نام پژوهشگر: علی اصغر ثیاب قدسی
غلام حسین شهریاری علی آباد علی اصغر ثیاب قدسی
با توجه به این که فسیل پستانداران اجدادی خانواده زرافه در فون مراغه حفظ شده اند، از نظر دیرینه شناسی و پی بردن به جایگاه و ویژگی های هر چه بیشترآن ها و محیطی که در آن زندگی می کرده اند، نیاز به مطالعه داشتند. در این مطالعه ابتدا به اطلاعات عمومی از منطقه فسیلی و روش های تحقیق و استخراج فسیل پرداخته شده است و سپس فسیل ها از چند لحاظ مهم بررسی شده اند که عبارت از ویژگی های استخوان شناسی نواده های امروزی فسیل های یافت شده، بررسی مسیرهای مهاجرتی قبلی، رده بندی زیستی نمونه های امروزی و بررسی خط تکامل پالئونتولوژیکی فسیل ها تا عصر حاضر و در نهایت توصیف سیستماتیک نمونه های یافت شده می باشند که با کمک این بررسی ها می توان دید مناسبی نسبت به آب و هوای منطقه و نوع پوشش گیاهی و جایگاه تکاملی فسیل ها دست پیدا کرد. در این پایان نامه پی برده شده است که در آن زمان مراغه دارای محیط ساوانایی و فونای پرجمعیتی بوده است که در اثر عوامل مختلف محیطی به مرور زمان فونای آن دستخوش تغییرات شده و به حالت امروزی رسیده است.
اسلام ابراهیم نژاد رامین نیکروز
منطقه مورد مطالعه در شمال استان آذربایجان غربی، در شمال شهر ماکو و در جنوب روستای آداغان، در شمال روستای علی آباد واقع شده است. فاصله شهرستان ماکو با تبریز 250 کیلومتر و با شهرستان ارومیه 275 کیلومتر می باشد. نهشته های پرمین در ایران به خصوص در البرز – آذربایجان برونزدهای گستردهای دارند. در این زون، سه واحد سنگچینهای به نامهای سازند دورود (در زیر)، روته (در وسط) و نسن (در بالا) معرف توالیهای پرمین هستند. این سازندها هر یک به تنهایی یک چرخه رسوبی کامل هستند که میان دو سطح فرسایشی جای دارند. در بین سه سازند یاد شده، به ویژه در البرز باختری و آذربایجان، چرخه دوم پرمین (سازند روته به سن مرغابین) بیشترین رخنمون را دارد و چنین استنباط میشود که در زمان رسوبگذاری سازند روته، دریای پرمین بیشترین گسترش را داشته است. سازند روته در سراسر نواحی دره روته حدود 230 متر ضخامت دارد، ولی در دره کرج این ضخامت به حدود 300 متر می رسد. در برخی نواحی بویژه در مناطقی که قسمتهای بالائی سازند روته فرسایش یافته و یا بوسیله نهشته های سازند شمشک بصورت همشیب و با نبود چینه ای پوشیده می شود، اندازه گیری ضخامت واقعی آن امکان پذیر نمی باشد. در نواحی شمالی آذربایجان بویژه، در نواحی ماکو و مراغه این ضخامت از 700 متر نیز تجاوز می کند. نهشته های پرمین در منطقه ماکو شامل سنگ آهک های خاکستری تیره با ضخامت حدود 926 متر می باشد که بر اساس مطالعات لیتوستراتیگرافی می توان به سه واحد: سنگ آهک های بلروفون دار ، سنگ آهک های چرت دار و سنگ آهک های توده ای کریستالیزه و دولومیتی تقسیم کرد. مرز زیرین نهشته های پرمین به صورت هم شیب با سازند ایلانقره و مرز بالایی آن به صورت ناپیوستگی زاویه دار با سازند قم می باشد بر اساس مطالعات میکروفاسیس و محیط رسوبی، 9 میکروفاسیس مربوط به زیر محیط های پهنه جذر و مدی، لاگون، سدی، دریای محصور و باز (رمپ درونی )، رمپ میانی و رمپ بیرونی شناسایی شده که وابسته به یک محیط رمپ هموکلینال می باشند.
عادل خدادوست طالشمیکاییل علی اصغر ثیاب قدسی
مطالعات چینه شناختی نهشته های کرتاسه بواسطه حضور بخش اعظم میادین هیدروکربوری ایران در این زمان، اهمیت خاصی دارد.سازندهای داریان و سروک ازسنگ مخزن های مهم این دوره به شمار می روند. در این مطالعه بایواستراتیگرافی و بایوفاسیس سازند داریان و بخش آهکی مودود از سازند سروک ، با استفاده از داده های موجود و مقاطع نازک حاصل از 3 چاه حفاری شده در لایه های نفتی پارس جنوبی بررسی شد. بررسی محتوی فسیلی در مقاطع میکروسکوپی منتج به شناسایی 51 گونه فسیلی شد و شناسایی 7 مورد نیز در حد جنس باقی ماند.گونه های فسیلی شناسایی شده و نبودهای چینه شناسی آپتین بالائی بیانگر تطابق شرایط اقلیمی دیرینه ی لایه های نفتی درزمان آپتین با شرایط عمومی حاکم برحوضه تتیس بوده و حاکی از گسترش دریای کم عمق با شوری نرمال در این زمان می باشد.وجود مشابهت های فراوان لیتولوژیکی و بیولوژیکی بین داریان و مودود نشاندهنده شرایط اقلیمی مشابه در زمان رسوبگذاری این دو واحدآهکی اربیتولین دار می باشد. براساس تجمع گونه های شاخص روزنبران بزرگ از جمله اربیتولین ها ونیز گونه هایی از جلبکهای داسی کلاد ، سن آپتین آغازین (بدولین ) برای داریان و آلبین پایانی – سنومانین پیشین برای بخش مودود تشخیص داده شد. در بخش میکروفاسیس نیز تعداد 11 میکروفاسیس متعلق به 3 کمربند رخساره ای: لاگون ، محیط سدی و بخش کم عمق دریای باز تعیین شد. الگوهای رخساره ای مشاهده شده و فراوانی اندک ارگانیسمهای ریف ساز نشانگر نهشته شدن این دو توالی کربناته بر روی یک پلتفرم کربناته از نوع رمپ می باشد.
مهدی خلیل پور علی اصغر ثیاب قدسی
منطقه مورد مطالعه در جنوب ماکو و در غرب باغچه جوق واقع شده است. این منطقه از نظر پهنه بندی رسوبی- ساختاری در زون البرز- آذربایجان (نبوی 1355) و زون ایران مرکزی (اشتوکلین،1968) واقع شده است. به طور کلی سازند قم در این منطقه از سه واحد لیتولوژیکی 1- تناوب کنگلومرا با سنگ آهک، 2- سنگ آهک و 3- مارن تشکیل شده است. مرز زیرین این سازند با واحدهای معادل سازند قرمز زیرین (کنگلومرا با مبان لایه های ماسه سنگی) به صورت تدریجی و مرز بالایی آن در این برش نامشخص است ولی در مناطق اطراف، به صورت هم شیب با سازند قرمز بالایی و یا به صورت دگرشیب با رسوبات آبرفتی و گدازه های بازالتی می باشد. بر اساس مطالعات فسیل شناسی و شناسایی میکروفسیل ها، بیوزون borelis melo curdica -meandropsina - elphidium assemblage zone برای سازند قم در این برش معرفی شده که نشان دهنده سن بوردیگالین (burdigalian) می باشد. مطالعات میکروسکوپی مقاطع نازک منجر به شناسایی 5 میکروفاسیس مربوط به محیط های پهنه جزر و مدی، لاگون، سد و دریای باز شده است. در این مطالعه همچنین چینه نگاری سازند قم بررسی و یک سکانس با سیستم تراکت tst شناسایی شده است.
رامین بهزادی علی اصغر ثیاب قدسی
گروه بنگستان در دو چاه 8 و 5 فاز 18 میدان گازی پارس جنوبی از سازندهای شیلی کژدمی و آهکی و مارنی سروک تشکیل شده است. این گروه در این دو چاه دارای سن آلبین تا سنومانین – تورونین است . مرز زیرین گروه بنگستان با گروه خامی همراه با یک دیاستم میان دو سازند کژدمی و داریان است. مرز بالائی آن نیز میان دو سازند سروک و سازند جهرم به صورت ناپیوستگی فرسایشی از تورونین تا پالئوسن است، که بر اثر بالاآمدگی ناحیه فارس در اواخر سنومانین – تورونین بوجود آمده است. مرز میان دو سازند کژدمی و سروک به صورت تدریجی می باشد. بر اساس مطالعات فسیل شناسی تقسیمات زیست چینه شناسی (biostratigraphy) برای این دو چاه انجام گرفته که حاصل آن تعیین چهار زون زیستی تجمعی (assemblage zone)برای گروه بنگستان در این فاز است . بر اساس مطالعات سنگ چینه شناسی (lithostratigraphy) صورت گرفته گروه بنگستان در این فاز از دو سازند تشکیل شده است. سازند کژدمی در زیر و سازند سروک در بالا قرار دارد. سازند های لافان و ایلام در این فاز مشاهده نشده اند . سازند سروک در این فاز از سه بخش رسوبی مجزا با خصوصیات سنگی متفاوت تشکیل شده است. که به ترتیب از پائین شامل بخش مدود ، بخش احمدی و بخش میشریف است . بر اساس مطالعات محیط رسوبی که بر پایه رخساره های استاندارد فلوگل و ویلسون در این فاز صورت گرفت. تعداد هشت رخساره رسوبی متفاوت برای گروه بنگستان بر اساس اجزاء میکروسکوپی تشکیل دهنده رسوبات تشخیص داده شد. که نشان دهنده رسوبگذاری این رخساره ها در یک رمپ کربناته هموکلینال است. سه رخساره مربوط به سازند کژدمی و پنج رخساره مربوط به سازند سروک است. محیط رسوبی دریای باز (open marine) برای سازند کژدمی در نظر گرفته شده است . برای رخساره های رسوبی سازند سروک محیطهای رسوبی لاگون(logoon) ، دریای باز و محیط سدی (shole)در نظر گرفته شده است.
علی واحدی علی اصغر ثیاب قدسی
سازند قم (الیگو میوسن) مهم ترین سنگ مخزن هیدروکربن در ایران مرکزی است که بطور عمده از سنگهای کربناته ساخته شده است. در این تحقیق نهشته های این سازند در برش دانالو واقع در شمال شهرستان ماکو به ضخامت 320 متر مورد مطالعه قرارگرفت که شامل آهکهای ضخیم لایه ، توده ای و مارن بوده و با عضوهای« e» و« f » سازندقم در مقطع تیپ مطابقت دارد. نتایج حاصل از بررسیهای دقیق میکروسکوپی انجام گرفته روی 75 مقطع نازک تهیه شده از برش، به شناسایی 25 جنس و 36 گونه مختلف از فرامینیفرها، جلبک ها، مرجانها، بریوزوئر ها و اکینید ها منتج گردید که بر اساس مجموعه فسیلی تشخیص داده شده سن نهشته های مذکور به میوسن زیرین « بوردیگالین » نسبت داده می شود. همچنین بر اساس نوع و توالی عمودی رخساره ها، سه گروه رخساره کربناتی وابسته به محیط های تالاب پشت سد ( لاگون ) ، سد ( بار ) و دریای باز تشخیص داده شدند که در یک شلف کربناته حاشیه دار کم عمق، با آب نسبتاً گرم و نیمه شور نهشته شده اند. سنگهای محیط تالاب از رخساره هایی با بافت وکستون تا پکستون تشکیل شده اند، رخساره های محیط سدی نیز ازباندستون مرجانی و پکستون ـ گرینستون های بیوکلاستی بوجود آمده اند و رخساره های دریای باز از نوع واریزه ای و توربیدایتی است که نشان از شیب تند بخش جلویی سد ریفی دارد. کلمات کلیدی: سازند قم، برش دانالو، رخساره، محیط رسوبی.
مریم السادات رضی حسن امیری بختیار
چکیده در میدان نفتی مارون، جنوب شرق اهواز، سازند آسماری (الیگو – میوسن) غالبا متشکل از سنگ های کربناته همراه با میان لایه هایی از شیل، ماسه سنگ، آهک ماسه ای، و آهک رسی است که به صورت پیوسته روی شیل های سازند پابده و با ناپیوستگی در زیر نهشته های سازند گچساران قرار دارد. فونای نسبتا متنوعی شامل فرم های مختلف فرامینیفرهای بنتونیک و پلانکتونیک در نهشته های سازند آسماری در چاههای 322 و 292 میدان نفتی مارون شناسایی شده است. در این مجموعه، در چاه 322، شامل 40 گونه (متعلق به 19 جنس) فرامینیفرهای بنتونیک و 3 گونه (منتسب به 3 جنس) فرم های پلانکتونیک است در حالیکه فونای موجود در نهشته های الیگو – میوسن چاه 292 شامل 34 گونه (نسبت داده شده به 19 جنس) فرم های بنتونیک و 3 گونه (منتسب به 3 جنس) از فرامینیفرهای پلانکتونیک می باشد. با توجه به پراکندگی چینه شناسی و تغییر در اجتماع فرم های مذکور بیوزون های borelis melo curdica – b. melo melo assemblage zone, miogypsina - elphidium sp. 14 – peneroplis farsensis assemblage zone, archaias asmaricus – a. hensoni – miogypsinoides complanatus assemblage zone, lepidocyclina – operculina – ditrupa assemblage zone در رسوبات سازند آسماری در برش های چینه شناسی مورد مطالعه شناسایی شده است. برای تعیین سن نسبی بیوزون های مذکور در چاههای 322 و 292 از اجتماع فرم های فسیلی و نیز اطلاعات موجود درباره تغییر در پراکندگی ایزوتوپ های استرونسیم استفاده شده و بر این اساس بیوزون های archaias asmaricus – a. hensoni – miogypsinoides complanatus assemblage zone, lepidocyclina – operculina – ditrupa assemblage zone به الیگوسن پسین و بیوزون های borelis melo curdica – b. melo melo assemblage zone, miogypsina - elphidium sp. 14 – peneroplis farsensis assemblage zone به میوسن پیشین نسبت داده شده اند. نتایج مطالعه نشان می دهد که این رسوبات در یک پلاتفرم کربناته از نوع رمپ هموکلینال که شامل 12 رخساره بوده نهشته شده است. این رخسارهای سنگی بیانگر رسوبگذاری در 5 کمربند رخساره ای محیط های دریای باز، سد، لاگون و پهنه های جزرومدی می باشد. آنالیزهای چینه نگاری سکانسی با استفاده از مطالعات پتروگرافی و تفسیر نمودارهای چاه پیمایی، منجربه شناسایی 5 سکانس رسوبی در سازند آسماری شده است.
نسیم خسته دل علی اصغر ثیاب قدسی
برش مورد مطالعه در 48 کیلومتری غرب شهر زنجان قرار گرفته است. در این تحقیق دولومیت ها وسنگ آهک های مربوط به سازند لار و سازند تیز کوه مورد بررسی قرار می گیرد. بر اساس مطالعات پتروگرافی در سازند لار و سازند تیز کوه دو نوع دولومیت ریز بلور زینوتاپیک و ریز تا متوسط بلور ایدیوتاپیک وجود دارد. با توجه به مطالعات پتروگرافی و آنالیز عنصری، دولومیت های سازند لار و سازند تیز کوه دراین برش در طی دیاژنز اولیه (آب دریا) و دیاژنز تدفینی کم عمق تشکیل شده اند. بر اساس آنالیز میکروفاسیس ها و مطالعات عنصری بر روی سنگ آهک های سازند لار و تیز کوه محیط رسوبی هر دو سازند معرفی شده است. همچنین بر اساس مطالعاتی که بر روی سنگ آهک ها و دولومیت های سازند لار انجام شده است دو سکانس رسوبی معرفی شده است سکانس شماره یک از دو گستره تراز پیشرونده tst و تراز بالا hst تشکیل شده است، ضخامت سکانس شماره یک 52 متر است سکانس شماره دو سازند لار نیز همانند سکانس شماره یک از دو گستره تراز پییشرونده tst و تراز بالا hst تشکیل شده است، ضخامت این سکانس 48 متر است .با توجه به مطالعات چینه نگاری سکانسی بر روی سازند تیزکوه دو سکانس رسوبی برای این سازند معرفی شده است. سکانس رسوبی یک به سن بارمین شامل دسته رخساره های tst و hst است، ضخامت این سکانس 28 متر است. سکانس رسوبی دوم به سن آپتین/آلبین است ضخامت این سکانس حدود 32 متر است و شامل دسته رخساره های hst و tst می باشد.
بهنام احساساست وطن علی اصغر ثیاب قدسی
با توجه به وجود افق های معدنی بوکسیتی در قسمت های مختلف بوکان و همچنین در شمال شرق بوکان که در محدوده زمانی پرمین بالایی (در مرز بین سازندهای روته و نسن) و پرمو – تریاس (در مرز بین سازندهای روته و الیکا)، ما را برآن داشت که به بیوزوناسیون و بررسی رخساره ها و محیط رسوبی پرمین بالایی (سازند روته و نسن) دربرش یکشوه و بررسی خصوصیات ظاهری پرمین بالایی (سازند روته) در برش درزی ولی که به فاصله تقریبی 10 کیلومتر از هم قرار گرفته اند و دارای مرز متفاوتی با تریاس (سازند الیکا) نسبت به هم هستند، بپردازیم. برش یکشوه در زون s 38 با مختصات e 617521 و n 4037372 قرار دارد که شاهد حضور افق بوکسیتی کم ضخامت در مرز دو سازند روته ونسن که مربوط به پرمین بالایی است، می باشیم. و در برش درزی ولی که در زون s 38 با مختصات e 623634 و n 4040244 قرار دارد شاهد حضور افق معدنی با ضخامت بیشتری در مرز پرمو – تریاس هستیم. به منظور تعیین میکروفسیل ها و بیوزوناسیون و بررسی رخساره های رسوبی در برش یکشوه از 30 نمونه ای که به صورت سیستماتیک از ابتدای سازند روته تا ابتدای سازند الیکا به ضخامت 150 متر برداشته شد، مقاطع نازک میکروسکوپی تهیه شد. که منجر به شناسایی 39جنس و گونه از 17 خانواده روزنبران و 8 جنس و گونه از 2 خانواده جلبک ها شد. و دو بیوزون تجمعی محلی تشخیص داده شد. با تلفیق اطلاعات به دست آمده در نهایت اقدام به تعیین رخساره ها و محیط رسوبی در این برش کردیم. برش دیگری که با جزئیات کم و با توجه به خصوصیات ظاهری بررسی شد برش درزی ولی بود که از ابتدای سازند روته تا ابتدای سازند الیکا 2.5 کیلومتر مسافت داشت. افق معدنی در این برش با ضخامت بیشتری نسبت به برش قبلی بود. برش درزی ولی از لحاظ خصوصیات سنگ شناسی تفاوت هایی با برش یکشوه داشت که فصل آخر را به مقایسه اجمالی این دو سازند اختصاص داده ایم.
پیمان باباپور علی اصغر ثیاب قدسی
منطقه مورد مطالعه در غرب سلطانیه و در جنوب روستای خرم درق واقع شده است. از لـحاظ جغرافیایـی در محـدوده 360 24? n و 480 36? e قرار گرفته است. این منطقه از شهر سلطاتیه حدود 29 کیلومتر فاصله داشته و برای دسترسی به آن باید از روستاهای شکورآباد، گوزل دره و خرم درق بگذریم .نهشته های پرمین در ایران به خصوص در البرز – آذربایجان برونزدهای گستردهای دارند. در این زون، سه واحد سنگچینهای به نامهای سازند دورود (در زیر)، روته (در وسط) و نسن (در بالا) معرف توالیهای پرمین هستند. این سازندها هر یک به تنهایی یک چرخه رسوبی کامل هستند که میان دو سطح فرسایشی جای دارند. سازند روته در برش مورد مطالعه 120 متر ضخامت داشته و در بخش زیرین متشکل از آهکهای فسیل دار سیاه رنگ با لایه بندی خوب و فسیل های بریوزوآ، براکیوپود وکرینوئید و در بخش بالایی شامل آهکهای خاکستری روشن متمایل به زرد که در برابر فرسایش پایدار هستند می باشد. مرز زیرین این سازند با سازند دورود به صورت همشیب و فرسایشی و مرز بالایی آن با سازند شمشک به صورت همشیب و فرسایشی میباشد. بر اساس مطالعات بیواستراتیگرافی و مجموعه فسیل های شناسایی شده سن سازند روته در برش مورد مطالعه گوادالوپین (کوبرگاندین تا میدین) تشخیص داده شده است. مطالعات میکروسکوپی مقاطع نازک تهیه شده از نمونه های برداشت شده منجر به شناسایی 7 میکروفاسیس mf 7)تا (mf1 به صورت زیر شده است : mf 1: بیوکلاستیک مادستون (bioclastic lime mudstone) mf 2 : کرینوئید بریوزوآ بیوکلاست وکستون – پکستون (crinoid , bryozoan bioclast wakestone– packstone mf 3 : پلوئید، اینتراکلاست، بیوکلاست گرینستون (ploid, intraclast bioclast grainstone) : mf 4فوزولینید، میلیولید بیوکلاست پکستون – گرینستونfuzulinid,miliolid bioclzast packstone grainstone) ( mf 5 : گاستروپود و جلبک بیوکلاستی پکستون (algae , gastropod bioclast packstone) (fuzulinid bioclast wackestone) فوزولینید بیوکلاستی وکستون : mf 6 (bioclastic (ostracod) lime mudstone) مادستون بیوکلاستی استراکوددا : mf 7 mf 1 و mf 2 متعلق به محیط دریای باز و mf 3 و mf 4 متعلق به محیط سدی و mf 5 و mf 6 متعلق به محیط لاگونی و mf 7 متعلق به محیط جزر و مدی می باشد که نشان دهنده ی یک رمپ هموکلینال هستند.
سعیده پورمحمدی علی اصغر ثیاب قدسی
منطقه مورد مطالعه در شمال غرب ایران، استان زنجان، در 65 کیلومتری جنوب غرب شهر زنجان و در غرب روستای دهشیر بالا واقع شده است. از لـحاظ جغرافیایـی در محـدوده 36?31? 27?n و 48?00?00?e واقع شده است.این منطقه از نظر پهنه بندی رسوبی – ساختاری در زون البرز- آذربایجان (نبوی 1355) و زون ایران مرکزی (اشتوکلین،1968) واقع شده است. سازند قم در برش مورد مطالعه با مرز ناپیوستگی فرسایشی بر روی سازند قرمز زیرین قرار دارد مرز بالایی آن با سازند قرمز بالایی به صورت هم شیب و فرسایشی می باشد. ضخامت سازند قم در برش مورد مطالعه 105 متر بوده و متشکل از 3 واحد لیتولوژیکی آواری، آهکی ریفی و مارن می باشد که معادل عضـو e و f سازند قم معرفی شده در منطقه قم می باشند. مجموعه فرامینی فرهای شناسایی شده سن میوسن زیرین (آکیتانین-بوردیگالین) را برای نهشته های سازند قم نشان می دهند و احتمالا با زون زیستی شماره دو و سه آدامز و بورژوا (adams& burgeois, 1967) قابل مقایسه است. بر اساس مطالعات صحرایی و میکروسکوپی بیوفاسیس باندستون مرجانی دارای فرامینی فرهای با پوسته هیالین و سایر بیوکلست ها شناسایی شده است.این بیوفاسیس معادل میکروفاسیس استاندارد شماره 7 (smf 7, organic boundstone) است که در حاشیه پلت فرم (کمربند رخساره ای 5، platform-margin reefs) مشاهده می شوند (flugel, 2010). مطالعات حاصل از لیتوفاسیس و بیوفاسیس نشان می دهند که نهشته های سازند قم در یک محیط دریایی شلف کم عمق و در زیر محیط های پهنه جذر و مدی، ریف و دریای باز تشکیل شده اند. مطالعات سکانس استراتیگرافی منجر به شناسایی یک سکانس رسوبی شده است که معادل چرخه رسوبی سوم سازند قم می باشد و نشان دهنده یک سیستم تراکت tst است. مرز زیرین و بالایی این سکانس به عنوان مرز سکانس نوع اول (sb1) مشخص می شود.
آرزو داراب پورقندعلی علی اصغر ثیاب قدسی
طی عملیات حفاری دور ریز مواد روغنی، نفتی و شیمیایی این سیالات حفاری در زمین های اطراف چاه موجب آلودگی شدید خاک و فضای زیستی منطقه شده و صدمات جبران ناپذیری به خاک های اطراف وارد می کند. و هرگونه استفاده جهت کشاورزی و پرورش دام را غیرممکن می سازد و همچنین کاربری اراضی را تغییر می دهد. بدیهی است ورود این مواد آلاینده به چرخه غذایی باعث تاثیر بر زندگی انسان ها و سایر موجودات زنده خواهدشد. در این تحقیق تاثیر گل پایه روغنی بر روی خاک های اطراف میدان نفتی کوپال که یکی ازمهمترین میدان های نفتی استان خوزستان می باشد، برای تعیین فلزات سنگین نمونه برداری به عمل آمد. دو حلقه چاه نفت در حال حفاری و بعد از انجام عملیات حفاری در نزدیکی روستا های چموم و زمین های کشاورزی و همچنین نزدیک به رودخانه کوپال مورد بررسی قرار گرفت در این مطالعه ابتدا 5 نمونه از خاک های اطراف چاه نفت در حال حفاری به فواصل مجاور پیت، 5 متری ، 10متری و20متری و 50 متری از پیت و همچنین 4 نمونه از خاک های اطراف چاه نفت بعد از عملیات حفاری به فواصل مجاور پیت،10متری و 20 متری و 50 متری از پیت و همچنین یک نمونه خاک به فاصله 500 متر از چاه نفت حفاری نمونه ای به عنوان نمونه شاهد در نظر گرفته شدکه در هر ایستگاه با استفاده از بیلچه از عمق 20 سانتی متری از هر نقطه نمونه برداری به عمل آمد. سپس نمونه ها جهت آماده سازی و انجام آزمایشات برای تعیین فلزات سنگین به روش icp-oes و تعیین اکسیدها به روش xrf آزمایشگاه ارسال شدند، همچنین به منظور انجام اینکه آیا فلزات سنگین در خاک متحرک اند یا متمرکزند، با استفاده از دستگاه phمتر، phنمونه های خاک نیز اندازه گیری شدند. و از آن جایی که نقشه های پهنه بندی خاک که در مطالعات مدیریت خاک و مسایل زیست محیطی کاربرد وسیعی دارد. پس برای بررسی تغییرات مکانی و برآورد غلظت فلز ات سنگین داده ها را وارد نرم افزار gis 9.3 نموده و سپس با استفاده از دستور spatial analysis مقدار آلودگی محاسبه گردید. و در آخر مراحل ده گانه که درطرح مدیریت مواد زائد در یک محل یا منطقه است برای کاهش آلودگی محیط زیست از مدیریت پسماندهای حفاری پیشنهاد می گردد.
بهنام بهبودی علی اصغر ثیاب قدسی
برش مورد مطالعه در شمال شهرسلماس و در 16 کیلومتری آن، در نزدیکی روستای هودر و با موقعیت جغرافیایی 38°1918.57"n و 44°4313.18"e واقع شده است. این منطقه با توجه به تقسیمات واحد های ساختمانی-رسوبی ایران توسط اشتوکلین (1968)، این ناحیه بخشی از ایران مرکزی دانسته شده است. نبوی(1355) این منطقه را تحت عنوان زون خوی-مهاباد از زون البرز-آذربایجان تفکیک کرده است. سازند قم در برش مورد مطالعه حدود 315 متر ضخامت داشته و به سه واحد لیتولوِیکی قابل تمییز است که از پایین به بالا شامل کنگلومرای قاعده ای، سنگ آهک و مارن با میان لایه های ماسه سنگی. بر اساس مجموعه فسیل های شناسایی شده، سن نهشته های آهکی سازند قم را می توان الیگوسن پسین (late rupelian–early chattian) در نظر گرفت که با عضو آسماری پایینی سازند آسماری و عضو های a و b سازند قم مطابقت دارد. مطالعات صحرایی و میکروسکوپی منجر به شناسایی 5 میکروفاسیس شده که از منطقه کم عمق به سمت عمیق عبارتند از: 1) پکستون- گرینستون بیوکلستی ماسه ای، 2) باندستون مرجانی( coral bundstone)، 3) پکستون-گرینستون دارای فرامینی فرهای منفذدار و کورالینه سه آ، 4) پکستون دارای فرامینی فرهای منفذدار و بیوکلستی و 5) مارن دارای فرامینی فرهای پلانکتون. میکروفاسیس های شناسایی شده نشان دهنده یک محیط دریایی شلف کم عمق تا عمیق می باشد. بر اساس مطالعات چینه نگاری سکانسی و تشخیص مرزهای سکانسی یک سکانس کامل و یک سکانس ناقص در سازند قم در برش هدر (شمال غرب سلماس) تشخیص داده شده است.
فریبا ناصری علی اصغر ثیاب قدسی
در بررسی خصوصیات مخزنی تخمین درست مقادیر پتروفیزیکی و پارامترهای مخزن مانند تخلخل، حجم شیل، جنس و سختی سنگ ها، رطوبت و شکستگی های موجود در سنگ در میادین و مخازن نفتی از اهمیت ویژه ای برخوردار است، این مطلب خصوصا" برای توسعه میادین نفتی و حفر چاه های جدید میزان ریسک را پایین می آورد. نگار درجه بندی سختی چینه (gsr) این خصوصیت را دارد که با درنظر گرفتن تمام پارامترهای مذکور یک دید کلی از کیفیت سنگ مخزن در محدوده ی مورد مطالعه به دست دهد. اما نتایج حاصل از این نگار فقط می تواند نمایانگر خواص مخزن در محل چاه یا محدوده چاه باشد. لذا با ترکیب داده های لرزه نگاری بازتابی و gsr می توان خواص مخزنی را توسط این نگار در فواصل دورتر از چاه نیز تخمین زد. در این مطالعه اطلاعات مربوط به هفت حلقه چاه از چاه های میدان نفتی هندیجان و همچنین اطلاعات حاصل از عملیات لرزه ای بازتابی دوبعدی مربوط به این میدان مورد مطالعه قرار گرفت. از میان افق های موجود بخش آسماری انتخاب گردید. با استفاده از وارون سازی داده های لرزه نگاری دوبعدی (2d) و نشانگرهای لرزه ای درونی که از داده های لرزه ای استخراج می شوند و پیدا کردن رابطه بین این نشانگرها و مقادیر gsr با استفاده از رگرسیون چندگانه خطی و شبکه عصبی مصنوعی، این پارامتر مهم در کل مقطع لرزه ای تخمین زده شد. نتایج کار نشان دهنده کیفیت بهتر مخزنی و مقادیر بالای gsr در بخش آسماری b، همچنین ارتباط مستقیم میان مقادیر امپدانس و gsr می باشد.
مهدی طاهری علی اصغر ثیاب قدسی
اهمیت و نقش تعیین کننده نوع لیتولوژی سازندها در بررسی مخازن نفت و گاز، ایجاب می¬کند که از هرگونه اطلاعات برای پی بردن به این خواص استفاده شود. معمولاً برای تعیین لیتولوژی از دو روش مستقیم (آنالیز مغزه) و غیر مستقیم (ارزیابی داده-های نمودارهای چاه¬پیمایی) استفاده می¬شود. این روش¬ها مستلزم صرف هزینه و وقت زیادی می¬باشند. بنابراین به دلایل اقتصادی فقط تعداد کمی از چاه¬های یک میدان دارای مغزه می¬باشند، ولی نمودارهای چاه¬پیمایی برای اکثر چاه¬ها در دسترس-اند. در این مطالعه داده¬های لرزه¬ای میدان نفتی هندیجان به همراه نگارهای موجود از 7 چاه این میدان به کار گرفته شد تا پس از استخراج روابط موجود بین نشانگرهای لرزه¬ای و مقادیر حجم کوارتز، کلسیت، دولومیت، شیل و انیدریت در محل چاه¬ها، از این روابط برای تخمین حجم هر کدام از لیتولوژی¬های ذکر شده، در فواصل چاه¬ها استفاده شود. بعد از بررسی¬های کلی داده¬ها، یک خط لرزه¬نگاری انتخاب و روش¬های برگردان لرزه¬ای ( شامل روش¬های وارون¬سازی خارهای پراکنده، برپایه مدل و باند محدود) بر آن اعمال گردید که از بین این روش¬ها، روش بر پایه مدل نتایج بهتری را ارائه نمود. سپس با استفاده از نشانگرهای لرزه¬ای و شبکه¬های عصبی مصنوعی که امروزه یکی از دقیق¬ترین ابزارهای پیش¬بینی در صنعت نفت می¬با¬شند، مدل لیتولوژی برای هر کدام از لیتولوژی¬های ذکر شده در بالا ارائه گردید. هم¬چنین در این مطالعه نشان داده شد که شبکه عصبی pnn دارای نتایج بهتری نسبت به شبکه¬های mlfn و rbf و نیز روش رگرسیون چندنشانگری (mar) می¬باشد.
یاسر شرفخانی علی اصغر ثیاب قدسی
ساخت مدل سه بعدی استاتیکی مخزن یکی از مراحل اساسی در برنامه ریزی توسعه میادین نفت و گاز می باشد. با اکتشاف مخازن جدید، اولین موضوعی که پس از ارزیابی سیال درجای آن اهمیت پیدا می کند، نحوه تولید و طرح توسعه آن است. مدل سازی از جمله ابزارهای مهمی است که در این زمینه به کار گرفته می شود. تخلخل و تراوایی از مهمترین پارامترهای پتروفیزیکی مخازن می باشند که ارزیابی دقیق آنها به عنوان یک ابزار موثر برای کارشناسان صنعت نفت در مطالعه مخازن، فرآیند تولید و مدیریت مخزن محسوب می شود.
وحیده حسینی طباطبایی محبوبه حسینی برزی
چکیده ندارد.