نام پژوهشگر: عبداله عمرانی
مهسا مفتاح نیاکی عبداله عمرانی
در این پژوهش الکتروپلیمریزاسیون ?-آمینو-9و??-آنتراکینون را در حضور و غیاب نانولوله ی کربنی چند دیواره مورد بررسی قرار گرفت.الکترود کربن شیشه ای اصلاح شده به عنوان الکترود کار مورد استفاده قرار گرفت. آزمایشات با استفاده از روش های ولتامتری چرخه ای، گالوانواستاتیک و پتانسیواستاتیک انجام شد.بررسی رفتار الکتروشیمیایی فیلم های پلیمری تهیه شده، در محلول 15/0 مولار liclo4 در حلال استونیتریل با استفاده از تکنیک ولتامتری چرخه ای مورد بررسی قرار گرفت، پیک جریان آندی برای پلیمر تشکیل شده تشکیل شده با روش ولتامتری چرخه ای افزایش قابل توجهی نسبت به پلیمر تهیه شده به روش های گالوانواستاتیک و پتانسیواستاتیک نشان می دهد. علاوه بر آن پلی (?-آمینو-9و??-آنتراکینون)/ نانولوله ی کربنی جریان آندی بیشتری را نشان می دهد که به علت افزایش سرعت انتقال الکترون در حضور نانولوله های کربنی است. همچنین بررسی ولتامتری چرخه ای پلی (?-آمینو-9و??-آنتراکینون)/ نانولوله ی کربنی در سرعت های روبش مختلف نشان می دهد که جریان آندی با افزایش سرعت روبش پتانسیل افزایش می یابد و فرایند اکسایش/کاهش تحت کنترل سطح است. پلیمر های تهیه شده توسط تکنیک های ولتامتری چرخه ای، میکروسکوپ الکترونی روبشی، طیف سنجی مادون قرمزft-ir و اسپکتروسکوپی امپدانس مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده از ولتامتری چرخه ای، میکروسکوپ الکترونی روبشی و طیف سنجی مادون قرمزft-ir نفوذ نانولوله ها ی کربنی در پلیمر تشکیل شده را تأیید می نماید. نتایج بدست آمده از اسپکتروسکوپی امپدانس نیز نتایج حاصل از ولتامتری چرخه ای را تأیید می کند.
عبداله عمرانی محمدجواد شیخ داودی
در این پژوهش تقویم عملیات زراعی، روزهای مناسب کاری، جدول تراکم عملیاتی، دلایل عدم موفقیت کشت مکانیزه نیشکر، ظرفیت مزرعه ای ماشین ها، هزینه به موقع انجام نشدن عملیات برداشت، رهگیری عوامل ضایعات در فرآیند برداشت و میزان آگاهی کاروران دروگر نیشکر بدست آمد. همچنین بیشترین درصد فراوانی فشردگی خاک با استفاده از نفوذسنج مخروطی در لایه 80-0 سانتی متری خاک حاصل شد. نتایج نشان داد که عملیات تهیه زمین و برداشت از بیشترین تراکم عملیاتی برخوردار بوده و در عملیات تهیه زمین مشاهده شد که زیرشکنی برای از بین بردن فشردگی خاک در چندین مرحله و بدون تعیین عمق دقیق سخت لایه انجام می شود. در عملیات سمپاشی مرحله داشت، کاروران نیاز به گذراندن دوره آموزشی داشته و تجهیزات سمپاشی، نیاز به بازنگری اساسی دارند. از طرفی، عوامل دخیل در ایجاد ضایعات در مرحله برداشت نیز مشخص گردید و برای رفع آن راهکارهای مناسب بدست آمد. علاوه بر این نکات فنی لازم برای انتخاب و کاربرد صحیح ماشین های مزرعه ای در فرآیند تولید نیشکر، جهت مدیریت بهینه آن ارایه گردید. مکانیزاسیون نیشکر یک سیستم کاملاً مهندسی بوده و نه تنها به ماشین های پیشرفته و تکنسین های مجرب وابسته است بلکه به همکاری و تعامل میان کلیه بخش های تولید از قبیل تهیه زمین، کاشت، داشت، برداشت نیازمند است و عواملی از قبیل شرایط مزرعه، وضعیت اقتصاد کشاورزی، مدیریت سازمانی، مطالعات کاربردی، پایش اطلاعات هواشناسی، سطح خدمات و همکاری کلیه بخش ها برای واحد برداشت و غیره می تواند بر روی آن تأثیرگذار باشد و تاخیر در هر بخش می تواند بازدهی کاری کل سیستم را تحت تأثیر قرار دهد و این نکته از اهمیت زیادی برای شرکت های کشت و صنعت نیشکر، برخوردار می باشد. برای تکمیل مکانیزاسیون تولید نیشکر می بایست در انتخاب و کاربرد ماشین های مزرعه ای دقت و نظارت کافی را داشت و از ترکیب ماشین های وارداتی و فن آوری های بومی و ساخت داخل استفاده کرد. از آنجا که هسته ی مکانیزاسیون بر بهبود راندمان کاری و بازدهی اقتصادی استوار است باید عملیات کشت دستی نی که از بازدهی پایین و هزینه بالایی برخوردار است را بصورت مکانیزه انجام داد و روند مکانیزه کردن کشت می بایست ابتدا بصورت گام به گام انجام شود و ابتدا مکانیزه شدن کاشت نیشکر را از کارنده های نیمه مکانیزه شروع کرد. انتخاب ماشین و تراکتورها برای بازدهی بیشتر باید در مکانیزاسیون نیشکر رعایت شود، ماشین های برداشت و حمل نیشکر باید در یک سیستم خاص برای افزایش بازدهی، مدیریت و اداره شوند، آماده سازی و تهیه مناسب زمین برای کشت نیشکر در داشتن سطح سبز یکنواخت مزرعه، و عملکرد آن تاثیر گذار خواهد بود، مهم ترین نکته در مکانیزاسیون برداشت کاهش اُفت های ناشی از برداشت ماشینی است بدین معنی که مدیریت کشاورزی در موقع برداشت باید تدابیر ویژه ای برای آموزش کاروران و تکنسین های برداشت داشته باشد، ولی همکاری دو جانبه شرکت های داخلی و خارجی تامین کننده ادوات مورد نیاز مکانیزاسیون نیشکر بوسیله کمی ارتباط و هماهنگی با هم محدود مانده است که می بایست بهبود یابد. ضریب بهره وری برای توان تراکتوری 77/0 و در مورد دروگرهای نیشکر85/0 بدست آمد. سطح مکانیزاسیون برای کل اراضی کشت و صنعت امیرکبیر 69/0 و برای سطح سبز مزارعhp/ha 87% بدست آمد که در مقایسه با استاندارد پذیرفته جهانی در سطح پایین تری قرار دارد.
علیرضا حسنجانی روشن عبداله عمرانی
رفتار و سینتیک کریستالیزاسیون غیر همدما نانوکامپوزیت pva/poss تهیه شده به روش solution casting توسط تکنیک dsc بررسی و با pva خالص مقایسه گردید. اثرات میزان نانوذره و سرعت سرمایش بر روی درجه کریستالینیته (xc)، دمای tp و ثابت ozawa مطالعه شد. دمای کریستالیزاسیون پیک با افزایش سرعت سرمایش و محتوای poss کاهش می یابد اما درجه کریستالینیته با افزایش سرعت سرمایش و محتوای poss افزایش می یابد. پارامتر ozawa در حین فرآیند کریستالیزاسیون ثابت نبوده و با افزایش poss و دمای کریستالیزاسیون تغییر می کند. انرژی فعالسازی کریستالیزاسیون بدست آمده به روش کسینجر نشان می دهد که مقادیر کم poss منجر به افزایش سرعت کریستالیزاسیون می شود. اندازه گیری های tga نشان دادند که افزودن نانوذره poss به pva منجر به افزایش پایداری حرارتی می شود. مورفولوژی نانوکامپوزیت های تولید شده توسط تصویربرداری میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) بررسی شدند. تصاویر sem نشان می دهند که ساختار نانوکامپوزیت بدست آمده پس از ذوب و دوباره سرد شدن منجر به بستر همگن تری می شود. اسپکتروسکوپی الکتروشیمیایی امپدانس بهترین رسانایی را برای نانوکامپوزیت حاوی 5% poss نشان می دهد. واژه های کلیدی: نانوکامپوزیت، پلی وینیل الکل، poss، کریستالیزاسیون.
مریم خوشرو کسمایی عباسعلی رستمی
اصلاح الکتروشیمیایی سطوح الکترودهای کربن شیشه ای و طلا با گروه های فنیل دارای استخلاف های مختلف از جمله کلرو، سولفو، نیترو، تری فلوئورومتیل و استات با استفاده از واکنش احیاء نمک های دی آزونیوم در دو محیط آبی و غیر آبی انجام شده اند. احیاء این نمک ها در دو محیط منجر به حضور گروه های استخلافی موجود روی نمک های دی آزونیوم در سطح الکترودهای کربن و طلا شده که این گروه های فنیل در سطوح الکترودها با استفاده از دو تکنیک ولتامتری چرخه ای (cv) و اسپکتروسکوپی امپدانس (eis) مطالعه شده اند. این تکنیک ها برای مطالعه تاثیر پارامترهایی چون زمان احیاء، غلظت نمک های دی آزونیوم و محیط به کار رفته روی ته نشینی نمک-ها در یک پتانسیل ثابت استفاده می شوند. خواص سد لایه های اصلاح شده روی سطح الکترودهای کربن شیشه ای و طلا با استفاده از زوج ردوکس فری سیانید (-4/-3 6(cn)fe) مورد بررسی قرار گرفته است. نتایج حاصل از این بررسی ها حضور گروه های فنیل روی سطوح را تایید می نمایند. سینتیک انتقال الکترون بسیار آرام زوج ردوکس در سطح الکترودهای اصلاح شده در واقع بیان کننده حضور لایه های آلی روی سطوح می باشند. هر چه زمان الکترولیز و غلظت نمک بیشتر شود، انتقال الکترون کندتر شده و در نتیجه افزایش و irel کاهش یافته به طوری که با افزایش زمان و غلظت میزان فعالیت پذیری سطح الکترودها در مقابل انجام فرایند اکسیداسیون و احیاء فری سیانید کاهش می یابد. بررسی های انجام شده با اسپکتروسکوپی امپدانس نیز نتایج بدست آمده با ولتامتری چرخه ای را تایید نموده و نشان می دهند که با افزایش زمان احیا و غلظت، مقاومت انتقال بار نیز افزایش می یابد. نتایج بیان می کنند که لایه های پیوند شده روی سطوح الکترودها در محیط آلی بسیار فشرده تر و یکنواخت تر از لایه های بدست آمده در محیط آبی می باشند. همچنین با مقایسه انجام شده میان دو الکترود مشخص شده است که کلیه لایه های ایجاد شده در سطح الکترود کربن شیشه ای هم در محیط آبی و هم در محیط غیر آبی فشرده تر و بهتر از سطح الکترود طلا می باشد. در هر حال، سینتیک انتقال الکترون در سطح الکترود کربن در همه ی زمان ها و غلظت ها کندتر از سطح طلا و مقاومت های انتقال بار به دست آمده نیز کمی بزرگتر می باشد. در مرحله ی بعدی کار مخلوط های دو تایی از نمک های دی آزونیوم با نسبت درصدهای مختلف از هر نمک در سطح الکترودهای کربن شیشه ای و طلا در محیط غیر آبی اصلاح شده و میزان ته-نشینی لایه ها توسط پارامتری به نام غلظت سطحی بر سطح الکترودها مورد بررسی قرار گرفته اند. نتایج نشان داده اند زمانی که درصد هر نمک در مخلوط دوتایی در محلول کم می شود، غلظت سطحی همان نمک در سطح الکترود کاهش یافته و روندی مشابه برای همه نمک های قابل مشاهده بوده است. همچنین فرایند انتقال الکترون فری سیانید در محلول هایی با ph های مختلف در سطح الکترود کربن شیشه ای مورد بررسی قرار گرفته است. تغییر ph محلول از 4/1تا 1/6 موجب تشکیل گروه های عاملی انتهایی با بار منفی شده و براساس آن مقادیر pka سطح تخمین زده می شود. در نهایت ما سعی کردیم سطوح کربن و طلا را بدون استفاده از روش القا الکتروشیمیایی و به صورت شیمیایی اصلاح نماییم. نتایج حاصل از این قسمت از کار نشان می دهند که لایه های بدست آمده لایه های فشرده و هموژنی نیستند. از آنجایی که فرایند انتقال الکترون در سطح الکترودهای اصلاح شده بسیار آسانتر از روش های الکتروشیمیایی صورت پذیرفته و مقاومت های انتقال بار نیز خیلی بزرگ نمی باشند، لذا می توان پیش بینی نمود که لایه ها از هم گسسته و متخلخل می باشند.
احمد مطهری عبداله عمرانی
مکانیسم واکنش پخت بین اتیلن اکسید، به عنوان مدلی برای گروه اپوکسی، و اسید آمینه تریپتوفان، به عنوان عامل پخت دوست¬دار محیط زیست، در حضور کاتالیزگر 2، 4، 5-تری¬فنیل ایمیدازول با استفاده از نظریه¬ی تابعی چگالی تعبیه شده در برنامه dmol3 بررسی شد. پس از بهینه سازی ساختارهای مواد اولیه و محصولات، انرژی واکنش برای هر مرحله محاسبه گردید. به منظور بدست آوردن انرژی¬های فعالسازی، ساختارهای حالت گذار با استفاده از روش lst/qst کامل شناسایی شد. واکنش پخت با انرژی واکنش برابر با kcal/mol 71/19- در چهار مرحله با دو مسیر متفاوت بررسی شد. سپس نقش نانوذره سیلیکا برای تهیه¬ی نانوکامپوزیت این سامانه، با استفاده از گرماسنج روبشی تفاضلی بررسی گردید و مقدار بهینه نانوذره سیلیکا و نیز نسبت مولی بهینه رزین اپوکسی و تریپتوفان تعیین گردید. به¬علاوه، تغییرات انرژی فعالسازی در مراحل مختلف واکنش پخت با استفاده از روش هم¬تبدیل پیشرفته بدست آمد. برخی از ویژگی¬های رزین اپوکسی پخت شده و نانوکامپوزیت آن با استفاده از روش استاندارد چهار نقطه¬ای، طیف¬سنجی امپدانس الکتروشیمیایی، پراش اشعه¬ی x، میکروسکوپ نیروی اتمی، میکروسکوپ الکترونی روبشی، تجزیه¬گر گرمایی مکانیکی پویا مورد مطالعه قرار گرفت. انرژی فعالسازی فرآیند تخریب گرمایی حالت جامد با استفاده از داده-های گرماوزن¬سنجی از روش هم¬تبدیل پیشرفته بررسی شد. با پیشنهاد تابع سینتیکی f1 برای رزین اپوکسی و نانوکامپوزیت آن برای درجه تخریب بین 45/0 تا 85/،0 سرعت تخریب نانوکامپوزیت کندتر از سرعت تخریب رزین اپوکسی پخت شده با تریپتوفان درنظر گرفته شد. برای تقویت رزین اپوکسی از سیلیکای مزومتخلخل سنتزی که با استفاده از هم¬دمای جذب فیزیکی نیتروژن، پراکندگی اشعه¬ی x و میکروسکوپ الکترونی عبوری شناسایی شد، استفاده گردید. بررسی ساختاری دقیقی بر روی اندازه و شکل هندسی حفرات سیلیکای مزومتخلخل سنتز شده با استفاده از روش جذب-واجذب فیزیکی گاز نیتروژن و پراکندگی اشعه¬ی x انجام شد و ارتباط جزیی بین این دو روش برقرار گردید. با استفاده از داده¬های پراکندگی اشعه¬ی x، نشان داده شد که به طور کلی ریخت شناسی تمام مزوکامپوزیت¬ها یکسان بوده و اضافه کردن سیلیکای مزومتخلخل تا % 5 وزنی تغییری در ساختار مزوکامپوزیت¬ها ایجاد نمی¬کند. همچنین، مدلی پیشنهاد گردید که با استفاده از آن می¬توان میزان کمی نفوذ اپوکسی در حفره¬های سیلیکای مزومتخلخل را تعیین کرد.
عباس امام قلی زاده عباسعلی رستمی
چکیده ندارد.