نام پژوهشگر: عباس رضایی

ژئودزیک ها روی برخی مانیفلدهای ضربی تابیده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی خواجه نصیرالدین طوسی - دانشکده علوم 1388
  عباس رضایی   فرشته ملک

در این پایان نامه به بررسی ژئودزیکها روی یک دسته از مانیفلدهای ریمنی موسوم به مانیفلدهای ضربی تابیده می پردازیم. و پس از بیان و بررسی معادلات ژءودزیکی در این نوع مانیفلدها ژءودزیک یک مانیفلد ضربی تابیده خاص را بررسی می کنیم سپس مانیفلدهای ضربی چندگانه تابیده را معرفی کرده ضمن بررسی معادلات ژئودزیکی در این نوع مانیفلدها یک شرط لازم و کافی برای ژئودزیک بودن یک خم در این گونه مانیفلدها را بیان و اثبات می کنیم. و در آخر یک مانیفلد ضربی چندگانه تابیده خاص را در نظر گرفته ژئودزیکهای آنرا بدست می آوریم.

حذف فتوکاتالیستی نیترات و عوامل باکتریائی از آب به کمک نانوذرات تثبیت شده اکسیدروی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  حسین معصوم بیگی   عباس رضایی

امروزه با توجه به نیاز روز افزون به آب سالم، حذف آلاینده های شایع منابع آب، نظیر نیترات و عوامل باکتریایی از جمله چالش های اصلی صنعت تصفیه آب است. وجود آلاینده های مذکور در منابع آب سبب افزایش نگرانی ها و بروز مشکلاتی برای سلامتی انسان ها بویژه کودکان می شود. با توجه به این که در بین روش های مختلف تصفیه آب، فرآیندهای فتوکاتالیستی، به عنوان یک تکنولوژی جدید، پتانسیل مناسبی برای حذف آلاینده های معدنی، آلی و عوامل میکروبی از آب دارند، این تحقیق با هدف حذف فتوکاتالیستی نیترات و باکتری های اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فکالیس از آب به کمک نانوذرات تثبیت شده اکسیدروی بر روی صفحات شیشه طراحی و انجام شد. ابتدا ویژگی های نانوذرات اکسیدروی تعیین گردید. خواص ضد باکتریایی آن ها با آزمایشاتmic و mbcبر روی باکتری اشرشیاکلی ارزیابی شد. تثبیت نانوذرات اکسیدروی بر روی صفحات شیشه ای به روش حرارتی انجام گرفت. نمونه های آب حاوی تعداد مختلفی از باکتری های هدف و غلظت های مختلف نیترات در یک راکتور نیمه پیوسته چرخشی با رژیم پیستونی، با استفاده از نانوذرات اکسیدروی تثبیت شده و پرتوتابی فرابنفش، آزمایش گردیدند. سپس اثر پارامترهای منبع تابش، شدت تابش، مدت تابش، تعداد لایه های تثبیت شده، تعداد اولیه باکتری، غلظت اولیه نیترات و دبی جریان راکتور در حذف فتوکاتالیستی آلاینده های هدف، مطالعه شد. طی این تحقیق حذف فتوکاتالیستی باکتری ها و احیاء فتوکاتالیستی و الکتروفتوکاتالیستی نیترات با موفقیت انجام شد. نتایج نشان می داد که تعداد cfu/100ml 1000-10 باکتری های اشرشیاکلی و استرپتوکوکوس فکالیس با استفاده از یک لایه نانوذرات اکسیدروی تثبیت شده تحت پرتودهی با لامپ های 8 واتuva با شدت تابش بهینه µw.s/cm2360 به ترتیب طی مدت 30-2 و40-2 دقیقه کاملا حذف شدند. همچنین احیاء فتوکاتالیستی و الکتروفتوکاتالیستی غلظت های 100 ،150 و 200 mg/lنیترات تا حد استاندارد، با استفاده از دو لایه نانوذرات اکسیدروی تثبیت شده تحت پرتودهی با لامپ های 8 واتuvc با شدت تابش بهینه µw.s/cm22400، تحت شرایط مختلف، طی مدت 5 تا 120 دقیقه انجام شد. در نتیجه نانوذرات اکسیدروی تثبیت شده بر روی شیشه، با تامین شدت تابش و مقدار بهینه ای از نانوذرات اکسیدروی تثبیت شده، که برای فعال شدن قابلیت فتوکاتالیستی آن ها، ضروری است، کاتالیستی مناسب و با قابلیت بالا در حذف آلاینده های مورد بررسی می باشند.

کاهش فوتوکاتالیستی تولوئن با استفاده از نانو ذرات اکسید روی تثبیت شده برروی کربن فعال
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1389
  محمد تقوی آتشگاه   عباس رضایی

مقدمه: تولوئن یکی از آلاینده هایمهم هوا در محیط های صنعتی و محصور می باشد. روش های مختلفی برای کاهش انتشار آن در هوای نواحی شهری و صنعتی وجود دارد.در بین روش های اکسیداسیون تولوئن، فوتوکاتالیز ناهمگن به دلیل شرایط عملیاتی ساده آن، یکی از بهترین و کارآمدترین روش هاست. مواد و روش ها: در این تحقیق، نانوذرات اکسید روی با استفاده از هیدروکسید روی و گلایسین به عنوان اکسیدانت و سوخت ( نسبت سوخت به اکسیدانت مساوی 8/0می باشد) به روش انفجار محلول (scm) تهیه گردید. با توجه به بررسی های انجام شده، نانوذرات تولید شده دارای ویژگی کریستالی و فوتوکاتالیتیکی مناسبی بودند. برای ارزیابی خاصیت فوتوکاتالیستی، نانوذرات اکسید روی تثبیت شده بر روی ذرات کربن فعال در یک راکتور استوانه ای شکل با تابش اشعه ماورای بنفش به-منظور کاهش غلظت تولوئن از جریان هوای آلوده مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها و نتایج: یافته های این تحقیق نشان می دهد که در بین نسبت های تثبیت، نسبت وزنی 7/16 درصد اکسید روی نسبت به کربن فعال، نسبت بهینه می باشد. همچنین مدت زمان کاهش غلظت تولوئن با میزان جریان l/min 2 تا رسیدن به حد مجاز استاندارد acgih(ppm50) با استفاده ازفوتوکاتالیست ac/znoدر مقایسه با جاذب کربن فعال، به میزان 62- 28% افزایش یافت. راندمان کاهش تولوئن با استفاده از ac/znoتا پایان آزمایش (یعنی 12ساعت )تقریباً بین 37 تا 40 درصد ثابت مانده است.در صورتیکه پس از گذشت مدت زمان 11 ساعت برای کمترین غلظت مورد آزمایش ( ppm100) راندمان جذب کربن فعال به صفر رسید. داده های بدست آمده از ایزوترم لانگمایر- هینشلوود تبعیت می کنند. نتیجه گیری: بررسی نتایج نشان می دهد سیستم فوتوکاتالیست این پژوهش تا غلظت 400 پی پی ام حداقل برای 6 ساعت کار و زیر 200 پی پی ام برای یک شیفت کار 8 ساعته مناسب می باشد. ترکیبکاهش تولوئن با استفاده از عمل جذب توسط کربن فعال و خاصیت فوتو کاتالیستی نانوذرات اکسید روی می تواند زمان کاهش تولوئن را به طور زیادی افزایش دهد.

بررسی حذف همزمان نیترات و باکتری اشرشیاکلی از آب به روش الکتروشیمیایی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  ابوالفضل حسن بیکی   عباس رضایی

در میان روش های متنوع حذف آلاینده‏ ها از محیط‏ های آبی، فن آوری الکتروشیمیایی به عنوان ابزار فرآیندی قدرتمندی جهت جداسازی و کنترل انواع آلاینده ها به شمار می ‏رود. هدف از انجام این مطالعه بررسی عملکرد فن‏آوری الکتروشیمیایی در حذف همزمان نیترات و باکتری اشرشیاکلی از آب‏ های آلوده می باشد. در این مطالعه از سیستم جریان بسته متشکل از راکتور تک‏بخشی استوانه‏ ای مدور دارای حجم مفید 500 میلی لیتر استفاده گردید. اثر پارامترهای مختلفی شامل جنس الکترود، دانسیته جریان، نوع و غلظت حمایت کننده الکترولیتی و غلظت اولیه نیترات و باکتری اشرشیاکلی بر عملکرد سیستم مورد بررسی قرار گرفت. نمونه‏ گیری برای نیترات تا 3 ساعت و برای اشرشیاکلی تا 30 دقیقه پس از آغاز فرآیندها انجام شد. در مرحله اول آزمایش ها، الکترودهای استیل به عنوان آند و کاتد، به دلیل کارآیی مناسب در حذف همزمان نیترات و باکتری اشرشیاکلی (به ترتیب 65 و 84/6 درصد) و تولید لجن بسیار کمتر نسبت به دیگر الکترودها، به عنوان جنس بهینه آند و کاتد برای استفاده در مراحل بعد انتخاب شد. در مرحله تعیین اثر دانسیته جریان الکتریکی، دانسیته جریان 6 میلی آمپر بر سانتیمتر مربع از نظر کارآیی حذف نیترات و باکتری (به ترتیب 65 و 91 درصد) و مصرف انرژی عملکرد مطلوب‏ تری نشان داد. در مرحله بعد، اثر نوع و غلظت حمایت‏ کننده الکترولیتی بررسی گردید که حضور همزمان نمک های nacl و na2so4 هر کدام به غلظت 0/25 گرم بر لیتر به عنوان حالت بهینه مشخص شد. در این شرایط راندمان حذف نیترات و اشرشیاکلی به ترتیب به 65 و 95 درصد رسید. بررسی اثر غلظتهای اولیه آلاینده ها نشان داد که با افزایش غلظت اولیه به مدت زمان الکترولیز بیشتری نیاز خواهد بود و تا غلظت‏های 100mg/l نیترات و 5000cfu/ml به ترتیب به مدت زمان‏های 24 ساعت و 60 دقیقه جهت حذف کامل نیاز است. به طور کلی، این روش قادر به حذف غلظت های مختلف نیترات و باکتری اشرشیاکلی با راندمان بیش از 99 درصد می باشد.

بررسی و مقایسه اثربخشی سه برنامه آموزش شادمانی سلیگمن، لیوبومیرسکی و فوردایس بر نشانگرهای زیستی خطر و متغیرهای روانشناختی در بیماران کرونری
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی 1392
  غلامرضا نیک راهان   مهرداد کلانتری

مقدمه و هدف: افسردگی سه برابر بیشتر از جمعیت عمومی در بیماران کرونری شایع است و میزان مرگ و میر را در این بیماران به شکل معنی داری افزایش می دهد. یافته ها حاکی از آن است که به احتمال زیاد این افزایش مرگ و میر به دلیل التهاب و اختلالات ناشی از کژکاری محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال ایجاد می شود. در مقابل پژوهش های اخیر نشان دهنده آن است که حالات مثبت روانی با نتایج مثبت قلبی عروقی، کاهش التهاب و بهبود عملکرد محور هیپوتالاموس- هیپوفیز- آدرنال همراه است. با وجود تمام مزایای بالقوه حالات مثبت روانی، مداخلات روانشناسی مثبت در این جامعه توسعه نیافته است. مطالعه حاضر به بررسی و مقایسه اثربخشی سه نوع مداخله شادمانی بر روی پاسخ صبحگاهی کورتیزول، نشانگر های التهابی و متغیرهای سلامت روان در بیماران کرونری می پردازد. ابزار و روش ها : در مطالعه حاضر 68 بیمار کرونری به طور تصادفی به چهار گروه 17 نفری شامل سه گروه شادمانی سلیگمن ، لیوبومیرسکی و فوردایس و گروه گواه اختصاص یافتند. گروه های مداخله شش هفته آموزش شادمانی دریافت نمودند و اندازه گیری ها در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پی گیری به انجام رسید. ارزیابی ها شامل پاسخ صبحگاهی کورتیزول، سطوح پلاسمایی پروتئین واکنش دهنده c، il- 1 ، il-6، tnf-? و افسردگی ، شادی، رضایت از زندگی و امید بود. یافته ها: نتایج نشان داد که هر سه نوع مداخله اثرات مفیدی بر روی نشانگرهای زیستی خطر داشته اند و به طرز معنی داری موجب بهبود سلامت روان در این بیماران شده اند. هر سه برنامه شادمانی سلیگمن ، لیوبومیرسکی و فوردایس در مقایسه با گروه گواه موجب افزایش معنی دار شادمانی شدند ( 01/0 >p). در مقایسه با گروه گواه تفاوت میانگین گروه فوردایس در مورد متغیر افسردگی و نشانه های شناختی افسردگی ( 05/0 >p) و در مورد گروه سلیگمن در متغیر امید ( 05/0 >p) ، و کارگزار امید ( 05/0 >p) معنی دار بود. همچنین نتایج نشان هنده گرایش قوی شادمانی اصیل سلیگمن برای کاهشhs-crp (07/0 = p) و بهبود انعطاف پذیری پاسخ صبحگاهی کورتیزول است ( 054/0 = p). نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهد که توجه به روان درمانی مثبت و بهبود حالات مثبت روانی در مقایسه با تاکید صرف بر درمان افسردگی ممکن است به نتایج امیدوار کننده تری منجر شود. همچنین نتایج نشان می دهد که شادمانی اصیل ممکن است اثرات مثبتی در کاهش نشانگرهای خطر در بیماران کرونری داشته باشد.

حذف ترکیبات نیتروژن دار (آمونیوم و نیترات) از فاضلاب سنتتیک با استفاده از روش تلفیقی لجن فعال حاوی بسترهای ثابت(ifas) واجد نانوتیوب های کربن
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1392
  رضا براتی رشوانلو   عباس رضایی

با توسعه شهرها و افزایش جمعیت و گسترش صنایع، روز به روز بر اهمیت کنترل آلودگی محیط زیست افزوده می شود. از میان آلاینده های مختلف، حذف ترکیبات ازته به دلیل عوارضی چون کاهش اکسیژن آبهای پذیرنده، سمیت و به خطر انداختن حیات آبزیان، اوتروفیکاسیون آبهای سطحی، اثر بر کارآیی کلر در گندزدایی، خوردگی و بیماری مت هموگلوبینمیا امری اجتناب ناپذیر می باشد. روش های جداسازی آمونیوم شامل روش های فیزیکی، شیمیایی و بیولوژیکی است. معمولاً در فرآیندهای تصفیه فاضلاب روش های حذف بیولوژیکی به دلیل کارآیی فرآیند، قابل اعتماد بودن روش، کنترل آسان و هزینه های سرمایه گذاری کم انتخاب می شوند. در فرآیند بیولوژیکی نیتریفیکاسیون- دنیتریفیکاسیون آمونیاک از طریق باکتری های اکسید کننده آمونیاک و نیتریت (نیتریفایرها) ابتدا به نیتریت و سپس نیترات تبدیل شده و متعاقب آن تحت فرآیند دنیتریفیکاسیون تبدیل به گاز نیتروژن می شود. فرایند های بیولوژیکی بدلیل ارزانتر بودن، سازگار بیشتر با محیط زیست و نیاز کمتر به انرژی و مواد شیمیایی ارجعیت دارند. هدف از این مطالعه بررسی حذف ترکیبات نیتروژن دار(آمونیوم و نیترات) از فاضلاب سنتتیک با استفاده از روش تلفیقی لجن فعال و بسترهای ثابت(ifas) اصلاح شده با نانو تیوب کربن می باشد. در ifas مزایای فیلم ثابت به فرایند لجن فعال افزوده شده است که این مزایا شامل: قابلیت انعطاف و کارایی بالاتر، ثبات رشد بیولوژیکی ومقاوم بودن فرایند در برابرشوک های آلی و هیدرولیکی می باشد. آزمایشات بصورت پیوسته و در مقیاس آزمایشگاهی با ارزیابی راندمان راکتور لجن فعال با بستر ثابت اصلاح شده با نانو تیوب کربن صورت گرفت بدین منظور بستر از جنس پلی کربنات به روش اتاق خلا توسط نانو تیوب کربن پوشانده شد و تأثیر نانو تیوب کربن بر کارایی فرآیند از طریق تغییر شاخص زمان ماند از 4 تا 16ساعت با غلظت آمونیوم ورودی 25 میلی گرم بر لیتر بررسی گردید. نتایج نشان داد که وجود نانو تیوب کربن در بستر اصلاح یافته منجر به تسریع در لجن سازی اولیه شده و همچنین منجر به افزایش حذف آمونیوم از فاضلاب های با غلظت کم (25 میلی گرم بر لیتر) می گردد. براین اساس زمان ماند 12 ساعت به عنوان زمان ماند بهینه انتخاب و راکتور با غلظت های 40، 80، 120 و 160 میلی گرم بر لیتر بار گذاری گردید و در شرایطی کافی نبودن راندمان، زمان ماند هیدرولیکی افزایش داده شد که بر اساس نتایج بدست آمده حداکثر راندمان حذف cod در راکتور اصلاح شده و معمولی به ترتیب 86/94 و7/94 درصد در زمان ماند هیدرولیکی 16 ساعت تعیین شد. و بهترین شرایط جهت انجام نیتریفیکاسیون و دنیتریفیکاسیون در بارگذاری های 25، 40، 80 و 120 میلیگرم بر لیتر توسط راکتور ifas اصلاح شده با نانو تیوب کربن فراهم خواهد شد. اگرچه در بار گذاری های بیشتر ( 160 میلی گرم بر لیتر) و زمان ماند هیدرولیکی بالاتر( 30 تا 40 ساعت) راکتور ifas معمولی برای دنیتریفیکاسیون مناسبتر می باشد.

حذف بیوالکتروشیمیایی نیترات از فاضلاب با استفاده از نانولوله های کربن تثبیت شده در کاتد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  مهدی صفری   عباس رضایی

هدف از این مطالعه، احیاء بیوالکتروشیمیایی نیترات در فاضلاب با استفاده از نانولوله های کربن پوشش داده شده در کاتد بود. این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی بسته و در یک راکتور دو محفظه ای مجهز به غشاء تعویض کاتیون انجام گردید. از الکترودهای کربن نمدی، کربن پارچه ای و گرافیت به عنوان کاتد و از الکترود استیـل به عنوان آند استـفاده گردید. اثر orp اولیه، ph اولیه، غلظت نیترات اولیه، دانسیته جریان، مدت زمان و پوشش نانولوله های کربن جهت احیاء نیترات در راکتور بیوالکتروشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که در کاتدهای مورد بررسی بیشترین میزان احیاء نیترات در محدوده orp برابر 100- و ph خنثی و دانسیته جریان 15 میلی آمپر بر سانتی متر مربع صورت می گردد. بعلاوه با افزایش غلظت نیترات اولیه، کارایی احیاء نیترات در سیستم بیوالکتروشیمیایی کاهش یافت، به طوری که کمترین و بیشترین میزان کارایی دنیتریفیکاسیون به ترتیب در غلظت های 440 و 110 میلی گرم بر لیتر نیترات حاصل گردید. همچنین مشخص گردید که احیاء بیوالکتروشیمیایی نیترات باگذشت زمان افزایش می یابد و تمامی کاتدهای پوشش داده شده توانستند در مدت زمان 8 ساعت غلظت نیترات را به کمتر از حد استاندارد تخلیه پساب برسانند. در این تحقیق، میانگین کارایی دنیتریفیکاسیون بیوالکتروشیمیایی در کاتدهای پوشش دار نسبت به کاتدهای بدون پوشش در شرایط بهینه حدود 16 درصد بیشتر به دست آمد. از بین کاتدهای موردبررسی کربن نمدی اصلاح شده با نانولوله های کربن بیشترین کارایی احیاء نیترات را داشت. اندازه گیری مقدار dna باکتری ها نشان داد که میزان بیوفیلم تشکیل شده بر روی کاتدهای دارای پوشش بیشتر از کاتدهای بدون پوشش است. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که استفاده از نانولوله های کربن چند دیواره به عنوان پوشش بر روی کاتد، با فراهم کردن شرایط مناسب جهت چسبیدن باکتری ها به سطح کاتد، می تواند میزان احیاء نیترات را در راکتور بیوالکتروشیمیایی افزایش دهد.

حذف پایرن از خاک های آلوده با استفاده از سیستم الکتروکینتیک واجد خاکستر استخوان و سورفاکتانت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  عنایت هاشمی   عباس رضایی

مقدمه و هدف: با توجه به اینکه پایرن، یک هیدرو کربن آروماتیک با چهار حلقه بنزنی و شدیداً غیر قابل حل در آب و با خاصیت سرطان زایی و جهش زایی می باشد، در این تحقیق مورد بررسی و مطاعه قرار گرفت. هدف ازاین تحقیق، تعیین کارایی حذف پایرن از خاک با استفاده از سیستم الکتروکینتیک واجد سورفاکتانت و خاکستر استخوان می باشد. روش مطالعه: خاک مورد مطالعه از نوع رسی- سیلتی(cl- ml) می باشد. متغیر های مد نظر در این تحقیق شامل ولتاژ، دوز خاکستر استخوان، مش خاکستر استخوان، نوع سورفاکتانت، غلظت سورفاکتانت مورد استفاده، فاصله بین الکترودها، نوع الکترود ها، سطح الکترود ها، ph وغلظت پایرن می باشد. برای طراحی آزمایش های این تحقیق از نرم افزار designexpert version 7.0 و از نوع rsm استفاده گردید. ازغلظت های متفاوت سورفاکتانت ها به منظور افزایش قابلیت انحلال پایرن و کاهش دهنده کشش سطحی استفاده گردید. با استفاده از روش استخراج اولتراسونیک ((3550ausepa و با استفاده از دستگاه گاز کروماتوکرافی با دتکتور fid، پایرن استخراج و مورد سنجش قرار گرفت. نتایج: براساس آزمایش غربال گری پلاکت برمن، موثرترین متغیر های موثر بر فرآیند الکتروکینتیک تعیین گردیده و جهت طراحی آزمایشها مورد استفاده قرار گرفتند. در شرایط بهینه پس از انجام آزمایش تأییدی طی دوره 28 روزه آزمایش، راندمان واقعی حذف پایرن از خاک آلوده با استفاده از فرآیند الکتروکینتیک معادل 3/79 درصد بدست آمد. در شرایط بهینه پس از انجام آزمایش تأییدی طی دوره 28 روزه آزمایش، راندمان واقعی حذف پایرن از خاک آلوده با استفاده از فرآیند الکتروکینتیک واجد سورفاکتانت معادل 4/91 درصد بدست آمد. در شرایط بهینه پس از انجام آزمایش طی دوره 28 روزه آزمایش، راندمان واقعی حذف پایرن از خاک آلوده با استفاده از فرآیند الکتروکینتیک واجد سورفاکتانت معادل 6/84 درصد بدست آمد. در شرایط بهینه آزمایش به منظور تعیین اثر حمایت کنندگی الکترولیتی خاکستر استخوان (ولتاژجریان 19 ولت (گرادیان ولتاژ 17/3 ولت بر سانتی متر)، غلظت خاکستر استخوان 79/0 گرم بر کیلوگرم خاک خشک، مش 40-20 خاکستر استخوان) دانسیته جریان 5351/0 میلی آمپر بر سانتی متر مربع بدست آمد. و در شرایط بهینه (ولتاژ جریان 13 ولت (گرادیان ولتاژ 17/2 ولت بر سانتی متر)، غلظت خاکستر استخوان 91/0 گرم بر کیلوگرم خاک خشک، مش 20-10 خاکستر استخوان) دانسیته جریان 4758/0 میلی آمپر بر سانتی متر مربع بدست آمد. در شرایط بهینه پس از انجام آزمایش طی دوره 28 روزه آزمایش، راندمان واقعی حذف پایرن از خاک آلوده با استفاده از فرآیند الکتروکینتیک واجد سورفاکتانت و خاکستر اسخوان معادل 37/92 درصد بدست آمد.

نمونه برداری و ریزاستخراج بخارات جیوه در مواجهات شغلی با استفاده از تله سوزنی حاوی نانوذرات طلا پوشش شده بر خاکستر استخوان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1393
  محمد جواد عصاری   عباس رضایی

زمینه: جیوه (hg) در گروه اصلی آلاینده های محیطی و شغلی طبقه بندی می گردد. تاکنون طیف گسترده ای از تکنیک‏های اندازه گیری جیوه توسعه یافته که معمولا" نیاز به نمونه برداری های طولانی مدت دارند. لذا در این تحقیق، یک وسیله تله سوزنی (ntd) جدید پر شده با جاذب کامپوزیتی نانوذرات طلا پشتیبانی شده توسط خاکستر استخوان (aunps/bc)، جهت نمونه برداری و تجزیه همزمان بخار جیوه (hgo) در مواجهات شغلی توسعه یافت. روش ها: جاذب کامپوزیتی aunps/bc با تکنیک هائی مانند جذب و واجذب n2، پراش اشعه x (xrd)، میکروسکوپ الکترونی انتقالی (tem) و میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) متصل به طیف سنجی x-ray انتشار انرژی (eds) ویژگی یابی شد. hgo به دام افتاده در ntd، بعد از واجذب حرارتی در یک سل کوارتزی تغییر شکل داده شده، جفت شده با طیف سنج جذب اتمی بخار سرد (cvaas) اندازه گیری گردید. نتایج: نشان داده شد که کامپوزیت aunps/bc، فاز فعالی برای جذب hgo می باشد. سیستم واجذب طراحی شده، تزریق مستقیم نمونه به داخل سل کوارتزی، و همچنین واجذب و استفاده مجدد از ntdرا امکان پذیر نمود. تمام منحنی های کالیبراسیون مربوطه در محدوده اندازه‎گیری شده خطی بودند (9996/0-9958/0r=). حد آشکارسازی (lod) حدودµg.ml?1 004/0 به دست آمد. تکرارپذیریntds به صورت انحراف معیار نسبی در پنج مرتبه تکرار 5/4% - 6/2% بود. نتیجه گیری: در این تحقیق یک جفت شدگی ساده و مقرون به صرفه بین ntd و cvaas توسعه یافت. همچنین نشان داده شد که ntd پیشنهادی جهت تعیین مقدار hgo در پایش مواجهه شغلی میانگین وزنی- زمانی (twa) از کارائی لازم برخوردار می‎باشد.

ارائه روشهایی در بهینه سازی، مدل کردن و شبیه سازی مدارات مبتنی بر تکنولوژی qca
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه رازی - دانشکده فنی و مهندسی 1392
  عباس رضایی   محسن حیاتی

آتاماتای سلولی کوانتومی نقطه ای (qca)، تکنولوژی جدیدی است که باعث خواهد شد نقطه های کوانتومی برای محاسبات دیجیتال مورد استفاده قرار گیرند. هدف از این رساله آن بوده است که ضمن مروری بر تکنولوژی qca و روشهای متداول پیشین، روشهایی در مباحث بهینه سازی ، مدل کردن و شبیه سازی مدارهای qca ارائه شود. در بحث بهینه سازی هدف به حداقل رساندن تعداد سلولهای به کار رفته، مساحت اشغال شده و تاخیر ورودی به خروجی (کاهش تعداد فازهای بکار رفته) در طراحی مدارهای qca است. برای اثبات کارایی روشهای پیشنهادی، چندین مدار طراحی و پیاده سازی شده است و با کارهایی که تاکنون انجام گرفته اند مقایسه شده است. نتایج حاصل از مقایسه نشان می دهد که روشهای پیشنهادی به طراحی مدارهایی منجر شده که از هر لحاظ بهتر از کارهای پیشین است. در بحث مدل کردن و شبیه سازی مدارهای qca ، استفاده از روشهای هوش محاسباتی از قبیل شبکه عصبی مصنوعی (ann) و سیستم استنتاج فازی عصبی تطبیقی (anfis ) برای مدل کردن قطعات و گیتهای پایه qca و شبیه سازی مدارها با استفاده از آنها پیشنهاد شده است. مزیت استفاده از روشهای هوش محاسباتی، استفاده از آنها در شبیه سازی مدارهای بزرگ qca در حداقل زمان ممکن است. همچنین برای شبیه سازی مدارهای qca در سطح سلول استفاده از روش ann و یک روش ریاضی دیگر بررسی شده است. نتایج حاصل از این روشها با یکدیگر و با نرم افزار qcadesignerمقایسه شده اند. نتایج حاصل از مقایسه نشان می دهد که این روشها دارای دقت مناسبی هستند و از نظر سرعت شبیه سازی بسیار سریعتر از سیمولاتورهای کنونی مانند qcadesigner هستند.

ارزیابی و مدیریت بیلان منفی منابع آب زیرزمینی دشت رفسنجان با استفاده از نرم افزار visual modflow
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید باهنر کرمان - دانشکده کشاورزی 1393
  محسن قاضی زاده   عباس رضایی

دشت رفسنجان با وسعت حدود 12421 کیلومتر مربع بخشی از حوضه آبریز کویر درانجیر بوده و حوضه آبریز کویر درانجیر نیز قسمتی از حوضه آبریز فلات مرکزی ایران محسوب می گردد. در این مطالعه تغییرات سطح ایستابی دشت رفسنجان با استفاده از مدل کامپیوتری visual modflow شبیه سازی شد.و برای کالیبراسیون مدل از داده های اندازه گیری شده در سالهای 1375 تا 1380 استفاده گردید. نتایج اولیه مدل شامل پیش بینی تغییرات سطح ایستابی آبخوان در 5 ،10 و15 سال آینده می باشد. در ادامه 16 گزینه مدیریتی تغذیه و تخلیه تعریف گردید و نتایج آن مورد بررسی قرار گرفت.

مطالعه اثر اسید تیوگلیکولیک در احیاء بیوالکتروشیمیایی کروم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  ریحانه اکبری اره کمر   عباس رضایی

آلودگی ناشی از فلزات سنگین یکی از جدی ترین مشکلات محیط زیست در حال حاضر می باشد. کروم از فلزاتی هست که به عنوان آلاینده متدوال خاک و آب های زیرزمینی شناسایی شده و به طور وسیعی در صنایع استفاده می شود.کروم شش ظرفیتی برای بیشتر میکروارگانیسم ها سمی ، سرطانزا برای حیوانات و سبب خوردگی پوست در انسان می گردد. پساب های صنایع دباغی، آبکاری، صنعت آلیاژی، صنایع کود سازی از معمول ترین منابع ورود کروم به آبهای پذیرنده هست. لذا هدف این مطالعه، بررسی اثر فرآیند بیوالکتروشیمیایی در حذف کروم شش ظرفیتی در حضور اسید تیوگلیکولیک به عنوان عامل احیاء کننده می باشد. این تحقیق یک مطالعه تجربی بود. آزمایشات در یک رآکتور 5/1 لیتری بصورت ناپیوسته صورت گرفت. در این مطالعه اثر ph اولیه (3، 5 و7)، غلظت کروم شش ظرفیتی (25، 50، 100 و 200 میلیگرم در لیتر) ، غلظت اسید تیوگلیکولیک ( cc/1.5l 1/0، 2/0، 4/0 و 8/0 )، جریان اعمالی (25، 50، 100 و 200 میلی آمپر)، زمان ماند، تغییرات پتانسیل اکسیداسیون احیاء جهت احیاء کروم شش ظرفیتی در راکتور بیوالکتروشیمیایی مورد ارزیابی قرار گرفت. براساس نتایج حاصله، بهترین شرایط جهت حذف کروم شش ظرفیتی؛ غلظت اولیه mg/l150، غلظت اسید تیوگلیکولیک ml 4/0، ph برابر 5، جریان اعمالی ma1 و زمان ماند 3 ساعت تعیین گردید، در این حالت سیستم قادر به حذف 100% کروم خواهد بود. شایان ذکر است هنگامی که از سیستم بیوالکتروشیمایی در شرایط بهینه فاقد اسید تیوگلیکولیک در حذف کروم شش ظرفیتی استفاده گردید، راندمان حذف کروم به صورت 100 درصد در زمان ماند 18 ساعت حاصل گردید، که بیان گر نقش موثر اسید تیوگلیکولیک می باشد. بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری نمود که استفاده از اسیدتیوگلیکولیک به عنوان عامل احیاء کننده، با فراهم کردن شرایط مناسب جهت ایجاد محیط احیاء کننده، می تواند میزان احیاء کروم شش ظرفیتی را در سیستم بیوالکتروشیمیایی افزایش دهد. همچنین در این فرآیند میزان کروم شش ظرفیتی باقیمانده در زمان بسیار کوتاه تر و با صرف انرژی الکتریکی کمتر تا حد استانداردهای زیست محیطی توانایی حذف دارد.

کاربرد بیوالکترود حاوی سلولز میکروبی جهت حذف بیوالکتروشیمیایی فنل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  فاطمه حدادیان   عباس رضایی

این تحقیق در مقیاس آزمایشگاهی بسته در یک راکتور از جنس پلاکسی گلاس با حجم موثر 2 لیتر متعاقب خودهی باکتری ها با فنل و تشکیل بیوفیلم انجام گردیده و عملکرد بهینه باکتری ها در حذف فنل با استفاده از فرآیند بیوالکتروشیمیایی مورد بررسی قرار گرفت. آزمایشات با پساب سنتتیک حاوی غلظت های اولیه فنل mg/l 200، 150، 100، 50، 10 و جریان اعمالی ma 4، 3، 2، 1 و در فواصل زمانی هر 3 ساعت در طی حداکثر زمان واکنش 9 ساعت انجام شد و غلظت باقیمانده فنل به روش کلریمتری قرائت گردید. در این تحقیق، تأثیر تغییرات غلظت اولیه فنل، جریان اعمالی، زمان ماند هیدرولیکی و ماهیت الکترود مورد استفاده ارزیابی گردید. بر اساس نتایج حاصله، بهترین شرایط جهت حذف فنل؛ غلظت اولیه 200 میلی گرم در لیتر، جریان اعمالی ma2 در زمان واکنش 9 ساعت تعیین گردید، در این حالت سیستم قادر به حذف 95/99% فنل و 85/92% cod بود. نتایج مطالعه انجام شده بیانگر آن است که فرآیند بیوالکتروشیمیایی حاضر قادر به حذف فنل و cod تا حد استانداردهای تخلیه پساب می باشد و کاربرد بیوالکترود حاوی سلولز میکروبی باعث افزایش کارایی و ارتقاء سیستم می گردد.

حذف باکتریها ی بیماریزا از آب آلوده با استفاده از سیستم الکتروشیمی واجد الکترودهای مش ورشته های استیل
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1394
  فاطمه غنی زاده   عباس رضایی

هم اکنون، رایجترین روش گندزدایی آب کلرزنی می باشد اما واکنش کلر با ترکیبات آلی موجود در آب سبب تولید محصولات بالقوه سمی و سرطان زا همانند تری هالومتان ها وکلروفورم می گردد. علاوه براین کلرزنی کارایی کافی در برابر بعضی از پاتوژنهای مقاوم را ندارد. از اینرو با توسعه فرآیندهای گندزدایی جایگزین، فرآیند الکتروشیمی که معایب روش کلرزنی را نداشت، پا به عرصه ظهور گذاشت، که بدلیل ویژگیهایش نسبت به سایر روشها برتری دارد. هدف از این مطالعه، حذف باکتریهای پاتوژن از آب با فرآیند الکتروشیمی واجد الکترود مش و رشته های استیل بود. متغیرهای مورد بررسی در گندزدایی آب خام شامل شدت جریان های مختلف، غلظت باکتری ها، غلظت نمک موجود در الکترولیت و زمان حذف کامل باکتریها بوده است. در این مطالعه آزمایشگاهی، اثر باکتری کشی الکترودمش و رشته های استیل بعنوان گندزدا در آب آلوده حاوی اشرشیا کلی، پسودوموناس آئروژینوزا، استافیلوکوکوس اورئوس و استرپتوکوکوس فکالیس با غلظت 100 و1000 عدد باکتری در هر میلی لیتر، به ترتیب مورد ارزیابی قرار گرفته است. میزان شدت جریان وارد شده در الکترود 20تا100 میلی آمپر در مدت زمان 5تا 60 دقیقه بررسی شد. با افزایش میزان دانسیته جریان، در مدت زمان کوتاهتری حذف باکتری از آب آلوده مشاهده شد. میزان تاثیر پارامتر های دانسیته جریان، غلظت نمک طعام و نمک سولفات سدیم بعنوان حمایت کننده الکترولیتی و غلظت باکتری در کنتیک گندزدایی الکتروشیمی با الکترود مش و رشته های استیل مورد آزمایش قرار گرفت. آب آلوده حاوی اشرشیا کلی، پسودوموناس آئروژینوزا، استافیلوکوکوس اورئوس و استرپتوکوکوس فکالیس با غلظت 100 و1000 عدد باکتری در هر میلی لیتر، به ترتیب ، با استفاده از الکترودهای مش استیل و رشته های استیل ، با شدت جریان 100 میلی آمپر به ترتیب در مدت زمان 10 تا 45 دقیقه و 5تا 60 دقیقه کاملا گندزدایی شد.

جداسازی و شناسایی نیتریفایرهای بومی با استفاده از روشهای کشت و pcr
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس 1387
  نیره نعیمی قصابیان   عباس رضایی

چکیده ندارد.