نام پژوهشگر: عبدالحسین خواجه علی

من جمالیات الاستعاره فی القرآن الکریم
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه اصفهان - دانشکده زبانهای خارجی 1390
  عبدالحسین خواجه علی   سید رضا سلیمانزاده نجفی

از زمان نزول قرآن کریم تا امروز دانشمندان مسلمان از قبیل متکلمان، فلاسفه، مفسران، اصولیان، عرفا و علمای بلاغت در زمینه ی تبیین ویژگی ها و أسرار این معجزه ی بیانی تلاش کرده اند. یکی از مواردی که در کانون توجه آنها بوده، مسأله مجاز و استعاره است. چیزی که در میان همه ی ملل از ارکان مسائل زیبا شناختی در حوزه ی ادبیات به شمار می آید. نکته قابل توجه در باب پژوهش های مربوط به مجاز و استعاره در قرآن کریم این است که در این زمینه بیشتر رویکردهای کلامی، فلسفی و منطقی حاکم بوده، و غالباً این مباحث منشأ بسیاری از مشاجرات و مجادلات کلامی گشته است، و در نتیجه به وجوه زیبا شناختی آن کمتر پرداخته شده است. از این روی نگارنده بر آن شد تا در حد دانش، توان و امکانات محدود خود در باب زیبا شناسی استعاره در قرآن که کار مستقلی هم تاکنون در این زمینه صورت نگرفته، قدمی بردارد و به مطالعه و تتبع بپردازد، و حاصل کار خود را عرضه بدارد. در این راه یکی از مسائلی که توجه نگارنده را به خود جلب کرد، و قرن ها پیش نیز عبدالقاهر جرجانی بدان تفطن یافته بود؛ این بود که در بعضی از مهم ترین عبارات استعاری قرآن کریم، راز زیبایی و جمال فقط در کانون استعاره نیست، بلکه به ویژگی های سبکی و اسلوبی دیگری نیز وابسته است، و تمرکز ما در این رساله بیشتر بر این جنبه ها بوده است. این ویژگی ها هم در کانون استعاره یافت می شوند و هم در فضای پیرامون آن. از آن جمله است دلالت های ضمنی و جنبی واژه ها در سطوح و حوزه های گوناگون و نیروی تخییلی، القایی و عاطفی آنها، سایه های معنایی، موسیقی سیاق، گفتگو، حرکت، پویایی تصاویر و تداعی تصویرها؛ و نیز آشنایی زدایی، حس آمیزی، پارادکس، و جنبه های دراماتیک، دلالت های صوتی واژگان و حروف... و بالأخره اسلوب تقابل که برای نخستین بار در زمینه ی زیبا شناسی استعاره در قرآن کریم در این رساله به کار گرفته شده است، و پژوهنده معتقد است که تقابل های متضاد در مقایسه با تقابل های متناسب و همخوان بر شدت تنش در کانون استعاره می افزاید، و در مجموع منظومه ای جمالی فراهم می آید که در مرکز آن خورشید منظومه ی قرآنی، یعنی رحمت الهی که در ارکان جمیع کائنات سریان دارد، می درخشد. همان که به همه چیز وجود و به هر عبارت و استعارتی معنی می بخشد، و همه ی تقابلات در آن حل و محو می شود، و بدین گونه نشانه ها به معنی حقیقی خود تأویل می گردند. باری نگارنده کوشیده است در این رساله از منظری تازه به امهات استعاره های قرآنی که از دیر باز در بین علمای بلاغت مطرح بحث بوده، بنگرد و دریچه ای دیگر از زیبایی شناسی قرآن کریم را به روی خواننده بگشاید. این منظر هم زیبایی شناسی دریافت را مد نظر داشته و هم زیبایی شناسی تأثیر را. و در نهایت امیدوار است بدین وسیله گامی هر چند کوچک و ناچیز در نشان دادن نظم معجزه آسای قرآن کریم برداشته باشد .