نام پژوهشگر: میترا زندی

تبیین فرآیند مادر شدن در مادران استفاده کننده از حمل جایگزین و طراحی مدل مراقبتی
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تربیت مدرس - دانشکده علوم پزشکی 1391
  میترا زندی   زهره ونکی

مقدمه: حمل جایگزین یکی از تحولات علمی دهه های اخیر در حیطه ی درمان ناباروری است که به بحث انگیز ترین موضوع تکنولوژی های کمک باروری مبدل شده است. در ایران با وجود روند گسترده استفاده از این روش، به رویکرد سلامت محور در این زمینه به ویژه از جنبه پرستاری پرداخته نشده است. انجام مراقبت بهینه از این مادران مستلزم وجود مدل های مراقبتی مناسب می باشد که گام اول و اساسی برای انجام این مهم، درک فرآیند مادر شدن در آنان می باشد. هدف از انجام این پژوهش، تبیین فرآیند مادرشدن در مادران استفاده کننده از حمل جایگزین و طراحی مدل مراقبتی است. روش: این مطالعه یک مطالعه کیفی است که در دو مرحله صورت گرفته است. در مرحله اول با استفاده از روش تئوری زمینه ای، تجارب مادران استفاده کننده از حمل جایگزین از مرحله تصمیم گیری قاطعانه تا پس از تولد کودک مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت. جمع آوری داده ها ابتدا به صورت هدفمند از پژوهشگاه رویان آغاز گردید و سپس به مدت بیست ماه به صورت نظری از مراکز ناباروری، مطب ها و بیمارستان های تهران و شهرستان ها ادامه یافت. به طور کلی پس از کسب رضایت آگاهانه، 39 مصاحبه بدون ساختار با 15 مادر، 2 همسر، 4 حامل و 5 تن از پرسنل مراکز ناباروری صورت گرفت. علاوه بر مصاحبه از یادداشت عرصه، یک مورد بحث گروهی و مستندات موجود نیز برای جمع آوری داده استفاده شد. در مرحله اول تحلیل داده ها با استفاده از روش اشتراوس و کوربین (1998)، همزمان با جمع آوری داده ها صورت گرفت و در مرحله دوم یعنی پس از ظهور تئوری زمینه ای، با بهره گیری از روش ساخت تئوری واکر و اوانت (2011)، مدل مراقبتی از مادران استفاده کننده از حمل جایگزین طراحی گردید. یافته ها: آنالیز مقایسه ای و مداوم داده ها نشان داد که مادر شدن در حمل جایگزین، در بستر پر چالش «تنگنای فرهنگی» صورت می گیرد «ناامنی در مادری» مهم ترین مسئله مادران می باشد. «امنیت جویی» راهبرد اصلی مادران است که به عنوان مفهوم مرکزی این مطالعه ظهور یافت. «برخورداری از تکیه گاه»، «حمایت غیر اثر بخش»، «تعاملات طرفین»، «حس مادری درک شده» و «ویژگی های فردی-محیطی» از عوامل تأثیرگذار بر این فرآیند هستند که می توانند نقشی تسهیل کننده و یا بازدارنده ایفا نمایند. پیامد بکارگیری راهبردها و عوامل تأثیرگذار، در نهایت «دستیابی به آرامش نسبی» و یا تداوم ناآسودگی و در نتیجه «فرسودگی روحی و جسمی» مادر می باشد. در مرحله دوم پژوهش، در مدل مراقبتی امنیت بخشی در مادری طراحی شده، نقش های پرستار متخصص حمل جایگزین در قالب چارچوب مفهومی؛ هماهنگی، مشارکت و امنیت بخشی (حمایت فیزیکی، عاطفی، قانونی، توانمندسازی، حضور، مدافع مددجو و مدیریت روابط طرفین) مفهوم پردازی شده و تمامی فعالیت های وی در چارچوب فرآیند پرستاری صورت می گیرد که پیامد آن امنیت و آرامش است. دو شرط مهم برای اجرای این مدل 1. تربیت پرستاران متخصص و 2. تأسیس مرکز ارائه خدمات مراقبتی خاص حمل جایگزین می باشد. نتیجه گیری: یافته های این مطالعه بیانگر تأثیر تعاملی عوامل چندگانه بر فرآیند مادر شدن می باشد. درک بیشتر فرآیند مادرشدن در این مادران خاص به پرستاران در ارائه مراقبت فردی و حرفه ای برای این جمعیت خاص کمک نموده و مدل پیشنهادی می تواند به عنوان راهنمای اولیه ای در بکارگیری یک رویکرد کل نگر در پرستاری از این مادران به کار گرفته شود. کلمات کلیدی: حمل جایگزین، مادر شدن، مادری، مدل امنیت بخشی در مادری، مراقبت پرستاری.