نام پژوهشگر: یوسف فرزانه
یوسف فرزانه حسین شریفی طرازکوهی
حقوق بین الملل زمانی ریشه و منشاء، دولتی داشته و صرفاً به تنظیم روابط دولت ها و قدرت های جهانی می پرداخت. آگاهی روز افزون بشریت و پیشرفت های محیر العقول تکنولوژی منجر به تغییر نگرش و ایجاد تحول انسانی درکلیت حقوق بین الملل شد. این تغییر نگرش و تحول انسانی باعث پیدایش حقوق بشر و گسترش آن و نیز تأثیر روزافزون آن بر حقوق بشر دوستانه شده است. تحول انسانی در حقوق بین الملل محدود به حوزه های حقوق بشر و حقوق بشر دوستانه نبوده و بلکه اکثر حوزه های حقوق بین الملل را در نوردیده است. روند انسانی شدن حقوق بین الملل تحت فشار حقوق بشر، موضوع آن را از دولت محور بودن صرف، بر توجه به فرد و تلاش بر ابتنای قواعد بین المللی بر کرامت و منزلت انسانی متمرکز ساخته است. انسانی شدن حقوق بین الملل در روند تکاملی خود، امروزه در نظریه مسئولیت حمایت متبلور شده است. بر مبنای این نظریه، دولت ها در قبال آلام و مصائب بشری و بخصوص جنایات بزرگی همچون نسل کشی، جرائم علیه بشریت، پاکسازی قومی و جرائم جنگی، نه تنها نمی توانند بی تفاوت باشند، بلکه وظیفه و تکلیف قانونی دارند تا به فریادرسی مردم تحت ستم جهان شتافته و در موارد مقتضی مداخله نمایند. نهادهای بین المللی از جمله ملل متحد و نیز برخی کشورها با پذیرش آن، در موارد متعددی از جمله در عراق، بوسنی، سومالی و گرجستان و غیره، آن را بکار گرفته اند. براساس تحقیقات صورت گرفته در این رساله ثابت شده است که اصل انسانی شدن جایگاه بسیار مهمی در مقررات نظام حقوقی اسلام داشته و دارد و اصل انسانی شدن و نظریه مسئولیت حمایت مورد قبول و منطبق با مقررات نظام حقوق اسلام بوده و دارای مبانی حقوقی منطقی و محکمی است.