نام پژوهشگر: جواد امام جمعه زاده
میلاد هاشمی جواد امام جمعه زاده
چکیده: عصر کنونی، عصر دموکراسی هایی است که در آن احزاب نقشی مهم را ایفا می نمایند. اما تاریخ فعالیت های احزاب و پدیده تحزّب در ایران، به خوبی بیانگر عدم توفیق این پدیده ی مهم سیاسی در سده ی اخیر و حتی در حال حاضر است. پژوهندگان سیاسی همواره در پی تبیین علل این بی ثباتی بوده اند و علل مختلفی را در حوزه سیاسی، تاریخی، اقتصادی، فرهنگی و حقوقی برای این معضل برشمرده اند. رساله حاضر تلاشی به منظور بررسی و شناخت دلایل ناکامی، ضعف و ناپایداری احزاب در تاریخ ایران معاصر تا به امروز و به ویژه علل ناکامی و ناپایداری احزاب در دوره ی خاص تاریخی یعنی دوران نخست وزیری محمد مصدق تا کودتای 28 مرداد و دوران ریاست جمهوری محمد خاتمی می باشد. رویکرد اصلی که در این نوشته از آن به منظور دست یابی به درکی صحیح تر و تحلیلی مناسب تر مورد استفاده قرار گرفته، روش مقایسه ای است که بر اساس آن دو دوره ی مذکور را در سه سطح حاکمیت، نهادهای مدنی و سطح بین المللی مطالعه و بررسی شده است. مهم ترین اهدافی که این پژوهش دنبال می کرد این است که علل شکل گیری احزاب سیاسی در دوره حیات سیاسی مصدق و خاتمی، وجوه اشتراک و افتراق احزاب سیاسی در دو دوره مذکور و دلایل ناکارآمدی احزاب آن ها با بهر گیری از رهیافت مقایسه ای مورد تبیین و تشریح قرار گیرد. روشی مورد استفاده در این پژوهش، روش توصیفی و تحلیلی بر اساس منابع کتابخانه ای و دیجیتالی بود. در ارتباط با علل ناکارآمدی احزاب در ایران پاسخ های متفاوتی ارائه شده که عمدتاً به این مسئله نگاهی یک سویه داشته و تنها به یک علت و یا تعدادی از عوامل ضعف احزاب در ایران معاصر اشاره شده است. اما نکته ای که لازم است مورد توجه قرار گیرد این است که ضعف و ناکامی احزاب در ایران را چه در دو برهه ی زمانی مورد نظر این پژوهش و چه در سراسر تاریخ این قرن ایران باید معلول جمع پیچیده ای از عوامل دانست که در کنار یکدیگر موجب شده تا احزاب در ایران به استمرار و پایداری نرسیده و نتوانند به عنوان یک نهاد واسط عمل کرده و کارویژه هایی را که از احزاب انتظار می رود به انجام رسانند. بدین سبب به منظور افزایش کارآمدی احزاب و تثبیت نظام حزبی در ایران می بایست به دنبال رفع نقایص و کاستی هایی رفت که در سه سطح مذکور بود. این امر نیازمند اتخاذ برنامه ها و استراتژی هایی که بخشی از آن به اصلاح احزاب و ساختار و کارکرد آن ها مربوط می شود و بخشی دیگر را می بایست در اصلاح و تغییر ساختار سیاسی، حقوقی، فرهنگی و اقتصادی کشورمان جستجو کرد. کلید واژه: حزب سیاسی، توسعه سیاسی، فرهنگ سیاسی، جامعه مدنی،مطالعه تطبیقی،حاکمیت
مریم اکبری وحید قاسمی
پژوهش حاضر با عنوان بررسی «آگاهی شهروندان نسبت به مفهوم دموکراسی و عوامل موثر بر آن در کشورهای خاورمیانه» به دنبال بررسی تأثیر عواملی چون رسانه های جمعی، نوع رسانه، دینداری، ارزش ها، تحصیلات، درآمد، شغل و پایگاه اقتصادی اجتماعی بر میزان آگاهی شهروندان نسبت به مفهوم دموکراسی می باشد. به همین خاطر ابتدا به بررسی پیشینیه تحقیق، تاریخچه شکل گیری دموکراسی، تعاریف صاحب نظران مختلف از دموکراسی پرداخته شد و چارچوب نظری تحقیق از نظریات اینگلهارت و ولزل، دنیس مولر، تیکنور، دونوهو و اولین، لیپست و دواس و هاگس برگرفته شد. در این پژوهش از روش تحلیل ثانویه داده ها با استفاده از داده های موج پنجم(2008-2005) پیمایش جهانی ارزش ها که در میان 57 کشور جهان صورت گرفته است استفاده شد و مطالعه خود را بر پنج کشور خاورمیانه شامل ترکیه، مصر، ایران، اردن و عراق متمرکز کرده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های آماری نرم افزار spss مورد استفاده قرار گرفت و از روش های آماری توصیفی(درصد، درصد نسبی، تجمعی، میانه، میانگین و ترسیم نمودار) و استنباطی(ضریب همبستگی پیرسون، آزمون تی تست، ضریب کندال cو b، تحلیل واریانس یکطرفه) برای تجزیه و تحلیل اطلاعات استفاده شد. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین تحصیلات، جنسیت، پایگاه اقتصادی اجتماعی، نوع شغل، نوع رسانه های جمعی با آگاهی نسبت به دموکراسی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد. یعنی هرچه تحصیلات افراد بالاتر می رود بر میزان آگاهی آن ها نسبت به دموکراسی افزوده می شود؛ مردان نسبت به زنان از میزان آگاهی بیشتری برخوردارند؛ هرچه پایگاه اقتصادی اجتماعی افراد بالاتر می رود آگاهی افراد نسبت به دموکراسی بیشتر می شود؛ آگاهی نسبت به دموکراسی در مشاغلی چون کارفرمایان، وکیلان پایه یک، معلمان، حسابداران، کارمندان غیر یدی، کارگران دستی ماهر و نیمه ماهر و افراد بیکار بیشتر از سایر مشاغل می باشد؛ و کسانی که از رسانه های جمعی چون کتاب، اینترنت، مجله و روزنامه استفاده می کنند آگاهی بیشتری نسبت به دموکراسی دارند تا کسانی که از رسانه هایی چون تلویزیون یا رادیو استفاده می کنند. همچنین بین دینداری، درآمد، میزان استفاده از رسانه های جمعی، ارزش های ابراز وجود و آگاهی نسبت به دموکراسی رابطه منفی و معکوس وجود دارد یعنی ارتباطی بین میزان دینداری افراد و آگاهی آن ها نسبت به دموکراسی وجود ندارد؛ و میزان درآمد و میزان استفاده از رسانه های جمعی نیز تاثیری بر میزان آگاهی افراد ندارد و بین داشتن ارزش های ابراز وجود و آگاهی نسبت به دموکراسی نیز رابطه مثبتی وجود ندارد. همچنین نتایج نشان می دهد که میزان آگاهی افراد در کشورها نیز متفاوت می باشد یعنی بیشترین میزان آگاهی به ترتیب متعلق به کشور ترکیه و بعد از آن ایران، عراق، مصر و در نهایت اردن می باشد.
مریم مسعودی نیا امیر مسعود شهرام نیا
توسعه در لغت به معنی گسترش و بهبود است و علاوه بر ابعاد کمی در اصل دارای ابعاد کیفی نیز می باشد.توسعه سیاسی نیز به عنوان وجه سیاسی پدیده ی چند وجهی توسعه، شرط لازم برای تحقق آن است و نمی توان در جریان توسعه، آن را نادیده گرفت. مبحث هویت ملی به عنوان یکی از اساسی ترین و جدی ترین مباحث عصر مدرن و پسامدرن و در عین حال مشروع ترین و فراگیر ترین نوع هویت جمعی می باشد.براین اساس هویت ملی را می توان مهم ترین مبنای همبستگی و انسجام ملی و در نتیجه کنش جمعی ملت دانست.چالش های پیش روی آن به ویژه در کشورهای متنوع مانند ایران می تواند بحران های جدی به بار آورد. مقوله ی هویت نخستین گام در جهت توسعه ی سیاسی محسوب می شود. در همین راستا بحث تئوری بحران در توسعه و رشد سیاسی شکل گرفته است. در این تئوری چنانچه نظام سیاسی بتواند پنج بحران را به گونه ای منطقی و توفیق آمیز پشت سر گذارد می تواند ادعا کند که به توسعه رسیده است، در این میان شاید بتوان گفت بحران هویت از حیث توالی در مرتبه ی نخست قرار دارد و عامل برانگیختگی سایر بحران ها نیز باشد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی وضعیت هویت ملی و کیفیت تحقق توسعه ی سیاسی در ایران، پس از وقوع انقلاب اسلامی است. مروری بر ادبیات توسعه در ایران نشان می دهد که درباره ی مقوله ی توسعه ی سیاسی به طور خاص، مطالعات چندانی صورت نگرفته است، از سویی وقوع انقلاب اسلامی نیازبه باز تعریف، باز سازی و باز خوانی عناصری در هویت ملی ایرانی را مطرح کرد که جدای از غنای تاریخی و شکل گیری در طول تاریخ یک ملت از زمان انقلاب مشروطه به بعد مورد بی مهری و کم توجهی قرار گرفته بود. براین اساس فرض بر این است که بین این دو مقوله ارتباطی متقابل وجود دارد و رویکرد متفاوت دولت ها ی جمهوری اسلامی تعریف، تحقق و استقرار این دو مقوله را با افت و خیزها و بعضا چالش هایی مواجه ساخته است که چنانچه گفته شد رسیدن نظام به توسعه همه جانبه در گرو حل این بحران ها و چالش های پیش روی هویت ملی و توسعه سیاسی می باشد.
علی مرتضوی امامی زواره حسین هرسیج
پدیده انقلابهای رنگی به عنوان مدل براندازی نرم و روش غیر خشونت آمیز تفوق بر نظام های ضد غربی در سالهای اخیر گسترش چشمگیری داشته است. در پدیده انقلابهای رنگی با استفاده گسترده از ابزار رسانه به منظور همراه کردن فکر و ذهن مردم کشور هدف و در نهایت اسقاط نظام سیاسی آن کشور، استراتژی تهدید از بیرون و فشار از پایین، مورد توجه ویژه دول غربی قرار دارد. در این پژوهش دو مصداق از آنچه معلول جنگ نرم غرب در ایجاد انقلاب های رنگی هستند مورد بررسی تحلیلی ـ تطبیقی قرار گرفته اند: انقلاب نارنجی اوکراین 2004 میلادی و فتنه سبز ایران 1388 هجری شمسی. هدف این پژوهش بررسی تهدیدهای نرم غرب و نحوه راهکارهای مقابله کشور هدف در فائق آمدن بر این تهدیدها است پژوهش پیش رو بر مبنای نظریه گفتمانی ارنستولاکلا و شنتال موف سعی در بررسی چگونگی پیدایش فتنه 88 ایران و پیروزی جنگ نرم اوکراین دارد. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که چرا جنگ نرم در اوکراین منجر به پیروزی انقلاب نارنجی شد اما فتنه 88 ایران با شکست جنبش سبز مواجه گردید؟ در پاسخ به این سوال فرضیه پژوهش بر نقش محوری تهدید نرم غرب در پیروزی انقلاب نارنجی اوکراین و ایجاد فتنه سبز استوار گردیده است. نتیجه پژوهش آن است که علی رغم گستردگی و پیچیدگی تهدید نرم غرب، در نهایت جمهوری اسلامی ایران به واسطه قدرت نرم گفتمان انقلاب اسلامی توان غلبه بر فتنه را یافت، عاملی که اوکراین فاقد آن بود. پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی سعی در مقایسه دو مفهوم فتنه و جنگ نرم در قالب دو مصداق فتنه سبز و انقلاب نارنجی دارد و شیوه جمع آوری اطلاعات مورد نیاز نیز کتابخانه ای و اسنادی می باشد.
علی اصغر رهامی جواد امام جمعه زاده
تحولات به وجود آمده در قرن حاضر، بحث از فرهنگ و مولفه¬های وابسته به آن را در ردیف مهمترین مسائل ملی و بین¬المللی قرار داده است. گسترش دامن? تعارضات و کنش¬های سیاسی به دیگر زمینه¬های اجتماعی و فرهنگی از جمله مشخصه¬های روابط سیاسی کنونی بین¬المللی است؛ به گونه¬ای که بسیاری از مسائل کلان فرهنگی پیوندی عمیق با مقولات سیاسی پیدا کرده¬اند. جهان معاصر، راهی که متکی بر قدرت سخت افزاری بود را رها کرده و رویکرد تسلط بر اذهان عمومی را پیش روی خود قرار داده است که متکی بر دستکاری عناصر فرهنگی و اجتماعی و افکار عمومی است. از این رو فرهنگ و جامعه در عرصه مسائل امنیتی از جایگاهی برجسته برخوردار است و در مسائل مربوط به ابعاد نرم¬افزاری قدرت و جنگ نرم، مفاهیم همبسته قدرت نرم، تهاجم فرهنگی و... مطرح می¬شود. جنگی که هر چند به ظاهر دارای خصلتی نرم، کم هزینه، بدون تلفات جانی و مالی است، اما از نظر ماهیت چهره¬ای خشن و برانداز دارد. نمونه عینی آن تلاش و فعالیت¬های دشمنان در طول چند سال و نهایتاً اجرای وجهی از آن در انتخابات 1388 و پس از آن است. از این رو درک این روابط تهاجمی در عرص? کنونی، می¬تواند در راستای تدابیر امنیتی و سیاست¬سازی¬ها مفید باشد. یکی از بحث¬های پیش روی جنگ نرم، شناخت ابعاد و عرصه¬های جنگ نرم، شناخت راهکارهای دشمن و چالش¬های پیش رو جهت ارائه راه¬های مقابله است که پژوهش حاضر با روش «توصیفی- تحلیلی»، و با اهداف «تشریح ابعاد سیاسی، فرهنگی، رسانه¬ای جنگ نرم بر جمهوری اسلامی ایران از سال 1388هجری شمسی تاکنون»، «بررسی چالشهای جنگ نرم در جمهوری اسلامی ایران» و «تبیین راهکارهای جنگ نرم در جمهوری اسلامی ایران»، به این نتیجه دست یافته است که « با وجود چالش¬هایی که جنگ نرم توسط غرب بر ضد ایران ایجاد کرده، جمهوری اسلامی ایران در استفاده از راهکارهای مقابله با آن، موفق بوده است».
ابوالحسن چراغ چشم نوذر شفیعی
چکیده ندارد.
محمدجواد امامیان جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.
فهیمه میرابی جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.
خدارحم سهرابی احمد جالینوسی
چکیده ندارد.
زهره اسماعیل زاده حسین هرسیج
چکیده ندارد.
محمد علی باقری محمد علی بصیری
چکیده ندارد.
امید چوپانی علیرضا آقاحسینی
چکیده ندارد.
محمدعلی طالبی حسین هرسیج
چکیده ندارد.
محمد افخمی اردکانی جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.
سارا خداکرمی جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.
معصومه زارعی هدک سعید وثوقی
چکیده ندارد.
فائزه قاسمی جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.
هجرت ایزدی حسین هرسیج
چکیده ندارد.
محمدمهدی مطهری جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.
حبیب الله افتخاری رنانی جواد امام جمعه زاده
چکیده ندارد.