نام پژوهشگر: کیان نوروزی تبریزی

بررسی تأثیر توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  صغری افکند   کیان نوروزی تبریزی

چکیده مقدمه: نارسایی مزمن کلیوی و همودیالیز، ابعاد وجودی بیماران را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افسردگی و اضطراب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی طراحی و اجرا گردید. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای شبه تجربی، دو گروهی قبل و بعد است که با روش نمونه گیری در دسترس بر روی 35 بیمار همودیالیزی در بیمارستانهای رازی رشت (مداخله) و 35 بیمار همودیالیزی در شهید بهشتی انزلی (شاهد) در سال 1390 انجام شد. ابزار گرد آوری شامل پرسشنامه های دموگرافیک، افسردگی «بک» " bdi-ii " و خودسنجی اضطراب «زونگ» " sas"بود که قبل و سه ماه بعد از مداخله انداره گیری شد. بر اساس مدل توانبخشی روانی چند بعدی اعضای تیم شامل مددجو و خانواده، پزشک، پرستار، روانشناس و تغذیه بودند. ابتدا هر کدام از مددجویان بطور جداگانه در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی توسط تیم ارزیابی شدند. سپس درجلسات تیمی نیازهای هر مددجو، پیشرفت و عدم پیشرفت درمان تشخیص داده شد و بر اساس نیاز، اهداف و طرح درمان تعیین، و اجرای طرح درمان و توانبخشی توسط اعضا برای هر مددجو بطور جداگانه انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 16spss و آزمون های آماری توصیفی، تی زوجی، تی مستقل، آنالیز کوواریانس، کای دو و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین امتیاز افسردگی و اضطراب نمونه های پژوهش، قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0 > p). نتیجه گیری: با اجرای مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی، تفاوت معنی داری در امتیاز افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی ایجاد شد، یعنی اجرای این مدل با بهبود وضعیت زندگی بیماران همودیالیزی همراه است. واژگان کلیدی: مدل توانبخشی روانی چند بعدی، افسردگی، اضطراب، همودیالیز.

بررسی تأثیر مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده توانبخشی 1391
  صغری افکند   کیان نوروزی تبریزی

چکیده مقدمه: نارسایی مزمن کلیوی و همودیالیز، ابعاد وجودی بیماران را تحت تأثیر قرار داده و منجر به افسردگی و اضطراب می شود. این مطالعه به منظور تعیین تأثیر مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی بر افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی طراحی و اجرا گردید. روش ها: پژوهش حاضر مطالعه ای شبه تجربی، دو گروهی قبل و بعد است که با روش نمونه گیری در دسترس بر روی 35 بیمار همودیالیزی در بیمارستانهای رازی رشت (مداخله) و 35 بیمار همودیالیزی در شهید بهشتی انزلی (شاهد) در سال 1390 انجام شد. ابزار گرد آوری شامل پرسشنامه های دموگرافیک، افسردگی «بک» " bdi-ii " و خودسنجی اضطراب «زونگ» " sas"بود که قبل و سه ماه بعد از مداخله انداره گیری شد. بر اساس مدل توانبخشی روانی چند بعدی اعضای تیم شامل مددجو و خانواده، پزشک، پرستار، روانشناس و تغذیه بودند. ابتدا هر کدام از مددجویان بطور جداگانه در ابعاد جسمی، روانی، اجتماعی و معنوی توسط تیم ارزیابی شدند. سپس درجلسات تیمی نیازهای هر مددجو، پیشرفت و عدم پیشرفت درمان تشخیص داده شد و بر اساس نیاز، اهداف و طرح درمان تعیین، و اجرای طرح درمان و توانبخشی توسط اعضا برای هر مددجو بطور جداگانه انجام شد. داده ها با استفاده از نرم افزار 16spss و آزمون های آماری توصیفی، تی زوجی، تی مستقل، آنالیز کوواریانس، کای دو و فیشر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه و تحلیل داده ها بین میانگین امتیاز افسردگی و اضطراب نمونه های پژوهش، قبل و بعد از مداخله در گروه آزمون تفاوت معنی داری را نشان داد (001/0 > p). نتیجه گیری: با اجرای مدل مراقبتی توانبخشی روانی چند بعدی، تفاوت معنی داری در امتیاز افسردگی و اضطراب بیماران همودیالیزی ایجاد شد، یعنی اجرای این مدل با بهبود وضعیت زندگی بیماران همودیالیزی همراه است. واژگان کلیدی: مدل توانبخشی روانی چند بعدی، افسردگی، اضطراب، همودیالیز.

تبیین فرآیند مراقبت توانبخشی در بیماران خودسوزی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و مامایی 1391
  حمید تقی نژاد   کیان نوروزی تبریزی

مقدمه: خودسوزی شدیدترین، غم بارترین، خشن ترین و زجرآورترین نوع خودکشی است. در ایران بیشترین استفاده از روش خودسوزی در استان ایلام است. لذا این مطالعه با هدف تبیین فرآیند مراقبت توانبخشی در بیماران خودسوزی، انجام شد. مواد و روش ها: این مطالعه، یک مطالعه گراندد تئوری است که ضمن اخذ رضایت آگاهانه و فرآیندی و رعایت ملاحظات اخلاقی، اطلاعات مربوط به 29 مشارکت کننده جمع آوری و با روش اشتراوس و کوربین(1998)، تحلیل شدند. جهت افزایش استحکام یافته ها، از معیارهای لینکلن و گوبا استفاده شد. نمونه گیری ابتدا به صورت مبتنی بر هدف و سپس به صورت نظری ادامه یافت. نتایج: در مجموع 4 طبقه اصلی: بحرانی بودن موقعیت، حرفه ای نبودن مراقبت، تقلای ناکام برای خودمدیریتی و فلج شدن زندگی، تبیین شد که«تقلای ناکام برای خودمدیریتی» به عنوان«طبقه مرکزی» بود. سپس طبقات بر اساس روایت حول طبقه مرکزی چیده شدند و نظریه«تقلای ناکام برای خودمدیریتی» تبیین شد. بحث و نتیجه گیری: نظریه تقلای ناکام برای خودمدیریتی بیانگر این است که فرآیند مراقبت توانبخشی در بیماران خودسوزی، حاصل تعامل ارائه دهنده گان مراقبت توانبخشی، بیمار، خانواده و جامعه است. بیماران بعد از خودسوزی، خود و خانواده را در یک موقعیت بحرانی قرار می دهند و سفری طولانی و پرمشقت را شروع می نمایند. بعد از مراجعه بیماران به مراکز درمانی، ارائه دهنده گان مراقبت توانبخشی با آن ها همسفر می شوند و هر کدام در تعامل با یکدیگر از راهبردهایی استفاده می نمایند. از طرفی عوامل مداخله کننده(عوامل تسهیل کننده، باز دارنده) و عوامل زمینه ای راهبردهای مورد استفاده را تحــت تاثیر قرار می دهند و نهایتاً با توجه به تاثیر بیشتر عوامل بازدارنده و زمینه ای، بیماران به خودمدیریتی نمی رسند و پیامد کلی به صورت«خودسوزی فلج کننده زندگی» است. واژه های کلیدی: فرآیند مراقبت توانبخشی، خودسوزی، گراندد تئوری

بررسی تأثیر آموزش مهارت های فردی و سازمانی مدیریت زمان بر استرس شغلی سرپرستاران شاغل در مرکز آموزشی درمانی روانپزشکی رازی در سال 1386
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده علوم توانبخشی 1386
  آرزو ایمانی فولادی   کیان نوروزی تبریزی

چکیده : مقدمه: بالا بودن استرس شغلی در سرپرستاران که در رابطه با تأمین آرامش و سلامت کادر پرستاری و بیماران خود مسئولند اهمیت زیادی دارد، و از آن جا که بخش عمده ای از استرس آن ها ناشی از نقش سرپرستاران به دلیل حجم کاری زیاد و تقاضاهای متضاد و مبهم محیط کار می باشد، مدیریت زمان با توجه به تأثیری که بر انجام به موقع کارها و دستیابی به اهداف دارد به عنوان راهبردی جهت مقابله با استرس ناشی از نقش سرپرستاران موثر خواهد بود. روش بررسی: این پژوهش یک مطالعه نیمه تجربی است که به منظور بررسی تأثیر آموزش مهارت های فردی و سازمانی مدیریت زمان بر استرس شغلی سرپرستاران شاغل در بیمارستان روانپزشکی رازی انجام شده است. جهت دستیابی به این هدف تعداد 19 نفر از سرپرستاران بیمارستان روانپزشکی رازی به عنوان گروه آزمون و 18 نفر از سرپرستاران بیمارستان روزبه که حائز معیارهای انتخاب پژوهش بودند، به عنوان گروه شاهد انتخاب شدند که به علت کمبود حجم نمونه، کل جامعه به عنوان نمونه در در نظر گرفته شد. در ابتدا میزان استرس شغلی در سه بعد بار کاری، تضاد و ابهام نقش و بعد کلی و مهارت های فردی مدیریت زمان به طور جداگانه و مهارت های سازمانی مدیریت زمان در چهار بعد تدوین و اولویت بندی اهداف، مکانیک زمان، کنترل بر زمان و برقراری نظم و سازماندهی و بعد کلی توسط پرسش نامه مورد سنجش قرار گرفت. سپس طی 2 جلسه کارگاهی 4 ساعته مهارت های مدیریت زمان به سرپرستاران گروه آزمون آموزش داده و بعد از گذشت 4 هفته مجدداً در هر دو گروه آزمون و شاهد میزان استرس شغلی و مهارت های مدیریت زمان مورد سنجش قرار گرفت و نتایج توسط آزمون های آماری کای دو، آنالیز واریانس، تی مستقل، تی زوجی و آنالیز کوواریانس مشخص گردید. یافته ها: نتایج حاصل از این پ‍ژوهش نشان داد که بین میانگین استرس شغلی در دو گروه قبل از مداخله تفاوت معنی دار بود.(p<0.05) وبین میانگین مهارتهای فردی و سازمانی مدیریت زمان قبل از مداخله تفاوت معنی دار نبود(p>0.05). اما بعد از انجام مداخله بین میانگین استرس شغلی ، مهارتهای فردی و سازمانی مدیریت زمان دو گروه تفاوت معنی دار بود. .(p=0.000)در گروه آزمون بین میانگین استرس شغلی ، مهارتهای فردی و سازمانی مدیریت زمان قبل و بعد از مداخله تفاوت معنی دار مشاهده شد. (p=0.000) نتایج : نتایج تحقیق نشان می دهد که آموزش مهارت های مدیریت زمان در بعد فردی و سازمانی باعث کاهش استرس شغلی سرپرستاران شده است. واژه های کلیدی: استرس شغلی، مهارت فردی و سازمانی مدیریت زمان، سرپرستاران

بررسی مقایسه ای الگوی استفاده از خدمات بستری در بیماران سالمند و میانسال بستری در بیمارستان میلاد سال 1391
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی - دانشکده پرستاری و مامایی زنجان 1392
  اکبر پوررحیمی   کیان نوروزی تبریزی

زمینه و هدف : امروزه در اکثر جوامع سالمندی به عنوان یک مساله مهم مطرح است و با افزایش طول عمر انسانها و بروز بیش از پیش بیماریهای مزمن، هزینه های درمان و مدت اقامت سالمندان ، تعداد مشاوره ها و عوارض بستری در بیمارستانها مورد توجه می باشد. پژوهش حاضر باهدف بررسی مقایسه ای الگوی استفاده از خدمات بستری در سالمندان و میانسالان بستری در بیمارستان میلاد تهران سال 1391 انجام شده است مواد و روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی بوده و به روش مقطعی انجام گرفته، جامعه پژوهش شامل 36327 نفر سالمند و میانسال بوده که به صورت تصادفی منظم پرونده 400 نفر از آنان انتخاب و موارد مورد نظر طبق چک لیست از پرونده بیماران استخراج شد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار spss16استفاده گردید یافته ها: نمونه ها شامل پرونده 231 نفر میانسال و 169 نفر سالمند بود. یافته های پژوهش نشان داد که بین هزینه های بستری سالمندان و میانسالان و همچنین مشاوره های پزشکی، نوع اعمال جراحی و عوارض بستری و بین مدت اقامت ایشان در بیمارستان اختلاف معنی داری وجود دارد (p value< 0.05 نتیجه: باتوجه به نتایج مطالعه و نیز افزایش تعداد سالمندان در دهه های آتی، ضروری است سیاست گذاری های امور سلامت همسو با افزایش هزینه ها و مدت اقامت سالمندان و مشاوره های پزشکی و عوارض بستری تغییرات اساسی جهت برطرف نمودن مشکلات پیش رو تغییراتی داشته باشد