نام پژوهشگر: حمید کرمی پور

بررسی تحولات سیاسی ایران پس از کودتای 28 مرداد 1332 تاآغازنهضت امام خمینی (ره ) با تکیه برعوامل ناکامی نیروهای ملی (1341-1332 ه.ش )
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  امیر دهقان نژاد   حمید کرمی پور

چکیده با وقوع کودتای 28 مرداد 1332 هـ .ش و سقوط دولت مصدق نهضت ملی ایران در هم شکست و با تشکیل کنسرسیومی از شرکتهای بزرگ نفت جهان، بار دیگر صادرات نفت ایران به سوی غرب از سر گرفته شد. به دنبال کودتا اساس روابط نیرومند دست نشاندگی بین رژیم پهلوی و دولت آمریکا فراهم گشت. در این دوره با سرکوب نیروهای ملی و مذهبی توسط رژیم، نابودی حزب توده، تشکیل ساواک، ایجاد احزاب دولتی وابسته به رژیم و تسلط بر قوای مقننه و مجریه قدرت در دست محمدرضاشاه متمرکز گردید و موقعیت وی از یک شاه در جایگاه حکومت مشروطه سلطنتی به شاهی مستبد و فراتر از تمام قوانین تغییر یافت. در اواخر دهه 1330 هـ .ش (1950م) در پی بروز بحران های اقتصادی- سیاسی در ایران و تحولات بین المللی از فشارهای رژیم کاسته شد و هواداران نهضت ملی تحت عنوان «جبهه ملی دوم» فعالیت خود را از سر گرفتند. در این زمان اختلافات ایدئولوژیکی در درون جبهه ملی زمینه اشتقاق و جدایی نیروهای ملی را فراهم آورد و سازمان «جامعه سوسیالیست های نهضت ملی ایران» و سازمان «نهضت آزادی ایران» از درون جبهه ملی سر بر آوردند که تعامل این نیروها با یکدیگر و همچنین رویکردشان نسبت به رژیم پهلوی و دولت های وقت به ویژه دولت امینی در روند آتی تحولات کشور بسیار تأثیرگذار بود. در نهایت طرح لایحه انجمن های ایالتی و ولایتی و برنامه های «انقلاب سفید» از سوی رژیم در سال های نخستین دهه 1340 هـ .ش منجر به واکنش روحانیت به رهبری امام خمینی (ره) و ورود دوباره این نهاد به عرصه سیاسی کشور گشت که این تحول زمینه ساز وقوع انقلاب اسلامی در سال های بعد گردید. کلید واژه ها: کودتای 28 مرداد، رژیم پهلوی، دولت آمریکا، جبهه ملی دوم، نهضت امام خمینی (ره).

نقش مرشد قلی خان استاجلو در تحولات سیاسی عصر صفوی (997-985)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1388
  امیرهوشنگ حسنوند   جهان بخش ثواقب

رساله ی حاضر حول شخصیت و قش یک یاز رجال برجسته ی عصر صفوی در تحولات دوره سلطنت شاه محمد خدابنده تا به قدرت رسیدن شاه عباس اول، سال های 985 تا 997 ه. ق، شکل گرفته و اساس پژوهش در آن بر طرح سوالات زیر بنیاد یافته است: 1) مرشد قلی خان استاجلو چه نقشی رد تحولات سنوات مذکور داشته است؟ 2) چه عواملی در منازعات بین طوایف مستقر در خراسان- شاملو ها و استاجلو ها - و طوایف هوا خواه شاه محمد خدا بنده مستقر در عراق- دولت مرکزی- شامل تکلو ها و ترکمانان موثر بوده و عوامل جدایی بعدی امرای خراسان از یکدیگر در روند مبارزه بر سر کسب قدرت در درون حاکمیت چه بوده است، و 3) دلایل شاه عباس اول برای کنار نهادن مرشد قلی خان از حاکمیت چه بوده است؟ می دانیم که مرشد قلی خان که از طایفه استاجلو، یکی از طوایف مهم قزلباش حامی صفویه بود در دوره سلطنت محمد خدا بنده، در اثر ضعف و نا کار آمدی این پادشاه و دخالت مهد علیا همسر شاه و سلمان میرز وزیر و حمایت آنان از ولیعهدی حمزه میرزا و با توجه به رقابت قدرت میان طوایف قزلباش که اینان به امرای خراسان فشار وارد ساختند به مبارزه با طوایف هوا خواه دولت مرکزی پرداخت و در گردونه ی قدرت و منازعات این دوره به ایفا نقش پرداخت، او که در ابتدا برای ورود به عرصه رقابت با علی قلی خان شاملو، حاکم هرات ولله عباس میرزا متحد شد، در ادامه و در اثر عواملی راه خودش را زا او جدا کرد و توانست با در اختیار گرفتن گرفتن عباس میرزا، سر انجام وارد قزوین شده و با حذف محمد خدا بنده از قدرت، پسر او عباس میرزا را به سلطنت بنشاند و خود با عنوان وکیل السلطنه بر حاکمیت صفویه مسلط شود. اما همین قدرت طلبی و قبضه نمودن امور و نا رضایتی امرای قزلباش از او و به حاشیه راندند شاه عباس و عواملی دیگر موجب شد تا شاه عباس با قتل وی به دوره حاکمیت او بر قدرت پایان دهد. هدف اصلی این پژوهش دستیابی و ارائه پاسخ های مناسب به پرسش هایی است که در این باره مطرح شده و به این نتیجه رسیده است که مرشد قلی خان استاجلو از عناصر اصلی تنش ها و شورش های خراسان و به قدرت رساندن شاه عباس اول در این دوره می باشد. این پژوهش به روش تاریخی و به شیوه کتابخانه ای انجام یافته و اطلاعات گرد آور شده با تکیه بر منابع اصلی تاریخی این دوره، و با استدلال و استنتاجات عقلی، موضوع به شیوه تحلیلی- توصیفی مورد بررسی قرار گرفته است.

جایگاه اقتصادی اجتماعی یهودیان در قرون میانه با تاکید بر دوره ایلخانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  صغری صادقی نهاد   حمید کرمی پور

یهودیان ، بنا بر ملاحضات اعنقادی و اجتماعی معمولا در حاشیه جامعه ایرانی قرار می گرفتند .به ویژه در دوران اسلامی تاریخ ایران ،نظر به نگرش خاص مسلمانان نسبت به این قوم با بد بینی های عمومی نسبت به آنان ،موقیعت خاصی نداشتند .از این جهت تنها در پاره ای از دوران اسلامی که تساهل و مدارای دینی در دستور کار حکومت ها قرار داشت ، یهودیان ساکن در ایران از حداقل فرصت ها برای مطرح کردن خویش در امور اقتصادی و اجتماعی جامعه بهره می گرفتند . به خصوص با توجه به کامیابی های این قوم در عرصه های اقتصادی بیشتر تلاش بزرگان یهودی به این امر معطوف بود تا با استفاده از تجارب و جایگاه اقتصادی خویش در بستر سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی جامعه ی ایرانی جایگاه لازم را به دست آوردند، البته یهودیان در همین جهت ، با بهره گیری از کار کرد های فرهنگی نیز در این جهت عمل می کردند، که آن نیز در جای خود موفقیت آمیز بود. در همین راستا در دورانی هم چون حاکمیت آل بویه که مدارای دینی در دستورکار حکوت قرار داشت، شاهد مطرح شدن یهودیان در عرصه های فرهنگی و اجتماعی هستیم که از جمله در دانش پزشکی موفقیت های قابل توجهی به دست آوردند.با این همه یهودیان در عرصه سایست از چندان موفقیتی برخوردارنبودند و با وجود تمامی تلاش ها مورد بغض صاحبان حکومت قرار داشتند. در این میان تنها در یک دوره از تاریخ ایرا ن دوران میانه است که قوم یهود در پرتو بهره گیری از تجارب بزرگان خویش زمینه های دخالت در سیاست و به تبع آن انجام کارکردهای بیشتر در امور اقتصادی و فرهنگی را بدست آوردند؛ این دوره مصادف با حاکمیت ایلخانان نامسلمان در ایران بود ، دوره ای که با وجود نامسلمانی قوم غالب ، مدارای اعتقادی در دستور کار بود و یهودیان از این فرصت به دست آمده نهایت استفاده ر ا نموده اند. عصر نامسلمانی ایلخانان و به ویژه عصر ایلخانی ارغون (حک690-683) برای قوم یهود در دوران طلایی فعالیت در صحنه سیاست و اقتصاد به شمار می رود .سعد الدوله یهودی و دیگر کار گزاران یهودی از این شرایط بیشترین استفاده کردندو البته موفقیت نسبی بدست آوردند. در این پژوهش با در نظر داشتن پیشینه سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی یهودیان در تاریخ دوران اسلامی سعی در بررسی جایگاه و کارکردهای یهودیان در جامعه ، حکومت و اقتصاد ایران شده است.

زنان و جنبش چپ در ایران از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد 1332ش
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1389
  فاطمه بزن بیرانوند   روح اله بهرامی

چکیده این پژوهش به بررسی بخشی از جامعه زنان ایرانی که معتقد و یا متمایل به ایدئولوژی چپ بوده پرداخته و تکاپوهای فکری و فرهنگی آنان را از انقلاب مشروطه تا کودتای 28 مرداد 1332 مورد بررسی قرار می دهد.نوشتار حاضر تلاشی است برای پاسخ دادن به این سوالات که ؛ علل و زمینه های گرایش و پیوستن بخشی از جامعه زنان ایرانی به جنبش چپ چه بود؟این گرایش چه تاثیری در فضای سیاسی و اجتماعی جامعه ایران به ویژه در میان زنان به جای گذاشت؟و سر نوشت و فرجام آن چگونه رقم خورد؟ انقلاب مشروطه در ایران فرصتی را پدید آورد تا زنان که تا این زمان یکی از نیروهای نسبتا و به ظاهر خاموش جامعه بودند برای بیان خواسته ها و مطالبات خود به تکاپو بپردازند. فعالیت های آنان و خواسته هایشان در آغاز که متاثر از فضای مشروطیت بود عمومی و غیر جنسیتی بود. اما به مرور و در پرتو آگاهی و تجربیاتی چند و نیز هم فکری وهمراهی برخی از نخبگان فکری و سیاسی این دوره ، شکل مشخص تری به خود گرفت.وقوع انقلاب 1917 روسیه سبب ظهور جریان هایی با رویکرد کمونیستی و سوسیالیستی در جامعه ایران شد و از این رهگذر نیز بخش کوچکی از جامعه زنان ایرانی را از خود متاثر ساخت.فعالیت های آنان در آغاز با وجود حکومت خودکامه ی رضا شاه مجال رشد و خودنمایی نیافت و تنها بعد از شهریور 1320 و در نتیجه وجود آزادی های نسبی این دوره بود که زنان توانستند همانند دیگر احزاب و گروه های سیاسی و اجتماعی به احیا و بازتولید خود در قالب های متفاوت فکری و سیاسی بپردازند. ارزیابی فعالیت های زنان وابسته به این جریان فکری نشان می دهد که هر چند این گروه در برخی زمینه ها مانند گسترش آگاهی های سیاسی و اجتماعی ، حساسیت نسبت به مسائل ملی ، مقابله با سنت های رایج مردسالارانه و نیز ارتباط با سازمان های جهانی به موفقیت هایی دست یافت اما بی توجهی آنان به مسائل زنان طبقات مختلف اجتماعی ، عدم سازماندهی مناسب فعالیت ها ، اختلافات داخلی، پرداختن به مسائل سیاسی به جای مسائل و مشکلات عام زنان جامعه و به ویژه بی توجهی و مقابله با سنت های مذهبی و عرفی جامعه از جمله عواملی بود که آنان را از دستیابی به یک موفقیت پایدار واگذاشت. واژگان کلیدی : سلسله پهلوی، جنبش، چپ، سوسیالیسم،کمونیسم، حزب توده، زنان، تشکیلات دموکراتیک زنان حزب توده

جغرافیای تاریخی و اقتصادی مکران در دوران سلجوقیان و ایلخانان (736-440 ه.ق)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  امین تنومند   ابوالفضل رضوی

چکیده سرزمین تاریخی مکران در ضلع جنوب شرقی فلات ایران واقع شده که از غرب به کرمان، از شرق به سند، از شمال به سیستان و از جنوب به دریای عمان ( مکران) محدود بوده است. عبور شبکه ای از راه های ارتباطی مهم زمینی و دریایی از مکران، اهمیت تجاری و نظامی خاصی به این ناحیه بخشیده بود. این راه ها در جابجایی کالاهای مناطق مختلف نقش مهمی ایفا می کردند. علاوه بر صادرات کالاها و محصولاتی که در این ناحیه تولید وکشت می شد، کالاهای هند و چین از شرقِ یمن، دریای سرخ و افریقا از طریق مکران به ایران وارد و سپس از آنجا صادر می شدند، به طوری که این منطقه به یک واسطه مهم در مبادلات بازرگانی تبدیل شده بود. به علاوه عوایدگمرکی و مالیاتی که از تجار وکشتی های تجاری گرفته می شد، درآمد قابل توجهی را به خزانه حاکمان آنجا سرازیر می کرد. مکران به لحاظ تجاری و اقتصادی در حد فاصل سلجوقیان تا ایلخانان شرایطی متفاوت با دوره های قبل از خود را سپری نمود. در واقع با روی کارآمدن سلاجقه ی کرمان اوضاع اقتصادی مکران شکوفا شد. اقدامات و اهتمام ویژه ی سلجوقیان به خصوص امنیت به وجودآمده از سوی آنها در مسیرهای تجاری و همچنین اقدامات آنها برای تسهیل این امر باعث رونق و شکوفایی تجارت منطقه شد. در سایه ی این امنیت نسبی بازرگانی توسعه یافت وکاروانهای تجاری از مناطق مختلف به سوی مکران سرازیر شدند. شهرهای این ایالت چون « بندر تیز» و «بمپور» از فعالیت های وسیع تجاری برخوردار شدند. در دوره سلاجقه ی کرمان «بندر تیز» به مهمترین بندر بین المللی ایران تبدیل شد. در این دوره تجارت به عنوان یکی از شیوه های معیشتی حاکمان مورد توجه قرارگرفت. منبع اصلی درآمد مردم ایالت مکران با توجه به شرایط اقلیمی و موقعیت طبیعی بر پایه تجارت و بازرگانی استوار بود. این منطقه علیرغم داشتن زمینهای کشاورزی حاصلخیز،به علت کم بود آب، به لحاظ کشاورزی اوضاع مساعدی نداشت. با سقوط سلاجقه ی کرمان، اوضاع اقتصادی و تجاری سرزمین مکران از رونق افتاد. در واقع بعد از افول سلاجقه راههای ارتباطی کرمان ـ مکران ناامن شد و مسیرکاروان های تجاری به سمت بندر هرمز تغییر جهت داد. در دوره قراختاییان و ایلخانان عمده توجه آنها معطوف به بندر هرمز بود. هر چند در این دوره بندر تیز رونق گذشته را نداشت، اما همچنان به فعالیت های خود ادامه می داد. در این پژوهش سعی شده است تا جغرافیای تاریخی و اقتصادی منطقه مکران در حد فاصل سلجوقیان تا ایلخانان مورد بررسی قرارگیرد. مشخص کردن تأثیر موقعیت جغرافیای مکران بر تحولات سیاسی و اقتصادی این منطقه، از اهداف عمده این پژوهش می باشد. واژه های کلیدی: مکران، سلجوقیان، قراختاییان، ایلخانان، بندر تیز، اقتصاد، تجارت

حیات علمی و فرهنگی عراق عرب در عهد خلافت القادر بالله (381-422)
thesis دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات 1393
  معصومه رازانی   ابوالفضل رضوی

سلسله ی عباسی که قدرت خود را در سال 132 بر جهان اسلام مستقر کرد، مدعی آن بود که عصر تازه ای از عدالت را آغاز خواهد کرد . این سلسله، رهبری امت اسلامی را تنها حق خود می دانستند و همه ی آنان با القابی که برای خود اختیار می کردند، خود را مورد تأیید خدا قلمداد می کردند. هنگامی که خلافت عباسی در قرن سوم و چهارم دچار ضعف و انحطاط گردید،امیران محلی از هر سو سربرآوردند و داعیه ی استقلال داشتند و اندیشه ایجاد یک دولت قدرتمند در میان بسیاری از اقوام ایرانی رواج یافت. در این میان، توفیق بیش از همه نصیب خاندان شیعی مذهب آل بویه گردید. اقتدار دستگاه خلافت عباسی با تسلط ترکان مورد تعارض قرار گرفت و ضعف خلافت، آل بویه را متوجه بغداد کرد. پس عرصه بر خلیفه تنگ شد و اختلافات بالا گرفت. در هنگام تشدید اختلافات داخلی و درگیری های خاندانی، این بار دستگاه سلطنت آل بویه تضعیف شد و فرصتی برای خلفای عباسی فراهم آمد تا دوباره قدرت را در دست بگیرند. بعد از مرگ بهاء الدوله، اقتدار آل بویه رو به کاهش رفت و خلیفه، القادر بالله فرصت را مغتنم شمرد و خلافت عباسی را رونقی تازه بخشید. وی که شخصیتی قوی و توانا داشت، به دنبال احیای قدرت دستگاه خلافت بود. سفرهای مکرر بهاء الدوله به فارس نیز فرصت لازم را در اختیار قادر نهاد. وی مناصب پیشنهادی برای نقابت علویان، دیوان مظالم و امیر الحاجی را نپذیرفت و در نهایت، در سال 402ھ. ق تکفیر نامه ای علیه فاطمیان مصر صادر کرد و آن را به امضای علمای شیعه و سنی رساند. القادر که قدرتی یافته بود، درصدد حذف و تضعیف شیعیان بر-آمد و نقطه اوج این پیروزی ها، همکاری و همیاری محمود غزنوی با خلیفه بود. در این دوران مذهب اهل سنت- به شیوه حنبلی و به دست خلیفه القادر- دوباره احیا و اعاده شد. او از تنفیذ انتصاب شیعه مذهبان امتناع ورزید و نسخه ی منقح قرآن ابن مسعود را محکوم شمرد. وی بحث درباره ی تعالیم معتزله و شیعه را ممنوع و فقهای حنفی طرفدار معتزله را مجبور کرد که در ملأ عام از ادعاهای خود دست بردارند. بعداً با صدور سه اعلامیه، مذهب حنبلی را مذهب رسمی حکومت اعلام و برتری سه خلیفه نخستین را تایید کرد. این آغاز سراشیبی آل بویه بود که با فشارهای محمود تشدید می شد. حاصل نوشتار حاضر با در نظر داشتن این سوال اصلی که شرایط سیاسی دوران خلافت القادر و رویکرد کلامی وی بر حیات علمی و فرهنگی این عصر چه تأثیری داشته است حاکی از این است که در دوران تقریباً چهل ساله خلافت القادر؛ به سبب رویکرد سنت گرایانه و نگرش کلامی بازدارنده ای که داشته است، چندان رونقی در حیات فرهنگی قلمرو خلافت حاصل نشده و تنگ نظری و تعصب فرقه-ای از پویایی فکر و فرهنگ جلوگیری کرده است.

ساخت و کارکرد نهاد وزارت در عهد نامسلمانی ایلخانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  محمد عارف نیا   ابوالفضل رضوی

چکیده ندارد.

کارکردهای آیین فتوت در دوره ی ایلخانان
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  محمدامین نوروزی   حمید کرمی پور

چکیده ندارد.

بررسی تحولات سیاسی، اجتماعی لرستان از جنبش مشروطیت تا آغاز جنگ جهانی اول (1285هـ ش /1906م-1293 هـ-ش /1915 -1914 م)
thesis وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه لرستان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1387
  منصور رهنورد   علاءالدین شاهرخی

چکیده ندارد.