نام پژوهشگر: حمید سوری
مرتضی تیموری حمید سوری
نوشتار پیش رو به بررسی عکاسی کارگردانی شده در آثار گریگوری کرودسون، هنرمند شهیر و پرآوازه ی این ژانر می پردازد. بی تردید هنر پست مدرن و در زیر مجموعه ی آن عکاسی مفهومی بستری مناسب برای ارائه ی آثار عکاسی کارگردانی شده به شمار می رود. رویکرد اصلی عکاسی کارگردانی شده، آفرینش و ساخت تصویر با استفاده از کاربرد رسانه ها، ساز و کارهای گوناگون، طراحی دکور، کارگردانی مدل های انسانی است . با تکیه بر این ژانر عکاسی می توان مفاهیم و بیان-های متعددی را به مخاطب انتقال داد و نیز به دلیل پیشرفت، مصونیت و محبوبیت آن در عرصه عکاسی معاصر، در این نوشتار برآنیم تا چگونگی شکل گیری و اهمیت این نوع عکاسی را مورد بررسی قرار دهیم. عکاسی کارگردانی شده با ساختن دکورها و تصنع ارتباط نزدیکی دارد که تحت امر عکاس کارگردان، با عناصر فراواقعی بوجود می آید.همچنین در برخی آثار ارجاعاتی نیز به تاریخ هنر دارد. این ژانر با شروع دهه ی 80 میلادی مورد توجه هنرمندان معاصر قرار گرفت. ساختن تصاویر، آفریدن مکان هایی تازه، انتقال رویاها و تخیلات، مهمترین خصلت تصویرسازی معاصر به شمار می رود. این پژوهش با رویکردی به آثار گریگوری کرودسون بیشتر در قالبی توصیفی به تحلیل و بررسی زندگی، آثار، روانکاوی، داستان پردازی، روایت و ارتباط تنگاتنگ عکس های وی با صحنه های سینمایی، می پردازد. کرودسون ایده ها، تخیلات، رویاها و ذهنیات رمزآلود خود را در قالب عکس های کارگردانی شده که در آن ها تمام جزئیات ساخته شده و همگی مشاهده می شوند، به تصویر می کشد.
حمید سوری عبدالحمید پاپ زن
چکیده: این تحقیق با هدف کلی ارائه مدل ترویج خصوصی با کمک کشاورزان و کارشناسان انجام گرفته و اهداف اختصاصی آن شامل بررسی نگرش کشاورزان و کارشناسان نسبت به ترویج خصوصی? کشف عوامل موثر در گسترش ترویج خصوصی? بررسی زمینه ی استفاده از ترویج خصوصی? بررسی نگرش کشاورزان در مورد استفاده از ترویج خصوصی? یافتن مشکلات و موانع احتمالی استفاده از ترویج خصوصی و بررسی نگرش کشاورزان و کارشناسان در مورد توان فارغ التحصیلان در رفع نیاز کشاورزان می باشد. تحقیق حاضر با استفاده از یکی از روش های تحقیق کیفی به نام تئوری بنیانی انجام گرفته است. در ابتدا با استفاده از روش های متنوع (مشاهده مستقیم? بحث گروهی و...) اقدام به جمع آوری داده ها از کشاورزان در روستاهای موردنظر و کارشناسان مستقر در خدمات کشاورزی و شرکت های مشاوره خصوصی نموده و پس از تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده با استفاده از کدگذاری های سه گانه تئوری بنیانی? اقدام به ارائه مدل ترویج خصوصی نمودیم پس از اعتبارسنجی این مدل به وسیله مثلث سازی و یکسری دیگر از روش های اعتبارسنجی? مدل نهایی به این صورت بدست آمد.“ شرکت های چندکارکردی که توسط سازمان های کشاورزی و دولت نظارت و حمایت شده و با آموزش مستمر کارشناسان و پیشروان روستایی و توسط تحقیقات منطقه ای? کانال های متعدد و روش های متنوع به ارتقاء سطح بینش? دانش و مهارت کشاورزان اقدام می نمایند.”استفاده از ترویج صددرصد خصوصی در شرایط موجود کشاورزان? امکان پذیر نبوده ولی با حمایت و برنامه ریزی مراکز دولتی و متشکل کردن کشاورزان می توان به آینده این شرکت ها امیدوار بود.
فاطمه دژم تباه مهران مهاجر
چکیده ندارد.
ایمان ایرانی نژاد مقدم مرتضی حیدری
چکیده ندارد.
علیرضا مینو بهروز دری
چکیده ندارد.
آزیتا تیزنوبیک حمید سوری
چکیده ندارد.
صالحه خوانساری فرهاد سلیمانی
مکتب دوسلدورف، از مکاتب هنری معاصر در زمینه ی عکاسی است که توسط زوج هنرمند بکر ( hilla and bernd beker) در دهه ی 1950 پایه گذاری شد. بکرها با عکاسی از سازه های صنعتیِ در حال انقراض و اشیای دور افتاده ی ساخت بشر، مانند سیلوها، معادن، دهانه های آب و... در سرتاسر جهان، با نورپردازی های یکسان و ترکیب بندی های ثابت و عکاسی سرد و بی روح، سبک خاصی را درعکاسی به وجود آوردند. آنها رویکردی دوباره به عینیت گرایی نوین که در کار عکاسان آلمانی دهه های 1920و1930 همچون آگوست زاندر، کارل بلوسفلد و آلبرت رنگر پتچ دیده شده بود، داشتند و رد پای هنر مینیمال و کانسپچوال در کار آنها مشهود است آنها همچنین می خواستند عکاسی را از قید معنا و مفهوم که آنزمان وجه غیر قابل حذف در رسانه ی عکاسی بود، برهانند. توجه به فرم و عکاسی به صورت سری از یک موضوع خاص، نشانگر وجه مینیمال آثار آنها و توجه به ایده وتئوری کار و اطلاق نام مجسه به آثارشان، وجه کانسپچوال آثار آنان را صحه می گذارد. آنها با بازگشت به مبانی دانش عکاسی نشان دادند که می توان به عکاسی به عنوان یک رسانه ی مستقل نگاه کرد و از آن توقع تحریک احساس و عاطفه را نداشت. عکاسی می تواند بازنمایی باشد، چیزی که در آن دوران از فرط سادگی، نقش اصلی و محوری آن کمتر مورد ملاحظه و مداقه قرار گرفته بود. رفته رفته دیدگاه های آنها شهرت بسزایی یافت، که این در دوره ی خود، عرضه ی بیانی تازه به جهانیان بود و در پیشبرد این هنر نقش بسزایی داشت. آکادمی دوسلدوف موفقیت بی مانند ی برای عکاسی دهه 60 تا 80 کسب کرد و پایه و اساس جدیدی برای کارهای هنری و بخصوص عکاسی دهه های بعد از خود بوجود آورد. لازم به ذکر است، عینیت نوین، سری سری بودن، مینیمال، کانسپچوال، عکاسی سرد و... از واژگان کلیدی است که به وفور در این رساله به چشم می آیند که به درک هرچه بیشتر مطالب، کمک میکنند. ضمناً، عمده ی تحقیقات نظری، بصورت کتابخانه ای و مراجعه به سایت های اینترنتی مرتبط با موضوع و حضور در کلاس های تاریخ عکاسی معاصر صورت گرفته است.
حمید سوری
چکیده ندارد.