(ع)، در دهه شصت هجری قمری قیام هایی با ماهیت خونخواهی و انتقام جویی از عاملان حادثه کربلا شکل گرفت. قیام توابین در سال 65هجری قمری اولین حرکت اعتراضی به شهادت امام حسین(ع) در شهر کوفه بود. این قیام به لحاظ نیروی تشکیل دهنده آن قیامی سراسر عربی بود و رهبران قیام علی رغم وجود گروه های نژادی مختلف در شهر کوفه، از نیروی غیرعرب در قیام خویش استفاده نکردند. قیام دیگری که به خونخواهی امام حسین(ع) در شهر کوفه شکل گرفت، قیام مختار ثقفی در سال 66هجری قمری بود. وجه تمایز اصلی این قیام با قیام توابین، به حضورگسترده ایرانیان در این قیام مربوط می شود. ایرانیان پس از مغلوب شدن در جریان فتوحات، گروه کثیری از آنان در شهر کوفه ساکن شدند و تا زمان قیام مختار (جز در دوره خلافت امام علی(ع))، به عنوان شهروند درجه دو زندگی می کردند و در مناسبات سیاسی و اجتماعی به حساب نمی آمدند. اینان برای نخستین بار با تدبیر مختار در عرصه تحولات سیاسی _ اجتماعی ظاهر شدند. سوال اصلی این پژوهش بررسی علل و عوامل حضور ایرانیان در قیام مختار و ماهیت آن است. برای پاسخ به این سوال و تبیین جایگاه ایرانیان در قیام مختار، با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی _ تحلیلی به بررسی و مقایسه گزارش های منابع متقدم در این خصوص پرداخته شده است. از دلایل اصلی پیوستن ایرانیان به قیام مختار، شعارهای او مبنی بر خونخواهی امام حسین(ع)، مساوات و عملکرد سیاسی _ اجتماعی او، علاقه مندی ایرانیان که به خاندان پیامبر(ص) و رهایی از فشارها و برخورداری ایشان از جایگاه سیاسی _ اجتماعی است.