نام پژوهشگر: کامران مهدیان
بتول مختاری حسن اَبادی کامران مهدیان
بیولوژی و شکارگری کفشدوزک oenopia conglobata contaminata (menteris) تحت شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. میانگین طول دوره رشدی از تخم تا حشره کامل در دماهای 5/22، 25، 5/27، 30 و 5/32 با تغدیه از شته سبز هلو 02/24، 68/19، 15/17، 009/14 و 32/14 و با تغذیه ازتخم پروانه بید آرد 27، 22/23، 57/19، 14/16 و 33/16 و با تغذیه ازتخم پروانه بید غلات 83/28، 52/24، 39/21، 92/17 و 22/18 بود و کم ترین میزان مرگ و میر روی همین میزبان ها در دمای 25 درجه سانتی گراد مشاهده شد. نتایج نشان داد که زمان رشد با افزایش دما کاهش می یابد. کم ترین زنده مانی در دماهای مختلف، برای لارو سن یک و بیشترین زنده مانی برای لارو سن سه، چهار و شفیره بدست آمد. نتایج نشان داد که بین اثر دما و طول هر یک از دوره های رشدی کفشدوزک اختلاف معنی دار وجود دارد. بررسی بیولوژی کفشدوزک با استفاده از تخم افستیا و شته نشان داد که افستیا به عنوان طعمه جایگزین برای پرورش کفشدوزک مناسب است. آستانه-های پایین رشد برای دوره تخم، لارو، شفیره و کل دوره تخم تا حشره کامل با تغذیه از شته سبز هلو به ترتیب 99/9، 58/10، 63/9 و 48/8 درجه سانتی گراد بدست آمد و ثابت دمایی برای مراحل رشدی بالا به ترتیب 1/43، 93/163، 9/71 و 58/322 روز درجه تخمین زده شد. . تاثیر تراکم میزبان بر میزان زادآوری این کفشدوزک برای یک دوره 21 روزه بررسی گردید. نتایج حاصله نشان داد تراکم 40 عدد میزبان را به عنوان کم ترین تراکمی در نظر گرفت که این کفشدوزک قادر به رشد، زاد و ولد و حفظ بقاء خود می باشد. جدول زندگی دو جنسیتی کفشدوزک با تغذیه از شته سبز هلو و پسیل معمولی پسته بررسی شد نرخ ذاتی و نرخ متناهی افزایش جمعیت با تغذیه از شته به ترتیب0.007 ± 17/0 (ماده/ماده/روز) 0084/0± 19/1 (روز) و با تغذیه از پسیل به ترتیب 0.007 ± 18/0 (ماده/ماده/روز) و 0086/0± 2/1 (روز) تعیین شد. نوع واکنش تابعی به وسیله رگرسیون لجستیک و پارامترهای قدرت جستجو با استفاده از رگرسیون غیر خطی تعیین شد. نتایج نشان داد که واکنش تابعی حشرات ماده کفشدوزک به تراکم های مختلف پوره های سن سه شته نوع دوم بود و قدرت جستجو و زمان دست یابی به ترتیب 00819/0±063/0 بر ساعت و 0290/0±1425/0 ساعت به دست آمد. نرخ شکارگری لارو سن چهار، 22/45، حشرات نر، 65/ 29و حشرات ماده 70/50 به دست آمد. در این بررسی مشاهده شد که همراه با افزایش دما بین 5/22 و 5/32 درجه سانتی گراد طول دوره رشدی مراحل مختلف رشدی کفشدوزک کاهش پیدا می کند. نتایج نشان داد دمای 25 تا 30 درجه سانتی گراد دمای مناسب برای پرورش این کفشدوزک می باشد. در این بررسی مشخص شد میزان بقای کفشدوزک با فاصله گرفتن از دمای مناسب، در دماهای بالاتر و پایین تر کاهش پیدا می کند. به طوری که در دمای 5/22 و 5/32 بیش ترین میزان مرگ و میر دیده می شود.
ریحانه صادقی جنت آباد کامران مهدیان
پسیل معمولی پسته، agonoscena pistaciae (hem.: psyllidae)، به عنوان آفت کلیدی درختان پسته در ایران شناخته شده است. و به صورت حشره کامل زمستان گذرانی می کند. در این تحقیق، تاثیرات کشندگی و فیریولوژیکی سموم پیری پروکسی فن و نیمارین روی پوره های سن پنج این حشره در شرایط آزمایشگاه بررسی شد. هم چنین به منظور بررسی اثر تغییرات دمای محیط روی میزان ذخایر غذایی حشرات کامل زمستان گذران این حشره، حشرات کامل زمستان گذران طی ماه های مهر تا اسفند سال 1389 از باغ های پسته شهرستان رفسنجان جمع آوری شدند. نتایج حاصل از تجزیه داده های به دست آمده مربوط به اثر آفت کش ها روی پوره های سن پنج پسیل پسته نشان می دهد که نیمارین با مقدار lc50 کمتر ، سمیت بیشتری در مقایسه با پیری پروکسی فن با lc50 بیشتر ، روی پوره های سن پنج پسیل دارد. نتایج مربوط به اثرات این سموم روی فیزیولوژی پوره های سن پنج نشان می دهد که این دو سم کاهش معنی داری در میزان قندکل با هم و با شاهد بعد از 72 ساعت ایجاد کردند. میزان گلیکوژن دارای کاهش معنی داری نسبت به شاهد بعد از 48 و 72 ساعت بود، اما میزان چربی و پروتیین تغییر معنی داری نسبت به شاهد نداشت. در طول مدت زمستان گذرانی، در میزان پروتئین و چربی حشرات کامل تغییرات معنی داری مشاهده نشد، اما گلیکوژن در ماه مهر دارای بیشترین میزان خود بود و با کاهش دما در دی ماه به کمترین میزان خود رسید. تغییرات در قندکل برعکس تغییرات گلیکوژن بود و از کمترین میزان خود در ماه مهر به بیشترین میزان خود در ماه دی رسید. وجود رابطه منفی بین تغییرات قندکل با گلیکوژن، بیانگر تبدیل شدن گلیکوژن به سایر ترکیبات قندی است که این قندها سبب کاهش نقطه انجماد بدن حشره و تحمل دمای پایین توسط این حشره می شود. گلیکوژن فرم ذخیره ای انرژی است، بنابراین با بالا رفتن دما دوره رشد و نمو کوتاه، سرعت متابولیسم بالا و میزان ذخایر غذایی نیز بالا می رود. میزان قندهای الکلی ترهالوز، سوربیتول و میواینوزیتول از کمترین میزان خود در ماه مهر به بیشترین میزان خود در ماه دی رسید، اما میزان گلوکز تفاوت معنی داری نداشت.
مرجان بمانی گلناابادی کامران مهدیان
پروانه پوستخوار میوه پستهarimania comaroffi ragonot, 1893 (lep: pyralidae) یکی از آفات پسته میباشد که زمستان را به شکل شفیره سپری میکند. در این تحقیق، تغییرات فاکتورهای بیوشیمیایی مختلف، میزان تحمل سرمایی و نقطه انجماد بدن شفیرهها نسبت به نوسانات دمای محیط در طول دورهی زمستانگذرانی (از مهرماه تا اسفندماه) و همچنین تفاوت فاکتورهای ذکر شده بین شفیرههای زمستانگذران و غیرزمستانگذران در سال 1389، بررسی شد. برای اندازهگیری میزان قندکل بدن، چربی و گلیکوژن از روش واربرگ و یووال (1996)، پروتئین از روش لوری و همکاران (1951)، قندها از روش خانی و همکاران (2007)، نقطه انجماد بدن و تحمل سرمایی از روش خانی و محرمیپور (2007)، استفاده شد. میزان قندکل بدن شفیره ها با سرد شدن دمای محیط، افزایش یافت به نحوی که در سردترین ماه (دی ماه)، در بالاترین حد خود قرار داشت. تغییرات گلیکوژن نسبت مستقیم با دما داشت یعنی با کاهش دما کاهش یافت و در دی ماه در پایین ترین حد خود قرار گرفت. چربی و پروتئین بدن شفیره ها در دوره زمستان گذرانی و بین شفیره های زمستان گذران و شفیره های غیرزمستان گذران تفاوت معنی داری نداشت. ترهالوز، سوربیتول و مایواینوزیتول نیز در دوره زمستان گذرانی افزایش یافتند و بین شفیره های زمستان گذران و شفیره های غیرزمستان گذران تفاوت معنی داری داشتند اما گلوکز در این دو برهه تغییر معنی داری نکرد. نقطه انجماد بدن شفیره های تابستان-گذران به طور معنی داری بالاتر از شفیره های زمستان گذران بود. نقطه انجماد بدن شفیره ها به تدریج در طول پاییز کاهش یافت و در اواسط زمستان به پایین ترین حد رسید. تغییرات تحمل سرمایی شفیره ها عکس تغییرات نقطه انجماد بدن بود یعنی در تابستان در پایین ترین حد بود و به تدریج با سرد شدن هوا تحمل سرمایی افزایش یافت و در زمستان به بالاترین حد رسید. تبدیل شدن گلیکوژن به قندهای ساده و الکلی سبب بالا رفتن تحمل سرمایی شفیرهها میشود. تبدیل شدن گلیکوژن به ترهالوز، هنگامی که شفیره در معرض دمای پایین قرار می گیرد، به علت فعال شدن آنزیم گلیکوژن فسفوریلاز می باشد و زمانی که شفیره در معرض دمای بالا قرار می گیرد عمل متقابل آن با فعال سازی آنزیم گلیکوژن سینتتاز صورت می گیرد. رابطه عکس غلظت گلیکوژن و ترهالوز نشان می دهد که گلیکوژن یک منبع کربن برای ساخته شدن ترهالوز و قندهای دیگر است. سم پیری پروکسی فن موجب کاهش قندکل، گلیکوژن، ترهالوز و سوربیتول در شفیره ها شد. در حالی که میزان چربی کل، پروتئین، مایواینوزیتول و گلوکز هیچ گونه تغییری نکردند. اگرچه این سم از تحمل سرمایی این آفت کم می کند اما با توجه به افزایش طول دوره لاروی، به-کاربردن این گروه از سموم روی این آفت منطقی به نظر نمی رسد.
منیره محمدپور مهدی ضیاءالدینی
از جمله مهم ترین آفات چوب خوار در ایران، که طی سال های اخیر به صورت آفت کلیدی درآمده است شب پره ی کرم خراط zeuzera pyrina l. (lepidoptera: cossidae) است. دوره ی لاروی بسیار طولانی و فعالیت مخفی لارو درون شاخه ها، مطالعه ی ویژگی های زیستی آفت در طبیعت و مبارزه با آن را بسیار سخت کرده است. شناخت ویژگی های زیستی آفت شناسایی راه های مبارزه با آن را آگاهانه تر و موثرتر خواهد کرد. هدف این تحقیق، مقایسه ی اثر 6 جیره ی غذایی مختلف بر روی ویژگی های زیستی این حشره بود. جهت تعیین برخی از ویژگی های زیستی حشره، تخم های هم سن، در شرایط آزمایشگاهی (دمای 2 ± 25 درجه سانتی گراد، رطوبت نسبی 10 ± 60 درصد و دوره ی نوری 16 ساعت روشنایی و 8 ساعت تاریکی) پرورش یافتند و لاروهای هم سن، جهت تعیین طول کل دوره ی رشد و نمو، روی جیره های الف (شامل سویا، مخمر، آگار، پودر کامل شیر، ساکاروز، تفاله ی چغندر قند، اسید استیک و آب)، ب (شامل سویا، مخمر، آگار، کازئین، ساکاروز، تفاله ی چغندر قند، اسید استیک، آب و هموژنایز چوب سیب)، پ (شامل سویا، مخمر، آگار، شیر خشک، عسل، سبوس گندم، اسید استیک و آب)، ت (جیره ی پ همراه با جوانه ی گندم )، ث (شامل سویا، مخمر، آگار، پودر کامل شیر، ساکاروز، سلولز، ویتامین های c، e و آب) و ج (شامل سویا، مخمر، آگار، شیر خشک، عسل، خاک اره ی چوب گردو ، اسید استیک و آب) منتقل شدند. نتایج نشان دادند که در پرورش کرم خراط جیره ی غذایی پ باعث ایجاد کمترین دوره ی جنینی (31/0±5/12 روز) و دوره ی شفیرگی در شفیره های ماده (48/0±75/15 روز) می شود. هم چنین این جیره بیشترین وزن شفیره های نر (015/0±51/0 گرم) و ماده (033/0±85/0 گرم)، بیشترین تخم به ازای هر حشره ماده (12/80±760/545) و بیشترین تخم در اولین روز خروج و طول عمر بالای حشرات بالغ (10/1±94/10 روز در نرها و 94/0±20/7 روز در مادهها) را سبب می شود، ولی در مقایسه با بقیه ی جیره ها طول دوره ی لاروی نسبتاً بالایی (51/1±9/96 روز) دارد. با توجه به این خصوصیات جیره ی غذایی پ به عنوان بهترین جیره پیشنهاد می شود.
محدثه پیرمحمدی رحمت آبادی کامران مهدیان
بالتوری سبز (chrysoperla carnea (stephens) (chrysopidae; neuroptera یکی از عوامل کنترل بیولوژیک متداول می باشد که برای کنترل حشرات آفت بکار می رود. در پژوهش حاضر حساسیّت بالتوری سبز نسبت به یک حشره کش و سه عصاره گیاهی بررسی شد. مواد شیمیایی شامل ایمیداکلوپراید و عصاره های اتانولی استبرق، حنا و کرچک بود. تمامی پرورش ها و بررسی اثرات جانبی عصاره ها و حشره کش ایمیداکلوپراید در دمای 2 ± 25 درجه سلسیوس، رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره روشنایی به تاریکی 8 : 16 ساعت انجام شد. اثرات جانبی عصاره ها و حشره کش ایمیداکلوپراید روی شاخص های زیستی مراحل مختلف رشدی بالتوری سبز پس از تیمار لارو سن اول به روش پاشش توسط برج پاشش مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج نشان داد که عصاره ها و حشره کش ایمیداکلوپراید بر پارامتر دوره تخم گذاری اثر دارند و میانگین متغیر دوره تخم گذاری برای تمام تیمار ها در مقایسه با شاهد اختلاف معنی داری (01/0>p) را نشان داد. تیمار استبرق به طور معنی داری باعث افزایش میانگین متغیر دوره تخم گذاری در مقایسه با شاهد شد در حالی که تیمارهای حنا، کرچک و ایمیداکلوپراید به طور معنی داری باعث کاهش میانگین متغیر دوره تخم گذاری در مقایسه با شاهد شدند. در مورد میانگین متغیر تعداد تخم به ازای هر حشره ماده، تیمار کرچک به طور معنی داری باعث کاهش میانگین متغیر تعداد تخم به ازای هر حشره ماده در مقایسه با تیمار شاهد شد. در حالی که تیمار های استبرق، حنا و ایمیداکلوپراید در مقایسه با تیمار شاهد اختلاف معنی داری نشان ندادند. پارامتر مرگ و میر دوره شفیرگی تیمارهای حنا، کرچک و ایمیداکلوپراید در مقایسه با شاهد تفاوت معنی داری را نشان دادند، در حالی که تیمار استبرق با شاهد تفاوت معنی داری را نشان نداد. پارامتر کل مرگ و میر دوره شفیرگی تیمار ایمیداکلوپراید در مقایسه با شاهد تفاوت معنی داری را نشان داد، در حالی که تیمار استبرق، حنا و کرچک با شاهد تفاوت معنی داری را نشان نداد. پارامترهای جدول زندگی در تیمار لاروهای سن اول طبق جدول زندگی دوجنسی ویژه سنی آنالیز شد. کمترین بقاء و دوره تخم گذاری در تیمار کرچک مشاهده شد و تیمار شاهد دارای بیشترین بقاء و دوره تخم گذاری بود. پارامترهای جمعیّت در تیمار لاروهای سن اول نشان داد که بین متغیر نرخ ناخالص تولید مثل (grr)، نرخ خالص تولید مثل (nrr یا r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیّت (rm)، نرخ متناهی افزایش جمعیّت (?) و متوسط مدت زمان یک نسل (t) به روز اختلاف معنی دار (01/0>p) وجود داشت. در پارامتر نرخ ذاتی افزایش جمعیّت تمام تیمار ها در مقایسه با شاهد تفاوت معنی داری را نشان دادند و تیمار های حنا، ایمیداکلوپراید و کرچک به طور معنی داری باعث کاهش مقدار این پارامتر شدند.
نسیبه موذنی جهانگیر خواجه علی
تولیدات کشاورزی به وسیله بیش از 1200 گونه آفت شامل سوسک ها، پروانه ها و کنه ها مورد حمله قرار می گیرند. در بین آفات انباری، بال پولکداران خانواده pyralidae قرار دارند که مهم ترین آن ها متعلق به جنس های plodia و ephestia می باشند که در شرایط انباری به آرد، سبوس، میوه های خشک، غلات و مواد غذایی گوناگون زیان های سنگینی وارد می کنند. با توجه به معایب استفاده از سموم شیمیایی، در جستجو برای رسیدن به روشی کاربردی برگرفته از مواد طبیعی برای کنترل آفات انباری، در این پژوهش اثرات حشره کشی ترکیب گیاهی neemarin®، سمیت تنفسی و اثر دورکنندگی اسانس گیاهی آویشن دناییthymus daenensis celak (lamiaceae)، و اثرات حشره کشی فرمولاسیون dryacide® خاک دیاتومه روی برخی مراحل زیستی شب پره مدیترانه ای آرد، ephestia kuehniella و شب پره هندی،plodia interpunctella مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج این بررسی کارایی قابل قبول نیمارین را در کنترل هر دو گونه آفت نشان داد. به طوری که در بالاترین غلظت های به کار رفته (7000 و 5600 پی پی ام) پس از 14 روز 90 و 80 درصد مرگ ومیر به ترتیب روی لاروهای سن اول شب پره آرد و هندی مشاهده شد. نتایج بررسی سمیت تنفسی اسانس آویشن دنایی نشان داد اسانس این گیاه خاصیت حشره کشی بالایی علیه مراحل مختلف رشدی این دو شب پره دارد، به طوری که در مجموع آزمایش های انجام شده مرگ ومیر بالاتر از 70 درصد به دست آمد. میزان lc50 سمیت تنفسی این اسانس روی حشرات کامل شب پره آرد و هندی به ترتیب 0/191 و 0/274 میلی لیتر بر لیتر هوا بود که سمیت بسیار بالای اسانس آویشن دنایی را روی این مرحله از زندگی شب پره های مورد آزمایش نشان می دهد. علاوه بر این اثر دورکنندگی این اسانس نیز روی حشرات کامل شب پره آرد و هندی قابل توجه بود. آزمایش های انجام شده در بررسی سمیت درای ساید روی لارو شب پره های مورد آزمایش، سمیت بالای این فرمولاسیون از خاک دیاتومه را روی این حشرات نشان داد. میزان مرگ ومیر در همه تیمارها با گذشت زمان افزایش می یافت. lc50 به دست آمده پس از 14 روز برای لاروهای سن دو و سن سه شب پره آرد، 29/06 و 236/55 میلی گرم بر کیلوگرم و در شب پره هندی 13/82 و 307/07 میلی گرم بر کیلوگرم بود. با توجه به کارایی بالای آفت کش های مورد آزمایش در این پژوهش، با انجام مطالعات تکمیلی روی روش های کاربردی مناسب تر می توان از این آفت کش ها در آینده ای نزدیک در کنترل آفات انباری استفاده کرد.
حامد رونق اردکانی کامران مهدیان
زیستشناسی و کارایی کفشدوزکoenopia conglobata contaminata (menetries) در شرایط آزمایشگاهی بررسی شد. میانگین طول دورهی رشدی از تخم تا حشره کامل در دماهای 5/22، 25، 5/27، 30 و 5/32 درجهی سلسیوس با تغذیه از شتهی سبز انار aphis punicae به ترتیب 37/20، 31/18، 39/16، 34/14 و 74/11 روز بود. نتایج نشان داد که طول دورهی رشد و نمو با افزایش درجه حرارت کاهش مییابد. کمترین میزان مرگ و میر در دمای 5/27 و 5/32 مشاهده شد. کمترین زندهمانی در دماهای مختلف برای مرحله تخم و بیش ترین زندهمانی برای لارو سن یک و شفیره بهدست آمد. نتایج نشان داد که بین اثر دما بر طول هر یک از دورههای رشدی کفشدوزک اختلاف معنیداری وجود دارد. نتایج هم چنین نشان داد دمای 5/27 تا 5/32 درجهی سلسیوس دمای بهینه برای پرورش این کفشدوزک میباشد. هم چنین مشخص شد که میزان بقای کفشدوزک با فاصله گرفتن از دمای بهینه، در دماهای بالاتر و پایینتر کاهش مییابد. آستانههای پایین رشد برای مرحلهی تخم، لارو، شفیره و کل دورهی تخم تا حشرهی کامل با تغذیه از شتهی سبز انار به ترتیب 32/8، 54/8، 34/9 و 34/9 درجهی سلسیوس بهدست آمد و ثابت دمایی برای مراحل رشدی بالا به ترتیب 17/59، 93/163، 17/56 و 71/285 روز- درجه تخمین زده شد. نرخ شکارگری لارو سن چهار 56/49، حشرات نر 95 و حشرات ماده 125 به دست آمد. جدول زندگی دو جنسی کفشدوزک با تغذیه از شته سبز انار بررسی شد که نرخ ذاتی و نرخ متناهی افزایش جمعیت با تغذیه از شته سبز انار به ترتیب 181/0 و 198/1 تعیین شد. نوع واکنش تابعی به وسیله رگرسیون لجستیک و پارامترهای قدرت جستجو با استفاده از رگرسیون غیر خطی تعیین شد. نتایج نشان داد که نوع واکنش تابعی در دمای 25 و 5/27 درجه سلسیوس در تمامی مراحل مختلف سنی کفشدوزک به تراکم های مختلف پوره های سن سه و چهار شته نوع دوم، و تنها در دمای 25 درجه سلسیوس و در مرحله سنی لارو سن چهار از نوع سه بود.
زهره کورکی شهناز شهیدی نوقابی^cُ[email protected].%
شته جالیز aphis gossypii glover یکی از مهمترین شته های خسارت زا در مزرعه و گلخانه است که به دلیل پراکنش گسترده و دامنه ی میزبانی وسیع، دارای اهمیت اقتصادی زیادی می باشد. برای کنترل این آفت، به طور عمده از روش های شیمیایی استفاده می شود. با توجه به اهمیت سلامت انسان و حفظ محیط زیست، کاهش مصرف سموم شیمیایی در برنامه ی مهار آفت امری ضروری است. به همین منظور، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر برخی عصاره های گیاهی دارای خاصیت حشره کشی در مقایسه با آفت کش رایج ایمیداکلوپراید انجام شد که طی آن اثرات کشندگی و زیرکشندگی عصاره های رزماری، خرزهره و اکالیپتوس با آفت کش ایمیداکلوپراید در شرایط ثابت (دمای 1 ±25 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5 ±65 درصد و دوره روشنایی به تاریکی 8 : 16 ساعت) به روش غوطه ور کردن برگ خیار روی پوره های 2 تا 3 روزه شته جالیز انجام گرفت. نتایج نشان داد عصاره رزماری پس از آفت کش ایمیداکلوپراید بیشترین تاثیر و عصاره اکالیپتوس کمترین تاثیر را داشت. برای تعیین اثرات زیرکشندگی، از غلظت lc30 هر کدام از عصاره های گیاهی و آفت کش ایمیداکلوپراید به روش سم شناسی دموگرافیک استفاده گردید. به منظور محاسبه خطای استاندارد و مقایسه پارامترهای رشد جمعیت (?، r0، t، dt، rm) از روش جک نایف استفاده گردید. تفاوت بین پارامترهای رشد جمعیت در هر یک از تیمارها و تیمار شاهد در سطح 5 درصد معنی دار بود، همچنین در این پژوهش سمیت تماسی (به روش غوطه ور کردن) و سمیت تنفسی اسانس های گیاهی شامل بومادران، اکالیپتوس، رزماری، آنغوزه تلخ و آنغوزه شیرین روی پوره های 2تا 3 روزه شته جالیز انجام گرفت. به علاوه خاصیت دورکنندگی هر کدام از اسانس های گیاهی در سه غلظت متفاوت روی حشرات بالغ شته جالیز انجام گرفت که در غلظت 10 میکرولیتر بر میلی لیتر حشرات بالغ به طور معنی داری از تیمار اسانس دور شدند. نتایج حاصل از این پژوهش می تواند گامی جهت استفاده کاربردی از ترکیبات گیاهی و به عنوان جایگزینی مناسب برای آفت کش های شیمیایی باشد. با انجام آزمایش های تکمیلی می توان از این ترکیبات گیاهی جهت کنترل شته جالیز در گلخانه و مزرعه بهره برد.
محبوبه خواجه حسینی صالح آباد محمدامین سمیع
یکی از دشمنان طبیعی مهم حشرات آفت بالتوری سبز، (chrysopidae: neuroptera) chrysoperla carnea (stephens) می باشد. در پژوهش حاضر اثرات جانبی عصاره های ریشه روناس (rubia tinctorum l.)، بذر شوید (aniethum graveolens l.) و بذر باریجه (ferula gummosa boiss.) و حشره کش تیامتوکسام روی فراسنجه های زیستی بالتوری سبز، به عنوان شکارگر معمولی پسیل پسته، agonoscena pistaciae، در دمای 2 ± 25 درجه سلسیوس و رطوبت نسبی 5 ± 65 درصد و دوره روشنایی به تاریکی 8 : 16 ساعت بررسی شد. در این بررسی، لارو سن اول به روش برج پاشش تیمار شد. اثر عصاره ها و حشره کش تیامتوکسام روی طول دوره لارو سن اول، طول دوره پیش از بلوغ و طول دوره حشرات کامل معنی دار بود. حشره کش تیامتوکسام بیشترین مرگ و میر را در دوره لارو سن دوم و شفیرگی ایجاد کرد. نتایج نشان داد که عصاره ها نسبت به شاهد و حشره کش اثر مثبت روی مراحل رشدی پیش از بلوغ و گاهی اثر منفی روی مرحله بلوغ بالتوری سبز داشت. بنابراین اثر حشره کش در مراحل ابتدایی رشد بیشتر بود و با گذشت زمان اثر آن کاهش یافت. بنابراین عصاره ریشه روناس طول دوره های رشدی پیش از بلوغ را کاهش داده و تعداد تخم به ازای هر ماده را همچون شاهد نسبت به حشره کش و باریجه افزایش داد. پارامتر های جدول زندگی طبق جدول زندگی دو جنسی ویژه سن آنالیز شد. پارامترهای جمعیّت در تیمار لاروهای سن اول نشان داد که بین متغیر نرخ ناخالص تولید مثل (grr)، نرخ خالص تولید مثل (nrr یا r0)، نرخ ذاتی افزایش جمعیّت (r)، نرخ متناهی افزایش جمعیّت (λ) و متوسط مدّت زمان یک نسل (t) به روز اختلاف معنی دار (01/0(p< وجود داشت. میانگین نرخ ناخالص تولید مثل از بیشترین تا کمترین مقدار به ترتیب در شوید، روناس، تیامتوکسام و باریجه مشاهده شد. مقدار نرخ ذاتی افزایش جمعیّت، نرخ متناهی افزایش جمعیّت در شوید بیشترین و در تیامتوکسام کمترین مقدار بود، لذا پس از شوید، عصار ی روناس دارای مصونیت بیشتری بودند در حالی که تیامتوکسام و باریجه اثر منفی بر پارامترهای جمعیّت داشتند. حشره کش تیامتوکسام و عصاره ریشه روناس در غلظت lc25 باعث مهار آنزیم استراز شده و در غلظت lc50 باعث افزایش فعّالیّت این آنزیم گردید. عصاره گیاهی بذر باریجه در غلظت lc50 روی آنزیم استراز اثر مهارکنندگی داشت.
آسیه اسدی زاده علی اصغر طالبی
در این تحقیق سیستماتیک زنبورهای خانواده براکونیده (hymenoptera: braconidae) در چهار منطقه انار، بافت، جیرفت و ماهان در استان کرمان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفت. نمونه برداری در سال 1391 انجام و کلیه نمونه برداری ها توسط تله مالیز صورت گرفت. طی نمونه برداری نزدیک به 425نمونه جمع آوری گردید که بر اساس خصوصیات مورفولوژیک از یکدیگر جداسازی شدند. جهت شناسایی نمونه ها، ابتدا بر روی کاغذهای مثلثی شکل اتاله و سپس با استفاده از کلیدهای معتبر، تا سطح گونه شناسایی شدند. طی این بررسی در استان کرمان 28 گونه از 20 جنس متعلق به 10 زیرخانواده معرفی شدند که شامل agathidinae، aphidiinae، braconinae، cardiochilinae، cheloninae، doryctinae، euphorinae، homolobinae، macrocentrinae، rogadinae می باشد. از زیر خانواده agathidinae جنس های baeognatha و euagathis، از زیرخانواده aphidiinae جنس های adialytus، aphidius، diaretiella، ephedrus، lysiphlebus، trioxys و praon، از زیر خانواده braconinae جنس های atanycolus و habrobracon، از زیر خانواده cardiochilinae جنس cardiochiles، از زیر خانواده cheloninae جنس های chelonus و phanerotomella، از زیرخانواده doryctinae جنس های doryctes و raconotus، از زیر خانواده euphorinae جنس meteorus، از زیر خانواده homolobinae جنس homolobus، از زیرخانواده macrocentrinae، جنس macrocentrus و از زیرخانواده rogadinae جنس aleiodes معرفی شدند. پس از تعیین گونه، تنوع گونه ای این زنبورها بر مبنای شاخص های معتبر تنوع، محاسبه گردید.
رقیه رحیمی کامران مهدیان
زیست شناسی و کارایی کفشدوزک coccinula elegantula روی چند رژیم غذایی مختلف در دو دمای 1±25 و 1±30 درجه سلسیوس در شرایط آزمایشگاهی مورد مطالعه قرار گرفت. تمام آزمایشهای انجام شده در دوره روشنایی به تاریکی 16:8 و رطوبت نسبی 5±65 درصد انجام گرفت. میانگین طول دوره های رشدی تخم تا حشره کامل روی رژیم های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده، پسیل معمولی پسته، تخم بید غلات و شته انار در دمای 1±25 درجه سلسیوس به ترتیب 14/0±50/19، 18/0±33/19، 29/0±43/19، 27/0±21/21، 34/0±07/24 و 47/0±80/18 روز و در دمای 1±30 درجه سلسیوس به ترتیب 16/0±57/14، 14/0±82/13، 18/0±89/12، 19/0±45/15، 31/0±86/16 و 34/0±56/13 روز بود. بیشترین بقا کفشدوزک روی رژیم غذایی شته جالیز و در دمای 1±30 درجه سلسیوس بود. نتایج نشان داد که بین اثر دما و رژیم های غذایی مختلف بر طول دوره های رشدی اختلاف معنی داری وجود دارد. هم چنین تاثیر رژیم های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و پسیل معمولی پسته در دو دمای 1±25 و 1±30 درجه سلسیوس بر پارامترهای جدول زندگی کفشدوزک مورد بررسی قرار گرفت. نرخ ذاتی افزایش جمعیت (rm) این شکارگر با تغذیه از جیره های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و پسیل معمولی پسته در دمای 1±25 درجه سلسیوس به ترتیب 00/0±10/0، 10/0±12/0، 00/0±11/0 و 00/0±10/0 ماده/ماده/روز و در دمای 1±30 درجه سلسیوس نیز به ترتیب 00/0±13/0، 01/0±16/0، 01/0±16/0، 00/0±13/0 ماده/ماده/روز به دست آمد و نرخ خالص تولیدمثل (r0) این شکارگر با تغذیه از جیره های غذایی شته جالیز، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و پسیل معمولی پسته در دمای 1±25 به ترتیب 32/0±08/69، 17/1±26/74، 41/0±17/76 و 33/0±48/86 ماده/ماده/نسل بود و در دمای 1±30 درجه سلسیوس نیز به ترتیب 12/1±54/97، 59/1±78/106، 24/1±18/104 و 50/0±66/108 ماده/ماده/نسل بود. نوع واکنش تابعی به وسیله رگرسیون لجستیک و پارامترهای قدرت جستجو با استفاده از رگرسیون غیرخطی تعیین شد. نتایج نشان داد که نوع واکنش تابعی حشرات کامل کفشدوزک در سه دمای 1±18، 1±25 و 1±32 درجه سلسیوس نسبت به تراکم های مختلف پوره های سن چهارم شته جالیز از نوع دوم بود و قدرت جستجوگری با افزایش دما افزایش یافت و هم چنین زمان دست یابی، از 118/0±667/1 به 067/0±223/0 ساعت کاهش یافت.
حانیه عطرچیان کامران مهدیان
زیست شناسی و کارایی کفشدوزک chilocorus bipustulatus روی رژیم های غذایی شپشک سفید تاغ، پسیل معمولی پسته، تخم پروانه آرد، تخم پروانه آرد مخلوط با گرده و تخم بید غلات غذایی مختلف در دمای 25 درجه سلسیوس انجام شد. نتایج نشان داد جیره روی میانگین طول عمر، وزن حشرات کامل و طول دوران نابالغ کفشدوزک تاثیر دارد. هم چنین این کفشدوزک با تغذیه از رژیم های غذایی شپشک سفیدتاغ و پسیل معمولی پسته در دمای25 درجه سلسیوس از لحاظ توانایی و سرعت افزایش جمعیت در وضعیت مناسبی قرار دارد. واکنش تابعی دردمای 25 درجه سلسیوس با تغدیه از پسیل معمولی پسته از نوع دوم و در دمای18 و 32 درجه سلسیوس واکنش تابعی از نوع سوم است. میزان تـغذیه کـفشدوزک در سه دمای 18، 25 و 32 درجه سلسیوس از پسیل معمولی پسته از سن اول لاروی به سمت سن چهار افزایش پیدا می کند و هم چنین در حشرات ماده بیشتر از حشرات نر بود.
مهسا نظری فتح آباد شهناز شهیدی نوقابی
اثرات زیرکشنده دو آفت کش پایری پروکسی فن و ایمیداکلوپراید روی کفشدوزک menochilus sexmaculatus بررسی شد.آزمایش های تیمار تخم کفشدوزک، تغذیه از پسیل تیمار شده و تولیدمثل کفشدوزک با استفاده از سه غلظت آفت کش ها انجام گردید.آزمایش تیمار تخم به روش غوطه وری انجام شد و درصد تفریخ، مدت زمان رشد مراحل نابالغ، درصد خروج حشرات کامل و طول دوره ی قبل از تخم ریزی اندازه گیری شد. بر اساس نتایج در مورد اثر ایمیداکلوپراید و پایری پروکسی فن بیشترین سمیت مربوط به ایمیداکلوپراید با غلظت توصیه شده بود.در آزمایش مربوط به تغذیه و تولیدمثل از آنجایی که در هر سه غلظت ایمیداکلوپراید تلفات بالایی مشاهده شد، غلظت پایین تری مورد استفاده قرار گرفت. در تغذیه، تفاوتی بین غلظت پایین پایری پروکسی فن و غلظت ایمیداکلوپراید با شاهد دیده نشد اما در تخم ریزی کل، همه ی تیمارها با شاهد اختلاف داشتند. در بررسی میزان باروری تخم ها،ایمیداکلوپراید تفاوتی با شاهد نشان نداد، اما در پایری پروکسی فن با افزایش غلظت از میزان باروری کاسته شد.
فاطمه اصغری کامران مهدیان
چکیده ندارد.