نام پژوهشگر: حمید نجفی زرینی

بهبود کیفیت بیودیزل تولید شده از جلبک با استفاده از آنتی اکسیدانت های استخراج شده از آفتابگردان دارای اولئیک اسید بالا
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  محمدرضا عابدی   ستار طهماسبی انفرادی

امروزه با کاهش منابع سوخت های فسیلی و لزوم جایگزین کردن سوختی با قیمت مناسب و بالا بردن سطح کیفیت آن ها و رسیدن به عملکرد مشابه سوخت های فسیلی، سوخت های زیست محیطی بخصوص بیودیزل مورد توجه ویژه قرار گرفته اند. چالش اصلی استفاده از سوخت های سبز اکسیداسیون آن ها در زمان نگهداری می باشد. در این تحقیق تیمار های آنتی اکسیدانتی مورد بررسی عبارتند از: آلفا و بتا توکوفرول، آنتی اکسیدانت استخراج شده از روغن هیبرید سماء و اسید سیتریک جهت بهبود پایداری بیودیزل مشتق شده از روغن استخراج شده از جلبک گونه (chlorella vulgaris l) صورت گرفت. برای انجام تجزیه و تحلیل آماری نمونه ها در 3 تکرار و به صورت طرح کاملا تصادفی مورد ارزیابی قرار گرفتند. بیودیزل تولید شده به مدت دو ماه درون آون و در دمای 60 درجه سانتیگراد قرار گرفتند و سپس نمونه برداری هر 15 روز 1 بار انجام گرفت. نتایج آماری نشان دادند که استفاده از آنتی اکسیدانت مورد بررسی تا روز پانزدهم تقریبا با خواص آنتی اکسیدانت های قوی مشابهت دارد، ولی با گذشت زمان و بخصوص طولانی شدن زمان نگهداری خواص آنتی اکسیدانت ها از نظر پایداری در مقابل اکسیداسیون بیشتر متمایز می گردد. با توجه به اینکه این آنتی اکسیدانت از منابع گیاهی بدست آمده است و منشا طبیعی دارد احتمالا فاقد اثرات سوء احتمالی می باشد. آنتی اکسیدانت مورد نظر توانایی رقابت با آنتی اکسیدانت های آلفا و بتا توکوفرول را دارد و می تواند بعنوان آنتی اکسیدانت در صنعت سوخت های زیستی مطرح گردد.

جداسازی و همسانه‏سازی ژن رمزگردان pgip (polygalacturonase inhibiting protein) از گیاه خربزه وحشی (cucumis melo var. agrestis) و انتقال آن به آرابیدوپسیس
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1391
  شقایق جدی یزدان آباد   علی دهستانی کلاگر

یکی از مشکلات تولید محصولات جالیزی بخصوص گیاهان خانواده کدوئیان خسارت بالای پاتوژن‏های قارچی است که استفاده بی‏رویه از سموم را در پی داشته است. از طرفی بعضی از خویشاوندان وحشی خانواده کدوئیان مقاومت خوبی را در تقابل با انواع پاتوژن‏ها بروز داده‏اند و می‏توان از آنها به عنوان ذخایر ژنتیکی برای اصلاح گیاهان زراعی حساس بهره برد. در این پژوهش توالی‏های ژنی کد‏کننده ژن رمزگردان (pgip (polygalacturonase inhibiting protein از خربزه وحشی (cucumis melo var. agrestis) جداسازی شد. برای این کار از dna ژنومی و cdna سنتز شده از rna کل به عنوان الگو برای جداسازی توالی مورد نظر استفاده شد. پس از بررسی‏های بیوانفورماتیکی روی توالی‏های مشابه موجود در بانک ژن، پرایمرهای دقیق و دژنره از توالی‏های اجماعی طراحی شدند و توالی‏های مذکور پس از تکثیر با pcr در وکتورهای ta همسانه‏سازی و توالی‏یابی شدند. در مرحله بعد پرایمرهای حاوی سایت برشی xbai و saci طراحی شدند و قطعات ژنی پس از تکثیر مجدد در وکتورهای دوتاییpbi121 همسانه‏سازی و پس از بررسی‏های اولیه و اطمینان از صحت آنها، به اگروباکتریوم نژاد gv3101 منتقل شدند. گیاهان آرابیدوپسیس با اگروباکتریوم‏ها تلقیح و گیاهان تراریخت در محیط انتخابی گزینش شدند. سپس این گیاهان با روش‏های pcr و rt-pcr ارزیابی شدند. نتایج نشان داد با استفاده از هر دو نوع الگوی dna ژنومی و cdna، قطعه ژنی به طول 981 جفت باز که شامل orf کامل ژن pgip بود، ایجاد شد که نشان‏دهنده عدم وجود اینترون در ژن مذکور بود. آزمون pcr گیاهان انتخابی نشان داد که این گیاهان ژن pgip را دریافت کرده‏اند و آزمون rt-pcr بیانگر نسخه‏برداری این ژن در اکثر لاین‏های تراریخت بود. بررسی‏های اولیه نشان داد تغییرات مورفولوژیک یا فیزیولوژیک خاصی در گیاهان تراریخت ایجاد نشده است و نمو آنها مشابه گیاهان شاهد غیر تراریخت بوده است. خربزه وحشی، pgip، گیاه تراریخت، آرابیدوپسیس، جداسازی ژن

بررسی صفات کیفی دانه در لاین های امید بخش برنج با استفاده از نشانگرهای مولکولی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1390
  هاله صادقی رشید   حمید نجفی زرینی

بهبود کیفیت دانه برنج، همواره بعد از عملکرد یکی از مهم ترین اهداف اصلاحی این محصول می باشد. همچنین اصلاح به منظور بالا بردن کیفیت غذایی برنج، کاهش عملکرد این محصول را در پی داشته است، بنابراین جهت اصلاح کیفیت مطلوب همراه با حفظ عملکرد، ابتدا باید اطلاعات اولیه از ساختار ژنتیکی صفات مختلف مورد اصلاح از جمله توارث پذیری و تعداد ژن های کنترل کننده صفت داشت. صفات کیفی دانه برنج، صفاتی پلی ژنیک بوده و وراثت آن ها تحت تاثیر اثرات اپیستازی، افزایشی و اثر متقابل ژنوتیپ در محیط می باشد. از طرفی روش های اصلاحی کلاسیک برای ارزیابی صفات چند ژنی و انتخاب بهترین تیپ گیاه، به شرایط محیطی و سن گیاه بستگی دارد و این باعث کند شدن روند پیشرفت روش های اصلاح کلاسیک می شود. بنابراین استفاده از بیوتکنولوژی به عنوان یک ابزار و انتخاب بهترین گیاهان با استفاده از اطلاعات مولکولی، سبب افزایش بهره وری و دقت در روش های اصلاحی می شود. در این مطالعه از نشانگر های ریز ماهواره به روش انتخاب به کمک نشانگر برای انتخاب لاین های (f8) حاصل از تلاقی سنگ طارم و دیلمانی استفاده شد. نشانگرهای rm587، rm510، rm253، rm225، rm276، rm339، rm506، rm152 و rm223 بین شاهدهای مربوط به صفات میزان آمیلوز، قوام ژل، درجه حرارت ژلاتینه شدن، میزان افزایش طول دانه بعد از پخت و عطری بودن چند شکلی نشان دادند و با استفاده از نرم افزار spss16 تجزیه و تحلیل شدند. با توجه به نتایج بدست آمده لاین های l13 و l69 از لحاظ تمامی صفات کیفی بجز میزان آمیلوز در حد مطلوب بودند، لاین l9 نیز از لحاظ قوام ژل، درجه حرارت ژلاتینه شدن و میزان طویل شدن دانه بعد از پخت و لاین l112-2 از لحاظ میزان آمیلوز، قوام ژل و عطری بودن و لاینl29 از لحاظ میزان آمیلوز و قوام ژل در حد مطلوب ارزیابی شدند در نهایت لاین های l134، l14، l57 و l25 را می توان به عنوان لاین های امیدبخش حاوی صفات کیفی مطلوب معرفی کرد. لذا این لاین ها را میتوان پس از بررسی سایر صفات مرتبط با عملکرد، معرفی نمود. کلمات کلیدی : برنج، کیفیت پخت، انتخاب به کمک نشانگر، نشانگرهای ریزماهواره

بررسی روابط ژنتیکی برخی ژنوتیپ های جنسbrassica با استفاده ازنشانگرهای رتروترانسپوزونی و صفات مورفولوژیک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  بنفشه محجوب   حمید نجفی زرینی

آگاهی از تنوع ژنتیکی و مدیریت ذخایر ژنتیکی از اصول مهم پروژه های به نژادی می باشند. در این تحقیق تنوع ژنتیکی با استفاده از نشانگرهای مولکولی مبتنی بر رتروترنسپوزون ها بررسی گردید. رتروترانسپوزون ها (rtns) ، عناصر ژنتیکی متحرک در گیاهان بوده که بخش عمده ای از ژنوم (اغلب بیش از نیمی از کل dna) گیاهان را تشکیل می دهند. رتروترانسپوزون ها به لحاظ توزیع فراوانی، تعداد کپی بالا، پراکندگی در سراسر ژنوم بعنوان یک گزینه بسیار عالی برای مطالعات ژنتیکی و بررسی تنوع ژنتیکی مدنظر قرار گرفته است. در این تحقیق از سه نشانگر مولکولی irap و remap و issr به منظور بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های جنس brassica استفاده شد که اطلاعات بدست آمده نشان می-دهد که نشانگر remap دارای میانگین شاخص نشانگر (mi) بالاتری است در حالی که نشانگر issr دارای میانگین محتوی اطلاعات چندشکل (pic)، میانگین شاخص شانون (i)، میانگین تنوع ژنتیکی نی (h) و میانگین درصد باند چند شکل بالاتری می باشد. در مقایسه بررسی تجزیه خوشه ای، نشانگر remap نسبت به نشانگر irap و issr تفکیک بهتری از ژنوتیپ های گونه های مختلف را نشان داد. تجزیه و تحلیل کلی از داده های نشانگرهای irapوremap، اطلاعات بسیار مناسب تری ارائه نمود به طوری که دندروگرام ترسیم شده با استفاده از الگوریتم upgma نمایش بسیار واضحی از گونه ها را ارائه داده بطوری که گونه های nigra, rapa, juncea و napus را بخوبی در گروه های جداگانه از هم تفکیک نمود. از سوی دیگر تجزیه به مختصات اصلی بخوبی ژنوتیپ ها را به دو گروه اصلی تفکیک نمود بطوری که 22 گونه napus در یک گروه قرار گرفتند در حالیکه سایر گونه ها در گروه مجزایی تفکیک شدند. دندروگرام ترسیم شده بر اساس الگوریتم rb هم نتایجی کاملا مطابق با دندروگرام بای پلات ارائه داد و صحت دندروگرام ترسیم شده را مشخص نمود. نتایج این پژوهش نشان دهنده این است که این نشانگرها میتواند برای شناسایی تفاوتهای بین گونه ای و همچنین داخل گونه ای در مطالعات فیلوژنتیکی استفاده شود و به منظور بررسی دقیقتر روابط و ساختار ژنتیکی ژنوتیپ های کلزا همزمان با بکارگیری صفات مورفولوژیکی استفاده شود. باتوجه به توزیع و پوشش ژنومی مناسب نشانگرهای مبتنی بر رتروترانسپوزون-ها، سادگی، چندشکلی و تکرارپذیری بالایی آنها، پیشنهاد می شود از این نشانگرها در برنامه های اصلاحی مانند مطالعه ی تنوع ژنتیکی، تهیه نقشه های ژنتیکی و اشباع آنها و مکان یابی ژن ها و صفات کمی بویژه مکان یابی دقیق آنها ( باتوجه به وفور آنها در نواحی یوکروماتینی و نزدیک ژن ها) در کلزا و دیگر محصولات زراعی استفاده شود.

القای موتاسیون در ارقام سویا با استفاده از پرتوهای گاما و ارزیابی موتانت برای خصوصیات کمی و کیفی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  حمید یوسفی فیروزجائی   حمید نجفی زرینی

یکی از روشهای مهم اصلاحی در بخش کشاورزی، استفاده از موتاسیون می باشد. دراین تحقیق اثر دزهای 50، 100، 150، 200 و 250 گری اشعه گاما به همراه شاهد (بدون اشعه) بر روی چها رقم زراعی jk (ساری)، may439، may521 و capp مورد بر رسی قرار گرفت. ارزیابی ضریب تنوع ایجاد شده روی 11 صفت مرفولوژیک شامل قطر ساقه، ارتفاع بوته، ارتفاع اولین غلاف از سطح زمین (کمباین گیری)، تعداد غلاف در بوته، وزن غلاف، تعداد دانه در غلاف، وزن هزار دانه، عملکرد، وزن بوته، زودرسی و وزن ریشه نشان داد که از نظر میانگین تعداد غلاف و میانگین وزن غلاف بیشترین و برای وزن هزار دانه، ارتفاع بوته و تعداد دانه در غلاف کمترین تنوع نسبت به تیمار شاهد وجود دارد. با توجه به عدم جوانه زنی تیمار 200 و 250 گری روی رقم may521 به نظر می رسد دزهای مذکور توانسته تاثیر نامطلوبی روی جوانه زنی گذاشته و این در حالی است که دزهای دیگر مثل 150 گری نه تنها اثرات نامطلوبی نداشته بلکه در این تیمار از نظر وزن قسمتهای زیرزمینی و وزن هزار دانه در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنی داری را نسبت به شاهد نشان می دهند. در رقم ساری (جی کا) در دز 50 گری تعداد دانه در غلاف و عملکرد در سطح احتمال 5 درصد اختلاف معنی داری را نسبت به شاهد نشان دادند. نتایج این تحقیق نشان می دهد که گیاهان موتانت بدست آمده با داشتن صفات مطلوب مربوط به عملکرد و اجزاء عملکرد می توانند برای بررسی نسل های بعدی تا حصول لاین خالص و دارای راندمان بهتر مورد ارزیابی قرار گیرند

بررسی مقاومت ارقام و گونه های جنس براسیکا و نتاج حاصل از تلاقی درون گونه ای کلزا نسبت به عامل بیماری ساق سیاه کلزا " leptosphaeria maculans "
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  ابوالفضل کی پور   حمید نجفی زرینی

بمنظور ارزیابی مقاومت ارقام ایرانی و خارجی کلزا و چند گونه دیگر جنس براسیکا نسبت به بیماری ساق سیاه کلزا و همچنین بررسی مقاومت هیبریدهای ایجاد شده از تلاقی ارقام ایرانی و خارجی کلزا با یکدیگر نخست بذور تهیه شده در مزرعه کشت و ضمن مراقبت های ویژه زراعی پس از گلدهی با پوشش تور روی بوته ها و نیز اخته کردن پایه های نر و پوشاندن گلچه ها با پاکت شرایط ایزوله فراهم گردید و سپس با ریزش گرده ها از پایه های نر بر روی کلاله ها تلاقی مورد نظر صورت پذیرفت نهایتا بذور هیبرید ایجاد شده و نیز بذور والدینی در گلخانه و در گلدان های پلاستیکی در قالب طرح های آزمایشی کاملا تصادفی با سه تکرار کشت گردیده و پس از ظهور کوتیلدون ها بصورت مصنوعی و با روش mc nabb و rimmer با مایه تهیه شده از قارچ بیماری زای ساق سیاه که از بقایای بجا مانده کلزای سالهای قبل بدست آمده و رقیق گردیده بود نسبت به مایه کوبی گیاهک ها و انتقال آنها به اتاقک رشد تا مدت 10 روز اقدام گردید سپس با توجه با شدت و پیشرفت بیماری روی کوتیلدون ها که بصورت حلقه های گرد نکروزه ظاهر می گردد و با روش سنجشwilliams و delwiche گیاهان مورد نظر بررسی و در سه دسته حساس ، نیمه حساس و مقاوم درجه بندی شدند نتایج بدست آمده نشان می دهد تمامی تلاقی های بین ارقام داخلی که دو طرفه نیز بوده منجر به تشکیل بذر شده و با کاشت مجدد در مزرعه سبز و محصول دادند. تلاقی ارقام زمستانه کلزا بعنوان پایه پدری و ارقام داخلی بعنوان پایه مادری موفق بوده و بذر تولید نموده که در مرحله بعدی سبز می شوند بر عکس تلاقی ارقام زمستانه بعنوان والد مادری و ارقام داخلی بعنوان پایه پدری موفقیت در بر نداشت و همچنین در تلاقی ارقام داخلی بعنوان پایه پدری و سایر جنس های براسیکا نظیرb. juncea و b. rapa و b. nigra بعنوان پایه نر در مجموع از تلاقی با b. rapa بذر بیشتری بدست آمد اما از دو جنس دیگر موفقیت زیادی حاصل نشد. و در نهایت با تست های بیماری زایی انجام شده ارقام torch و rgs بعنوان حساسترین و ارقام adriana و option بعنوان ارقام متحمل یا دارای مقاومت نسبی و ارقام glacier و champlain بعنوان ارقام مقاوم معرفی گردیدند.

بررسی اثر پرتودهی با اشعه گاما بر خصوصیات مورفولوژیکی و پروفایل پروتئینی سه رقم کنجد زراعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1392
  زهرا قانعی   سید کمال کاظمی تبار

کنجد یکی از قدیمی ترین گیاهان زراعی و روغنی جهان است و نزدیک به 75 درصد دانه کنجد از روغن و پروتئین تشکیل یافته است و به سبب داشتن آمینواسیدهای متیونین، سیستئین و لیزین از ارزش تغذیه ای بالایی برخوردار می باشد اما وجود فاکتورهای ضدتغذیه ای در پروتئین های آن موجب محدودیت مصرف آن گردیده است. به منظور ایجاد تنوع ژنتیکی با استفاده از اشعه گاما بر روی صفات مورفولوژیکی و پروفایل پروتئینی کنجد، مطالعه ای طی دو سال زراعی 91 و 92 در مزرعه پژوهشی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری انجام گرفت، تیمارها شامل سه رقم کنجد زراعی (کرج، ناز تک شاخه و ناز چندشاخه) و شش دز مختلف اشعه گاما بود (صفر، 150، 200، 250، 300 و 350 گری). در ارقام مختلف تنوع متفاوت بود. موثرترین دز در ایجاد تنوع در صفات مورفولوژیکی در رقم کرج، 200 گری بود که در صفات طول کپسول، عرض کپسول، تعداد بذر در هر کپسول و وزن هزار دانه در سطح یک درصد معنی دار شد. در رقم ناز تک شاخه دز 250 گری موثرترین دز از لحاظ ایجاد تنوع در صفات بیان شده در رقم کرج و همچنین عملکرد تک بوته می باشد و ناز چندشاخه در دز 350 گری در صفات تعداد کپسول، عرض کپسول، وزن هزار دانه و عملکرد تک بوته در سطح یک درصد بالاترین معنی داری را داشت. بوته-هایی با بیش از 70 درصد عقیمی دانه گرده در رقم ناز تک شاخه در دزهای 300 و 350 گری، به وجود آمدند، در رقم کرج در دزهای 150، 200 و 300 گری کلروفیل a کاهش اما در دزهای 150، 200 و 250 گری کلروفیل b افزایش پیدا کرد و کاروتنوئیدها نیز در دز 150 گری افزایش یافتند. رقم ناز تک شاخه در دزهای 200، 250، 300 و 350 گری در کلروفیل a و در کلیه تیمارها در کلروفیل b و کاروتنوئیدها افزایش نشان دادند. در رقم ناز چندشاخه در دز 150 گری کلروفیل a کاهش و در دزهای 200، 250، 300 و 350 گری این کلروفیل افزایش یافت. اما کلروفیل b در دز 150 و 250 گری کاهش ولی در دزهای 300 و 350 گری افزایش یافت. کاروتنوئیدها در دز 200 گری افزایش و دز 250 گری نسبت به شاهد کاهش یافتند. در سنجش پروتئین کل، در رقم ناز تک شاخه، دزهای 150 تا 250 گری و در رقم ناز چندشاخه، دز 200 گری کاهش معنی-داری نسبت به شاهد نشان داد. پروفایل پروتئینی موتانت های ایجاد شده مورد بررسی قرار گرفت و بر اساس نتایج حاصله به احتمال زیاد در تعدادی از موتانت ها پروتئین های آلرژن با وزن مولکولی هفت، نه، 15، 17 و 45 کیلودالتون حذف شدند و این بوته ها برای بررسی بیشتر در نسل های بعد پیشنهاد گردیدند.

بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های مختلف brassica spp. با استفاده از نشانگر های lrr-nbs
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  مهسا محمدجانی اسرمی   حمید نجفی زرینی

بیماری های زیادی در دنیا، بسته به شرایط اقلیمی گیاه کلزا را مورد تهدید قرار می دهد و باعث وارد آمدن خسارت اقتصادی به آن می گردد. موثرترین روش برای کنترل بیماری، اصلاح برای مقاومت می-باشد، به طوریکه توارث ژنتیکی کافی موجود باشد. بنابراین، بررسی تنوع ژنتیکی ژرم پلاسم موجود، یکی از روش های مناسب مدیریت منابع ژنتیکی می باشد. روشnbs profiling موتیف های محافطت شده در دمین های عملکردی خانواده ژنی را مشخص می کند، بنابراین بررسی تنوع ژنتیکی، در داخل یا اطراف ژن-های عملکردی انجام می شود.در این مطالعه تنوع ژنتیکی 46 ژنوتیپ از جنس brassica با استفاده از نشانگرهای lrr–nbs براساس 8 ترکیب پرایمری نشانگر nbs ارزیابی گردید. در مجموع 790 باند حاصل شد که از این تعداد 708 باند چندشکل بود. ضرایب تشابه در دامنه 0.79 الی0.54 با متوسط 0.665 متغییر بود. دندروگرام های حاصل از تجزیه خوشه ای با روش upgma و همچنین تجزیه به مولفه های اصلی، ژنوتتیپ ها را از یکدیگر تفکیک کرد. نتایج تجزیه خوشه ای نشان داد که ژنوتیپ ها در پنج گروه قرار می گیرند. در مجموع، این نتایج نشان می دهد که nbs profiling یک ابزار معتبر طبقه-بندی، برای بررسی تنوع ژنتیکی است.

بررسی اثرات هورمون های اکسین و سیتوکنین بر روی باززایی جوانه انتهایی گیاه کنجد (sesamum indicum l.) رقم ناز تک شاخه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  سینا قنبری   سید کمال کاظمی تبار

کنجد (sesamum indicum l.) بعنوان یکی از گیاهان قدیمی، قرن هاست که به دلیل دارا بودن آنتی اکسیدان های طبیعی و خواص دارویی فراوان در طب سنتی مورد استفاده قرار می گیرد. بذور ارقام کنجد از ارزش غذایی متفاوتی برخوردار بوده و ژنوتیپ های مختلف پاسخ متنوع به کشت جوانه انتهایی نشان می دهند. در این آزمایش میزان کالوس زایی و باززایی رقم ناز تک شاخه در محیط کشت ms با ترکیبات هورمونی متفاوت و با استفاده از یک آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با سه تکرار بررسی شد. به منظور کالوس زایی، هورمون 2,4-d در 3 سطح و naa در 4 سطح به عنوان اکسین استفاده گردید. در این مطالعه درصد، وزن و قطر کالوس در ترکیبات هورمونی مختلف مورد مقایسه قرار گرفت. بررسی ها نشان داد بالاترین درصد کالوس مربوط به هورمون 4/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d بود. از لحاظ وزن، بیشترین مقدار مربوط به ترکیب هورمونی 2/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d به همراه 16/0 میلی گرم بر لیتر naa بود. همچنین از لحاظ قطر هم بیشترین مقدار مربوط به ترکیب هورمونی 2/0 میلی گرم بر لیتر 2,4-d به همراه 12/0 میلی گرم بر لیتر naa می باشد. بر اساس نتایج بدست آمده هورمون کاینتین تأثیر بسزایی در افزایش درصد باززایی داشت بطوریکه بهترین پاسخ مربوط به ترکیب هورمونی 2 میلی گرم بر لیتر کینتین به همراه 4/0 میلی گرم بر لیتر naa بود.

ارزیابی تنوع ژنتیکی در تعدادی از توده های زعفران crocus spp.)) بومی ایران با روشهای مبتنی بر pcr و پروفایل پروتئینی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1390
  هدی جعفری   احمدرضا بلندی

زعفران crocus sativusl.)) ازجمله گیاهان بومی ایران بوده که دارای خواص دارویی وادویه‏ای متعدد می‏باشد و به لحاظ اقتصادی درایران و جهان حائز اهمیت است. در فلور ایرانیکا 9 گونه از جنس کروکوسcrocus))گزارش شده است. یکی ازکاربردهای مهم تکنیک‏های مولکولی بررسی وبرآورد سطح تنوع ژنتیکی در ژرم‏پلاسم‏ها وجمعیت‏ها، برای استفاده مطلوب ازآن‏ها دربه‏نژادی ومدیریت حفظ ذخایر ژنتیکی گیاهان می‏باشد. با توجه به اهمیت اقتصادی زعفران و تنوع ژنتیکی گسترده جنس crocusدر ایران، هدف از این تحقیق بررسی تنوع ژنتیکی بین گونه های زعفران بومی ایران و کاربرد روش های مختلف مولکولی و مقایسه نتایج آنهامی باشد. بدین منظور 20 کلون وحشی جمع آوری شده از مناطق مختلف کشور و 5 کلون زراعی مورد کشت در استان های خراسان با استفاده از نشانگرهای مولکولی rapd و issr و همچنین نقوش پروتئینی برخی از نمونه ها با روش sds-page بررسی گردید. ارزیابی تنوع با استفاده از 13 نشانگر issr و 18 نشانگر rapd انجام گرفت. بالاترین مقدار میزان اطلاعات چندشکلی ((picمتعلق به نشانگرiscr5و بیانگر کارایی بهتر این نشانگر در نمایش تمایز بین ژنوتیپ ها بود. درصد چند شکلی نشانگرهای issr بیشتر از rapd بود که کارایی بهتر این نشانگرها را بیان می-کند. نتایج حاصل از الگوی پروتئینی، حضور 25 باند پروتئینی را نشان داد که بیشترین تعداد باند (19 باند) در ژنوتیپ منطقه رشتخوار مشاهده شد. براساس نتایج تجزیه واریانس مولکولی سهم تنوع بین گروه ها 43 و داخل گروه ها 57 بود. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای به روش upgma مبتنی بر ضرایب فاصله ژنتیکی نی در هر سه روش رسم شد. تجزیه به مولفه های اصلی نیز نتایج نمودار خوشه ای را تأیید کرد. مشاهده چند شکلی dna در کلون های زراعی رایج استان خراسان می تواند بیانگر وجود تنوع کلون-های زعفران زراعی ایران می باشد و این احتمال وجود دارد که همه از یک کلون واحد منشأ نگرفته اند و پتانسیل مطالعات بیشتر را دارند. در نهایت می توان گفت این جنس از تنوع بالایی برخوردار است و گونه-هایc. spesiosus و c. cansellatus تنوع بالایی در درون خود برخوردارند. گونه های c. michelsonii و c. sativus تنوع درون گونه ای کمتری دارند.همچنین روش های مورد استفاده در این تحقیق همخوانی داشتند.

ارزیابی تاثیر دزهای مختلف اشعه گاما بر روی سه رقم سویا در نسل m4
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  فرزانه فاضلی   حمید نجفی زرینی

سویا (glycine max l) در سطح جهان بزرگترین منبع روغن نباتی بوده و پروتئین حاصل از آن با پروتئین گوشت قابل مقایسه است. با توجه به این موضوع که ایران یکی از بزرگترین واردکنندگان سویا می¬باشد، نیاز به تولید و اصلاح ارقام پرمحصول و با کیفیت ضرورت دارد. به منظور بررسی ارتباط برخی از صفات مورفولوژیکی مهم با عملکرد دانه در سویا، سه رقم با پتانسیل عملکرد دانه مطلوب شامل jk، may439 و cap و 15 لاین موتانت نسل چهارم (m4) حاصل از آن¬ها، در آزمایشی در قالب طرح فاکتوریل بر پایه بلوک¬های کامل تصادفی با چهار تکرار مورد ارزیابی قرار گرفتند. نتایج تجزیه واریانس نشان داد که اثر رقم برای کلیه صفات مورد بررسی به جز صفات تعداد شاخه فرعی، طول غلاف، وزن تر اندام هوایی، طول دوران رسیدگی و درصد روغن، در سطح احتمال 1 درصد معنی¬دار می¬باشد. اما اثر دز اشعه گاما برای صفات کمتری معنی¬دار شده است که شامل صفات تعداد غلاف در شاخه فرعی، تعداد دانه در غلاف، وزن صد دانه، طول برگ، درصد پروتئین، درصد روغن و عملکرد می¬باشد. نتایج تجزیه همبستگی فنوتیپی نیز نشان داد که صفت تعداد غلاف در بوته بیشترین همبستگی (820/0) را با عملکرد دارد و صفات شاخص برداشت (746/0)، تعداد غلاف در شاخه فرعی (744/0) و تعداد غلاف در شاخه اصلی (740/0) در رده های بعدی قرار دارند. در نتایج تجزیه به عامل¬ها نیز هفت عامل مستقل از هم، مجموعا" 81 درصد از تغییرات کل داده ها را توجیه نمودند. عامل اول 178/30 درصد از واریانس کل را توجیه نمود و به عنوان عامل عملکرد و اجزای عملکرد نامگذاری شد. مدل رگرسیون چندگانه با روش تجزیه رگرسیون گام به گام، برای عملکرد دانه نیز نشان داد که صفات تعداد غلاف در بوته و عرض برگ به ترتیب وارد مدل شده و در کل 5/88% از تغییرات عملکرد دانه را توجیه می¬کند. ضرایب همبستگی این صفات به ترتیب 820/0 و 427/0 می¬باشد که هر دو در سطح آماری 1% معنی¬دار گردیدند. تنها استناد به روابط همبستگی برای توجیه روابط میان متغیرها کافی نیست در نتیجه، بهره¬گیری از روش آماری تجزیه علیت می¬تواند در درک روابط اساسی میان متغیرها کارساز باشد. نتایج تجزیه علیت نشان داد که اختلاف ضریب همبستگی و اثر مستقیم صفات وزن تر اندام هوایی و عرض برگ کمتر ازصفات دیگر می¬باشد و همچنین صفات طول دوران زایشی و طول دوران رسیدگی دارای اثرات مستقیم بالایی می¬باشند، در نتیجه می توان جهت اصلاح ارقام با عملکرد بالا این صفات را به عنوان شاخص قرار داد و روش های اصلاحی را برای بهبود این صفات به کار گرفت. همچنین در این مطالعه دو لاین موتانت با خصوصیات تغییر رنگ بوته (cap-50) و تغییر رنگ دانه (may439-200) با دارا بودن بیشترین میزان پروتئین های گلوبولین و گلیادین که نقش حائز اهمیتی در کیفیت پروتئین های سویا دارند بدست آمد. نتایج تجزیه همبستگی برای خصوصیات کیفی دانه نیز نشان داد که اصلاح ژنوتیپ هایی از سویا با میزان پروتئین بالاتر و میزان آلبومین کمتر قادر خواهند بود پروتئین های با کیفیتی را تولید کنند. همچنین نتایج نشان می¬دهد اثر دزهای جهش¬زای اشعه گاما در هر ژنوتیپ از سویا می¬تواند متفاوت باشد، به طوریکه دزهای بین 150 تا 250 می توانند بهترین تیمارها جهت اصلاح صفات مهم سویا در جهت افزایش عملکرد دانه بیشتر بکار گرفته شوند. به طور کلی می¬توان گفت که کارایی موتاژنی در ایجاد تغییرات مطلوب در صفات مورد بررسی بسته به نوع صفت، نوع رقم و میزان مورد مصرف آن متفاوت است.

بررسی تنوع آللی مکان ژنی مقاومت به زنگ lr34/yr18 روی تعدادی از ارقام تجاری گندم نان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی و منابع طبیعی 1393
  فرنوش خسروی   حمید نجفی زرینی

گندم اولین ومهم ترین گیاه زراعی دنیا محسوب شده که غذای اصلی بیش از یک سوم مردم جهان را تشکیل می دهد. گندم هم ازنظر دارا بودن بالاترین میزان سطح کشت و هم به عنوان اصلی ترین غذای کشور و مهم ترین منبع تأمین کالری و پروتئین موردنیاز مردم دارای اهمیت فراوان است. در سرتاسر جهان آفات و بیماری ها (به ویژه زنگ ها) ازجمله عواملی هستند که باعث کاهش عملکرد گندم شده و خسارات هنگفتی را موجب می شوند. زنگ قهوه ای با عامل،puccinia triticinaeriks.(syn.p. reconditarob. ex desm. f. sp. triticieriks. &henn)، در بین زنگ های سه گانه گندم انتشار بیشتری دارد. ازاین رو با توجه به اهمیت زنگ قهوه ای در ایران و سایر نقاط دنیا شناسایی و معرفی ارقام مقاوم ضروری به نظر می رسد که دراین بین مقاوم-سازی ژنتیکی مهم ترین و اقتصادی ترین روش مبارزه با زنگ ها بشمار می رود. تاکنون نزدیک به 70 ژن مقاومت به زنگ قهوه ای شناسایی شده است که از آن میان تنها ژن هایlr34،lr46،lr67 و sr2 که به ترتیب با ژن های مقاومت به زنگ زرد yr18،yr29، yr46و yr30پیوستگی ژنتیکی کامل دارند، به عنوان ژن های مقاومت تدریجی دسته بندی شده اند. طبق مطالعات مکان ژنیlr34/yr18 باعث ایجاد مقاومت در مرحله گیاه بالغ(apr) می شوند. مهم ترین هدف از انجام این تحقیق استفاده همزمان از آزمون تیپ آلودگی و نشانگرهای مولکولی پیوسته به ژن lr34 به منظور بررسی وجود یا نبود ژن مقاوم به زنگ قهوه ای lr34در بین تعدادی از مهم ترین لاین ها و ارقام تجاری گندم بوده است. در این مطالعه وجود ژن مقاومت به زنگ قهوه ای lr34با استفاده از سه نشانگر cssfr5، caispb1 و casnp4 و ارزیابی های فنوتیپی بر روی 102 ژنوتیپ موردبررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که حدود 16% ژنوتیپ های آزمایش شده دارای آلل مقاوم ژن lr34 می باشند. از بین سه نشانگر استفاده شده، نشانگر cssfr5مرتبط ترین و اختصاصی ترین نشانگر با ژن lr34 و نشانگر caisbp1 کاربر پسندترین و تکرار پذیرترین نشانگر می باشد. تجزیه تحلیل های انجام گرفته با نرم افزارهای آماری نشان دادند که این سه نشانگر نیز به خوبی توانسته اند ژنو تیپ ها را ازنظر وجود آلل مقاوم ژن lr34 از یکدیگر به خوبی تفکیک و هاپلوتیپ بندی کنند. همچنین به نظر می رسد که دو جهش موجود در اگزون 11 و 12 مهم ترین جهش های ایجادشده در این ژن می باشند ولی snp موجود در اگزون 12 این ژن مهم ترین و تنها جهش افتراقی بین دو هاپلوتیپ حساس و مقاوم ژن lr34 است و نتیجه قطعی نیاز به آزمایشات کامل تر در آینده دارد. علاوه بر آن نتایج هم ردیفی lr34 با دیگرگونه های زراعی نشان داد، مشابه آلل lr34- در دو گونه برنج و سورگوم به ترتیب با 88% و 75% مشابهت وجود دارد که این نشان از قدیمی تر بودن الل lr34- نسبت به lr34+ دارد. همچنین به نظر می رسد بیشتر گونه های زراعی ارتولوگ با گندم ژن lr34 را ازدست داده اند درحالی که گندم، برنج و سورگوم این ژن را حفظ کرده. این نشان می دهد که lr34 یک مزیت انتخابی در طول زمان است و از دست دادن آن برای گیاه مضر نمی باشد. علاوه بر آن نتایج حاصل از آللیسم قطعه ای از این ژن نیز با روش pbr و استفاده از 5 آنزیم برشی تنوعی در بین 16 ژنوتیپ مقاوم تأییدشده با نشانگر های مولکولی نشان نداد. البته احتمال شناسایی آلل جدید با این روش نسبت به دیگر روش های شناسایی snp ها به خصوص تعیین توالی به مراتب کمتر و زمان بر می باشد و مستلزم استفاده از تعداد زیادی آنزیم محدودکننده، ترجیحاً چهار باز بر و طول قطعه تکثیری بیشتری می باشد تا شانس پیدا کردن یک جهش یا آلل جدید زیادتر شود.

شناسایی وبررسی پروتئین های افتراقی بیان شده در شرایط بیماری فایتوپلاسمائی جاروک در لیمو ترش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  فرزان طاهری   قاسم حسینی سالکده

بیماری "جاروک لیموترش" یکی از بیماری های مهم مرکبات در جنوب کشور می باشد و باعث خسارت های زیادی در جنوب ایران و کشورعمان گردیده است. عامل این بیماری فایتوپلاسما ی "candidatus phytoplasma aurantifolia می باشد. در گیاهان میزبان، فایتوپلاسماها محدود به آوندهای آبکش بوده و به سمت پائین به طرف ریشه ها و به سمت بالا به طرف نوک گیاه حرکت می کنند و هرگز وارد مریستم نمی شوند. فایتوپلاسماها با میزبان خود همزیست بوده به همین دلیل برای زنده ماندن کاملاُ وابسته به سلولهای میزبان می باشند. در این تحقیق اثر تنش بیماری جاروک بر پروتئوم برگ گیاه لیمو ترش مورد بررسی قرار گرفت. نمونه برداری از گیاهان سالم و آلوده که از طریق پیوندک آلوده شده بودند انجام شد. توان بالای 2de در تفکیک پروتئین ها این امکان را فراهم ساخت که انواع تغییرات کیفی (بودن یا نبودن و یا تغییر بیان) و کمی (افزایش یا کاهش بیان) پروتئین در شرایط تنش و نرمال مطالعه شوند. 800 پروتئین به صورت تکرار پذیر که در 8 تکرار زیستی سالم و 8 تکرار زیستی بیمار با استفاده از نرم افزار melanie 4 آنالیز و شناسایی شدند، از این تعداد 55 پروتئین در سطح 5% نسبت به بیماری، پاسخ معنی دار نشان دادند. پروتئین های پاسخ دهنده به تنش با استفاده از طیف سنجی جرمی maldi tof-tof آنالیز شده و در نتیجه منجر به شناسایی 39 پروتئین پاسخ دهنده به این بیماری گردیدند. اینگونه پروتئین ها بیشتر در مقابله با تنش های اکسیداتیو ، فتوسنتز ، متابولیسم و مسیر سیگنال رسانی و پاسخ به تنش بیماری شرکت داشتند. نتایج این تحقیق اولین دیدگاه پروتئومیکی در مورد اساس مولکولی فرآیند بیماری است و ژن هائی را مشخص می کند که می توانند به مهار عامل بیمارگرکمک نمایند. به طور کلی استفاده از راهکارهای پروتئومیکس و ترانسکریپتومیکس این امکان را فراهم نموده تا بتوان بطورجامع بیان ژن های پاسخ دهنده به بیماری را مطالعه و مسیر واکنش پیام های مولکولی را شناسایی نمود. این ژن ها به عنوان ژن های نامزد برای افزایش مقاومت گیاه به تنش های زیستی مطرح خواهند بود.

بررسی سلولی و مولکولی چند رقم گندم در تعامل با قارچ سفیدک سطحی و بررسی امکان القای ژن های مقاومت پس از تیمار با اسید سالسیلیک و قارچ اندومایکوریز piriformospora indica
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  لیلا آهنگر   ولی اله بابایی زاد

گندم نان یکی از محصولات غذایی است که جایگاه مهمی را در تغذیه جمعیت دنیا داراست. بیماری سفیدک سطحی در گندم که توسط عامل blumeria graminis f.sp. tritici (bgt ) ایجاد می گردد، یکی از بیماری های مهم گندم به شمار می رود. روش-های مختلفی برای کنترل بیماری وجود دارد ولی کاربرد القا کننده ها که می توانند مقاومت را به صورت سیستمیک در گیاهان القا نمایند، از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. ترکیب شیمیایی اسید سالسیلیک و قارچ اندومیکوریز piriformospora indica به ترتیب پس از تلقیح بر روی گیاه و همزیست شدن با ریشه، بوسیله القای مقاومت سیستمیک احتمالاً نقش محوری در افزایش مقاومت در گیاهان نسبت به عوامل بیماریزا دارند. علاوه بر این خود گیاهان نیز در معرض عوامل بیولوژیکی ترکیبات متنوعی مثل گونه های اکسیژن فعال، فیتوالکسین ها و گروهی از پروتئین ها به نام پروتئین های مرتبط با بیماریزایی (pr) را تولید می نمایند. در این تحقیق الگوی تظاهر ژن های مرتبط با بیماریزایی pr1، pr2، pr3 ، pr5، prx و ژن های pal، npr1، mlo و bi-1 با استفاده از تکنیک real time pcr بررسی شد و الگوی فعالیت آنزیم های آنتی اکسیدان پراکسیداز، کاتالاز و آسکوربات پراکسیداز مورد ارزیابی قرار گرفت. در ابتدا چهل رقم و ژنوتیپ گندم بر اساس میزان حساسیت در برابر قارچ bgt بر اساس تعداد کلنی رشد یافته در واحد سطح غربالگری شده و رقم فلات بعنوان حساس ترین و ارقام تجن و گاسکوجن به ترتیب به عنوان مقاوم ترین ژنوتیپ های بهاره و زمستانه انتخاب شدند. سپس به منظور بررسی توانایی قارچ p. indica و sa در القای مقاومت در گندم در مقابل بیماری سفیدک سطحی، رقم فلات با دو القاء کننده به صورت جداگانه تیمار و به همراه گیاهان شاهد در معرض قارچ bgt قرار گرفت. همچنین رقم فلات و ارقام مقاوم نیز جهت مقایسه الگوی تظاهر ژن ها در معرض قارچ bgt قرار گرفتند و بیان ژن های مورد نظر در پنج بازه زمانی در سه تکرار مورد بررسی قرار گرفته و میزان بیان نسبی آن ها نسبت به ژن مرجع اکتین نرمالیزه شد. نتایج نشان داد که در هر دو گروه از گیاهان تیمار شده با القاء کننده های مقاومت و شاهد، تمام ژن های مورد بررسی به جزء mlo و bi-1 پس از اعمال آلودگی روند افزایشی بیان را نشان دادند و حداکثر بیان ژن های دفاعی 24 ساعت بعد از آلودگی مشاهده شد. روند افزایشی در گیاهان شاهد تدریجی بود، در حالیکه در گیاهان تیمار شده القای زودهنگام و بالای ژن های دفاعی در ساعات اولیه بعد از آلودگی با bgt، مشاهده شد. این نتیجه نشان داد که قارچ میکوریز و sa با القای مقاومت سیستمیک سبب بیان زود هنگام و سریع در گیاه گندم شده و با افزایش بیان ژن های دفاعی سبب القای مقاومت در گیاه می گردند. در هر دو گروه از گیاهان آزمایشی، 48 ساعت بعد از آلودگی، روند کاهشی بیان مشاهده شد که می تواند به دلیل جلوگیری از تظاهر موثر این ژن ها به دنبال تشکیل مکینه باشد. مقایسه الگوی تظاهر این ژن ها در ارقام حساس و مقاوم نیز نشان داد که میزان بیان این ژن ها پس از آلودگی در ارقام مقاوم سریع تر از رقم فلات افزایش می یابد. علاوه بر این، نتایج نشان داد که گیاهان تیمار شده با sa و ارقام مقاوم فعالیت آنتی اکسیدانی کمتری را نسبت به رقم حساس نشان دادند بنابراین این گیاهان با کاهش ظرفیت آنزیم ها و القای مرگ سلولی به مبارزه با این بیمارگر بیوتروف می پردازند. در حالیکه گیاهان همزیست شده به جزء بیان بالای آنزیم پراکسیداز تفاوت معنی داری را از نظر سایر آنزیم ها با گیاه شاهد نشان نداده لذا به نظر می رسد قارچ همزیست در القای مقاومت از طریق مسیر آنزیمی چندان موثر نمی باشد. به طور کلی نتایج مطالعات نشان داد که ارقام تجن و گاسکوجن با بیان بالای ژن های مقاومتی و آنزیم های آنتی اکسیدانی از پتانسیل بالایی برای اصلاح در زمینه مقاومت به سفیدک برخوردار می باشند و دو القا کننده p. indica و sa با بیان بالای ژن های دفاعی در رقم حساس در حد ارقام مقاوم و کاهش تعداد کلنی رشد یافته قارچ bgt در واحد سطح احتمالأ می توانند در ایجاد مقاومت در رقم حساس به بیماری bgt موثر باشند. به طور کلی از نتایج بدست آمده چنین پیشنهاد می گردد یک همبستگی بین زمان و فعالیت ژن های مورد بررسی و مقاومت یا تحمل به بیماری سفیدک سطحی وجود دارد. با توجه به تغییرات مشاهده شده در الگوی بیان ژن های مورد مطالعه و نقش آنها در مقاومت، تصور می شود این ژن ها در ارتباط با پاسخ های دفاعی گندم نسبت به بیمارگر نقش بسیار مهمی را ایفا می نمایند. بنابراین این ژن ها می توانند به عنوان ژن های کاندید، برای مطالعات بیشتر در جهت تولید ارقام مقاومی که دارای سطح بیان بیشتری از این ژن ها باشند، محسوب شوند. به طور کلی نتایج حاصل از الگوی بیان ژن، بهبود خصوصیات مرفولوژیکی و شمارش کلنی های رشد یافته بیانگر موثر بودن نقش قارچ p. indica و sa در القای مقاومت گندم حساس به قارچ bgt بود. از سویی بررسی الگوی بیان ژن همچنین بیانگر نزدیک بودن میزان بیان نسبی ژن های مورد مطالعه در گیاهان القا شده در حد ارقام مقاوم بود. لذا بر اساس نتایج حاصله پیشنهاد می شود که قارچ p. indica و sa با در نظر گرفتن مزایای زیست محیطی آن ها و نیز هزینه های فراوان کودهای شیمیایی از نظر اقتصادی و هزینه های جبران ناپذیر زیست محیطی، می توانند جهت کاهش خسارت بیماری و کم نمودن آثار سوء استفاده از مواد شیمیایی مورد استفاده قرار گیرند.

بررسی مقایسه ای توالی ژن موثر در واکنش به شوری (tasrg) در گندم های زراعی نان و دوروم و گونه های دهنده ژنومی آن ها
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1392
  سیروان سعیدی آذر   حمید نجفی زرینی

شوری یکی از بزرگترین عوامل محدودکننده رشد و عملکرد گیاهان زراعی از جمله گندم می¬باشد. با توجه به گسترده بودن مشکل شوری، مطالعات دقیق در زمینه درک و شناسایی ژن¬های درگیر در مکانیزم مقاومتی گیاهان در پاسخ به تنش شوری حائز اهمیت است. بررسی ها نشان داده است که ژن tasrg در تنش شوری موثر است. لذا در این تحقیق ژن tasrg در ده ژنوتیپ گندم(دیپلوئید، تتراپلوئید و هگزاپلوئید) ردیابی و تغییرات آللی آن مورد بررسی قرار گرفت. نتایج تکثیر وجود ژن tasrg در ژنوتیپ¬های دارای ژنوم d (سرداری، آزادی، بزوستایا و تائوشی) را نشان داد و در سایر ژنوتیپ¬ها این ژن تکثیر نشد. چهار آلل جدید برای ژن tasrg شناسایی و 5 توالی dnaی جدید در پایگاه داده¬ها ثبت گردید. طبق نتایج فیلوژنی ژن p5cs با ژن tasrg دارای رابطه نزدیکتری نسبت به سایر ژن¬های درگیر در مقاومت به شوری است. آنالیز نواحی بالا دست ژن tasrg مشخص نمود عنصر تنظیمی abre به عنوان یک مکان مهم برای ژن¬های درگیر در مسیر آبسزیک اسید در ناحیه پروموتوری این ژن قرار دارد. نتایج این تحقیق مشخص نمود ژن tasrg یک عامل رونویسی در مسیر مقاومت به تنش شوری است که می¬تواند ژن¬های پایین¬دست در مسیر پاسخ گندم به تنش را القاء نماید.

بررسی تنوع ژنتیکی ژنوتیپ های برنج متحمل به شرایط محیطی گرم خوزستان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  سید مرضیه موسوی   غلامعلی رنجبر

برنج بعد از گندم مهمترین غله به شمار می رود و غذای اصلی حدود نیمی از مردم جهان و اغلب مردم کشورهای در حال توسعه است. آگاهی از سطح تنوع ژنتیکی و برآورد میزان آن در ژرم پلاسم گیاهی و تعیین روابط ژنتیکی مواد اصلاحی، پایه و اساس بسیاری از برنامه های به نژادی می باشد. عملکرد برنج در شرایط گرم خوزستان از تنوع بسیار زیادی بین ژنوتیپ های مختلف برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از صفات مورفولوژیک و نشانگرهای ریزماهواره تنوع بین 30 لاین برنج ارسالی از موسسه بین المللی تحقیقات برنج (irri) به همراه رقم هویزه در ایستگاه تحقیقاتی شاوور خوزستان و آزمایشگاه سیتوژنتیک دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری در سال 1393 مورد مطالعه قرار گرفت. نتایج این پژوهش نشان داد که در میان ژنوتیپ های مورد بررسی اختلاف آماری معنی داری برای تمام صفات اندازه گیری شده وجود داشت. دندروگرام حاصل از تجزیه خوشه ای بر اساس صفات مورد اندازه گیری در این پژوهش نشان داد که می توان ژنوتیپ های مورد مطالعه را در سه گروه قرار داد. نتایج تجزیه به مولفه های اصلی نشان داد که چهار مولفه اول در مجموع 63/70 درصد از تغییرات کل را توجیه کردند. طبق نتایج تجزیه بای پلات بر اساس دو مولفه اول، دو شاخص تعداد انشعابات اولیه و وزن خشک کل بوته به ترتیب کمترین و بیشترین تنوع را برای ژنوتیپ های مورد ارزیابی نشان دادند. نتایج همبستگی بین صفات در این پژوهش نشان داد که عملکرد دانه در بوته بالاترین همبستگی معنی دار (55/0r=) را با تعداد خوشه داشت. رگرسیون گام به گام عملکرد دانه در بوته در مقابل صفات دیگر نشان داد که صفات تعداد خوشه، شاخص برداشت، وزن خشک و طول خوشه در مجموع با ضریب تبیین 65/r2=0 بخش عمده ای از تغییرات را توجیه کرد و معادله رگرسیونی بر اساس همین صفات برازش داده شد. با توجه به مقادیر بالای اثرات مستقیم صفات شاخص برداشت و تعداد خوشه (به ترتیب 6/0 و 565/0) و همبستگی معنی دار بین این صفات با صفت عملکرد دانه در بوته (عدم تاثیر زیاد اثرات غیرمستقیم) این صفات را می توان به عنوان شاخص های مناسب جهت گزینش غیرمستقیم برای عملکرد دانه، در نظر گرفت. همچنین ارزیابی مولکولی با استفاده از نشانگرهای ssr نشان داد که آغازگرهای انتخابی چندشکلی مناسبی نشان دادند. در مجموع 22 آلل چندشکل مشاهده گردید. تعداد آلل برای هر آغازگر بین 2 تا 3 با میانگین تعداد آلل 2/2 برای هر آغازگر حاصل شد. نشانگرهای 219 و 407 بیشترین شاخص چندشکلی را نشان دادند، به این معنی که این دو نشانگر بهتر از سایر نشانگرها توانستند فاصله ژنتیکی ژنوتیپ ها را مشخص کنند.

اثر هورمون ها بر توسعه و نمو ریشه تحت شرایط تنش دمایی در لاین های گیاه گوجه فرنگی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی ساری - دانشکده کشاورزی 1393
  پرویز حیدری   حمید نجفی زرینی

گیاه گوجه فرنگی (solanum lycopersicum) یکی از اصلی ترین گیاهان زراعی در دنیا است. حساسیت به دمای پایین دامنه کشت این گیاه را کاهش داده است. اطلاعات کمی در رابطه با چگونگی بیان ژن ها و تغییرات هورمون ها در ریشه گوجه فرنگی در شرایط دمای پایین در دسترس است. جهت بررسی اثر دمای پایین بر معماری ریشه و شناسایی ژن های کلیدی و تغییرات هورمون ها، دو ژنوتیپ حساس (s. lycopersicon cv. moneymaker) و مقاوم گوجه فرنگی (s. habrochaites, la1777) تحت شرایط دمای نرمال (? 23) و دمای پایین (? 15به مدت سه روز) مورد بررسی قرار گرفتند. از روش illumina rna sequencing برای بررسی تغییرات کامل بیان ژن ها و uplc ms/ms جهت بررسی محتوی هورمونی استفاده شد. نتایج تحقیق حاضر اولین مطالعه گسترده ترانسکریپتوم و پروفایل هورمون ها در ریشه گوجه فرنگی تحت تنش دمای پایین است. نتایج این تحقیق نه تنها دید شفافی از مکانیسم های مولکولی و تغییرات هورمون ها در ژنوتیپ مقاوم گوجه فرنگی ارائه داد بلکه ژن های کلیدی جهت بهبود تحمل به دمای پایین را مشخص نمود.