نام پژوهشگر: عبدالعلی علی عسکری
غلامرضا مطاعی طاهر روشندل
چکیده یکی از مباحث مهم و اصلی در مدیریت سازمان ها ، مدیریت تغییر است ، امروزه مدیران در محیطی پویا ، پرابهام و متحول کار می کنند . در این میان ، حوزه ی تولید معاونت سیمای ج . ا . ا همواره درگیر تغییرات متعدد و متنوعی است که برای بقاء ناچار به اعمال تغییرات است ، در راه انجام تغییرات همواره مقاومت هایی رخ می دهد که می تواند مانع از انجام تغییر و یا به تأخیر افتادن آن گردد ، مدیران برای کم کردن هزینه های ناشی از مقاومت در برابر تغییر ، نیاز به شناسایی زمینه های مقاومتی در افراد و سازمان دارند . هدف این پژوهش " بررسی عوامل موثر بر مقاومت کارکنان حوزه ی تولید معاونت سیمای جمهوری اسلامی ایران در برابر تغییرات در حوزه ی تولید " است . چارچوب نظری آن بر اساس نظریه ی استیفن پی . رابینز در خصوص منشأ مقاومت در برابر تغییراست که براساس آن دو دسته عوامل فردی و سازمانی می توانند بر میزان مقاومت افراد در برابر تغییر موثر باشد . در این تحقیق از روش پیمایشی استفاده شده است ، جامعه ی آماری را کارکنان تولیدی معاونت سیمای ج . ا . ا تشکیل می دهد که حدود 1000 نفر هستند و نمونه ای به تعداد 196 نفر از آن ها انتخاب شده و به روش نمونه گیری تصادفی ساده مورد آزمون قرارگرفته اند . نتایج حاصل از بررسی آزمون های همبستگی رتبه ای اسپیرمن و پیرسون نشان داد که بین درآمد ، انسجام گروهی و مقاومت کارکنان تولید حوزه معاونت سیما در برابر تغییرات رابطه مستقیم و بین امنیت شغلی و مقاومت کارکنان تولید حوزه معاونت سیما در برابر تغییرات رابطه معکوس وجود دارد و بین عادت ، وحشت از ابهام ، سطح تحصیلات ، نوع شغل و مقاومت کارکنان تولید حوزه معاونت سیما در برابر تغییرات رابطه معنی داری وجود ندارد .
سید امیرحسین مکبری عبدالعلی علی عسکری
این پایان نامه قصد دارد با هدف 1)ارتقاء اثربخشی فرایند مدیریت استراتژیک در سازمانهای رسانه ای خدمت عمومی(pbs) و 2)بررسی میزان کارآمدی مدل مدیریت استراتژیک دیوید برای به کارگیری در سازمانهای رسانه ای ازطریق برسی اسنادی درحوزه های ارتباطات،مدیریت رسانه ، مدیریت استراتژیک و روش گروه کانونی(focus group) با حضور اساتید مدیریت استراتژیک،برخی از مدیران ارشد سازمان صدا وسیما و صاحبنظران مدیریت استراتژیک در سطح کشور،به این سوالا ت اساسی ذیل پاسخ گوید که آیا می توان عیناً از رویکردهای مرسوم مدیریت استراتژیک که تاکنون در سایر صنایع و موسسات بازرگانی مورد استفاده قرار گرفته است، در حوزه سازمان های رسانه ای نیز بهره برد؟ وآیا باتوجه به مفروضات مدل مرسوم مدیریت استراتژیک دیوید نیازمند ارایه مدل جدیدی می باشیم یا خیر؟ و اساسا چه دیدگاههایی در پاسخ به سوال تحقیق وجود دارد وچگونه می توان بر اساس نقاط قوت و ضعف این دیدگاهها، مدلی مناسب و جامع ارائه نمود؟ ویژگیها و بایسته های مدل مطلوب شامل چه مواردی می باشد؟ در پاسخ به سوالات تحقیق خلاء های موجود، وجوه تمایز و تفاوت میان سازمان های رسانه ای و سایر صنایع و پیامدهای منفی عدم وجود یک چارچوب جامع مدیریت استراتژیک در سازمان رسانه ای و تاثیرات نامطلوب آن بر جامعه و بررسی ملاحظات به کارگیری الگوی مدیریت استراتژیک در سازمان های رسانه ای بررسی گردیدو سه دیدگاه1-دیدگاه رادیکال 2-دیدگاه کاملاًجانبدارانه 3- دیدگاه اصلاحی و تطبیقی(دیدگاه محقق) ودلایل آنها در خصوص میزان کارآمدی مدل مدیریت استراتژیک دیوید و ملاحظات به کارگیری آن در سازمانهای رسانه ای شناسایی و بررسی گردیدند. در جمع بندی دیدگاه سوم یعنی دیدگاه اصلاحی و اقتضایی مبنی بر تکامل مدل دیوید و انجام اصلاحات و اضافه نمودن اجزاء و مراحل و ملاحظات جدید به آن، مورد پذیرش اکثریت گروه کانونی قرار گرفت و فرضیه رقیب آن یعنی کارآمدی مدل دیوید به تنهایی برای به کارگیری در رسانه های عمومی ،با اکثریت آراء ناکافی تشخیص داده شد. در نهایت بر اساس دیدگاه سوم و پارادایم تلفیقی مدیریت استراتژیک و با رعایت ملاحظات و الزامات مطرح در این تحقیق الگوی مدیریت استراتژیک در رسانه ارائه گردیده است.
هادی البرزی دعوتی عبدالعلی علی عسکری
چکیده سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران تاکنون با بهره گیری از رادیو و تلویزیون به عنوان دو رسانه ارتباطی، نقش مهمی در عرصه رسانهای کشور داشته است؛ بنابراین برای حضور فعال در عرصههای داخلی و بینالمللی نیاز به شناخت مسیر حرکت خود و مطالعه آینده براساس تغییر و تحولات رسانهای دارد. دراین پژوهش، با توجه به تکامل و توسعه اینترنت، ابتدا از طریق مطالعات اسنادی، روندهای موثر در آینده رسانه ملی در عرصه اینترنت شناسایی شده که عبارت اند از: رشد فناوری، تغییرات فرهنگی و اجتماعی، اسناد بالادستی، رقبای سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران در فضای مجازی، رقابت حرفهای در تقابل با رقابت غیرحرفهای، هزینه و فایده در تولیدات رسانهای، ویژگیهای رسانههای نوین، جایگزینی تبلیغات تلویزیونی با تبلیغات اینترنتی، آغاز به کار اینترنت ملی و تشکیل شورای عالی مجازی. همچنین آیندههای محتمل رسانه ملی در فضای اینترنت، در قالب آینده مطلق، آینده موازی، آینده مکمل و آینده سایهای تعریف شد که با بررسی دیدگاههای 20 صاحب نظر- با استفاده از روش دلفی- نتایج ذیل به دست آمد، نظر اجماعی خبرگان با توجه به روندهای محیطی و محاطی بر سازمان صداوسیمای جمهوری اسلامی ایران به ترتیب اولویت، حضور موازی در فضای اینترنت با 36 /86 در صد امتیاز در رده اول، حضور مکمل در فضای اینترنت با 59/64 درصد امتیاز در رده دوم، حضور مطلق در فضای اینترنت با 31/60 درصد امتیاز در رده سوم و حضور سایهای در فضای اینترنت با 23/37 درصد در رده چهارم است. در بحث «آینده مطلوب» نیز از بین آیندههای محتمل، آینده مطلوب سازمان صداوسیما در ده سال آینده حضور موازی در فضای اینترنت با امتیاز 44/94 درصدی میباشد. با توجه به این آینده نگری، رسانه ملی در ده سال آینده در کنار رسانه های سنتی به بهرهمندی مستقل و یکسان از اینترنت برای جذب مخاطب مبادرت خواهد ورزید. به عبارت دیگر، در آینده موازی، توجه به رسانه اینترنت و فضای مجازی از لحاظ تأمین نیروی انسانی، بودجه و سایر موارد مورد نیاز مانند رسانه های سنتی «رادیو و تلویزیون» پیش بینی میشود. کلمات کلیدی: فضای اینترنت، آیندههای محتمل صداوسیما، آینده مطلوب صداوسیما، روندهای محیطی و محاطی
حنانه احمدی عبدالعلی علی عسکری
هدف اصلی این پژوهش ارائه ساختار سازمانی مناسب و بومی برای اجرای آی پی تی وی در ایران است. مطالعه زنجیره ارزش آی پی تی وی در مقایسه با زنجیره ارزش تلویزیون سنتی و مطالعه تطبیقی زنجیره ارزش و ساختار سازمانی الگوهای موفق اجرای آی پی تی وی در جهان از دیگر دغدغه های این پایان نامه در جهت شناخت صحیح ساختار سازمانی بوده است. سازمان مجازی، ساختار شبکه ای، ساختار پروژه ای و ساختار ماتریسی چارچوب نظری تحقیق را تشکیل داده اند. در این پژوهش به منظور بررسی ژرفانگر از روش کیفی و برای جمع آوری اطلاعات از تکنیکهای مطالعه اسنادی، تطبیقی و مصاحبه عمیق استفاده شد. جامعه آماری مصاحبه شوندگان متشکل از سه گروه سه نفره از اساتید علم مدیریت و مدیریت رسانه صاحبنظر در حوزه رسانه های نوین و ساختارهای سازمانی، مدیران سازمان صدا و سیما درگیر در اجرای ملی پروژه آی پی تی وی و متخصصان حوزه آی تی خارج از سازمان صدا و سیما می باشد که شیوه نمونه گیری آن به صورت گلوله برفی بود. نتایج حاکی از آن است به منظور اجتناب از ایجاد سلسله مراتب سازمانی دست و پاگیر، بهترین گزینه تعریف قرارگاهی مرکزی است. این قرارگاه از اتحاد سازمانهای تامین کننده حلقه های زنجیره ارزش آی پی تی وی به وجود می آید. به واسطه این اتحادها مناسب ترین ساختار بین سازمانی برای این قرارگاه ساختار شبکه ای و مناسب ترین ساختار درون سازمانی ساختار ماتریسی می باشد.
احمد امین فرد عبدالعلی علی عسکری
هدف این تحقیق، دستیابی به مطلوب ترین راهبردهای مدیریت رسانه ای بحران انرژی هسته ای در سیمای جمهوری اسلامی ایران با تاکید بر زیر سیستم سیاسی بحران انرژی هسته ای در بعد بین المللی در مرحله پیش از بحران می باشد. با توجه به ارزیابی محیط داخلی و خارجی، سناریوی تداوم وضع موجود از بین سه سناریوی محتمل برای این تحقیق برگزیده شد. این راهبردها به سیمای جمهوری اسلامی ایران این امکان را می دهد که با توجه به نظریه قدرت هوشمند، از بحرانی شدن مسأله هسته ای در آینده، تا حد امکان جلوگیری کرده و به افزایش قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران کمک نماید. این تحقیق با استفاده از روش دلفی، طی سه مرحله و با بهره گیری از الگوی برنامه ریزی استراتژیک انجام شد. به همین منظور برای دستیابی به اهداف تحقیق از نظرات خبرگان در این حوزه (مدیران ارشد سازمان صدا و سیما و وزارت امور خارجه، اساتید و نخبگان رشته های علوم سیاسی و روابط بین الملل و علوم ارتباطات و مدیریت رسانه ) کمک گرفته شد. نتیجه این تحقیق نشان داد راهبردهای رقابتی مناسب ترین راهبردها برای سیما جهت مدیریت رسانه ای بحران هسته ای می باشند. در انتها راهبردهای رقابتی تدوین شده برای سیما اولویت بندی شدند و مهمترین راهبرد این تحقیق «فرهنگ سازی در مورد تبدیل موضوع هسته ای به موضوعی فراجناحی، ملی و حتی فراملی از طریق برنامه سازی و مستندسازی و گزارش خبری در باب افشاگری سیاسی عمل کردن نهادهای بین المللی و گزینشی عمل کردن آن در مقابل جمهوری اسلامی ایران همچون سازمان ملل متحد، آژانس بین المللی انرژی هسته ای است» می باشد، که به خوبی با راهبرد فوق فعال در مدیریت رسانه ای بحران و نظریه قدرت هوشمند مطابقت دارد.
اسماعیل ارجمندی عبدالعلی علی عسکری
«آرایش رسانه ای کارآمد» الزام اصلی مأموریت صداوسیماست که «مدیریت و هدایت فرهنگ و افکار عمومی جامعه» می باشد، لذا ضرورتاً باید الگویی برای تنظیم آرایش رسانه ای تدوین گردد تا با برتافتن آن الگو، صداوسیما مأموریت خود را محقق و در مواجهه با امپریالیسم رسانه ای دشمن، بر تهدیدات آن نیز فایق آید. بر این اساس پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که، الگوی آرایش رسانه ای صداوسیمای جمهوری اسلامی، چگونه باید باشد؟ که در کنار این مسئله، به بررسی شرایط نوین فضای رسانه ای جهان برای انطباق با شرایط جدید و همچنین، آشنایی با حوزه ها و جوانب آرایش رسانه ای نیز می پردازد. برای پاسخ به این پرسش، تحقیق حاضر به صورت کیفی انجام شد و گردآوری داده ها نیز به روش مصاحبه عمیق با 15 کارشناسان خبره از اساتید علوم ارتباطات و مدیریت رسانه، سینما، علوم نظامی، علوم سیاسی و دانش مدیریت استراتژیک انجام گرفت که پس از استخراج و کدگذاری داده ها به صورت گام به گام و مرحله به مرحله از مصاحبه ها، به کدگذاری باز، محوری و گزینشی، مقوله بندی پرداخته شد. با به اشباع رسیدن مقولات و اتصال و پیوند مقولات اصلی، طرح نظری بزرگ تری شکل گرفت و یافته ها به آرامی شکل نظریه بر خود پذیرفت. از این طریق تدوین الگوی موردنظر مورد مداقه قرار گرفت. طراحی الگوی موردنظر که به صورت ترکیبی بر مبنای طرح ریزی در دانش مدیریت استراتژیک و برنامه ریزی در مدیریت عمومی شکل گرفته، پس از تعریف و تبیین مفهوم «آرایش رسانه ای» به الگوی گام به گام برای طراحی آرایش رسانه ای رسید که شامل 14 گام اصلی است که شامل موارد زیر می باشد: پیش گام. تنظیم عقبه آرایش رسانه ای 1.تعیین رویکردهای طراحی 2. تفکیک پارادایم 3. تنظیم اصول و قواعد طراحی آرایش 4. تعیین نوع آرایش رسانه ای آفندی، تهاجمی، متقارن و نامتقارن، 5. شناخت وضع موجود و استعداد نیروی خودی و غیر 6. ترسیم وضع مطلوب و برآورد وضعیت از فضای نوین رسانه ای 7. تعیین حوزه نفوذ و کانون تمرکز تمدنی و اولویت ها و نیازسنجی جامعه و نظام 8. تنظیم حوزه های آرایش رسانه ای و قالب ها و گونه های رسانه ای 9. سازمان دهی، نهادسازی و تنظیم زنجیره تأمین 10. تبیین اهداف، مأموریت و چشم انداز کل و جزء 11. تأمین منابع انسانی و امکانات 12. هدایت و رهبری 13. انتشار کیفی و کمی پیام 14. نظارت و ارزیابی، آسیب شناسی مجدد، بازطراحی و به روزرسانی.