نام پژوهشگر: یدالله تاری وردی

رابطه بین متغیرهای حسابداری و بازده سهام در شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد 1390
  یاسر نوعی دهشال   یدالله تاری وردی

از آنجایی که اهمیت بازارهای سرمایه در شکل دهی سرمایه های کوچک کشورها در حال افزایش است شناسایی متغیر های موثر بر بازدهی و قیمت سهام اهمیت بسیاری دارد . در این زمینه در کشورهای مختلف , مطالعات تجربی بسیاری انجام شده است و یافته های آنان حاکی از این است که متغیر های بسیاری وجود دارند که توانایی پیش بینی بازدهی سهام را با دقت بیشتر دارند . ولی این یافته ها در برخی موارد با یکدیگر سازگاری نداشته و تضادهایی در نتایج مشاهده شده است . هدف پژوهش حاضر نیز تعیین و بررسی این عوامل و متغیرها است . در این زمینه هر اندازه پژوهش های بیشتری انجام می شود . دقت عوامل و متغیر های تعیین شده بیشتر خواهد بود و بنابراین دقت تصمیم گیری سرمایه گذاران نیز افزایش می یابد . در پژوهش حاضر بازده سهام متغیر وابسته و پنج متغیر حسابداری – نسبت قیمت به سود ، نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام، نسبت فروش به قیمت هر سهم ، نسبت سود به قیمت و اندازه شرکت – متغیر های مستقل هستند . که سعی در یافتن ارتباط این متغیر ها با بازدهی است . دوره مورد بررسی 8 سال از ابتدای سال 1382 تا پایان سال 1389 می باشد و شرکت ها همگی در بورس اوراق بهادار تهران پذیرفته شده اند . ابتدا ارتباط دو به دو بین هر یک از متغیر های مستقل در سال t-1 با متغیر وابسته در سال t از طریق پردازش مدل های رگرسیون یک متغیره بررسی شده است ، سپس داده ها به صورت برش مقطعی نیز آزمون شده اند که از اولین سال مورد بررسی داده ها وارد مدل رگرسیون شده و به ترتیب با افزایش سال ها، داده ها نیز اضافه شده است و نتایج آزمون فرضیات به شرح زیر است . فرضیه اول : متغیر حسابداری p/e ( نسبت قیمت به سود ) با بازده سهام رابطه دارد . یافته های مرتبط با این فرظیه در جدول 5-1 ارائه شده است از بین 8 سال دوره بررسی در 5 سال ارتباط معنی دارد وجود دارد . ضریب تبیین مدل نشان می دهد که در بهترین حالت 3/18 % از تغیرات بازدهی توسط این متغیر پیش بینی می شود . فرضیه دوم : متغیر حسابداری d/e ( نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام ) با بازده سهام رابطه دارد . نتایج حاصل از آزمون این فرضیه دارای ثبات است و در هیچ سالی بین این دو متغیر ارتباط معناداری مشاهده نشده است . با توجه به نتایج آماری , فرضیه دارای ثبات است و در هیچ سالی بین این دو متغیر ارتباط معناداری مشاهده نشده است . با توجه به نتایج آماری , فرضیه رد می شود نتاج یافته های پژوهش فاما و فرنچ ( 1992 ) با یافته های پژوهش حاضر سازگار بود و آنها نیز ارتباطی بین این دو متغیر نیافتند . ولیموخرجی ، دات وکیلی ( 1997 ) و مازولیس ( 1983 ) بین نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام و بازدهی ارتباط مثبت یافتند . فرضیه سوم : متغیر حسابداری s/p ( نسبت فروش به قیمت هر سهم ) با بازده سهام رابطه دارد . یافته های ارائه شده در جدول 5-3 حاکی از آن است که نتایج دارای روند با ثباتی نمی باشد و با توجه به آنکه در تمامی سالها جزء سالهای 86 تا 89 ارتباط معنادار مشاهده شده است و لیکن توان تبیین مدل نشان می دهد که در بهترین حالت 5/13 % از تغییرات بازدهی توسط این متغیر قابل پیش بینی است و از پژوهش های انجام شده در این زمینه شو ، وو و کو ( 1998 ) و موخرجی ، دات وکیلی ( 1997 ) بین نسبت فروش به قیمت هر سهم ازتباط مثبت یافتند . نتایج پژوهش حاضر نیز نشان می دهد در سال هایی که این ارتباط معنی دار است تنها در یک سال همبستگی مثبت و دربقیه سالها همبستگی منفی می باشد بدین ترتیب ارتباط معکوس وجود دارد که با نتایج پژوهش های ذکر شده سازگار نیست . فرضیه چهارم : متغیر حسابداری e/p ( نسبت سود به قیمت ) با بازده سهام رابطه دارد . یافته های مرتبط با این فرضیه نشان می دهد که روند با ثبات در تمامی سال های مورد بررسی جزء سال 85 وجود دارد که حاکی از عدم ارتباط این دو متغیر است . با توجه به نتایج به نظر می رسد که بین نسبت e/p و بازدهی در بازار ایران ارتباط وجود ندارد . در این پژوهش های انجام شده در این زمینه این نسبت دارای پراکندگی در نتایج بوده . لولن ( 2004 ) بین متغیر و بازدهی ارتباط ضعیف یافت . لم ( 2002 ) , علی رحیمی ( 1374 ) , مهدی مراد زاده فرد ( 1384 ) و با سود ( 1977 ) ارتباط مثبت , باگلا ، بک چنی و کارپن تیری ( 2000 ) ارتباط منفی بین دو متغیر یافتند و موخرجی ، دات وکیلی ( 1997 ) و فاما و فرنچ ( 1992 ) ارتباطی بین نسبت سود به قیمت و بازدهی نیافتند . یکی از دلایل این پراکندگی در نتایج می تواند به این علت باشد که نسبت سود به قیمت شامل دو متغیری است که هر دو به نوعی تحت تاثیر عوامل بازاری هستند . سود هر سهم ، در تصمیمات سرمایه گذاران نقش عمده ای دارد . بنابراین اکثر شرکت ها سعی در بهبود این رقم حسابداری دارند و این کار را از طریق اعمال روش های مختلف حسابداری امکان پذیر می سازند . از سوی دیگر قیمت سهام نیز می تواند تحت تاثیر عوامل بسیار زیادی ، مانند شرایط اقتصادی و سیاسی قرار بگیرد بنابراین این پراکندگی در نتایج به وجود می آید . فرضیه پنجم : متغیرحسابداری اندازه شرکت با بازده سهام رابطه دارد . اندازه شرکت : لگاریتم جمع دارایی ها : جدول 5-5 یافته های مرتبط با فرضیه را نشان می دهد . تنها در یک سال بین این متغیر و بازدهی ارتباط معنی دار وجود دارد . و نتایج روند ثباتی ندارد . ضریب تبیین مدل نیز بسیار اندک و در بهترین حالت 3/10 % می باشد در پژوهش های انجام شده در این زمینه کرمی ، مرادی و مصلی نژاد ( 1385 ) و غلامرضا درخشنده دشتی ( 1383 ) ارتباط مثبت یافتند . 5-2 ارزیابی نتایج آزمون برش مقطعی آزمون فرضیات علاوه بر اینکه با استفاده از داده های هر سال انجام شد . به صورت برش مقطعی و با استفاده از داده های انباشته نیز انجام شد . لازم به ذکر است که در آزمون مقطعی فرضیه ارتباط بین کلیه متغیر ها بازدهی و افزایش توان تبین مدل در صورت استفاده از کلیه متغیر ها می باشد. سال بررسی تعداد مشاهدات مدل2 r آماره f سطح معناداری f متغیرهای معنی دار نتیجه آزمون از نظر معنی داری مدل از نظر افزایش تبیین 83-82 142 094/0 959/5 0001/0 s/p–p/e فرضیه تایید می شود فرضیه تایید نمیشود 85-84-83-82 284 069/0 264/4 0001/0 s/p–p/e فرضیه تایید می شود فرضیه تایید نمیشود 85-84-83-82 87-86 426 056/0 988/3 001/0 s/p–p/e فرضیه تایید می شود فرضیه تایید نمیشود 85-84-83-82 89-88-87-86 568 056/0 371/4 001/0 s/p–p/e فرضیه تایید می شود فرضیه تایید نمیشود خلاصه نتایج آزمون مقطعی داده ها همانطور که مشاهده می شود از نظر آماری مدل در کلیه مقاطع معنی دار است . بدین معنی که در کلیه سال ها حداقل دو متغیر وجود دارد که با متغیر وابسته ارتباط دارد . از نظر معنی داری آماری فرضیه تایید می شود . متغیر نسبت قیمت به سود و نسبت فروش به قیمت در کلیه سال ها از نظر آماری معنا دار بودند.ستون جدول فوق بیانگر تائید یا رد این فرضیه از نظر افزایش توان تبیین می باشد . میزان توان تبیین نشان می دهد که علیرغم افزایش میزان داده ها توان تبیین مدل کاهش یافته است و از این نظر فرضیه رد می شود . نتیجه گیری : در این پژوهش نقش متغیر های حسابداری در پیش بینی بازدهی سهام مورد ارزیابی قرار گرفت . با استفاده از داده های برش مقطعی ادغامی , مدل چند متغیره برای 8 ساله 1382 تا 1389 آزمون شد . مدل با متغیرهای نسبت قیمت به سود و نسبت فروش به قیمت از نظر آماری معنادار بود . در آزمون فرضیات 1 تا 5 , مدل های یک متغیره آزمون شد . برای نسبت بدهی به حقوق صاحبان سهام با بازدهی در هیچ سالی ارتباط مشاهده نشد . رابطه متغیر اندازه ( لگاریتم جمع دارایی ها ) , نسبت سود به قیمت و فروش به قیمت با بازدهی ، نسبت قیمت به سود را 5 سال معنادار بود و توان تبیین کلیه مدل ها تک متغیره در بهترین مورد 8/17 % بود که مربوط به نسبت قیمت به سود در سال 88 می باشد . در مجموع می توان چنین عنوان نمود که شدت رابطه بین متغیرهای حسابداری با بازده سهام قوی نبوده و نمی تواند چندان قابل اتکاء باشد . به عبارتی متغیر های مورد بررسی در هیچ یک از موارد نتوانستند بیش از 50 درصد تغییرات بازده سهام را توضیح دهند . این مطابق با یافته های رو تنسین و پاولزیک است که بیان نموده اند . اگر در تحقیقات بازار صرفاً اقلام صورت های مالی ( و نسبت های منتج به آنها ) در نظر گرفته شود ، نمی توان قیمت و بازده سهام را به نحو مطلوبی پیش بینی نمود . با توجه به وضعیت کنونی بورس اوراق بهادار که بر اساس نتایج محققین کارایی آن حتی به شکل ضعیف تائید نشده است ، انتظار می رفت نسبت های مالی بتوانند بازدهی سهام را بیشتر توضیح دهند . با توجه به یافته های تحقیق ، عدم وجود رابطه قوی بین نسبت های مالی و بازده سهام را می توان در این موضوع جستجو کرد که سرمایه گذاران ایرانی علاوه بر متغیرهای مذکور عوامل دیگری همچون عوامل اقتصادی ( از قبیل نرخ اشتغال )، عوامل سیاسی، اجتماعی و فرهنگی را در تصمیم گیر های خود دخیل می نمایند . عوامل تاثیر گذار بر تصمیم گیری سرمایه گذاران بیشمار بوده و نیازمند بررسی متغیر های کمی و کیفی زیادی است . دامنه تحقیقات مشابه به متغیر های زیادی کشیده شده است ، ولی هنوز هم شناخت رفتار بازده سهام و مدل تصمیم گیری سرمایه گذاران مبهم است .

بررسی رابطه اعلان تعدیل سود پیش بینی شده با قیمت سهام و حجم معاملات
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد 1390
  مصطفی جلالی   محمد حسین قایمی

در این پژوهش رابطه اعلان تعدیل سود پیش بینی شده هر سهم با قیمت سهام و حجم مبادلات مورد بررسی قرار گرفته است. داده های مورد بررسی شامل294مورد اعلان تعدیل سود پیش بینی شده در طول سال های 1384 تا 1388 می باشد. تجزیه و تحلیل داده ها در 3 بخش مجزا انجام شده است. در بخش اول به تجزیه و تحلیل مواردی از اعلان تعدیل سود پیش بینی شده هر سهم پرداخته شدکه در دوره رویداد و دوره برآورد وقفه معاملاتی نداشته اند. در این بخش بازده غیرعادی از کسر بازده بازار از بازده واقعی سهم بدست می آید. در بخش دوم به تجزیه و تحلیل تمامی موارد اعلان پرداخته شد، با این تفاوت که برای بدست آوردن بازده غیرعادی از روش مدل بازار استفاده گردید. در بخش سوم نیز تمامی موارد اعلان مورد آزمون قرار گرفتند. در این بخش بازده غیر عادی از اختلاف میانگین بازده در دوره برآورد با بازده واقعی سهم بدست می آید. نتایج آزمون های بخش اول نشان می دهد که اعلان تعدیل سود پیش بینی شده برای کل موارد اعلان تعدیل(مثبت و منفی)، و موارد اعلان تعدیل مثبت بر حجم دادوستد سهام تاثیر گذار بوده است اما موارد اعلان تعدیل منفی بر حجم دادوستد سهام تاثیر ندارد. همچنین دریافتیم که اعلان تعدیل سود پیش بینی شده در هر سه حالت (کل موارد اعلان، موارد اعلان تعدیل مثبت و موارد اعلان تعدیل منفی) تاثیری بر قیمت سهام ندارد. نتایج آزمون ها در بخش دوم و سوم نشان می دهند که اعلان تعدیل سود پیش بینی شده در هر سه حالت (کل موارد، موارد تعدیل مثبت و موارد تعدیل منفی) بر قیمت سهام تاثیر دارد.

بررسی رابطه بین معیارهای ارزیابی عملکرد مبتنی بر اطلاعات حسابداری و اطلاعات بازار با qتوبین
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد 1390
  سید هادی علوی   یدالله تاری وردی

چکیده ارزیابی عملکرد شرکت ها اهمیت زیادی در تصمیم گیری مالی دارد. معیارها و روشهای مختلفی برای ارزیابی عملکرد مدیران و شرکت ها وجود دارد اما انتخاب معیار مناسب از بین معیارهای موجود موضوعی است که پژوهش زیادی را در ادبیات مالی موجب شده است. هدف اصلی این پژوهش بررسی رابطه بین qتوبین وچند معیار ارزیابی عملکرد شامل بازده سالانه سهام ، نسبت قیمت بر سود هر سهم، سود هرسهم، ارزش افزوده بازار و نرخ بازده داراییها است. این پژوهش دارای 5 فرضیه به صورت زیر می باشد. بین بازده سالانه سهام و نسبت qتوبین رابطه وجود دارد. بین نسبت قیمت برسودهرسهم (p/e) و نسبتqتوبین رابطه وجود دارد. بین سود هر سهم eps)) و نسبت q توبین رابطه وجود دارد. بین ارزش افزوده بازار (mva) و نسبت q توبین رابطه وجود دارد . بین نرخ بازده داراییها ( roa) و نسبت q توبین رابطه وجود دارد. با انتخاب 74 شرکت از بین شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران برای دوره زمانی 6 ساله، 1384 الی 1389، آزمون فرضیه ها به صورت بررسی سال به سال وکل سال انجام شده است. در این تحقیق برای جمع آوری داده ها و اطلاعات از روش کتابخانه ای- اسنادی استفاده شده است. و از بانکهای اطلاعاتی و سایتهای اینترنتی اطلاعات مربوط به متغیرها استخراج گردیده است. داده های مالی مورد نیاز با مراجعه به سازمان بورس اوراق بهادار تهران، گزارش های هفتگی، ماهنامه بورس اوراق بهادار و نیز با استفاده از نرم افزارهای تدبیرپرداز، ره آورد نوین گردآوری می شود.با توجه به اینکه توزیع جامعه آماری نرمال نبود بدین علت برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها و آزمون فرضیه های تحقیق، از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شده است که آزمون معادل ناپارامتریک ضریب پیرسون می باشد. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل آماری فرضیه های تحقیق نشان می دهد که بین سود هر سهم و ارزش افزوده بازار با q توبین رابطه معناداری دارد. اما بین بازده سالانه سهام، نسبت قیمت برسودهرسهم و نرخ بازده داراییها با qتوبین رابطه معناداری وجود ندارد. واژه های کلیدی: ارزیابی عملکرد، نسبت q توبین ، بازده سالانه سهام ، نسبت قیمت برسودهرسهم ( (p/e، سود هر سهم eps)) ، ارزش افزوده بازار (mva) ، نرخ بازده داراییها(roa)

اثر گذاری سودخالص? جریانهای نقدی و اقلام تعهدی جاری و غیر جاری بر ارزش بازار شرکت
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده علوم اقتصادی 1391
  فرزین سراجی نژاد   یدالله تاری وردی

در این تحقیق اثرگذاری سود خالص و اجزای آن به طور مقایسه ای در تبیین ارزش بازار شرکت با استفاده از اطلاعات شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار برای سالهای1380-1389مورد بررسی قرار گرفت .در این راستا?سود خالص یک بار به دوجزءجریان های نقدی واقلام تعهدی?یک بار به دو جزءجریان منابع وجوه واقلام تعهدی غیر جاری ودست آخربه سه جزء جریان های نقدی ?اقلام تعهدی جاری و اقلام تعهدی غیر جاری تفکیک شد. برای آزمون فرضیات تحقیق از چهار مدل رگرسیونی چند متغیره استفاده شد.یافته های تحقیق نشان دادکه توان تبیین سود خالص از اجزای خودش? یعنی سه جزئی و دوجزئی به قرار فوق بیشتر است.مضافا توان تبیین اجزای 3جزئی(جریان های نقدی?اقلام تعهدی جاری و اقلام تعهدی غیر جاری)و2جزئی جریان های نقدی و کل اقلام تعهدی از 2 جزئی جریان منابع وجوه و اقلام تعهدی غیر جاری بیشتر است.در نهایت مشخص شد توان تبیین 2جزئی جریان های نقدی و کل اقلام تعهدی از 3جزئی(جریانهای نقدی ?اقلام تعهدی جاری و اقلام تعهدی غیر جاری)بیشتر است. بنابراین می توان استنباط نمود که تفکیک سود خالص به اجزای آن نه تنها توان تبیین ارزش بازار شرکت را افزایش نمی دهد?بلکه آن را کاهش می دهد.هر چند که در بین انواع اجزای سود خالص?توان تبیین دو جزئی جریانهای نقدی و کل اقلام تعهدی از دیگر موارد بیشتر است.

عوامل موثر بر ریسک ورشکستگی در ایران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد 1392
  حسین اسمعیلی   یدالله تاری وردی

چکیده پایان نامه (شامل خلاصه، اهداف، روش های اجرا و نتایج به دست آمده): امروزه ورشکستگی اخیر شرکت های بزرگ بین المللی ،موجب شده که موضوع ورشکستگی به عنوان مقوله بسیار با اهمیت در مدیریت مالی مطرح گردد.بنابراین بررسی علل پدید آورنده ورشکستگی از منظر مالی و مهمتر از همه ارزیابی ورشکستگی به کمک مدل های رایج بسیار با اهمیت می باشد. در واقع ورشکستگی به عنوان پایان راه فعالیت بنگاه های اقتصادی است که در این راستا درک صحیح و شناخت علل پدید آورنده ورشکستگی بسیار با اهمیت می باشد.شناخت به موقع این علایم می تواند به ما کمک کند تا راهکار های لازم را برای جلوگیری از وقوع این بحران ها ارائه نماییم.در این پژوهش پنج عامل را انتخاب نموده و رابطه آن ها را با ریسک ورشکستگی بررسی نمودم.محافظه کاری از طریق تاثیری که بر نقدینگی می گذارد می تواند بر ریسک ورشکستگی تاثیر بگذارد . مدیریت سود از طریق تاثیر بر قراردادها و پنهان نمودن شرایط واقعی شرکت، کارایی مدیریت از طریق نحوه استفاده از منابع محدود در اختیار مدیریت ، ساختار سرمایه و چرخه تبدیل وجه از طریق نحوه تامین مالی شرکت بر ریسک ورشکستگی می تواند تاثیر بگذارد. در این پژوهش با استفاده از روش های آماری ، رگرسیون و همبستگی چند گانه به آزمون آماری و تعیین روابط بین متغیر ها پرداختیم. با توجه به نتایج بدست آمده از تحقیق، محافظه کاری غیر شرطی با ریسک ورشکستگی(مدل آلتمن) رابطه معکوس دارد و بین محافظه کاری شرطی و ریسک ورشکستگی ارتباط مستقیم می باشد . همچنین برای چرخه تبدیل وجه نقد ، کارایی مدیریت (شاخص دمرجیان)و ریسک ورشکستگی رابطه معناداری وجود ندارد. مدیریت سود(مدل تعدیل شده جونز) و ساختار سرمایه(اهرم مالی) با ریسک ورشکستگی رابطه مستقیمی دارند.

تاثیر مدیریت جریانات نقدی بر عملکرد شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد و حسابداری 1393
  رضا متولی   یدالله تاری وردی

در مورد مدیریت جریانات نقدی نظریه پرطرفداری وجود دارد که مبین تبدیل مواد به پول نقد حاصل از فروش کالا و خدمات می باشد این مورد بازتابی از توانایی شرکت برای تولید و یکی از مفاهیم اساسی در حوزه ادبیات مالی است، بنابراین این پژوهش به بررسی تاثیر مدیریت جریانات نقدی بر عملکرد شرکت در شرکت های پذیرفته شده بورس اوراق بهادار تهران می پردازد. در این پژوهش تعداد 138 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی1391-1387 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیونی خطی چند گانه پولد (تلفیقی) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، که در حالت کلی مدیریت جریانات نقدی بر شاخص های ارزیابی عملکرد از جمله بازده حقوق صاحبان سهام، بازده دارایی و نسبت کیوتوبین تاثیر مثبت و معناداری دارد.

تأثیر مدیریت سود فزاینده و مدیریت سود کاهنده بر کیفیت سود
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد و حسابداری 1392
  امیر ترابی   یدالله تاری وردی

هدف تحقیق حاضر بررسی کیفیت سود شرکت هایی است که با مدیریت سود فزاینده یا مدیریت سود کاهنده مواجه شده اند.جامعه آماری این تحقیق شرکتهای پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سالهای 1385تا1390 بوده است که به روش حذف سیستماتیک تعداد115 شرکت به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند.در این تحقیق تأثیر مدیریت سود فزاینده و کاهنده به تفکیک، بر چهار ویژگی سود، شامل کیفیت اقلام تعهدی،پایداری، قابلیت پیش بینی و همواربودن مورد بررسی قرار می گیرد.به منظور آزمون فرضیه ها، مقادیر چهار ویژگی سود و اقلام تعهدی اختیاری(به عنوان نماینده مدیریت سود) اندازه گیری و در برآورد مدل های رگرسیونی چند متغیره، به روش پانل دیتا استفاده شده است. نتایج به دست آمده نشان می دهد که مدیریت سود فزاینده،کیفیت سود شرکت ها را در دو سطح کیفیت اقلام تعهدی و قابلیت پیش بینی کاهش می دهد و مدیریت سود کاهنده، کیفیت سود شرکت ها را در دو سطح مذکور افزایش می دهد. همچنین میان مدیریت سود(فزاینده و کاهنده) و کیفیت سود در دو سطح پایداری و همواربودن سود اثر معناداری مشاهده نگردید.

مقایسه مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی با مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکتها
thesis دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد و حسابداری 1392
  فرزانه اسدی   یدالله تاری وردی

هدف از این تحقیق اثبات وجود تفاوت بین مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی با مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکتها می باشد. برای آزمون فرضیه تحقیق از آزمون t نمونه های مستقل و t جفت نمونه استفاده شده است.نتایج حاصل از تحقیق نشان می دهد که بر اساس هر دو آماره میان مالیات بر درآمد شخصیت اقتصادی و مالیات بر درآمد شخصیت های قانونی مجزای گروه شرکت ها تفاوت معنی داری در سطح اطمینان 95 درصد وجود داشته و این مالیات ها متفاوت از هم می باشند.