نام پژوهشگر: حسین شیرانی

تأثیر مونت‏موریلونیت و پلی‏اکریل‏آمید اصلاح شده بر جذب کادمیم و سرب توسط گیاه ذرت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  حدیث السادات حسینی فرهنگی   حسین شیرانی

آلودگی خاک به‏دلیل رابطه مستقیم در تولید محصولات کشاورزی و تغذیه موجودات بسیار حائز اهمیت است. سرب و کادمیم به‏علت نیمه‏عمر طولانی در بدن انسان و حیوان و سمی بودن زیاد از اهمیت ویژه‏ای برخوردار می‏باشند. تا کنون اکثر تحقیقات انجام شده در مورد حذف فلزات سنگین مربوط به محیط‏های آبی برای سم‏زدایی از فاضلاب‏ها بوده است و پژوهش‏های انجام شده در مورد حذف فلزات سنگین از خاک مزارع برای حفاظت از گیاهان کمتر انجام شده است. به همین منظور، در این تحقیق طی یک آزمایش گلخانه‏ای از پلی‏اکریل‏آمید اصلاح شده توسط هیدرازین منوهیدارت و مونت‏موریلونیت طبیعی و اصلاح شده توسط پلی‏آکریل‏آمید در روش جذبی برای جلوگیری از جذب کادمیم و سرب توسط ریشه و اندام هوایی گیاه ذرت مورد بررسی قرار گرفت. این ازمایش در قالب طرح کاملاً تصادفی در چهار تکرار انجام شد. تیمارها شامل: پلی‏اکریل‏آمید اصلاح شده در سه سطح 1/0، 2/0 و 3/0 گرم در کیلوگرم خاک، مونت‏موریلونت طبیعی در دوسطح 10 و 50 کرم بر کیلوگرم خاک، مونت‏موریلونت اصلاح شده نیز در دوسطح 10 و 50 کرم بر کیلوگرم خاک و بافت در دو سطح (شنی و لوم شنی) بودند. همه‏ی گلدان‏ها به‏صورت یکسان با نیترات کادمیم و نیترات سرب آلوده شدند و گیاهان پس از 45 روز برداشت گردیدند. غلظت کادمیم و سرب توسط دستگاه جذب اتمی اندازه‏گیری شد. نتایج آزمایش نشان داد که، پلی‏آکریل‏آمید اصلاح شده و مونت‏موریلونیت طبیعی، باعث کاهش جذب سرب و کادمیم در ریشه و سرب در اندام هوایی شد اما کادمیم در اندام هوایی روند خاصی نداشت و در سطح 1/0 درصد باعث افزایش شد. مونت‏موریلونیت اصلاح شده، باعث کاهش جذب سرب ریشه شد و تأثیری بر کادمیم ریشه و سرب اندام هوایی نداشت. هم‏چنین جذب کادمیم در اندام هوایی را افزایش داد. به‏طور کلی افزودن تیمارهای پلی‏اکریل‏آمید اصلاح شده، مونت‏موریلونیت طبیعی و اصلاح شده موجب افزایش غلظت آهن در گیاه شدند. مقدار جذب روی در ریشه تحت تأثیر تیمارهای به‏کار رفته کاهش یافت، در حالی که مقدار روی در اندام هوایی گیاه افزایش پیدا کرد. تیمارهای مونت‏موریلونیت طبیعی و اصلاح شده موجب افزایش پارامترهای رشد گیاه ذرت شدند، در حالی که اثر پلی‏اکریل‏آمید اصلاح شده بر پارامترهای رشد گیاه ذرت منفی بود.

تغییرات مکانی برخی خصوصیات درختان پسته در باغ های منطقه ی کوثرریز رفسنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  طیبه ضیغمی نژاد   وحید مظفری

چکیده: با توجه به اهمیت اقتصادی پسته در ایران و استقرار بسیاری از باغ های پسته در اراضی خشک و شور، داشتن اطلاعات کافی از خصوصیات درخت های پسته ی کاشته شده در این گونه خاک ها و بررسی ارتباط یا عدم ارتباط آن ها با برخی خصوصیات خاک، می تواند به مدیریت صحیح کشاورزی در این مناطق کمک نماید. لذا این پژوهش، با هدف ارزیابی و تحلیل تغییرات مکانی برخی خصوصیات درخت های پسته در منطقه ی کوثرریز رفسنجان انجام شد. اندازه گیری خصوصیات ظاهری و نمونه برداری از برگ (اوایل مردادماه) به صورت شبکه ای منظم با فواصل 500 متری و در 96 نقطه انجام گردید. داده های آزمایش پس از بررسی نرمال بودن، مورد تجزیه و تحلیل زمین آماری قرار گرفتند. مدل واریوگرام ها توسط نرم افزار gs+ رسم و به‎منظور پهنه بندی از تخمین گر کریجینگ معمولی استفاده گردید. نتایج نشان داد که مقادیر خصوصیات ظاهری درخت ها شامل ارتفاع گیاه، محیط تنه، قطر سایه انداز، طول شاخه های جدید، تعداد جوانه های سال آینده، سطح برگ و عملکرد از قسمت های جنوبی به سمت مرکز و شمال منطقه، افزایش می یابد. با توجه به نتایج پژوهش های قبلی روی خاک های همین منطقه و استفاده از آزمون پیرسون و اسپیرمن، هم بستگی معنی دار منفی بین این خصوصیات ظاهری با درصد وزنی سنگریزه، شن و شوری خاک به دست آمد. هم چنین غلظت عناصر نیتروژن، منیزیم، مس و روی در برگ درخت‎های منطقه ی مورد مطالعه، کمتر از حد بهینه بود درحالی که در قسمت های شرقی و شمال شرقی این منطقه، سمیت بور مشاهده شد. بر اساس آزمون اسپیرمن و پیرسون مشخص شد بین غلظت فسفر و روی در برگ و بین غلظت بور برگ و عملکرد هم بستگی معنی دار منفی وجود داشت. در نهایت نتایج نشان داد که از بین فاکتورهای خاکی بررسی شده در پژوهش های قبلی و این پژوهش و تجزیه برگ احتمالاً مهم ترین فاکتورهای محدودکننده ی عملکرد پسته در این منطقه به ترتیب درصد وزنی سنگریزه خاک و شوری می باشد.

برهم کنش کادمیم با کانی های مونت موریلونیت طبیعی و اصلاح شده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  ساره فراحی   حسین شیرانی

عناصر سنگین از قبیل کادمیم، بر سلامتی انسان و حیوانات اثر سمی دارند. تلاش های زیادی برای کاهش عناصر سنگین به وسیله ی تثبیت کادمیم در خاک و برداشت عناصر سمی از آب ها و فاضلاب های آلوده نیاز خواهد بود. به کارگیری جذب کننده های طبیعی ارزان قیمت و موثر، یکی از تکنیک هایی است که می تواند برای تثبیت یا حذف عناصر سنگین سمی از خاک و فاضلاب ها استفاده شود. مونت موریلونیت به دلیل سطح ویژه ی مخصوص بالا، ظرفیت تبادل کاتیونی بالا، قیمت پایین و فراوانی در اغلب خاک ها به عنوان یکی از جذب کننده های عناصر سنگین در محیط، استفاده می شود. اهداف این پژوهش عبارتند از: 1) خصوصیات جذب توسط مونت موریلونیت طبیعی و مونت موریلونیت اصلاح شده با پلی اکریل آمید شامل کارایی برداشت، هم دمای جذب، اثر ph اولیه ی سوسپانسون، قدرت یونی و زمان تکان دادن 2) سینتیک و مکانیسم های جذب کادمیم به وسیله ی مونت موریلونیت 3) مقایسه ی برگشت پذیری جذب کادمیم از جذب کننده ها 4) اثر مونت موریلونیت طبیعی و اصلاح شده روی تحرک کادمیم در خاک های شنی و لوم رسی 5) اثر مواد هوموسی روی جذب و واجذب کادمیم به وسیله ی جذب کننده ها. جذب کادمیم توسط جذب کننده ها به عنوان تابعی از ph (غلظت کادمیم10 میلی گرم بر لیتر)، در محدوده ی 4تا 5/7 و تابعی از غلظت کادمیم ( 5/1 تا 10 میلی گرم بر لیتر) و با استفاده از تعادل پیماته ای در 24 ساعت انجام شد. نتایج نشان داد که مدل سینتیکی شبه رده دوم بهترین برازش را با داده های آزمایشی داشت. جذب کادمیم روی جذب کننده ها به طور مناسب با هم دمای کوبله کوریگان مطابقت دارد. حداکثر ظرفیت جذب کادمیم توسط مونت موریلونیت طبیعی، مونت موریلونیت اصلاح شده و مونت موریلونیت همراه با ماده ی هوموسی به ترتیب 62/0، 7/0 و67/0 میلی گرم بر گرم بود. در تیمارهای مونت موریلونیت طبیعی، مونت موریلونیت اصلاح شده و مونت موریلونیت همراه با ماده ی هوموسی، جذب کادمیم با افزایش ph افزایش یافت، درحالی که جذب کادمیم توسط مونت موریلونیت اصلاح شده کاهش یافت. انحراف هم دمای واجذبی از هم دمای جذبی کادمیم روی مونت موریلونیت اصلاح شده، به طور معنی داری نشان دهنده ی برگشت ناپذیر یا برگشت پذیری بسیار کند جذب بود. علاوه براین اضافه کردن مونت موریلونیت اصلاح شده، در مقایسه با مونت موریلونیت طبیعی مونت موریلونیت با ماده ی هوموسی در خاک های شنی و لوم رسی، ظرفیت جذب کادمیم در خاک ها را افزایش داد.

بررسی مقدار کادمیم تعدادی از کودهای فسفاته و قابلیت انتقال آن به گیاه
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  مرضیه کمالی   محمد حشمتی رفسنجانی

در این پژوهش مقادیر کادمیم در تعدادی کود فسفاته‏ و قابلیت انتقال آن‏ به نهال‏های ذرت و آفتابگردان بررسی شد. به‏منظور دست‏یابی به این هدف، یک آزمایش در قالب طرح فاکتوریل کاملاً تصادفی، با سه فاکتور نوع منبع فسفر، نوع بستر کاشت و نوع گیاه در چهار تکرار و با روش ‏نوی‏باور انجام شد. فاکتور منبع فسفر شامل سوپر فسفات چین، سوپر فسفات اندونزی، سوپر فسفات گرانوله‏ی ایران (بافق)، دی‏آمونیوم فسفات ایران (خدمات حمایتی) و پتاسیم دی‏هیدروژن فسفات (به‏عنوان کنترل) و گیاهان مورد آزمایش نیز ذرت و آفتابگردان بودند که در دو بستر کاشت شن و مخلوط خاک و شن کشت گردیدند. 35 روز پس از کاشت، ریشه و اندام هوایی با دقت برداشت و شسته شدند و پس از خشک شدن در دمای 65 درجه‏ی سلسیوس توزین گردیدند. تجزیه‏ی شیمیایی نمونه‏های ریشه و برگ به روش‏های متداول آزمایشگاهی انجام گردید. بررسی آماری داده‏ها با تجزیه واریانس چند متغیره انجام شد که با توجه به اثر معنی‏دار نوع گیاه و بستر کاشت بر پارامترهای مورد مطالعه، داده‏های مربوط به هر گیاه، به‏تفکیک در هر بستر کاشت، با آزمون تجزیه‏ی واریانس تک متغیره آنالیز و بررسی گردید. در بستر کاشت شن، نتایج تجزیه واریانس، تأثیر معنی‏دار منبع فسفر بر غلظت کادمیم ریشه و جذب آن توسط ریشه‏ی هر دو گیاه ذرت و آفتابگردان و مقدار جذب کادمیم کل توسط گیاه آفتابگردان را نشان داد. در بستر کاشت شن، آزمون مقایسه‏ی میانگین‏ها نشان داد که غلظت کادمیم در ریشه‏ی گیاه ذرت، در تمامی تیمارها به‏جز دی‏آمونیوم فسفات ایران و هم‏چنین میزان کادمیم جذب‏شده توسط ریشه، در تیمار سوپر فسفات چین و سوپر فسفات گرانوله‏ی ایران به‏طور معنی‏داری نسبت به کنترل بالاتر بود، در حالی‏که در گیاه آفتابگردان غلظت کادمیم ریشه و هم‏چنین میزان کادمیم جذب‏شده (ریشه و کل) تنها در تیمار سوپر فسفات اندونزی به‏طور معنی‏داری نسبت به کنترل بالاتر بود. نتایج تجزیه واریانس در بستر کاشت مخلوط خاک و شن، نشان داد که غلظت و جذب کادمیم در ریشه‏ی دو گیاه (ذرت و آفتابگردان) و مقدار جذب کل کادمیم توسط گیاه آفتابگردان به‏طور معنی‏دار تحت تأثیر تیمارهای منبع فسفر قرار گرفته بود. آزمون مقایسه‏ی میانگین‏ها، در بستر کاشت مخلوط خاک و شن، نشان داد که غلظت و جذب کادمیم در ریشه‏ی گیاه ذرت، در تیمار سوپر فسفات گرانوله‏ی ایران به‏طور معنی‏داری نسبت به کنترل بالاتر بود. در حالی که در گیاه آفتابگردان، غلظت کادمیم ریشه و مقدار جذب کل کادمیم در تیمارهای سوپر فسفات اندونزی و سوپر فسفات گرانوله‏ی ایران به‏طور معنی‏داری بالاتر از مقادیر آنها در تیمار کنترل بود؛ و میزان جذب کادمیم توسط ریشه نیز تنها در تیمار سوپر فسفات اندونزی به‏طور معنی‏داری بیشتر از تیمار کنترل بود.

برآورد عملکرد برنج با استفاده از روش‏ های زمین‏ آماری، شبکه های عصبی مصنوعی و رگرسیون چندگانه در شالیزارهای لشت نشای استان گیلان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده علوم کشاورزی 1391
  سجاد اسمعیل زاده کردخیلی   اردوان کمالی

چکیده پیش‏بینی عملکرد محصولات زراعی به‏دلیل اهمیتی که در برنامه‏ریزی اقتصادی دارند، همواره مورد توجه‏ی پژوهشگران بوده است. در این پژوهش سعی شده است تا ضمن پهنه‏بندی مکانی ویژگی‏های خاک با استفاده از تخمینگر زمین‏آماری کریجینگ، عملکرد محصول برنج توسط مدل‏های شبکه‏ی عصبی مصنوعی و رگرسیون چندگانه در شالیزارهای لشت‏نشای استان گیلان برآورد شود. برای این منظور، موقعیت 100 نقطه-ی مطالعاتی به طور تصادفی در مزارعی با عملکرد مختلف برنج بر روی نقشه‏ی توپوگرافی با مقیاس 1:25000 تعیین شدند. در مرحله‏ی بعد با مراجعه به صحرا در زمان برداشت محصول، توسط سامانه ی موقعیت‏یاب جهانی (gps) محل هر یک از نقاط مطالعاتی مشخص شدند. سپس از عمق صفر تا 30 سانتی متری خاک آن‏ها نمونه‏برداری گردید و نمونه‏های مذکور برای انجام تجزیه‏های فیزیکی و شیمیایی به آزمایشگاه منتقل شدند. هم‏زمان عملکرد ساقه و خوشه‏‏ی برنج نیز در مربعی به ابعاد 50 ×50 سانتی متر (مساحت 2500 سانتی‏متر مربع) اطراف هر نقطه‏ی مطالعاتی به کمک ترازو اندازه‏گیری شد. پس از پهنه‏بندی مکانی ویژگی‏های خاک توسط تخمینگر زمین‏آماری کریجینگ، فسفر قابل استفاده، درصد ماده‏ی آلی، قابلیت هدایت الکتریکی عصاره‏ی اشباع خاک و واکنش خاک توسط مدل‏های شبکه‏‏ی عصبی مصنوعی و رگرسیون چندگانه به‏عنوان مهم‏ترین ویژگی‏های موثر در عملکرد برنج تعیین شدند و عملکرد محصول بر اساس آن‏ها توسط مدل‏های مورد مطالعه برآورد گردید. برای ارزیابی دقت مدل‏های کلاسیک و نسبتاً نوین در تخمین عملکرد محصول از شاخص‏های آماری میانگین خطا (me)، میانگین خطای مطلق (mae)، جذر میانگین مربعات خطا (rmse)، کفایت مدل (mef) و جذر میانگین مربعات خطای استاندارد (rmsse) استفاده شد. بررسی مقادیر به‏دست آمده از شاخص‏های مذکور برای دو مدل مذکور نشان داد که مدل نوین شبکه‏های عصبی مصنوعی کارایی بیشتری در تخمین مکانی عملکرد برنج نسبت به روش‏ رگرسیون چندگانه دارد.

اثر اسیدهای آلی و ورمی کمپوست بر انتقال کلوئیدها و سرب در دو نوع خاک با بافت متفاوت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1391
  حانیه گله داری   حسین شیرانی

یکی از شناخته شده ترین راه های آب شویی آلاینده ها مانند حشره کش ها و فلزات سنگین انتقال آن ها توسط کلوئید ها است. سرب یک فلز سنگین و سمی است که تحرک آن در خاک کم می باشد، ولی می تواند توسط کلوئیدهای خاک انتقال یابد. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی انتقال سرب توسط کلوئیدها در دو خاک با بافت های لوم شنی و لوم رسی تحت تیمارهای ورمی کمپوست و اسید آلی انجام گرفت. این آزمایش در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی انجام شد. بدین منظور ستون های خاک ابتدا با سطوح مختلف اسید آلی و ورمی کمپوست تیمار شد، اسید آلی در سه سطح صفر، 50 و 1000 میکرومولار و ورمی کمپوست در سه سطح صفر، یک درصد و دو درصد به ستون ها اعمال شد، هر تیمار دارای سه تکرار بود. ستون ها در شرایط گلخانه یک ماه نگه داری شدند تا برهم کنش بین تیمارها و ذرات خاک صورت پذیرد. در مرحله ی بعد سوسپانسیون سرب و کلوئید به ستون ها اضافه شد. آب شویی ستون ها در هر نوبت معادل یک پوروالیوم بود و تا ده پوروالیم ادامه یافت. زه آب در هر مرحله جمع آوری شد و کدورت، میزان سرب محلول و سرب کل نمونه ها اندازه گیری شد. میزان سرب محلول در تمام نمونه ها و برای تمامی تیمار ها زیر حد تشخیص دستگاه بود. نتایج نشان داد در خاک لوم رسی با کاربرد ورمی کمپوست آب شویی کلوئید از خاک افزایش و سرب خروجی کاهش یافت، افزودن اسید آلی موجب افزایش آب شویی کلوئید از خاک شد البته تیمار 50 میکرومولار اسید آلی موجب کاهش معنی دار کلوئید خروجی نسبت به تیمار شاهد و تیمار 1000 میکرومولار اسید آلی شد، کم ترین خروج سرب در تیمار شاهد رخ داد و با افزایش غلظت اسید مقدار سرب خروجی ناشی از آب شویی افزایش یافت اما تفاوت معنی داری بین سه سطح از نظر خروج سرب وجود نداشت. در خاک لوم شنی بیش ترین میزان خروج کلوئید مربوط به تیمار شاهد است و افزودن ورمی کمپوست به میزان قابل توجهی از خروج کلوئید از خاک جلوگیری کرد که با روند خروج سرب از خاک مطابقت دارد. افزودن اسید آلی نیز موجب کاهش خروج کلوئید شد و بیش ترین میزان کلوئید خروجی در تیمار شاهد دیده شد که با روند خروج سرب از خاک مطابقت داشت. علاوه براین رابطه ی بین سرب و کلوئید خروجی در خاک لوم رسی معنی دار نشد اما در خاک لوم شنی معنی دار شد.

اثر تلفیقی اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک بر مقاومت به شوری نهال های زیتون رقم زرد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1390
  طاهره اجدادی   محمدحسین شمشیری

به منظور بررسی اثر هورمون های رشد گیاهی (اسید سالیسیلیک و اسید جاسمونیک) بر روی پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی نهال های زیتون رقم «زرد» در شرایط تنش شوری، آزمایش گلخانه ای با سه فاکتور شامل اسید جاسمونیک (در سه غلظت صفر، 25 و 50 میکزومولار)، اسید سالیسیلیک (در سه غلظت صفر، 1 و 2 میلی مولار) و شوری (در سه غلظت صفر، 100 و 200 میلی مولار) و در سه تکرار انجام پذیرفت. نهال های 2 ساله زیتون در مخلوط خاکی که به نسبت 2:1 از خاک مزرعه و ماسه آماده گردیده و به میزان 4 کیلوگرم در هر گلدان ریخته شده بود کاشته شدند. پس از 4 ماه رشد در این محیط و سازگاری با شرایط گلخانه، اولین مرحله محلولپاشی با هورمون های گیاهی صورت گرفت و 3 هفته پس از آن، دومین مرحله محلولپاشی همزمان با شروع اعمال تنش شوری صورت گرفت. دو مرحله محلولپاشی دیگر هم به فاصله هر 3 هفته در طول اعمال تنش شوری تکرار گردید. تنش شوری به صورت آبیاری با آب شور به مدت 2 ماه انجام شد و گلدان ها در این مدت به میزان 20 درصد بیشتر از ظرفیت مزرعه آبیاری شدند تا از تجمع نمک در خاک ممانعت به عمل آید. نتایج نشان داد که تنش شوری باعث کاهش نسبی رشد و فعالیت های فیزیولوژیکی نهال های زیتون گردید. کاربرد تنظیم کننده های رشد (اسید جاسمونیک و اسید سالیسیلیک) در شرایط این آزمایش تأثیری در افزایش مقاومت به شوری در نهال های زیتون ایجاد نکرد. هرچند در این آزمایش بین شوری متوسط و شدید در بیشتر پارامترها اختلاف چندانی مشاهده نشد اما در مجموع تنش شوری شدید در مدت زمان کوتاهتری اثرات مشهودی بر رشد گیاه ایجاد نمود و از نظر ظاهری نیز سبب توقف رشد، سبز خشک شدن و ریزش شدید برگ ها گردید. نتایج این آزمایش نشان داد که هرچند درخت زیتون به عنوان یک گیاه مقاوم و با تحمل متوسط به شوری در نظر گرفته می شود، اما تنش های شوری اثرات منفی بر رشد گیاه ایجاد می کند.

امکان حذف بور از محلول های آبی به وسیله ی کانی زئولیت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1392
  فرزانه پولادی   محسن حمیدپور

غلظت بور در در آب آبیاری نقش مهمی را بر ویژگی های کمی وکیفی گیاهان ایفا می کند. مرز بین کمبود و سمیت بور در خاک نزدیک به هم است. فن آوری های متعددی برای حذف بور از آب های آلوده اریه شده است لیکن اکثر روش ها به هزینه های بالا و مواد شیمیایی زیاد نیاز دارند. اخیراً، جاذب های کم هزینه ای مانند کانی های رسی طبیعی و اصلاح شده، برای حذف بور از آب با استفاده از روش های جذب سطحی به کار گرفته شده است. مطالعات متعددی در مورد حذف بور توسط رس های اصلاح شده وجود دارد. اما، اطلاعات کمی در مورد حذف بور توسط زئولیت طبیعی موجود در ایران در دسترس است. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه، بررسی ویژگی های زئولیت طبیعی ایران، زئولیت هیدروترمال و اصلاح شده با hdtma در جذب سطحی بور در آزمایش های پیمانه ای بود. جذب سطحی بور توسط جذب کننده ها به عنوان تابعی از پی اچ در محدوده ی پی اچ 6 تا 5/9، در دو غلظت 5 و 15 میلی گرم بر لیتر بور و تابعی از قدرت یونی (03/0 و 06/0 مولار نیترات کلسیم و نیترات منیزیم) در غلظت ثابت 5 میلی گرم بر لیتر بور انجام گردید. هم دماهای جذب بر اساس جذب بور از محلول های حاوی غلظت های مختلفی از بور در دامنه 5/1 تا 15 میلی گرم بر لیتر و با استفاده از آزمایش های تعادلی 24 ساعته رسم شدند. هم چنین به منظور بررسی بهتر مکانیزم های جذب سطحی بور و تفسیر نتایج، از مطالعات پراش پرتو ایکس، گونه بندی با visual minteq و طیف سنجی مادون قرمز (ftir) نمونه های کانی قبل و بعد از جذب بور استفاده شد. همه ی جاذب ها روند مشابه ای را در جذب وابسته به پی اچ نشان دادند به گونه ای که مقدار جذب بور با افزایش پی اچ تعادلی، افزایش یافت. جذب بور به وسیله ی زئولیت طبیعی و اصلاح شده به قدرت یونی محلول بستگی داشت که نشان دهنده ی مکانیزم تشکیل کمپلکس های سطحی برون کره ای می باشد. جذب بور روی زئولیت هیدروترمال وابستگی کمی به قدرت یونی محلول نشان داد که نشان دهنده ی مکانیزم تشکیل کمپلکس های سطحی درون کره ای می باشد. در شرایط شیمیایی یکسان، زئولیت طبیعی مقدار بیشتری بور را در مقایسه با زئولیت اصلاح شده و هیدروترمال جذب کرد. رابطه بین مقدار بور جذب شده و غلظت تعادلی بور در محلول با هم دماهای لانگمویر و فروندلیچ مورد مطالعه قرار گرفت. مقادیر ضریب تبیین (r2) و خطای استاندارد (sse) نشان داد که هم دما های جذب به خوبی توسط مدل های فروندلیچ و لانگمویر توصیف شدند. ولی مدل فروندلیچ با بیشترین مقدار r2 و کمترین sse بهترین برازش را بر داده های جذب بور روی زئولیت داشت. حداکثر ظرفیت جذب کانی ها (qmax) تعیین شده به وسیله ی مدل لانگمویر نشان داد که زئولیت طبیعی نسبت به زئولیت هیدروترمال و اصلاح شده مقدار بور بیشتری را جذب کرد. حداکثر ظرفیت جذب کانی زئولیت طبیعی 47/187 میلی مول بر کیلوگرم بود که نشان دهنده ی این است، زئولیت استفاده شده در این تحقیق جذب کننده ی خوبی برای بور از محلول های آبی می باشد و برای حذف بور از آب های آلوده مناسب می باشد.

مدل سازی رابطه کادمیم در گیاه پسته با غلظت این عنصر در خاک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1391
  حکیمه هاشمی پور رفسنجان   سیدجواد حسینی فرد

کادمیم یکی از سمی ترین عناصر سنگین برای موجودات زنده است که نقش زیستی ندارد. این فلز عمدتاً از طریق فرآیندهای صنعتی و کودهای فسفاته به محیط زیست راه می یابد. امروزه به دلیل افزایش مصرف کودهای فسفاته، غلظت کادمیم در خاک و در نتیجه در زنجیره ی غذایی افزایش یافته است. بدین منظور در این تحقیق از 70 نقطه در شش منطقه در رفسنجان و در هر منطقه از هفت تا هشت باغ که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، نمونه برداری از خاک و گیاه پسته انجام شد. نمونه برداری خاک در هر نقطه از دو عمق صفر تا 40 و 40 تا 80 سانتی متری انجام شد. هم چنین در هر نقطه ی نمونه برداری، نمونه های برگ شاخه باردار، برگ شاخه بدون بار و میوه ی پسته گرفته شد، سپس با استفاده از روش dtpa غلظت کادمیم و روی در خاک ها و با استفاده از روش هضم غلظت کادمیم و روی کل در خاک ها، برگ ها و نمونه های مغز تعیین شد. برخی از خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک از جمله درصد شن، سیلت و رس، غلظت فسفر و روی، ph و ec برای هر نمونه اندازه گیری شد. به منظور بررسی رابطه ی بین کادمیم عصاره گیری شده در نمونه های خاک و گیاه و خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک، از مدل رگرسیونی به روش گام به گام و شبکه ی عصبی مصنوعی (ann) استفاده شد. برای ارزیابی دقت مدل های رگرسیونی و شبکه عصبی از ضریب تبیین (r2) و برخی از شاخص های خطا (rmse ,me ,rmsse) استفاده شد. به دلیل این که پسته از عمده ترین محصولات تولید شده در کشور و از تنقلات مهم مورد استفاده توسط ایرانیان است، ارزیابی خطر ناشی از عنصر کادمیم و افلاتوکسین با در نظر گرفتن مسیر ورود از طریق مصرف در شهرستان رفسنجان انجام شد. نتایج نشان داد که هر دو مدل از دقت بالایی برای تخمین غلظت کادمیم در خاک برخودار بودند و از میان دو مدل فوق، مدل ann از دقت بالاتری برخوردار است. با در نظر گرفتن داده های آزمونی، مقدار r2 و rmse برای مدل ann به منظور برآورد dtpa-cd خاک به ترتیب برابر 99 درصد و 013/0 و برای رگرسیون گام به گام به ترتیب معادل 68/48 درصد و 071/0 بود. هم چنین مقادیر این دو آماره برای تخمین cd جذب شده در گیاه با توجه به ویژگی های خاک در عمق صفر تا 40 سانتی متری به ترتیب 8/99 درصد و 29/0 و با توجه به ویژگی خاک در عمق 40 تا 80 سانتی متری 87 درصد و 038/1 برای مدل ann بود. در مورد مدل رگرسیونی مقادیر r2 و rmse برای تخمین cd گیاه به ترتیب 3/20 درصد و 12/1 ( با ویژگی های عمق صفر تا 40) و 9/21 درصد و 152/1 (با ویژگی های عمق 40 تا 80) بودند. هم چنین نتایج ارزیابی خطر برای افلاتوکسین و کادمیم، حاکی از آن بود که خطر کل غیرسرطانی کادمیم کمتر از یک (حد بحرانی برای خطر) بود و خطر کل سرطانی مربوط به افلاتوکسین از حد بحرانی مربوطه کمتر بود. این امر بدین معناست که مصرف این محصولات، سلامت مصرف کنندگان را تهدید نمی کند.

تغییرات مکانی شوری و بور در خاک های منطقه حسین آباد، استان یزد
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1389
  مریم مصلایی   حسین شیرانی

درصد قابل توجهی از زمین‎های تحت آبیاری جهان در مناطق خشک و نیمه‎خشک دنیا واقع شده است که در این مناطق، غالب خاک‎ها حاوی مقدار زیادی نمک هستند. در ایران شوری از مهم‎ترین مشکلات کشاورزی به‎شمار می‎رود. لذا این تحقیق با هدف ارزیابی و تحلیل تغییرات مکانی شوری خاک به‎عنوان یکی از جنبه‎های تخریب خاک و تهیه‎ی نقشه‎ی پراکنش مکانی شوری و هم‎چنین بور خاک انجام شده است. منطقه ی مورد مطالعه، در شمال‎غربی شهرستان یزد واقع شده است. نمونه‎برداری به‎صورت شبکه‎ی‎ منظم 150 در 150 متر، انجام شد. شوری، بور و سایر پارامتر‎های آماری از عمق 0 تا 30 سانتی‎متری اندازه‎گیری شدند. تعداد 104 نمونه مورد اندازه‎گیری قرار گرفت. داده‎های آزمایش پس از نرمال شدن، مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند و سپس به‎منظور پهنه‎بندی عناصر از تخمین‎گر کریجینگ استفاده گردید. نقشه‎های عناصر و مدل واریوگرام آن‎ها توسط نرم‎افزار gs رسم گردید. نتایج نشان داد که منطقه، دارای مشکل شوری و فاقد سمیت بور می‎باشد. با توجه به نسبت اثر قطعه‎ای به سقف، وابستگی مکانی قوی‎ای بین تمامی فاکتور‎های اندازه‎گیری شده وجود داشت. شوری در نواحی کشت شده به‎علت آبشویی کمترین مقدار را به خود اختصاص داده بود. میزان بور خاک، بین 07/0 تا 6/1 میلی‎گرم بر کیلوگرم است، لذا نه تنها مشکل سمیت بور مشاهده نشد، بلکه در بعضی نواحی می‎توان کمبود بور را مشاهده نمود. شوری و بور خاک در سطح 1 درصد دارای همبستگی معنی‎داری بودند. بر اساس آزمون اسپیرمن و پیرسون بین نسبت جذب سدیم و شوری همبستگی مثبتی وجود داشته (در سطح 1 درصد معنی‎دار) که بیان‎گر این است که املاح بیشتر سدیم‎دار هستند. هم‎چنین ph منطقه، مشکلی برای رشد محصولات نداشت.

بررسی اثر قارچ میکوریز آربوسکولار (glomus mosseae) بر مقاومت به تنش کادمیوم دانهال های پسته رقم قزوینی (pistacia vera cv. qazvini)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1392
  وحید بروشان   محمد حسین شمشیری

به¬منظور بررسی اثر قارچ میکوریز آربسکولار (glomus mosseae) بر رشد دانهال¬های پسته رقم قزوینی تحت تنش کادمیوم، آزمایش گلخانه¬ای طراحی و میزان مقاومت گیاه و برخی از پارامترهای رویشی و فیزیولوژیکی آن مورد بررسی قرار گرفت. این آزمایش به¬صورت فاکتوریل با دو فاکتور میکوریز (با و بدون میکوریز) و کادمیوم در شش سطح (0، 5/0، 1، 2، 4 و 6 میلی¬گرم بر لیتر) در قالب طرح کاملا تصادفی با سه تکرار انجام شد. بذور جوانه¬دار شده پسته در مخلوط خاکی با نسبت 1:2 به¬ترتیب خاک مزرعه و ماسه اتوکلاو شده در گلدان¬های 5 کیلوگرمی کاشته شدند. به گلدان¬های میکوریزی حدود 150 گرم از مایه تلقیح میکوریزی که شامل قطعات ریشه ذرت میکوریزی و خاک بوده اضافه گردید. در مدت 3 ماه رشد گیاهان، از آب مقطر برای آبیاری استفاده گردید و پس از انجام تست آلودگی، کادمیوم در 6 سطح و به مدت 100 روز همراه آب آبیاری و هر سه روز یکبار به میزان cc 300 به هر گلدان اضافه شد. بر طبق نتایج، بیشینه پارامترهای رویشی از قبیل تعداد و سطح برگ، ارتفاع ساقه و وزن خشک شاخساره در دانهال¬های میکوریزی مشاهده شد و افزایش سطوح کادمیوم باعث کاهش این پارامترها گردید. گیاهان میکوریزی دارای میزان کلروفیل a، آنتوسیانین، نسبت fv/fm و شاخص عملکرد بیشتری بودند و با افزایش شدت تنش از میزان کلروفیل a، b و کل، fv/fm و شاخص عملکرد کاسته و بر میزان آنتوسیانین افزوده شد. تنظیم¬کننده¬های اسمزی شامل پرولین برگ، سوکروز ریشه و مجموع پروتئین¬های محلول ریشه در گیاهان میکوریزی و مجموع قندهای محلول ریشه در گیاهان بدون میکوریز بالاتر بود و با افزایش سطوح کادمیوم بر میزان این پارامترها افزوده شد. غلظت عناصر غذایی نیز تحت تاثیر کادمیوم قرار گرفت، به-طوری¬که غلظت فسفر، منیزیم، آهن و منگنز ریشه کاهش یافت. غلظت کلسیم و روی در ساقه ابتدا افزایش و سپس کاهش نشان داد. محتوای روی در برگ، منگنز در برگ و ساقه و کادمیوم در برگ، ساقه و ریشه نیز افزایش یافت. غلظت عناصر غذایی پتاسیم، فسفر، منیزیم، کلسیم و آهن ریشه، روی ساقه و منگنز برگ و ریشه در دانهال¬های میکوریزی و میزان آهن و روی برگ، منگنز ساقه و کادمیوم در گیاهان بدون میکوریز بالاتر بود. شاخص¬های تنش با افزایش سطوح کادمیوم افزایش نشان داد و گیاهان بدون میکوریز میزان بالاتری از مالون¬دی¬آلدهید و پراکسید هیدروژن نشان دادند. آلودگی میکوریزی ریشه دانهال¬های پسته تحت تنش کادمیوم افزایش نشان داد. نتایج این پژوهش نشان داد که میکوریز منجر به افزایش رشد رویشی، بهبود جذب عناصر غذایی و افزایش فعالیت آنتی¬اکسیدان¬ها و در نتیجه افزایش کارایی فتوسیستم ii، کاهش خسارت رادیکال¬های آزاد، حفظ تمامیت غشا و بهبود عملکرد و در نهایت افزایش مقاومت دانهال¬های پسته به تنش کادمیوم گردید.

تأثیر زئولیت و ورمی کمپوست بر جذب روی، کادمیوم و سرب توسط گیاه ذرت در یک خاک آلوده
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1392
  لیلا اکبری   حسین شیرانی

به منظور بررسی اثر زئولیت و ورمی کمپوست بر تثبیت و شکل های شیمیایی عناصر کادمیوم، روی و سرب در یک خاک آلوده و قابلیت دسترسی این عناصر توسط گیاه ذرت، آزمایش گلخانه ای در قالب طرح فاکتوریل با دو عامل شامل زئولیت در سه سطح صفر، 5 و 10 درصد وزنی، و عامل ورمی کمپوست در سه سطح صفر، 5 و 10 درصد وزنی با چهار تکرار در قالب طرح کاملاً تصادفی انجام شد. گیاهان در شرایط گلخانه به مدت ? ماه رشد نمودند. سپس از محل طوقه قطع و برگ و ساقه آن ها جدا گردید. صفات اندازه گیری شده شامل محصول فتوشیمیایی کوانتومی فتوسیستم ii (fv/fm)، شاخص کارایی دستگاه فتوسنتز (pi)، شاخص سبزینگی، سطح برگ، وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی گیاه، غلظت عناصر روی، کادمیم و سرب در ریشه و اندام هوایی گیاه بود. برای مطالعه شکل های شیمیایی مختلف عناصر سنگین از روش سالبو و همکاران (1998) استفاده شد. پارامترهای رویشی و فتوسنتزی گیاه مانند شاخص سبزینگی برگ، سطح برگ، شاخص کارایی دستگاه فتوسنتزی، کلروفیل فلورسانس و وزن تر و خشک ریشه و اندام هوایی گیاه در تیمارهای ورمی کمپوست به طور معنی داری بیشتر از شاهد بود. درحالی که تأثیر زئولیت و برهم کنش ورمی کمپوست و زئولیت بر پارامترهای ذکر شده معنی دار نبود. ورمی کمپوست به طور معنی داری غلظت کادمیم، سرب و روی در ریشه و اندام هوایی گیاه را کاهش داد. درحالی که، تأثیر زئولیت و برهم کنش ورمی کمپوست و زئولیت بر این صفات معنی دار نبود. با افزودن ورمی کمپوست و زئولیت به خاک آلوده، غلظت شکل محلول + تبادلی کادمیوم و روی به طور معنی داری کاهش یافت. در حالی که غلظت فرم محلول + تبادلی سرب افزایش یافت. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که ورمی کمپوست با کاهش شکل قابل دسترس عناصر سنگین در خاک جذب آن ها توسط گیاه ذرت را کاهش داد. بنابراین، ورمی کمپوست می تواند در تثبیت شیمیایی عناصر سنگین در خاک های آلوده مورد استفاده قرار گیرد.

تاثیر کاربرد نیتروژن بر مقاومت نسبی نهال های پسته به تنش آبی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1389
  علی چاهخومحمدآبادی   احمد تاج آبادی پور

به منظور ارزیابی تأثیر نیتروژن بر مقاومت نسبی نهال های پسته رقم بادامی ریز زرند به تنش آبی، آزمایش گلخانه ای به صورت فاکتوریل در قالب طرح کاملاً تصادفی با چهار تکرار انجام گرفت. تیمارها شامل پنج سطح نیتروژن (0، 30، 60، 90 و 120 میلی گرم نیتروژن در کیلوگرم خاک از منبع اوره) و چهار دور آبیاری (2، 4، 6 و 8 روز) بودند. نتایج نشان داد که با افزایش دور آبیاری وزن خشک اندام هوایی و ریشه، سطح و تعداد برگ، نسبت وزن خشک اندام هوایی به ریشه، ارتفاع ساقه، میزان تبخیر و تعرق، تعرق و شدت تعرق به طور معنی داری کاهش پیدا کرد. در حالی که تنش آبی باعث افزایش کارایی مصرف آب و پتانسیل آب برگ شد. هم چنین نتایج نشان داد که کاربرد نیتروژن باعث کاهش وزن خشک ریشه، ارتفاع ساقه و تبخیر و تعرق شد ولی پتانسیل آب برگ تحت تأثیر کاربرد نیتروژن افزایش یافت. سایر پارامترهای رشدی تحت تأثیر کاربرد نیتروژن قرار نگرفت. تنش آبی موجب کاهش معنی دار غلظت کلسیم، منیزیم و فسفر اندام هوایی و غلظت آهن، منگنز و روی ریشه شد در حالی که افزایش دور آبیاری باعث افزایش غلظت کلسیم، سدیم و پتاسیم ریشه و غلظت پتاسیم، سدیم، مس، منگنز و آهن اندام هوایی گردید. کاربرد نیتروژن باعث کاهش غلظت فسفر ریشه و اندام هوایی شد و تأثیری مشابه بر غلظت پتاسیم، مس و روی اندام هوایی مشاهده شد. هم چنین کاربرد نیتروژن باعث افزایش غلظت کلسیم و سدیم ریشه و اندام هوایی و غلظت منیزیم اندام هوایی شد. تحت تنش آبی، غلظت پرولین با افزایش معنی داری همراه بود این در حالی است که مشابه همین روند برای غلظت قندهای احیاکننده تنها در تنش آبی متوسط دیده شد. کاربرد نیتروژن بر غلظت پرولین برگ تأثیر معنی داری نداشت. در حالی که غلظت قندهای احیاکننده تحت تأثیر کاربرد نیتروژن به طور معنی داری افزایش یافت.

عوامل موثر بر جذب سطحی بور به وسیله ی کانی های بیوتیت و مسکوویت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده علوم کشاورزی 1393
  فریده زارع پور رفسنجانی   محسن حمیدپور

بور یکی از عناصر ضروری کم مصرف برای رشد گیاه است. مطالعه عوامل موثر بر جذب سطحی بور روی کانی های متداول در خاک های مناطق خشک و نیمه خشک می تواند در اصلاح و مدیریت خاک های مبتلا به سمیت بور حائز اهمیت باشد. با وجود این که تحقیقات متعددی در مورد جذب سطحی بور روی کانی های مختلف انجام پذیرفته، اما، اطلاعات چندانی در مورد جذب سطحی بور روی کانی های میکایی بیوتیت و مسکوویت وجود ندارد. بنابراین، هدف اصلی این مطالعه بررسی ویژگی های جذب سطحی بور روی کانی های میکایی بیوتیت و مسکوویت در آزمایش های پیمانه ای می باشد. بدین منظور جذب سطحی بور توسط جذب کننده ها در محدوده 9-5/6ph=، در دو سطح غلظت 5 و 15 میلی گرم بر لیتر بور و تابعی از قدرت یونی (0/01، 0/03 و 0/06مولار نیترات کلسیم) در غلظت ثابت 5 میلی گرم بر لیتر بور بررسی شد. هم دماهای جذب بر اساس جذب بور از محلول های حاوی غلظت های مختلفی از بور در دامنه ی غلظت 1 تا 15 میلی گرم بر لیتر و با استفاده از آزمایش های تعادلی 24 ساعته رسم شدند. به علاوه، به منظور بررسی بهتر مکانیزم های جذب بور و تفسیر نتایج، از گونه بندی یونی بور در محلول با استفاده از برنامه ی visual minteq و طیف سنجی مادون قرمز (ftir) نمونه های کانی قبل و بعد از جذب بور استفاده شد. به منظور بررسی اثر نوع کاتیون بر جذب بور، از الکترولیت های زمینه mg(no3)2، ca(no3)2 و nano3 در سه سطح غلظت (0/03، 0/09 و 0/18 مولار) استفاده شد. هر دو کانی روند تقریباً مشابه ای را در جذب وابسته به ph نشان دادند. میزان جذب بور با افزایش ph تعادلی افزایش یافت. جذب بور به وسیله ی هر دو کانی به قدرت یونی محلول بستگی داشت که نشان دهنده ی کمپلکس های سطحی درون کره ای می باشد. در تمامی سطوح غلظت کاتیون، مقدار بور جذب شده در حضور یون های کلسیم و منیزیم بیشتر از سدیم بود. نتایج گونه بندی شبیه سازی شده نشان داد در غلظت های پایین الکترولیت زمینه میزان کمپلکس محلول کلسیم با بور (cah2bo3+) بیشتر از میزان کمپلکس منیزیم (mgh2bo3+) با این عنصر و کمپلکس سدیم با بور (nah2bo3°) می باشد. در بررسی اثر نوع ماده ی آلی، ورمی کمپوست جذب بور را در هر دو کانی کاهش داد. رابطه بین مقدار بور جذب شده و غلظت تعادلی بور در محلول با هم دماهای جذب فروندلیچ، لانگمویر و سیپس مورد مطالعه قرار گرفت. مدل های فروندلیچ و لانگمویر با بیشترین مقدار r2 و کمترین see، در مقایسه با مدل سیپس بهترین برازش را بر داده های جذبی هر دو کانی داشتند. درصد جذب پایین کانی های بیوتیت و مسکوویت استفاده شده در این تحقیق نشان دهنده ی این است که این کانی ها ظرفیت جذبی زیادی برای بور ندارند.

ارزیابی برخی شاخص های فیزیکی کیفیت خاک با استفاده از تکنیک های زمین آماری و منطق فازی در اراضی کشاورزی شهرستان بافت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1392
  مطهره حبیبی   حسین شیرانی

جنبه ی فیزیکی کیفیت خاک، تأثیر به سزایی بر فرآیند های شیمیایی و زیستی در خاک دارد. بنابراین کیفیت فیزیکی خاک، نقش اصلی و محوری را در مطالعات کیفیت خاک ایفا می کند. هدف پژوهش حاضر، ارزیابی شاخص های فیزیکی کیفیت خاک در منطقه ی بافت با استفاده از منطق فازی و زمین آمار و هم چنین ارزیابی نتایج حاصل از سیستم استنتاج فازی-عصبی تطبیقی (anfis) برای تعیین اهمیت ویژگی های موثر بر شاخص های فیزیکی کیفیت خاک بود. بدین منظور از 183 نقطه ی مشاهداتی بر اساس الگوی نمونه برداری منظم (با فاصله ی 250 متر) و از عمق صفر تا 20 سانتی متر، نمونه های خاک برداشت شدند. سپس داده ها مورد تجزیه و تحلیل زمین آماری قرار گرفتند. واریوگرام های شاخص های مورد نظر با استفاده از نرم افزار وریووین و نقشه های کریجینگ در نرم افزار arcgis ترسیم شدند. در ادامه پهنه بندی شاخص ها به روش فازی و کریجینگ انجام شد. در گام بعد، اهمیت ویژگی های موثر بر شاخص های کیفیت فیزیکی با استفاده از روش anfis تعیین شد. نتایج پهنه بندی نشان داد که بیشتر قسمت های منطقه ی مورد مطالعه دارای ظرفیت هوایی (ac) بیشتر از 14/0 می باشد و در محدوده ی بهینه قرار دارد. با توجه به بالا بودن میزان شن در منطقه شاخص تهویه در وضعیت مناسبی می باشد. نقشه ی کرجینگ آب قابل استفاده، بیانگر توانایی خوب خاک منطقه برای ذخیره و فراهم کردن آب قابل استفاده ی گیاه بود. در نتیجه، شرایط برای رشد ریشه مناسب می باشد در این وضعیت، پتانسیل آب افزایش یافته و جذب آب و عناصر غذایی توسط ریشه ی گیاه آسان تر شده است. نقشه ی کریجینگ ظرفیت نسبی زراعی نشان داد که توانایی خاک ها برای ذخیره آب و هوا که مرتبط با حجم کل منافذ است در منطقه ی مورد مطالعه بین 6/0 تا 7/0 قرار دارد. به طوری که در این محدوده توازن مناسبی بین آب و هوا در خاک به وجود می آید در مورد شاخص پایداری، تمامی منطقه ی مورد نظر در محدوده ی تخریب پایداری ساختمان بود و این می تواند دلیل تأثیر سیلت باشد. با افزایش سیلت در خاک، ساختمان خاک ضعیف می شود. نتایج آنالیز حساسیت نشان داد که ظرفیت هوایی و گنجایش زراعی نسبی نسبت به درصد شن و آب قابل استفاده نسبت به درصد رس حساسیت بیشتری را نشان دادند.

اثر آب آبیاری بر تغییرات نیترات در پروفیل خاک (مطالعه موردی شهرستان مرودشت)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان - دانشکده کشاورزی 1393
  حسین منصوری نسب   مجید افیونی

امروزه نظارت بر مقدار نیتروژن نیتراتی که از زمین های کشاورزی به آب های سطحی و زیرزمینی انتقال پیدا می کند، اهمیت ویژه ای پیدا کرده است، زیرا زمین های کشاورزی مهم ترین منبع آلوده کننده آب های زیرزمینی به نیتروژن نیتراتی است. این در حالی است که آب های زیرزمینی نیز بزرگ ترین منبع تأمین آب آشامیدنی در سراسر جهان است. این پژوهش در بخشی از زمین های کشاورزی شهرستان مرودشت واقع در استان فارس اجرا شد. منطقه مورد نظر به گونه ای انتخاب شده است که از سه منبع آب زیرزمینی، رودخانه و پساب فاضلاب در طی سال های گذشته برای آبیاری زمین های کشاورزی استفاده شده است. هفت نقطه از زمین های کشاورزی که با منبع آب مختلف آبیاری شده است، به صورت تصادفی انتخاب و از 5 لایه (30-0، 60-30، 90-60، 120-90 و 150-120 سانتی متر) نیم رخ خاک نمونه برداری شد. پس از آماده سازی نمونه ها مقدار نیتروژن نیتراتی خاک و برخی از ویژگی های شیمیایی و فیزیکی خاک تعیین شد. نتایج نشان داد که در خاک های که تحت آبیاری با پساب، بیش ترین مقدار نیتروژن نیتراتی در لایه 120-90 سانتی متر خاک با مقدار 12/27 میلی گرم در کیلوگرم خاک مشاهده گردید و54 درصد نیتروژن نیتراتی نیم رخ این خاک ها در منطقه زیر ریشه یونجه قرار داشت. درحالی که در خاک های تحت آبیاری رودخانه و آب زیرزمینی تجمع نیترات در نیم رخ خاک دیده نشد. خاک های آبیاری شده با آب زیرزمینی و پساب از نظر خصوصیات فیزیکی خاک مشابه بودند. عدم تجمع نیترات در خاک های آبیاری شده با آب زیرزمینی به علت عدم وجود منبع آلاینده و خاک های آبیاری شده با آب رودخانه به علت آبشویی شدید است. مقدار نیتروژن نیتراتی خاک های آبیاری شده با آب رودخانه و پساب به نسبت آب زیرزمینی به ترتیب 56 و54 درصد بیش تر است. خاک های تحت آبیاری آب رودخانه و پساب با مقدار 97 و 67 کیلوگرم در هکتار نیتروژن نیتراتی مازاد بر نیاز گیاه دارای پتانسیل جهت آبشویی نیتروژن نیتراتی هستند. نتایج حاصل از کاربرد مدل تلفیقی الگوریتم ژنتیکـ شبکه های عصبی مصنوعی و آنالیز حساسیت ویژگی های ورودی آن نشان داد که در حرکت نیتروژن نیتراتی ویژگی های فیزیکی خاک به نسبت ویژگی های شیمیایی اهمیت بیش تری دارند به طوری که چگالی ظاهری، درجه انقباض پذیری و عمق خاک به ترتیب با 36، 16 و 16 درصد از موثرترین ویژگی ها در حرکت و انتقال نیتروژن نیتراتی در نیم رخ خاک هستند. در نهایت خاک های تحت آبیاری رودخانه به نسبت دو منطقه دیگر دارای بافت شنی‎تر و مقدار نیتروژن نیتراتی بالاتری (9/8 میلی گرم در کیلوگرم خاک) بودند که این نشان دهنده پتانسیل بالای این منطقه در آبشویی نیترات است.

تعیین عوامل موثر بر عملکرد پسته با استفاده از روش کرامر و الگوریتم هیبرید ژنتیک- شبکه ی عصبی مصنوعی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم زین الدینی   حسین شیرانی

هدف اصلی پژوهش حاضر، مدل‏سازی عملکرد پسته به‏وسیله ی مدل های شبکه‏ی عصبی مصنوعی و رگرسیون چند‏متغیره ی خطی در بخش هایی از اراضی پسته کاری شهرستان های رفسنجان و انار می باشد. برای این منظور، 142 نقطه ی مشاهداتی به صورت تصادفی مد نظر قرار گرفت. برداشت نمونه‏های خاک از سه عمق‏ صفر تا 40، 40 تا 80 و 80 تا 120 سانتی‏متری هر نقطه‏ی مشاهداتی انجام شد. هم چنین، از آب چاه تلمبه‏ای که درختان پسته ی موجود در هر نقطه‏ی مشاهداتی با آن آبیاری می‏شدند، نمونه ی آّب آب برداشت شد. به علاوه، نمونه‏برداری برگ از شاخه‏های بدون بار درختان انجام گرفت. اطلاعات مدیریتی مورد نیاز و مقدار عملکرد محصول نیز توسط طراحی و تکمیل یک پرسش نامه تأمین گردید. نتایج اعتبارسنجی مدل ها نشان داد که مقدار ضریب تبیین مدل شبکه‏ی عصبی مصنوعی (هم با استفاده از متغیرهای انتخاب شده توسط الگوریتم ژنتیک و هم با متغیرهای انتخاب شده توسط آزمون کرامر) نسبت به رگرسیون چند متغیره ی خطی از دقت بالاتری برخوردار بود.

ارزیابی تخریب پذیری اراضی نسبت به فرسایش بادی با استفاده از روش های نوین در باغ های پسته کبوترخان رفسنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1393
  مریم احمدی   اردوان کمالی

. هدف اصلی پژوهش حاضر، پهنه بندی پتانسیل حساسیت اراضی نسبت به فرسایش بادی در خاک های منطقه ی کبوترخان رفسنجان از طریق به کارگیری تخمینگر کریجینگ و روش وزن دهی معکوس در محیط نرم افزار gis و همچنین تعیین اهمیت ویژگی های خاکی موثر بر فرسایش بادی، تعریف قوانین، دسته بندی خصوصیات خاکی وتعیین کلاس فرسایشی توسط الگوریتم درخت تصمیم (مدل chaid) و تخمین میزان فرسایش بادی با استفاده از سیستم استنتاج فازی (fis) و پهنه بندی تخمین های صورت گرفته توسط gis، در نهایت مقایسه ی نتایج و نقشه های پهنه بندی شده با واقعیت که از طریق تونل باد اندازه گیری شده، می باشد. پس از برداشت نمونه ها از عمق صفر تا 40 سانتی متری، خصوصیات فیزیکی و شیمیایی خاک اندازه گیری شد. سپس با نرم افزار سامانه ی اطلاعات جغرافیایی (gis) نقشه ی پیوسته ی هر یک از پارامترها ترسیم شد. در نهایت نقشه ی تمامی خصوصیات خاکی باهم جمع، ضرب و به صورت وزنی با هم تلفیق شدند. که نقشه ی حاصل ضرب به دلیل در نظر گرفتن اثرات متقابل انتخاب شد. الگوریتم درخت تصمیم (مدل chaid) با استفاده از پارامترهای مهم، قوانینی را طراحی کرد و در نهایت طبقه بندی انجام شد.

تاثیر نیتروژن، شوری و ماده آلی بر رشد و ترکیب شیمیایی گیاه پسته و بررسی مرفولوژی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1386
  اعظم رضوی نسب   حسین شیرانی

چکیده ندارد.

شبیه سازی حرکت آب و املاح در خاک با استفاده از مدل های hydrus-1d و swap در منطقه جیرفت
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1386
  اسماعیل مقبلی دامنه   حسین شیرانی

چکیده ندارد.

اثر کود نیتروژن و دور آبیاری بر عملکرد و اجزاء عملکرد گلرنگ در منطقه رفسنجان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه ولی عصر (عج) - رفسنجان - دانشکده کشاورزی 1389
  وحید پاشازاده نوشهر   اصغر رحیمی

چکیده ندارد.

اثر خاک ورزی و کودآلی بر خصوصیات فیزیکی ، حرکت املاح و مرفولوژی ریشه ذرت در خاک لورک
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه صنعتی اصفهان 1382
  حسین شیرانی   محمدعلی حاج عباسی

از جمله عوامل مهم در کشاورزی پایدار، مدیریت صحیح عملیات خاک ورزی و حفظ مواد آلی خاک می باشد. در ایران انتخاب سیستم خاک ورزی مناسب براساس تحقیق نبوده و نیز با توجه به شرایط خاک و آب و هوایی منطقه صورت نمی گیرد و توجه چندانی به حفظ مواد آلی خاک نمی گردد. این امر ممکن است موجب کاهش کیفیت خاک و تخریب آن شود. هدف از این تحقیق ، بررسی اثر سیستمهای خاک ورزی و کود دامی بر ویژگیهای فیزیکی خاک ، حرکت املاح و مرفولوژی ریشه ذرت بود. این مطالعه درمزرعه تحقیقاتی لورک متعلق به دانشگاه صنعتی اصفهان در دو سال متوالی اجرا گردید.