نام پژوهشگر: محمد مقدم
کامبیز عزیزپور محمدرضا شکیبا
آزمایش در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز واقع در کَرکَج در دو سال به صورت هیدروپونیک و با استفاده از یک رقم حساس (مصر557) و یک رقم مقاوم (ترکیه 506) به شوری گندم دوروم بهاره انجام گرفت. بخش اول پژوهش، در سال 1384 در مزرعه و قسمت دوم در سال 1385 در گلخانه به اجرا گذاشته شد. با توجه به ماهیت آزمایش که شامل اندازهگیری متغیرهای زراعی در مزرعه و متغیرهای فیزیولوژیکی، بیوشیمیایی و زراعی در گلخانه بود، طرح آماری در سال اول به صورت اسپلیت پلات (سطوح شوری شامل صفر، 50، 100، 150 و 200 میلی مول نمک کلرید سدیم در کرتهای اصلی و ارقام در کرتهای فرعی) و در سال دوم به صورت اسپلیت اسپلیت پلات (زمان نمونه برداری شامل چهارمین، هفتمین و شانزدهمین روز بعد از اعمال تنش در کرتهای اصلی، سطوح شوری در کرتهای فرعی و ارقام در کرتهای فرعی- فرعی) بر پایه بلوکهای کامل تصادفی با سه تکرار پیاده گردید. در این بررسی، تنش شوری از درصد پتاسیم، نسبت پتاسیم به سدیم، مقدار نسبی آب برگ، شاخص پایداری غشا، میزان کلروفیل های a، b و کل، کارآیی فتوسیستم ii و مقدار کاروتنوئید در هر دو رقم کاست، هرچند میزان کاهش در این متغیرها در رقم ترکیه 506 کمتر از رقم مصر 557 بود. با بالا رفتن غلظت نمک، میزان تجمع سدیم، مقدار تولید پراکسید هیدروژن و میزان پراکسیداسیون لیپیدی در هر دو رقم افزایش یافت، ولی رقم مصر 557 تغییرات بیشتری نسبت به رقم ترکیه 506 نشان داد. با زیاد شدن سطوح شوری بر میزان تولید پرولین و قندهای محلول، نسبت کلروفیل a به b و میزان فعالیت آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، آسکوربات ردوکتاز و گلوتاتیون ردوکتاز در هر دو رقم افزوده شد، هرچند میزان این افزایش در رقم ترکیه 506 بیشتر از رقم مصر 557 بود. تنش شوری مقدار آسکوربات و گلوتاتیون کل را در رقم ترکیه 506 افزایش و در رقم مصر 557 کاهش داد. با افزایش غلظت نمک از ارتفاع بوته، طول سنبله اصلی، تعداد پنجه های بارور، تعداد دانه در سنبله اصلی، وزن صد دانه، عملکرد اقتصادی تک بوته، عملکرد بیولوژیک تک بوته، شاخص برداشت و تعداد روز تا رسیدگی در هر دو رقم در هر دو محیط مزرعه و گلخانه کاسته شد، ولی رقم ترکیه 506 کاهش کمتری در مقایسه با رقم مصر 557 نشان داد. نگهداری مقدار پتاسیم در حد بالا، تولید زیاد تنظیم کننده های اسمزی و جلوگیری از کاهش پتانسیل آبی برگ در رقم ترکیه 506 باعث شد تا این رقم بتواند با ممانعت از اثرات اسمزی و یونی نمک، شاخص پایداری غشا، میزان انواع کلروفیل و کارایی فتوسیستم ii را در سطوح بالاتری نسبت به رقم مصر 557 حفظ نماید. فعالیت زیاد آنزیمهای سوپراکسید دیسموتاز، کاتالاز، آسکوربات پراکسیداز و گلوتاتیون ردوکتاز همراه با تولید آنتی اکسیدان های آسکوربات و گلوتاتیون در رقم ترکیه 506، حکایت از کارایی بالای سیستم آنتی اکسیدانی این رقم و توانایی بالای آن در جمع آوری رادیکالهای آزاد اکسیژن از جمله سوپراکسید و پراکسید هیدروژن و ممانعت از تولید رادیکال هیدروکسیل دارد به طوری که توانسته است شاخص پایداری غشا را در حد بالا نگه دارد. در این رقم، آنزیم کاتالاز و چرخه آسکوربات- گلوتاتیون، هر دو در سمیت زدایی پراکسید هیدروژن حائز اهمیت هستند. در مقابل در رقم مصر 557، با وجود این که بر میزان فعالیت آنزیمهای آنتی اکسیدانی افزوده شد ولی مقدار این افزایش به حدی نبود که بتواند مانع از اثرات مخرب مولکول های فعال اکسیژن شود به طوری که افزایش پراکسیداسیون لیپیدی به خوبی این موضوع را تأیید می کند. ضمن آن که از مقادیر آسکوربات و گلوتاتیون در رقم مصر 557 کاسته شد و نشان داد که چرخه آسکوربات-گلوتاتیون که به طور ویژه در کلروپلاست فعال است در این رقم از کارایی پایینی در مقایسه بارقم ترکیه 506 برخوردار است و لذا تخریب بیشتر غشاهای تیلاکوئیدی، کاهش مقدار کلروفیل و کم شدن کارایی فتوسیستم ii در این رقم را به همراه داشته است. بالا بودن ویژگی های زراعی رقم ترکیه 506 در مقایسه با رقم مصر 557 را میتوان به برتر بودن ویژگی های فیزیولوژیکی و بیوشیمیایی آن نسبت داد.
معین مختاری ستایی حمید رضا قاسم زاده
: برداشت پیاز در ایران و خصوصاً در منطقه جیرفت و کهنوج یکی از عملیات های طاقت فرسا و کم بازده می باشد. طبق آمار ارائه شده از سوی وزارت جهاد کشاورزی 35 تا 45 درصد هزینه تولید پیاز به برداشت اختصاص می یابد. اما در کشورهای توسعه یافته این عملیات به صورت مکانیزه انجام می شود و از این طریق بازده عملیات افزایش یافته است. در این تحقیق به منظور ترویج مکانیزه کردن برداشت پیاز، ماشین مرکب برداشت پیاز samon در منطقه جیرفت و کهنوج ارزیابی گردید. در ارزیابی ماشین سرزن مدل samon اثر سرعت های مختلف پیشروی بر طول طوقه باقیمانده بر روی پیازها در قالب یک طرح آزمایشی بلوک های کامل تصادفی با سه تیمار (سرعت 6/3 ،4/5 ،2/7 کیلومتر در ساعت ) و شش تکرار در 18 کرت آزمایشی، بررسی گردید.. همچنین برای بررسی اثر سرعت پیشروی و زاویه نفوذ تیغه ماشین برداشت پیاز مدل favorite 2000 بر روی میزان صدمات مکانیکی وارده به پیازها از یک آزمایش فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با هفت تیمار (شش تیمار فاکتوریل وتیمار برداشت دستی به عنوان شاهد) و سه تکرار استفاده گردید. تجزیه واریانس داده های حاصل از آزمون ماشین سرزن حاکی از آن بود که بین تیمارهای مختلف سرعت پیشروی اختلاف معنی داری در سطح احتمال یک درصد وجود دارد. مقایسه میانگین های انجام شده به کمک آزمون دانکن نشان داد که سرعت رو به جلو 6/3 کیلومتر بر ساعت بهترین طول طوقه را ایجاد نموده است. در آزمون ماشین برداشت، اثر سرعت پیشروی و زاویه نفوذ تیغه روی میزان صدمات مکانیکی وارده به پیازها در سطح احتمال 1% و اثر متقابل آنها در سطح احتمال 5% معنی دار بود. در عین حال اثر متقابل بین دو عامل از نوع تغییر در مقدار بود و بهترین تیمار از لحاظ میزان صدمات مکانیکی وارده به پیازها تیمار 2 (یعنی سرعت پیشروی 6/1 کیلومتر در ساعت و زاویه نفوذ 20 درجه) بود. مقایسه آماری بین برداشت دستی و برداشت ماشینی اختلاف معنی داری در سطح احتمال 1% نشان داد. یعنی برداشت دستی صدمات مکانیکی کمتری نسبت به برداشت ماشینی به پیازها وارد نمود.
افسانه چادردوز جدی صفر نصراله زاده
به منظور ارزیابی اثر دوره پیش تیمار آبی روی تقویت بذر و عملکرد دانه ارقام لوبیا چیتی، چندین آزمون آزمایشگاهی و یک آزمایش مزرعه ای به صورت فاکتوریل بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی به ترتیب با چهار و سه تکرار در سال 1387 اجرا گردید. بذرهای سه رقم لوبیا چیتی (تلاش، cos16 و خمین) به چهار قسمت تقسیم شدند، یکی از آنها به عنوان شاهد (p1) نگهداری شد و سه نمونه دیگر در دمای 20 درجه سانتی گراد به مدت های 7 (p2)، 14 (p3) و 21 (p4) ساعت در آب مقطر خیسانده شدند و سپس تا رطوبت اولیه خشک گردیدند. در آزمایشگاه، میانگین مدت جوانه زنی رقم خمین به طور معنی داری بیشتر از تلاش و cos16 بود. هدایت الکتریکی مواد نشت یافته از بذور شاهد (p1) به طور معنی داری بیشتر از بذور پیش تیمار شده (p2، p3 و p4) بود. کمترین میانگین مدت جوانه زنی و بیشترین درصد جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه از p2 حاصل شد که اختلاف معنی داری با p3 نداشت. در مزرعه، بیشترین وزن هزار دانه ولی کمترین درصد پوشش سبز، شاخص سطح برگ، شاخص کلروفیل، تعداد شاخه فرعی، تعداد نیام در بوته، تعداد دانه در بوته، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی، عملکرد تک بوته و عملکرد دانه در واحد سطح از رقم خمین بدست آمد. بنابراین، تعداد دانه در بوته مهمترین جزء عملکرد است که محصول دانه ارقام لوبیا چیتی را تحت تأثیر قرار می دهد. پیش تیمار آبی به مدت های 7 و 14 ساعت (p2 و p3) موجب کاهش میانگین مدت سبز شدن و افزایش درصد سبزشدن، درصد پوشش سبز، شاخص سطح برگ، شاخص کلروفیل، تعداد دانه در واحد سطح، عملکرد بیولوژیکی و عملکرد دانه در واحد سطح در مقایسه با پیش تیمارهای p1 و p4 گردید. تعداد دانه در بوته، وزن هزار دانه و عملکرد تک بوته به طور معنی داری تحت تأثیر پیش تیمار آبی قرار نگرفتند. با این حال، پیش تیمار آبی به مدت های 7 و 14 ساعت عملکرد دانه در واحد سطح را به طور غیر مستقیم از طریق افزایش استقرار گیاهچه و تعداد دانه در واحد سطح بهبود بخشید. طولانی شدن مدت پیش تیمار اثر منفی بر عملکرد آزمایشگاهی و مزرعه ای بذرهای لوبیا چیتی داشت. معنی دار نشدن اثر متقابل رقم × پیش تیمار نشان داد که مدت مطلوب پیش تیمار آبی برای تمام ارقام لوبیا چیتی 7 ساعت است.
زهرا کاظمی محمد رضا نیشابوری
نام خانوادگی : کاظمی نام : زهرا عنوان پایان نامه: اثر سیمانی کننده ها بر دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت در خاک با استفاده از توابع انتقالی استاد راهنما : دکتر محمدرضا نیشابوری استادان مشاور: دکتر شاهین اوستان - دکتر محمد مقدم مقطع تحصیلی: کارشناسی ارشد رشته: خاکشناسی گرایش: فیزیک و حفاظت خاک دانشگاه: تبریز دانشکده : کشاورزی تاریخ فارغ التحصیلی : تعداد صفحات: 187 کلید واژه ها: منحنی مشخصه رطوبتی خاک ، منحنی مشخصه مقاومت خاک ، تخلخل تهویه ای، مقاومت مکانیکی خاک. چکیده: دامنه ای از رطوبت حجمی در خاک که در آن ، محدودیت ها برای رشد گیاه در ارتباط با پتانسیل آب، تهویه و مقاومت مکانیکی خاک در کمترین مقدار خود می باشد ، دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت (llwr) نامیده می شود. محاسبه llwr بر اساس منحنی مشخصه نگهداری آب خاک (wrc) و منحنی مشخصه مقاومت خاک (src) انجام می گیرد. در زمینه اثر سیمانی کننده ها بر llwr اطلاعات بسیار محدودی در دست هست.این پژوهش به منظور ارزیابی اثر برخی ویژگی های خاک به ویژه سیمانی کننده ها (اکسیدهای آزاد آهن-،آلومینیوم و منگنز ، کربنات کلسیم معادل و کربن آلی( ، بافت ، sar ، db و cec بر llwr و ایجاد توابع انتقالی (ptf) مناسب برای تخمین llwr صورت گرفت. بدین منظور نمونه های خاک دست نخورده و دست خورده از 32 خاک با ویژگی های فیزیکی و شیمیایی متفاوت از منطقه ای با طول جغرافیایی ”59 ’72 ? 69 الی ”34 ’78 ? 71 و عرض جغراغیایی از ”50 ’ 77 ? 42 الی ” 86 ’23 ? 43 ، واقع در اطراف اهر و هوراند در استان آذربایجان شرقی تهیه شد. نمونه های دست نخورده ازعمق صفر تا 5 سانتی متر برای تعیین منحنی های wrc و src خاک و نمونه های دست خورده برای اندازه گیری دیگر صفات به کار گرفته شد. نمونه های خاک پس از`اشباع در ستون های آب آویزان و دستگاه صفحات فشاری در 7 مکش ماتریک 0/0، 004/0، 01/0، 03/0، 1/0، 5/0 و 5/1 مگا پاسکال به تعادل رسیدند و مقاومت مکانیکی آنها به وسیله فروسنج مخروطی آزمایشگاهی در هر مکش اندازه گیری شد. مقادیر رطوبت در ظرفیت مزرعه ای در 01/0 مگاپاسکالfc) ?) و نقطه پژمردگی دائم در 5/1 مگاپاسکال((?wp با استفاده از مدل wrc و رطوبت در مقاومت مکانیکی 2 مگاپاسکال (sr ?) با استفاده از مدل src پیش بینی شد. مقدار رطوبت نظیر تخلخل تهویه ای 10 درصد (afp ? (خاک برابر 1/0-s? منظور گردید. در هر چگالی ظاهری llwr از روی چهار ضریب رطوبتی wp ? ،fc ? ، sr ? و afp ? محاسبه شد. میزان تأثیر نسبی هر یک از خصوصیات خاک بر چهار ضریب رطوبتی fc ? ،wp ? ، sr ? و afp ? و در نهایت بر llwr از طریق تجزیه رگرسیون چند گانه بررسی و توابع انتقالی برای تخمین llwr ایجاد شدند. در خاک های با چگالی ظاهری بزرگتر و مساوی 4/1 مگاپاسکال، fc ?-،wp ? و sr ? با درصد رس خاک همبستگی مثبت و llwr با درصد رس همبستگی منفی و معنی دار داشتند کربنات کلسیم معادل خاک با fc ? و sr ? هبستگی مثبت نشان داد امٌا به دلیل اثر مشابه آن بر fc ? و sr ? اثر آن بر llwr مشاهده نشد. sr ? همبستگی مثبت و afp? همبستگی بالای منفی با چگالی ظاهری نشان داد و در نهایت اثر چگالی چگالی ظاهری بر llwr منفی شد. در میان ضرایب رطوبتی اثر کربن آلی فقط بر fc ? معنی دار و مثبت بود بنابر این اثر آن بر llwr نیز مثبت به دست آمد. اکسید های آزاد آلومینیوم دیتیونیتی بر wp ? و sr ? اثر مثبت و بر fc ? و llwr اثر منفی داشت. اکسید های منگنز اگزالاتی با sr ? وllwr همبستگی مثبت و با wp ? همبستگی منفی داشتند. افزایش اکسید های آهن اگزالاتی نیز باعث کاهش fc ? و sr ? گردیده و اثر آن بر llwr معنی دار نبود. همچنین بین sar با fc ? ،wp ? و sr ? همبستگی مثبت داشت اما اثر آن بر llwr معنی دار نشد. در تابع انتقالی به دست آمده برای برآورد llwr بزرگترین ضریب متعلق به رس بوده و پس از آن به ترتیب oc، db و اکسید های منگنز اگزالاتی بر llwr تاثیر گذار بودند. محاسبه llwr از روی چهار ضریب رطوبتی fc ? ،wp ? ، sr ? و afp ? که برای هر کدام از ptf های معین از متغیرهای مستقل مورد بررسی در این پژوهش ایجاد شدند ، در مقایسه با برآورد مستقیم llwrاز طریق ptf های ایجاد شده ، از دقت بالاتری برخوردار بود. در ایجاد ptf های برآورد -کننده برای چهار ضریب رطوبتی ، گروه بندی خاک ها به db های مساوی یا بزرگتر از 4/1 و کوچکتر از 4/1 مگاگرم بر متر مکعب خطای برآورد rmse)) را به طور قابل ملاحظه ای کاهش داد. به عبارت دیگر تلاش در ایجاد یک ptf برای برآورد هر یک از چهار ضریب رطوبتی در کل 32 خاک با کاهش دقت برآورد در llwr روبرو گردید. گروه بندی خاک ها بر اساس درصد رس نیز توانست دقت ptf-های برآورد گر چهار ضریب رطوبتی و در نهایت llwr را بالا ببرد.مقایسه rmse توابع انتقالی تخمین گر بر اساس گروه بندی db و گروه بندی درصد رس نشان داد که گروه بندی خاک ها بر اساس db خطای برآورد چهار ضریب رطوبتی fc ? ،wp ? ، sr ? ، afp ? و llwr را در مقایسه با گروه بندی بر اساس درصد رس به میزان بیشتری کاهش دهد. واژه های کلیدی: دامنه رطوبتی با حداقل محدودیت در خاک، منحنی مشخصه رطوبتی خاک، منحنی مشخصه مقاومت خاک، تخلخل تهویه ای، مقاومت مکانیکی خاک، سیمانی کننده ها، توابع انتقالی.
ابراهیم زرقانی جواد مظفری
گونه های مختلفaegilops و triticum به دلیل خویشاوندی با مهم ترین گیاه زراعی مورد استفاده انسان یعنی گندم نان (triticum aestivum, l.) از اهمیت ژنتیکی و اقتصادی خاصی برخوردار هستند. در این پژوهش، هشت گونه مختلف از جنس های aegilops و triticum، از هر گونه سه جمعیت و از هر جمعیت 21 فرد مورد ارزیابی ایزوزیمی قرار گرفت. روش مورد استفاده الکتروفورز آکریلامید افقی با سیستم بافری ناپیوسته بود. از بین آنزیم های مورد بررسی، برخی ایزوزیم های پراکسیداز و استراز نوارهای چند شکل و ایزوزیم های کاتالاز (cat) و گلوتامات اگزالواستات ترانس آمیناز (got) نوار های تک شکل نشان دادند. ایزوزیم ها ی پراکسیداز و استراز به ترتیب با داشتن 84 و 88 درصد چندشکلی به اندازه یکسان و بدون وجود اختلاف معنی دار بین آنها تنوع ایجاد می نمودند. جهت بررسی تنوع ژنتیکی در بین جمعیت ها از پارامترهای مختلف تنوع ژنتیکی کمک گرفته شد. نتایج نشان داد که میانگین "تعداد آلل موثر" در جمعیت های دیپلوئید و تتراپلوئید به ترتیب برابر 084/1 و 12/1 است. میانگین شاخص شانون در جمعیت های مورد مطالعه 079/0 بود و در محدوده 045/0 تا 143/0 قرار داشت. میانگین هتروزیگوسی مورد انتظار 0547/0 به دست آمد و درمحدوه 031/0 تا 1/0 واقع شد. درصد مکان های ژنی چندشکل دامنه ای از 55/7 تا 64/22 درصد را در بر گرفت. بیشترین فاصله ژنتیکی بین جمعیت های دیپلوئید و تتراپلوئید به میزان 18/0 و کمترین آن به میزان 011/0 مشاهده شد.کمترین فاصله ژنتیکی به میزان 2085/0 به دو گونه ae. umbellulata با ژنوم uu و گونه ae. triuncillis تعلق داشت و بیشترین فاصله ژنتیکی بین دو گونه t. urartu و ae. umbellulata به میزان 4764/0 به دست آمد. بررسی رابطه پارامترهای جغرافیایی و پارامترهای ژنتیکی اندازه گیری شده در جمعیت ها نشان داد که هیچ گونه همبستگی معنی داری بین این دو دسته پارامتر وجود ندارد و نتایج حاصل از تجزیه رگرسیون چند متغیره نیز غیرمعنی دار بود. تجزیه به بردارهای اصلی نشان داد که سه مولفه در مجموع سطح مطلوبی از تغییرات (45/62 درصد) را توجیه نمودند. گروه بندی بر اساس مولفه های اول و دوم به میزان زیادی توانست گونه ها و جمعیت های مورد بررسی را براساس گروه بندی تاکسونومیک آنها طبقه-بندی نماید. بر اساس تجزیه خوشه ای، گونه های مورد بررسی در این روش به چهار گروه تقسیم شدند ولی همین روش جمعیت های مورد بررسی را به هفت گروه تقسیم کرد به طوری که برای اکثر این گونه ، جمعیت های درون هر گونه در کلاستر یکسانی قرار گرفتند. نتایج روش تجزیه خوشه ای با نتایج به دست آمده از روش pcoa مطابقت داشت. تجزیه واریانس مولکولی جمعیت های مورد بررسی نیز نشان داد که اکثر تنوع مشاهده شده (72%) در بین جمعیت ها قرار دارد.
محمدرضا نقوی محمد مقدم
شناسایی ارقام متحمل به تنش اسمزی کلزا در ایران که از نظر شوری در مقام اول کشورهای ناحیه جنوب غربی آسیا قرار دارد و از طرف دیگر یکی از کشورهای خشک و نیمه خشک جهان محسوب می شود از اهمیت ویژه ای برخوردار است. به این منظور آزمایشی در گلخانه دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز اجرا گردید. این آزمایش به صورت فاکتوریل با هفت رقم کلزای بهاره و سه سطح تنش اسمزی شدید (peg6000 20 %)، تنش اسمزی ملایم (peg6000 10%) و فاقد تنش با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی در سه تکرار اجرا گردید. تنش اسمزی از مرحله 3 تا 4 برگی اعمال شد. بین ارقام (بجز برای فلورسانس کلروفیل، طول ریشه و گلایسین بتائین) و سطوح تنش از نظر صفات مورد مطالعه اختلاف معنی داری وجود داشت. اثر متقابل رقم و تنش اسمزی فقط برای میزان پرولین معنی دار گردید. براساس کلیه شاخص های تحمل تنش و در هر دو شرایط تنش شدید و ملایم اسمزی، رقم hyola308 به عنوان متحمل ترین شناخته شد در حالی که حساس ترین ارقام از نظر شاخص های sti، mp و gmp، olga و amica و از نظر شاخص های tol و ssi، sarigol بودند. تجزیه خوشه ای بر اساس کلی? صفات فیزیولوژیکی و مورفولوژیکی مورد مطالعه، ارقام را در سه گروه قرار داد. گروه اول شامل ارقامsw5001، cracker، olga، comet و amica بود. این گروه از بیشترین میزان محتوای آب نسبی برگ، پتانسیل کل آب برگ و همچنین مطلوبترین میزان پتانسیل اسمزی برخوردار بود. ولی کمترین ارتفاع بوته و وزن خشک بوته را داشت. گروه دوم رقم sarigol را به خود اختصاص داد. این رقم از کمترین میزان محتوای آب نسبی برگ، پرولین و نامطلوبترین میزان پتانسیل اسمزی و فلورسانس کلروفیل برخوردار بود، ولی بیشترین طول ریشه و وزن خشک ریشه را داشت. گروه سوم نیز شامل رقم hyola308 بود. بیشترین میزان پرولین، گلایسین بتائین، ارتفاع بوته و وزن خشک بوته به این رقم تعلق داشت. از ویژگی های مطلوب این گروه می-توان در برنامه های اصلاحی برای تحمل به تنش اسمزی استفاده کرد. تجزیه پروتئوم از طریق الکتروفورز دوبعدی در رقم sw5001 و مقایسه الگوی الکتروفورز دوبعدی برای دو شرایط شاهد و تنش اسمزی ملایم منجر به شناسایی 164 لکه پروتئینی شد. تعداد 162 لکه پروتئینی بین دو شرایط فاقد تنش و تنش اسمزی مشترک بودند. یک لکه پروتئینی (شماره 10) فقط در شرایط بدون تنش و لک? دیگر (شماره 5) تنها در شرایط واجد تنش مشاهده شد. تعداد 17 لک? مشترک بین دو شرایط از لحاظ آماری تغییرات معنی داری نشان دادند. از میان این 17 لکه 12 لکه پروتئینی از لحاظ فاکتور القا تغییرات بیان مشخص-تری داشتند. از میان این 12 لکه، لکه های 1، 2، 3، 8، 13، 15 و 17 افزایش بیان و لکه های 7، 11، 12، 16 و 19 کاهش بیان نشان دادند. بر اساس مطابقت نقطه ایزوالکتریک و جرم مولکولی پروتئین های با تفاوت بیان معنی دار و نیز لکه های شماره 5 و 10 با بانک های پروتئینی 12 لکه پروتئینی شناخته شد. مهمترین این لکه-ها در سیستم آنتی اکسیدان، فتوسنتز و پایداری ساختار پروتئین ها نقش داشتند.
محمد مقدم حمید گله داری
آندروژن ها نقشی اساسی در تمایز ثانویه جنسی، از جمله اسپرماتوژنز بازی می کنند که این اعمال به واسطه گیرنده آندروژن انجام می گیرد. ژن کد کننده گیرنده آندروژن انسانی (ar) دارای دو تکرار پلی مورفیک cag و ggn در اگزون اول خود می باشد. تا کنون نقش تکرار cag به خوبی در چندین اختلال بالینی از جمله ناباروری، بررسی شده است اما عملکرد دقیق ggn هنوز نامشخص است و اطلاعات ناچیزی در مورد آن وجود دارد. در این مطالعه برای نخستین بار معناداری تکرار های ggn در مردان نابارور آیدیوپاتیک استان خوزستان بررسی گردید. از نمونه خون 72 فرد نابارور آیدیوپاتیک و 72 فرد بارور به عنوان گروه شاهد نمونه خون گرفته شد و dna آن استخراج گردید. پرایمر های مخصوص برای قطعه ggn طراحی گردیند و محصولات pcr تعیین توالی شدند. تعداد تکرار ها در افراد نابارور بین 18 تا 27 تکرار بود در حالیکه این تعداد در افراد بارور در محدوده 20 تا 28 قرار داشت. بر پایه نتایج به دست آمده از آزمون t توسط نرم افزار spss 16، تفاوت اندازه تکرارها در افراد بارور نابارور و بارور از نظر آماری معنی دار نبود. میانگین تکرار ggn با توجه به قومیت افراد نابارور و بارور نیز تفاوت معنی داری نداشت. اما اندازه تکرار ggn در افراد نابارور آزواسپرم به طور معنی داری بیش از افراد نابارور الیگواسپرم بود.
ناصر صباغ نیا حمید دهقانی
کلزا یکی از گیاهان روغنی غالب در ایران است که خطرات تولید پایینی در مقایسه با سایر گیاهان روغنی دارد. عملکرد و کیفیت دانه کلزا بطرز معنی داری تحت تاثر تنشهای محیطی مثل خشکی قرار می گیرد. تعداد 9 ژنوتیپ کلزا شامل یک رقم داخلی (زرفام)، 8 رقم خارجی (fornax، okapi، slm046، orient، colvert، talaye، operaو modena) و 36 نوع هیبرید f1 برای تعیین ژنتیک عملکرد و تحمل به خشکی مورد استفاده قرار گرفتند. در سال های 1386-1387 و 1387-1388، دو سری از مواد گیاهی شامل 9 والد، 36 تلاقی مستقیم و 4 رقم دیگر (rgs003, opera, hayola 401, licord) برای تکمیل آزمایش بصورت لاتیس، در قالب طرح لاتیس ساده (7 × 7) با 2 تکرار در مزرعه بررسی گردیدند. هر کرت به مساحت 4/5 مترمربع شامل 6 ردیف 3 متری با فاصله 30 سانتیمتر بود .بعلاوه به منظور بررسی چگونگی عمل ژن ها، وراثت پذیری و برآورد تعداد عوامل موثر در کنترل ژنتیکی عملکرد دانه و برخی از صفات مرتبط با آن ، نسل های p1، p2، f1 ، bc1، bc2 و f2 حاصل از تلاقی های okapi×colvert و slm046×zarfam تهیه و در شرایط مزرعه، در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با 3 تکرار و در سال زراعی 1387-1388، ارزیابی شدند. صفات مختلف زراعی اندازه گیری شدند. تجزیه دیالل به روشهای jinks and hayman ، griffing، gardner and eberhatrt، ammi و ggebiplot انجام گردید. نتایج تجزیه واریانس در هر سال نشان داد که تفاوتهای بسیار معنی داری در ژنوتیپهای مورد مطالعه در تمامی صفات و در هر دو شرایط آبیاری نرمال و محدودیت آبیاری وجود داشت. تجزیه مرکب نشان داد که اثر متقابل ژنوتیپ × سال در بیشتر صفات معنی دار گردید. ترکیب پذیری عمومی (gca) و خصوصی (sca) در هر دو شرایط آبیاری نرمال و محدودیت آبیاری و در اکثر صفات و مثل عملکرد دانه و محتوای روغن معنی دار بودند. نتایج تجزیه مرکب دیالل نشال داد منابع تغییرات اثرات متقابل سال× gca و سال× sca در هر شرایط آبیاری نرمال و محدودیت آبیاری معنی دار گردیدند. هتروزیس مثبت و معنی دار شامل هتروزیس میانگین والدین و والد برتر برای تمام صفات ولی در ترکیبات مختلف وجود داشت. هتروزیس والد برتر برای عملکرد دانه شرایط نرمال برابر 7/98 و 32/106 درصد به ترتیب در سال اول و دوم مشاهده گردید. هیبریدهای okapi × fornax، slm046× fornax، orient × fornax، colvert× fornax، okapi × slm046، okapi × zarfam، opera × okapi، talaye × okapi، orient × slm046، colvert × slm046، zarfam × slm046، modena × slm046 و zarfam × colvert دارای اثرات sca و هتروزیس زیاد بودند. برخی از شاخصهای مقاومت به خشکی مثل شاخص تحمل به تنش تغییریافته (k2sti)، میانگین هارمونیک (hm)، میانگین هندسی بهره وری (gmp) و شاخص برتری (pi) به عنوان شاخصهای متمایز کننده تحمل به خشکی ژنوتیپها بودند. نتایج مختصه تستر متوسط روش ggebiplot نشان داد والدین slm046 و modena دارای ترکیب پذیری عمومی مثبت و معنی دار برای عملکرد دانه بودند. روش ammi نه تنها توانست اثرات gca و sca را نشان دهد بلکه هتروزیس نسل f1 را نیز نشان داد. والدین زرفام، slm046، fornax و colvert در شرایط محدودیت آبیاری و والدین زرفام، modena و slm046 در شرایط آبیاری نرمال از نظر بیشتر صفات مورد بررسی و ترکیب پذیری عمومی و خصوصی مناسب بودند و می توانند برای بهبود عملکرد و تحمل به خشکی کلزا مورد استفاده قرار بگیرند.
صادق سرخیل شاهین رفیعی
هدف از این تحقیق اندازه گیری و تحلیل بهره .ری انرژی و اقتصادی در کشت ذرت علوفه ای و عوامل موثر بر آن در استان تهران است. اطلاعات مورد نیاز از طریق پرسشنامه و مصاحبه با کشاورزان به دست آمد. پس از محاسبه شاخص های انرژی در کشت ذرت علوفه ای، مدل سازی انرژی نهاده و عملکرد ذرت علوفه ای با استفاده از توابع تولید انجام شد. سپس کارآیی هر مزرعه با استفاده از تحلیل پوششی داده ها اندازه گیری شد. در انتها به منظور بررسی عوامل موثر بر کارآیی کشاورزان از رگرسیون توبیت استفاده شد. نتایج نشان داد مناسبت ترین تابع تولید تابع کاب-داگلاس بود. کشاورزان با استفاده از نهاده ها به طور بهینه می توانند کارآیی انرژی خود را به طور قابل ملاحظه ای افزایش دهند. مقادیر بهینه برای هر یک از مزارع محاسبه شد. بررسی عوامل موثر بر کارآیی انرژی در بین کشاورزان نشان داد که سن و تحصیلات زارع از عوامل موثر بر کارآیی انرژی بودند که هر دو اثر مثبتی بر روی آن داشتند.
سمانه بخشنده لاریمی عادل دباغ محمدی نسب
گیاه دارویی ریحان از تیره نعناعیان است که در صنعت داروسازی مورد استفاده قرار می گیرد. مطالعه ای به منظور بررسی اثر کودهای زیستی و نیتروژنی بر بعضی از صفات فیزیولوژیکی و عملکرد اسانس ریحان در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز در سال 1389به اجرا گذاشته شد. دو نوع کود (زیستی و شیمیایی) در چهار سطح: شاهد (t1)، کود شیمیایی (t2)، کود زیستی (t3) و تیمار ترکیبی کود شیمیایی و زیستی و دو توده بومی ریحان: تبریز (v1) و مازندران (v2) مورد آزمایش قرار گرفتند. طرح آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب بلوک های کامل تصادفی در 9 تکرار بود. صفات مورفولوژیکی (ارتفاع بوته، قطر ساقه، تعداد شاخه جانبی در گیاه، تعداد برگ در گیاه، طول شاخه جانبی)، ثبت مراحل فنولوژیک (سبز شدن تا گلدهی)، صفات فیزیولوژیکی (سطح برگ، تراکم روزنه، کارایی مصرف نیتروژن، شاخص کلروفیل، درصد و عملکرد اسانس، درصد نیتروژن در برگ، میزان کلروفیل برگ، وزن تر و خشک اندام هوایی، وزن خشک برگ و نسبت تاج به ریشه) بررسی شد. نتایج نشان داد که قطر ساقه، ارتفاع گیاه، تعداد شاخه تحت تاثیر تیمارهای کود زیستی و شیمیایی قرار گرفت. تعداد برگ و طول گل آذین به ترتیب تحت تاثیر تیمار های کودی زیستی و شیمیایی قرار گرفتند. توده بومی مازندران در قطر ساقه و ارتفاع گیاه برتر از توده بومی تبریز بود. ترکیب کودهای زیستی و شیمیایی بر طول دوره رشد رویشی اثر داشتند. در شرایط این تیمار گلدهی به تاخیر افتاد ولی تیمار کود زیستی طول دوره رشد رویشی را کاهش داد. همچنین گلدهی در توده بومی تبریز نسبت به توده مازندران دیرتر انجام شد. کود زیستی و ترکیب آن با کود شیمیایی اثر معنی داری بر تراکم روزنه نداشت ولی روی سطح برگ، وزن خشک برگ، وزن خشک و تر اندام هوایی، نسبت تاج به ریشه، درصد و عملکرد اسانس در هر دو چین، میزان کلروفیل های a و b، درصد نیتروژن اثر معنی داری داشت. این تیمارهای کودی بر شاخص کلروفیل اثر نداشتند. چین دوم در سطح برگ، شاخص کلروفیل، میزان کلروفیل های a و b، درصد نیتروژن و کارایی مصرف نیتروژن بهتر از چین اول بود.
حسین محمدزاده جلالی مصطفی ولیزاده
در 12 خانواده ناتنی حاصل از پلی کراس یونجه، ارتباط صفات مربوط به گیاهچه و گیاه بالغ مورد بررسی قرار گرفت. تعداد 35 بوته از هر خانواده ناتنی در گلدان های مجزا در شرایط مزرعه ای به صورت طرح کاملا تصادفی، کشت شدند و مورد اندازه گیری و تجزیه آنزیمی قرار گرفتند. بر اساس تجزیه واریانس چند متغیره بین 12 خانواده ناتنی از نظر مجموع صفات اندازه گیری شده در مرحله گیاهچه ای و گیاه بالغ اختلاف معنی-دار وجود داشت که حاکی از وجود تنوع فابل ملاحضه برای این صفات در بین خانواده ها است. از نظر الگوی نواری، آنزیم های کاتالاز، مالات دهیدروژناز، روبیسکو، گلوتامات اوگسالواستات ترانس آمیناز و سوپراکسیداز دیسموتاز هر کدام یک نوار (نشانگر) تک شکل در خانواده های ناتنی نشان دادند. در آنزیم های استراز و پراکسیداز چند شکلی مشاهده شد و نوارها قابلیت تفسیر و تکرار پذیری بالا داشتند. در عین حال مکان pox-a تک شکل بود. برای نشانگرهای چندشکل از تفسیر آلوزیمی و نیز ایزوزیمی استفاده شد. تفسیر آلوزیمی حاکی از آن بود که متوسط هتروزیگوسی به عنوان شاخصی از تنوع ونتیکی درون جمعیتی برابر 776/0 است. بررسی تعادل هاردی-واینبرگ در خانواده های ناتنی نشان داد که تمام مکان های ژنی در تعادل هستند. فاصله ونتیکی نی بین خانواده های ناتنی از 002/0 تا 059/0 نوسان داشت. آماره fit در درون خانواده ها 091/0 و fst در بین خانواده ها 013/0 برآورد شد. تفسیر ایزوزیمی نیز حاکی از تنوع بالای درون خانواده ها و پایین بودن بین خانواده ها بود. در این حالت متوسط هتروزیگوسی برابر 298/0 و تعداد الل های موثر 50/1 برآورد شد. فاصله نی در تفسیر ایزوزیمی کم و از 248/0 تا 373/0 در نوسان بود. سه مکان از چهار مکان آلوزیمی همبستگی معنی دار با صفات مورد مطالعه نشان دادند. est-b1 و pox-b2 همبستگی مثبتی با وزن تر یونجه داشت و est-b1 نیز از همبستگی معنی داری با وزن برگ برخوردار بود. تعداد میانگره نیز با مکان های آلوزیمی est-a1، est-b1 و pox-b2 ارتباط مثبت و معنی داری داشتند. این نتایج نشان می دهد که امکان استفاده از آنزیم ها به عنوان نشانگر در گزینش ژنوتیپ های یونجه در مراحل اولیه اصلاحی وجود دارد.
محمد امین مزینانی سیامک علوی کیا
به منظور مطالعه تنوع ژنتیکی برخی از صفات زراعی و فیزیولوژیکی و بررسی اثر تنش کم آبی روی آن ها در 42 جمعیت از گونه triticum boeoticum و triticum urartu آزمایشی در سال زراعی 90-1389 در ایستگاه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه تبریز انجام شد. تجزیه واریانس با در نظر گرفتن شرایط واجد و فاقد تنش در کرت های اصلی و 42 جمعیت مورد مطالعه به همراه دو رقم زراعی (الوند و مغان) به عنوان شاهد در کرت های فرعی به صورت کرت های خرد شده بر پایه بلوک-های کامل تصادفی با سه تکرار انجام شد. صفات مورد مطالعه عبارت از ارتفاع بوته، طول× عرض برگ دوم از بالا، شاخص کلروفیل برگ، دمای برگ، تعداد روز تا ظهور سنبله، روز تا رسیدگی فیزیولوژیک، دوره پر شدن دانه و عملکرد دانه در سنبله بودند. تجزیه واریانس چند متغیره اختلاف معنی داری بین سطوح تنش و بین جمعیت های مورد مطالعه نشان داد. در تجزیه واریانس تک متغیره اختلاف بین جمعیت های مورد مطالعه در سطح احتمال یک درصد برای کلیه صفات معنی دار بود، که نشان دهنده وجود تنوع ژنتیکی بالا در بین جمعیت ها است. اثر متقابل جمعیت ×تنش تنها برای صفت شاخص کلروفیل برگ معنی دار شد و اثر تنش بر صفات ارتفاع بوته، عملکرد دانه و دمای برگ معنی-دار بدست آمد. با انجام مقایسه میانگین جمعیت های 320.tb، 10.tb، 114.tb و 12.tb با در نظر گرفتن صفاتی مانند عملکرد دانه، ارتفاع بوته، طول× عرض برگ و شاخص کلروفیل برگ به عنوان جمعیت-های برتر شناسایی شدند. محاسبه ضرایب همبستگی بین میانگین صفات نشان داد که عملکرد دانه با ارتفاع بوته و طول× عرض برگ همبستگی مثبت و معنی دار و با دمای برگ همبستگی منفی و معنی-دار در سطح احتمال یک درصد دارد. با انجام تجزیه رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت در شرایط نرمال و تنش کمبود آب مشخص شد که ارتفاع بوته و طول× عرض برگ از اجزای موثر بر عملکرد هستند. تجزیه خوشه ای به روش وارد و بر اساس کلیه صفات جمعیت ها را در دو خوشه قرار داد. مقایسه انحراف از میانگین کل نشان دهنده برتری گروه اول به گروه دوم بود. علاوه بر این با در نظر گرفتن عامل بارندگی و دما می توان جمعیت های مورد ارزیابی را بر مبنای استان های محل جمع آوری آن ها در دو گروه دسته بندی کرد. استان های آذربایجان غربی، آذربایجان شرقی، قزوین، کردستان، کرمانشاه، لرستان و یک جمعیت با محل جمع آوری ناشناخته در گروه اول و استان های ایلام، چهارمحال بختیاری، کهکیلویه و بویر احمد، همدان، کرمانشاه و لرستان در گروه دوم قرار گرفتند. با انجام تجزیه به عامل ها بر اساس روش تجزیه به مولفه های اصلی و چرخش وریمکس، دو عامل 02/69 درصد تغییرات مربوط به صفات اولیه را توجیه کردند که عامل اول و دوم به ترتیب عامل فنولوژیک و عامل عملکرد نامیده شدند. بر اساس عامل اول جمعیت های 16.tb، 216.tb، 181.tb، 176.tb و 114.tb و از نظر عامل دوم جمعیت های 10.tb، 176.tb، 485.tb، 120.tb، 320.tb و 3.tb جمعیت های برتری بودند. بر اساس شاخص های gmp و sti جمعیت های 10.tb، 120.tb، 485.tb، 3.tb، 277.tb، 320.tb و 15.tu با دارا بودن عملکرد بیشتر نسبت به سایر جمعیت ها در شرایط تنش و بدون تنش، به عنوان متحمل ترین جمعیت ها شناخته شدند
محمد حسن رحیمی سعید اهری زاد
بادرنجبویه (melissa officinalis l.) با داشتن متابولیت های ثانویه متنوع به عنوان یک گیاه دارویی ارزشمند در درمان و تسکین بیماری ها و ناراحتی های روحی و روانی کاربرد فراوان دارد. از آنجایی که اثر متقابل ژنوتیپ × سال می تواند هرگونه پیشرفت ناشی از گزینش را کاهش دهد، پایداری بایستی به عنوان یکی از جنبه های مهم آزمایش های مقایسه عملکرد در نظر گرفته شود. در این پژوهش پایداری نه توده بومی ایران شامل جمعیت های تهران، کرج، اردبیل، اصفهان، قزوین-2، قزوین-3، کردستان، همدان و فارس به همراه دو توده خارجی شامل ژاپن و آلمان در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در طی دو سال مورد مطالعه قرار گرفت. صفات مورد استفاده برای ارزیابی اثر متقابل ژنوتیپ × سال شامل شاخص کلروفیل، تعداد ساقه، تعداد گره، ارتفاع بوته، وزن تر بوته، وزن خشک بوته و غلظت سیترال بود. علاوه بر آن در سال دوم ارزیابی، تنوع ژنتیکی جمعیت های مورد بررسی از نظر 20 صفت مورد بررسی قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه مرکب دو سال نشان داد که اثر متقابل ژنوتیپ × سال برای شاخص کلروفیل و تعداد ساقه معنی دار است. با توجه به پارامترهای پایداری که شامل واریانس محیطی، ضریب تغییرات محیطی، اکووالانس ریک و روش ناپارامتری کتاتا بود، مشخص گردید جمعیت های اردبیل و قزوین-2، فارس، تهران، اصفهان و ژاپن جمعیت هایی پایدار با میانگین بالا از نظر شاخص کلروفیل بودند و جمعیت های ژاپن و اردبیل پایدارترین جمعیت ها به ترتیب از لحاظ تعداد ساقه و غلظت سیترال بودند. نتایج حاصل از تجزیه واریانس صفات اندازه گیری شده در سال دوم ارزیابی نشان داد که اختلاف معنی داری بین جمعیت های مورد بررسی از لحاظ تعداد ساقه، ارتفاع بوته، وزن تر بوته، وزن خشک بوته، طول برگ، عرض برگ، وزن تر برگ های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن تر برگ های واقع در نیمه بالایی بوته، وزن تر ساقه های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن خشک برگ های واقع در نیمه پایینی بوته، وزن خشک برگ های واقع در نیمه بالایی بوته، وزن خشک ساقه های واقع در نیمه پایینی بوته، درصد اسانس و عملکرد اسانس وجود دارد. این امر نشان دهنده تنوع بالای ژنتیکی در 11 جمعیت مورد ارزیابی از نظر صفات مورفولوژیکی و اسانس می باشد. تجزیه خوشه ای بر اساس صفات اندازه گیری شده در سال دوم، جمعیت های مورد بررسی را در دو گروه قرار داد. تجزیه های همبستگی ساده، رگرسیون گام به گام و تجزیه علیت حاکی از آن بود که غلظت سیترال، وزن خشک ساقه در نیمه بالایی بوته و تعداد گره مهم ترین اجزای موثر بر عملکرد اسانس هستند.
بهاره دلیل کاظم قاسمی گلعذانی
دو آزمایش مزرعه ای به صورت فاکتوریل بر پایه بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در سال های 1388 و 1389 برای ارزیابی رشد و عملکرد گیاهان حاصل از بذر های با فرسودگی متفاوت ذرت تحت چهار تیمار آبیاری (آبیاری بعد از 70، 90، 110 و 130 میلی متر تبخیر) انجام گردید. یک زیر نمونه از بذر های ذرت (رقم ksc 301) به عنوان شاهد یا توده بذری با کیفیت بالا (v1) نگه داشته شد. دو زیر نمونه دیگر با 16-15% رطوبت به طور مصنوعی در دمای 40 درجه سانتی گراد به مدت های 16 و 18 روز در سال 1388 و 9 و 12 روز در سال 1389 (به ترتیب، v2 و v3) فرسوده شدند. در نتیجه، سه توده بذری با 99 (v1)، 91 (v2) و 79 (v3) درصد قوه زیست در سال 1388 و 100 (v1)، 98 (v2) و 93 (v3) درصد قوه زیست در سال 1389 تهیه شدند. در آزمایشگاه، میانگین مدت جوانه زنی با افزایش فرسودگی بذر افزایش یافت، اما درصد جوانه زنی و وزن خشک گیاهچه کاهش پیدا کرد. میانگین مدت جوانه زنی به طور منفی و معنی داری با وزن خشک گیاهچه همبستگی داشت که نشان می دهد اندازه گیاهچه با کاهش مدت جوانه زنی افزایش می یابد. در نتیجه فرسودگی بذر، درصد سبز شدن در مزرعه کم، اما مدت سبز شدن گیاهچه زیاد گردید. تعداد برگ گیاهان حاصل از تمام توده های بذری تحت همه تیمار های آبیاری با پیشرفت رشد و نمو گیاه تا نقطه ای که حداکثر تعداد برگ تولید گردید، افزایش یافت. پس از آن برگ های هر گیاه در اکثر تیمار ها به تدریج کاهش یافتند. به طور کلی، برگ های گیاهان حاصل از بذر های با قدرت بالا به خصوص تحت شرایط تنش بیشتر از گیاهان حاصل از بذر های فرسوده بود. شاخص محتوای کلروفیل برگ (cci) گیاهان v1 در اکثر مراحل رشد و نمو در نتیجه تراکم گیاهی بالا و دسترسی کم به نور برای برگ های پایین تر کمتر از مقدار آن در گیاهان v2 و v3 بود. cci برگ در نتیجه تنش شدید خشکی به طور قابل ملاحظه ای کاهش یافت. میانگین محتوای آب برگ گیاهان تحت i1 و i2 در سال 1389 به طور معنی داری بیشتر از مقدار آن در سال 1388 بود، اما اختلاف معنی داری بین i3 و i4 در دو سال مشاهده نگردید. دمای برگ گیاهان با کاهش تامین آب افزایش یافت. به طور مشابه کمترین اختلاف دمای برگ و هوا تحت محدودیت آب ثبت گردید. به-طور کلی شاخص سطح برگ (lai) و تجمع ماده خشک (dma) گیاهان v1 تحت i1 و i2 بالاتر از گیاهان v2 و v3 بودند. با وجود این، کاهش lai و dma برای گیاهان v1 در نتیجه تنش خشکی بیشتر از گیاهان v2 و v3 بود. این امر می تواند با تراکم و رقابت بالا بین گیاهان v1 برای رطوبت مرتبط باشد. سرعت رشد نسبی (rgr) گیاهان حاصل از تمام توده های بذری تحت همه تیمار های آبیاری با افزایش روز های پس از کاشت کاهش خطی نشان داد. کاهش rgr گیاهان v2 و v3 تحت آبیاری مطلوب (i1) بیشتر از مقدار آن تحت آبیاری های محدود (i2، i3 و i4) بود. به طور کلی، سرعت رشد گیاه زراعی (cgr) در واحد سطح گیاهان v3 به علت تراکم پایین گیاهی کمتر از مقدار آن برای سایر توده های بذری تحت تیمار-های مختلف آبیاری بود. بالاترین و پایین ترین سرعت پرشدن دانه و حداکثر وزن دانه به ترتیب از گیاهان v3 و v1 حاصل شد. برتری گیاهان v3 تحت آبیاری های محدود (i2، i3 و i4) در مقایسه با شرایط بدون تنش بیشتر بود. میانگین وزن دانه گیاهان حاصل از تمام توده های بذری تحت همه تیمار های آبیاری با افزایش دوره پر شدن دانه افزایش یافت. ارتفاع گیاه، طول و قطر سنبله و تعداد دانه در بوته برای گیاهان حاصل از توده های بذری فرسوده بیشتر از مقدار آن برای توده بذری شاهد بود. با وجود این، بالاترین تعداد دانه در واحد سطح، بیوماس گیاهی و عملکرد دانه برای گیاهان حاصل از بذر های با قدرت بالا ثبت شد. این نتیجه نشان داد که تراکم گیاهی پایین ناشی از بذر های فرسوده با طول و قطر سنبله و تعداد دانه بیشتر جبران نگردیده است. پایین ترین تعداد دانه در گیاه، تعداد دانه در واحد سطح، بیوماس گیاهی و عملکرد دانه در واحد سطح از گیاهان تحت i4 به دست آمد، اما این صفات بین i3 و i4 متفاوت نبودند. از آنجایی که وزن صد دانه به طور معنی داری تحت تاثیر فرسودگی بذر و تیمار های آبیاری قرار نگرفت، بنابراین اختلاف عملکرد بین گیاهان حاصل از توده های متفاوت بذر ذرت تحت تیمار های مختلف آبیاری به تفاوت در تعداد دانه در واحد سطح نسبت داده می شود. بیوماس گیاهی، تعداد دانه در گیاه و در واحد سطح و شاخص برداشت با عملکرد دانه در واحد سطح همبستگی بالایی داشت. این نتیجه به روشنی نشان می دهد که بهبود بیوماس گیاهی و شاخص برداشت می تواند منجر به تولید عملکرد دانه بیشتر گردد. بالاترین درصد روغن و پروتئین 62 روز بعد از گلدهی (h7) به دست آمد. محتوای روغن و پروتئین دانه ها با افزایش مدت پر شدن دانه افزایش یافت، اما افزایش درصد روغن بیشتر از درصد پروتئین بود. حداکثر محتوای روغن در دانه گیاهان حاصل از توده بذری با کیفیت بالا تحت i3 و i4 بالاتر از مقدار آن برای گیاهان v2 و v3 بود. تغییرات محتوای پروتئین دانه تقریبا مشابه پر شدن دانه بود. سرعت های تجمع روغن و پروتئین دانه ها در گیاهان حاصل از بذر های فرسوده بیشتر از شاهد بودند. کاهش عملکرد های روغن و پروتئین در واحد سطح به علت کاهش مدت پرشدن دانه و عملکرد دانه در واحد سطح بود. تنش خشکی تولید روغن و پروتئین را در واحد سطح محدود کرد.
نادر عیوض نژاد ایرج برنوسی
به منظور ارزیابی تنوع ژنتیکی و مکان یابی qtlهای مربوط به عملکرد دانه و صفات مرتبط با آن، 72 لاین اینبرد نوترکیب (rils) حاصل از تلاقی بین pac2 و rha266 در مزرعه تحقیقات کشاورزی هنرستان کشاورزی ارومیه در سال زراعی 1390 مورد ارزیابی قرار گرفتند. طرح مورد استفاده لا تیس مستطیل 9×8 با دو تکرار بود. نتایج تجزیه واریانس برای تمام صفات مورد مطالعه معنی دار بود. در بین صفات مورد بررسی بیشترین ضریب تغییرات مربوط به عملکرد تک بوته (42/23) و کمترین آن مربوط به طول ساقه (45/2) و درصد مغز دانه (33/7) بود. بیشترین وراثت پذیری مربوط به طول دمبرگ (989/0) و کمترین آن مربوط به عملکرد تک بوته (521/0) بود. بیشترین ضریب همبستگی بین صفات بین طول برگ و عرض برگ (**923/0) و بین عرض دانه و وزن صد دانه (900/0) به دست آمد. تجزیه خوشه ای به روش ward 72 ژنوتیپ را در مورد صفات زراعی و خصوصیات دانه به ترتیب در شش و شش گروه طبقه بندی کرد. تفاوت بین میانگین لاین های اینبرد نوترکیب و میانگین والدین برای صفات مطالعه شده معنی دار نبود. بازده ژنتیکی که نشان دهنده تفاوت بین میانگین %10 از بهترین rilها و میانگین والدین بود، برای بیشتر صفات معنی دار به دست آمد. تجزیه qtl با استفاده از نقشه پیوستگی آفتابگردان که اخیرا توسط 191 نشانگر ssr و با درجه اشباع یک نشانگر در 8/3 سانتی مورگان و ژن های مقاوم به خشکی بسط داده شده است، صورت گرفت. مهمترین qtl مربوط به عملکرد دانه روی گروه لینکاژی 17 شناسایی شد که 13/1درصد از واریانس فنوتیپی (r2) را توجیه کرد. بیشتر qtlهای شناسایی شده برای عملکرد دانه و qtlهای ظاهرشده برای تعدادی از صفات آگرومورفولوژیک و خصوصیات دانه هم جایگاه بودند که همبستگی فنوتیپی موجود بین صفات را تایید می کند. نشانگرهای ors169، ors342و ssl20-1 با qtlهای کنترل کننده عملکرد تک بوته، قطر بذر، عرض بذر، طول بذر، وزن صد دانه هم جایگاه بودند. نشانگرهای hmbpp و ors169 با qtlهای کنترل کننده تعداد برگ، طول دمبرگ، قطر طبق و عملکرد تک بوته هم جایگاه بودند. شناسایی qtlهای موثر و نشانگرهای نزدیک آن در چند صفت و انتقال آن به درون یک زمینه ی ژنتیکی مناسب می تواند باعث افزایش کارایی گزینش به کمک نشانگر و پیشبرد برنامه های اصلاحی شود.
زهرا صفری محمدیه محمد مقدم
شوری یکی از عوامل مهم غیرزیستی کاهش رشد و تولید در گیاهان است. نعناع سبز جزء سبزی های معطر برگی و یکی از گیاهان دارویی مهمی است که در نقاط مختلف جهان کشت می گردد. به منظور بررسی تأثیر سمیت کلرید سدیم بر خصوصیات مورفولوژیکی، فیزیولوژیکی، میزان جذب عناصر، فعالیت آنتی¬اکسیدانی و درصد اسانس گیاه نعناع سبز (mentha spicata l.) آزمایشی گلدانی در گلخانه تحقیقاتی دانشکده کشاورزی دانشگاه فردوسی مشهد در قالب طرح کاملا تصادفی با پنج تیمار (سطوح شوری 120،90،60،30،0 میلی مولار کلرید سدیم) و چهار تکرار در شرایط کشت هیدروپونیک انجام گرفت. با توجه به اینکه تغییرات صفات فیزیولوژیکی در سه مرحله نمونه¬برداری هر کدام به فاصله 10 روز بررسی گردید؛ این صفات به صورت آزمایش فاکتوریل در قالب طرح کاملا تصادفی با 4 تکرار مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج نشان داد که شوری تأثیر معنی¬داری بر صفات سطح برگ، وزن تر برگ، ساقه و ریشه، وزن خشک برگ، ساقه و ریشه، ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، تعداد گره، طول میانگره¬ی چهارم، قطر ساقه و طول سنبله، غلظت پتاسیم ساقه و ریشه، سدیم برگ، ساقه و ریشه، کلسیم و منیزیم برگ و کلر برگ، ساقه، ریشه و نسبت k/na برگ، ساقه و ریشه، محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، عدد اسپد، فعالیت آنتی¬اکسیدانی، هدایت روزنه¬ای، نشت الکترولیت و درصد اسانس داشت. بیشترین سطح برگ، وزن خشک برگ، ارتفاع بوته، تعداد ساقه فرعی، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه¬ای و درصد اسانس در تیمار شاهد و کمترین میزان سطح برگ، وزن خشک برگ، محتوای نسبی آب برگ، هدایت روزنه¬ای و درصد اسانس در تیمار 120 میلی مولار مشاهده شد. شوری اثر معنی¬داری بر نسبت وزن تر اندام هوایی به ریشه، نسبت وزن تر برگ به ریشه، وزن ویژه برگ، تعداد ساقه اصلی، غلظت پتاسیم برگ، کلسیم و منیزیم ساقه و ریشه نداشت. با افزایش سطوح شوری نسبت k/na در اندام¬های مختلف گیاه کاهش یافت. بیشترین و کمترین میزان کلر و سدیم برگ و نشت الکترولیت به ترتیب در تیمار 120 میلی¬مولار کلرید سدیم و شاهد مشاهده شد. مرحله نمونه برداری اثر معنی¬داری بر محتوای نسبی آب برگ، کلروفیل a، کلروفیل b، کلروفیل کل، عدد اسپد، فعالیت آنتی اکسیدانی، قند محلول، فنول کل، پرولین و نشت الکترولیت داشت. در حالی¬که تاثیری بر هدایت روزنه¬ای نداشت. اثرات متقابل شوری و مرحله نمونه¬برداری بر عدد اسپد (کلروفیل متر)، پرولین و محتوای نسبی آب برگ معنی¬دار شد. نتایج این تحقیق نشان داد که نعناع سبز گیاهی حساس به شوری است و غلظت¬های بالاتر از 30 میلی مولار کلرید سدیم در آب آبیاری را نمی تواند تحمل کند.
اکبر مرزوقیان محمود تورچی
با توجه به گسترش فزاینده اراضی شور در سطح کشور و اهمیت گندم به عنوان مهم ترین محصول استراتژیک، اصلاح و بهبود ارقام گندم از اولویت های اصلی به شمار می آید. پیش زمینه هر برنامه به نژادی برای بهبود تحمل شوری، بررسی تنوع ژنتیکی و شناخت ساز و کار ژن های دخیل و مرتبط با شوری است. در عین حال تحقیقات اندکی در مورد اثرات شوری بر گندم صورت گرفته است. در این راستا واکنش نسل های حاصل از دو رقم حساس (آرتا) و مقاوم (بم) به سه سطح شوری صفر، 125 و 250 میلی مولار کلرید سدیم با استفاده از روش تجزیه میانگین نسل ها مورد ارزیابی قرار گرفت. هفت نسل(f3 and bc1.2, bc1.1,f2, f1, p2, p1)به عنوان فاکتور فرعی به همراه سطوح شوری به¬عنوان فاکتور اصلی به صورت آزمایش کرت های خرد شده در قالب طرح بلوک های کامل تصادفی با سه تکرار در محیط کشت هیدروپونیک ارزیابی شدند. اعمال تنش شوری در سیستم کشت هیدروپونیک با بستر شنی انجام شد. صفات طول و عرض برگ پرچم، وزن خشک برگ پرچم، شاخص کلروفیل، طول ریشک، طول پدانکل، طول ریشه، وزن خشک ریشه، ارتفاع بوته، وزن خشک اندام هوایی، وزن خشک بوته، تعداد پنجه بارور، تعداد دانه در بوته، عملکرد دانه در بوته، میزان پتاسیم و سدیم، نسبت پتاسیم به سدیم، نشت الکترولیت، محتوای نسبی آب برگ و درصد آب برگ مورد اندازه گیری قرار گرفتند. اپیستازی برای شاخص کلروفیل و وزن خشک اندام هوایی در سطح صفر شوری از نوع تکمیلی و در بقیه مواردی که امکان تشخیص نوع اثر اپیستازی میسر بود به صورت مضاعف بود.برای آزمایش پروتئومیک از ارقام والدی آرتا و بم در دو سطح صفر و 250 میلی مولار nacl استفاده شد. سه پروتیئن افزایش بیان و یک پروتئین کاهش بیان داشت. جستجو در پایگاه های اطلاعاتی برای لکه های پروتئینی نشان داد که پروتئین های دارای تغییرات بیان احتمالا از نوع پروتئین های ساختاری مانند پروتئین های شوک حرارتی و پروتئین های تنظیمی مانند فاکتورهای ترجمه بودند.
هاجر محمدی محمدرضا پیرمرادی
شوری فاکتور مهمی است که تولید محصول و ادامه ی کشت و کار را در بسیاری از مناطق جهان به مخاطره می افکند. چرا که شوری، قابلیت تولید و حاصلخیزی زمین ها را کاهش می دهد. به منظور بررسی تأثیر غلظت های مختلف شوری و اسید سالیسیلیک بر ویژگی های مورفولوژیکی ریحان رقم کشکنی لولو، آزمایشی به صورت فاکتوریل در قالب طرح پایه کاملاً تصادفی با 3 تکرار اجرا گردید. آزمایش با 2 فاکتور، شوری (0، 30، 60 و 90 میلی مولار) و اسید سالیسیلیک (0، 5/0، 1، 5/1 و 2 میلی مولار) انجام شد.
رباب سلامی ابوالقاسم محمدی
جو متحمل¬ترین گیاه به تنش شوری در بین غلات است و در گستره وسیعی از شرایط آب وهوایی قادر به رشد می¬باشد. گیاهان متحمل به شوری در انتقال سدیم در عرض تونوپلاست در شیب غلظت از سیتوپلاسم به واکوئل کارآمدتر هستند که این امر به گیاه امکان بقا و رشد را در غلظت¬های بالای شوری فراهم می¬کند. به منظور بررسی بیان ژن¬های خانواده hv tip (رمز کننده کانال¬های پروتئینی در طول غشاها، به ویژه در غشای واکوئلی) سه رقم جو clipper (حساس به شوری)، sahara3771 (متحمل به شوری) و ژنوتیپ امید بخش (متحمل به شوری)، در سه سطح صفر، 100 و 200 میلی¬مولار nacl در شرایط هیدروپونیک کشت خواهند شد. به منظور ارزیابی میزان تغییر بیان ژن¬های hv tip1;1، hv tip2;1، hv tip2;2، hv tip2;3 و hv tip4;1، نمونه¬های برگی برای استخراج rna در سه مرحله 24 ساعت، 3 روز و 3 هفته بعد از اعمال تنش برداشت خواهد شد. استخراجrna کل با استفاده از کیت استخراج انجام و برای حذف dna باقیمانده در نمونه¬های rna از dnase استفاده خواهد شد. کیفیت و کمیت نمونه¬ های rna توسط اسپکتروفتومتر و الکتروفورز ژل آگارز تعیین خواهد شد. ساخت cdna براساس دستورالعمل کیت با یک واحد آنزیم reverse transcriptase و مخلوط آغازگرهای الیگو dt و تصادفی (6 نوکلئوتیدی) صورت خواهد گرفت. cdnaهای ساخته شده به عنوان الگو جهت تکثیر برخی از ژن¬های خانواده hv tip در دمای 58 درجه سانتیگراد به کمک از آغازگرهای اختصاصی استفاده می¬شود. برای بررسی میزان بیان ژن¬های خانواده hv tip تحت تنش شوری از real-time pcr بر اساس آغازگرهای اختصاصی ژن¬ها و روشsybr-green استفاده خواهد شد.
حسین بهفر عای رستمی
در سالهای اخیر، پایداری کشاورزی از لحاظ اقتصادی و زیست محیطی اهمیت بیشتری پیدا کرده است، که باعث شده رغبت به استفاده از کنترل مکانیکی علفهای هرز بیشتر شود. راهبری دستی وجین کن بین ردیف توسط راننده مستلزم تمرکز بیشتر جهت حفظ دقت لازمه بوده و لذا کاری دشوار و پر تنش میباشد. بنابراین وجود یک روش بینایی کمکی که بتواند راننده را در امر راهبری یاری رساند، مفید خواهد بود. در این تحقیق سامانه ای مبتنی بر ماشین بینایی ارایه شده که میتواند برای دنبال کردن ردیف ها و راهبری اتوماتیک کولتیواتور ردیفی مورد استفاده قرار گیرد. این سامانه قادر بود اطلاعات راهبری را از ساختار ردیف محصول بیابد. این سامانه روی یک شاسی آزمایشگاهی متحرک، در آزمایشگاه و مزرعه مورد آزمون قرار گرفت. یک دوربین ویدیویی روی دستگاه و متمایل به سمت ردیف نصب شد تا تصاویر برخط واقعی از ردیف های محصول را گرفته و برای پردازش به کامپیوتر بفرستد. به منظور تقسیم تصاویر به دو بخش گیاه و خاک، عمل بخش بندی روی تصاویر اعمال شد. دو الگوریتم تبدیل هاف و ابداعی مورد استفاده قرار گرفت که معادلات خطوط ردیف را ارایه میکردند. روش ابداعی که مبتنی بر اطلاعات معلوم قبلی از مشخصات هندسی ردیف محصول و کالیبراسیون دوربین بود، همه خطوط ممکنه ردیف را مورد آزمون قرار داده و بهترین را انتخاب میکرد. جابجایی جانبی واحد حامل دوربین محاسبه شده و به کنترلر انتقال می یافت. کنترلر نیز واحد متحرک حامل دوربین را طوری جابحا میکند، که مقدار انحراف جانبی بهبود یابد. روشهای یاد شده در سه مزرعه ذرت، چغندرقند و نخود مورد آزمون قرار گرفتند. الگوریتم هاف قادر بود ردیف محصول چغندرقند را با متوسط خطای mm12 و انحراف معیار mm20 بیابد. روش جدید نتایج بهتری را نشان داده و ردیف محصول چغندرقند را با متوسط خطای mm 5/9 و انحراف معیار mm12 یافت.
احمد آهنگ محمد مقدم
. نتایج، حاکی از وجود تنوع در بین توده¬ها بود. تجزیه خوشه¬ای صفات مورفولوژیکی، توده¬ها را در سه گروه دسته¬بندی کرد. در این بین، توده¬های بندرعباس، شیراز- لامورد، اصفهان-خوربیابانک و شیراز جمع¬آوری شده بودند، از نظر خصوصیات عملکردی نسبت به دیگر توده¬ها برتر بودند. بیشترین عملکرد دانه در توده شیراز با عملکرد 7/448 کیلوگرم در هکتار و کمترین عملکرد به میزان 3/360 کیلوگرم در هکتار در توده اصفهان-نجف آباد مشاهده شد. نتایج همبستگی صفات مورفولوژیکی نشان داد که صفاتی مانند ارتفاع بوته، تعداد شاخه فرعی، تعداد چتر در گیاه، تعداد دانه در بوته و وزن هزار دانه همبستگی مثبتی با عملکرد نشان دادند. از نظر درصد و عملکرد اسانس، تودههایی که از یزد و کرمان تهیه شده بودند در سطح خوبی قرار داشتند؛ بطوریکه بالاترین درصد و عملکرد اسانس (به ترتیب 21/3 درصد و 04/13 کیلوگرم در هکتار) در توده یزد مشاهده شد و کمترین درصد در توده های اصفهان- نجف آباد و مشهد به میزان 35/1 درصد و کمترین عملکرد اسانس در توده اصفهان- نجف¬آباد 87/4 کیلوگرم در هکتار دیده شد. 23 ترکیب در اسانس توده¬ها شناسایی شد. نتایج حاصل از آنالیز اسانس نشان داد که در تمامی توده ها ترکیبهای گاما-ترپینن (81/37 – 53/26%)، کومین آلدئید (66/20 – 45/9%)، کومین الکل (22/15 – 63/1%) و بتا-پینن (84/13-32/8%) با نسبتهای مختلف و دامنه های متغیر به عنوان ترکیب های اصلی اسانس زیره سبز شناسایی شدند. همبستگی در بین ترکیبها نشان داد که، ترکیبهای بتا-پینن و پاراسیمن (726/0=r) بیشترین همبستگی مثبت را با یکدیگر نشان دادند. تجزیه خوشه ای تودهها بر اساس خصوصیات فیتوشیمیایی تودهها را به 3 گروه دسته بندی کرد ولی آنچه که مشخص است اینست که موقعیت جغرافیایی تودهها تاثیری بر دسته بندی آنها نداشت و توده های مناطق مشابه در دسته¬های متفاوتی قرار گرفتند.
نرجس سادات روحانی حسین نعمتی
به منظور بررسی تأثیر اسید¬هیومیک به عنوان ماده خنثی¬کننده اثرات تنش شوری آزمایشی به صورت فاکتوریل، بر پایه طرح کاملاً تصادفی در سه تکرار در گلخانه تحقیقاتی دانشگاه فردوسی مشهد به اجرا درآمد. تیمارها شامل سه رقم تربچه(cherry belle، sparkler وscarlett cincinnati) به عنوان فاکتور اول و اسید هیومیک در دو سطح شاهد و 5/1 گرم در لیتر به عنوان فاکتور دوم و تنش شوری در چهار سطح شاهد ،33، 66و 99 میلی-مولار نمک طعام به عنوان فاکتور سوم بودند. نتایج بدست آمده نشان داد که افزایش تنش شوری باعث کاهش صفات وزن¬تر اندام هوایی، سطح برگ، وزن¬تر و خشک ریشه، وزن¬تر غده، قطر غده، سفتی¬بافت غده، کلروفیلb ، قند محلول، پتاسیم اندام هوایی و غده گردید. همچنین این تنش باعث افزایش نشت الکترولیت، هدایت روزنه-ای، آنتوسیانین غده، میزان سدیم اندام هوایی و غده شد و بر وزن خشک ساقه، طعم غده، نسبت کلروفیل a به b و کارتنوئید تأثیر معنی¬داری نداشت. اسید هیومیک در شرایط تنش شوری باعث کاهش اثرات منفی شوری گردید به طوری¬که باعث افزایش سطح برگ، وزن¬تر ریشه، وزن¬تر غده، طول غده، سفتی بافت غده، نشت الکترولیت، کلروفیل a، کارتنوئید، کلروفیل کل، پتاسیم اندام هوایی شد و همچنین باعث کاهش صفاتی مانند طول ریشه، وزن خشک ریشه و غده، میزان آنتوسیانین غده، قندمحلول، میزان سدیم اندام هوایی و غده و پتاسیم غده شد و بر صفات وزن¬تر و خشک اندام هوایی، قطر غده، طعم غده، هدایت روزنه¬ای، کلروفیل bو نسبت کلروفیلa به b تأثیر معنی¬داری نداشت.ارقام مختلف در شرایط تنش شوری و تیمار اسید¬هیومیک واکنش متفاوتی از خود نشان دادند. بیشترین مقاومت به تنش شوری در رقم اسکارلت سین¬سیناتی دیده شد به طوریکه بیشترین وزن¬تر اندام هوایی و وزن تر و خشک ریشه، وزن¬تر و خشک غده، طول غده، سفتی بافت غده، کلروفیل a، کلروفیل کل، میزان آنتوسیانین غده، قند محلول، میزان سدیم اندام هوایی و غده، میزان پتاسیم اندام هوایی و غده مربوط به این رقم بود. ارقام چریبل و اسپاکلر به دلیل شباهت ظاهری در تمامی خصوصیات اندازه¬گیری شده، تفاوت معنی داری نسبت به¬هم نشان ندادندو در کل این ارقام به تنش شوری، حساسیت بیشتری نسبت به رقم اسکارلت سین¬سیناتی از خود نشان دادند.
کبری جانقربان محمدرضا پیرمرادی
به منظور یافتن بهترین محیط کشت و ریزنمونه برای کالوس زایی و جنین زایی سوماتیکی گیاه آنغوزه در شرایط درون شیشه ای پژوهشی در سه مرحله انجام شد. مرحله ی نخست این پژوهش با 42 تیمار هورمونی و 5 ریزنمونه در چهار تکرار انجام شد. مرحله دوم نیز با تیمار هورمونی مشابه مرحله ی اول و کالوس حاصل از 3 ریزنمونه در محیط کشت های جامد و مایع و در سه تکرار انجام گردید. مرحله ی سوم که با هدف باززایی غیرمستقیم انجام شد با 17 تیمار هورمونی، کالوس حاصل از سه ریزنمونه و دو محیط کشت ms و ms2/1 و در سه تکرار بود.. نتایج آزمایش نخست نشان داد که ریشه چه توانایی بیشتری برای القای کالوس دارد و کالوس حاصل از این ریزنمونه وزن و میانگین قطر کالوس بیشتری نسبت به ریزنمونه های دیگر داشت. در پژوهش حاضر مشخص گردید که کالوس حاصل از گیاه آنغوزه توانایی تولید جنین های سوماتیکی را دارد و کالوس حاصل از ریشه چه و هیپوکوتیل پتانسیل جنین زایی را دارند.
مهدی مهیجی مصطفی ولی زاده
چکیده ندارد.
بهرام علیزاده محمد مقدم
چکیده ندارد.
جواد مصرآبادی محمد مقدم
چکیده ندارد.
محمد مقدم -
چکیده ندارد.
جواد حمزه یی عادل دباغ محمدی نسب
چکیده ندارد.
غلامرضا حیدری عزیز جوانشیر
چکیده ندارد.
علی اصغر علیلو محمد مقدم
چکیده ندارد.
رحیم بدری گرگری محمد مقدم
چکیده ندارد.
شهرام واحدی محمد مقدم
چکیده ندارد.
سیامک علوی کیا ابوالقاسم محمدی
چکیده ندارد.
ناصر عیوضیان کاری محمد مقدم
چکیده ندارد.
هاجر ملاحسینی دلیگانی حمید رضا قاسم زاده
مطالعه حاضر به بررسی استفاده از تفاله سیب جهت بهبود ph و ec بستر کرم ها توأم با بازگردانی ورمی کمپوست به عنوان تخلخل دهنده و چای کمپوست جهت غنی سازی مواد خام داخل بستر در مقیاس آزمایشگاهی با به کارگیری کرم های خاکی گونه eisenia foetida برای تولید تجاری ورمی کمپوست می-پردازد. نه تیمار با درصدهای مختلفی از پهن گاو، ورمی کمپوست و تفاله سیب ایجاد و رشد و تولیدمثل کرم های خاکی به مدت 65 روز ارزیابی شد. این متغیرها بر اساس طرح کرت های خرد شده و بر مبنای طرح کاملا تصادفی با استفاده از 9 تیمار در 3 تکرار و در 10 زمان اندازه گیری، ارزیابی شدند. کیفیت مواد مغذی ورمی کمپوست تولیدی شامل عناصر اصلی: tkn، tp، tk و ca و عناصر کم مصرف: fe، zn، cu، b، mn و na و همچنین toc و om% و متغیرهای ec و ph در 9 تیمار و 3 تکرار بر اساس طرح کاملا تصادفی اندازه گیری شد. حداکثر رشد در تیمار 30% ورمی کمپوست+70% پهن گاو (30- cvt) و حداقل آن درتیمار 20% تفاله سیب+80% پهن گاو (20-cat) مشاهده شد و همچنین حداکثر تعداد کوکون تولیدی در تیمار 100% پهن گاو (cdw) و حداقل آن در تیمار 20% تفاله سیب+80% پهن گاو (20-cat) شمارش شد. کرم ها در تیمارهای 5% تفاله سیب+30%ورمی کمپوست+65% پهن گاو (5-cvat) و 5% تفاله سیب+95% پهن گاو (5- cat) رشد و تولید مثل مطلوبی داشتند. بنابراین استفاده از 5% تفاله سیب در بازگردانی چای کمپوست منجر به افزایش وزن بیوماس کرم و تولید کوکون شد و همچنین متغیرهای مربوط به کیفیت کود را نیز بهبود بخشید. در آزمایشات انجام شده ورمی کمپوستینگ منجر به کاهش در متغیرهایph ، om%، toc، n/c و na و افزایش در متغیرهای ec، tkn، tp، ca، fe، zn، cu و mn شد. افزون بر این محتوای پتاسیم کل در طی فرایند ورمی کمپوستینگ در تیمارهای شاهد 100% پهن گاو (cdw)، 100% پهن گاو با بازگردانی چای کمپوست (cdt) و 30% ورمی-کمپوست+70% پهن گاو (30-cvt) کاهش و در بقیه تیمارها افزایش یافت. به طور کلی استفاده از درصد مناسبی از تفاله سیب در فرایند بازگردانی ورمی کمپوست وچای کمپوست منجر به بهبود ph و ec بستر کرم ها و ایجاد شرایط مناسب جهت رشد و تولید مثل کرم ها شد.
اسماعیل زاد حسن محمد مقدم
تنش سرما و یخزدگی یکی از موانع اساسی در گسترش حوزه کشت گیاه روغنی کلزا می باشد. در این تحقیق مقاومت به سرما براساس شاخص های مزرعه ای وآزمایشگاهی در 17 رقم کلزا مورد مطالعه قرار گرفته است . نتایج حاصل از تجزیه داده ها نشان داد که هر چند اثر رقم معنی دار بود ولی بین ارقام پاییزه تفاوت های قابل ملاحظه ای دیده نشد. همچنین ارقام سرز و الیمپ با بیش از 85 درصد بالاترین بقای زمستانه را داشتند.
جعفر جعفر زاده محمد مقدم
بیماری لکه نواری جو یک بیماری بذر زاد و تک چرخه ای بوده و عامل آن pyrenophora graminea است که در زمره قارچهای ناقص به شمار می آید. این بیماری در چند سال اخیر در اغلب مناطق ایران شایع شده است .
محمد مقدم
چکیده ندارد.
غلامرضا حیدری فرخ رحیم زاده خویی
به منظور بررسی اثرات زمان های قطع آبیاری و برداشت بر عملکرد کمی و کیفی چغندرقند آزمایشی در سال 1379 در مزرعه 300 هکتاری ایستگاه تحقیقات کشاورزی میاندوآب بصورت طرح اسپلیت پلات بر پایه طرح بلوک های کامل تصادفی با چهار تکرار که در آن زمان برداشت محصول در سه سطح ( 15 مهرماه ، 30 مهرماه و 15 آبان ماه ) ، زمان قطع آبیاری در چهار سطح ( 10 ، 20 ، 30 و 40 روز قبل از برداشت ) و رقم چغندرقند در دو سطح (br1,pp8) بود، طراحی و به اجرا گذاشته شد. صفات مورد مطالعه عبارت بودند از : الف ) صفات زراعی و فیزیولوژیک شامل عملکرد ریشه ، وزن اندام هوایی ، عملکرد قند ناخالص و خالص ، درصد پوشش سبز به هنگام برداشت ، شاخص برداشت ، وزن تک ریشه و وزن طوقه . ب ) صفات مرتبط با کیفیت محصول شامل درصد قند ناخالص و خالص ، خلوص شربت ، میزان عناصر پتاسیم ، سدیم و نیتروژن ، میزان آلکالیته و میزان قند ملاس .
کامبیز عزیزپور محمدرضا شکیبا
این آزمایش در سال 1379 به منظور بررسی اثرات تراکم بر روی زمان برداشت (درصد زودرسی) ، عملکرد و اجزای عملکرد دو رقم پنبه در منطقه ورامین ، انجام گردید.
رضا امیری محمد مقدم
در حال حاضر ، بیماری ریزومانیا مهمترین بیماری چغندرقند در اکثر نقاط دنیا محسوب می شود. بنابراین ، اصلاح برای مقاومت به ریزومانیا با روشهای کلاسیک و بیوتکنولوژی از اهمیت ویژه ای برخوردار می باشد. در این مطالعه ، با هدف تعیین تعداد ژنهای مقاومت به ریزومانیا در منبع مقاوم wb42 ، مقایسه سطح مقاومت ، به ریزومانیا در دو منبع wb42 و holly ، مطالعه اثر دز ژنی و شناسایی نشانگرهای rapd پیوسته با ژنهای مقاومت ، دو والد مقاوم فوق با والدین حساس(دارای رنگ محور زیرلپه و رنگ ساقه گلدهنده متفاوت ) تلاقی داده شده و نسلهای f1,f2, و bc1 تهیه شدند. گ
مجید شکرپور محمد مقدم
چکیده ندارد.
نادر دانه لویی پور محمد مقدم
بیشترین عملکرد گیاه روغنی کلزا از کشت های پاییزه بدست می آید. بنابراین تنش سرما و یخزدگی یک مانع اساسی در گسترش حوزه کشت این گیاه محسوب می شود. در این پژوهش وراثت مقاومت به سرما بر اساس شاخص های مزرعه ای و آزمایشگاهی در تلاقی های دیالل 5 رقم کلزا مورد مطالعه قرار گرفت. به منظور بررسی قابلیت زمستان گذرانی ژنوتیپ ها ، آزمایش مزرعه ای در قالب طرح بلوکهای کامل تصادفی انجام شد. نتایج حاصل از تجزیه داده ها نشان داد که بین ژنوتیپ ها از نظر بقای زمستانه اختلاف معنی داری وجود دارد. در بین والدین، دارمور و یانتار دارای بیشترین بقای زمستانه بودند و در میان هیبریدها، یانتار x تاور و دارمور a.wx بیشترین بقای زمستانه را داشتند. از دیگر صفات اندازه گیری شده در مزرعه طول برگ و تعداد برگ بود. دارمور از بیشترین تعداد و طول برگ در بین والدین برخوردار بود و در میان هیبریدها نیز یانتار x تاور بیشترین تعداد برگ و طول برگ را به خود اختصاص داد.در ارزیابی آزمایشگاهی تحمل یخزدگی، شاخص های درصد تراوش یونی، مقدار آب بافت و میزان اتلاف آب اندازه گیری شدند. برای انجام این آزمایشات از گیاهان کاملا خو گرفته استفاده گردید. بین ژنوتیپ ها برای هر سه شاخص اختلاف معنی داری وجود داشت. ضرایب همبستگی مثبت و معنی درای بین تعداد برگ و درصد بقای زمستانه وجود داشت. همبستگی مقدار آب بافت و میزان اتلاف آب با درصد بقای زمستانه منفی و معنی دار بدست آمد که نشان دهنده کارایی این صفات در ارزیابی مقاومت به سرما می باشد. همبستگی های کانونیک نیز موید ارتباط خوب شاخص های مزرعه ای با آزمایشگاهی بود. بنابراین، می توان از شاخص های آزمایشگاهی در برآورد میزان مقاومت به سرما استفاده شود. با انجام تجزیه کلاستر ژنوتیپ ها در سه گروه مقاوم، نیمه مقاوم و حساس طبقه بندی شدند. گروه مقاوم شامل والد دارمور وهیبریدهای یانتار a.w.x ، دارمور x تاور و دارمور a.w.x بود. تجزیه دیالل به روش سوم گاردنر و ابرهارت نشان داد که رقم یانتار قابلیت ترکیب عمومی خوبی برای صفات مزرعه ای و قابلیت ترکیب عمومی منفی معنی داری برای صفات آزمایشگاهی دارد و هیبریدهای یانتار x ریجنت و دارمور x تاور از قابلیت ترکیب خصوصی بالایی برخوردار بودند. واریانس افزایشی در صفات طول برگ، تعداد برگ، درصد بقای زمستانه و درصد تراوش یونی بیشترین سهم از واریانس ژنتیکی را به خود اختصاص داد و این صفات از وراثت پذیری خصوصی نسبتا بالایی برخوردار بودند. واریانس غالبیت برای صفات مقدار آب بافت و میزان اتلاف آب سهم بزرگی از واریانس ژنتیکی را تشکیل داد از اینرو وراثت پذیری خصوصی صفات مذکور پایین تر از دیگر صفات اندازه گیری شده بدست آمد.
محمدتقی آذری کی عزیز جوانشیر
به منظور تعیین حساسیت ارقام مختلف ذرت نسبت به تنش های رطوبتی در مراحل مختلف رشد و مشخص کردن حساس ترین مرحله آبیاری این ارقام در منطقه مغان، یک بررسی با 4 تیمار آبیاری ، شاهد (بدون قطع آب ) ، قطع آب در مرحله 9 برگی، قطع آب در مراحل 9 و 15 برگی و قطع آب در مراحل 9 و 18 برگی روی ارقام ذرت 704sc ، 647sc و هیبرید سه جانبه در قالب آزمایش فاکتوریل با طرح پایه بلوک های کامل تصادفی اجرا شد. نتایج حاصل ازاین پژوهش نشان داد که قطع آب در مراحل 9 و 18 برگی به علت همزمان بودن بازمان گرده افشانی بیشترین کاهش عملکرد دانه (حدود 48درصد ) و عملکرد بیولوژیک (حدود 34درصد) را موجب می شود.
علی حاتمی هوشنگ آلیاری
نتایج سه آزمون سنجش کیفیت بذر نشان داد که هدایت الکتریکی به سرعت کاهش یافته و در حدود 560تا 700درجه -روز بعد از گلدهی به کمترین مقدار ( 7 - 22 میکروزیمنس بر سانتیمتر بر گرم ) رسید و برداشتهای تاخیری در سطوح 50 ./.و 25 ./. آب قابل استفاده بعداز نیل به حد اقل اندکی افزایش نشان دادند . آزمون سرعت جوانه زنی نیز نشان داد که بیشترین مقدار آن برای سطوح آبیاری در ارقام حدود 49 /.تا 76 /.در روز بوده که در حدود 540 تا 680 درجه - روز بعد از گلدهی حاصل گردیده است . آزمون وزن خشک گیاهچه نیز معلوم نمود که بیشترین وزن خشک گیاهچه برای کلیه سطوح آبیاری و در تمامی ارقام در حدود 600 تا 740 درجه - روز بعد از گلدهی رخ داده است و مقدار آن در حدود 87 تا 114 میلی گرم می باشد . حد اکثر کیفیت بذر که برابر با حد اقل هدایت الکتریکی بذر می باشد حدود 20 تا 80 درجه - روز بعد از رسیدگی وزنی حاصل گردید . تغییرات درصد و میزان پروتئین دانه عکس همدیگر بود و با افزایش محدودیت آب درصد پروتئین افزایش اما میزان آن کاهش یافت . در مجموع ارقام میکروسپرما در صد پروتئین بالا ولی ارقام ماکروسپرما در صد پروتئین بالا ولی ارقام ماکروسپرما میزان پروتئین بیشتری نشان دادند . رطوبت دانه به لحاظ اهمیت در برداشت در زمان رسیدگی وزنی بین 16 ./.تا 26 ./. بود که برای برداشت مکانیزه مناسب نبوده اما اندکی بعد از رسیدگی وزنی به حدود 14./.تا 17./. رسید و با توجه به قدرت بالای بذر در این محتوای رطوبتی قابل برداشت بصورت مکانیزه می باشد .
اسماعیل افشارنادری محمد مقدم
رساله حاضر تدریس مهارت در خواندن و درک زبان انگلیسی را در سطح دانشگاه با توجه به مشکلات فارسی زبانان مورد بررسی قرار داده است . هدف این پژوهش آن است که با توجه به سایر روشهای تدریس زبان به آموزش خواندن اولویت داده و روشی عنوان کند که به پیشبرد تدریس زبان کمک نماید. این پژوهش نشان داده است که روابط ساده نویسه به واج برای پیش بینی آواها با درنظر گرفتن نویسه ها بعنوان واحد آوایی نه تنها کار بی ثمری است ، بلکه مغایر نظام دستگاه نوشتاری نیز می باشد. اگر نقش تدریس خواندن این باشد که پایه عادات ثمربخشی را پی ریزی کند که مربوط به الگوهای پنهانی نوشتاری باشد - نه بر مبنای آمار و روابط - آنوقت است که اجزاء و بافت واژگان در تهیه مواد خواندن و در آموزش آنها باید درنظر گرفته شود. مشکلات تدریس زبان بیگانه به دو دسته تقسیم می شوند: مشکلاتی که جنبه کلی و عمومی داشته و برای تمام کسانی که در سراسر جهان به آموختن زبان بیگانه اشتغال دارند وجود دارد. و دیگر مشکلات ویژه ای که در اثر برخورد دو زبان با هم بوجود می آیند. عواملی که در تدریس خواندن زبان انگلیسی برای فارسی زبانان دخالت دارند به دو دسته عوامل بیرونی و درونی زبان تقسیم می شوند. عوامل بیرونی مانند کتاب ، معلم و غیره و عوامل درونی عبارتند از: مشکل خط که در آن جنبه های صوری خط انگلیسی از قبیل شکل و اندازه، جهت نویسه ها در خط، جهت و فاصله نویسه ها در واژه، وجود نویسه های بزرگ و کوچک در خط انگلیسی همگی برای فراگیر فارسی زبان که به خط فارسی عادت دارد ایجاد اشکال کرده که در نتیجه او را وادار به کسب عادت تازه ای خواهد کرد. در تدوین خواندن باید از نویسه هایی استفاده کرد که به نویسه های کتابی شباهت بیشتری داشته باشند، بطوریکه هنگام استفاده از کتاب با مختصر تغییری در پاره ای از نویسه ها بتوان خط کتاب را خواند. حتی المقدور در ابتدا از نویسه هایی استفاده شود که تلفظ واجی آنها با تلفظ واجهای معادل آنها در زبان فارسی نزدیکی داشته باشد. از واجهای ناآشنا بتدریج استفاده شود. در متون نخستین باید از واژه های تک هجایی استفاده شود تا مشکل تکیه و نظایر آن در پیش رو نباشد. برای تهیه متن خواندن علاوه بر کیفیت صوتی و عوامل زبر زنجیری، عناصری وجود دارند که اهمیت آنها بیشتر از عوامل مذکور است . این عوامل عبارتند از: ساختمان دستوری و معنایی . از نظر ساختمان دستوری یکی از طبقات دستوری که هم از لحاظ صوری و هم تلفظ ایجاد اشکال می کند، طبقه فعل انگلیسی است که ترتیب زمانها و نقش های مختلف دستوری آن از اهمیت ویژه ای برخوردار است . به نظر نگارنده بهتر است تدریس خواندن با جملات امری آغاز شود. از نظر روانشناسی آموزش جمله ای که از لحاظ صوری و کیفیت آوایی ساده ترین و از لحاظ نقش ارتباطی موثرترین و عملی ترین است ، ساده تر و برانگیزاننده شوق آموزشی بیشتر است . پس از زمان امر بترتیب حال ساده، آینده ساده، حال استمراری، گذشته ساده، گذشته تکراری و گذشته استمراری آموزش داده شود. از نظر معنایی متونی انتخاب شوند که اولا برانگیزاننده شوق خواندن در دانش آموزان و دانشجویان بوده و ثانیا متضمن نکاتی نو و بدیع باشند و حس کنجکاوی خواننده را برانگیزانند. از انتخاب واژه هایی که دارای چند معنا هستند و یا ویژگیهای خاص و کاربرد محلی دارند اجتناب شوند. روش تدریس جمله و املای انگلیسی از دیگر مباحث مطروحه در این پژوهش می باشد.
فریدون بدره ای محمد مقدم
پژوهش حاضر به منظور دستیابی به وسعت واژگان نوشتاری کودکان دبستانی ایرانی انجام گرفته است . این بررسی براساس نامه هایی که کودکان از چهار گوشه ایران برای مرکز تهیه مواد خواندنی برای نوسوادان فرستاده بودند، صورت گرفته است . برای رسیدن به هدف مذکور 4000 نوشته طی دو مرحله از میان 80000 نامه گزینش شد. در مرحله بعدی کار نمونه گیری بر پایه 102909 واژه که از 1085 نامه استخراج شده بود قرار گرفت . در این بررسی حدود 30 درصد از نوشته ها متعلق به دختران و بقیه متعلق به پسران بود. این نسبت با تعداد دانش آموزان پسر و دختری که در سال 46-47 در دبستانها درس می خواندند سازگار بود. نوشته ها از 908 دبستان (ملی، دولتی، شهری، روستائی، سپاه دانشی) از 110 شهر و روستای سراسر کشور جمع آوری شده بود. در این پژوهش ، واژه توالی همبسته رخنه ناپذیری از واجهاست که آزاد است یعنی جابجاکردن آن در جمله امکان دارد. فعلهای مرکب ، صورتهای اشتقاقی و صرفی واژه ها بطور جداگانه و صورت جمع هر یک به عنوان یک واژه منظور گردیده است . در این بررسی از 102909 صورت زبانی مکرر، 8807 صورت مستقل و متفاوت بکار رفته است . توزیع این صورتها در تراز دانشپایه های دوم تا ششم به شرح زیر است : دانشپایه دوم 3007، دانشپایه سوم 2545، دانشپایه چهارم 3146، دانشپایه پنجم 3065، دانشپایه ششم 3388 . با درنظر گرفتن اینکه تعداد واژه های علمی و فنی که کودکان در این پژوهش بکار برده اند جمعا" 80 واژه است می توان به تراز واژه های پایه در این پژوهش پی برد. واژگان مذکور همه از زبانهای بیگانه وام گرفته شده اند. با توجه به کمی واژه های علمی که در واژگان نوشتاری کودکان وجود دارد، نزدیکی این واژگان به واژگان پایه کاملا محسوس است . یک مقایسه اجمالی میان این واژگان و واژگان پایه زبان انگلیسی به ما نشان می دهد که همپایه تمام آن هشتصد و اند واژه ای که در واژگان پایه انگلیسی وجود دارد در این واژگان وجود دارد و از این رو می تواند برای تدریس زبان فارسی به خارجیان نیز ملاک عمل قرار گیرد. یکی از نکات شگرفی که در این پژوهش به چشم می خورد کاربرد بسیار افعال مرکب و پیشوندی بود. فراوانی این افعال نشان می دهد که گرایش به کاربرد فعل مرکب در زبان فارسی شتابی سرسام آور گرفته است . از این پژوهش می توان در تمام زمینه های آموزشی سود جست . یک نگاه زودگذر به فهرست های موضوعی واژگان کودکان نشان می دهد که براساس این واژگان چگونه می توان کتابهایی در زمینه های مختلف علمی نوشت که کودکان با واژه ها و مفاهیم آن آشنایی قبلی داشته باشند.
عبدالعلی سمندری محمد مقدم
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ساختمان دستوری زبان فارسی و انگلیسی براساس نظریه مقوله و میزان است . در این بررسی ضمن آشنایی با کارکرد دوزبان انگلیسی و فارسی به موارد تشابه و تضاد آنها از نظر تدریس زبان اشاره می شود. در زبانشناسی جدید برای توصیف زبان از یکی از سه روش استفاده از متن، روش تمثیلی، و روش تولیدی (ایجادی) استفاده می کنند. برطبق نظریه هلیدی هر یک از سه روش مذکور واجد اهمیت مخصوص بخود بوده و روش سوم نسبت به دو روش دیگر جنبه متمم را دارد. چون خود هلیدی از شاگردان مکتب فرث بود برای نوع اول توصیف اهمیت شایانی قائل است . از نظر آنها تئوری نمی تواند بدون توجه به معنی وجود داشته باشد. هدف از تجزیه و تحلیل زبان بیان معنی است زیرا بوسیله معنی به کاربرد زبان در زندگی پی می بریم . معهذا توصیف و تجزیه و تحلیل زبان با تئوری یکی نیست ، بلکه با تئوری زبانشناسی عمومی از این لحاظ که نشان می دهد زبان چگونه کار می کند ارتباط پیدا می نماید. هدف زبانشناسی توصیفی نیز همین است که چگونگی ارتباطات موجود در داخل شبکه گونه ای از زبان را از یکطرف و ارتباط این شبکه را با محیط خارج از طرف دیگر روشن سازد.مکتب هلیدی تحت عنوان تئوری مقوله و میزان اتفاقات مربوط به زبان را به سه قسمت تقسیم می کند که عبارتند از: جوهر، صوت و محیط. صورت ، عامل پیونددهنده و شبکه ارتباطی بین امواج انرژی صوتی، بافت و بالاخره دنیای خارج است . هسته مرکزی توجه در این پژوهش نیز تجزیه و تحلیل این الگوها و روابط موجود در دوزبان فارسی و انگلیسی و پیداکردن موارد انطباق و اختلاف آنهاست .
محمدتقی طیب محمد مقدم
هدف از پژوهش حاضر بررسی وندهای فارسی معاصر است . بدین منظور واژه های ونددار از میان متون فارسی معاصر و گفتار مردم انتخاب شده است . این برررسی به نتایج زیر دست یافته است : وندهای فارسی مرفمهای پابند دستوری ای هستند که همراه عناصر ساختمانی دیگر در ساختمان واژه ظاهر شده و برحسب نوع عنصر ساختمانی که همراه آن می آیند به سه دسته تقسیم می شوند: وندهای ستاکی مانند: پیشوند "ب " در واژه "بگو"، وندهای واژه ای مانند پسوند "ناک " در واژه "خطرناک " و وندهای اشتقاقی که هم می توانند بعنوان وند ستاکی و هم بعنوان وند واژه ای بکار روند مانند: پسوند "گار" در واژه "آموزگار" به عنوان پسوند ستاکی و در واژه "روزگار" بعنوان پسوند واژه ای . وندهای واژه ای فارسی از دیدگاههای مختلف طبقه بندی می شوند: از نقطه نظر وندهای هم مرز، وندهای اشتراکی، اندازه کاربرد میزان فعالیت ، محل هر وند در فرمول ساختمانی واژه های دومین و ... .
محمدتقی طیب محمد مقدم
هدف از پژوهش حاضر ارائه یک بررسی مستند از گفتار مردم تهران، تعیین موارد اختلاف آن با نوشتار فارسی و همچنین ارائه نظریات بنیادی در باره روابط گفتار و نوشتار فارسی است . بدین منظور تعدادی نوار از گفتگوی مردم تهران تهیه گردید. براساس بررسی مقدماتی نوارهای تهیه شده معلوم شد که جمعیت تهران از نظر کاربرد گفتار تهران از چهار گروه تشکیل شده اند که در این بررسی تنها دو گروه انتخاب شدند. گروه اول شامل کسانی بودند که گفتار اول آنان گفتار تهران است اعم از اینکه خود و یا پدر و مادر آنان متولد تهران بوده باشند یا نه . گروه دوم کسانی بودند که گفتار اول آنان از دیگر گفتارهای فارسی بجز گفتار تهران (شیراز، مشهد، اصفهان و ...) بوده و در سنین کودکی و یا نوجوانی ساکن تهران شده و بخصوص در تهران محصل بوده اند. این گروه گفتار تهران را در حد تسلط کامل و بدون هیچگونه رنگ گفتار محلی بکار می برند. گویندگان نوارهای تهیه شده 8 نفر بودند که 7 نفر آنها به گروه اول جمعیت گفتاری تهران تعلق داشتند و یک نفر به گروه دوم . توزیع سنی آنها بین 16-50 سال بود که اکثریت آنان بین 20 الی 30 ساله بودند. 6 نفر از گویندگان مرد و 2 نفر زن بودند. نوارها مشتمل بر 12552 کلمه بوده است . نحوه بررسی بدین شکل بود که گفته ها پس از واجنویسی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج ارائه شده با روش استقراء ناقص بدست آمد، بنابراین میزان اعتبار نتایج بدست آمده همبسته با میزان اعتبار داده های بررسی می باشد. آنچه که بعنوان نتایج این بررسی ارائه می گردد بدون شک در گفتار همگانی تهران وجود دارد ولی امکان دارد بعضی از ویژگیهای گفتار تهران بعلت نبودن موارد آن در این بررسی ارائه نشده باشد. این بررسی در سه قسمت ارائه گشته است . در قسمت اول ساختمان آوایی واژگان مشترک گفتار و نوشتار تهران بررسی شد. در بخش دیگری از این پژوهش ساختمان یکهزار جمله از گفته ها تا قشر گروه، تجزیه و طبقه بندی شد. این هزار جمله مشتمل بر 1726 بند، 5394 گروه و 7458 کلمه بودند. در این بخش انواع جمله و بند با یک دید آماری بررسی و طبقه بندی شده و علاوه بر این به ویژگیهای گفتار از نظر ساختمان جمله و بند اشاره شده است . در ساختمان گروه و کلمه نیز موارد اختلاف با نوشتار مشخص گردیده و ویژگیهای گفتار در گروه و کلمه بررسی شده اند. در پایان نیز بررسی تغییرات معنایی واژگان در گفتار مورد بررسی قرار گرفته و سپس به جنبه های فرازبانی گفتار و جنبه های اساسی روابط گفتار و نوشتار اشاره شده است .
پریوش منوچهری محمد مقدم
تداخل در انگلیسی - فارسی و عربی - فارسی موضوعی است که در این رساله مورد پژوهش قرار گرفته است . این بررسی براساس نمونه های بسیاری از روزنامه ها، مجلات ، گفتارهای رادیویی و تلویزیونی، مقاله های علمی، فنی، هنری و ... استوار است و در پنج فصل به شرح زیر جمع آوری گشته است : در فصل اول از دوزبانی [دوزبانگی] به عنوان مساله ای جهانی سخن به میان آمده و تاریخچه آن از قرون وسطی و نوزایی تا زمان حاضر بررسی شده است . در فصل دوم موضوع تحقیق آثار دوزبانگی بر پرورش هوش و استعداد، خاصه در کودکی است ، و در این زمینه آرای مثبت و منفی محققان جهان آورده شده و خود نگارنده نیز معتقد است که دوزبانگی تا هفت سالگی بر هوش و استعداد اثر زیان بخشی می گذارد. در فصل سوم به توصیف انواع تداخل صوتی، دستوری و واژگانی و بدست دادن نمونه های بسیار در باره هر یک پرداخته شده است . در فصل چهارم از نوع خاص تداخل بحث به میان آمده که نگارنده آن را "تداخل مزاحم" نامیده است . این تداخل در هیچیک از منابع مورد بررسی نگارنده عنوان خاص و جداگانه ای نداشته و جزء انواع کلی تداخل بشمار رفته است . در همین فصل، به مناسبت موضوع، شبکه معنایی واژه ها نیز مورد بررسی قرار گرفته و از طریق روشن کردن عدم انطباق معنایی زبانها، صورت دیگری از "تداخل مزاحم" نمودار و تحلیل شده است . در فصل پنجم اثرهای متقابل فارسی و عربی مورد بحث قرار گرفته است . تداخل موضوع بحث در این فصل به سه صورت صوتی، واژگانی و دستوری است . مثالهای شواهد این بخش از کهن ترین متون ادب فارسی انتخاب شده است .
پرویز مهاجرقمی محمد مقدم
در این رساله نخست طرحی کلی ولی نه چندان جامع از نظریه دستور تراتاشی [دستور زایشی] و سپس دستور شعر در زبان فارسی تحت بررسی قرار گرفته است . در بحث از تشبیه و استعاره و مجاز نظر پیشینیان پذیرفته شده، اما هر یک براساس دست آوردهای دانش زبانشناسی تعریف گردیده است . محدودیت هایی را که شاعر بر خود تحمیل می کند و با آنها فکر خویش را انتظامی دلخواه می بخشد نیز به بحث گذاشته شده است . در این رساله وظیفه زبان بعنوان پیام معطوف به خود (seft oriented) موضوع اصلی است . در توصیف زبان شعر می بینیم که دو خصوصیت شعر را از نثر جدا می کند: اول، وجود جمله های غیردستوری که تعدادشان در شعر بسیار است و دیگر اینکه شعر بر خود محدودیتهایی را تحمیل می کند. این محدودیتها بر دو دسته اند. محدودیتهایی که به شعر وحدت ساختمانی می بخشند و دیگر محدودیتهایی سنتی . یکی از خصایص زبان شعر به اعتقاد زبانشناسان ترکیب واژه هایی است که در زبان عادی معمولا تلفیق پذیر نیستند مانند "گل از تاریکی می ترسد" . فرق اصلی زبان عادی با زبان شعر در این است که شاعر نه تنها هر چیز را که زبان عادی قادر به بیان آن است بازگو می کند بلکه توانایی بیان چیزهایی را دارد که زبان عادی از انتقال آنها عاجز است . مهمترین نکته در مورد دستور شعر این است که تفاوت زبان عادی با زبان شعر فقط در ژرفساخت است والا قواعد تراتاشی [گشتاری] که ژرفساخت را به زبرساخت [روساخت ] تبدیل می کنند در هر دو زبان یکی هستند. زیرا شعر معمولا تنها در قواعد گزینش با زبان عادی تفاوت دارد و این قواعد واژگان زبان را که بخشی از ژرفساخت است طبقه بندی می کنند. مهمترین ویژگی شعر وحدت ساختمانی آنست وحدت موضوع به عنوان شرط لازم همه آثار ادبی شرط کافی در شعر نمی تواند باشد. همچنانکه قبلا یادآور شدیم شعر پیامی معطوف بخود است . در شعر هر واژه ای نه فقط از قواعد دستوری خاصی پیروی می کند بلکه باید با واژه های قبل و بعد از خود نیز پیوندی داشته باشد که در زبان عادی وجودش ضروری نیست . نکته دیگر این است که شعر باید تاثیری واحد در ذهن بگذارد. لازمه برانگیختن تاثیر واحد وحدت شکل است و دست یافتن به وحدت ساختمانی فقط زمانی امکان دارد که هدف شاعر تنها ابلاغ مفهوم نباشد، بلکه تناسب اجزاء سازنده شعر را نیز مدنظر قرار دهد. حافظ و به تبع او شاعران بعد از او در ایجاد وحدت ساختمانی از سه منبع واژگانی، آوایی و نحوی سود می جویند. یعنی با تکرار خصایص واژگانی و آوایی سبب پیوند عناصر سازنده شعر و با تکرار الگوهای دستوری به وحدت ساختمانی و شعر کمک می کنند. اهمیت تکرار الگوهای نحوی به اندازه سایر انواع تکرار نیست ، بنابراین از آن استفاده چندانی در شعر فارسی نشده است . وزن و قافیه از محدودیتهای سنتی به شمار می روند.