نام پژوهشگر: علی میرشاهی
شاهین احمدی کامران شریفی
35 راس گاو شیری بالغ بر اساس روزهای شیردهی و وضعیت شیرواری از 5 دستهی زیر انتخاب شدند: 1) گاوهای تازه زا (روزهای شیردهی 5-50 روز)؛ 2)گاوهای میان شیر (روزهای شیردهی 50-150 روز)؛ 3) گاوهای ته شیر (بیش از 150 روز)؛ 4) گاوهای خشک (پنج هفته ای اول خشکی؛ 5) گاوهای انتظار زایش (سه هفته ی آخر خشکی). از تمامی گاوها در هشت پنجرهی صوتی به ارتفاع 7 سانتیمتر از خلف قوس دندهی 13 تا پایین حفرهی شکم تصاویر اولتراسونوگرافیک تهیه شد و معیارهای زیر در این تصاویر در هر پنجرهی صوتی اندازهگیری شد: 1) اندازهی قطر مخاط و لایهی زیر مخاطی در تمامی پنجرههای صوتی؛ 2) اندازهی قطر لایهی عضلانی شکمبه؛ 3) نسبت قطر مخاط به قطر لایهی عضلانی. در تمامی گاوها ph مایع شکمبه هم از طریق بزل و هم از طریق لولهی معدی (بعد از بیرون ریختن دست کم 500 میلی لیتر از مایع اولیه) به ph متر الکتریکی اندازه گیری شد. نتایج نشان داد که بین قطر مخاط و لایهی زیر مخاطی، قطر لایهی عضلانی و نسبت قطر مخاط به قطر لایهی عضلانی اختلافات معنی دار درون گروهی و بین گروهی وجود دارد (p<0.05). همچنین، بین میزان ph شکمبه به روش بزل با روش نمونهگیری از راه لوله ی معدی (به رغم بیرون ریختن 500 میلی لیتر اولیه) در کل گروهها اختلاف معنیداری وجود دارد (p=0.001). همچنین بین قطر مخاط و زیر مخاط، قطر لایهی عضلانی، و نسبت قطر مخاط و زیر مخاط به لایهی عضلانی (هر یک به طور مستقل) با میزان ph شکمبه به روش بزل در برخی از پنجرههای صوتی در گروههای در معرض خطر (اوایل شیرواری و میان شیر همبستگی وجود دارد که به ترتیب به شرح زیر میباشند همبستگی بین قطر مخاط-زیر مخاط شکمبه با ph شکمبه r=0.80, r2=0.64, p=0.03; همبستگی بین قطر لایهی عضلانی شکمبه با ph شکمبه r=0.85, r2=0.71, p=0.02; همبستگی بین نسبت قطر مخاط-زیر مخاط به لایهی عضلانی شکمبه با ph شکمبه r=0.79, r2=0.63, p=0.033; نتایج نشان می دهد که 1) اندازهی قطر مخاط و لایهی زیر مخاطی ؛ 2) اندازه ی قطر لایه ی عضلانی شکمبه؛ 3) نسبت قطر مخاط به قطر لایهی عضلانی میتوانند به عنوان معیارهایی برای ارزیابی وضعیت شکمبه و برآورد ph شکمبه از طریق بزل مورد مطالعهی بیشتر قرار گیرند. اختلافات درون گروهی و بین گروهی بر اساس این معیارها و همچنین اختلاف معنی دار بین میزان ph مایعات شکمبه (جمع آوری شده به دو روش بزل و لولهی معدی) ممکن است دال بر این موضوع باشد که شکمبه یک محیط یکنواخت نیست.
سلماز شجاعیان علیرضا وجهی
گوسفند بلوچی فراوانترین نژاد گوسفند ایرانی است، اما تاکنون اطلاعاتی دربارهی شاخصهای اکوکاردیوگرافی نرمال این نژاد منتشر نشده است. با توجه به فراوانی نژادی، اهمیت اقتصادی و بومی بودن گوسفند بلوچی در استانهای خراسان، تعیین پارامترها و شاخصهای اکوکاردیوگرافی طبیعی مد حرکت و مد روشنایی در این نژاد ضروری به نظر میرسد. اکوکاردیوگرافی ابزار کمک تشخیصی غیرتهاجمی با ارزشی است که برای ارزیابی اندازهی حفرات قلب، ضخامت و حرکت دیواره، آناتومی و حرکت دریچهها، عروق بزرگ و پریکارد بهکار گرفته میشود. ارزیابیهای اکوکاردیوگرافی روی 22 رأس گوسفند نژاد بلوچی (11 رأس گوسفند نر و 11 رأس گوسفند ماده) بین سنین 4-1 سال و وزن 30 تا 60 کیلوگرم انجام گرفت. اکوکاردیوگرافی مد روشنایی از نماهای کنارجناغی محور طولی راست و چپ و مد حرکت در نمای کنارجناغی محور عرضی راست صورت گرفت. میانگین و انحراف معیار پارامترها و اندیسهای قلبی با اکوکاردیوگرافی مد حرکت عبارتند از: قطر داخلی بطن راست در پایان دیاستول 90/10±48/1 سانتیمتر، قطر داخلی بطن راست در پیک سیستول 35/0± 83/0 سانتیمتر، ضخامت دیواره بین بطنی در پایان دیاستول 12/0±76/0 سانتیمتر، ضخامت دیواره بین بطنی در پیک سیستول 17/0±12/1 سانتیمتر، قطر داخلی بطن چپ در پایان دیاستول 50/0±85/3 سانتیمتر، قطر داخلی بطن چپ در پیک سیستول 45/0±3/2 سانتیمتر، ضخامت دیواره آزاد بطن چپ در پایان دیاستول 16/0±70/0 سانتیمتر، ضخامت دیواره ازاد بطن چپ در پیک سیستول 19/0±37/1 سانتیمتر، حجم بطن چپ در پایان دیاستول 40/19±48/65 سانتیمتر مکعب، حجم بطن چپ در پیک سیستول 50/8±28/19 سانتیمتر مکعب، درصد کسر تخلیه بطن چپ 40/8±38/71، درصد کسر اختصاری بطن چپ 93/6±57/40، فاصله حداکثر باز شدن دریچه میترال از دیواره بین بطنی 10/0±14/0 سانتیمتر، قطر گوشک چپ در پیک سیستول 44/0±96/1 سانتیمتر، قطر ریشهی آئورت در پایان دیاستول 26/0±15/2 سانتیمتر، نسبت قطر گوشک چپ در پیک سیستول به قطر ریشه آئورت در پایان دیاستول 21/0±92/0، در اکوکاردیوگرافی مد روشنایی مقدار میانگین و انحراف معیار قطر داخلی دهلیز چپ در سیستول 69/0±04/5 اندازهگیری شد. مقادیر بدست آمده میتواند به عنوان مقادیر رفرانس و استاندارد در بررسی اختلالات قلبی عروقی گوسفند بلوچی به کار گرفته شود.
عفت بقای مقدم علی میرشاهی
استئوپروز، یک بیماری خاموش و همه گیراست که شکنندگی استخوان و متعاقب آن خطر شکستگی استخوان را افزایش می دهد که این بیماری سبب افزایش احتمال مرگ و میر و هزینه های درمانی در سراسر دنیا می-شود. با وجود این که فاکتورهای خطر متعدی در وقوع این بیماری موثر هستند اما به نظر می رسد کمبود هورمون های تخمدانی مهم ترین عامل خطر در بروز این بیماری در زنان یائسه است. با توجه به این مسئله هورمون درمانی جایگزین و بویژه استفاده از فیتواستروژن ها در رژیم غذایی جهت درمان این بیماری مطرح می باشد. روغن دانه انار دارای 17-آلفا-استرادیول می باشد که یکی از فیتواسترول های تازه کشف شده با اثر سینرژیستی بر روی واکنش های فیزیولوژیکی مرتبط با استروژن است. در این مطالعه روغن دانه انار به جهت اثرات بهبود بخش احتمالی آن بر روی ویژگی های استخوان در یک مدل رت از نشانگان یائسگی مورد ارزیابی قرار گرفت. تعداد 30 سر رت ماده 3 ماهه نژاد ویستار یا مورد عمل جراحی اواریکتومی قرار گرفتند یا به صورت ساختگی و بدون برداشت تخمدان مراحل جراحی روی آن ها انجام شد. هر کدام از این دوگروه رت به دو گروه دیگر تقسیم شدند که دو گروه از آن ها روزانه 1/0 میلی لیتر روغن دانه انار و دو گروه دیگر به همان میزان روغن پارافین دریافت می کردند. پس از عمل جراحی ارزیابی رادیوگرافیک هر دو هفته یک بار جهت اندازه گیری تراکم استخوان در بدنه مهره های اول و دوم، زائده ی شوکی مهره های کمری چهارم و پنجم، کالکانئوس، استخوان های زند زبرین و زند زیرین و ضخامت کورتکسها و قطر استخوان ران، درشت نی و استخوان بازو به کمک استپ وج آلومینیومی به عنوان مقیاس مرجع انجام گردید. تراکم استخوانی استخوان-های زند زیرین و زبرین در گروه اواریکتومی شده کاهش داشت این در حالی است که در گروهی که روغن دانه ی انار دریافت نمودند تراکم استخوانی آن ها به طور معنی داری افزایش یافت. نتایج این مطالعه پیشنهاد می کند که روغن دانه انار می تواند از استئوپروز ناشی از برداشت تخمدان و فقدان هورمون های تخمدانی پیشگیری کند.
نسرین گلشن احمدرضا موثقی
مطالعه ای در سگ های ارجاعی به دانشکده ی دامپزشکی دانشگاه فردوسی مشهد در بازه ی زمانی 4 ساله به منظور آگاهی از میزان حقیقی شیوع، نژادهای مستعد، علائم بالینی، سن ابتلا، نوع تومور و پی گیری های بعد از عمل در تومورهای پستانی سگ ها در شهر مشهد انجام شد. در مجموع 30 نمونه ی بافتی از 16 سگ 3 تا 18 ساله اخذ گردید که شامل توده های برداشت شده با روش جراحی از پستان سگ های مشکوک به تومور پستانی بود. در بررسی های پیش از عمل نیز، معاینه ی بالینی انجام و تصویر رادیولوژی از قفسه ی سینه تهیه شد. تعداد بیماران ماده (14) نسبت به نر (1) 14 بار و میزان نرهای بیمار 6.6% کل جمعیت بود. عمده ی توده ها مربوط به سن بالای 6 سال (21 توده از 12 سگ) و نژاد های خالص ژرمن شفرد، تریر، پودل، اشپیتز، شی هواهوا، داشهوند، پاپیلون و پکنیز (22 توده از 13 سگ) و تعداد محدود (5 توده از 2 سگ) مربوط به نژادهای مخلوط بود. از کل موارد توموری 10 سگ دارای مشکلات هم زمان بودند. روی کل تومورها به ترتیب تعداد، مستکتومی ناحیه ای 4-5، مستکتومی یک طرفه، مستکتومی ناحیه ای 1-2-3 و ساده صورت گرفت. میانگین فاصله میان مشاهده تا اقدام به درمان یا مرگ با ترحم بیماران 6.38 ماه بوده است. از مجموع توده های توموری 12 مورد کم تر از 3 سانتی متر و 15 مورد بالای آن، 15 توده توموری مربوط به پستان های خلفی (4 و5) و 7 توده قدامی (1و2) بوده است. از تعداد 30 توده که از لحاظ بالینی به عنوان تومور تشخیص داده شدند 27 مورد از نظر آسیب شناسی اثبات شدند. 7.4% تومورها خوش خیم و 92.6% بدخیم و بر مبنای دسته بندی گلد اشمیت به ترتیب: کارسینوم از نوع مخلوط 5 توده،کارسینوم های متراکم، توبولی-پاپیلی، مرکب و کارسینوسارکوم هر کدام 3 توده، کارسینوم های غنی از چربی، مجرایی، درجا، پاپیلی کیستی، کارسینوم سلول های سنگفرشی و اوستئوسارکوم هر کدام یک توده بودند. از توده های توموری 9 عدد زخم و 3 توده چسبندگی داشتند. از کل توده های پستانی در پی گیری 5 ماهه تعداد 17 توده (10 سگ) زنده هستند. در دو سگ ایجاد تومور جدید اتفاق افتاد.
تکتم حیدری علی میرشاهی
سرب یکی از پرکاربردترین عناصر مورد استفاده در صنعت و از مهم ترین آلوده کننده های محیط زیست می باشد اما هیچ فعالیت حیاتی در بدن موجودات زنده بر عهده ندارد. تماس با سطوح پایین سرب می تواند به اثرات زیانباری خصوصاً در نوزادان و کودکان منجر شود. اثرات تماس مزمن با سرب عبارت اند از عقب ماندگی شناختی و رفتاری، افزایش فشار خون و نقص در عملکرد کلیوی. از دیگر اثرات سرب می توان به اختلال در رشد، اثرات اسکلتی، سرطان زایی و ... اشاره نمود. علی رغم اهمیت سمیت اسکلتی سرب مطالعات انجام شده بر روی آن محدود می باشد. در این مطالعه اثر تماس مزمن با سرب با دو دوز 500 و 1000 قسمت در میلیون در آب آشامیدنی، بر روی رشد طولی، وزن بدن، تراکم و طول استخوان ها و نیز فاکتور های خونی رت، بررسی گردید. در این راستا تعداد 24 سر رت نر تازه از شیر گرفته شده نژاد ویستار تهیه و به صورت تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. دو گروه سرب را با دوزهای مذکور به مدت 4 ماه دریافت می نمودند. گروه سوم به عنوان گروه شاهد در نظر گرفته شد. در آغاز طرح و سپس در انتهای هر ماه، از هر رت رادیوگراف ساده با استفاده از گوه پله ای آلومینیومی به عنوان مقیاس تهیه گردید. سپس با کمک نرم افزار آنالیز تصویر به نام image j تراکم استخوان در بدنه مهره های اول تا سوم کمری، استخوان های زند زبرین و زند زیرین و استخوان تیبیا و نیز طول فمور راست و تیبیای راست اندازه گیری شد. برای بررسی رشد طولی و وزنی رت ها نیز در ابتدای طرح و در انتهای هر ماه طول رت ها از نوک پوزه تا ابتدای دم و وزن آن ها اندازه گیری شد. در پایان مطالعه از رت ها سی تی اسکن نیز برای ارزیابی تراکم استخوان به عمل آمد. بعد از مرگ با ترحم رت ها، نمونه خون آن ها اخذ گردید و آزمایشهای معمول هماتولوژی بر روی آن انجام شد. در تمامی متغیرهای ارزیابی شده در رادیولوژی و سی تی اسکن، اختلاف معنی داری میان گروه های دریافت کننده سرب و گروه کنترل وجود نداشت. نتایج این مطالعه نشان داد که تماس مزمن با سرب با دوزهای مشخص شده اثری بر رشد طولی و وزنی و نیز متغیرهای طول و تراکم استخوان های مذکور و پروفایل خون شناختی رت به جز متغیردر طی دوره مطالعه نداشت.
مرتضی سراوانی علی میرشاهی
استئوپروز یک بیماری متابولیک استخوان است که بوسیله کاهش توده استخوانی و از بین رفتن بافت استخوان که منجر به شکنندگی استخوان و افزایش خطر شکستگی استخوان میشود، شناسایی میگردد. کاهش سطح استروژن در بدن دلیل اصلی بروز استئوپروز در زنان یائسه میباشد. از اینرو هورموندرمانی در این قشر از افراد یکی از راههای درمانی متداول برای درمان استئوپروز پس از یائسگی میباشد. روغن دانه انار دارای 17-آلفا-استرادیول می باشد که یکی از فیتواسترول های تازه کشف شده با اثر سینرژیستی بر روی واکنش های فیزیولوژیکی مرتبط با استروژن است. در این مطالعه اثر روغن دانه انار به جهت اثرات بهبودبخش احتمالی آن بر روی ویژگی های استخوان در یک مدل رت از استئوپروز پس از یائسگی مورد ارزیابی قرار گرفت. در این مطالعه تعداد 30 سر رت ماده نژاد ویستار با سن 9 هفته و محدوده وزنی 200-175 گرم مورد استفاده قرار گرفت. رت ها به 2 گروه تقسیم شدند: گروهی که هر دو تخمدان آن ها با عمل جراحی خارج شد و گروهی که فقط تحت لاپاراتومی قرار گرفتند. هر کدام از این دو گروه رت به دو گروه دیگر تقسیم شدند که دو گروه از آن ها روزانه 1/0 میلی لیتر روغن دانه انار و دو گروه دیگر به همان میزان روغن پارافین دریافت می کردند. قبل از عمل جراحی از تمامی رتها تصویربرداری سیتی اسکن با شناساگر چندگانه اولیه به عمل آمد و 67 روز پس از عمل جراحی نیز این تصویربرداری با شرایط کاملا مشابه تکرار شد. در تصاویر سیتی اسکن اخذ شده تراکم استخوان در بدنه مهره دوازدهم سینهای، مهره های اول تا ششم کمری و استخوان ساکروم مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که در تراکم استخوان بدنه مهرههای اول، سوم، پنجم و ششم کمری و همچنین استخوان ساکروم، میان گروه اواریکتومی شده و گروه جراحی شده بدون برداشتن تخمدان ها اختلاف معناداری وجود داشت. بر اساس یافته های مذکور روغن دانه انار طی دوره مطالعه 67 روزه قادر به جلوگیری از اثرات استئوپروز متعاقب اواریکتومی در رت ها نمی باشد.
مژگان ولایتی باغداری علی میرشاهی
طوطی استرالیایی را میتوان از محبوبترین پرندههای زینتی سراسر دنیا دانست. از بیماریهای مهمی که این پرنده را درگیر میکند میتوان به بیماریهای تنفسی و قلبی-عروقی اشاره کرد. عمدهی این بیماریها باعث تغییر در اندازه قلب میشوند. هدف از انجام این مطالعه تعیین شاخص نرمال رادیولوژی، برای اندازهی قلب می باشد. 27 طوطی استرالیایی بالغ (10قطعه ماده و 17 قطعه نر) پس از ارزیابی بالینی و رادیوگرافی (در نماهای شکمی-پشتی و جانبی) برای این مطالعه انتخاب شدند. در رادیوگراف های شکمی-پشتی بدست آمده، مقادیر نرمال عرض قلب، عرض قفسه ی سینه، فاصله ی بین دنده ای 3 و 4، عرض سینساکروم، عرض کوراکوئید و فاصله ی دو استخوان ترقوه اندازهگیری شدند. همچنین نسبت اندازهی عرض قلب به شاخصهای مذکور محاسبه شد. رابطه شاخص های آناتومیک، جنس و وزن با عرض قلب توسط آزمون رگرسیون خطی ارزیابی شد. نتایج بدست آمده، نشان داد که اندازه ی عرض قلب، تنها با اندازه ی عرض قفسه ی سینه دارای ارتباط مثبت معنیداری است. ارتباط معنیداری بین وزن و جنس با اندازهی قلب یافت نشد. از مقادیر و نسبت های بدست آمده در این مطالعه می توان به عنوان مقادیر رادیوگرافی طبیعی اندازه ی قلب طوطی استرالیایی، در موارد تشخیص بزرگ شدگیهای قلب این پرنده استفاده نمود.
فرزانه خدادادی زهرا موسوی
یائسگی طبیعی عبارت است از قطع عادت ماهیانه در زنان که به دلیل توقف فعالیت فولیکولار تخمدان روی می دهد و به پایان یافتن دوران باروری در زن می انجامد .بیماری استئوپروز به عنوان یک بیماری سیستمیک با مشخصه ی کاهش حجم توده ی استخوانی و تخریب ساختارهای استخوانی که متعاقب آن میزان شکنندگی و حساسیت استخوان بالا می رود، شناخته می شود. با وجود این که فاکتورهای خطر متعددی در وقوع بیماری استئوپروز موثر هستند اما به نظر می رسد کمبود هورمون های تخمدانی مهم ترین عامل خطر در بروز این بیماری در زنان یائسه است. با توجه به این مسئله هورمون درمانی جایگزین و بویژه استفاده از فیتواستروژن ها در رژیم غذایی جهت درمان این بیماری مطرح می باشد. دانه های انار حاوی ترکیبات استروژنی، استرون و استرادیول می باشند که به لحاظ شیمیایی همگی مشابه استروژن بدن انسان هستند. روغن دانه ی انار دارای 17-آلفا استرادیول می باشد که یکی از فیتواسترول های تازه کشف شده با اثر سینرژیستی بر روی واکنش-های فیزیولوژیکی مرتبط با استروژن است. جهت انجام این مطالعه 24 سر رت ماده سه ماهه نژاد ویستار، در چهار گروه به تعداد 6 رت در هر گروه تقسیم شدند. دو گروه از آن ها مورد عمل جراحی اواریکتومی قرار گرفتند و دو گروه دیگر به صورت ساختگی و بدون برداشت تخمدان مراحل جراحی روی آن ها انجام شد. هر کدام از این دوگروه رت به دو گروه دیگر تقسیم شدند که یک گروه از آن ها روزانه 1/0 میلی لیتر روغن دانه ی انار و گروه دیگر به همان میزان روغن پارافین دریافت می کردند. در پایان مطالعه (پس از 8 هفته)، استخوان ران و درشت نی خارج و بافت های نرم اطراف استخوان ها جدا و نمونه ها جهت مطالعه آسیب شناسی آماده گردید. نتایج مطالعه حاضر افزایش معنی دار ضخامت ترابکول را در گروه ovx/pso در مقایسه با گروهovx در استخوان درشت نی نشان داد. همچنین فاصله بین ترابکول ها به طور معنی داری در گروه ovx/pso نسبت به گروه ovx در استخوان ران و درشت نی کاهش یافت. نتایج مطالعه حاضر و مطالعات مشابه پیشنهاد می کند که روغن دانه ی انار با داشتن ترکیبات استروژنی می تواند از استئوپروز ناشی از برداشت تخمدان و فقدان هورمون های تخمدانی پیشگیری کند.
سید محمد موحدی زاذه احمد رضا راجی
عوارض و بیماریهای درگیرکننده دیواره شکمبه و شیردان از جمله مشکلات متداول در نشخوارکنندگان بوده که میتوانند کاهش تولید و حتی در مواردی مرگ را موجب شوند. از آنجایی که تشخیص تغییرات در دیواره شکمبه و شیردان تنها با روشهای تهاجمی امکان پذیر است، اولتراسونوگرافی به عنوان یک روش تشخیصی غیرتهاجمی شاید بتواند در جهت تشخیص این تغییرات کمک کننده باشد. در مطالعه حاضر، 10 عدد دستگاه گوارش گوسفند تهیه و نمونه بافتی از دیواره شکمبه و شیردان اخذ شد. نمونههای بافتی پس از تهیه لام، مورد ارزیابی هیستومورفومتری قرار گرفت. سپس ارزیابی اولتراسونوگرافی در سرم فیزیولوژی از محلی که نمونه بافتی گرفته شد، انجام پذیرفت. در این تحقیق، برای اولین بار امکان لایهبندی دیواره شکمبه و شیردان در تصاویر اولتراسونوگرافی با مطابقت لایههای بافتی در تصاویر بافتشناسی، فراهم شد. ارزیابی هیستومورفومتری دیواره شکمبه و شیردان در نشخوارکنندگان نیز برای اولین بار گزارش شد. آنالیز آماری دادهها، گویایعدم وجود ارتباط آماری معنیدار بین میانگین پارامترهای دیواره شکمبه و شیردان در ارزیابی اولتراسونوگرافی و هیستومورفومتری بود. تعیین لایه بندی دیواره شکمبه و شیردان در اولتراسونوگرافی به عنوان اولین گام برای انجام تحقیقات بعدی در این زمینه میتواند راهگشا باشد.
شهرزاد شفیق محمد عزیززاده
چکیده ارزیابی اولتراسونوگرافی پروستات و بیضهها در سگهای به ظاهر سالم بالینی نژاد تریر به کوشش: شهرزاد شفیق غده پروستات، تنها غده ضمیمه جنسی و تکامل یافته در سگ است. بیماری های پروستات یکی از مشکلات شایع در سگهای نر مسن عقیم نشده میباشد. در اکثر بیماریهای پروستات، اندازه پروستات بزرگ می شود. همچنین اندازه پروستات بسته به سن، نژاد سگ، سابقه بیماری و وضعیت عقیم بودن یا نبودن حیوان میتواند متغیر باشد. هدف این مطالعه به دست آوردن مقادیر طبیعی اندازه پروستات و بیضهها در سگ های تریر عقیم نشده و به ظاهر سالم بوده است. بدین منظور،22 قلاده سگ تریر بالغ سالم پس از معاینه بالینی و ارزیابی رادیوگرافی (نمای جانبی و شکمی- پشتی) مورد مطالعه قرار گرفتند. پس از کوتاه کردن موهای ناحیه خلف شکم و استفاده از ژل اولتراسونوگرافی در 2 نمای ساژیتال و عرضی از طریق سطح شکم، غده پروستات مورد ارزیابی اولتراسونوگرافی قرار گرفت. در نمای ساژیتال، طول و ارتفاع و در نمای عرضی، عرض و ارتفاع پروستات اندازه گیری شد. ارتفاع پروستات در نمای عرضی در 3 قسمت (لوب راست، لوب چپ و مدین رافه) اندازه گیری شد. اولتراسونوگرافی بیضه ها در 3 نمای ساژیتال، عرضی و دورسال انجام شد. در ادامه، طول، ارتفاع و عرض هر دو بیضه اندازه گیری شدند. همچنین فاصله بین ? استخوان ایلیوم در محدوده پروستات، در رادیوگراف های نمای شکمی- پشتی، اندازه گیری شد. میانگین، انحراف معیار، حدود اطمینان ??%، مینیمم و ماکزیمم اندازههای پروستات و بیضه گزارش گردید. رابطه فاصله بین دو استخوان ایلیوم، وزن و سن با اندازه های پروستات و رابطه سن و وزن با اندازههای بیضه با استفاده از روش رگرسیون خطی بررسی شدند. رابطه اندازههای پروستات با اندازههای بیضه نیز به وسیله روش پیرسون کرلیشن مورد ارزیابی قرار گرفت. از این مقادیر و شاخص ها می توان به عنوان اندازه های طبیعی پروستات و بیضه های سگ های تریر برای تشخیص بزرگ شدگی پروستات استفاده کرد.
مهری خاکسار بجستانی علی میرشاهی
27 کبوتر (10قطعه ماده و 17 قطعه نر) پس از ارزیابی بالینی و رادیوگرافی (در نماهای شکمی-پشتی و جانبی) برای این مطالعه انتخاب شدند. در رادیوگراف های شکمی-پشتی بدست آمده، مقادیر نرمال عرض قلب، عرض قفسه ی سینه، فاصله ی بین دنده ای 3 تا 4 در دو سمت بدن پرنده، عریضترین قسمت استخوان سینساکروم، عرض استخوانهای کوراکوئید چپ و راست، فاصله ی دو استخوان ترقوه، فاصلهی قلب و قفسه سینه در عریضترین قسمت قلب در دو سمت چپ و راست بدن پرنده و فاصلهی بین دو سر استخوان ران اندازهگیری شدند. همچنین نسبت اندازهی عرض قلب به شاخصهای مذکور محاسبه شد. رابطه هر یک از شاخص های آناتومیک، با عرض قلب توسط آزمون رگرسیون خطی ارزیابی گردید. جنس و وزن در تمام مدلهای رگرسیون وارد شد. با استفاده از روش backward stepwise متغیر هایی که رابطه معنی داری با عرض قلب نداشتند یکی یکی از مدل حذف شدند تا تمام متغیر های باقیمانده در مدل با p<0.05 با متغیر وابسته مورد مطالعه (عرض قلب) رابطه داشته باشند. نتایج بدست آمده، نشان داد که اندازه ی عرض قلب، تنها با اندازه ی عرض قفسه ی سینه، عرض استخوان سینساکروم، فاصله دو ترقوه، و فاصلهی دو سر استخوان ران دارای ارتباط مثبت و معنیداری است. در مدل رگرسیون که رابطه عرض قفسه ی سینه و عرض استخوان سینساکروم را با عرض قلب نشان دادند، هیچ یک از متغیرهای وزن و جنس با عرض قلب رابطه نداشتند و از مدل حذف شدند. اما در مدل رگرسیون که رابطه فاصله دو ترقوه، و فاصلهی دو سر استخوان ران را با عرض قلب نشان دادند متغیر جنس رابطه معنی داری با عرض قلب نشان داد و در مدل باقی ماند
نوشین اسدیان علی میرشاهی
چکیده ارزیابی مقدماتی شاخصهای رادیولوژی و الکتروکاردیوگرافی طبیعی قلب خرگوش به کوشش: نوشین اسدیان خرگوش را میتوان یکی از محبوبترین حیوانات خانگی در سراسر دنیا دانست به طوریکه در کشورهای انگلستان و ایالات متحدهی آمریکا، بعد از سگ و گربه، سومین پستاندار خانگی پرطرفدار و محبوب به حساب میآید. بیماریهای تنفسی و قلبی-عروقی از جمله بیماریهای مهم خرگوش هستند. یکی از شاخصههای کلیدی این دو دسته از بیماریها، تغییر در اندازهی قلب است. هدف از انجام مطالعهی حاضر، تعیین شاخصهای طبیعی رادیولوژی و الکتروکاردیوگرافی قلب خرگوش بود. بدین منظور، 18 سر خرگوش خانگی بالغ (7 سر ماده و 11 سر نر) پس از تأیید سلامت بالینی، برای این مطالعه انتخاب شدند. ابتدا الکتروکاردیوگرام به روش استاندارد و در 6 اشتقاق i، ii،iii ، avr، avl و avf تهیه شد و آمپلیتود و طول مدت زمان امواج p، qrs وt و محور طبیعی قلب اندازهگیری شد. سپس از هر سر خرگوش، دو عدد رادیوگراف در نماهای استاندارد پشتی-شکمی و جانبی اخذ شد و مقادیر vertebral heart scale، عرض قلب بر اساس فضای بین دندهای در نمای جانبی، عرض و طول قلب بر اساس فضای بین دندهای 4 و 5 در نمای پشتی-شکمی، عرض قلب، بر اساس محل بیشترین عرض آن در قفسهی سینه در نمای پشتی-شکمی، طول قلب بر اساس محل بیشترین عرض قلب در قفسهی سینه در نمای پشتی-شکمی اندازهگیری شدند. رابطهی وزن و جنس خرگوشها، با شاخصهای رادیولوژی قلب توسط آزمون رگرسیون خطی مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج بدست آمده نشان داد که محور بلند قلب و vhs به صورت معنی داری در نرها بیشتر از مادههاست (p<0.05). همچنین رابطهی بین شاخصهای الکتروکاردیوگرافی با وزن و جنس و رابطهی بین شاخصهای الکتروکاردیوگرافی و شاخصهای رادیولوژی نیز مورد بررسی قرار گرفت که هیچ کدام رابطهی معنی داری را نشان ندادند. مقادیر و نسبتهای به دست آمده در مطالعهی مقدماتی حاضر میتوانند به عنوان مبنایی اولیه برای مطالعات جامع تعیین مقادیر طبیعی شاخصهای رادیوگرافی و الکتروکاردیوگرافی قلب خرگوشها مورد استفاده قرار گیرند. کلمات کلیدی: اندازه طبیعی قلب، رادیولوژی، الکتروکاردیوگرافی، خرگوش
سمیه جعفری دوست حسین کاظمی مهرجردی
دیسپلازی مفصل لگنی رانی یک بیماری توارثی غیر مادرزادی می باشد که مخصوصا در نژادهای بزرگ جثه رخ می دهد. تعداد زیادی از سگ های درگیر، نشانه ی بالینی خاصی را نشان نمی دهند و این بیماری به تدریج سبب ناتوان شدن و ضعیف شدن سگ ها می شود. تعداد 36 قلاده سگ نژاد بزرگ با استفاده از حالت گماری پشتی شکمی با پاهای کشیده جهت بیماری دیسپلازی مفصل لگنی رانی مورد ارزیابی قرار گرفته و با استفاده از سیستم درجه بندی fci به 5 درجه a، b، c، dو e طبقه بندی شدند. روش pennhip جهت اندازه گیری di اجرا شد و روش ارتلانی جهت ارزیابی دررفتگی مفصل انجام گرفت. دیسپلازی مفصل لگنی رانی در2/72% سگ ها وجود داشت که 1/11% بصورت یکطرفه و 1/61% دوطرفه درگیر بودند. 73% موارد درگیر از جنس نر بودند. از 14 قلاده سگ دارای علامت بالینی، دیسپلازی مفصل لگنی رانی در 11 قلاده مثبت گزارش شد و در 22 قلاده سگ فاقد علائم بالینی، 15 قلاده واجد دیسپلازی مفصل لگنی رانی بودند. تست ارتلانی در 33 مورد منفی کاذب و در 6 مورد مثبت کاذب نشان داد. نتیجه این مطالعه نشان می دهد که ارزیابی رادیولوژی مفصل لگنی رانی در نژادهای مستعد به منظور تشخیص و برنامه های غربالگری دیسپلازی مفصل لگنی رانی ضروری می باشد. کلمات کلیدی: سگ، رادیولوژی، دیسپلازی مفصل لگنی رانی،درجه بندی fci
مریم یزدیزاده راوری حسین کاظمی
دیسپلازی مفصل آرنج تکامل غیر طبیعی مفصل آرنج می باشد. اغلب موارد دیسپلازی ملایم آرنج باعث آرتروز خفیف می شود که ممکن است بدون علائم بالینی باشد و صاحبان حیوان-ها و پرورش دهندگان سگ ها از حضور این مشکل در بین سگ های کنل خود بی خبر هستند. به منظور بررسی مقدماتی میزان دیسپلازی مفصل آرنج، تعداد 39 قلاده سگ با محدوده سنی 5/4 ماه تا 9 سال و محدوده وزنی 15 تا 59 کیلوگرم از نژادهای مختلف مورد ارزیابی بالینی و رادیوگرافی قرار گرفتند. بر اساس رادیوگراف های انجام شده،6 قلاده سگ (3/15%) از نظر دیسپلازی مفصل آرنج مثبت گزارش شدند که از این تعداد 4 قلاده بصورت 2 طرفه و 2 قلاده یک طرفه درگیر بودند. از 78 مفصل ارزیابی شده، 10 مفصل از نظر ed مثبت بودند که از این تعداد 5 مفصل (4/6%) درجه 1، 3 مفصل (8/3%) درجه2 و2 مفصل (5/2%) درجه 3 را نشان دادند. در 2 قلاده (ژرمن شفرد و رات ویلر) بصورت یک طرفه، عدم یکی شدن زائده آنکونئال گزارش شد. فقط در یک مفصل واجد ed (درجه 1)، لنگش همراه با وزن گیری ثبت گردید.کاهش دامنه حرکتی مفصل در 2 مفصل (درجه 2) از 10مفصل درگیر گزارش شد و در یک مورد (درجه 3 و واجد عارضه uap) تورم و دردبه هنگامملامسه مفصل ثبت گردید. بر اساس نتایج بدست آمده از مطالعه مقدماتی حاضر، با توجه به عدم وجود علائم بالینی در اکثر موارد درگیر، انجام رادیوگرافی از مفصل برای انجام برنامه غربالگری جهت انتخاب جمعیت مناسب پیشنهاد می شود. کلمات کلیدی: سگ، رادیولوژی، دیسپلازی مفصل آرنج، درجه بندی دیسپلازی مفصل آرنج